لیکوییدیتی (Liquidity)
اصطلاح لیکوییدیتی یا نقدینگی در بازارهای مالی برای توصیف سهولت تبدیل یک دارایی به پول نقد بدون هیچ گونه مشکل یا معطلی توصیف می شود. در بازار ارزهای رمزپایه ، نقدینگی به توانایی تبدیل سریع و راحت یک رمز ارز به پول نقد یا رمز ارزهای دیگر گفته می شود. در این مقاله به توضیح کامل نقدینگی و اهمیت آن در بازار معاملات ارزهای دیجیتال پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
لیکوییدیتی چیست؟
نقدینگی مالی به سهولت تبدیل دارایی به پول نقد اشاره دارد. از آنجا که تبدیل سهام و اوراق قرضه به پول نقد بسیار آسان است، اغلب از آنها به عنوان دارایی های نقدینگی یاد می شود.
به عبارت دیگر، نقدینگی میزان راحتی خرید یا فروش سریع یک دارایی در بازار با قیمتی است که ارزش ذاتی آن را نشان میدهد. وجه نقد در سطح جهان به عنوان نقدینه ترین دارایی در نظر گرفته می شود زیرا می تواند با سرعت و آسانی به دارایی های دیگر تبدیل شود.
قبل از سرمایه گذاری در هر دارایی، لازم است است که سطح نقدینگی دارایی را در نظر بگیرید زیرا تبدیل آن دارایی به پول نقد ممکن است دشوار باشد یا زمان بر باشد.
دور از انتظار نیست که هر سرمایه گذاری تمایل داشته باشد به معامله ارزهای دیجیتال با سرعت بالا بپردازد بدون اینکه قیمت کاهش پیدا کند یا انتظار برای همسان شدن ترید داشته باشد. به دنبال تحقق این امر، بازار دارایی مورد نظر باید در شرایط لیکویید باشد.
در نتیجه لازم است مقدار معاملات در بازار بالا باشد و قیمت های پیشنهادی و درخواستی نزدیک بهم باشند.
انواع لیکوییدیتی
لیکوییدیتی دو نوع دارد که شامل لیکوییدیتی بازار و لیکوییدیتی دارایی میشود. در ادامه توضیح مختصری در رابطه با هر کدام از این مفاهیم ارائه شده است.
لیکوییدیتی بازار
لیکوییدیتی در بازار زمانی وجود دارد که سرمایه داران تمایل زیادی به معامله دارند و معاملات بسیار زیادی در بازار صورت میگیرد.به این معنا که تعداد خریداران و فروشندگان کافی در بازار وجود دارد.
به طور کلی نقدینگی بازار به توانایی بازار برای خرید و فروش سریع دارایی ها مانند بازارهای مالی یک کشور یا بازار املاک و مستغلات اشاره دارد.
اگر سهام بازار به سرعت قابل خرید و فروش باشد و معامله تاثیر چندانی بر قیمت سهام نداشته باشد بازار در شرف نقدینگی قرار میگیرد.
اگر صرافی دارای حجم بالایی از معاملات باشد، قیمتی که خریدار برای هر سهم پیشنهاد می کند (قیمت Bid) و قیمتی که فروشنده مایل به قبول آن است (قیمت Ask) باید نزدیک به یکدیگر باشد. به عبارت دیگر، خریدار برای خرید سهام مجبور به پرداخت هزینه بیشتری نیست و می تواند آن را به راحتی تسویه کند.
لیکوییدیتی دارایی
لیکوییدیتی دارایی نوعی از نقد شوندگی است که می تواند با حفظ ارزش بازار به سرعت به پول نقد تبدیل شود. عوامل دیگری نیز وجود که کم و بیش باعث بیش نقدینگی دارایی میشود، این موارد عبارتند از :
- مقدار تثبیت و ثبات بازار
- انتقال مالکیت آسان
- مقدار زمانی که طول میکشد تا دارایی ها فروخته شوند
همانطور که گفته شد وجه نقد لیکویید ترین نوع دارایی است و به دنبال آن وجوهی که می توانید از حساب های بانکی خود برداشت کنید نیز شامل نقدینگی بالایی هستند.
لیکوییدیتی در ارزهای دیجیتال
نقدینگی برای همه دارایی های معاملاتی از جمله ارزهای رمزپایه مهم است. سطح کم نقدینگی به معنای وجود نوسانات بازار است که باعث افزایش و یا افت قیمت ارزهای رمزپایه می شود. از طرف دیگر، نقدینگی زیاد به معنای وجود یک بازار با ثبات، با نوسانات کم قیمت است.
فرض کنید فردی دارای مقداری ارز بیت کوین است و قیمت آن طی چند روز بالا رفته است. فرد تصمیم میگیرد ارزهای خود را در قیمت فعلی بازار به فروش بگذارد.
اگر بازار لیکویید باشد و خریداران کافی جهت خرید رمز ارزهای فرد با همان قیمت مورد نظر او وجود داشته باشند، سرمایه گذار به راحتی و با سرعت بالایی می تواند ارزهای خود را بفروشد. این معامله تاثیری بر روی قیمت بازار ندارد زیرا نقدینگی لازم برای تامین آن موجود است.
حال شرایطی را در نظر بگیرید که فرد میخواهد ارزهای خود را بفروشد اما بازار از لیکوییدیتی یا همان نقدینگی برخوردار نیست. او باید قیمت مورد نظر خود را کم کند یا منتظر شرایط لیکوییدیتی بماند. این شرایط زمانی رخ میدهد که خریداران کمی تمایل به خرید آن ارز با قیمت پیشنهادی فروشنده هستند.
بنابراین خرید یا فروش ارزهای رمزپایه در بازار نقدینه و دارای لیکوییدیتی آسان تر است زیرا سفارشات خرید یا فروش با توجه به تعداد بیشتر شرکت کنندگان در بازار با سرعت بیشتری پر می شوند.
اساساً، این بدان معناست که با توجه به ماهیت سریع بازارهای ارزهای رمزنگاری شده، هر لحظه می توانید وارد معامله شوید یا از آن خارج شوید.
چگونه میتوان وضعیت لیکویید یا غیر لیکویید بازار را مشخص کرد؟
بر اساس سه مشخصه میتوان تعیین نمود که بازار لیکویید است یا خیر.
