چرا شاخص شارپ مهم است؟


کل ریسک را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه ‌های پرتفولیو می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه‌گیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسک­های تجاری را ریسک­‌هایی دانست که یک بنگاه کاملا به آن‌ها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده می‌کند. این ریسک­‌ها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آن‌ها فعالیت می­‌کند بستگی دارد و شامل نوآوری ­های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آن‌ها می‌شود. فعالیت‌های تجاری یک بنگاه در معرض ریسک‌های کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسک­‌ها از چرخه­‌های اقتصادی و حتی سیاست‌­های پولی و مالی دولت نیز ناشی می‌شوند.

چگونه NET Core. راه را برای یادگیری #C باز می‌کند؟

در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم ببنیم که NET Core. چگونه #C را به زبانی مهم برای یادگیری تبدیل کرده است. احتمالاً راجع به برنامه‌نویس‌های چندزبانه و اینکه چگونه بعضی زبان‌های جدید خیلی گُل کرده‌اند شنیده‌اید که از آن جمله می‌توان به Ruby ،Python ،Scala ،Go ،Swift و یکسری دیگر اشاره کرد اما الان دانستن اینکه مایکروسافت با NET Core. چگونه می‌تواند دیدگاه اپن‌سورسی‌ها را نسبت به این کمپانی تغییر دهد،‌ موضوع جالبی به نظر می‌رسد.

مشکلی که در رابطه با بسیاری از زبان‌های برنامه‌نویسی وجود دارد این است که آن‌ها فقط در یک حوزهٔ خاص کارآمد هستند؛ مثلاً زبان‌های Ruby و PHP در برنامه‌های تحت وب خوب عمل می‌کنند یا Swift و Objective-C برای کدنویسی اپلیکیشن iOS یا macOS عالی هستند و اگر هم می‌خواهید یک بک‌اند سرویس بنویسید، می‌توانید از Python ،Java یا زبان‌های دیگر استفاده کنید.

اینکه بخواهید برای همه‌فن‌حریف به نظر رسیدن زبان‌های برنامه‌نویسی متعددی یاد بگیرید، مسئله‌ای دشوار است و ممکن است باعث از دست دادن زمان‌تان گردد! نکتهٔ جذابی که راجع به #C وجود دارد تطبیق‌پذیری گستردهٔ آن است که به واسطهٔ این قابلیت می‌توان از آن در نوشتن اپلیکیشن برای اکوسیستم‌های مختلفی استفاده‌ کرد. در حال حاضر، با دات‌نت‌کور، که سازگار با مک و لینوکس هم هست، دیگر هیچ محدودیتی برای شما وجود ندارد (برای کسب اطلاعات بیشتر، به مقالهٔ‌ مایکروسافت NET Core. را به صورت اپن‌سورس برای لینوکس، ویندوز و مک‌او‌اس عرضه می‌کند مراجعه نمایید.)

به‌ نظر می‌رسد که دات‌نت‌کور جای خودش را در بازار باز کرده و پیش‌بینی می‌شود که تقاضای زیادی برای دولوپرهای این فریمورک در سال‌های پیش‌رو وجود داشته‌ باشد. با توجه به داده‌های وب‌سایت TIOBE، زبان برنامه‌‌نویسی سی‌شارپ معمولاً یکی از پنج زبان برنامه‌نویسی محبوب است که در این دسته‌بندی معمولاً زبان‌های جاوا، سی، سی‌پلاس‌پلاس و پایتون هم در کنار سی‌شارپ قرار دارند. روی هم رفته‌، اگر جزو آن دسته از برنامه‌نویسانی هستید که دوست دارند با چندین زبان مختلف کد بزنند و به یادگیری زبان برنامه‌نویسی جدیدی نیز فکر می‌کنند، در ادامه نکاتی را به شما معرفی خواهیم‌ کرد در مورد اینکه چرا می‌توانید سی‌شارپ و دات‌نت‌کور را در ابتدای لیست خود قرار دهید؛ اما پیش از آن، می‌توانید به مقالات زیر که مرتبط با NET Core. هستند نیز مراجعه نمایید:

یادگیری آسان
اگر با سی و جاوا و حتی جاوااسکریپت کد زده باشید، سینتکس سی‌شارپ که به آسانی خوانده و فهمیده می‌شود به‌ نظرتان خیلی آشنا خواهد آمد. بر اساس شاخص TIOBE که در بالا به آن اشاره شد، هزاران دولوپر وجود دارند که با این زبان کد می‌زنند (لازم به ذکر است که منابع آنلاین رایگان زیادی وجود دارند که به شما در یادگیری سی‌شارپ کمک خواهند کرد.)

ویژگی‌های یک زبان مدرن
دا‌ت‌نت مدت طولانی است که بر سر کار بوده و در طول ده‌های گذشته به‌ طور پیوسته پیشرفت داشته‌ است؛ مانند تغییرات چشم‌گیری که در LINQ (مخفف Language Integrated Quary) یا Async/Await و همچنین MVC داشته‌ است. مشاهدهٔ پیشرفت دات‌نت در طول زمان جالب است و این در حالی است که با دات‌نت‌کور چیزهای زیادی تغییر کرده‌ است که از آن جمله می‌توان به اِستک ASP.NET که به‌ طور کامل مورد بازبینی قرار گرفته اشاره کرد که روی هم رفته برخی از ویژگی‌های شاخص آن عبارتند از:

- Strongly Typed
- لایبرری‌های قدرتمند Base Class
- برنامه‌نویسی Asynchronous
- گاربج‌ کالکشن و مدیریت خودکار حافظهٔ
- LINQ (زبان جست‌و‌جوی یکپارچه)
- جنریک‌ها
- مدیریت پکیج
- قابلیت به اشتراک‌گذاری فایل‌های باینری در فریمورک‌ها و پلتفرم‌های مختلف
- آسان جهت استفاده از این فریمورک برای ایجاد برنامه‌های تحت وب با معماری MVC و یکسری API‌ از جنس RESTful (این معماری مرتبط با طراحی وب سرویس است که از پروتکل HTTP برای انتقال اطلاعات میان کلاینت و سرور استفاده می‌کند که جهت آشنایی بیشتر با این مفهوم می‌توانید به آموزش آشنایی با مفهوم RESTful API مراجعه نمایید.)

