زنجیره ارزش در داستان کسب و کار
در قسمت پیشین با ذکر مقدمهای به تعریف کسبوکار پرداختیم و در مورد مفاهیمی مثل نیاز، محصول و ارزش آموختیم. امروز مطالب بیشتری درخصوص زنجیره ارزش را با هم مرور میکنیم.
زنجیره ارزش (Value Chain)
زنجیره ارزش عبارت است از مجموعه عملیاتی که در یک صنعت بهصورت زنجیروار انجام میشود تا به خلق ارزش منجر شود. در این زنجیره، تأمینکنندگان ورودیها را مهیا میکنند، هر کسبوکاری ارزشی را به این ورودیها اضافه کرده و سپس آن را به عامل دیگری در زنجیره انتقال میدهد. یعنی تأمینکننده موادخام، مواد اولیه را به تولیدکننده سپرده، او محصول موردنظر را تولید کرده و به دست توزیعکننده میسپارد. محصول با توزیع بین عمده فروشان و سپس خردهفروشان در نهایت به دست مشتری نهایی یا همان مصرفکننده میرسد. نوآوری، کیفیت، دانش، ارتباطات با مشتری، قابلیتهای مدیریتی، اتحادهای استراتژیک با دیگر اعضای زنجیره ارزش، فناوری و موضوعات اجتماعی همگی میتوانند سبب خلق ارزش در کسبوکارها شوند و بهعنوان فاکتورهای خلق ارزش (VCI) شناخته میشوند.
مفهوم زنجیره ارزش نخستین بار توسط مایکل پورتر در سال 1985 به دنیای مدیریت کسبوکار معرفی شد. کاربرد اصلی این مدل، شناسایی سه جریان موجود در زنجیره ارزش، یعنی جریان کالا، جریان پول و جریان اطلاعات (درخصوص اهمیت این سه جریان برای انتخاب کسبوکار خود بعدها بیشتر میگوییم) و همچنین شناسایی اجزا و عوامل مهم و تأثیرگذار این زنجیره بهمنظور تهیه و تدوین برنامههای استراتژیک (راهبردی) است.
توجه داشته باشید که در سمت چپ این حلقه که بیانگر فعالیت و موقعیت شما در زنجیره ارزش است، شرکتهای بالادستی و در سمت راست آن شرکتهای پاییندستی یا مشتری نهایی قرار دارند. اما شرح مختصری از بخشهای این مدل:
فعالیتهای اصلی
تدارکات به داخل
(Inbound Logistic): شامل دریافت مواد اولیه و ورودی به شرکت، ذخیرهسازی، انبارداری، کنترل، حملونقل و برنامهریزی.
عملیات (Operations): شامل فعالیتهایی است که منتج به تولید محصول کسبوکار ما شود مثل ساخت یا مونتاژ، بستهبندی، آزمایش محصولات.
تدارکات به خارج
(Outbound Logistic): شامل تمام فعالیتهایی است که به منظور رساندن محصول آماده شده به دست مشتری صورت میپذیرد مثل انبار کردن، تکمیل سفارش، حملونقل، مدیریت توزیع.
بازاریابی و فروش
(Marketing & Sales): شامل فعالیتهایی است که خریدار را ترغیب به خرید محصول میکند و شامل انتخاب کانال توزیع، تبلیغات، ترفیع (Promotion)، قیمت گذاری است.
خدمات (Service): خدمات پس از فروشی که ارزش محصول را برای مشتری افزایش میدهد. مثل مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، خدمات تعمیر، وارانتی و گارانتی.
فعالیتهای پشتیبان
تأمین (Procurement): شناسایی فروشندگان و انتخاب گزینه مناسب، مذاکره خرید، عقد قرارداد، تأمین مواد اولیه یا سرویس مورد نیاز برای قطعًت و ماشینآلات، ساختمانها، نظارت بر عملکرد پیمانکاران و فروشندگان و صحت اجرای قراردادها.
توسعه فناوری
(Technology Development): شامل توسعه تکنولوژی به منظور پشتیبانی از فعالیتهای زنجیره ارزش مثل تحقیق و توسعه، اتوماسیون فرآیندها، طراحی و طراحی مجدد.
مدیریت منابع انسانی
(Human Resource management): شامل فعالیتهای تأمین نیروی انسانی، آموزش و رشد و حفظ آنها، پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل.
زیرساختهای شرکت
(Firm Infrastructure): شامل همه فعالیتهایی اساسی است که حیات روزمره سازمان را حفظ کند از جمله مدیریت عمومی، حسابداری، مالی، روابط عمومی، مدیریت کیفیت و. . . .
کسبوکار شما میتواند با استفاده از کاهش هزینه فعالیتهای خاص در زنجیره ارزش براساس 10 تاکتیک پیشنهادی مایکل پورتر، برای خود مزیت رقابتی ایجاد کند. به این معنا که اگر کسبوکار شما بتواند همه یا برخی از این ۱۰ عامل را بهتر از رقبایش کنترل و مدیریت کند، در رقابت با آنها صاحب مزیتهایی خواهد شد:
صرفهجویی در مقیاس (کاهش هزینهها بهوسیله تولید انبوه محصولتان)
یادگیری
استفاده کامل از ظرفیتها
ایجاد ارتباط بین فعالیتها
ارتباط متقابل بین واحدهای کسبوکار
یکپارچهسازی عمودی
انتخاب زمان مناسب برای ورود به بازار
ایجاد مزیت با استفاده از سیاستهای خاص قیمتگذاری یا با استفاده از تمایز
گزینش هوشمندانه موقعیت جغرافیایی
قوانین و مقررات
یادآوری میکنیم که زنجیره ارزش یک کسبوکار به زنجیره ارزش شرکتهای دیگر متصل میشود و خود عضوی از زنجیرهای بزرگتر است. متذکر زنجیره ارزش چیست؟ میشویم که تقسیمبندی حوزههای فعالیت کسبوکار در قالب دستههای ارائه شده فوق کلی بوده و کسبوکار شما میتواند متناسب با شرایط خود، به حذف یا تغییر یک یا چند دسته از این طبقات اقدام کند. همچنین برای تفکیک حوزههای کاری فعالیتهای اصلی و پشتیبانی از یکدیگر نیز مرز دقیق و مشخصی وجود ندارد و همگی، یک سیستم را تشکیل میدهند.
نکته مهم دیگر در این ارتباط، امکان مجازی شدن تمام این زنجیره فیزیکی یا بخشی از آن با کمک اینترنت و تلفنهای هوشمند است. چنانچه در فکر راهاندازی یک کسبوکار الکترونیک (e-Business) هستید، باید بدانید که حذف بسیاری از بخشهای واسطه بین تولیدکننده و مصرفکننده نهایی، سبب کاهش قیمتها و کاهش زمان خرید شده و امروزه اکثر تولیدکنندگان محصولات فیزیکی به موازات زنجیرههای ارزش فیزیکی، زنجیرههای ارزش مجازی خود را نیز راهاندازی و مدیریت میکنند. فروشگاههای اینترنتی شرکت آدیداس یا اپلیکیشنهای موبایل برای فروش نرمافزار یا خدمات عرضه شده آموزشگاههای خوشنویسی با خودکار در شبکههای اجتماعی (مثلاً تلگرام)، مثالهایی از این دست هستند.
در قسمت بعدی درخصوص انواع مختلف کسبوکارها، اینکه چگونه کسبوکار خود را برای راهاندازی انتخاب کنیم، مفاهیم اقتصاد و صنعت و بازار و مالکیت کسبوکارها بیشتر خواهیم گفت.
شرکتهای دانشبنیان در حلقه زنجیره ارزش جهانی/ راهکار صادراتی شدن شرکتهای دانشبنیان چیست؟
ایران دارای شرکتهای دانشبنیان زیادی است که قابلیت صادرات دارند که باید از حالت گلخانهای خارج شوند و در حلقه زنجیرههای ارزش جهانی قرار بگیرند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تهراننیوز، مقام معظم رهبری سال ۱۴۰۱ را بهعنوان سال «تولید، دانشبنیان و اقتصادآفرین» نامگذاری کردند.
