این مواد غذایی اشتها را کاهش میدهند
این احتمال وجود دارد که فروشگاه هفتگی شما مملو از مواد غذایی بسته بندی شدهای باشد که وعده میدهد غذای داخل آن طعم عالی خواهد داشت، تازه میماند و برای شما مفید خواهد بود. هم چنین، ممکن است برخی از محصولات را پیدا کنید که به شما میگویند برای مدت طولانیتری سیرتان میکنند. با این وجود، آیا واقعا ممکن است یک ماده غذایی اشتهای ما را سرکوب کند؟ به گزارش فرارو، "گری فراست" سرپرست مرکز تغذیه و غذای امپریال میگوید:"در حالی که نتایج برخی پژوهشها نشان میدهند که صرف برخی مواد غذایی و قابل خوردن مانند فلفل تند و زنجبیل باعث میشود پس از مصرف آن کمتر احساس گرسنگی کنیم این مطالعات اغلب از مقادیر زیادی غذا استفاده میکنند و اثرات آن را روی حیوانات مورد آزمایش قرار میدهند. در نتیجه، تاثیر آن بر روی انسان چندان مورد بررسی قرار نگرفته است.
با این وجود، مطالعهای صورت گرفته به خواص سرکوب کننده اشتها کپسایسین در فلفل چیلی (ماده فعالی که به فلفلها حرارت میدهد) با استفاده از مقادیری که بیشتر شبیه یک رژیم غذایی درک بیشتر ارزش بازار معمولی انسان بوده پرداخته است. "مری جان لودی" دانشیار غذا و تغذیه در دانشگاه ایالتی بولینگ گرین در اوهایو آزمایش را ابتدا در خانه انجام داد و فلفل را به وعدههای غذایی خود اضافه کرد. سپس ۲۵ نفر را شش بار به آزمایشگاه خود دعوت کرد و به آنان کاسه سوپ گوجه فرنگی داد. بعد از خوردن سوپ، آنان چهار ساعت و نیم در آزمایشگاه ماندند تا اشتها و انرژی مصرفی شان به طور مرتب اندازه گیری شود. سپس یک وعده غذایی دیگر به آنان داده شد و گفته شد هر چقدر که میخواهند بخورند.
هنگامی که شرکت کنندگان در آزمایش سوپ حاوی ۱ گرم فلفل را مصرف کردند در چهار ساعت و نیم پس از آن ۱۰ کالری اضافی سوزاندند. شرکت کنندگانی که معمولا تنها یک بار در ماه فلفل میخوردند گزارش کردند که بعد از آن به غذا فکر میکردند و در مقایسه با افرادی که معمولاً سه بار در هفته یا بیشتر فلفل میخوردند در وعده دوم ۷۰ کالری کمتر دریافت کردند. لودی همان آزمایش را با فلفل قرمز در یک کپسول به جای سوپ انجام داد، اما افزایش چربی سوزی تنها پس از خوردن سوپ گوجه فرنگی حاوی فلفل مشاهده شد.
با این وجود، سوزاندن ۱۰ کالری اضافی پس از یک وعده غذایی تند بسیار کم است و هیچ اثر طولانی مدتی نخواهد داشت. فراست خاطر نشان میسازد که مطالعاتی مانند این اثرات کوتاه مدت بر اشتها را نشان میدهد و تاکنون نتوانسته هیچ اثر طولانی مدتی را نشان دهد. در انطباق با نتیجه این مطالعه بررسی ۳۲ پژوهش دیگر نشان داد که فلفل قرمز و هم چنین چای سبز به طور مداوم اشتها را سرکوب نمیکنند.
یکی دیگر از مواد اصلی در رژیم غذایی مان که ادعا شده ما را کمتر گرسنه میکند قهوه است. "متیو شوبرت" استادیار دپارتمان حرکت شناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا با ارزیابی پژوهشهایی که تاکنون در این باره صورت گرفته قصد داشت متوجه شود که آیا چیزی در قهوه وجود دارد که اشتهای ما را سرکوب میکند یا خیر.
برخی مطالعات نشان دادند که نوشیدن قهوه باعث تسریع سرعت تخلیه معده میشود یعنی زمانی که به طول انجامد تا یک وعده غذایی از معده به روده کوچک حرکت کند و با افزایش گرسنگی همراه است. با این وجود، نتیجه هیچ مطالعهای نشان نداد که اتفاق خاصی از نظر فیزیولوژیکی رخ داده که بتواند اشتها را کاهش دهد.
شوبرت میافزاید:" حتی اگر تحقیقات آینده راهی را کشف کند که قهوه اشتهای ما را سرکوب میکند احتمالا تنها به میزان ۱۰۰ یا ۲۰۰ کالری کمتر در روز خواهد بود که چندان قابل توجه نیست".