تطبیق‌پذیری و همه‌کاره بودن
یکی از بهترین چیزها راجع به دات‌نت و سی‌شارپ قابلیت تطبیق‌پذیری آن‌ها است؛ مثلاً علاوه بر سی‌شارپ، با دانستن کمی جاوااسکریپت و یا تایپ‌اسکریپت می‌توان در زمینهٔ طراحی رابط کاربری هم دستی بر آتش داشت (جالب است بدانید که تمپلیت‌های ASP.NET Core از لی‌اوت‌های Bootstrap و همچنین پَکیج مَنجر npm برای به‌ دست آوردن لایبرری‌های سمت کلاینت استفاده‌ می‌کنند.)

تطبیق‌پذیری یک موضوع مهم است زیرا وقتی برای یادگیری زبانی سرمایه‌گذاری می‌کنید، تطبیق‌پذیری و همه‌کاره بودن آن می‌تواند باعث استفادهٔ آن زبان برای موارد متعددتری شده و از طریق یادگیری یک زبان، مجموعه مهارت‌های شما بسیار قابل‌استفاده‌تر و کاربردی‌تر خواهند شد. همچنین اگر بخواهید کاری که می‌کنید را توسعه بخشید، این امکان را نیز خواهید داشت تا از سمت برنامه‌های وب به سوی ساخت اپ‌های موبایلی مهاجرت کنید که این تفاوت آشکارا و مهمی با دیگر زبان‌های برنامه‌نویسی‌ای که فقط سمت سرور هستند می‌باشند (البته ساپورت فرست کلاس برای Microsoft Azure و ساپورت کانتینرهای Docker که باعث سازگاری آسان برنامه‌های شما با AWS و دیگر ارائه‌دهندگان هاستینگ می‌شود را هم فراموش‌ نکنید و این را در نظر داشته باشید که کدنویسی برای کلود تا به‌ حال به این آسانی نبوده است.)

ابزارهای کاربردی برای دولوپرها
Visual Studio و Visual Studio Code همواره به عنوان دو IDE محبوب یاد شده‌‌اند به طوری که به منزلهٔ ادیتورهایی عالی هستند که ویژگی‌هایی مانند کد کامپلیشن، دیباگینگ، پروفایلینگ، یونیت تستینگ و غیره را ساپورت می‌کنند و این در حالی است که یک نسخهٔ کامل، رایگان و با تمام ویژگی‌ها از Visual Studio Code برای کاربران سیستم‌عامل‌های مختلف است توسط مایکروسافت چرا شاخص شارپ مهم است؟ عرضه شده است (برای کسب اطلاعات بیشتر، به مقالهٔ مایکروسافت Visual Studio Code را به صورت اپن‌سورس برای Windows، OS X و Linux عرضه کرد مراجعه نمایید.)

نوشتن کد برای دات‌نت‌کور با ادیتور مورد علاقه‌ٔتان نیز امکان‌پذیر است؛ همین‌طور شما می‌توانید از ویژوال استدیو کد بر روی هر سیستم‌عاملی به عنوان یک کد ادیتور کاربردی و کاربردی استفاده‌ کنید. کسانی که از Vim یا Emacs استفاده‌‌ می‌کنند هم می‌توانند از سی‌شارپ استفاده‌ کنند (همچنین می‌توانید پلاگین‌هایی نصب کنید تا بتوانید همهٔ کلیدهای میانبر مورد علاقه‌ٔتان را به آن اضافه‌ کنید.)

استانداردسازی مهارت‌ها
دات‌نت حاوی لایبرری‌های خیلی خوب به اصطلاح Base Class است و این در حالی است که فانکشن‌های سادهٔ کار با چیزهای مختلفی من‌جمله استرینگ‌ها در آن گنجانده شده است که از آن جمله می‌توان به ()LeftPad اشاره کرد به طوری که مجموعهٔ گستردهٔ بیس‌ کلاس‌ها واقعاً نیاز به پکیج‌های خارجی را کاهش می‌دهند.

مایکروسافت مجموعه‌ای بسیار خوب از پترن‌ها و کامندها را برای دات‌نت فراهم کرده‌ است؛ مانند دسترسی استاندارد به داده‌ها از طریق Entity Framework و زیرساخت‌های پیش‌فرض MVC. اکثر دولوپرها از این فریمورک‌های استاندارد استفاده‌ می‌کنند و این باعث می‌شود که به‌ عنوان دولوپر، به آسانی بین پروژه‌های مختلف سوئیچ کنند و به‌ سرعت متوجه جریان چگونگی کارکرد سورس‌کد و برنامه شوند. در واقع، چنین قابلیت‌هایی است که منجر به این خواهند گشت تا دانش و مهارت شما هم قابل‌استفاده‌تر و کارآمدتر شوند.

دات‌نت‌کور اپن‌سورس است
یکی از بزرگترین تغییراتی که تا به‌ حال شامل حال دات‌نت شده است، #اپن‌سورس شدن آن بوده‌ است و این تغییری بزرگ است که کسی هرگز فکرش را هم نمی‌کرد از طریق مایکروسافت اتفاق افتد! در حال حاضر، تقریباً تمام سورس‌کد دات‌نت‌کور برای همه به‌ منظور مشاهده، بررسی، مشارکت و توسعهٔ آن در گیت‌هاب در دسترس است (مشاهدهٔ پروفایل NET Core. در گیت‌هاب)

حتی اگر در نوشتن سورس‌کد هم مشارکت نمی‌کنید، می‌توانید از کارگروه بزرگی که آن‌ را می‌نویسند و در آن مشارکت دارند بهره ببرید؛ امروزه مشکلات و پیشرفت‌ها فناورانه به‌ سرعت مورد بررسی قرار می‌گیرند، کدنویسی می‌شوند و برای استفادهٔ دیگر دولوپرها به‌ صورت منظم در دسترس قرار می‌گیرند و دیگر روزهایی که باید به‌ خاطر پیشرفت‌های بزرگ و رفع اشکالات جزئی معطل آپدیت می‌ماندید، به‌ سر آمده است!

حال نوبت به نظرات شما می‌رسد. آیا تاکنون تجربهٔ کار با NET Core. و زبان #C را داشته‌اید؟ به نظر شما آیا آینده می‌تواند در دست فناوری‌های اپن‌سورس مایکروسافتی باشد؟ نظرات، دیدگاه‌ها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.