برای تحلیل بهتر شعار سال ابتدا این سوال به وجود میآید که در حوزه دانشبنیان چه زیرساختهایی در کشور داریم و آیا نیروی انسانی و ظرفیتهای علمی ما آماده جهش تولید در حوزه محصولات دانشبنیان هست؟
در حال حاضر ۱۰ هزار کسب و کار فناور و نوآور در ایران وجود دارد که ظرفیت بسیار بالایی برای فعالیتهای فناورانه و نوآورانه دارند.ف
واحدهای بزرگ صنعتی در حوزه فناوری و نوآوری ازجمله مخابرات، نفت، گاز و . به جای اینکه صرفاً نوآوری را از درون خود جستجو کنند باید به همکاری با دانشگاهها روی بیاورند و تعامل دانشگاهها با صنایع بزرگ و شرکتهای دانشبنیان میتواند به افزایش سهم اقتصاد دانشبنیان صنایع و دانشگاهها در کشور منجر شده و علاوه بر این موجب شکلگیری هستههای فناور و شرکتهای دانشبنیان جدید شوند.
متخصصان زیادی در حوزه دانشبنیان فعالیت میکنند که نتیجه کار برای آنان در اولویت نخست قرار دارد و پول در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
مشاهده دسترنج متخصصان حوزه دانشبنیان و تأثیر مثبت آنان در پیشرفت کشور ملموس بوده و نتایج فعالیت این متخصصان در حوزههای مختلف دانشبنیان گویای خیلی از موضوعات است.
ازسوی دیگر باید سهم اقتصاد دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی کشور بالاتر برود و برای تحقق این موضوع باید فناوری و نوآوری را وارد شرکتهای دانشبنیان و صنایع بزرگ کنیم.
برای موفقیت این موضوع باید از مدیران شرکتهای دانشبنیانی که تجربه داشته و شرکتهای خود را با موفقیت به سرانجام رساندهاند استفاده کنیم.
در این راستا اگر جمعیت کشورمان را با سایر کشورها مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که جمعیت ایران یک درصد جمعیت جهان و مساحتش هم یک درصد مساحت زمین است، با این وجود سهم ایران در تولید علم دو درصد بوده، یعنی کمی بیشتر از میانگین جهانی به تولید علم میپردازیم و این اتفاق با بهرهگیری از ۲ هزار و ۶۴۰ واحد دانشگاهی در ایران و زنجیره ارزش چیست؟ بیش از ۴ میلیون دانشجو اتفاق میافتد.
پایاننامه دانشجویی و مراکز تحقیقات دانشگاهی به حل مسئله کمک میکنند
علاوه بر این پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان و دیگر حلقههای زنجیره اقتصاد دانشبنیان در کشور فعال بوده، به طوری که ایران جزء کشورهای پیشرفته در ایجاد و تکمیل زیستبوم اقتصاد دانشبنیان در جهان است.
آنچه که در تولید باید مورد توجه قرار بگیرد رابطه بین صنعت و دانشگاه بوده که حلقه مفقوده محسوب میشود و باید با یافتن این حلقه مفقوده، آن را ارزشمند کنند و دانشگاهها نیز باید براساس نیازسنجی شرکتهای دانشبنیان این نیازها را شناسایی کرده و درصدد رفع آن برآیند.
پایاننامه دانشجویی، مراکز تحقیقات دانشگاهی و مقالات و تحقیقات استادان دانشگاهها میتواند به حل مسئله مرتبط با نیازهای شرکتهای دانشبنیان و صنایع بزرگ کمک کند.
ایران دارای شرکتهای دانشبنیان زیادی است که قابلیت صادرات دارند و شرکتهای دانشبنیان باید از حالت گلخانهای خارج شوند و در حلقه زنجیرههای ارزش جهانی قرار بگیرند و با شرکتهای جهانی و بینالمللی در تعامل باشند.
قائدتاً تولیدی بهروز خواهد ماند که بازار را حفظ کرده و قدرت رقابت را بالاتر ببرد و فعالیتهای خود را بر مبنای آخرین فناوریها و آیندهپژوهی پیش ببرد.
این ارتباط از چند وجه مهم خواهد بود؛ نخست اینکه شرکتهای دانشبنیان ایرانی میتوانند سرمایه جذب کنند و از سوی دیگر فناوری و تولید مشترک داشته باشند و از تجربیات هم برای پیشبرد فعالیتها بهره ببرند.
تولید محصول و کالای مشترک میتواند به سود شرکتهای دانشبنیان ایرانی باشد و فناوری مشترک ایجاد شود و تمامی این اقدامات موجب میشود به راحتی نتوان ایران را از زنجیره اقتصادی دنیا حذف کرد.
دانش فنی مدیریتی دیگر بخش مدنظر بوده که باید مورد توجه قرار بگیرد تا به توسعه تولید منجر شود.
با تمام این تفاسیر نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده در ایران بسیار بالاست و آمارها نشان میدهند که از هر چهار جوان ایران با تحصیلات عالی یک نفر بیکار است و این در حالی است که میتوانیم با ایجاد بستر مناسب در زیستبوم اقتاد فناورانه و تکمیل حلقههای اقتصاد دانشبنیان جوانان تحصیلکرده را جذب کنیم تا هم یک اقتصاد دانشبنیان پویا با اشتغال بالا داشته باشیم و هم کالایی را تولید کنیم که دانشبنیان باشد.
خبرنگار «تهراننیوز» با این مقدمه نسبتاً مطول سراغ سید محسن دهنوی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و هادی حقشناس کارشناس مسائل اقتصادی رفته تا درباره شعار سال ۱۴۰۱ با این دو کارشناس گپ و گفت داشته باشد.
سید محسن دهنوی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به شعار سال ۱۴۰۱ مقا معظم رهبری با مضمون «تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین» به خبرنگار «تهراننیوز» گفت: به طور کلی ادبیات و گفتمان اقتصاد دانشبنیان و تولید ثروت از دانش و ارزش داشتن این مفهوم از اوایل دهه ۸۰ توسط شخص مقام معظم رهبری پایه گذاری شد. آن اوایل مخالفتهای جدی هم برای این موضوع وجود داشت، یعنی یک نگاهی در دانشگاهها وجود داشت که میگفتند: «علم برای علم است» و رهبری با این دیدگاه مخالفت کرد و جهتگیری علم را ایجاد ثروت و ارزش برای مردم عنوان کردند.
اقتصاد دانشبنیان چه معنای دارد؟
وی افزود: آنطور که من خاطرم هست تا ۱۰، ۱۲ سال پیش ۵۰ تا ۶۰ شرکت دانشبنیان در کشور وجود داشت، اما امروز این تعداد به نزدیک ۷ هزار شرکت رسیده که آن را من حاصل پیگیریهای رهبری می دانم. در حال حاضر نزدیک به یک درصد از زنجیره ارزش چیست؟ تولید ناخالص داخلی(GDP) کشور متعلق به شرکتهای دانش بنیان است و این رشد در دهه اخیر اتفاق بسیار بزرگی است و به نظر من بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی در دو دهه گذشته است. در واقع اگر در تاریخ هر ده را به چیزی میشناسند من دهه گذشته را دهه پیشرفت اقتصاد دانشبنیان کشور میگویم که این این جز با پیگیریهای مصرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی ممکن نبود.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی متذکر شد: یک واقعیت آن است که شرکتهای بینالمللی در دنیا و مخصوصاً در ایالات متحده که بیشترین ارزش بازار، بیشترین سوددهی و بیشترین سهم از بازار را دارند و به بیانی ارزشمندترین سهامها را در اختیار دارند چه شرکتهای هستند. به طور مثال شرکت اپل که یک شرکت کاملاً دانشبنیان است یا مثلاً ایلان ماسک که با تسلا و سایر برندهایش شناخته میشود و یا شرکت گوگل. در واقع در لیست بزرگترین و سوددهترین شرکتهای این کشور، تمام ۱۰ شرکت اول دانشبنیان هستند، یعنی شرکتهایی که بر پایه فناوری و تکنولوژی بنا نهاده شدهاند و این به معنای این است که اقتصاد دنیا از حالت سنتی به سمت کسب و کارهای دانشبنیان بنیان و فناور پایه حرکت میکنند.
دهنوی با بیان اینکه اکنون این درخت نورسیده به وقت ثمردهی رسیده است، افزود: این سهم از اقتصاد کشور هنوز خیلی کم است و هدفگذاری امسال مقام معظم رهبری افزایش سهم اقتصاد دانشبنیان از اقتصاد کشور است و با توجه به اینکه پایههایش گذاشته شده است امکان آن وجود دارد.