این شاخص ها عبارتند از :
- حجم معاملات روزانه
- اسپرد باید و اسک (اختلاف قیمت درخواست و قیمت پیشنهاد)
- تعداد سفارشات لیست
این نکته را در نظر داشته باشید که لیست سفارشات ممکن است به دلیل بروز عوامل limit و iceberg که همیشه در لیست قابل مشاهده نیستند، مورد اعتماد نباشد.
چرا لیکوییدیتی اهمیت دارد؟
نقدینگی زیاد در بازار شرایط ایده آلی است زیرا به دلیل تعداد زیاد خریداران و فروشندگان در بازار، قیمت ها برای همه افراد قابل قبول و مناسب است. یک بازار پرجنب و جوش با سطح بالایی از فعالیت معاملاتی تمایل به ایجاد تعادل قیمت بازار دارد که برای همه قابل قبول باشد.
نقد شوندگی بالا همچنین تضمین می کند که قیمت ها پایدار بوده و مستعد نوسانات زیاد ناشی از معاملات کلان نیستند که قادر به تاثیر گذاری بر قیمت ارزهای دیجیتال هستند. در یک بازار نقدینگی، قیمت ها به اندازه کافی ثابت هستند تا بتوانند در برابر سفارشات بزرگ مقاومت کنند.
نقدینگی بالا همچنین امکان تجزیه و تحلیل فنی بیشتر را فراهم می کند، زیرا قیمت و شکل گیری نمودار در بازار نقدینگی توسعه یافته و دقیق تر است.
عوامل موثر بر لیکوییدیتی
یکی از مهمترین عوامل موثر بر نقد شوندگی در بازار ارزهای رمزپایه، حجم معاملات است. برای دیدن حجم معاملات روزانه می توانید به وب سایت رتبه بندی مارکت کپ ارزهای دیجیتال مراجعه کنید. حجم بیشتر نشان دهنده این است که افراد بیشتری ارز دیجیتال را معامله می کنند.
تعداد بیشتر صرافی ارز دیجیتال فرصت بیشتری را برای معاملات رمز ارزها فراهم می کند و در نقدشوندگی و نوسانات بازار نقدشوندگی و نوسانات بازار سال های اخیر تعداد صرافی ها چند برابر شده است.
افزایش کاربرد یکی دیگر از عوامل موثر بر نقدینگی است. هرچه ارزهای رمزپایه بیشتر به عنوان وسیله پرداخت استفاده شوند، نقد شوندگی بیشتری دارند. به همین دلیل، اهمیت دارد که ارزهای رمزپایه توسط بازرگانان به عنوان وسیله پرداخت پذیرفته شوند، به این ترتیب استفاده بیشتر از ارزهای رمزپایه برای انجام معاملات بیشتر تقویت می شود.
سرانجام، مقررات کشوری نقش مهمی در تعیین این پارامتر در بازار دارند. کشورهای مختلف مواضع مختلفی راجع به ارزهای رمزپایه اتخاذ کرده اند که در مواردی ممنوع است، در برخی مجاز است یا در برخی دیگر مورد مناقشه است. علیرغم وضعیت، ارزهای دیجیتال با سرعت بالایی در حال رشد هستند، بنابراین موضع گیری صریح مقامات در مورد موضوعاتی مانند حمایت از مصرف کننده و مالیات باید منجر به این شود که افراد بیشتری وارد ارزهای دیجیتال شوند و از این طریق بر نقدینگی آن تاثیر بگذارند.
نقدشوندگی و نوسانات بازار
سیاست اصلاحی برای بورس
گروه اقتصاد کلان: سازمان بورس و اوراق بهادار از افزایش یک درصدی دامنه نوسان بازار سهام خبر داد و اعلام کرد: دامنه نوسان در بازار اول بورس و فرابورس از دوشنبه هفته آینده به مثبت و منفی ۷ درصد افزایش مییابد. به گزارش «تجارت»، سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کرد: با پیشنهاد شرکت بورس، فرابورس و تصویب هیات مدیره سازمان بورس، دامنه نوسان در بازار اول بورس و فرابورس یک درصد دیگر افزایش مییابد و به مثبت و منفی هفت درصد میرسد. این مصوبه از دوشنبه هفته آتی اجرایی خواهد شد. سالهاست بورس و سهامداران با محدودیت دامنه نوسان دستوپنجه نرم میکنند. محدودیتی که با ایجاد پدیده «صفنشینی» و در نتیجه «انجماد معاملاتی» در حال تخریب تدریجی بازار سهام است. به گفته کارشناسان و صاحبنظران بورسی، این فرآیند ضمن ناکارآمد کردن بازار میتواند به کوچ همیشگی سرمایه از بورس بینجامد. با وجود این در کنار تجربههای مثبت دنیا از ایجاد دامنههای غیرمحدودکننده برای افزایش پویایی بازار، در ایران همواره دامنه مستحکم و ثابتی برای معاملات بدون توجه به تجمع سفارشها و تغییرات روزانه قیمتی تعیین شده است. محدودیتهای معاملاتی، چه در فاز صعودی و چه نزولی بازارها را به یک میزان با رکود مواجه میکند. اتفاقی که سبب صفآرایی و ایجاد حباب مثبت یا بعضا منفی در قیمت سهام میشود. بورستهران نیز تجربیات اینچنینی کم نداشته است. دورهای حبابی میشود و قیمتها سر به فلک میکشد و دورهای بعد دچار اصلاحی فرسایشی میشود و برای ماهها فروشندگان برای نقدکردن دارایی خود به در بسته میخورند. محدودیتی که دیگر در کمترین بازار سرمایهای یافت میشود، در بورس تهران با افزایش هیجانهای مثبت و منفی، سبب تشکیل فازهای متوالی گاوی و خرسی شده و امکان کشف قیمت عادلانه و بازیابی سریع تعادل را به بورسبازان نمیدهد. به این ترتیب در حالی که بساط دامنه نوسان در اغلب بازارهای سرمایه برچیده شده است، در ایران محدودیتی همیشگی بر معاملات سهام حاکم است. در این میان سیاستگذار که از فروردین ۹۶ وعده برقراری دامنه نوسان پویا را به فعالان بورسی داده بود، حالا در شرایط خاص به جای حل مساله تنها به دستکاریکردن کف و سقف دامنه نوسان کنونی اکتفا میکند و بهنظر میرسد هنوز برنامهای برای