سی‌شارپ چیست؟ چه کاربردی دارد؟

امروزه زبان‌های برنامه نویسی متعددی وجود دارند که مدیران پروژه‌ها بر حسب نیاز نرم‌افزار و امکاناتی که خود نیاز دارند، می‌توانند برای توسعه استفاده کنند.

شاید شما بخواهید یک زبان برنامه نویسی رو به هر دلیلی به خاطر علاقه یا درآمد و تخصص یاد بگیرید اما نمیدانید کدام زبان را برای شما مناسب است و چطور آن را یاد بگیرید. ما در این مطلب به صورت کامل میخواهیم در مورد زبان برنامه نویسی سی شارپ توضیحاتی رو ارائه بدیم که بعد خواندن این مطلب می‌توانید یک انتخاب هوشمند و منطقی داشته باشید .

میزان استفاده از زبا‌نهای برنامه نویسی طبق آمار

زبان‌های برنامه نویسی به 4 دسته شئ گرا، رویه‌ای، کاربردی و منطقی دسته بندی می شوند. میزان استفاده از هر دسته در میان برنامه نویسان متفاوت است، اما آنچه که بر همگان مبرهن و واضح است این است که بالای 60 درصد دسته شی گرا از بقیه دسته‌بندی‌ها جلو است.

سی شارپ

#C یک زبان برنامه نویسی چند مدلی است که شامل دستوری ، تابعی، عمومی، شیء گرا و جزء گرا است . این زبان توسط شرکت مایکروسافت و از دل فریم ورک .NET مایکروسافت خلق و پرورش یافت و بعد ها توانست استاندارد های ISO و Ecma را دریافت کند و به‌عنوان یک زبان استاندارد تایید شود.

در عین حال زبان C# ، زبان برگزیده مایکروسافت برای ایجاد سیستم عامل ویندوز و ویندوزفون برای سیستم عامل موبایل‌هایی همچون HTC ، مایکروسافت و نوکیا می باشد. این زبان نیز مانند زبان جاوا برای پروژه‌های اقتصادی و بزرگ، انتخاب بسیار خوبی است. گر چه تعداد برنامه نویسانی که به این زبان برنامه نویسی می‌کنند، به پای برنامه نویسان جاوا نمی‌رسد، ولی به لطف پشتیبانی مایکروسافت، این زبان یکی از مدعیان قوی در بین زبان‌های برنامه نویسی است .

آینده‌ی زبان برنامه نویسی سی شارپ :

این زبان برنامه نویسی زبانی کاربردی و تمام نشدنی خواهد بود چرا که نسخه های جدید آن نیز هر چند وقت یکبار توسط مایکروسافت ارائه می‌شود و دارای قابلیت‌های جدیدی است. و اگر بخواهیم درباره‌ی رنکینگ و رتبه‌ی آن در دنیا صحبت کنیم می‌توانیم این طور بگوییم که: سی‌شارپ از دیدگاه‌های مخلتف چهارمین و در برخی پنجمین زبان کاربردی، قدرتمند و محبوب دنیا محسوب می شود.

بنابراین این زبان برنامه نویسی از محبوبیت و اعتبار بسیار بالایی برخوردار است.

در ایران دو زبان برنامه نویسی بخش اعظم نرم افزارها و وب سایت های سازمان های دولتی و خصوصی را فرا گرفته است که C# ( ASP.NET ) و جاوا پرچم دار هستند.

طبق فهرست بندی انجمن TIOBE ، رنکینگ این زبان در ردیف چهارم جدول زبانهای برنامه نویسی قرار دارد.

طبق فهرست بندی IEEE که فهرست برترین زبان‌های برنامه‌نویسی سال 2017 را منتشر کرد در ردیف پنجم زبانهای برنامه‌نویسی قرار دارد.

چه کسانی سی شارپ کار می‌کنند؟

سی شارپ که یک زبان برنامه‌نویسی همه منظوره، مدرن و شئ‌گرا است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است. این زبان در قلب بسیاری از اپلیکیشن‌هایی که توسط دات‌نت طراحی شده‌اند نیز قرار دارد. به یاد داشته باشیم که برنامه‌نویسی به زبان سی‌شارپ خیلی شبیه به زبان جاوا است، بنابراین اگر زمینه‌ای در زبان جاوا یا به طور کلی، زبان‌های شبیه به سی دارید، یادگیری سی‌شارپ خیلی برایتان سخت نخواهد بود. میزان رشد زبان C# در سال ۲۰۱۶ برابر با ۸۸% بود. به جرات می توان گفت اولین زبان برنامه نویسی دسکتاپی در ایران که بیشترین طرفدار رو دارد همین زبان سی‌شارپ هست. زبانی که قدرت بالایی در نوشتن انواع برنامه و اپلیکیشن دارد. شما با استفاده زبان سی‌شارپ می‌توانید انواع برنامه های دسکتاپی، موبایل، وب و . . . را بنویسید. معمولا تعداد زیادی از شرکت ها از این زبان برنامه نویسی استفاده می کنند. وقتی سی شارپ بلد باشید به راحتی می‌توانید ASP.Net یاد بگیرید و راحت برنامه های تحت وب بنویسید. اگر این زبان را در کنار ASP.Net بلد باشید به جرات می توان گفت که مشکل کار نخواهید داشت. چون روزانه از شرکت‌ها مختلف دنبال برنامه‌نویس سی شارپ و ASP.Net هستند .

چرا سی شارپ؟

  • استفاده گسترده
  • چند سکویی بودن (Cross Platform)
  • بازار کار عالی در ایران
  • بازار کار جهانی خوب
  • کدنویسی آسان در ویژوال استودیو قدرتمندترین IDE موجود برای برنامه نویسی
  • با یادگیری زبان برنامه نویسی سی شارپ، دیگر نیاز به زبان های دیگر برای برنامه نویسی در پلتفرم های مختلف نخواهید داشت .
  • یک زبان برنامه نویسی مدرن و همه منظوره است.
  • کاملا شی گراست (object oriented)
  • جزء گراست (componentoriented)
  • به راحتی فرا گرفته می شود و یادگیری آن آسان است.
  • زبان ساخت یافته است (برنامه ها را می توان به اجزا و زیر برنامه های کوچکتر تقسیم کرد)
  • برای تولید برنامه های کارآمد قابل استفاده است.
  • قابل استفاده و کامپایل بر روی انواع کامپیوتر است.
  • بخشی از دات نت فریم ورک است .