وی در پاسخ به این سوال که اقتصاد دانشبنیان را چگونه باید تعریف کرد؟ مطرح کرد: اتفاقاً موضوع مهمی که پس از تأکید مقام معظم رهبری باید در رسانهها به آن پرداخته شود این است که مردم و کسبه میپرسند اقتصاد دانشبنیان یعنی چه؟ این را به طور ساده من با یک مثال توضیح میدهم؛ مثلاً من یک کشاورز هستم و به شیوه سنتی که صد سال است کشت میشود کشاورزی زنجیره ارزش چیست؟ میکنم، یعنی به یک شیوه متداول و با زمانبندی مشخصی بذر میکارم، کود میدهم، آبیاری میکنم و به همان شکل سنتی برداشت میکنم. این یک روش کشاورزی است که عمده کشاورزی ما اینگونه است. حال اگر این شیوه بخواهد دانشبنیان شود چگونه میشود؟ تولید دانشبنیان میگوید از دانش روز علم کشاورزی استفاده کن. مثلاً یک مهندس کشاورزی کنار من کشاورز میایستد و میگوید برای این خاکی که داری باید از این بذر استفاده کنی، از این کود استفاده کن، شیوه آبیاریتان را تغییر دهید و از این قبیل توصیهها میکند تا بهرهوری کشاورزی را بیشتر کند.
دهنوی تصریح کرد: در کنار این دانش، فناوری هم به کار میآید، به عنوان مثال میگوید به جای اینکه دستی این کارها را انجام دهی با سیستم متفاوتی انجام دهید. مجموع این اقدامات موجب میشود که بهرهوری و کیفیت محصول بالا رود و قیمت تمام شده هم پایین آید. حال به منظور ارتباط مردم، یعنی در این مثال کشاورزان با علم کشاورزی، نقش دستگاههای حاکمیتی پررنگ میشود تا ورود کند و برای کشاورز ساز و کاری بچیند و در اختیار کشاورز قرار دهد. یعنی کشاورز نباید خودش دنبال مهندس کشاورزی بدود، بلکه دستگاههای دولتی باید تسهیلگری کند و مهندسان را از طرفی به کار گیرد و در اختیار این فرایند قرار دهد. این میان نقش شرکتهای دانشبنیان این است که خدمات را به صورت سیستمی ارائه کنند. شرکتهای دانش بنیان باید فرایندها را به منظور استفادههای مختلف به کار گیرند.
رئیس فراکسیون اقتصاد دانشبنیان مجلس شورای اسلامی گفت: عمداً حوزه کشاورزی را مثال زدم چون تأکید مقام معظم رهبری بود و درست هم بود چون نیاز اصلی کشور امنیت غذایی و اکثر مردم با این حوزه درگیر هستند ولی از طرفی واقعاً سهم شرکتهای دانشبنیان در حوزه کشاورزی کم وضعیف است.
وی تأکید کرد: اقتصاد و تولید دانشبنیان به معنای شرکتهای دانشبنیان نیست، اتفاقاً نقش مردم در تولید دانشبنیان خیلی پررنگتر است. اتفاقاً تولید دانشبنیان اقتصاد مردمی است؛ در همین مثال دیدیم که مردم و کشاورزان هستند که باید به سمت اقتصاد دانشبنیان بروند و شرکتها صرفاً این فرایند را تسهیل میکنند، یعنی فناوری را جمع میکنند و به خود مردم عرضه میکنند، بنابراین اینجا هم عناصر اصلی خود مردم هستند.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی گفت: ممکن است در برخی نقاط گفته شود که استفاده از فناوریهای دانشبنیان جایگزین انسان میشود و اشتغال را کم میکند، مثلاً در خط تولید خودرو یک روبات به کار گرفته میشود و یا برای سمپاشی از پهپادهای خاص استفاده شود، شاید به ظاهر اشتغال کم شود، اما آن طرف در فرایند ساخت این روبات یا پهپاد افراد بیشتری و آن هم اشتغال هایتک و تخصصی ایجاد میشود و به صورت نمایی تولید و بهرهوری را افزایش میدهد.
دهنوی در بیان اینکه چه صنایعی سهم بیشتری از اقتصاد دانشبنیان دارند، گفت: در چند صنعت دانشبنیان ها سهم خوبی دارند از جمله نظام سلامت (یعنی فرایند تولید و نگهداری دارو و…) در صنعت میکروالکترونیک و ICT و همچنین در صنعت خدمات. یعنی مثلاً فروش اینترنتی.
وی در پاسخ به اینکه آیا استارتاپها شرکت دانشبنیان محسوب میشوند؟ گفت: استارتاپ به شرکتهایی که به تازگی در حال رشد و شکلگیری و بر پایه فناوری و نوآوری هستند گفته میشود. بنابراین استارتاپهای میتوانند بر پایه یک دانش باشند یا نباشند و صرفاً یک ایده جدیدی داشته باشند. در کشور ما مصطلح شده که به شرکتهای حوزه خدمات استارتاپ میگوئیم، در صورتی که بعضی از آنها بالغ شدهاند و استارتاپ نیستند. مثلاً یک سایت اینترنتی که یک شرکت بالغ شده است و اتفاقاً دانش و فناوری هم در حوزه توزیع محصول دارد و دانشبنیان است، اما دیگر استارتاپ نیست.
لزوم تقویت تولید و عرضه در شرکتهای دانشبنیان
وی با تأکید بر اینکه بنابراین در بحث دانشبنیان تأکید و اولویت ما بر حوزه تولید دانشبنیان است و در درجه بعد حوزه خدمات، گفت: مهمترین کاری که ما در قانون جهش تولید دانشبنیان کردهایم این است که برای حوزه دانش بنیان کشور به لحاظ ساختاری متولی تعیین کردهایم؛ یعنی شورای راهبری دانشبنیان تعریف کردهایم که رئیس جمهور رئیس آن شورا، معاون علمی فناوری رئیس جمهور نایب رئیس و دبیر شورا است و چند نفر از وزرای مربوط به حوزه تولید در این شورا عضو هستند. این شورا متولی خیلی از مسائل حوزه دانشبنیان از جمله تعیین مصادیق میشود.
دهنوی ادامه داد: نکته بعدی بحث تولید بار اول است. شرکتهایی وجود دارند که به صورت هایتک محصولی را تولید میکنند که تا پیش از این وارد میشده و حال که این شرکت میخواهد تولید کند دستگاه دولتی داخلی میگوید باید در مناقصه شرکت کند و این شرکت دانشبنیان ما در مناقصه با نمایندگی شرکتهای بزرگ دنیا که سالها تولیدکننده بودند شرکت میکنند و نمیتوانند رقابت کنند و شکست میخورند.
وی افزود: همچنین دستگاه دولتی ویژگیها و استانداردهایی میخواهند که شرکتهای دانشبنیان نمیتوانند پاس کنند و در نتیجه شرکتهای ما هیچگاه نمیتوانند تولیدکننده شوند و ما همیشه واردکننده خواهیم ماند. ما در این قانون مزایایی برای خرید بار اول از شرکتهای دانشبنیان گذاشتیم یعنی به تشخیص همان شورا اگر محصولی برای بار اول بخواهد تولید شود و شرکتهای دولتی بخواهند خرید کنند میتوانند ترک تشریفات کنند.
رئیس فراکسیون اقتصاد دانشبنیان مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: بحث بعدی پشتیبانیهای مالی است؛ ما اینجا صندوقهای پژوهش، فناوری و صندوق نوآوری شکوفایی معاونت علمی را تقویت کردهایم و همچنین تأمین مالی از بازار سرمایه را برای شرکتهای دانشبنیان تسهیل کردهایم؛ یعنی ساز و کاری دیدهایم که شرکتها بتوانند از بازار سرمایه با چند مکانیسم تأمین مالی شوند. مثلاً یکی از مکانیسمها این است که اگر شرکتهای بزرگ بورسی بخواهند در حوزه تحقیق و توسعه شرکتهای دانش بنیان سرمایه گذاری کنند ما بخش سرمایهگذاری را به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی و معافیت مالیاتی در نظر میگیریم.
