۵ الگوی صعودی کندل استیک که هر تریدر کریپتو باید بداند!
نمودارهای کندل استیک (candlestick) بسیار مورد علاقه تریدرهای ارز دیجیتال (Cryptocurrency) هستند و این به دلیل جذابیت بصری و ماهیت درک آسان این نمودارهاست.
تاریخچه این نمودارها به تجارت برنج در ژاپن بر میگردد و این سیستم به مرور زمان به روز رسانی شده و مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از این نمودارها تبدیل به روشی محبوب در تحلیل داراییها شده است و در فضای ارزهای دیجیتال هم بسیار از این نمودارها استفاده میشود.
این نمودارها سرنخ هایی را در مورد اقدام قیمت و حالت بازار فراهم میکنند و به مرور زمان، الگوهای کندل استیک زیادی فراهم آمده که به تریدرها در تصمیم گیری کمک میکنند. در این مقاله، از ۵ الگوی کندل استیک ساده صحبت میشود که نشان دهنده حرکت صعودی قیمت هستند و دانستن آنها برای هر تریدری لازم است.
قانون کندل استیکها:
در همه الگوهای کندل استیک، همیشه باید صبر کنید تا کندل فعلی بسته شود تا الگو را تایید کند، و سپس پوزیشن خود را باز کنید.
کندل استیک پوششی صعودی (Bullish Engulfing Candle)
کندل پوششی صعودی در کف یک روند نزولی ظاهر میشود و نشانی از افزایش در فشار خرید است. این الگو نشان دهنده برگشت روند و ورود خریداران است.
این الگو شامل دو کندل است، که کندل دوم کاملا در بدنه کندل قرمز قبلی فرو رفته است. روش ایده آل برای ترید با این الگو، منتظر شدن برای تایید توسط کندل بعدی و ادامه افزایش قیمت است. تریدرهای محافظهکار تا زمانی که کندل بعدی بالاتر از قیمت کندل دوم بسته نشود، وارد نخواهند شد.
خلاءها به ندرت در بازار کریپتو که یک بازار همیشگی است، مشاهده میشوند. توجه داشته باشید که فضا و موقعیت هر الگو بسیار مهم است. این حالت در یک روند صعودی معتبر نیست و تنها در فضای نزولی اعتبار دارد.
کندل استیک چکش صعودی (Bullish Hammer)
چکش صعودی کندلی است که کف احتمالی یک روند را نشان میدهد. این الگوی کندل استیک دارای یک سایه دراز در پایین و یک بدنه کوتاه در بالا است.
این کندل استیک نشان دهنده آن است که خرسها قیمت را در آن چارچوب زمانی پایین کشیدهاند و این کار را تنها برای ورود فشار خرید انجام میدهند، تا قیمت را بالاتر از قیمت باز کردن پوزیشن ببندند.
حتی اگر قیمت بسته شدن نسبتا پایینتر از قیمت باز کردن پوزیشن باشد، باز هم بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال و دیگر بازارهای مالی، چنین کندلی را چکش صعودی تلقی میکنند. این یک الگوی کندل استیک تکی است؛ بنابراین تریدرهای باهوش منتظر تایید میمانند. این تایید از طریق کندلهای صعودی بعدی و افزایش حجم خرید روی میدهد.
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
در این الگو سه کندل استیک دخیل هستند. این الگو متشکل از کندلهای سبز و دراز متوالی است که سایههای کوچکی در پایین آنهاست. قیمت باز و بسته شدن این کندلها نسبت به روز قبل، مرتبا افزایش مییابد.
این یک سیگنال صعودی خیلی قوی است که بعد از یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشان دهنده پیشرفت مداوم فشار خرید است.
در کل، وقتی که یک کندل استیک با سایه کوچک و یا بدون سایه بسته شود، این نشان از کنترل قیمت توسط گاوها دارد. خریداران در این الگو کنترل را در دست میگیرند و برای سه کندل متوالی، قیمت در نزدیک قله روز بسته میشود.
روشهای سهگانه افزایشی (Rising Three Methods)
این یک الگوی کندل استیک صعودی است که متشکل از سه کندل نزولی کوتاه در داخل محدوده دو کندل صعودی بزرگتر است.