ویژگی‌های مهم سی شارپ

  • شرطهای بولین
  • زباله روبی خودکار
  • کتابخانه استاندارد
  • قابلیت نسخه‌بندی اسمبلی‌ها
  • خصوصیت ها و رویدادها (Properties & events)
  • دلیگیت و مدیریت رویدادها (Delegates and Events Management)
  • استفاده آسان برای جنریک ( برای مقادیر با نوع داده متفاوت)
  • ایندکس‌ها
  • شرط‌های کامپایلری
  • برنامه نویسی ساده برای مالتی ترد ( Multi Threads)
  • LINQ و Lambada
  • یکپارچه با ویندوز

نگارنده: مهندس مهدی بذرکار

فردا دیر هست، امروز زمان یادگیری است.

با دوره سی شارپ پایه و desktop application یادگیری را شروع کنید.

تاریخ شروع دوره: ۹۷/۲/۱۷

ساعت: ۲۰-۱۶

مدرس: جناب آقای مهندس محمد مهدی بذرکار

مدارک وی:

  • کارشناسی ارشد فناوری اطلاعات
  • کارشناسی فناوری اطلاعات
  • فوق دیپلم فناوری اطلاعات

دوره‌ها:

  • برنامه نویسی C ++
  • برنامه نویسی C#

تجربیات حرفه‌ای شاخص اخیر:

  • تدريس کامپیوتر و نگهداری سایت در موسسه غيرانتفاعي رافع‌فر
  • کارشناس فنی، اداری در مرکز تحقیقاتی فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف
  • برنامه نویس و ادمین دیتابیس، مدرس دوره‌های تخصصی در شرکت مهندسی پیشروان نرم افزار شریف

اگر هنوز در انتخاب دوره مردد هستید، فرصت را از دست ندهید.

همین حالا با لایتک تماس بگیرید و وقت مشاوره رایگان بگیرید!

ضریب بتا در بورس چیست و چگونه از آن در معاملات سهام استفاده کنیم؟

ضریب بتا چیست؟

یکی از مهم‌ترین مفاهیم در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری ریسک و بازده ضریب بتا می‌باشد. هر سهم یا پرتفوی از سهام اگر در فاصله خاص از زمان خریداری، نگهداری و فروخته شود بازده خاصی نیز نصیب دارنده می‌نماید. این بازدهی شامل تغییر قیمت و منابع حاصل از مالکیت است. همیشه در تصمیم‌گیری‌های مالی وجود معیار اندازه‌گیری ریسک مفید است. در نخستین سال‌های ۱۹۰۰ تحلیلگران برای ارزیابی یا تعیین ریسک اوراق بهادار به ترازنامه توجه می‌کردند، یعنی هر چه قدر میزان وام یا بدهی‌های یک شرکت بیشتر باشد ریسک سهام شرکت را بیشتر تخمین می‌زنند. در سال ۱۹۶۲ پژوهشگران میزان ریسک را برحسب حاشیه ایمنی تعریف و محاسبه می‌کردند. این حاشیه ایمنی بر اساس صورت‌های مالی به دست نمی‌آمد، بلکه بر اساس تفاوت قیمت بازار و ارزش واقعی اوراق بهادار تعیین می‌شد. امروزه اکثر پژوهشگران ریسک سرمایه‌گذاری را با انحراف معیار نرخ بازده مرتبط می‌دانند، یعنی هر چه قدر بازده سرمایه‌گذاری بیشتر تغییر کند سرمایه‌گذاری مزبور ریسک بیشتری خواهد داشت. پیش از ادامه مطلب اشاره کوتاهی بر انواع ریسک خواهیم داشت. منابع ریسک که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می‌شود به دودسته کلی تقسیم می‌کنند:

ریسک غیرسیستماتیک (قابل‌اجتناب)

ضریب بتا چیست؟

به قسمتی از ریسک مجموعه سهم گفته می‌شود که می‌توان آن را از طریق تنوع‌بخشی (افزایش تنوع سهام مجموعه) کاهش داد. این ریسک آن بخش از کل ریسک چرا شاخص شارپ مهم است؟ مجموعه سهام را که مختص به یک شرکت یا صنعت خاص است، نشان می‌دهد. برخی از عوامل ایجادکننده این ریسک شامل کالاها و خدمات تولیدی شرکت یا صنعت، نوع مدیریت، اقدامات رقبا و ساختار هزینه‌های شرکت است. بنابراین این نوع ریسک قابل‌کنترل است.

ریسک سیستماتیک (غیر قابل‌اجتناب)

بخشی از ریسک است که نمی‌توان آن را از طریق تنوع‌بخشی کاهش داد. ازجمله این عوامل می‌توان تحولات سیاسی و اقتصادی، چرخه‌های تجاری، تورم و بیکاری را نام برد. بنابراین، این نوع ریسک غیر قابل‌کنترل است. وقتی یک سرمایه‌گذار می‌خواهد درباره خرید یک نوع سهم یا اوراق قرضه تصمیم بگیرد می‌تواند از انحراف معیار بازده سال‌های گذشته به عنوان معیار ریسک استفاده کند. معیار مناسب برای ریسک یک دارایی منفرد، سنجش حرکت هم‌زمان آن با پرتقوی بازار است. این حرکت با کوواریانس دارایی منفرد بیان می‌شود و قابل استناد به نوسان پذیری پرتفوی کل بازار است. علاوه بر این هر دارایی منفرد، واریانسی دارد که به پرتفوی بازار غیر مرتبط است (واریانس غیر سیستماتیک) که به جنبه‌های منحصر به فرد دارایی برمی‌گردد. واریانس غیرسیستماتیک معمولاً کم‌اهمیت در نظر گرفته می‌شود زیرا با تشکیل یک پرتفوی بزرگ و متنوع قابل‌حذف است. بنابراین چرا شاخص شارپ مهم است؟ صرف ریسک برای یک دارایی منفرد تابعی از ریسک سیستماتیک دارایی با پرتقوى کل بازار دارایی‌های ریسک‌دار است، به معیار ریسک سیستماتیک بتا (β) می‌گویند. ضریب بتا (Beta coefficient) به طور مقدماتی توسط شارپ به عنوان انحراف دوره در تابع رگرسیون خطی ساده جایی که نرخ بازده در شاخص بازار متغیر مستقل بوده و نرخ بازده اوراق بهادار متغیر وابسته است، تعریف می‌شود. زمانی که انتظار رشد شاخص سهام بازار وجود داشته باشد سرمایه‌گذاران سهام‌هایی با بتای بالاتر را انتخاب می‌کنند و در شرایط کاهش شاخص بازار به انتخاب سهم‌هایی با بتای پایین‌تر دست می‌زنند.

