فرمول دارایی های نقدی
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(فرمول دارایی های نقدی Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
فرمول های پرکاربرد حسابداری
موارد زیر برخی از فرمولهای پرکاربرد حسابداری است که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. این لیست جامع نیست ، اما باید مواردی را که معمولاً هنگام حل مشکلات حسابداری مختلف تمرین می کنید ، شامل شود.
فرمول ترازنامه
دارایی ها – بدهی ها = حقوق صاحبان سهام (یا دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام)
این فرمول اساسی برای ایجاد ترازنامه دقیق باید در تعادل باقی بماند. این بدان معناست که کلیه معاملات حسابداری باید فرمول را در حالت تعادل نگه دارند. در غیر این صورت ، حسابدار خطایی انجام داده است.
فرمول درآمد پایدار
مانده مانده + درآمد خالص – ضرر خالص – سود سهام = مانده مانده
فرمول صورت درآمد
درآمد (فروش) – هزینه ها = سود (یا درآمد خالص)
به خاطر داشته باشید که درآمد و فروش ممکن است به جای یکدیگر استفاده شود. سود و درآمد خالص نیز ممکن است به جای یکدیگر استفاده شود. از صورت سود و زیان به عنوان a نیز یاد می شود صورت سود و زیان.
حاشیه ناخالص
فروش – هزینه فروش
حاشیه ناخالص درآمد خالص یا سود یک شرکت نیست. سایر هزینه ها مانند هزینه های فروش ، عمومی و اداری (SG و A) برای رسیدن به درآمد خالص کسر می شوند.
درآمد عملیاتی (درآمد)
سود ناخالص – هزینه های فروش ، عمومی و اداری (SG و A)
فرمول جریان های نقدی
شروع مانده نقدی + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از عملیات + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از محل تأمین مالی + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از سرمایه گذاری = پایان مانده نقدی
این فرمول منابع نقدی را اضافه می کند و کاربردهای نقدی را کم می کند.
فرمول موجودی کالا
موجودی اولیه + خریدها – هزینه فروش = پایان موجودی کالا (یا موجودی اولیه + خریدها – پایان موجودی کالا = هزینه فروش)
فرمول فروش خالص
فروش ناخالص – تخفیف فروش – بازده و کمک هزینه فروش
ارزش دفتری دارایی های ثابت (قابل استهلاک)
هزینه اصلی – استهلاک انباشته
استهلاک خط مستقیم
(هزینه اصلی – ارزش نجات) / تعداد سالهای عمر مفید
اصل تطابق هزینه با درآمد
این اصل بیان کننده این موضوع است، که درآمدهای ثبت شده در یک دوره مالی با هزینه های ثبت شده در همان دوره باید با هم همخوانی داشته و به عبارتی مکمل یکدیگر باشند.
به این معنی که کلیه وقایع مالی باید دقیقا مطابق با قیمت ها و وقایع ثبت شده در دفاتر باشد.
اصل ارزیابی اهمیت
به این معنی که رویدادهای مالی رخ داده در یک شرکت باید مطابق با اهمیت ریالی خود ارزیابی شوند.فرمول دارایی های نقدی
اصل تحقق
هدف از این اصل این موضوع می باشد که قبل از محقق و ثابت شدن یک رویداد مالی نباید آن را در هیچ جایی ثبت کرد.
اصل ثبات رویه
این اصل بیان کننده این موضوع است که کلیه روش ها و عناوین مورد استفاد برای ثبت وقایع مالی در تمامی دوره های یکسان باشد.
مزیت های استفاده از اصول حسابداری (صفر تا صد اصول حسابداری)
کنترل حسابداری
یکی از مزیت های استفاده از اصول حسابداری در تهیه گزارش های مالی کنترل حسابداری می باشد. به این معنی که با رعایت این اصول قادر به کنترل پروسه تهیه صورت های مالی خود خواهید بود. کنترل کردن این گزارشات به این دلیل که مانع از به وجود آمدن گزارش های غیر منصفانه و نادرست از عملکرد مالی شرکت ها می شود ضرورت دارد.