هم چنین، پژوهشگران به بررسی درشت مغذیها و چگونگی تاثیر آن بر اشتهای ما پرداخته اند. به گفته فراست فیبر باعث میشود ما برای مدت بیشتری احساس سیری کنیم و برخی از مطالعات جمعیتی نشان میدهند که با خوردن فیبر بیشتر روند افزایش وزن کاهش مییابد، اما این نتیجه تنها زمانی میسر شده که مقادیر بسیار زیادی فیبر مصرف شده است.
توصیه میشود روزانه ۳۰ گرم فیبر مصرف کنیم، اما اکثر بریتانیایی حدود ۱۵ گرم فیبر در طول روز مصرف میکنند. اگر این میزان به ۳۰ گرم افزایش یابد بر اشتها تاثیرگذار است، اما پس از مدتی تاثیر آن را از بین میرود.
مشخص شده که خوردن پروتئین بیشتر باعث کاهش اشتها میشود، اما این تنها در یک آزمایش بسیار کوچک مشاهده شد. پژوهشهای زیادی انجام شده تا این موضوع درک شود که کدام یک از درشت مغذیها باعث میشوند احساس سیری بیش تری داشته باشید. با این وجود، پاسخ روشنی در این باره به دست نیامده است. یافتهها نشان میدهند که پروتئین احتمالا شما را سیر میکند، اما علائم آن چندان واضح نیست و معمولا تاثیرات آن بسیار اندک است و مقایسه آن بین انواع مختلف درشت مغذیها دشوار است.
بهتر است به جای این که به دنبال غذاهای خاص برای کاهش اشتهای خود باشیم باید مطمئن شویم که به اندازه کافی آب مینوشیم، زیرا این امر برای مدت کوتاهی اشتهای ما را متوقف میکند.
نتایج پژوهشها نشان دادهاند افرادی که پیش از غذا دو لیوان آب مینوشند در نهایت کمتر غذا میخورند. با این وجود، هر تغییری در اشتهای ما در سطح فیزیولوژیکی کوچک و کوتاه مدت خواهد بود، زیرا منطقی نیست که ماده غذاییای وجود داشته باشد که ما را به سوی کمتر خوردن سوق دهد.
فراست میگوید:"در سالیان اخیر است که در جوامع غربی ما غذای اضافی میخوریم. در طول تکامل بشر ما انسانها با غذای بسیار کمی زندگی میکردیم".
یکی دیگر از دلایلی که هیچ غذا یا نوشیدنیای نمیتواند اشتهای ما را در درازمدت سرکوب کند این است که بدن ما به گونهای طراحی شده که وزن تقریبا ثابتی را حفظ کند. بدن سازوکارهایی دارد که به طرز بدی از وزن دفاع میکند. از دیدگاه تکاملی، بزرگترین خطر برای بشریت گرسنگی بود نه تنها به این دلیل که شما را میکشد بلکه بدان خاطر که درک بیشتر ارزش بازار بدن را ضعیف میکند و شما را در برابر بیماریهای عفونی آسیب پذیرتر میسازد.
سیستمی که بدن برای تنظیم میزان مصرف استفاده میکند یکی از پیچیدهترین سیستمهای بدن است. اگر بدن را به مثابه یک ماشین بزرگ قلمداد کنید که تمام اجرای مختلف باید از بیرون وارد آن شود باید آب، درشت مغذیها و ریزمغذیهای کافی دریافت کنید علاوه بر این که بدانید چه چیزی را نباید بخورید.
چندین ماده مغذی وجود دارند که در صورت کمبود آن اشتهای ما تحریک میشود. این یک سیستم کامل است که شما باید دائما حلقه بزنید و دوباره بسازید. چگونه کسی باید بداند که به چه چیزی نیاز دارد و در کدام غذاها وجود دارد؟ سیستمهای مهم بسیار قدرتمندی وجود دارند که اشتها را تحریک میکنند. بنابراین، بهترین راه برای مدیریت اشتها داشتن یک رژیم غذایی متعادل است تا در نتیجه آن بدن برای جبران کمبودها به سوی خوردن بیشتر سوق داده نشود.