حذف، افزایش یا حداقل پویاکردن دامنه نوسان ندارد. به جرات میتوان گفت اغلب کارشناسان در اینخصوص اتفاق نظر دارند که محدودیت دامنه نوسان، قفلی بر پویایی بازار سرمایه است که حیات بازار را با مخاطره جدی روبهرو کرده است. به گفته کارشناسان دامنه نوسان به شکلی که در ایران است، در دنیا وجود ندارد. آنچه تحتعنوان دامنه نوسان پویا یا ایستا در بازار سایر کشورها جریان دارد به این شکل است که اگر نیاز به اصلاح یا رشد بیشتر قیمت سهم وجود داشته باشد و این میزان فراتر از دامنه تعیینشده باشد، اجازه این اصلاح یا رشد به سهم داده میشود. در حالیکه در بازار سرمایه ایران اجازه تغییرات قیمتی سهم بیش از حد مشخصشده داده نمیشود. بورس تهران از اواخر بهمن ۱۳۹۹ و با حضور ریاست جدید سازمان شاهد تغییرات در دامنه نوسان بود. بهطوریکه دامنه نوسان قیمت سهام بهصورت نامتقارن شد و به منفی ۲درصد و مثبت ۶درصد رسید. دلیل اصلی این تصمیمگیری مهم، جلوگیری از کاهش بیمنطق قیمتها در بازار و ایجاد مانعی برای افت شدید ارزش شرکتها در بازار سرمایه بود. هرچند این تصمیم چندان دور از منطق نبود اما اجرای این تصمیم نیاز به تجهیزات و امکاناتی داشت که بازار سرمایه ما چندان از این موارد بهرهمند نبوده و نیست. مهمترین این ابزار وجود بازارگردانان قوی به همراه قدرت مالی بالا برای تضمین نقدشوندگی بازار سهام و جلوگیری از قفل شدن بورس و معاملات در صفهای فروش بود.
بهنظر میرسد اگر سیاستگذاران بازار سرمایه همچنان اصرار به اجرای دامنه نوسان نامتقارن دارند، نیاز است که از ابزارهای مختلفی برای رهایی بازار از صفهای فروش استفاده کنند. از جمله این ابزارها، استفاده از فرآیند رفع گره معاملاتی و همچنین تقویت بنیه مالی بازارگردانان است. در حقیقت دامنه نوسان نامتقارن تصمیم درستی بود که شرط لازم را داشت اما کافی نبود و بازارگردانی مناسب و انتقال نقدینگی مناسب برای اجرای این دستورالعمل درست رعایت نشد تا نتایج آن بیشتر از چند روز اثر مثبت نداشته باشد. در این راستا کارشناسان بازار سرمایه معتقدند حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سرمایه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و هر آنچه این موضوع را دچار اختلال کند، پذیرفتنی نیست. مطالبه اصلی تعداد زیادی از فعالان بازار سرمایه کاهش یا حذف تمامی محدودیتهای معاملاتی است. فعالان بازار عقیده دارند در مقطع کنونی که بلوغ بازار سرمایه نسبت به سالهای گذشته بسیار فراتر رفته و شناخت فعالان از بازارهای مالی کشور و بورسهای بینالمللی رشد چشمگیری داشته، از ناظران و تصمیمسازان بازار سرمایه انتظار میرود مانند آنچه در سایر بازارهای مالی دنیا وجود دارد، از ایجاد محدودیت در نقدشوندگی مانند دامنه نوسان قیمت و حجم مبنا خودداری کرده و با افزایش سازوکارهای پیشرفته نظارتی برای کشف تقلب و دستکاری در قیمتها به سمت حذف محدودیتهای نوسان قیمتی و در نتیجه افزایش سطح نقدشوندگی در بازار حرکت کنند. در این پرونده باشگاه اقتصاددانان، به بهانه تغییر دامنه نوسان از منفی۲ تا مثبت۶ به منفی۳ تا مثبت۶ نظر کارشناسان را در خصوص دامنه نوسان نامتقارن جویا شدهایم. به دنبال نوسانهای شدید ایجاد در معاملات بازار سرمایه، افزایش دامنه نوسان از جمله اقداماتی بود که مسوولان حاضر در سازمان بورس آن را به منظور بهبود وضعیت بازار سرمایه پیشنهاد دادند. بر اساس تصمیمات اولیه اتخاذ شده قرار بر این است که دامنه نوسان تا ۱۰ درصد تغییر کند و مقرر شد این افزایش به صورت فصلی تا پایان سال جاری اجرایی شود و هر فصل یک درصد به دامنه نوسان بازار هم افزوده شود.
مطابق مصوبه هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، از روز دوشنبه (۲۹ فروردین ۱۴۰۱) دامنه نوسان قیمت سهام برای فصل بهار ۱۴۰۱ در کلیه نمادهای معاملاتی سهام در بازار اول تابلوی اصلی و فرعی بورس اوراق بهادار تهران با افزایش یکدرصدی از مثبت و منفی ۵ درصد به مثبت و منفی ۶درصد افزایش یافت. با آغاز فصل تابستان ۱۴۰۱ افزایش دوباره دامنه نوسان طبق وعدههای داده شده مبنی بر تغییر فصلی آن در هالهای از ابهام قرار گرفت و اکنون با تصمیم هیات مدیره سازمان بورس افزایش یک درصدی دامنه نوسان از روز دوشنبه آینده اعمال خواهد شد نقدشوندگی و نوسانات بازار و دامنه نوسان به مثبت و منفی ۷ تغییر میکند.
فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد.
تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.
دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان
نقدشوندگی بورس فدای دامنه نوسان؟!
ببیش از دو ماه است که دامنه نوسان در بازار سرمایه از حالت متقارن خارج و به منفی دو و مثبت شش درصد تغییر کرده و قرار است از چهارشنبه منفی دو به منفی سه تبدیل شود. تصمیمی که در شرایط خاص بازار سرمایه گرفته شد و هرچند سایه آن بر سر نقدشوندگی بازار سنگینی میکند اما بسیاری از صاحب نظران آن را ترمزی برای ریزش هیجانی بورس میدانند.