فرصت مقابسه
استفاده از این اصول منجر می شود شرکت ها به راحتی قادر به مقایسه عملکرد خود با سایر شرکت ها باشند. علاوه بر این رعایت اصول حسابداری امکان مقایسه بین دوره ای عملکرد شرکت ها را نیز فراهم می آورد. شرکت های مختلف میتوانند با انجام این مقایسه عملکرد مالی خود را مورد سنجش قرار دهند و در مواردی که اشتباه کردند آن را اصلاح کنند.
انعطاف پذیری
اصول حسابداری انعطاف پذیر می باشد به این معنی که میتوان در شرایط مختلف آن را مورد استفاده قرار داد. به عبارتی از این اصول میتوان برای هر نوع معامله، ثبت، رویدادهای مالی متفاوت و … استفاده کرد. (اصول حسابداری را میتوان در هر شغلی از جمله لیزینگ خودرو، کارهای بانکی و … به کار برد چرا که همه واحد ها دارای درآمد و هزینه می باشند.)
سهولت حسابرسی
کلیه واحدها و شرکت های تجاری که از اصول حسابداری برای گزارشکری مالی خود استفاه میکنند، را به راحتی میتوان حسابرسی کرد چرا که کلیه حسابرسان از اصول حسابداری اطلاع دارند و از آن برای حسابرسی صورت های مالی استفاده مینمایند.
لینک کوتاه شده مطلب : yun.ir/cnaat
فرمول های حسابداری ، فرمول های اکسل ، فرمول های اکسل در حسابداری pdf ، فرمول نویسی حسابداری در اکسل ، توابع اکسل در حسابداری pdf ، فرمول های پیشرفته اکسل ، آموزش کامل توابع مالی در اکسل ، فرمول های آمار در اکسل
نسبت بازده نقدی دارایی ها (Cash ROA)
نسبت بازده نقدی دارایی ها برای مقایسه عملکرد یک کسبوکار با عملکرد سایر اعضای صنعت، مورداستفاده قرار میگیرد. این مقدار یک نسبت کارایی است که نرخ جریانهای نقدی واقعی به دارایی های شرکت را بدون آنکه تحت تأثیر شناسایی یا اندازهگیری درآمد قرار گیرد، محاسبه میکند. این نسبت میتواند توسط تحلیلگران شرکت یا سرمایه گذاران مورداستفاده قرار گیرد.
درک نسبت بازده نقدی دارایی ها
تحلیلگران بنیادی معتقد هستند که سهام ممکن است کمتر یا بیشتر از مقدار واقعی، ارزش گذاری شده باشند. بهعبارتدیگر تحلیلگران بنیادی معتقدند که تحلیل بنیادی میتواند بازده پرتفوی سهام را افزایش دهد. برای انجام این نوع تحلیل، تحلیلگران بنیادی از ابزارهای مختلفی ازجمله نسبت های مالی استفاده میکنند.
نسبت ها به تحلیلگران کمک میکند تا نقاط دارای دادههای متناقض مانند بازده دارایی ها (ROA) و بازده نقدی دارایی ها را با هم مقایسه کنند. هنگامیکه این دو نسبت متفاوت هستند، نشانه این است که جریان نقدی و درآمد خالص همتراز نیستند که این موضوع یک نکته مهم برای تحلیل گران است.
بازده دارایی ها در مقایسه با بازده نقدی دارایی ها
بازده دارایی از طریق تقسیم درآمد خالص به میانگین کل دارایی ها محاسبه میشود. پاسخ این معادله به تحلیلگران مالی میگوید که چگونه یک شرکت مدیریت دارایی ها را انجام میدهد. بهعبارتدیگر، ROA به تحلیلگران میگوید که هر ریال از دارایی چه میزان درآمد ایجاد میکند.
بازده دارایی ها (ROA) = سود خالص تقسیم بر کل دارایی ها
نسبت بالا به این معنی است که شرکت درآمد خالص بیشتری را از ۱ ریال دارایی به دست میآورد که نشانهای از بازدهی و کارایی بالا است. نسبت کم به معنی این است که شرکت درآمد خالص کمتری به ازای هر یک ریال از دارایی ها دارد که نشانهای از ناکارآمدی شرکت است.