این الگو نشان میدهد که علیرغم وجود مقداری فشار فروش، خریدارها در حال کنترل کردن بازار هستند. این الگو برای بسیاری از تریدرهای کلاسیک، یک الگوی تحکیم حرکت صعودی تلقی میشود. این الگو در واقع ادامه روند صعودی را نشان میدهد و نشان دهنده کف قیمت یا برگشت روند نیست.
الگوی پوشش شکاف نفوذی (Piercing Line)
در این الگوی کندل استیک ، یک خلا برجسته بین قیمت بسته شدن کندل استیک اول و قیمت باز شدن کندل استیک سبز وجود دارد. این الگو اغلب در ابتدای ترید، بازار خرسی به نظر میرسد؛ زیرا افت چشمگیری در خلال ساعتهای تعطیلی دارد.
فشار خرید در سراسر این کندل افزایش پیدا میکند و در بالاتر از نیمه بدنه کندل نزولی قیمت بسته میشود. این نشان دهنده آن است که گاوها کنترل را در دست گرفتهاند و علاقهمند به خرید در قیمت فعلی هستند.
الگوهای زیادی برای یادگیری در زمینه کندل استیک های ژاپنی وجود دارد؛ اما الگوهای مطرح شده در اینجا، تعدادی الگوی ساده بودند که به هر تریدری در هر بازاری کمک خواهند کرد. نظر شما چیست؟ این الگوها تا چه اندازه مفید هستند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
الگوی انگلفینگ صعودی در کندل استیک ژاپنی
الگوی انگلفینگ صعودی یک کندل سفید است که بعد از باز شدن کمتر از روز قبل ،بالاتر از دهانه روز قبل بسته می شود. وقتی یک کندل کوچک سیاه رنگ ، که روند را نزولی نشان می دهد ، روز بعد با یک کندل سفید بزرگ دنبال می شود ، می توان یک روند صعودی را تشخیص داد ، بدنه آن کاملاً بدنه کندل قبلی را می پوشاند یا آن را می بلعد.
یک الگوی انگلفینگ صعودی ممکن است در مقابل یک الگوی انگلفینگ نزولی قرار گیرد .
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
الگوی انگلفینگ :
* الگوی انگلفینگ صعودی ، الگوی کندل استیکی است که وقتی یک کندل سیاه کوچک روز بعد توسط یک کندل سفید بزرگ دنبال می شود ، شکل می گیرد که بدنه آن کاملاً روی بدن کندل روز قبل قرار می گیرد یا آن را می بلعد.
* الگوی های انگلفینگ صعودی به احتمال زیاد وقتی بعد از چهار کندل سیاه یا بیشتر ظاهر شود به احتمال زیاد باعث برگشت روند نزولی می گردد.
* سرمایه گذاران نه تنها باید به دنبال دو کندل باشند که الگوی انگلفینگ صعودی را تشکیل می دهند بلکه باید به کندل استیک های قبلی نیز توجه کنند.
درک یک الگوی انگلفینگ صعودی:
الگوی انگلفینگ صعودی یک الگوی برگشت دو کندله است. کندل دوم ، بدون توجه به طول سایه های دم ، بدن اصلی اولین کندل را کاملاً می پوشاند.
این الگو در روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک کندل تیره است که به دنبال آن کندل توخالی بزرگتری وجود دارد. در روز دوم این الگو ، قیمت کمتر از پایین ترین قیمت قبلی باز می شود ، با این وجود فشار خرید قیمت را به سطح بالاتری حرکت می دهد.
الگوی انگلفینگ صعودی به شما چه می گوید؟
یک الگوی انگلفینگ صعودی نباید به عنوان یک کندل سفید تعبیر شود ، که نشان دهنده حرکت قیمت به سمت بالا ، به دنبال یک کندل سیاه است ، که نمایانگر حرکت قیمت رو به پایین است. برای شکل گیری یک الگوی انگلفبنگ صعودی ، سهام باید در2 روز با قیمت کمتری نسبت به روز اول بسته شود. اگر قیمت شکسته نشود ، بدنه کندل سفید فرصت غرق شدن در بدنه را نخواهد داشت.
از آنجا که سهام هم کمتر از روز اول باز می شود و هم بالاتر از روز اول بسته می شود.