به گزارش بامداد اقتصاد به نقل از ایسنا، چراغ قرمزهای پی در پی بازار سرمایه در اواخر سال گذشته مسئولان را بر آن داشت تا دست به تغییر قوانین این بازار بزنند و بر این اساس قرار شد دامنه نوسان از ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۹ از مثبت و منفی پنج درصد به مثبت شش و منفی دو درصد تغییر کند. در واقع از حالت متقارن خارج و به حالت نامتقارن درآمد.
دامنه نوسان پایینترین تا بالاترین قیمتی است که در آن دامنه، طی یک یا چند جلسه رسمی معاملاتی بورس، قیمت سهم میتواند نوسان داشته باشد و برای جلوگیری از آشفتگی در بازار محدودیت نوسان قیمت اوراق بهادار وجود دارد.
تغییر دامنه نوسان از متقارن به نامتقارن در بازار سرمایه کشور اتفاق بی سابقه ای بود که با هدف تعادل بخشی به بازار سرمایه اعمال شد و طبق آخرین مصوبه شورای عالی بورس، قرار است دامنه نوسان از چهارشنبه، اول اردیبهشت به مثبت شش و منفی سه درصد افزایش یابد.
هرچند این تغییر به نوعی ترمز هیجان منفی در بازار را کشید اما به نوعی نقدشوندگی بازار سرمایه که مهم ترین ویژگی این بازار محسوب میشود زیر سوال رفت؛ چرا که برای مثال، سهمی ۱۵۰۰ تومان قیمت دارد اما عده ای اعتقاد دارند که این سهم ۱۳۰۰ تومان می ارزد. بنابراین باید قیمت سهم کاهش یابد تا خریدار پیدا کند.
اما محدود کردن دامنه منفی باعث میشود سهم روی قیمت ۱۴۰۰ تومان ثابت بماند. در این شرایط نه فروشنده میتواند سهم را با قیمت پایین تر بفروشد (حتی اگر اعتقاد داشته باشد سهم با قیمت پایین تر می ارزد) و نه خریدار با قیمت ۱۴۰۰ سهم را میخرد. این فرایند باعث کاهش نقدشوندگی بازار میشود.
این درحالی است که بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که بازار سرمایه تحت تاثیر ابهامات موجود در شرایط اقتصادی و سیاسی کشور از جمله قیمت دلار، وضعیت مذاکره با آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری و. است و به همین دلیل نمیتوان گفت دامنه نوسان نامتقارن تصمیم ۱۰۰ درصد نادرستی به شمار می آید.
در این راستا، روزبه شریعتی - تحلیلگر بازار سرمایه - درمورد دامنه نوسان نامتقارن به ایسنا، گفت: دامنه نوسان نامتقارن و دامنه منفی دو یا سه درصد باعث میشود سهم ها اصلاح قیمت نداشته باشند و برای ریسک پذیرهایی که با وجود ابهامات میخواهند سهمی بخرند، جذابیت قیمت نداشته باشند.
وی ادامه داد: بسیاری از سهم ها با قیمت یک ماه پیش خود معامله میشوند. من نمیخواهم از این تصمیم حمایت کنم یا با آن مخالفت کنم. اما این تصمیم بر اساس منطقی که گرفته شد، تصمیم درستی بود، زیرا در بازاری که از روند منطقی و نرمال خود خارج نقدشوندگی و نوسانات بازار شده و رفتار توده ای به خود میگیرد میتواند اتفاقات زیادی رخ دهد.
ایم تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه اگر دامنه نوسان منفی پنج درصد باقی میماند، بازار نقدشوندگی داشت اما باعث ریزش غیرمنطقی بسیاری از سهم ها میشد، اظهار کرد: این اتفاق در همه جای دنیا منطقی است.
نقدشوندگی (Liquidity) در بازار فارکس چیست؟
اگر بخواهیم به زبان ساده بیان کنیم، نقدشوندگی به معنای توانایی فروختن داراییها به نرخی نزدیک به بازار تعبیر میشود. در بازار فارکس همیشه درخواست برای ارز کشورهای گوناگون وجود دارد. در اکثر مواقع Liquidity به کمک حجم معاملهها محاسبه میگردد. میتوان گفت نرخ ارز نسبت به تغییر نقدینگی ممکن است بالا یا پایین برود.
نقد شوندگی در فارکس به چه معناست؟
اصطلاح نقدشوندگی با ریشه لاتین Liquidus را میتوان یک شاخص اقتصادی در نظر گرفت که معنای شناوری در بطن آن جای گرفته است. نقدینگی یا نقد شوندگی در فارکس معمولاً در زمینه معاملات ارز و کالا استفاده میگردد.
ما به هنگام خرید و فروش کالاها سعی میکنیم ارزشی برای آنها تعیین کنیم تا آن را با پول یا هر چیز دیگری به تبادل برسانیم. همین ارزش دادن به کالا جهت فراهم آوردن امکان فروش آن یا تبادل را نقدشوندگی یا لیکوئیتی مینامیم. اگر کالایی به سرعت در بازار به فروش برسد، یعنی نقدشوندگی آن کالا بالا بوده است؛ اما در صورتی که تقاضا برای یک کالا کم شود قطعاً نقدشوندگی آن پایین میآید. اینکه بتوان تشخیص داد چه تعداد از آن کالا، به فروش میرسد یا خریداری میشود کاملاً به تعداد شرکتکنندگان در بازار بستگی دارد.
به عنوان مثال میتوان گفت نقدشوندگی در زمینهای بزرگ یا خانههای ویلایی گسترده پایین است و دلیل این امر چیزی جز قیمت بالای آن و قدرت خرید پایین مردم نمیباشد. در مقابل میتوان گفت قدرت نقدشوندگی در خانههای آپارتمانی و کوچک بالا است، زیرا قیمت آنها پایین هست و در مقابل قدرت خرید مردم برای آن بالا میرود. همه ما میدانیم که هرچه قدرت خرید یک کالا بالاتر باشد قطعاً نقدشوندگی آن کالا نیز بالاتر هست.