دهنوی متذکر شد: همچنین نکته آخری که در این قانون دیدهایم مسیر دانشبنیان شدن صنایع بزرگ است که فکر میکنیم زنجیره ارزش چیست؟ وقت آن رسیده است و ما در این مقطع قرار داریم. مثلاً گفتیم اگر یک شرکت بزرگ بخشی از درآمد خود را در شرکتهای دانش بنیان سرمایه گذاری کند آن بخش را از مالیاتی که باید دهد کسر میکنیم و مزایایی از این جنس.
هادی حقشناس کارشناس مسائل اقتصادی هم با اشاره به شعار سال « تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» اظهار کرد: نکته کلیدی در نامگذاری این سالها موضوع توجه به تولید است و تولید یعنی سمت عرضه تقویت شود.
وی افزود: یکی از دلایل اصلی ایجاد تورم در اقتصادها، همواره کمبود سمت عرضه است؛ بهعنوان مثال اگر عرضه ماشین یا میوه یا هر کالایی دچار مشکل شود، اما تقاضا همچنان مثل قبل باشد، طبیعی است که تورم ایجاد خواهد شد، این موضوع در بسیاری از کالاها معنی و مفهوم دارد.
کارشناس مسائل اقتصادی گفت: یکی از دلایل تورم، عدم توجه به بخش عرضه یا بخش تولید است اگر اقتصادی مشکل تولیدش را حل کند، مثل این میماند که با یکی از ریشههای تورم مقابله کرده است.
حقشناس بیان کرد: امروز تولید دیگر بر مبنای افزایش تعداد نیروی انسانی نیست. زمانی در بخش کشاورزی هر چه تعداد کارگران بیشتر بود افزایش تولید داشتیم اما امروز بحث استفاده از تکنولوژیهای نو است یا به زبان امروزی بحث استفاده از تکنولوژی یا شرکتهای دانشپایه است.
وی ادامه داد: اگر این موضوع به درستی به کار گرفته شود که دهها سال است سایر کشورها مبنای تولیدشان بر اساس استفاده از شرکتهای دانشبنیان یا تکنولوژیهای روز است میتواند منجر به افزایش بهرهوری شود.
کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: البته به این معنی نیست که ما اگر تکنولوژیهای جدید استفاده یا شرکتهای دانشبنیان را تقویت کنیم، تعداد بیکاران افزایش پیدا خواهد کرد، بلکه تکنولوژی خود مشکل اشتغال را به لحاظ تنوعی که در فرایند تولید انجام میشود حل میکند.
حقشناس اظهار کرد: زمانی که تولید انبوه انجام میشد، موضوع انبارداری، بستهبندی و نظام توزیع مفهومی نداشت ولی وقتی امروز بحث افزایش تولید است، اشتغالهای فراوانی در بخش انبارداری و بستهبندی و نظام توزیع نیاز داریم. لذا به نظر میرسد که یکی از مشکلات جدی اقتصاد ایران همچنان موضوع تقویت عرضه و تقویت تولید باشد.
وی افزود: توجه به استفاده از شرکتهای دانشبنیان با تکنولوژیهای جدید و رفع موانع آن میتواند منجر به تقویت سمت عرضه و تولید شده و منجر به کاهش گرانیها هم شود.
کارشناس مسائل اقتصادی افزود: طبیعتاً همه جهتگیریها و راهبردهای دستاندرکاران و سیاستگذاران و بهخصوص مجریان و دولتیها در راستای همین مفهوم خواهد بود که بخش خصوصی بتواند به سمت تولید، اشتغال و بهکارگیری شرکتهای دانشبنیان یک گام بلندی بردارد.
حقشناس تأکید کرد: به جهت اینکه ما یک رشد قابل توجهی به لحاظ کمّی و هم به لحاظ کیفی در دانشگاهها داریم و تقریباً بخش قالب جمعیت بیکار ما تحصیلکردهها هستند لذا به لحاظ دانش، مشکلی نیست. ممکن است به لحاظ مهارت مشکل وجود داشته باشد و طبیعی است که دولت باید بستر مناسب در این زمینه را فراهم کند.
زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران و حضور فعال آریامدتور
زنجیره ارزش توریسم درمانی، طیف گستردهای از فعالیتها -طراحی، تولید، بازاریابی و توزیع- را در بر میگیرد که توسط مشاغل مختلفی انجام شده تا خدمات پزشکی به بیماران خارجی ارائه شوند.
بدون شک، ارزیابی این زنجیره و یافتن جایگاهی مناسب در آن توسط هر کدام از فعالین بازار گردشگری پزشکی تأثیرات قابل توجهی بر رشد این کسب و کارها و در نتیجه افزایش سهم ایران از بازار مدیکال توریسم جهانی خواهد گذاشت.
این روزها که عدم اتحاد در میان بازیگران این زنجیره، بیش از پیش دیده میشود، نیاز به ایجاد همدلی و توافق بر سر چگونگی رشد این صنعت نوپا را حس میکنیم. بنابراین بر آن شدیم تا ضمن معرفی جامع و دقیق زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران، از حضور فعال آریامدتور در آن بنویسیم تا سبب شناسایی ظرفیتهای بالقوه در این زنجیره شویم. امید که انتشار این پُست، دریچهای بهسوی همکاریهای بیشتر و مفیدتر در جهت رشد توریسم درمانی ایران عزیزمان باشد.
مفهوم زنجیره ارزش به زبان ساده
زنجیره ارزش مجموعه فعالیتهاییست که یک سازمان یا کسب و کار جهت خلق ارزش افزوده برای بازار یک صنعت انجام میدهد.
این مفهوم در حدود سال 1985 توسط مایکل پورتر -استاد دانشکده بازرگانی هاروارد- شکل گرفت. شناسایی زنجیرهی ارزش به شرکتها و استارتاپها کمک میکند با تصویر واضحی از صنعت و نیازهای آن پا به عرصهی رقابت بگذارند. در حقیقت، شناسایی زنجیرهی ارزش یعنی کشف “موقعیتهای ایفای نقش در یک صنعت”! اینکه به جای پا گذاشتن در مسیر قبلیها، به سراغ ناحیهی بکر یک کسب و کار برویم یا مزیتهایی ارائه دهیم که سایر رقبا فاقد آن هستند. این یعنی خلق ارزشی بدیع!
ایدهی مدیریت سیستم زنجیره ارزش این است که ضمن کاهش هزینهها با بهینهسازی زنجیره، خلق ارزش به حداکثر برسد. یک کسبوکار باید برای ایجاد ارزش از فعالیتهای زنجیره خود استفاده و سپس آن ارزش را حفظ کند. مقدار ارزش ایجاد شده توسط این زنجیره باید از مجموع ارزش ایجادشده توسط فعالیتهای فردی فراتر رود.
به گفتهی پورتر، فعالیتهای مربوط به زنجیره ارزش به دو دستهی فعالیتهای اصلی و پشتیبان تقسیم میشوند. در حالت ایدهآل، محصول یا خدمت شرکت از زنجیره ارزش عبور میکند و هر فعالیتی در این مسیر به محصول یا خدمت “چیزی (مزیتی)” میافزاید.
فعالیتهای اصلی (اولیه)
فعالیتهای اصلی مستقیماً به ایجاد کالای فیزیکی، فروش، نگهداری و پشتیبانی از یک محصول یا خدمت مربوط میشوند. برای مثال مواردی از قبیل بازاریابی، فروش و ارائه خدمت یا کالا جزو فعالیتهای اصلی در زنجیرههای ارزش هستند.
فعالیتهای پشتیبان (ثانویه)
این فعالیتها عملکردهای اصلی فعالیتهای اولیه را پشتیبانی میکنند. هر فعالیت پشتیبان یا ثانویه میتواند در یک یا چند فعالیت اصلی نقش داشته باشد. تدارکات (خرید)، مدیریت منابع انسانی، توسعه فنآوری و زیرساختها در این دسته میگنجند.
برای شناسایی و درک زنجیره ارزش کسبوکار خود، این مراحل را دنبال کنید:
قدم اول: فعالیتهای زیرشاخهی هر فعالیت اصلی که خالق ارزش هستند را مشخص کنید:
فعالیتهای مستقیم: به خودی خود ارزش ایجاد میکنند. به عنوان مثال، در فعالیتهای بازاریابی و فروش یک پخشکننده کتاب، برقراری ارتباط با کتابفروشیها، تبلیغات و فروش آنلاین در این دسته میگنجند.