آن چه تاکنون درباره آن کمتر میدانیم آن است که چگونه اشتهای ما میتواند از نظر روانی تحت تاثیر قرار گیرد موضوعی که برای چندین دهه مورد توجه پژوهشگران بوده است. مقالهای منتشر شده در سال ۱۹۸۷ میلادی توضیح داد که دیدن و بوئیدن غذا سیگنالهایی را به بدن ارسال میکند تا برای هضم آن آماده شود. در این مقاله آمده بود که غذا زمانی بیشترین تاثیر را بر اشتها خواهد داشت که انتظار داشته باشیم ما را سیر کند. گرسنگی توسط باورها، انتظارات و حافظه به وجود میآید که عمدتا این که چه چیزی خورده اید را به خوبی به خاطر میآورید. نتیجه یک مطالعه نشان داد که برچسب زدن به یک وعده غذایی به عنوان "سنگین" در مقایسه با زمانی که همان وعده غذایی دارای برچسب "سبک" است بر ما تاثیر میگذارد که کمتر غذا بخوریم.
فروشگاه نزدیک محل زندگی تان ممکن است حاوی مواد غذاییای باشد که وعده سیری طولانی تری به شما میدهد، اما به نظر میرسد تنها یک راه برای کار با فرآیندهای تکاملی بدن تان وجود دارد: یک رژیم غذایی متعادل سرشار از تمام مواد مغذی و آب مورد نیاز خود را بخورید.
در حالی که نمیتوانید طبیعت را فریب دهید و برای مدت زمانی طولانی گرسنگی را از بین ببرید میتوانید سعی کنید از هوس کردن کالری اضافی مورد نیاز برای جبران کمبود مواد مغذی خودداری ورزید. /فرارو
بازدهی کدام سهام بورسی در شهریور بیشتر بوده است؟
شاخص بورس تهران در شهریور ماه 1401 کاهش داشت اما نمادهایی در این میان با بازدهی بالایی ماه ششم سال را به اتمام رساندند. در بین این نماد ها بیشترین رشد را گشان با 55 درصد رشد قیمت داشته است. نماد زمگسا نیز از گروه زراعت با بازدهی بیش از 48 درصد رتبه دوم بازدهی شهریور ماه را دارد.
به گزارش اکوایران، بازار سهام تهران در ششمین ماه سال 1401 در مسیر نزولی قرار گرفت. تا روز 5 شهریور ماه هنوز اثری از حمایت های خبر های برجامی در بازار دیده می شد اما با برخورد شاخص کل بورس تهران با سقف یک میلیون و 450 هزار واحدی و کاهش امید فعالان بازار سرمایه نسبت به نهایی شدن مذاکرات روندی نزولی در بازار ایجاد شد که تا پایان شهریور 1401 تغییر نیافته است. بورس تهران در این ماه با رکود در معاملات روزانه نیز مواجه بود و تنها خبر هایی در صنایع مختلف مثل خبر تغییر نرخ انرژی و صدور مجوز صادرات زغال سنگ توانست تأثیر مثبت اندکی در صنایع ایجاد کند. حمایت دیگری که در تعدادی از روز های بازار به چشم می خورد از دو دستگی صنایع سبک و سنگین نشأت می گرفت. صنایع سبک بازار در دو هفته ابتدایی شهریور ماه از شرایط بهتری به نسبت صنایع سنگین بهره مند بودند. با تمام این تفاسیر نوسانات ماه ششم سال جاری را می توان اصلاحی در جهت رشد مرداد ماه دانست که از روند صعودی مرداد ماه بازار قوی تر بود و تراز شاخص کل را در انتهای شهریور از کف تاریخی سال جاری نیز پایین تر برد.
بیشترین بازدهی شهریور ماه
در بین نماد های بورس تهران در ششمین ماه سال، نماد گشان از صنعت هتل و رستوران با 55 درصد رشد قیمت جایگاه اول بازدهی ماهانه را کسب کرد. نماد زمگسا نیز از صنعت زراعت با 48 درصد افزایش قیمت توانست رشد صنعت سبک زراعت را در این ماه به نمایش بگزارد و دومین جایگاه بازدهی ماهانه را داشته باشد. نمادهای فمراد، سفاسی، حپترو و گدنا نیز با رشد قیمت 40 تا 45 درصدی بازدهی ماهانه قدرتمندی داشتند.
بیشترین بازدهی های شهریور ماه نشان داد که نمادهای سبک بورس تهران بازدهی بیشتری را به نسبت سایر نماد ها در این ماه داشته اند. با این وجود در دو هفته انتهایی ماه سهم هایی توانستند در رشد قیمت به نسبت سایر سهام ها پیش بگیرند که با جریان خوبی از پول حقیقی حمایت می شدند. با توجه به پیش بینی های تحلیلگران بازار سرمایه، تا زمانی که بازار در روند رکودی و نزولی قرار دارد احتمال دست یابی به بازدهی کوتاه مدت برای سهم هایی وجود دارد که جریان مشکوکی از پول حقیقی به آن ها وارد می شود و درصورتی که اهداف بلند مدت در نظر سرمایه گذاران قرار دارد بهتر است به دنبال سهم هایی باشند که از نظر ارزش بنیادی شرایط مناسبی دارند و ارزش سهام آن ها نیز در کف قیمتی قرار دارد.