مسئله این است که درآمد خالص همیشه با جریان نقدی همخوانی ندارد. بهعنوان یک راهحل، تحلیلگران از بازده نقدی دارایی ها که جریانهای نقدی عملیاتی را بر کل دارایی تقسیم میکند، استفاده میکنند. جریان نقدی حاصل از عملیات بهطور خاص طراحی شده است تا تفاوت بین درآمد خالص و جریان نقدی را نشان دهد. بهاینترتیب، استفاده از جریان نقد عملیاتی معیاری دقیقتر نسبت به درآمد خالص برای استفاده در محاسبه ROA است.
بازده نقدی دارایی ها (cash ROA) = وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی بر کل دارایی ها
بهعنوانمثال، اگر شرکت الف درآمد خالص ۱۰ میلیارد ریالی و دارایی های کل ۵۰ میلیارد ریالی داشته باشد، بازده دارایی ها ۲۰ درصد است. از طرفی شرکت رشد سریع فروش دارد و علت آن برنامه مالی جدیدی است که به همه مشتریان خدمات تأمین مالی ۱۰۰ درصدی ارائه میکند.
درنتیجه، درآمد خالص بالا است، اما افزایش درآمد خالص به دلیل افزایش فروش اعتباری است. این فروش اعتباری، فروش و درآمد خالص را افزایش میدهد، اما شرکت پولی برای فروش دریافت نمیکند. جریانهای نقدی عملیاتی نشان فرمول دارایی های نقدی میدهد که این شرکت ۵ میلیارد ریال فروش اعتباری دارد.
لذا این ۵ میلیارد ریال فروش اعتباری از درآمد خالص کسر میشود و جریان نقدی دارایی ها با تقسیم ۵ میلیارد ریال به ۵۰ میلیارد ریال برابر با ۱۰ درصد محاسبه میشود. در حقیقت، دارایی ها مقدار کمتری از درآمد نقدی “واقعی” را تولید کردهاند.
جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟
سرمایه گذاران برای یافتن بهترین سهامهای ارزنده در بورس، از معیارهای مختلفی برای بررسی شرکتهای بورسی و ارزش گذاری سهام آنها استفاده میکنند.
جریان آزاد نقدی یا FCF یکی از این معیارهاست که به سرمایه گذاران کمک می کند عملکرد یک شرکت را بهتر بسنجند و سوددهی آن را بررسی کنند.
جریان آزاد نقدی در واقع وجه نقدی است که پس از کم کردن هزینههای عملیاتی شرکت باقی میماند. این وجه نقد باقی مانده به همه سهامداران و وام دهندگان به شرکت متعلق است و خود به انواع مختلفی تقسیم میشود. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی دقیق FCF و نحوه استفاده از آن در ارزش گذاری سهام بپردازیم.
جریان نقدی چیست و چه تفاوتی با سود در بازار بورس دارد؟
پیش از تعریف جریان آزاد نقدی بهتر است با مفهوم جریان نقدی در بورس آشنا شوید و تفاوت آن با سود را بدانید. به طور کلی میتوان گفت، سود با کم کردن هزینه ها از درآمدها، حاصل میشود اما جریان نقدی، تفاوت بین جریان نقدی ورودی به شرکت و جریان نقدی خروجی از آن است.
بعضی از تحلیلگران معتقدند، سود یک شرکت تعیین کننده عملکرد آن است و در نتیجه سود بیشتر به معنای عملکرد بهتر است اما برخی دیگر معتقدند جریان نقدی بهتر میتواند عملکرد یک شرکت را نشان دهد چون مبنای محاسبه سود بر اساس روشها و استانداردهای حسابداری است و ممکن است به طور کامل اطلاعات شرکت را افشا نکند.
پیشنهاد مطالعه: سود مرکب در بورس چیست؟
جریان نقدی مثبت و منفی نمایانگر چیست؟
از آن جایی که تفاوت میان جریان نقد ورودی و خروجی، جریان نقدی شرکت را میسازد این جریان نقدی میتواند مثبت باشد یا منفی. به طور کلی جریان نقدی مثبت نشان دهنده سودآور بودن یک شرکت است اما این جمله همواره درست نیست.