فعالیتهای غیرمستقیم: اجازه میدهند تا فعالیتهای مستقیم همزمان اجرا شوند. در مثال قبل مدیریت نیروی فروش و حفظ رضایت مشتری از فعالیتهای غیرمستقیم خالق ارزش هستند.
فعالیتهای ضامن کیفیت: اطمینان میدهند که فعالیتهای مستقیم و غیرمستقیم از استانداردهای لازم برخوردار هستند. در مثال ذکرشده، برنامهریزی برای چاپ مجدد و تجدید نظر در روشهای تبلیغاتی تضمینکنندهی کیفیت ارائه خدمات هستند.
قدم دوم: فعالیتهای زیرشاخهی هر فعالیت پشتیبان را مشخص کنید.
برای هر یک از فعالیتهای مربوط به مدیریت منابع انسانی، توسعه و پشتیبانی از تهیه منابع، یک یا چند زیرمجموعه، تعیین کنید. به عنوان مثال، در نظر بگیرید که چگونه مدیریت منابع انسانی به لجستیک ورودی، عملیات، لجستیک خروجی و غیره ارزش افزوده میبخشد. طبق تقسیمبندی قدم اول پیش بروید.
سپس به همان ترتیب زیرساختهای مختلف ارزشآفرین را در زیرساختهای شرکت خود شناسایی کنید. توجه داشتهباشید که این زیرساختها ماهیت عملکردی متفاوتی دارند.
قدم سوم: پیوند میان حلقهها را مشخص کنید.
اتصالات بین همه فعالیتهای ارزشی که مشخص کردهاید را پیدا کنید. این کار به زمان نیاز دارد، اما یافتن پیوندها برای افزایش مزیت رقابتی در چارچوب زنجیره ارزش اهمیت بالایی دارد. به عنوان مثال، بین توسعه نیروی فروش (سرمایه گذاری منابع انسانی) و میزان فروش ارتباط وجود دارد. پیوند دیگری بین مدت زمان دریافت محصول یا خدمات و تماسهای تلفنی از مشتریان ناراضی در انتظار دریافت آن وجود دارد.
قدم چهارم: بهدنبال فرصتهایی برای خلق و افزایش ارزش باشید.
هر یک از کمبودها و پیوندهایی را که مشخص کردهاید، مرور کنید و در مورد چگونگی تغییر یا تقویت آن برای به حداکثر رساندن ارزش پیشنهادی خود به مشتریان فکر کنید.
نقش شناخت زنجیره ارزش در بازار گردشگری سلامت
- از آنجا که زنجیره ارزش یک ابزار استراتژی بسیار جامع و منعطف است، یکی از مهمترین فواید شناخت و تحلیل آن امکان جستجوی مشاغل، رقبا و بازارهای مربوط به سیستم ارزشی صنعت گردشگری سلامت است.
- از زنجیره ارزش میتوان برای تشخیص و ایجاد مزیتهای رقابتی (قیمتگذاری، نوآوری در طراحی و ارائه خدمات) استفاده کرد، که به شما امکان داشتن درک بهتری از عرصه رقابتی در این بازار را میدهد.
- شناخت زنجیره ارزش به شما کمک میکند تا در جریان تغییر انتظارات مشتری قرار بگیرید و میزان رضایت او را ارزیابی کنید. چرا که تمرکز تمام اجزای زنجیره، بر حفظ و افزایش تعداد مشتریهایی است که از دریافت خدمات گردشگری سلامت در ایران رضایت کافی دارند.
- مقایسهی مدل کسبوکارتان با رقبای خود با استفاده از زنجیره ارزش میتواند درک عمیقتری از نقاط قوت و ضعف شما ارائه دهد.
- زنجیره ارزش محدودیت ندارد و با هر کسبوکاری -تولیدی، خردهفروشی یا خدماتی، بزرگ یا کوچک-سازگار است، پس تحلیل آن برای شما در هر کجای این میدان که باشید خالی از لطف نیست.
چه کسانی زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران را تشکیل دادهاند؟
در حالت ایدهآل بازیگران گردشگری سلامت به دو دسته اصلی ارائهدهندگان خدمات پزشکی و تسهیلکنندگان سفر درمانی تقسیم میشوند.
ارائهدهندگان خدمات پزشکی عمدتاً بیمارستانها و کلینیکهایی هستند که پذیرای بیماران بینالمللی هستند. تسهیلکنندگان سفر نیز نمایندگانی هستند که شرکتهای کوچکتر را اداره میکنند که بهطور انحصاری با بیمارستانها و آژانسهای گردشگری قرارداد دارند و واسطهای میان گردشگران سلامت و مراکز درمانی هستند.
با توجه به این که این صنعت به تازگی در ایران ظهور پیدا کرده و هنوز تا رسیدن به وضعیت ایدهآل فاصلهی زیادی باقی ماندهاست، پزشکان نیز بهصورت مستقیم در این زنجیره حضور دارند که موجب ادامهی فعالیت غیرقانونی دلالها در زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران شدهاست.
شورای راهبری گردشگری سلامت ایران متشکل از وزارت بهداشت، وزارت گردشگری، وزارت امور خارجه، اتاق بازرگانی و نظام پزشکی نهاد تصمیمگیرنده در صنعت مدیکال توریسم کشورمان است.
آریامدتور به واسطه تجربه مدیریت سفر هزاران بیمار خارجی از بیش از 65 کشور دنیا، به تمامی خدمات زنجیره ارزش گردشگری سلامت تسلط دارد. در همین راستا چهار برند مختلف تحت پوشش شرکت شکل گرفتهاند که هر کدام در گوشهای از این زنجیره ایفای نقش میکنند. از ابتدای تأسیس آریامدتور تا به امروز مسیر پر پیچ و خمی را طی کردهایم اما امروز از طریق تشکیل دپارتمانهای متخصص در سه بخش زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران تمامی خدمات مورد نیاز گردشگر سلامت را بهصورت یکپارچه تأمین زنجیره ارزش چیست؟ میکنیم.
آریامدتور از طریق تشکیل دپارتمانهای متخصص در سه بخش زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران تمامی خدمات مورد نیاز گردشگر سلامت را بهصورت یکپارچه تأمین میکند.
در ادامه به بررسی سه بخش زنجیره ارزش گردشگری سلامت در ایران و حضور فعال آریامدتور در تمام بخشهای آن پرداختهایم:
بازاریابی و جذب مشتری: حلقهی اول زنجیره
این مرحله که با عنوان مرحلهی پیش از درمان نیز شناختهشده، با تصمیمگیری گردشگر سلامت برای انتخاب سفر به کشور خارجی جهت دریافت خدمات پزشکی شروع میشود. او سپس با کسب اطلاعات از طریق جستجوی اینترنتی دربارهی سفر درمانی یا از طریق تسهیلکنندگان وارد عمل میشود. هدف اصلی تسهیلکننده، راهنمایی گردشگر و هماهنگی برنامهی سفر و درمان اوست. در حال حاضر شرکتهای تسهیلگر و دلالها در بازاریابی و جذب بیماران در ایران فعال هستند.
شرکتهای تسهیلگر به چهار روش اصلی بازاریابی میکنند:
- B2C آنلاین : وبسایت چندزبانه، شبکههای اجتماعی، کمپین تبلیغاتی در وبسایتهای هدف
- B2C آفلاین : استقرار در نقاط پرتردد مانند فرودگاهها
- B2B : حضور در نمایشگاههای مرتبط با گردشگری سلامت، مذاکره با شرکتهای بیمه، قرارداد با آژانسهای گردشگری
- B2G : مذاکره با دولت برای دریافت مشتری
ما در آریامدتور با تمرکز بر تبلیغات و بازاریابی آنلاین و با همکاری کارشناسان فروش آموزشدیده در امور پزشکی و نظارت واحد درمان شرکت، توانستهایم در جذب بیماران موفق عمل کنیم. تولید محتوای متنی و تصویری غنی در سایت چندزبانه و حمایت و حضور پررنگ در همایشهای گردشگری سلامت از جمله اقدامات ما برای بازاریابی مدیکال توریسم ایران هستند.
خدمات سفر و لجستیک: حلقهی دوم زنجیره
شرکتهای بیمه، آژانسهای گردشگری، اقامتگاهها، تاکسیرانی و غیره از جمله بازیگرانی هستند که در این بخش از زنجیره نقش تأثیرگذاری بر میزان رضایت گردشگر از سفر درمانی به ایران دارند.