ابزار مدیران در عبور از بحران
سرویس اقتصادی - فرقی نمیکند که یک سازمان کوچک است یا بزرگ. نحوه مدیریت بحران است که تاثیراتش بر سازمان را تعیین میکند. البته تاثیرات شخصی بحران بر افراد و رهبران سازمان نیز جای خود را دارند.
به گزارش سرویس اقتصادی برخط نیوز به نقل از فرارو - از سال ۲۰۲۰، رهبران سازمان ها ناچار به مدیریت تغییرات بزرگ و بحران هایی بوده اند که تاثیراتشان هنوز هم حس می شود، به ویژه در سازمان هایی که فاقد مدیریت بحران مناسبند. تحقیقات نشان داده که وضعیت سازمان در دوران پسابحران و تاثیرات آن تا حد زیادی به نحوه مدیریت بحران بستگی دارد. یک بحران چه تاثیری بر سازمان ها دارد؟ آیا ممکن است تاثیراتش بر یک سازمان زیاد و بر سازمان دیگری، کمتر باشد؟
به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از HBR، جواب مثبت است. یک زلزله به همه ساختمان ها و ساکنانشان به یک اندازه آسیب نمی زند. این در مورد سازمان ها نیز صدق می کند. فرقی نمی کند که یک سازمان کوچک است یا بزرگ.
نحوه مدیریت بحران است که تاثیراتش بر سازمان را تعیین می کند. البته تاثیرات شخصی بحران بر افراد و رهبران سازمان نیز جای خود را دارند. پاندمی کرونا که بحرانی در مقیاس جهانی بود، یکسری بحران های کوچک تر در سازمان ها در اقصی نقاط دنیا ایجاد کرد. بعضی ها دستپاچه شدند و به تقلا افتادند. بعضی دیگر، اما آن را با موفقیت پشت سر گذاشتند و «برگشت-پذیرتر» از قبل از توفان بیرون آمدند.
صنعت هواپیمایی یکی از صنایعی بود که در روز های اول کرونا به شدت ضربه دید. علتش این بود که تعداد سفر ها به حداقل رسید. اغلب شرکت های هواپیمایی کماکان با پیامد های کرونا درگیرند. بعضی ها موفق تر از بقیه اند. مثلا هواپیمایی دلتا به خاطر مدیریت صحیح بحران همواره مورد تحسین بوده که به گفته خودشان، آن را مدیون استراتژی مبتنی بر همدلی و پایبندی به ارزش هایشان هستند. دلتا تحت نظارت مدیرعاملش، «ادباستین»، اقدام به اعمال پروتکل های ایمنی برای مسافران کردند.
سال ۲۰۲۰، آن ها غول خدمات درمانی و تحقیقات پزشکی «مایو» را استخدام کردند تا آموزش های لازم در رابطه با پروتکل های بهداشتی و پاکسازی و تهویه مرتبط با ویروس و فاصله گذاری در داخل هواپیما را در اختیار این هواپیمایی بگذارند. باستین به این بسنده نکرد و در سال ۲۰۲۱ تصمیم گرفت «هنری تینگ» متخصص قلب همین کلینیک را به عنوان «مدیر ارشد سلامت» استخدام کند.
تینگ که پزشکی شناخته شده است، مدیریت مقررات مربوط به سلامت خدمه و مسافران را بر عهده گرفت. یکی از درک بیشتر ارزش بازار مقررات تحت نظارت او، پایان دادن به قانون ماسک اجباری، همزمان با روند نزولی کروناست. دیگری، ارائه خدمات سلامت روان و مشاوره به کارکنانی است که در این دو سال، دچار فرسودگی شده اند. دلتا در سه سال اخیر، همواره مورد تحسین چهره های آکادمیک و رسانه ها بوده چرا که توانسته توفان کرونا را با تیزبینی مدیریت کند. مدیرعامل این شرکت نیز نمونه بارز رهبری قدرتمند در بحران است.
البته دلتا تنها شرکتی نیست که بابت برنامه های دوران کرونا مورد ستایش بوده. «آدام سیلور» از مدیران لیگ اتحادیه بسکتبال آمریکا، NBA در سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت بازی های فصل را به تعلیق درآورد. این تصمیم که او را به سوژه خبر ها تبدیل کرد، کاهش ۱۹۰ میلیون دلاری درآمد NBA را به دنبال داشت.
او، اما با اجرای طرح «حباب» یا قرنطینه در منطقه ممنوعه دیزنی، از گسترش ویروس میان بازیکنان و هواداران جلوگیری کرد. سیلور نیز نمونه ای است که نشان می دهد رهبری خوب در بحران به چه شکل است.