نقدشوندگی در بازار فارکس و تأمینکنندگان آن
جالب است بدانید حجم معاملاتی که بهطور روزانه در بازار فارکس رخ میدهد بیش از میلیاردها دلار هست؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در بازار فارکس نقدشوندگی بسیار عظیمی وجود دارد. برای اینکه افراد به هنگام انجام معاملهای معین، به نتیجه دلخواه برسند لازم است یک طرف قرارداد توانایی خرید یا فروش مقدار مشخصی ارز را داشته باشد. به همین دلیل است که در بازار فارکس بخش عظیمی از شرکتکنندگان سازمانهای بزرگ مالی هستند، زیرا آنها به خوبی از پس تأمین و ارائه نقدشوندگی برمیآیند.
فراهم کنندگان و تأمینکنندگان نقدشوندگی میتوانند شامل بانکهای فارکس یا بانکهای عادی و همچنین بروکرهای بزرگ شوند. در واقع بانکهای مذکور سعی دارند حجم عظیمی از دارایی خود را به صورت ارزهای گوناگون نگه دارند تا در مواقع اضطراری و ضروری جهت پر کردن معاملات خود از آنها بهره گیرند.
نقدینگی توسط بروکرها چگونه انجام میشود؟
همانطوری که در متون فوق ذکر شد تأمین نقدشوندگی در فارکس از مهمترین اصول انجام معاملات به شمار میرود. این نقدشوندگی معمولاً به کمک شرکتهای مالی و همچنین بروکرهایی که به مشتریها و افراد حقوقی و حقیقی خدمات میدهند تأمین میگردد.
همه ما میدانیم که هر یک از شرکتهای مذکور سرمایهای کلان بابت تأمین نقد شوندگی دارند. اما به راستی تمام سرمایهای که یک شرکت در اختیار مشتری میگذارد کافی است؟ در پاسخ به این سؤال باید بگوییم که خیر، اگرچه در اکثر مواقع سرمایه شرکتها برای خرید کافی است اما در برخی مواقع ممکن است وجوه مورد نظر برای انجام درخواستهای مشتریان کافی نباشد.
برای درک بهتر اجازه دهید مثالی را برای شما عزیزان ذکر کنیم. در صورتی که تعداد خریداران ارز از تعداد فروشندگان آن بیشتر باشد تعادلی که در بازار فارکس حاکم است از بین میرود. پس باید در این زمان چه کنیم و چگونه به حل این مشکل بپردازیم؟ در واقع لازم است در این زمان واسطهها را به میدان آوریم. در این صورت واسطهها توانایی خریدن ارز مورد نظر از ارائهدهنده نقدشوندگی را خواهند داشت. نکتهای بسیار مهم این است که در این میان تنها بانکهای بزرگ هستند که میتوان به آنها اطمینان کرد و امکان تضمین انجام درخواستها برای طیف وسیعی از ارزها را از آنها پذیرفت.
لیکوئیتی در بازار فارکس را میتوان به عنوان یک سیستم چند سطحی یا سیستم هرمی در نظر گرفت. در پایینترین بخش هرم، معاملهگران خرد و عادی حضور دارند. این معاملهگران سعی میکنند معاملات خود را به کمک واسطهها یا شرکتهایی با حجمهای متنوع دارایی به ثبت برسانند.
پاسخدهی به نیاز مشتریان به روشهای مختلف
این شرکتها توانایی این را دارند که بهطور مستقل به درخواست مشتری پاسخی مثبت دهند یا اینکه مشتریان را با یک بروکر بزرگ آشنا کنند. در بخش بعدی هرم یعنی سطح دوم سیستم نقد شوندگی بروکرهای بزرگ جای گرفتهاند. لازم به ذکر است که بانکهای مهم و بزرگ و همچنین شرکتهای مالی گرد هم جمع شدهاند و بروکرهای بزرگ را تشکیل دادهاند. آنها قدرت این را دارند که سفارشات مشتریان خصوصی خود و همچنین سفارشات بروکرهای کوچک را انجام دهند.
جالب است بدانید شرایط برای ورود مؤسسات مالی به بازار همیشه مهیا نیست. دلیل این امر میتواند تعیین حداقلی میزان حجم معاملات برای ورود به بازارهای بین بانکی باشد که حدود ۵ میلیون دلار گزارش شده است. دقیقاً در همین زمان است که نقش واسطهها پررنگتر میشود و شرکتهایی جهت جمعآوری کردن لیکوئیتی مسئولیت قبول میکنند. در این میان قصد داریم شما را با بزرگترین جمعکنندههای نقدشوندگی جهان آشنا کنیم.
در ادامه نام چندین مورد مهم آنها ذکر شده است Currenex، Integral، CFH Clearing، KCG Hotspot. در واقع این شرکتها سعی دارند تعدادی از مشتریان را برای وارد شدن به بازار بین بانکی متحد و همراه کنند. در ادامه باید بگوییم که رأس هرم تأمینکنندگان نقدینگی بازار فارکس متعلق به غولهای عظیمالجثه جهانی صنعت بانکی است. از معروفترین و مهمترین آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- American Bank of America
- JPMorgani Citigroup
- British Barclays
- Royal Bank of Scotland
- Swiss bank UBS
- German Deutsche Bank
نقدینگی چگونه بر نوسانات ارزها تأثیر میگذارد؟
برای معاملهگرانی که در پایینترین سطح هرم قرار گرفتهاند، میزان اسپرد و نوسانات جفت ارزها تعیینکننده حجم نقدشوندگی آنها است. هر چه نقدشوندگی در یک بازار بالاتر باشد قطعاً تغییرات لحظهای قیمتها نیز بیشتر خواهد بود و حرکت قیمتها به آهستگی رخ میدهد.
این در حالی است که در بازارهایی با نقدشوندگی کم، حرکات قیمتها سرعت و شدت بیشتری دارند. به همین دلیل قیمتها را در بازههای زمانی مشخص و معینی اعلام میکنند. مهمترین عاملی که میزان نقدینگی را تعیین میکند، حجم ارز معامله شده در بازار نام دارد. در این بین بهتر است بدانید که بیشترین حجم معاملات مربوط به دلار آمریکا هست. به همین دلیل میتوان گفت نقدشوندهترین جفت ارزها از دلار آمریکا و همچنین از ارزهای پایهای همانند ارزهایی که در ذیل نام بردهایم تشکیل شدهاند:
- EUR/USD
- GBP/USD
- USD/JPY
- USD/CAD
- USD/CHF
- AUD/USD
- NZD/USD
برای اینکه اختلاف قیمت بین تقاضا و عرضه کم شود لازم است حجم ارز در بازار بالا برود. اگر به ارز EURUSD توجه کنید، منظور من را متوجه خواهید شد. در این ارز میزان اسپرد به کمترین حد خود رسیده و ارزش آن به اندازه 2 پیپ میشود.