دریافت خدمات لجستیکی باکیفیت از سوی گردشگر سلامت، دغدغهی خاطر او را دربارهی هر چه جز هدف اصلی سفرش از بین میبرد. ما در مدتور لجستیک با ارائهی پکیجی کامل و مقرونبهصرفه به مهمانانمان امنیت و آرامش ذهن را هدیه زنجیره ارزش چیست؟ میدهیم.
خدمات پزشکی و درمان: حلقهی سوم زنجیره
حلقهی سوم زنجیره، خدمات پزشکی و درمانیست که بایستی به بیمار پیش و پس از درمان ارائه شود. سازماندهی و هماهنگی با تیم پزشکی، مشاوره و معاینه پیش و پس از درمان، انجام آزمایش، عکسبرداری و فیزیوتراپی، آمادهسازی محل عمل، فراهمآوردن تجهیزات مورد نیاز، بهبودی در بیمارستان، فیزیوتراپی و دریافت دارو از جمله این خدمات هستند.
ما در آیپیدی پلاس تلاش میکنیم تا ارائهی خدمات درمانی به گردشگران سلامت را به استانداردهای جهانی صنعت مدیکال توریسم نزدیک کنیم. همچنین از طریق پلتفرم الومدیکال و با هدف از میان برداشتن دلالی غیرقانونی در بازار، میان پزشکان و بیمارستانها از یک سو و بیماران یا شرکتهای تسهیلگر از سوی دیگر ارتباط مستقیم ایجاد کردهایم. این یعنی همان حاالت ایدهآلی که برای تمام بازار متصور هستیم.
تضاد سیاستهای بازاریابی با بخش درمانی: حلقهی ضعیف زنجیره ارزش گردشگری سلامت ایران
ما نیازمند بازاریابی در سطح بینالمللی از طریق برقراری پیوند میان شرکتهای تسهیلگر و بیمارستانهای داخلی هستیم. تبلیغات محیطی در سطح کشورهای بازار هدف و برگزاری کنگرههای آموزشی برای پزشکان کشورهای همسایه مثالهای بزرگی هستند که یک شرکت تسهیلگر تازهنفس بهتنهایی قادر به انجام آنها نیست. در حالی که با اتحاد و تقسیم بار سنگین توسعه در سطح بینالمللی این نیاز مهم رفع میشود.
بهعلاوه حضور کمرنگ بیمارستانها و بیتوجهی مدیران عامل مراکز درمانی به ارائه خدمات باکیفیت به بیماران خارجی، تلاش شرکتهای تسهیلگر را از نظر پنهان کردهاست.
آیندهی ما گذشتهی رقبایی است که از ما پیشی گرفتهاند. مطالعهی روند پیشرفت کشورهایی مانند ترکیه در مدیکال توریسم منطقه ثابت میکند تبلیغات در پوشش بیمارستانها نتایج پرسودی برای این صنعت بهدنبال خواهدداشت. ولی متأسفانه توافق چندانی بر سر این اصل ثابتشده وجود ندارد.
هادی شجاری -بنیانگذار آریامدتور- در یادداشتی که ماه گذشته با موضوع مهمترین مانع رشد گردشگری سلامت ایران منتشر کرد، نوشت:
بیمارستانها باید توانمند شوند! اگر تجربهی شرکتهای تسهیلگر کنار تجربهی بیمارستانها قرار بگیرد، اتفاق خیلی مثبتی میافتد. با همکاری شرکتهای تسهیلگر میتوانید با بیماران در کشورهای مبدأ، ارتباط مستقیم داشتهباشید و در نقاط تماس مانند شهر بغداد یا مرز شلمچه دفتر تأسیس کنید. در نتیجه بیمار از دلال درخواست کمک نمیکند و بهراحتی وارد مسیر صحیح میشود.
سخن آخر
هنگامی که کشوری ادعای ارائه خدمات به گردشگران سلامت را دارد میبایست بتواند تمامی خدمات مرتبط با گردشگری و سلامت را تأمین کند. توسعه زیرساختهای گردشگری و درمانی مربوط به وضعیت پرواز مستقیم، روابط سیاسی مناسب با دیگر کشورها، هتلهای استاندارد برای ارائه خدمت به بیماران بینالمللی، بیمه سلامت، صدور ویزا، آموزش و توانمندی بیمارستانها و تخصصگرایی در حوزهی جذب و تبلیغات از موارد بسیار مهم و نیازمند توجه ویژه و برنامهریزی دقیق برای پیشرفت گردشگری سلامت ایران هستند.
سیاست های داخلی، دسترسی به بازارهای بینالمللی از طریق برگزارکنندگان تور و آژانسهای مسافرتی، سرمایهی انسانی متخصص و چهره قوی بینالمللی همه و همه عوامل تعیینکننده در موفقیت و گسترش زنجیره ارزش این صنعت در حال توسعه هستند. بدون شک، پیشرفت در این بازار جذاب نیازمند توجه مسئولین به رفع نیازهای زیرساختی این صنعت، توجه مدیران بیمارستانها به بخش بیماران بینالملل و سیاستگذاری مناسب و توجه صاحبان استارتاپهای توریسم درمانی به یافتن مزیت رقابتی و خلق ارزش در این زنجیره است.
سایر مطالب مرتبط با گردشگری سلامت
برندسازی گردشگری سلامت ایران و معرفی آن به گردشگران پزشکی در دنیا
https://ariamedtour.com/intro/wp-content/uploads/2022/09/مصاحبه-یاراحمدی-آریامدتور-تسنیم-شاخص.jpg 250 250 رضا رستگار https://ariamedtour.com/intro/wp-content/uploads/2019/10/logo-new.png رضا رستگار 2022-09-14 13:04:45 2022-09-14 15:03:13 برندسازی گردشگری سلامت ایران و معرفی آن به گردشگران پزشکی در دنیا
نشست “بایدها و نبایدهای گردشگری سلامت” در رادیو گفتگو با حضور مدیرعامل آریامدتور
https://ariamedtour.com/intro/wp-content/uploads/2022/07/Featured-Radio-Goftogoo.jpg 250 250 farshid majidipour https://ariamedtour.com/intro/wp-content/uploads/2019/10/logo-new.png farshid majidipour 2022-06-05 15:32:52 2022-07-17 12:56:00 نشست “بایدها و نبایدهای گردشگری سلامت” در رادیو گفتگو با حضور مدیرعامل آریامدتور
تعریف زنجیره ارزش چیست؟
– شرکت ها برای دست یابی به مزیت رقابتی باید قادر به ارزش سازی بیشتر در پوشش کالا و خدمات خود برای مشتریان باشند و اگر قادر به افزایش ارزش ه..
شرکت ها برای دست یابی به مزیت رقابتی باید قادر به ارزش سازی بیشتر در پوشش کالا و خدمات خود برای مشتریان باشند و اگر قادر به افزایش ارزش ها ب
- what is the definition of a value chain
با دیگران به اشتراک بگذارید:
امتیازدهی:
ویدیوهای مرتبط
― داستان فیلم در فیلم ، درباره سه غریبه است که به طور اتفاقی زندگی آنها به هم گره میخورد ودانلود فیلم سینمایی فیلم اکشن زنجیره کشتار..
― با ارزش ها وبی ارزش هایی که کرونا تایین کرد و اینکه جالب است بدانید وزن تمام ویروس کرونا در جا های مختلف فقط 5 گرم است! - with the values and worthlessnes..
― میگروس فروشگاه زنجیرای است که در سراسر ترکیه شعبه دارددر شعب مختلف میگروس، از مواد غذایی بگیرید تا وسایل برقی، کتاب و لوازم آشپزخانه به..
― نکته های یک دقیقه ای مجموعه ای است که در آن ها نکاتی در مورد راه اندازی، رشد و توسعه کسب و کار صحبت می شودبرای دسترسی روزانه و سریعتر می ت..
― مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی با اشاره به اینکه در سال 1404 ظرفیت تولید متانول 23 میلیون تن خواهد بود گفت 5 میلیون تن از این ظرفیت به - ach..
― نکته های یک دقیقه ای مجموعه ای است که در آن ها نکاتی در مورد راه اندازی، رشد و توسعه کسب و کار صحبت می شودبرای دسترسی روزانه و سریعتر می ت..