- به نظر شما، جریان نقدی منفی به معنای ضرر ده بودن شرکت است؟
مثلا یک شرکت ممکن است تجهیزات جدیدی را بخرد و همین کار باعث شود جریان نقدی خروجی بیشتر شده و در نتیجه شرکت جریان نقدی منفی داشته باشد اما در عوض در آینده با استفاده از این تجهیزات به سودآوری بیشتری دست یابد.
- به نظر شما، جریان نقدی مثبت به معنای سودآور بودن شرکت است؟
خیر. لزوما جریان نقدی مثبت به معنای سودآور بودن یک شرکت بورسی نیست. مثلا فرض کنید شرکت با گرفتن وام که در واقع یک بدهی جدید محسوب میشود، جریان نقدی ورودی را بیشتر کرده و در نتیجه شرکت جریان نقدی مثبت پیدا کرده است اما در نهایت باید در آینده بدهیهای مربوط به وام را پرداخت کند.
به همین علت است که نمیتوان به جریان نقدی مثبت یا منفی به تنهایی اتکا کرد و باید به دنبال روشهایی برای تجزیه و تحلیل جریان نقدی شرکت بود تا بدین وسیله درک بهتری از شرایط مالی و عملکردی یک شرکت بورسی پیدا کرد.
جریان آزاد نقدی (FCF)
جریان آزاد نقدی یا FCF برگرفته از عبارت Free Cash Flow است. در واقع جریان وجوه آزاد نقد، وجه نقدی است که پس از کم کردن هزینههای عملیاتی و سرمایهای یک شرکت باقی میماند. عموما وجوه نقد به دو دلیل عمده از شرکت خارج میشوند: (به همین دلیل به آنها، جریان وجه نقد خروجی گفته میشود.)
- پرداخت مخارج برای پوشش عملیات جاری یا هزینههای عملیاتی
- پرداخت مخارج برای حفظ داراییها و سرمایه شرکت
جریان آزاد نقدی پس از پرداخت دستمزد، حقوق، اجاره و مالیات (هزینه ها) محاسبه میشود و به سرمایه گذاران کمک میکند تا با استفاده از آن تصمیمات بهتری برای خرید یا فروش سهام شرکت بگیرند.
دلایل استفاده از جریان آزاد نقدی یا FCF در بورس
جریان آزاد نقدی معیاری است که به وسیله آن سهامداران میتوانند به میزان وجوه نقد ساخته شده توسط شرکت پی ببرند اما دانستن مقدار وجه نقد چه کمکی به سهامداران میکند؟
سهامداران با اطلاع از جریان آزاد نقدی میتوانند تخمین بزنند که :
- آیا شرکت پول نقد کافی برای پرداخت سود به سهامداران را دارد.
- آیا شرکت توانایی خرید سهام خود را دارد. (بازخرید سهام)
علاوه بر این، جریان آزاد نقد به معنای توانایی پرداخت بدهی و توسعه بیشتر کسب و کار خواهد بود که این خود به سود بیشتر منجر میشود. سود بیشتر یک شرکت هم سرمایه گذاران بیشتری را به سمت آن جذب میکند و در نتیجه قیمت سهم آن بیشتر میشود.
همان طور که پیش از این گفتیم جریان نقدی آزاد از دو بخش جریان نقدی ورودی و جریان نقدی خروجی تشکیل شده است.