بازار فارکس بهطور همه روزه و در هر ساعتی در اختیار افراد قرار دارد؛ اما باید توجه کنید که نقدشوندگی را فقط در زمانهای خاصی باید انجام داد، زیرا در هر زمانی ممکن است نقدشوندگی تغییر کند و در نتیجه آن نوسانات قیمت نیز به هم بریزد و دستخوش تغییراتی شود.
از آنجایی که مهمترین مراکز مالی در مناطق زمانی گوناگونی جای گرفتهاند بنابراین نمیتوان از آنها انتظار داشت بهطور همزمان شروع به کار کنند. زمانی که بازار آسیا گشوده میشود تنها مبادلات مربوط به سه کشور ژاپن، استرالیا و چین فعال خواهند شد و در این بین آنها سعی میکنند نقدشوندگی ارزهای آسیایی را تأمین کنند.
اوج فعالیتها با باز شدن بازار لندن و ارتباط آن با نقدشوندگی
زمانی که بازار لندن به روی مشتریان گشوده میشود میتوان شاهد پرشورترین فعالیتها در اوج خود بود. در واقع در این زمان همکاری جدی و شگفتانهای بین بازارهای آمریکایی و اروپایی رخ میدهد. جالب است بدانید هنگامی که بازارهای اروپایی بسته میشوند سطح نقدشوندگی به سرعت روند نزولی میگیرد. زمان دیگری که میتوان تخمین زد در آن نقدینگی کاهش مییابد تعطیلات ایام هفته هست. در واقع در روزهای تعطیل فارکس به بازار ضعیف اطلاق میگردد.
نه اینکه بگوییم در این روزها که بازار ضعیف شده کلاً کار کردن و معامله کردن حرام میشود، نه اینطور نیست؛ اما معمولاً در روزهایی که بازار ضعیف میشود، معمولاً قیمتها در یک بازه محدود و کوتاه در حال حرکت هستند. در این روزها و زمان ضعف بازار فقط کافی است اخبار اقتصادی غیرمنتظره اعلام شود در آن زمان باید منتظر جرقهای بزرگ و افزایش قیمتهای نجومی بود. زمانی که نقدشوندگی به شدت کاهش مییابد پیشبینی حرکت قیمتها نیز بسیار سختتر میشود. به همین دلیل ما به شما توصیه میکنیم در این زمان هیچگونه معاملهای انجام ندهید تا شرایط به حالت نرمال بازگردد.
انواع مختلف تأمینکنندگان نقد شوندگی در بازار فارکس
همانطوری که قبلاً به آن اشاره شد یک تأمینکننده نقد شوندگی در بازار فارکس میتواند موسسه یا شخص حقیقی باشد که نقش بازار گردان را اجرا میکند. بازار گردان بودن به چه معناست؟ در حقیقت اینکه میگوییم موسسه یا شخصی بازارگردان است یعنی آن در دو نقش خریدار و فروشنده نوعی دارایی خاص که دارایی مدنظر ما در بازار فارکس ارز هست را در اختیار دارد.
در حقیقت تأمینکننده نقد شوندگی قادر است به ثبات بیشتر قیمتها از طریق اتخاذ موقعیت در جفت ارزها کمک کند. در ادامه موقعیتهای مذکور قادر خواهند بود با بازارگردانی دیگر به معامله (offset) بنشینند. علاوه بر این میتوان موقعیت را در سایر حسابهای بازارگردان نگه داشت و صبر کرد تا در موعد مقرر نقد شوند.
بسیاری از بازارگردانهای فارکس سعی میکنند سفارشها و همچنین سطح تقاضای بازار را برای مشتریان خود تحلیل کنند. در این صورت راحتتر میتوان با قضیه کنار آمد و سفارشات مشتریان را به قیمت بازار در حالت ایدهآلتری به دست آنها رساند. معمولاً تأمینکنندگانی که در بازار مبادلات ارزهای خارجی فعالیت میکنند تایر 1 (Tier1) نامیده میشوند. این فراهمکنندگان یا تأمینکنندگان نقد شوندگی درجه یک قادر خواهند بود خدمات خود را به مشتریانی مانند مشتریان CFD ارائه دهند.
جالب است بدانید اکثر این تأمینکنندگان لیکوئیتی برای جفت ارزهایی که بازارگردانی میکنند کمترین اسپردها را از خود ارائه میدهند. آنها علاوه بر درآمدی که از شکاف قیمتی به دست میآورند با اخذ موقعیتهای معاملاتی در بازار نیز سعی میکنند به سوددهی برسند و درآمد خود را افزایش دهند.
نقدترین جفت ارزها و ویژگیهای مختص آنها در زمینه نقدشوندگی
جفت ارزهای نقدتر شانس بیشتری را جهت افزایش درآمد و کسب سود بیشتر برای معاملهگران به ارمغان میآورند. در حقیقت میتوان گفت نقد شوندگی بالا در یک جفت ارز به هنگام اسپرد منعکس خواهد شد.
بیتردید میتوان گفت نقدترین جفت ارزهای بازار فارکس مربوط به دلار و یورو میباشد. شکاف قیمتی دو ارز نقد به نام یورو و دلار در محدوده ۰.۲۵ الی ۱.۸ پیپ در حال نوسان هست. این نوسانات کاملاً وابسته به تعداد شرکتکنندگان بازار، عمق بازار و بهرهگیری بینالمللی از اسپرد این جفت ارزها میباشد. همانطوری که میدانید نقدترین جفت ارزها به یورو/دلار ختم نمیشود و پس از آن میتوان به جفت ارز دلار/ین نیز به عنوان نقدترین جفت ارزها اشاره کرد. اسپرد و نوسانات خریدوفروشی که بر روی این جفت ارز وجود دارد حدوداً بین ۰.۵ تا ۲.۵ پیپ هست.