کندل سفید یک الگوی انگلفینگ صعودی و به طور معمول ، یک سایه فوقانی کوچک دارد . این بدان معناست که سهام در بالاترین قیمت یا در نزدیکی بالاترین قیمت خود بسته شد ، و این نشان می دهد که روز در حالی که قیمت همچنان صعودی بود ، پایان یافت.
این فقدان یک سایه فوقانی باعث می شود که روز بعد کندل سفید دیگری تولید شود که بالاتر از بسته شدن الگوی انگلفبنگ صعودی بسته شود ، هرچند همچنین ممکن است روز بعد پس از جمع شدن در دهانه ، کندل سیاه تولید کند. از آنجا که الگوی های انگلفینگ صعودی نشان دهنده تغییر روند است ، تحلیلگران توجه ویژه ای به آنها می کنند.
الگوی انگلفینگ صعودی در مقایسه با الگوی انگلفینک نزولی:
این دو الگو مخالف یکدیگرند. یک الگوی انگلفبنگ نزولی پس از افزایش قیمت و نشانگر پایان رشد قیمت می باشد . در اینجا ، اولین شمع ، به صورت دو شمع ، شمع صعودی است. شمع دوم یک شمع بزرگتر است ، با بدنه ای اصلی که شمع کوچکتر را کاملاً پوشانده است.
الگوی انگلفینگ صعودی:
در نهایت ، معامله گران می خواهند بدانند که آیا الگوی انگلفینگ صعودی ، تغییر احساسات را نشان می دهد یا خیر ، به این معنی که ممکن است زمان مناسبی برای خرید باشد. اگر حجم همراه با قیمت افزایش یابد ، معامله گران ممکن است تصمیم بگیرند که در پایان روز کندل انگلفینگ صعودی خریداری کنند و پیش بینی ادامه حرکت رو به بالا در روز بعد را داشته باشند. معامله گران محافظه کارتر ممکن است تا روز بعد منتظر بمانند ، و برای اطمینان بیشتر از آغاز روند معاملات سود بالقوه معاملات را بدست آورند.
محدودیت های استفاده از الگوهای انگلفینگ:
الگوی انگلفینگ صعودی می تواند یک سیگنال قدرتمند باشد ، به ویژه هنگامی که با روند فعلی ترکیب شود. با این حال ، آنها صد درصد قطعی نیستند. الگوهای انفجاری انگلفینگ در پی یک حرکت نزولی پایین بسیار مفید هستند زیرا این الگوی تغییر واضح حرکت به سمت بالا را نشان می دهد . اگر عملکرد قیمت متلاطم باشد ، اگر قیمت به طور کلی در حال افزایش باشد ، از اهمیت یک الگوی انگلفینگ کاسته می شود زیرا یک سیگنال نسبتاً رایج است.
کاربراین محترم اگر سوالی درباره ی الگوهای انگلفینگ دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح بفرمایید.
الگوهای شمعی یک کندلی | شوتینگ استار، چکش و مرد به دار آویخته
در مقالههای قبلی با الگوهای شمعهای ژاپنی آشنا شدیم در این مقاله میخواهیم ببینیم چه طور میتوان الگوهای شمعی ژاپنی تککندلی را تشخصیص دهیم.
اگر شمعهای ژاپنی تککندلی روی نمودار نمایان شوند به این معناست که ممکن است بازار برگشت داشته باشد.
اینجا با چهار الگوی شمعی ژاپنی آشنا میشویم:
چکش و مرد به دار آویخته
چکش و مرد به دار آویخته دقیقاً مانند هم به نظر میرسند اما بسته به کنشهای قبلی قیمت معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو بدنههای کوچک (سیاه یا سفید)، سایههای پایینی بلند و سایههای بالایی کوتاه دارند، یا هیچ سایهای ندارند.
کندل چکش یک الگوی معکوس صعودی است که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد. نام گذاری آن به این دلیل است که بازار در حال هموار کردن سطح با چکش است.
هنگامی که قیمتها در حال افت است، چکشها نشان میدهند که قیمت نزدیک به کف است و قیمت دوباره شروع به افزایش خواهد کرد.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمتها را پایینتر بردهاند، اما خریداران توانستهاند بر این فشار خرید فائق آمده و با قیمتی نزدیک به قیمت آغاز معامله را پایان دهند.