جریان نقدی ورودی
به تمام جریان نقدی که وارد شرکت میشود، جریان نقدی وروی گفته میشود اما جریان نقد ورودی از طریق چه روشهایی به دست میآید؟
جریان نقدی ورودی از دو روش عمده حاصل میشود :
- فروش کالاها، خدمات و داراییها به مشتریان
- دریافت منابع مالی مثل سود سرمایه گذاریها یا گرفتن وام
پیشنهاد ویژه: آموزش رایگان بورس تهران
جریان نقدی خروجی
به تمام جریان نقدی که از شرکت خارج میشود، جریان نقدی خروجی گفته میشود اما جریان نقدی خروجی در چه مواردی از شرکت خارج میشود؟
به فرمول دارایی های نقدی طور کلی جریان نقد با روشهای زیر از شرکت خارج میشود:
- خرید مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز از عرضه کنندگان
- هزینههای عملیاتی
- پرداخت حقوق به کارکنان
- بازپرداخت بدهی های شرکت (اصل و فرع بدهی)
فرق جریان آزاد نقدی با سود خالص در چیست؟
سود خالص حاصل کم کردن هزینهها از درآمدهای یک شرکت است اما جریان آزاد نقدی حاصل کم کردن جریان نقدی ورودی از جریان نقدی خروجی یک شرکت است.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = جریان نقدی
همان طور که در ابتدای مبحث، نیز عنوان کردیم سود خالص یا عایدی با جریان نقدی متفاوت است. به عبارت دیگر دریافتها و پرداختهای غیرنقدی یک شرکت در جریان آزاد نقدی محاسبه نمیشود مثلا اگر شرکت زمینی داشته باشد و با استفاده از وجه نقد خود شروع به ساختن یک واحد تجاری کند، مبلغی به جریان نقدی آزاد شرکت اضافه نخواهد شد.
به زبان ساده، ممکن است شما یک سال روی یک پروژه استارت آپ کار کرده باشید و سوددهی آن در دو سال آینده هم قطعی باشد، با این حال شما جریان نقدیای تولید نکردهاید.
انواع جریان نقدی در بورس
قبل از پرداختن به نحوه محاسبه جریان آزاد نقدی بهتر است با انواع جریان نقدی آشنا شوید. به صورت کلی سه مدل جریان نقدی وجود دارد که میتوانید اطلاعات مربوط به آن را برای نماد دلخواهتان در سایت کدال و در قسمت صورت جریانهای نقدی مشاهده کنید.
جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی
جریانهای نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی یکی از فاکتورهایی که در فرمول جریان آزاد نقدی از آن استفاده میشود به همین خاطر است که آگاهی از این گونه جریانهای نقدی به فهم بهتر جریان آزاد نقدی یا FCF کمک میکند.
به وجوه نقدی که صرف عملیاتهای شرکت میشود، جریان نقد عملیاتی گفته میشود که از طریق کم کردن هزینه های عملیاتی از درآمدها به دست میآید.
درآمدها - هزینه های عملیاتی = جریانهای نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی
جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی (جریان وجوه نقد عملیاتی) معمولا شامل:
- فروش محصولات
- ارائه خدمات
می شود. با استفاده از جریان نقدی عملیاتی میتوان به طرز موثرتری عملکرد شرکتها را بررسی کرد و کیفیت سوددهی آنها را کنترل نمود اما چگونه چنین کاری ممکن است؟
فرض کنید مقدار سود خالص در گزارش صورت سود و زیان، عدد بزرگ و مثبتی باشد اما هزینههای شرکت آن قدر زیاد باشد که حتی قادر به پرداخت بدهیهای خود نیز نباشد. در این صورت با وجود مثبت بودن سود خالص، جریان نقدی آزاد به عددی منفی تبدیل خواهد شد.
جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای سرمایه گذاری
به تمام وجه نقدی که از طریق فعالیتهای سرمایه گذاری شرکت به آن وارد و یا از آن خارج میشود، جریان نقدی حاصل از فعالیتهای سرمایه گذاری گفته میشود. موارد مربوط به فعالیتهای سرمایه گذاری شامل موارد زیر میشوند:
دریافت های نقدی
پرداخت های نقدی
فروش دارایی های ثابت مشهود
خرید دارایی های ثابت مشهود
فروش دارایی های نگه داری شده برای فروش
فروش دارایی های نامشهود
خرید دارایی های نامشهود
فروش سرمايه گذاریهای بلندمدت
تحصیل سرمايهگذاریهای بلندمدت
فروش سرمایه گذاری در املاک
تحصیل سرمایه گذاری در املاک
فروش سرمایه گذاری های کوتاه مدت
تحصیل سرمایه گذاری های کوتاه مدت
استرداد تسهیلات اعطایی به دیگران
تسهیلات اعطایی به دیگران
سود تسهیلات اعطایی به دیگران
سود سایر سرمایه گذاری ها
باید به این نکته دقت کنید که دریافتهای نقدی به مبلغ نهایی جریان آزاد نقدی اضافه میکند و پرداختهای نقدی از مبلغ نهایی آن کم میکند.