درواقع بتا معیار اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار است که به عنوان قسمتی از ریسک کلی نمی‌توان آن را از طریق ایجاد تنوع کاهش داد یا از بین برد. بتا معیار نسبی ریسک یک سهم با توجه به پرتفوی بازار تمامی سهام‌ها است. برای محاسبه (β) از شاخص قیمت بورس سهام استفاده می‌کنند. ضریب بتا برای یک سهم بخصوص، به این صورت تعیین خواهد شد که ریسک سیستماتیک آن سهم را با ریسک سیستماتیک متعلق به شاخص بورس سهام مقایسه می‌کنند. به طور کلی میزان همسویی بازده یک سهم نسبت به بازار کل (شاخص کل) را با ضریب بتا می‌سنجند. بتای مثبت نشانه همسویی با بازار، بتای منفی نشانه واگرایی با بازار و بتای صفر نشانه عملکرد خنثی (عدم تاثیرپذیری) سهم نسبت به بازار (شاخص) است. در ضریب بتا عدد یک را به عنوان مبنا قرار می‌دهیم. به عنوان مثال اگر بگوییم ضریب بتای سهمی نسبت به شاخص عدد ۱٫۵می‌باشد یعنی اینکه هر مقداری که شاخص رشد یا نزول داشته باشد سهم موردنظر ما ۵۰ درصد بیشتر رشد یا نزول می‌کند. مثلاً اگر شاخص ۱۰ درصد رشد نماید سهم موردنظر به میزان ۱۵ درصد رشد می‌نماید. یعنی ۵۰ درصد بیشتر. همچنین اگر بتای سهمی ۲ باشد یعنی به میزان دو برابری شاخص بازدهی دارد یا به عبارتی اگر شاخص ۲۰ درصد رشد نماید آن سهم ۴۰ درصد رشد می‌کند و برعکس. یعنی سهم دارای این ضریب بتا حالتی تهاجمی دارد. در مورد سهام تدافعی نیز ضریب بتا کوچک‌تر از یک و مثبت می‌باشد. مثلاً اگر ضریب بتای سهمی ۰٫۵ باشد یعنی اینکه اگر شاخص ۱۰ درصد رشد یا نزول داشته باشد آنگاه سهم موردنظر ما به میزان ۵ درصد رشد یا نزول خواهد داشت یا به اصطلاح کم ریسک و کند حرکت می‌کند. در حالت خنثی نیز یعنی بتای آن سهم برابر صفر باشد یعنی اصلاً روند شاخص هیچ دخالتی درروند آن سهم ندارد. چه شاخص مثبت باشد چه منفی، آن سهم رفتار منحصر به فرد خود را دارد. اگر بتای سهمی منفی باشد یعنی دقیقاً رفتاری عکس با رفتار کلی شاخص و بازار دارد. درنتیجه دامنه چرا شاخص شارپ مهم است؟ نوسانات ضریب بتا می‌تواند +∞ تا -∞ تغییر نماید که علامت + به معنای تغییرات مستقیم و علامت نیز به معنای نوسانات معکوس خواهد بود.

بازده بدون ریسک (Rf)

حداقل بازدهی است که سرمایه‌گذار بدون قبول هیچ‌گونه ریسکی می‌تواند کسب نماید، حال با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایه‌گذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri)چرا شاخص شارپ مهم است؟ به خاطر ریسک موردنظر، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش می‌یابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی می‌گویند. با توجه به این توضیحات به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته می‌شود. لذا می‌توان در تعریف بتا رابطه زیر را استخراج نمود:

ضریب بتا

فرمول ضریب بتا از نگاه آمار

کوواریانس بیانگر نحوه ارتباط دودسته داده باهم می‌باشد، به طوری که در صورتی که داده‌ها دارای رابطه معکوس با یکدیگر باشند، مقدار کوواریانس آن‌ها منفی بوده، اگر داده‌ها از هم مستقل باشند مقدار آن صفر و اگر دارای ارتباط مستقیم باشند، کوواریانس مثبت خواهند داشت. بتای سهم به صورت کوواریانس بین بازدهی سهام و بازدهی بازار تقسیم‌بر واریانس بازدهی بازار محاسبه می‌گردد که به شرح فرمول زیر است:

ضریب بتا چیست؟

همواره بتای کل بازار برابر ۱ می‌باشد چراکه کوواریانس کل بازار با خودش تقسیم‌بر واریانس بازار برابر ۱ خواهد بود و در سایر اجزای بازار بزرگ و یا کوچک شدن این ضریب نشان از نوسان پذیری مثبت و یا حتی معکوس سهم موردنظر با بازار خواهد بود. به تعبیری هرچه ضریب بتای یک سهم بزرگ‌تر باشد، حکایت از ریسک بیشتر در قیاس با بازار و بالطبع انتظار بازده بیشتر از آن می‌باشد.