تنها به این دلیل که شکل چکش در روند رو به پایین مشاهده میکنید، به این معنا نیست که به صورت خودکار سفارش خرید بگذارید! پیش از آن که برای شلیک مطمئن باشد، لازم است صعود بیشتر تأیید شود. مثالی نوعی از این تأیید میتواند انتظار کشیدن برای شمع سفید باشد تا در بالای قیمت آغازین، در بخش سمت راست چکش معامله پایان یابد.
معیار تشخیص الگوی چکش
- سایه بلند حدوداً دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک است یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند نزولی باشد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست.
مرد به دار آویخته، الگوی معکوس نزولی است که میتواند سطح مقاومت بالا یا قوی را نیز نشان دهد. هنگامی که قیمت در حال افزایش است.
شکل گیری مرد به دار آویخته مشخص میکند که تعداد فروشندگان نسبت به خریداران شروع به افزایش کرده است.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در این جلسه قیمت را پایین کشاندهاند. خریداران توانستهاند اندکی قیمت را به صورت قبل به بالا برگردانند اما این قیمت تنها نزدیک به قیمت آغاز است.
این اتفاق باید زنگ اخطارها را به صدا درآورد زیرا به ما میگوید دیگر خریدارانی باقی نمانده است تا تحرک لازم را برای حفظ روند صعودی قیمت تأمین کند.
معیار تشخیص الگوی مرد به دار آویخته
- سایه پایینی بلند حدود دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند صعودی قرار دارد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست، در حالی که بدنه سیاه نزولیتر از بدنه سفید است.
چکش معکوس و ستاره تیرانداز
چکش معکوس و ستاره تیرانداز نیز همانند هم به نظر میرسند. تنها تفاوت میان آنها آن است که در روند روبه پایین یا رو به بالا هستید.
چکش معکوس یک کندل برگشتی رو به بالا است.
شوتینگ استار یک کندل برگشتی رو به پایین است.
بدنههای ریز و کوچک (توپر یا توخالی)، سایههای بالایی بلند، و سایههای پایینی کوچک یا صفر دارند.
چکش معکوس زمانی اتفاق می افتد که قیمتها در حال کاهش است که نشاندهنده معکوسسازی احتمالی است. سایه بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمت بالاتری را تقاضا کنند.
از آنجا که فروشندگان نتوانستند قیمت را به هیچ مقدار کمتری در پایان برسانند، این اتفاق شاخص خوبی از آن است که هر کسی میخواسته بفروشد، تاکنون فروخته است، و اگر دیگر فروشندهای نمانده باشد، چه چیز باقی میماند؟ خریداران .
شوتینگ استار الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس به نظر میرسد اما هنگامی که قیمتها افزایش مییابد، اتفاق می افتد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت در پایینترین مقدار آن آغاز شده است، بالا رفته، اما دوباره به حدود کندل های ژاپنی چیست؟ مقدار قبلی خود برگردانده شده است .
این یعنی خریداران سعی کردهاند قیمت را به بالا بکشانند، اما فروشندگان وارد شده و بر آنها غلبه کردهاند. این اتفاق علامت قطعی نزول است زیرا هیچ خریدار دیگری باقی نمانده است چون همه آنها قتل عام شدهاند .
توجه داشته باشید:
این ۴ الگویی که در این مقاله با آنها آشنا شدیم الگوهایی هستند که در بازار زیاد تکرار میشوند. شناخت این الگوها به شما کمک میکند تحلیل بهترین در بازار داشته باشید.
اسم این الگوها مهم نیست بلکه چیزی که حائز اهمیت است این است که اینها الگوهای بازگشتی هستد و هشداری هستند برای یک روند بازگشتی احتمالی.
میتوان این چهار الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کرد.
قبلا هم گفتیم که اگر این الگوها در بازار اتفاق بیفتند تضمینی نیست که حتما بازگشت داشته باشند. بنابراین حتما قبل از معامله به فکر تاییدیههای بیشتری باشید.
الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهمترین روشهای تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا میشویم و کندلشناسی حرفهای را میآموزیم. کندلشناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی از رایجترین روشها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده میشود. کندلها بر اساس سه ویژگی تفسیر میشوند:
- بدنه: بخش ضخیم نشاندهندهی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دورهی معاملاتی
- فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایینترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهند.
- رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز (توپر) نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)
کندلها با حرکتهای بالا و پایین قیمت تشکیل میشوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا میبیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندلهای دیگر الگوهایی را تشکیل میدهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار میکند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک میگویند.
بسیاری به درستی معتقدند که کندلها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم میشوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشوند، پس در محدودههای حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معاملهگران نسبت به صعود قیمت دلیل شکلگیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش یا هامر از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل میشود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایهی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.
الگوی چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا میرود. چکش میتواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.
نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنهای کوتاه و سایهی بلند در بالا است.
چکش معکوس را به این شکل تفسیر میکنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری میبینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو میتواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قویتر است.
چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را میپوشاند.
اگر چه کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته میشود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.
چارت الگوی پوشای صعودی
الگوی خط کندل های ژاپنی چیست؟ پیرسینگ (Piercing Line)
خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل میشود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایینتر باز میشود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی میکند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.
چارت الگوی خط پیرسینگ
ستارهی صبحگاهی (Morning Star)
کندل ستارهی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیرهی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی مینامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنهی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.
شمع با بدنهی کوتاه را دوجی کند هم میگوییم. بهتر است بدنهی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان میدهد فشار فروش در روز دوم کاهش مییابد و سپس در روز سوم بازار صعودی میشود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قویتر است.
چارت الگوی ستاره صبحگاهی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایههای کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز میشود.
سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.
چارت الگوی سه سرباز سفید
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده میشوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدودههای مقاومتی مشاهده میشوند. بدبینی نسبت به ادامهی صعودی باعث میشود که معاملهگران موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندلهای نزولی آشنا خواهید شد.
الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دارآویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل میگیرد. کندل در این الگو دارای بدنهای کوتاه با سایهی پایینی بلند است.
هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان میدهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانهای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.
چارت الگوی مرد به دار آویخته
ستارهی دنبالهدار یا ستارهی ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستارهی ثاقب یا دنبالهدار بسیار شبیه الگوی کندل های ژاپنی چیست؟ چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. ستارهی ثاقب دارای بدنهای کوتاه و سایهی بالایی بلند است.
قیمت در طول روز افزایش مییابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش مییابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستارهی دنباله دار است.
چارت الگوی ستاره دنباله دار
پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده میکنیم.
علت وجود الگوی پوشای نزولی ایناست که قدرت خرید در روز دوم کاهش مییابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی پوشای نزولی
ستارهی شامگاهی یا ستارهی عصرگاهی (Evening star)
الگوی شمعی ستارهی عصرگاهی همانند ستارهی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در الگوهی ستارهی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی میبینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.
علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایههای کوتاه است. باید دقت کنید که قیمتهای بسته شدن هر روز پایینتر از کندل قبلی باشد.
معاملهگران این الگو را آغاز یک روند نزولی میدانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قویتر ظاهر شدهاند.
چارت الگوی سه کلاغ سیاه
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوشبینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل میگردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز میشود. اما نقطهی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشاندهندهی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایهی کوتاهتری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.
چارت الگوی ابر سیاه
الگوهای شمعی ادامهدهنده
الگوهای شمعی ادامهدهنده نشانهی ادامهی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی میشوند. با دیدن الگوهای ادامهدهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معاملهی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.
دوجی (Doji)
این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار بههم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایههای دوجی ممکن است طولها متفاوتی داشته باشند.
در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش مییابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستارهی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده میشود.
چارت الگوی دوجی
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندلهایی با بدنهی کوتاه و سایههای بلند و هماندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.
در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا میبرند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین میآورند. فرفرهها به عنوان دورههای تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر میشوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر میشود.
چار ت الگوی اسپینینگ تاپ
الگوی سهگانهی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)
الگوی سهگانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامهدهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل میشود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر میشود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده میشود.
تفاوت الگوی سهگانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندلهای کوچک همگی در محدودهی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدودهی کندل اول پس از سه دورهی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.
چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟
الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوقها و معاملهگران با پولهای درشت از این الگوها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبکهای تحلیلی با چارت خام مانند پرایش اکشن.
بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روشهای دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.
سوالات متداول الگوهای شمعی
هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنهی کندل، سایهی بالایی و سایهی پایین تشکیل شده است.
سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم میباشند.
بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
رنگ کندل، جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
کندل دوجی چیست؟ آشنایی با انواع کندل دوجی + همراه با تصویر
تحلیل ها مبنای تصمیمات هستند. آنها از هر زاویه ای برای هر تریدر می توانند تفسیر متفاوتی را به ذهن متبادر کنند. این یعنی هر تفسیر می تواند سبب اخذ یک استراتژی شود که در انتهای آن یک میزانی از سود و زیان برای او بدست می آید. معمولا تحلیل های تکنیکال روی نموداری از قیمت انجام می شود و نوسانات آن به عنوان داده های پیش بینی آینده و توسط عناصری به نام کندل به کار برده می شوند. کندل ها همانند شمعدان هایی هستند که دم و شاخ دارند و دارای تاریخچه ای قدیمی در بین ژاپنی های فروشنده برنج هستند. سقف و کف قیمت ها به همراه قیمت بازگشایی و بسته شدن هر کندل در تایم فریم مشخص ( دوره زمانی ) که عموما یک روز،ساعت یا دقیقه معاملاتی است، در کندل ها قابل مشاهده هستند. تا به حال با انواع کندل مانند کندل مارابوزو و کندل مرد به دار آویخته آشنا شده ایم. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد کندل دوجی صحبت کرده و انواع گوناگون آن که می تواند در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بسیار مفید واقع شود را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
کندل دوجی چیست؟
روندها در شاخص قیمت و حجم ها توسط سه نوع از نمودارها نمایش داده می شوند. این سه نمودار شامل، خطی، میله ای و شمعی هستند. شمعی ها دسته ای از این نمودارها هستند که در ژاپن مورد استفاده قرار گرفتند و به نام کندل استیک مشهور شدند. کندل های استیک از چهار قسمت مختلف تشکیل شده اند:
- بالاترین قیمتی که سهم در آن محدوده زمانی معامله شده است (High)
- پایین ترین قیمتی که سهم در آن محدوده زمانی معامله شده است (Low)
- اولین قیمتی که سهم با آن معاملات آن محدوده زمانی را آغاز می کند (Open)
- آخرین قیمتی که سهم با آن معاملات آن محدوده زمانی را پایان می دهد (Close)
اگر از پایین ترین قسمت دم کندل شروع کنیم، ابتدا (Low) قرار دارد. اولین نقطه شروع بدنه کندل در قسمت پایین آن، همان قیمت (Open) و آخرین نقطه بدنه در قسمت بالایی (Close) می باشد. مجموعه ای از کندل های روی نمودار، باید مبنای تحلیل تکنیکال باشد و نمی توان از یک کندل تنها برای تحلیل استفاده کرد. کندل های سبز، همان کندل هایی هستند که قیمت باز شدن آن از قیمت بسته شدن بیشتر باشد و حالت برعکس آن، کندل قرمز را نشان می دهند. کندل های سبز روند صعودی و قرمزها، روند نزولی را به تصویر می کشند.
اگر برایتان سوال است که کندل شناسی چیست؟ کلیک کنید.
تعریف اولیه از کندل دوجی
اگر بخواهیم در یک پاراگراف و به شکل ساده توضیح دهیم که کندل دوجی چیست، باید این گونه شرح داد که، اگر قیمت باز شدن و بسته شدن در یک کندل یکسان یا بسیار نزدیک به هم باشد، آن یک کندل دوجی خواهد بود. این کندل ها بدنه ندارند و یک خط نمایش دهنده بدنه آن است. این کندل ها معرف یک حالت از بازار هستند که به آن خستگی گفته می شود. زمانی که هیچ برتری خاصی در بین خریداران و فروشندگان بر یکدیگر احساس نمی شود و بازار در کمای معاملاتی است. آنچه در تحلیل این مدل نقش اساسی را بازی می کند، کندلی است که پس از کندل دوجی شکل می گیرد و نمایش دهنده روند شکل گرفته پس از یک دوره استراحت است.