وجه اشتراک آدام سیلور و اد باستین چیست؟ کدام جنبه از رهبری آن ها کمک کرده که سازمان را برای مقابله با بحران آماده کنند، خسارات و آسیب ها را مهار کنند، شرکت را به سوی احیا سوق دهند و پس از عبور از شوک ها، برگشت پذیر شوند؟ وقتی بحران اتفاق افتاد، سیلور و باستین دست به یک اقدام ساده و در عین حال قدرتمند زدند:
آن ها برای دریافت مشاوره سراغ «دیگران» رفتند و سپس بر اساس توصیه های آنها، اقدامات لازم را انجام دادند. نه فقط از یک نفر، بلکه از تعداد زیادی از افراد. انسان ها آنقدری مجهز نیستند که بتوانند به تنهایی تصمیم منطقی بگیرند. وقتی یک اتفاق غیرمنتظره و ویرانگر مثل کرونا رخ می دهد، توانایی تصمیم گیری منطقی حتی کمتر هم می شود.
هر کدام از ما برای فکر کردن، روش های خاصی داریم. سوگیری ها و احساسات آنی که در رفتار های ما ریشه دوانده اند، اجازه نمی دهند تمامی ابعاد یک بحران را ببینیم، تغییرپذیری و بی ثباتی اش را درک کنیم، تمام احتمالات، اعم از فرصت ها و ریسک ها را در نظر بگیریم و در مورد بهترین اقدام، تصمیم گیری کنیم. ما عادت داریم تهدید ها را دست کم یا کلا نادیده بگیریم.
معمولا می گوییم «فلان اتفاق تا حالا برای من نیفتاده یا اگر بیفتد، آنقدر ها هم بد نیست» و وقتی اتفاق می افتد، معمولا به یک برنامه یا راه حل، گیر می دهیم و همانجا لنگر می اندازیم، حتی اگر بحران تغییر مسیر دهد. ما همچنان به یک مسیر ادامه می دهیم و مدت ها در آن می مانیم حتی وقتی که دیگر جواب نمی دهد، فقط به خاطر هزینه هایی که در آن مسیر کرده ایم. با خودمان می گوییم: «این همه راه آمده ایم، دیگر برای تغییر مسیر دیر است».
اتاق پژواک
موضوع بعدی، اتاق پژواک است. ما چه بدانیم چه ندانیم، به سمت افراد و اطلاعاتی گرایش پیدا می کنیم که طرز تفکر و اعتقادات فعلی ما را تایید می کنند. ما به افراد و ایده هایی کشش داریم که با جهان بینی ما هماهنگند یا نهایتا آن را شکل می دهند. دوران پاندمی، شکاف ها و گسل های نگران کننده ای را در آمریکا و سایر نقاط دنیا آشکار کرد.
دوقطبی های فزاینده سیاسی، نا آرامی های اجتماعی و تفرقه افکنی ها، همه و همه مهر تاییدی بر سوگیری های گسترده هستند؛ تقویت یکسری عقاید در گروه های اقتصادی-اجتماعی و مرزهای نژادی که بحران «دوقطبی» را پدید می آورد. خروج از اتاق پژواک و جلوگیری از پیش فرض و تعصب، نه آسان است و نه غریزی. اما در بحران ها یک ضرورت است، چون پیش بینی و درک ابعاد بحران سخت است.
یک بحران معمولا بر اساس قوانین و ساختار های فعلی شما عمل نمی کند. بحران ها سرکش و مستقلند و به شکل هایی تکامل و گسترش می یابند و ما را احاطه می کنند که حتی تصورش را هم نمی کردیم. به همین علت، وقتی بحرانی رخ می دهد، همزمان با تحولات در شرایط پیرامون ما و سازمان، رهبری شرایط نیز برگشت پذیر، منعطف، چابک، پویا و عاری از سوگیری باشد.
دریافت نظرات در بحران
یک رهبر خوب می داند که این کار به تنهایی ممکن نیست. یک تیم لازم است تا اطلاعات لازم برای تعیین چشم انداز را ارائه کنند، استراتژی طراحی کنند و آن را به شکلی موفقیت آمیز به اجرا درآورند. یک رهبر سازمانی خوب در بحران می داند که وقتی جاده ناهموار می شود، به یک تیم نیاز دارد. علاوه بر این، باید از تیم بخواهید که درباره شرایط موجود، تا جایی که ممکن است نظرات مختلف ارائه دهند.