نتیجه

درنتیجه با توجه به مفهوم اصلی ضریب بتا و انواع ریسک اشاره‌شده در متن، می‌توان گفت، ضریب بتا بیان می‌کند که اگر بازده پرتفوی بازار یک درصد تغییر کند، بازده سهم به چه میزان تغییر خواهد کرد. با این توضیح رابطه بتا به صورت زیر خواهد بود:

اگر بیشتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم بیشتر از ریسک سیستماتیک بازار خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم بیشتر از تغییرات بازده بازار و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم بیشتر از بازده مورد انتظار از بازار خواهد بود. این نوع سهام، به سهام “تهاجمی” شهرت داشته و در زمان رونق بازار جهت سرمایه‌گذاری مناسب‌اند، چراکه در زمان رونق رشد بیشتری چرا شاخص شارپ مهم است؟ از شاخص بازار را ثبت می‌کنند. اگر β برابر یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم با ریسک سیستماتیک بازار برابر خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم با تغییرات بازدهی بازار برابر و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم برابر بازه مورد انتظار از بازار خواهد بود و اگر β کمتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم از ریسک سیستماتیک بازار کمتر خواهد بود. بنابراین چرا شاخص شارپ مهم است؟ تغییرات بازدهی سهم کمتر از تغییرات بازدهی بازار و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم کمتر از بازده مورد انتظار از بازار خواهد بود. این نوع سهام، به سهام “تدافعی” شهرت داشته و در زمان رکود بازار جهت سرمایه‌گذاری مناسب می‌باشند. چون در صورت کاهش شاخص بازار، این سهم کندتر از شاخص بازار کاهش پیدا می‌کند و سرمایه‌گذار متحمل زیان کمتری می‌گردد. در انتها باید توجه داشت که ضریب بتا به هیچ‌وجه به تنهایی دلیل ارزندگی یا عدم ارزندگی یک سهم نیست، بلکه تنها ابزاری جهت شناخت بهتر روند حرکتی سهم در مقایسه با شاخص بورس می‌باشد

اندازه گیری ریسک به چه روش هایی انجام می شود؟

اندازه گیری ریسک

سرمایه گذاران به هنگام اخذ تصمیمات سرمایه گذاری به طور هم زمان ریسک و بازده حاصل از گزینه‌های مختلف را مد نظر قرار می دهند. ریسک و بازده اگر تنها ابعاد تأثیرگذار در زمینه تصمیمات سرمایه گذاری نباشد، بدون شک مهمترین آن‌ها به شمار می رود. در واقع آن چه که در دانش مالی از آن به عنوان رفتار عقلایی تعبیر می‌شود، چیزی جز توجه صرف به این دو بعد به هنگام تجزیه و تحلیل فرصت‌های سرمایه گذاری نیست. در ادبیات مالی و اقتصادی به وضوح عنوان می‌شود، فرد عاقل کسی است که به دنبال دستیابی به سطح معینی از بازده با تحمل حداقل ریسک ممکن است. به عبارتی دیگر، وی خواستار دستیابی به حداکثر بازده در سطح معینی از ریسک است. بنابراین، ریسک جزء جدانشدنی بازده است و نمی توان در مورد بازده سرمایه گذاری بدون توجه به ریسک مترتب بر آن صحبت کرد. به بیانی دیگر، ریسک صفت بازده است و نمی توان هیچ موصوفی را صرف نظر از صفتش تشریح کرد. همه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار نیز با موضوع ریسک روبه رو هستند. بنابراین، اندازه گیری ریسک از مهم ترین مسائل نزد سرمایه گذاران می‌باشد.

ریسک چیست؟

ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنش‌وری (یا بی کنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریباً همه کوشش‌های بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آن‌ها ریسک‌های بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را می‌توان به صورت رویدادهای غیر منتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش دارایی‌ها یا بدهی‌ها می ‌باشد، تعریف کرد. بنگاه‌ها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که به‌طور کلی می‌توان به دو دسته “ریسک‌های تجاری” و “ریسک‌های غیرتجاری” تقسیم کرد. فرهنگ وبستر ریسک را “در معرض خطر قرار گرفتن” تعریف کرده است. گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هر نوع عایدی می‌­داند. تعریف مذکور این مطلب را روشن می­کند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می­‌سازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع و یا متضرر سازد. گیلیب ریسک را چنین تعریف کرده است:

هر پدیده­‌ای که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه­ گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده می‌شود. اولین بار هری مارکویتز بر اساس تعاریف کمی ارائه شده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دوره‌ای یک متغیر تعریف کرد. دیدگاه دیگری در خصوص ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد.

دو نوع مهم ریسک

دو نوع مهم ریسک

کل ریسک را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه ‌های پرتفولیو می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه‌گیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسک­های تجاری را ریسک­‌هایی دانست که یک بنگاه کاملا به آن‌ها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده می‌کند. این ریسک­‌ها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آن‌ها فعالیت می­‌کند بستگی دارد و شامل نوآوری ­های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آن‌ها می‌شود. فعالیت‌های تجاری یک بنگاه در معرض ریسک‌های کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسک­‌ها از چرخه­‌های اقتصادی و حتی سیاست‌­های پولی و مالی دولت نیز ناشی می‌شوند.

سایر انواع ریسک

از جمله سایر انواع ریسک های مهم می توان به ریسک مالی اشاره کرد:

ریسک‌­های مالی در حیطه ریسک­ های غیر تجاری قرار می‌گیرند. این ریسک­‌ها ناشی از تقبل زیان­‌های احتمالی در بازارهای مالی است. می‌­توان به منظور تمرکز بنگاه­‌ها بر اموری که در آن‌ها تسلط دارند، ریسک­‌های مالی را بهینه کرد. ریسک‌های اساسی موسسات مالی را می‌توان شامل ریسک بازار، اعتباری، نقدینگی و عملیاتی دانست. این ریسک­‌ها مهمترین عوامل توجیه کننده نوسانات بازده در موسسات مالی هستند که در زیر به اختصار توضیح داده می‌شود.

ریسک بازار، ریسک ناشی از حرکات یا نوسان‌های غیر منتظره قیمت­‌ها یا نرخ‌های بازار است. با این تعریف می­‌توان آن را از سایر انواع ریسک­‌ها مثل ریسک نقدینگی و عملیاتی تمایز داد. در عین حال، ریسک بازار را نمی‌توان به طور کامل از چنین ریسک ­هایی تفکیک نمود، چرا که گاهی اوقات آن ریسک‌­ها منشا ریسک بازارند. لایه­ های مختلفی از ریسک بازار وجود دارد. لایه­‌های مختلف ریسک بازار عبارت است از:

  • ریسک سهام: لایه ­ای از ریسک بازار است که به موقعیت‌های بازار سهام مربوط می‌شود.
  • ریسک نرخ ارز: ریسک‌های مربوط به موقعیت‌­های خارجی و نرخ‌های متفابل ارز است.
  • ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت: ریسک­‌هایی است به موقعیت ابزار با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و ابزار حساس به نرخ بهره مانند تاخت نرخ بهره مربوط می‌شود.
  • ریسک کالا: ریسک‌هایی است که به موقعیت­‌های موسسه در ارتباط با کالاهایی همچون فرآورده‌های کشاورزی، انرژی، فلزات و مشابه این‌ها مربوط می ­گردد.