انواع کندل دوجی
کندل های دوجی شکل گرفته بر روی نمودارهای مختلف می تواند سه حالت مختلف به خود بگیرد :
1- کندل دوجی با پای بلند
عمده ترین وِیژگی این کندل نزدیکی شدید قیمت باز و بسته شدن است. این یعنی بدنه ای به شکل یک خط و قسمت سایه ای بالا و پایین بسیار طولانی و بلندی که نشان دهنده این موضوع است که فشار تقاضا قیمت را در محدوده ای بسیار بالا کشانده و در دوره بعدی فشار عرضه آن را به کمترین قیمت با فاصله از قیمت بدنه رسانده است. نوسان شدیدی که حکایت از عدم روند قطعی در بازار دارد و باید در مورد آن صبر بیشتر به خرج داد. همین صبر مبنایی برای استراحت دارایی محسوب می شود. کندل یا کندل های بعدی تکلیف ما را برای اقدام بعدی مشخص خواهد کرد.
2- کندل دوجی سنجاقکی
در این شکل از کندل دوجی، قیمت بازشدن سهم و بسته شدن آن با بالاترین قیمت ممکن برای سهم در آن محدوده زمانی برابری می کند. این موضوع سبب شکل گیری یک سایه بلند پایین برای کندل می شود. روند معامله این گونه است که سهم در بالاترین قیمت ممکن باز می شود و به دلیل فشار شدید عرضه به پایین ترین قیمت ممکن نزول می کند و نهایتا در قیمت بازشده، بسته خواهد شد. آنچه مشخص است این است که نهایتا دلیل بسته شدن سهم در قیمت باز شده آن، فشار تقاضا و برتری خریداران بر فروشندگان است. این نشانه خوبی است. پدیدار شدن یک کندل دوجی به شکل سنجاقک در انتهای یک روند نزولی می تواند نوید آغاز یک روند صعودی باشد. اما توصیه این است که چند کندل را صبر کنید.
3- دوجی حالت سنگ قبر
برعکس حالت سنجاقک را می توان سنگ قبر نامید. یعنی قیمت بازشدن و بسته شدن سهم با کمترین قیمت ممکن آن در محدوده زمانی برابر است. این یک فاجعه محسوب می شود. سهم در بخشی از زمان به دلیل فشار تقاضا به بالاترین قیمت ممکن صعود می کند و اما آنچه نهایتا رخ می دهد، فشار شدید عرضه و بسته شدن سهم در قیمت ابتدایی آن است. نام بسیار با مسمایی برای این کندل انتخاب شده است و رخداد آن در انتهای یک روند صعودی نشان از برخورد سهم به یک مقاومت بالا و آغاز روند نزولی است.
می توان به جرات به این نکته اشاره کرد که کندل های دوحی به تنهایی یک عامل کاملا خنثی هستند و این عدم فعالیت به نزدیک بودن قیمت های باز و بسته بودن بر میگردد. اما در تشخیص روندها از مهم ترین عوامل و ابزارها به حساب می آیند. نمی توان هیچ قطعیتی در مورد روند پس از شکل گیری یک کندل دوجی ارائه داد و نباید به صورت صریح در مورد آن سخن گفت. اما توصیه های حرفه ای در این زمینه حکایت از صبر تریدرها تا چند کندل بعدی است. همچنین استفاده انحصاری و تکی از این نمودار برای تحلیل یک اشتباه بزرگ است. باید در کنار آن از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برد. از ایرادات بنیادی این کندل های دوجی این است که هیچ افقی از قیمت در آینده را ارائه نمی دهند. این ها تنها ابزاری برای تعیین روند هستند و دقت خاصی در زمینه میزان سود و سقف و کف قیمتی به شما نمی دهند. شاید به همین دلیل است که کندل های دوجی را به عنوان مکمل برای سایر اندیکاتورها و برای تعیین نقاط ورود و خروج به یک سهم استفاده می کنند. در واقع به قطعیت می توان ادعا کرد که کندل دوج و تحلیل های مبنای آن، نمی تواند برای سیگنال دهی مورد استفاده باشند، بلکه بهترین شیوه برای تعیین روند آینده بازار و نقاط حمایتی و مقاومتی دارایی هستند. بنابراین تلاش کنید از ابزارهای متنوع خود در تحلیل های تکنیکال، به صورت بهینه و در موقعیت های متناسب خود بهره بگیرید.
دیدگاه شما