دریافت نظر یک مهارت حیاتی در مدیریت بحران است. هرچه چشم هایی که بحران را مشاهده می کنند بیشتر باشد، هرچه دیدگاه ها بیشتر باشد، احتمال آن که در تفکرات خود گیر کنید یا به یک راه حل یا برنامه بچسبید کمتر است و همزمان با توسعه بحران، هر چه تعداد افرادی که از آن ها مشاوره می گیرید بیشتر باشد، تغییر مسیر و تطبیق به اقتضای شرایط، بیشتر خواهد شد.
ژانویه ۲۰۲۲، اد باستین در گفت وگویی با مجله کسب و کار هاروارد گفت: «ما همیشه از کلی آدم اطلاعات می گیریم. من فقط از یک ایمیل ساده استفاده می کنم و همه این را می دانند. هر روز هزاران ایمیل دریافت می کنم، تعبیر های مختلف از اتفاقی که افتاده یا مشکلی که پیش آمده یا چیزی که خیلی خوب پیش رفته. یک نکته مهم: لطفا از کارمندی که ایده یا فرصتی را به شما ارائه کرده تشکر کنید».
او در ادامه می گوید: «من دوست دارم اطمینان حاصل کنم که در دسترس همه کسانی هستم که ایده های خوب دارند». دریافت نظر، به مهارت یادگیری نیز نیازمند است. «راز بروئر»، مدیرعامل «وال گرین بوتز الاینس» در مصاحبه ای با همین مجله درباره اهمیت یادگیری از دیگران صحبت کرده، به خصوص وقتی همزمان با یک بحران، وارد یک نقش یا سازمان جدید می شویم.
او می گوید: «هر وقت یک نقش یا سمت جدید می گیرم، تبدیل می شوم به دانش آموزی که دارد درباره آن کسب و کار، چیز های جدید یاد می گیرد. با افراد دیدار می کنم، به جای این که از ابتدا، خودم را در جایگاه رهبری بگذارم، خودم را در جایگاه یادگیری قرار می دهم. انتخاب می کنم که یاد بگیرم و مشتاقانه، پذیرای فرصت های پیش رو باشم».
بروئر می گوید یادگیری یعنی گوش دادن. یعنی گوش دادن هدفمند. او در این باره می گوید: «من هیچ وقت به عنوان یک رهبر، در حالی که موبایل در دست دارم به واحد خرده فروشی نمی روم؛ هیچ وقت. یا موبایلم را در ماشینم می گذارم یا در جیبم. چون در آنجا باید سراپا گوش باشم. باید گوش دهم.
به نظرم این سطح ارتقا یافته رهبری سازمانی است، یعنی گوش دادن و اقدام و ایجاد این حس در افراد که در محیط های خلق شده توسط ما، سهم دارند». البته بسیاری از سازمان ها در سال ۲۰۲۰ عملکرد موفقی نداشتند.
بعضی از آن ها عملکرد بسیار ضعیفی داشتند، تقلا می کردند تا پابرجا بمانند یا به واسطه تصمیم گیری های نادرست، با بحران وجهه مواجه شده بودند. یکی از آنها، شرکت فرآوری گوشت «تایسون فودز» بود که در پی ناتوانی در محافظت از کارکنانش در موج اول کرونا، به سوژه اخبار تبدیل شد یا شرکت «کراس فیت» که توییت های نژادپرستانه مدیرعاملش در گیر و دار قتل جورج فلوید، باعث برکناری اش شد و شرکتش نهایتا با ضرر زیاد به فروش رفت. رهبری موثر در بحران می تواند تفاوت بسزایی در نتایج و چشم انداز سازمان در دوران پسابحران ایجاد کند.