مثلا زمانی که شرکت از طریق سرمایه گذاری در بورس و خرید سهام، سود به دست میآورد به مبلغ نهایی جریان نقدی آزاد اضافه میشود اما زمانی که داراییهای نامشهود میخرد از مبلغ نهایی آن کم میشود.
جریان های نقدی حاصل از فعالیت های تامین مالی
شرکتها برای تامین وجوه نقد مورد نیاز خود، به تامین مالی نیاز دارند. بنابراین آنها میتوانند سراغ فعالیتهای تامین مالی مثل گرفتن وام یا انتشار اوراق بهادار بروند. موارد مختلفی شامل جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای تامین مالی میشود که با استفاده از جدول زیر میتوانید لیست آنها را به تفکیک دریافتها و پرداختها مشاهده کنید.
حسابداری
در حسابداری دو طرفه طبق فرض تفکیک شخصیت، واحد تجاری (مثلا شرکت)، شخصیتی مستقل از صاحبان حقیقی و حقوقی خود دارد. به این شخصیت مستقل، شخصیت حسابداری اطلاق میشود. طبق این فرض، تنها رویدادها و مبادلات مالی موثر بر واحد تجاری در حسابداری مورد توجه و پردازش قرار می گیرد. وضعیت مالی این شخصیت بر معادله اساسی حسابداری زیر استوار است:
داراییها = بدهیها + سرمایه
این معادله که به معادله ترازنامه هم مشهور است، حاکی از آن است که داراییهای واحد تجاری برابر است با مجموع تعهدات آن به اشخاص ثالث و حقوق صاحبان آن.
مثال:
سه کشاورز تصمیم میگیرند تا در زراعت یک زمین کشاورزی با هم شریک شوند. نفر اول ۱۰۰۰۰۰ریال، نفر دوم ۵۰۰۰۰ ریال و نفر سوم ۲۰۰۰۰ریال روی این فعالیت سرمایه گذاری میکنند. همچنین در مجموع ۱۵۰۰۰۰ریال وام بانکی دریافت میکنند. برای شروع زراعت یک تراکتور به قیمت ۱۶۰۰۰۰ریال و ۲۰۰ کیلو کود به مبلغ ۱۲۰۰۰۰ریال خریداری نموده و باقی پول خود را در بانک میگذارند. پس فرمول دارایی های نقدی داریم:
در نتیجه خواهیم داشت:
تعریف دارایی
دارایی (Asset)در واقع به اموال یا منابع اقتصادی متعلق به یک واحد تجاری اطلاق میشود. در حسابداری برای این که یک قلم بتواند دارایی محسوب شود باید: (الف) منبع اقتصادی باشد یعنی برای واحد تجاری منافع آتی داشته باشد، (ب) در تسلط مالکانه واحد تجاری باشد و (ج) قابل تقویم به پول باشد.مفهوم تسلط مالکانه عینا مطابق با مفهوم مالکیت قانونی نیست. هنگامی که یک واحد تجاری اتومبیلی را به اقساط خریداری کند، ممکن است مالکیت قانونی اتومبیل تا قبل از پرداخت آخرین قسط به خریدار منتقل نشود. با این حال چون این اتومبیل به تصرف و کنترل کامل خریدار در می آید و او نسبت به آن تسلط و انتفاع مالکانه پیدا می کند، از نظر حسابداری جزو دارایی واحد تجاری محسوب می شود. [۷]
داراییها میتواند عینی و مشهود باشد مثل زمین، ساختمان، موجودی نقدی و موجودی کالا، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیر قابل رویت، مثل سرقفلی و مطالبات از فرمول دارایی های نقدی اشخاص. داراییها از نظر ارائه در ترازنامه به گروههای متمایزی تقسیم میشوند. دو گروه که مورد استفاده بیشتری دارند عبارتند از داراییهای جاری و داراییهای ثابت. دارایی یکی از عناصر اصلی معادله حسابداری و نشاندهندهی وضعیت مالی واحد انتفاعی است.
تعریف بدهی
بدهی عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشتهاست.
تعریف سرمایه
سرمایه عبارت از باقیماندهای است که از کسر جمع بدهیهای واحد تجاری از جمع داراییهای آن حاصل میشود.