― گزارش عملکرد گوشهای از اقدامات شهرداری قم، در قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا که در ابتدای ویروس کرونا تا به حال انجام شده است - a corner of qom m..
― شبکه خبر- 9 آذر 99- 1130 - آمارهای تجارت خارجی در هفت ماهه ابتدایی امسال گویای صدور چهار میلیون و 375 هزار و 851 تن زنجیره و محصولات فولادی به ار ..
5 استراتژی مهم در مدیریت زنجیره تامین چیست؟
۵ استراتژی مهم در مدیریت زنجیره تامین چیست؟
مقدمه
از مهمترین مزایای رقابتی شرکت ها، کاراتر و اثربخشتر نمودن زنجیره تامین آن کسب و کار است و یکی از اساسیترین موضوعات در زنجیره تامین ، انتخاب استراتژی مناسب برای زنجیره تامین آن سازمان و کسب و کار از بین انواع استراتژیهای مدیریت زنجیره تامین میباشد. این موضوع از دغدغههای اصلی و جز تصمیمهای مهم مدیران کسب و کار محسوب میشود؛ چراکه لزوم اتخاذ تصمیم درست و برگزیدن گزینه مناسب زنجیره ارزش چیست؟ از میان گزینههای متعدد در زمینه انتخاب بهترین تولیدکننده ها، بهترین توزیع کننده ها، بهترین منطقه برای جذب مشتریان، بهترین شرکای تجاری و همچنین تشکیل یکپارچگی در کل زنجیره، از مسائل مهم مطرح برای تصمیم گیری در انتخاب استراتژی مدیریت زنجیره تامین است. این تصمیم از مسائل جزئی تا مسائل بزرگ و کلان حوزه زنجیره تامین را شامل میشوند و در بسیاری از این موارد، در صورت انتخاب استراتژی نادرست زنجیره تامین ، هزینههای زیادی باید پرداخت گردد.
رویکردها و استراتژیهای متفاوتی برای مدیریت زنجیره تامین وجود دارد که هرکدام مزایا و معایب خود را به همراه دارند. انتخاب و بکارگیری هر کدام از این استراتژی ها، باتوجه به نوع و ماهیت کسب و کار از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله ضمن بررسی تاریخچه زنجیره تامین، به بررسی ۵ استراتژی اصلی در مدیریت زنجیره تامین، یعنی زنجیره تامین ناب، زنجیره تامین چابک، زنجیره تامین پایدار/انعطاف پذیر، زنجیره تامین سبز و در نهایت زنجیره تامین لارج میپردازیم و محاسن و معایب و همچنین فرصتها و چالشهای هریک را بررسی میکنیم.
تاریخچه زنجیره تامین
در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، عقیده متخصصان فرایند بر این بود که استانداردسازی فرآیندهای داخلی و مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات منسجم و هماهنگ، پیش نیاز موفقیت در بازار است. بنابراین سازمانها تلاش خود را بر افزایش کارایی معطوف کردند. دهه ۷۰ که مقارن با ورود به دنیای صنعتی بود، روند کسب و کار تغییر کرد، بطوریکه کارخانجات مستقل شدند. در دهه ۸۰ میلادی، سازمانها جهت دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، تمرکز خود را بر روی سیستمهای انعطاف پذیر، مانند تولید بهنگام، مدیریت کیفیت جامع و سایر موضوعات قرار دادند. اما این مزایای رقابتی بلافاصله توسط رقبا تقلید میشدند و از پایداری لازم برخوردار نبودند. در واقع تلاش برای بهینهسازی فرآیندهای سازمانی بدون در نظر گرفتن رقبا و شرکتهای بیرونی، بخصوص تامین کنندگان و مشتریان امری بیفایده به نظر میرسید و سازمانهایی که با همکاری یکدیگر در جهت اهداف مشترک گام برداشتند، عملکرد بهتری از خود نشان دادند.
در دهه ۹۰ میلادی، کسب و کارها ضمن بهبود در فرایندهای تولید و بکارگیری الگوهای مهندسی مجدد، دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهای داخلی و انعطاف پذیری در تواناییهای شرکت کافی نیست؛ بلکه تامین کنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند. همچنین توزیع کنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار تولید کننده داشته باشند. با چنین نگرشی، رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین یا (SCM) پا به عرصه وجود نهاد.
با ورود موضوع مدیریت زنجیره تامین(SCM) به عرصه دنیای کسب و کار، امکان تقسیم ریسک و مخاطرات مالی و غیرمالی، استفاده از نیروی کار دیگر سازمان ها، دسترسی به منابع فرامنطقه ای، عملکرد فرامنطقه ای و تامین مالی بخشی امکان پذیر گردید.
در ابتدای قرن بیست و یکم و با ظهور چابکی به حوزه های مختلف کسب و کار نیز، فرآیندها، ابزارها و آموزشهای چابک ایجاد و اجرا گردید تا بتواند در عین حال که کنترل هزینه ها و کیفیت را دارد ، سریعاً به نیازهای مشتری و تغییرات بازار پاسخ دهد.
شکل ۱: تاریخچه مدیریت زنجیره تامین(SCM)
تعریف مدیریت زنجیره تامین
تعریف مدیریت زنجیره تامین عبارت است از: “یکپارچه سازی فرآیندهای کلیدی کسب و کار کاربر نهایی از طریق تأمین کنندگان اصلی که محصولات، خدمات و اطلاعاتی را که ارزش افزوده برای مشتریان و سایر ذینفعان ایجاد میکنند، فراهم میکند”. توانمندسازهای اصلی مدیریت زنجیره تامین نیز عبارتند از: هزینه، زمان انتظار، کیفیت محصول، نوآوری و همچنین سطح سرویس و خدمت به مشتری.
این توانمندسازها از طریق ذینفعان کلیدی زنجیره تامین یعنی تامین کنندگان، شرکت اصلی و توریع کنندگان به اجرا درمی آید.
پژوهشگران حوزه زنجیره تامین ، در تلاش برای یکپارچه سازی فرایندهای زنجیره تأمین هستند ؛ لذا پارادایمها و استراتژی های مختلفی برای مدیریت زنجیره تامین، از جمله زنجیره تامین ناب، زنجیره تامین پایدار، زنجیره تامین چابک و زنجیره تامین سبز بکار گرفته شده است.
شکل ۲: ۵ استراتژی اصلی در مدیریت زنجیره تامین
زنجیره تامین ناب (Lean SCM)
هرچند تعاریف مختلفی از الگوی ناب در زنجیره تامین در ادبیات این حوزه وجود دارد، اما همه آنها اصل یکسان زیر را به اشتراک میگذارند: به حداقل رساندن هزینه و حذف ضایعات.
شکل ۳: اجزای زنجیره تامین ناب
در واقع، اصطلاح زنجیره تامین ناب، به یک سری از فعالیتها و یا راه حل برای از بین بردن ضایعات، کاهش عملیات بدون ارزش افزوده و بهبود فرایندهای دارای ارزش افزوده اشاره می کند. لذا مفهوم اساسی ناب در زنجیره تامین بر کار بیشتر با منابع کمتر تمرکز دارد. به عنوان مثال:
- حداقل تلاش نیروی انسانی
- حداقل تجهیزات
- حداقل زمان
- حداقل فضا
شکل ۴: مفاهیم اصلی در زنجیره تامین ناب
زنجیره تامین چابک(Agile SCM)
در بازار رقابت امروز ، شرکتها و مشتریان به دنبال ارائه محصول و خدمت مناسب به مشتریان خود در زمان، هزینه و با کیفیت بهینه می باشند. سیستم سازی کسب و کار در واحد زنجیره تامین در قالب زنجیره تامین چابک، کاهش قیمت تمام شده و مدیریت ریسک، افزایش سطح خدمت رسانی به مشتریان، برآورد سریع نیازهای سازمان و مشتری و همچنین ارتباط بهتر با تامین کنندگان، شرکت اصلی و توزیع کنندگان را به همراه دارد که می توان این موارد را جزء عواملی به حساب آورد که در زنجیره تامین کالا و خدمات چابک، مورد توجه ویژه قرار می گیرند.