به همین علت است که به عنوان یک رهبر سازمانی، باید تا جایی که ممکن است خود را در برابر مشکلات و تله های شناختی ایمن کنید چرا که آن ها امکان تصمیم گیری منطقی را کاهش می دهند، درک شما را محدود و توانایی تان در مشاهده تصویر بزرگ تر از آینده را تضعیف می کنند. اما سوال اینجاست که چطور همین حالا، پیش از آنکه بحران بعدی به شما و سازمانتان ضربه بزند از دیدگاه های دیگران به عنوان یک اهرم استفاده کنید؟ این سه سوال را از خود بپرسید:
۱. آیا در حال حاضر به صدا های طیف ها و منابع اطلاعاتی متنوع در تیم و سازمان یا حتی فراتر از مرز های آن دسترسی دارید؟
ابتدا به کلیت کسب و کار خود فکر کنید و از خود بپرسید که آیا به آنچه از سطوح پایین تا اتاق هیات مدیره اتفاق می افتد اشراف کامل دارید؟ آیا آن ها را به وضوح می بینید؟ نقاط کور را شناسایی کنید. اگر شکافی در کانال های ارتباطی وجود دارد که ممکن است بحران زیر خاکستر را شعله ور کند، آن را پیدا کنید. یکی از روش هایی که احتمالا کمکتان می کند، برنامه ریزی مبتنی بر سناریو با تیم است. هنگام وقوع بحران A یا B یا C، به دانش یا تخصص چه فرد یا افرادی نیاز دارید و آیا الان به او دسترسی دارید؟
۲. آیا همیشه ایده ها و بازخورد های اعضای تیم را در تصمیم گیری های خود لحاظ می کنید؟
در این باره با خودتان صادق باشید. تا چه حد پذیرای ایده های دیگران هستید؟ آیا همیشه دنبال یک مشاوره خاص هستید یا مایلید صدای طیف های مختلف را بشنوید؟ یکی از یافته های تحقیقات ما این است که رهبران موثر در بحران، می دانند چطور به افراد دارای تخصص رجوع کنند، چه در داخل سازمان و چه خارج از آن. به اد باستین و آدام سیلور فکر کنید و ببینید چطور برای مدیریت بحران و یافتن راه حل های پزشکی، به سراغ افرادی خارج از سازمان و حوزه کاری خود رفتند. از خود بپرسید: آیا من هم اگر جای آن ها بودم همین کار را می کردم؟
۳. برای شناسایی و استفاده از نظرات افراد ذی نفع، به چه سیستم ها و فرآیند هایی نیاز دارید؟
به ساختار ارتباطی سازمان خود دقت کنید و ببینید آیا واحد های منزوی در آن مشاهده می شود یا نه. آیا گردش دانش و اطلاعات، چندجانبه است؟
علاوه بر شنیدن صدای تیمی که مستقیما با شما در ارتباط هستند، چطور اطمینان حاصل می کنید که صدای سایرین را نیز شنیده شود؟
در عصر تکنولوژی که استفاده از ابزار هایی مثل زوم و تیمز گسترش یافته، تعداد جلسات در محل کار به اوج رسیده. از خود بپرسید که علاوه بر جلسات، چه مکانیزم های دیگری برای شناسایی ایده های خوب از طیف وسیعی از افراد وجود دارد؟ فراموش نکنید که بحران ها اجتناب ناپذیرند.
حتی همین حالا که داریم بحران کرونا را مدیریت می کنیم، ابر های جدیدی در حال تجمع و شکل گیری اند. ممکن است همین الان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلی در سازمانتان باشید. عملکرد شما در بحران بعدی، چه به شکل ناتوانی در مهار خسارات باشد یا شناسایی فرصت ها و افزایش برگشت پذیری، همه و همه به شیوه رهبری شما بستگی دارد.
اگر نتوانید از تمام اطلاعات موردنیازتان برای تعیین همه خسارات و دستاورد هایی که در بحران پنهانند، استفاده کنید، نتیجه چیزی نخواهد بود جز اینکه سازمان در تاریکی فرو خواهد رفت، آن هم درست زمانی که برای یافتن پایان تونل به نور نیاز دارید.
آشوب و تخریب اموال عمومی، گرانی و مشکلات اقتصادی را افزایش میدهد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران ضمن عرض تسلیت بابت درگذشت مرحومه "مهسا امینی" و دیگر جانباختگان حوادث اخیر نسبت به اعتراضات اخیر و تشنجآفرینی عدهای خاص در روزهای گذشته در تهران و شهرهای مختلف کشور واکنش نشان داد و طی تحلیلی در خصوص عواقب ناخوشایند اغتشاشات خیابانی هشدار داد و گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران که مطابق قانون اساسی بر پایۀ جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده است در پی پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 طی یک همهپرسی عمومی با رأی اکثریت مردم یعنی 98.2% آراء تثبیت شد و از ابتدای سال 58 اولین نظام «جمهوری اسلامی مردمنهاد» در ایران تشکیل و پایهریزی شد، لذا جهت شفافیت این مبحث و جمعبندی صحیح و قابل درک آن، لازم و ضروری میباشد ابتدا به نقش مهم مردم در شکلگیری و بقای نظام و حکومت ایران بهاختصار اشاره کنم.
وی افزود: از آن تاریخ به بعد (یعنی از سال 58 آغاز نظام «جمهوری اسلامی مردمنهاد») و با حضور قوی و قدرتمندِ مردم عزیزمان در صحنه سیاسی کشور، همهساله انتخابات پیدرپی و متعددی برگزار شده است و با آراء مستقیم همین مردم، نمایندگان مجلس، رؤسای جمهوری، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و اعضاء شورای شهر و روستا انتخاب شدهاند. جدای از اینکه این ملت تا امروز با رأی مستقیم خود تمامی مقاماتِ ارشدِ نظام را برگزیدهاند لکن باید یادآوری و تأکید نمایم که مردم همیشه با حضور خود در کف خیابانها و شرکت نمودن در راهپیماییهای سراسری، نظام برگزیده خود را پشتیبانی کرده و اجازۀ هیچ تعدی و تجاوزی به خاک ایران را به هیچکسی ندادهاند. این ملت طی 8 سال دفاع مقدس از جان و مال خود مایه گذاشته دشمن تا دندان مسلح و تحت حمایت قدرتهای بزرگ جهان را شکست دادند.