به عنوان سومین جفت ارز نقد در بازار فارکس میتوان به دلار/فرانک سوئیس اشاره کرد. نام دیگری که به این نوع جفت ارز اطلاق میشود سوئیسی (Swissy) است. جفت ارز سوئیسی را میتوان با اسپردی بین ۲.۵ تا ۵ پیپ در نظر گرفت.
نقدترین جفت ارزهایی که در مقام چهارم و پنجم نشستهاند
جفت ارز بعدی که میتوان آن را در رده چهارمین جفت ارز نقد جای داد به جفت ارز پوند/دلار شهرت دارد. نام دیگری که برای این جفت ارز در نظر گرفته شده استرلینگ است، قیمتگذاری استرلینگ با دلار همراه است. نام مستعار دیگری که برای این جفت ارز در نظر گرفته شده کابل یا (Cable) میباشد. دلیل این نامگذاری به کابل این است که در گذشتهها این نرخ را از طریق کابل منتقل میکردهاند. نوسان خرید و فروشی که در این جفت ارز وجود دارد بین ۲ تا ۴ پیپ است.
در این بین میتوان شاهد نوسانات بسیار متعدد و زیادی بود. در این میان مقام پنجم را میتوان از آنِ جفت ارز دلار استرالیا کرد و برای آن اسپردی به اندازه ۲.۵ الی ۴.۵ پیپ در نظر گرفت. همه ما میدانیم که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مواد خام در جهان استرالیا است به همین دلیل قیمت کالاهای این کشور میتواند تأثیر بسیار گستردهای بر روی جفت ارزها داشته باشد.
داراییهایی که از قدرت نقدشوندگی پایینی برخوردار هستند
همانطوری که داراییهایی باقدرت نقدشوندگی بالا وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که در این میان داراییهایی با نقدشوندگی پایین نیز وجود دارد. برخلاف تصورات ذهنی شما باید بگوییم که املاک و زمینهای اجاری در بین داراییهایی با نقدشوندگی پایین قرار دارند.
به هنگام فروش املاک عوامل بسیار متعددی همچون مکان آن ملک، سیستم نقل و انتقال مسکن، شغلهای عمومی، خدمات رفاهی، همسایههای آن اطراف و… تأثیرگذار هستند. در وضعیت اقتصادی جامعه امروزی فقط املاکی با سرعت نور به فروش میرسند که قیمت آن پایینتر از قیمتی باشد که در بازار مرسوم است. از آنجایی که فروش یک ملک و زمین ممکن است هفتهها یا حتی ماهها طول بکشد، صبور بودن و وقت گذاشتن از مهمترین ویژگیهایی است که یک فروشنده باید داشته باشد.
در این میان باید بگوییم که فروش ملکهای گرانتر و بزرگتر به مراتب سختتر هست؛ بنابراین میتوان گفت نقدشوندگی آن ملک پایینتر است. آپارتمانهای کوچک که نوعی ملک اقتصادی به شمار میروند ممکن است به دلیل تقاضای آنها بالا برود و جزو داراییهایی با نقدشوندگی بالا قرار گیرند. کسبوکار را میتوان جز یکی از داراییهایی که قدرت نقدشوندگی پایینی دارند به شمار آورد.
در واقع اینکه بتوان افرادی را پیدا کرد که آنچه ما میفروشیم را بخرند کمی دشوار است. بهخصوص اگر انتظار داشته باشیم همان مقدار پولی را بدهند که ما انتظار داریم که وضعیت سختتر میشود.
انجام معاملات میتواند بسیار سودده و پر درآمد باشد اما به شرط اینکه قوانین مربوط به نقدینگی را بدانید و مطابق آنها گام بردارید. اگر شما هم دوست دارید معاملهای کارآمد داشته باشید باید اصل نقد شوندگی در فارکس را به خاطر بسپارید.
همانطوری که در دل محتوا به آن اشاره شد نقد شوندگی در روزهای تعطیل و در بازارهای ضعیف میتواند سبب بروز نوسانهای ناگهانی و یکباره قیمتها در یک جفت ارز شود. به عنوان مثال اگر یک موسسه مالی مهم و بزرگ همانند بانکها یک سفارش بزرگ دریافت کنند قطعاً ارائه آن سفارش سبب تغییرات قابل توجهی در بازار با نقدشوندگی پایین خواهد شد.
در این مقاله متوجه شدید که به هیچ عنوان نمیتوان از اهمیت نقد شوندگی در بازار فارکس چشمپوشی کرد. در اکثر مواقع بروکرهایی که نقش بازارگردان را ایفا میکنند و نقدشوندگی در فارکس را تأمین میکنند تضاد منافعی با مشتریان خود دارند. دلیل این امر این است که دو کفه ترازو در جلوی دیدگان آنها قرار گرفته که در یک کفه موقعیتهای معاملاتی مشتریان آنها قرار دارد و در کفه دیگر ترازو با زیان کردن مشتریان خود روبه رو شدهاند. بروکرها باید تصمیم بگیرند و یک کفه ترازو را انتخاب کنند.
علت عدم آمادگی بازارها برای آغاز فروش اوراق قرضه توسط بانک انگلیس
تقریباً تردیدی وجود ندارد که بانک انگلیس در نشست خود در پنجم ماه می، نرخ بهره را مجدداً افزایش خواهد داد و آن را به 1 % خواهد رساند. سیاستگذاران بر این باور هستند که این سطح میتواند سطح مناسبی برای فروش فعالانه اوراق قرضه دولتی به بازار باشد. بانک انگلیس قصد دارد که با این کار، به فرایند کاهش ترازنامه سرعت ببخشد.
بانک انگلیس یکی از نخستین بانکهای مرکزی جهان است که فرایند انقباض کمی را در سال جاری میلادی آغاز کرد و به سیاست سرمایهگذاری مجدد عواید حاصل از سررسید اوراق قرضه پایان داد.
طرح و ابتکاری که بانک انگلیس در پیش گرفته، کاملاً مشخص و معلوم است؛ کاهش ترازنامه بدون فروش فعال اوراق قرضه، خیلی آهسته انجام میشود. البته شرایط مالی فعلی نشان میدهد که در حال حاضر، وضعیت مناسبی برای فروش اوراق قرضه توسط بانک انگلیس وجود ندارد. برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که بانک انگلیس صبر نمیکند و بهزودی جزئیاتی از شیوه اقدام خود در این زمینه را منتشر خواهد کرد.