رسیدن به این امر و افزایش ارزش اقتصادی و ارزش مشتری از طریق هماهنگ سازی و چابک سازی جریان ارزش ها، مواد و فرآیندها در کنار جریان اطلاعات از منبع تا محل مصرف می باشد. یک رویکرد فرآیندگرا و سیستماتیک در زنجیره تامین یا Supply Chain که از وظایف اصلی مدیر زنجیره تامین چابک یا Agile Supply Chain Manager می باشد.
زنجیره تأمین چابک که هدف اصلی خود را بر پاسخ فوری به مشتری و بازار می گذارد، ادغامی است از شرکای کسب و کار برای توانا کردن شرکتهای جدید. به این منظور که به سرعت و بطور مؤثر به تغییرات بازار، که حاصل رقابت رقبا و همچنین محصولات و خدمات سفارشی است، واکنش نشان می دهد. لذا مهمترین مشخصه چابکی که در اکثر تعاریف آن دیده میشود،عبارت است از : توانایی پاسخگوئی سریع به تغییرات بازار،بعنوان شاه کلید موفقیت وبقای بنگاهها در بازار.
پاسخگویی سریع به سفارشات مشتری، هدف دیگری است که در زنجیره تامین چابک مدنظر می باشد و با بکارگیری این استراتژی، مدت زمان انتظار مشتری برای تحویل سفارش، به حداقل ممکن کاهش یابد.
شکل ۵: اجزای اصلی در زنجیره تامین چابک
زنجیره تامین پایدار یا انعطاف پذیر (Sustainable/Resilience SCM)
پایداری/انعطاف پذیری، حالتی است که سازمان، احتیاجات فعلی خود را بدون به خطر انداختن توانایی تولید آینده، برآورده می کند. اما چرا زنجیره تامین باید پایدار باشد؟
گاهی سازمانها دیگر بعنوان یک سازمان مستقل تنها رقابت نمی کنند ، بلکه ترجیحاً بعنوان یک زنجیره تأمین با هم رقابت می کنند . از این رو مفهوم پایداری از تمرکز سازمانی به سمت زنجیره تأمین گسترش می یابد .تصمیم گیرانی که زنجیره تأمین را طراحی می کنند باید تأثیرات تصمیمات خود را از نظر اخلاقی برکیفیت زندگی، امنیت، سلامت مشتریان و مردم و همچنین رفاه عمومی در نظر بگیرند.
در زنجیره تامین پایدار که با عنوان انعطاف پذیر نیز از آن یاد میشود، برخلاف زنجیره تامین ناب، که تلاش می شوند همه چیز به حداقل رسانده شود، وجود ظرفیت برای غلبه بر مشکلات و پاسخ مؤثر به اختلالات غیرمنتظره و ریسک ها(مانند ویروس کرونا-سیل و …) ضروری است. زنجیره تأمین پایدار نمیتواند کم هزینه ترین زنجیره باشد؛ اما در عوض نسبت به سایر رویکردها، بیشتر قادر است تا با محیط کسب و کار در شرایط نامشخص و ریسکی، کنار بیاید.
رویکردهای ناب و پایدار در ظاهر متناقض به نظر می آیند؛ با این حال در بهترین زنجیره ارزش چیست؟ زنجیره ارزش چیست؟ وضعیت کارخانه ها مایل هستند، هم حداقل سطح انبار را داشته باشند و هم در مقابل مشکلات با توقف تولید مواجه نشوند.
شکل ۶: اجزای اصلی در زنجیره تامین پایدار/انعطاف پذیر
زنجیره تامین سبز (Green SCM)
در نهایت، رویکرد سبز به دنبال حفاظت از طبیعت و محیط زیست در مقابل ضایعات مستقیم و غیرمستقیم میباشد .
مدیریت زنجیره تأمین سبز، اولین بار توسط انجمن پژوهش صنعتی دانشگاه ایالتی میشیگان در سال ۱۹۹۶ معرفی شد که در واقع مدل مدیریت نوینی برای حفاظت ازمحیط زیست است.
با استفاده ازمدیریت زنجیره تأمین و فناوری سبز،شرکت ها میتوانند تأثیرات منفی زیست محیطی را کاهش داده و به استفاده مطلوب ازمنابع و انرژی دست یابد .مدیریت زنجیره تأمین سبز میتواند تأثیر زیست محیطی فعالیتهای صنعتی را بدون فدا کردن کیفیت، هزینه، قابلیت اطمینان، عملکرد، و یا استفاده کارآ از انرژی کاهش دهد، درحالیکه مقررات زیست محیطی رعایت شده، آسیبهای زیست محیطی به حداقل می رسد و در نهایت منجر به سود اقتصادی می شود.
شکل ۷: اجزای اصلی در زنجیره تامین سبز
زنجیره تامین لارج (LARG SCM)
کلمه لارج از کنار هم قرار گرفتن حرف اول واژه لاتین استراتژیهای چهارگانه قبلی زنجیره تأمین که توضیح داده شد، تشکیل شده است. ایده مدیریت زنجیره تأمین لارج به واحد تحقیقاتی مهندسی مکانیک و صنایع دانشکده علوم و تکنولوژی دانشگاه لیسبون پرتغال بازمی گردد و امروزه این مرکز تحقیقاتی، بعنوان مرجع اصلی در حوزه زنجیره تامین لارج شناخته می شود.
هرکدام از رویکردهای چهارگانه زنجیره تامین دارای مزایا و معایبی می باشند. بهره گیری از مزایای هریک از این استراتژی ها و برنامه ریزی در جهت حذف معایب هریک، پتانسیل ایجاد ارزش بیشتر در زنجیره تأمین را افزایش میدهد؛ این همان هدفی است که استراتژی زنجیره تامین لارج به دنبال آن است.
شکل ۸: اجزای اصلی در زنجیره تامین لارج
مدیریت زنجیره تأمین لارج موضوعات متنوعی را در برمی گیرد ازجمله:
- مشخصات و متدلوژی
- ساختار سازمانی واحد مدیریت زنجیره تامین
- شاخصهای کلیدی عملکرد
- زیرساخت فناوری اطلاعات مورد نیاز
- مدل یکپارچه سازی
مدیریت زنجیره تامین لارج تلاش دارد تا استراتژی های ناب، چابک، پایدار و سبز را در فضای مدیریت زنجیره تامین کناره هم قرار دهد تا همزمان هم از مزایای تک تک آنها بهره مند شده و هم کاستی های آنها را بپوشاند.
جمع بندی
یکی از عوامل مهم در رسیدن به مزیت رقابتی پایدار در کسب و کارها، انتخاب و بکارگیری استراتژی مناسب زنجیره تامین است و لازم است تا کسب و کارها، از بین استراتژیهای زنجیره تامین ، استراتژی برتر و بهینه تر را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهند.
همچنین با کنار هم گذاشتن استراتژی های موفق زنجیره تامین ، می توان به استراتژی جدیدی رسید تا هم از محاسن همه استراتژی ها بهره برد و هم نقاط ضعفشان را مرتفع نمود.
بعنوان نمونه، فقدان انبار کردن در زنجیره تأمین ناب، این استراتژی را در مقابل ریسک ها (مانند ریسک ویروس کرونا برای کسب و کارها)
و حوادث پیش بینی نشده (مانند سیل و زلزله) ، آسیب پذیر می سازد؛ در حالیکه زنجیره تأمین پایدار یا انعطاف پذیر، دقیقاًبرای مقابله با چنین شرایطی طراحی شده است. اما افراط در انبارش بی رویه در زنجیره تامین پایدار، موجب افزایش هزینه های انبارداری می شود.
در نتیجه، یکپارچه سازی و ترکیب مدلهای ناب و انعطاف پذیر در حوزه انبارداری ما را به نقطه اعتدالی میان این دو می رساند.
یا زنجیره تأمین چابک به معنی پاسخگویی سریع به تغییرات مربوط به حجم و تنوع تقاضا می باشد. این استراتژی بعنوان یک استراتژی قالب جهت بقا در بازارهای آشفته و بی ثبات شناخته شده است. اما بکارگیری همین رویکرد در کسب و کارها و بازارهای باثبات، به صرفه نیست.
اینکه کدام استراتژی زنجیره تامین مناسب کسب و کار شماست، سوالی است که شما با توجه به منابع، توانمندیها، زیرساخت ها، نیروی انسانی، تامین کنندگان و توزیع کنندگان خودتان باید به آن پاسخ دهید!
دیدگاه شما