ریسک بازار به لحاظ کمی به دو صورت بیان می­‌شود. ریسک مطلق که با واحد پولی سنجیده می‌شود و ریسک نسبی که نسبت به شاخصی معین اندازه گیری می‌شود. صورت اول بر نوسان بازده کل تمرکز می­ کند و صورت دوم، ریسک را بر اساس خطای ردگیری یا انحراف از یک شاخص اندازه می ­گیرد. ارزش در معرض خطر مثالی برای ریسک مطلق و ضریب بتا نمونه ای از ریسک نسبی است.

این نوع ریسک زمانی تحقق می­یابد که طرف قرارداد نتواند به تعهدات خود عمل نماید. میزان ریسک اعتباری همان میزان مبلغی است که نکول شده است. ریسک اعتباری معمولا ناشی از یک رویداد اعتباری است بدین صورت که قبل از سررسید قرار داد در نتیجه یک اتفاق اعتباری توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش دچار تغییر می‌شود. ریسک اعتباری اغلب در قراردادهای مربوط به اوراق قرضه، وام و اوراق مشتقه رخ می ­دهد. هر چقدر ارزش اولیه قرارداد اوراق مذکور کمتر باشد، ریسک اعتباری آن‌ها نیز کمتر خواهد بود.

این نوع ریسک دو صورت دارد، ریسک نقد شوندگی دارایی­‌ها و ریسک نقدینگی تامین وجوه. ریسک نقدشوندگی دارایی­‌ها که به نام ریسک نقدینگی بازار- محصول هم شناخته می‌شود، زمانی بروز می ­کند که معامله با قیمت رایج بازار قابل اجرا نباشد و علت آن ممکن است حجم یا اندازه موقعیت خرید یا فروش نسبت به معاملات عادی باشد. این ریسک در میان طبقات مختلف دارایی‌­ها و نیز در زمان‌های مختلف، بسته به شرایط بازار تغییر می­ کند. بعضی دارایی‌­ها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه خزانه، بازار پرعمق دارند و موقعیت‌­ها اغلب به راحتی، با نوسان کوچکی در قیمت نقد می‌شود. در سایر موارد، مانند قراردادهای مشتقه در بازارهای فرابورس یا اوراق بهادر بازارهای نوظهور، هر معامله ممکن است به سرعت قیمت‌ها را متاثر کند و صف خرید یا فروش پیدا شود.

البته این موضوع به حجم موقعیت هم بستگی دارد. ریسک نقدینگی تامین وجوه یا ریسک جریان نقدی به عدم توانایی در تامین وجوه برای پرداخت تعهدات برمی ­گردد. این وضعیت ممکن است موسسه را مجبور کند دارایی‌های خود را فورا به وجه نقد تبدیل کند و بدین ترتیب ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی تبدیل می ­شود. این موضوع به ویژه در مورد سبد دارایی‌هایی که با وام تامین مالی شده­ چرا شاخص شارپ مهم است؟ است، به هنگام مواجهه با اخطار تادیه وثیقه از جانب طلبکاران، به معضل بدل می‌شود. ریسک جریان نقدی زمانی به ریسک نقدینگی بازار- محصول مرتبط می‌شود که سبد موسسه شامل دارایی­‌هایی با نقدشوندگی پایین باشد و موسسه ناچار باشد برای تامین تعهدات خود این دارایی ­ها را به قیمت پایین ­تر از قیمت عادلانه بازار به فروش رساند. بنابراین، اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایطی که ارزش بازار دارایی‌ها سقوط کرده است، الزام به پرداخت و ایفای تعهدات، موسسه را به نقد کردن اجباری سبد دارایی در قیمت‌های پایین آمده وادار نماید. این چرخه قبول ضرر که با دریافت اخطار تادیه وثیقه شدیدتر می‌شود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر می ­گردد.

کمیته بازل، ریسک عملیاتی را ریسک زیان ناشی از فرآیندهای داخلی، افراد و سیستم­‌های غیردقیق (ناکافی) یا معیوب یا ریسک زیان ناشی از حوادث خارجی تعریف کرده است. ریسک‌های عملیاتی ممکن است به ریسک ­های اعتباری و بازار منجر شود. به طور نمونه، یک اشتباه عملیاتی در معامله مانند عدم انجام تسویه می ­تواند به طور همزمان ریسک اعتباری و بازار ایجاد کند، چراکه همانند نکول اعتباری، قیمت­‌های بازار را متاثر می­ سازد. قیمت­ گذاری مشتقه­‌های پیچیده هم مشکلات عملیاتی بالقوه­ ای ایجاد می­ کند. ریسک مدل از خطر اشتباه در مدل قیمت­ گذاری موقعیت­‌ها ناشی می‌شود. ریسک مدل بسیار بی سر و صداست و به همین دلیل شناسایی و ارزیابی آن چندان ساده نیست. برای مقابله با ریسک مدل، باید مدل ­ها را با استفاده از قیمت­‌های بازار یا قیمت‌های شبیه­ سازی شده، مورد ارزیابی مستقل قرار داد. بهترین راه مقابله با ریسک عملیاتی حصول اطمینان از اعتبار سیستم‌­ها و مدل­‌ها، تفکیک شفاف مسئولیت‌ها، اعمال کنترل­‌های داخلی قوی و پیاده­ سازی برنامه­‌های اقتضایی دوره ­ای است.

تاریخچه اندازه گیری ریسک

تلاش ها برای طراحی ابزار اندازه گیری ریسک از نیمه اول قرن بیستم آغاز شد. مکالی در سال ۱۹۸۳، دیرش را به عنوان سنجه ریسک معرفی کرد که ابزاری ساده و در عین حال کارآمد برای سنجش ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت است. ادامه بررسی‌های مکالی به شناسایی رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ بهره بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی مکمل برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. در سال ۱۹۵۲، مارکویتز با ارایه مدلی کمی جهت انتخاب سبد دارایی‌ها، برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده مدنظر قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان سنجه ریسک در نظر گرفت. شاگرد او ویلیام شارپ، شاخص بتا را برای اندازه گیری تغییرات نسبی ارزش هر سهم در قبال تغییرات نسبی ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارایه کرد. وی با طراحی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدیریت علمی سبد دارایی را پایه گذاری نمود. بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک در جنبه‌های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به اندازه گیری و مدیریت ریسک جلب شد.