بدون فروش فعال اوراق قرضه، کاهش ترازنامه بانک انگلیس به کندی انجام میشود
آیا بازارها برای فروش اوراق قرضه آماده هستند؟
بهتازگی مقامات بانک انگلیس تأکید کردند که سطح نرخ بهره 1 %، یک عامل خودکار برای فروش اوراق قرضه نیست. هنوز چیزی در مورد اجرای این طرح مشخص نیست. در هر حال بانک مرکزی برای شروع طرح موردبحث باید تغییر موضع دهد و از یک بازیگر آرامکننده نوسانات بازار به بازیگری که خود عاملی برای تشدید نوسانات است؛ تبدیل شود.
البته این موقعیت، برای هیچ بانک مرکزی مناسب نیست و بههمین خاطر در حال حاضر شرایط مناسبی برای فروش اوراق قرضه توسط بانک انگلیس وجود ندارد. بانک انگلیس بر این باور است که تأثیر خرید داراییها روی بازار، بسته به شرایط آن متفاوت است. با فرض درست بودن این منطق، میتوان یک سری بازه زمانی را شناسایی کرد که در آنها تأثیر این کار روی بازار، محدودتر از سایر مواقع است.
در اینجا روی دو معیار تمرکز میکنیم. اول اسپرد خرید-فروش، راه بسیار خوبی برای ارزیابی تمایل معاملهگران به فراهم کردن نقدینگی در یک قیمت مشخص است. برخی از پلتفرمهای معاملاتی، تعهداتی مبنی بر ارائه قیمت به معاملهگران در خارج از دورههای نوسان بالا دارند و در این مواقع، اسپرد خرید-فروش برای آنها کیفیت بازگشت به میانگین را دارد. از سوی دیگر، این یکی از نقاط ضعف آنهاست. یک اسپرد خرید-فروش محدود، خصوصاً اگر از قوانین یک پلتفرم معاملاتی باشد، نشان نمیدهد که در یک قیمت مشخص چقدر نقدینگی وجود دارد.
اسپرد بالای خرید-فروش نشان میدهد که نقدشوندگی اوراق قرضه از سال گذشته کاهش یافته است
بههمین دلیل است که ما بررسی نوسانات بازار را مفیدتر میدانیم. ایده آن است که اسپرد خرید-فروش، غرامتی برای جبران زیان معاملهگران در اثر نوسانات بازار است. هرچه نوسانات بیشتر باشد، معاملهگران برای ورود به موقعیتهای جدید به غرامت بیشتری نیاز دارند و در نتیجه نقدشوندگی هم کمتر میشود. این موضوع میتواند به شناسایی دورههای زمانی که در آنها نقدشوندگی بازار کمتر میشود، کمک کند و باعث میشود که اسپرد خرید-فروش بازگشت به میانگین از بین برود.
خیلی ساده میشود نتیجه گرفت که اکنون زمان مناسبی برای فروش اوراق قرضه از سوی بانک انگلیس نیست. مسلماً اسپرد خرید-فروش اوراق قرضه 10 ساله، به سطح پایه برگشته است ولی اوراق قرضه با سررسیدهای طولانیتر حدود شش ماه است که بالاتر از سطح میانگین باقی مانده است. حتی اگر اندازه جهش اسپردها، خیلی کمتر از ماه مارس 2020 باشد.
سوآپشنهای پوند انگلیس نشان میدهد بازارها انتظار نوسانات بیشتر و بادوامتری دارند
در صورتی که بازارها تحتفشار قرار بگیرند، بانک انگلیس باید مکانیزمی برای توقف فروش اوراق قرضه طراحی کند.
بهطور خلاصه، انتظار داریم که بانک انگلیس در هفته آتی، سیاست انقباضی خود را حفظ کند و زمانبندی قطعی و مشخصی برای شروع فروش اوراق قرضه ارائه ندهد. با فرض بهبود شرایط بازار، این احتمال وجود دارد که بانک انگلیس در 9 تا 12 ماه آتی، فروش اوراق قرضه را شروع کند. انتظار میرود که در نشست ماه می بانک انگلیس، جزئیات بیشتری در مورد این سیاست جدید مطرح شود.
سوالی که ممکن است برای برخی وجود داشته باشد این است که اگر بانک انگلیس طرح فروش اوراق قرضه را آغاز کند و بازارها وارد نوسانات جدیدتری شوند، چه اتفاقی میفتد؟ اندرو بیلی، رئیس بانک انگلیس، نقدشوندگی و نوسانات بازار چندی پیش اظهار داشت که انقباض کمی را در شرایط بیثباتی مالی انجام نخواهد داد.
بانک انگلیس همچنان تمایل دارد که این برنامه را در دستور کار خود نگه دارد. البته سیاستگذاران مایل هستند که در شرایط کنونی این برنامه اجرایی نشود. بن برادبنت معاون رئیس بانک انگلیس، اخیراً اظهار داشت که حتی اگر نرخ بهره در آینده کاهش یابد، سیاست انقباضی ادامه خواهد داشت. البته چنین کاری نیاز به ظرافت بالایی دارد. ممکن است بانک انگلیس به این نتیجه برسد که بهنوعی آستانه (صریح یا ضمنی) نیاز دارد تا اگر بازار تحتفشار قرار گرفت، فروش اوراق قرضه را متوقف کند. بانک مرکزی موردبحث میتواند این کار را بر اساس اسپرد خرید-فروش و معیارهای نوسان ضمنی که قبلاً در مورد آنها بحث شد، انجام دهد.
سوال دیگری که مطرح میشود که تا چقدر اوراق قرضه به بازار فروخته شود؟ فروش 25 میلیارد پوند اوراق قرضه در هر سال، اثری مشابه افزایش 0.125 تا 0.25 درصدی نرخ بهره دارد. ممکن است ماهانه 2 تا 3 میلیارد پوند اوراق قرضه به فروش برسد. البته بانک انگلیس تاکنون رسماً عدد و رقمی را اعلام نکرده است.
دیدگاه شما