سرمایه، بدهی موجودیت اقتصادی به صاحبان آن است.
تئوری حسابداری
علم حسابداری امروزه دارای یک چارچوب نظری است که شامل موارد زیر میباشد:
- اهداف گزارشگری مالی
- خصوصیات کیفی اطلاعات مفید
- مفروضات و اصول حسابداری
- اجزای گزارش مالی شامل چگونگی نمایش و طبقه بندی اطلاعات
- اصول و روشهای محاسبه اطلاعات مالی
اهداف گزارشگری مالی
گزارشهای مالی به دو دسته «عمومی» و «با هدف خاص» تقسیم میشوند. هدف از گزارشهای عمومی بیان وضعیت اقتصادی شرکت و سود آوری آن است. مخاطب گزارشهای عمومی، سهامداران، سرمایه گذاران بالقوه، اعتباردهندگان، سازمانهای آماری اعم از دولتی و غیر دولتی، ارگانهایی که با واحد اقتصادی مورد گزارش از نظر فعالیت تجاری رابطه طولی یا عرضی دارند و. میباشد. امروزه (سال ۱۳۹۱ شمسی) این اطلاعات در قالب چهار صورت مالی اساسی (ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد)، یادداشتهای توضیحی همراه، گزارش حسابرس مبنی بر استاندارد بودن و صحت اطلاعات این گزارشها و همچنین گزارش عملکرد مدیریت به همراه گزارش بازرس قانونی است. گزارشهای عمومی باید بتوانند اطلاعاتی در اختیار استفاده کنندگان قرار دهند که آنها را در گرفتن تصمیم درست یاری کند و باعث گمراهی و تعبیر غلط نشود. چرا که تنها زمانی منابع مالی به صورت بهینه تخصیص مییابند که تخصیص دهندگان اطلاعاتی مربوط و قابل اتکا جهت تصمیم گیری در اختیار داشته باشند. همچنین گزارشات مالی عمومی در ارزیابی نقش مباشرتی مدیریت (Stewardship) نیز مفید است به این مفهوم که آیا مدیریت واحد اقتصادی از منابعی که در اختیار داشته به بهترین نحو استفاده کردهاست یا خیر.
گزارشهای با هدف خاص جهت بررسی موارد خاص و برای مصارف خاص تهیه میشوند. عمده این گزارشها عبارتند از گزارشهایی که برای مدیران شرکت تهیه میشوند که ممکن است روی فعالیت خاص واحد اقتصادی تمرکز داشته و بسیار تفضیلی باشد ویا گزارشی که در تعقیب پروندههای قضایی توسط بازرسان دادگستری تهیه میشود و یا اظهارنامه مالیاتی که استفاده کننده آن سازمان امور مالیاتی است.
مفروضات حسابداری
این مفروضات روش طبقه بندی و گزارش دهی مالی را روشن میسازند و شامل موارد زیر هستند:
فرض تفکیک موجودیت اقتصادی فعالیتهای اقتصادی و تجاری که در قالب یک مشارکت انجام میشود از فعالیت اقتصادی مشارکت کنندگان جدا در نظر گرفته میشود و این مشارکت به عنوان یک موجودیت اقتصادی مستقل در نظر گرفته میشود. فرض دوره مالی در جهت امکان پذیر ساختن تهیه گزارشات مالی، عملکرد پیوسته یک موجودیت اقتصادی به دورههای زمانی مساوی تقسیم میشود تا قابلیت مقایسه گزارشها فراهم آید. فرض تداوم فعالیت برای انتخاب روش محاسبات و تهیه گزارش فرض بر این است که موجودیت فرمول دارایی های نقدی اقتصادی جاودانهاست و فعالیتهای آن تا آیندهای دور ادامه خواهد داشت مگر اینکه شواهد محکمی خلاف این فرض وجود داشته باشد. فرض واحد پول در حسابداری پول واحد کمی کلیه رویدادهای مالی است. در نتیجه تمام مقادیر از مرحله ثبت باید به واحد پولی تبدیل شود که معمولاً ارز رایج کشور میباشد (در ایران ریال).
دیدگاه شما