در این دوران، کنترل ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و نرخ‌های بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابی قرار گرفت. برخی نظریه‌های قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگی‌های محاسباتی کنار گذاشته شده بود، همزمان با پیدایش ابررایانه‌ها مجددا مطرح شد. ریسک نامطلوب از جمله این نظریه‌ها بود که قبلا توسط پیشگامان علم مالی مطرح شده بود و در سال ۱۹۹۶ جانی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی در آن مورد انجام گرفت که چالش‌های آن هنوز ادامه دارد. در سال ۱۹۹۳، موسسه جی. پی. مورگان مدل ارزش در معرض خطر را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه می کرد، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن افزوده شد. به دنبال آن، روش‌های محاسباتی پیچیده ای همانند فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی برای افزایش دقت مدل‌های این سنجه توسعه یافت. همچنین در جدول زیر مهم ترین ابزارهای ۷۰ سال گذشته برای مدیریت ریسک ارائه شده است:

ابزار مدیریت ریسک سال
دیرش اوراق قرضه ۱۹۳۸
مدل میانگین- واریانس مارکویتز ۱۹۵۲
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای ۱۹۶۳
مدل های چند عاملی ۱۹۶۶
مدل قیمت گذاری اختبار معامله بلک شولز ۱۹۷۳
دارایی های ریسک موزون برای بانک ها ۱۹۸۸
آزمون استرس ۱۹۹۲
ارزش در معرض چرا شاخص شارپ مهم است؟ چرا شاخص شارپ مهم است؟ ریسک ۱۹۹۳
ریسک متریکس ۱۹۹۴
کردیت متریکس ۱۹۹۷
مدیریت جامع ریسک بنگاه اقتصادی ۲۰۰۰

روش‌های اندازه‌ گیری ریسک

معیارهای اندازه گیری ریسک اولین بار با مطالعه شاخص‌های پراکندگی آماری تعیین شد و پس از آن سنجه های جدیدتری مانند دیرش، ضریب بتا و ارزش در معرض خطر توسعه یافت. ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخص‌های مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار می‌گیرد که بعضی از مهم‌ترین آن‌ها بدین صورت هستند:

می‌توان گروه­ بندی ­ایی از سنجه­‌های ریسک ارایه داد که بر نحوه اندازه­ گیری ریسک استوار است:

این سنجه ­ها، پراکندگی یک متغیر را در اطراف میانگین و یا پارامتر تصادفی دیگر اندازه ­گیری می­کند. واریانس و انحراف معیار دو نمونه از این سنجه­‌ها هستند.

موضوع اندازه­ گیری این سنجه­‌ها تغییرات متغیر وابسته بر اثر تغییرات متغیر مستقل است. دیرش و ضریب بتا دو نمونه از این سنجه­‌هاست.

این سنجه­‌ها برعکس سنجه­های نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را محاسبه می ­کنند. نیم ­واریانس، نیم­ بتا و ارزش در معرض خطر از این نوع سنجه‌­ها هستند. سنجه­‌های ریسک نامطلوب، به دو زیرگروه تقسیم شده است. این زیرگروه­‌ها شامل نیم­سنجه­‌های ریسک و سنجه­‌های ریسک مبتنی بر صدک است. ارزش در معرض خطر از دسته سنجه­‌های ریسک مبتنی بر صدک است. در بخش بعدی این مقاله به توضیح جزئیات بیشتری از سنجه های ریسک خواهیم پرداخت.

شاخص کل بورس از کف قبلی بر می گردد؟

شاخص کل احتمالا به حمایت یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد یا کف قبلی یعنی یک میلیون و ۲۹۰ هزار واحد برخورد کند و به روند صعودی باز گردد.

به گزارش نبض بورس، بازار سرمایه روز یک شنبه با افتی نزدیک به یک درصد به محدوده حمایتی نزدیک تر شد، در حال حاضر شاخص کل بورس به یک میلیون و ۳۱۰ هزار واحدی رسیده، به همین دلیل پیش بینی می شود پایان روز دوشنبه یا سه شنبه برگردد.

در واقع این احتمال وجود دارد که شاخص کل در ابتدای روز دوشنبه با یک افت همراه شود و بعد با حمایت یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد یا کف قبلی یعنی یک میلیون و ۲۹۰ هزار واحد برخورد کند و بخشی از افت خود را پس بگیرد و به روند صعودی بازگردد.

مهمترین نیاز بازار در حال حاضر فارغ از منفی و مثبت بودن وضعیت آن حجم خوردن است، در ابتدای هفته معاملات همچنان در محدوده دو هزار میلیارد تومان انجام شده که نشانه ضعف ورود سرمایه هست بنابراین روند صعودی زمانی تایید می شود که پول های بزرگ و بازار شوند.

شاخص کل بورس از کف قبلی بر می گردد؟

از نظر اندیکاتورها، آر اس آی به فیبوی ۳۰ درجه نزدیک شده و این مساله می تواند به احتمال چرا شاخص شارپ مهم است؟ بازگشت شاخص در این هفته صحه بگذارد، هرچند مک دی همچنان خروج سرمایه را نشان می دهد و اگر قرار باشد که تغییر مسیر تایید شود باید خروج سرمایه متوقف شود. همچنین کیجونسن گارد نزولی گرفته اما هنوز تایید نشده و معاملات روز دوشنبه می تواند وضعیت بعدی این اندیکاتور را نشان دهد، بنابراین هنوز این فرصت برای بازار وجود دارد که با یک حمایت در محدوده ای یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی منجر به تشکیل واگرایی منفی در شاخص کل شود.

البته نباید فراموش کرد که بازار در حال حاضر در کف قیمتی قرار دارد و اگر قرار باشد به روندی صعودی باز گردد به صورت شارپ این اتفاق نمی افتد و به صورت تدریجی و در یک بازه زمانی چند هفته ای خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.