بهطورکلی، نظام اسلامی ایران به هر حمایتی که نیاز داشته است این مردم جانانه از آن حمایت کردهاند، به هر حضور پررنگی که احتیاج بوده است باز هم همین ملت در صحنه حاضر شدهاند، جهت ادارۀ کشور و یا مقابله با حوادث غیرمترقبه از جمله سیل و زلزله، طوفان و. و بازسازی خرابیها، هر کمبودی وجود داشته است مجدداً همین مردم شریف کمبودها را جبران کردهاند، فلذا حضور گسترده و همهجانبۀ مردم در صحنههای مختلف مبیّن و نشاندهندۀ این درک بیشتر ارزش بازار واقعیت است که نظام اسلامی ایران، نظامی است مردمنهاد و مردمسالار، پس مردم، ولینعمتان و سروران مسئولین و مقامات ایران هستند که احترامشان واجب و ضروری است.
علیپور اظهار داشت: اما همین ملتی که یار و یاور نظام بوده و ولینعمت و سروران مسئولین و مقامات کشورمان محسوب میشوند، متأسفانه تمام سختیها و فشارهای اقتصادی، کمبودها، گرانی و تنگی معیشت را نیز متحمل شدهاند و صورت خود را هم بعضاً با سیلی سرخ کردهاند!! الحق و الانصاف مردمی با این ویژگیها و با اینهمه صبر، متانت و مهربانی مستحق بهترین زندگی و رفاه، بالاترین امنیت، بهرهمند از شرایط معیشتی مناسب و نهایتاً مستحقِ داشتنِ اقتصاد، تولید و زندگی بهتری نسبت به وضع کنونیشان میباشند.
اما با این تفاصیل، غالباً شاهد این واقعیت تلخ هستیم که برخی از مسئولین و مقامات دولتی بهویژه طی 2 دهۀ گذشته از مردم غافل بودهاند و همین غفلتها، فشارهای زیادی را بر مردم وارد نموده است و آنان مردم را نسبت به آینده ناامید و بابت سختی معیشت و دیگر نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی ناراحت و مکدر کردهاند.
وی در ادامه با توجه به اعتراضات اخیر برخی در تهران و چند شهر دیگر اضافه کرد: پس از درگذشت مرحومه "مهسا امینی" شاهد برخی اعتراضات مسالمتآمیزی در روزهای اولیه از سوی برخی از هموطنان عزیزمان بودیم که برای همه قابل احترام و قابل درک بود و در همین راستا اینقدر این موضوع مهم و حساس بود که غالب مقامات ارشد نظام نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند و حتی جناب آقای رئیسی ریاست محترم جمهوری بهصورت تلفنی با خانواده مرحومه امینی صحبت کردند و ضمن ابراز تسلیت، دستور پیگیری موضوع را به مسئولین ذیربط صادر نمودند و متعاقباً ریاست محترم قوه قضائیه نیز دستورات ویژهای را به دادستانها دادند.
فلذا تا این مرحله، همه اعم از مسئولین و مردم از این رخداد تلخ بسیار متأسف و ناراحت شده پیام این اعتراضات را شنیدند و حتی خود را ملزم به همراهی با معترضین دانستند. تا اینجای کار مشکلی در بین نبود، اما از زمانی که عدهای خاص از فرصت پیشآمده سوءاستفاده کردند و با شورش و اغتشاش، جامعه را ناامن و اموال عمومی را تخریب کردند و پرچم ایران را به آتش کشیدند، خودبهخود امنیت ملی را به خطر انداخته با سر دادن شعارهای سیاسی و هنجارشکن، اپوزیسیون و کشورهای دشمن ایران را شاد کردند!! این عده سهواً و یا عمداً نهتنها امنیت ملی کشورمان را به خطر انداختند بلکه با تخریب اموال عمومی و با به آتش کشیدن پرچم ایران، دستاوردهای مردمِ معترض را نیز زیر سؤال بردند!!
سبزعلیپور تصریح کرد: اعتراض مدنی و آرام حق مردم میباشد اما متأسفانه باید اعتراف کنم که ما هنوز فرهنگ اعتراض را نیاموختهایم و آن را بلد نیستیم، زیرا هر تجمع مسالم آمیزی بهسرعت از شعارهای اولیه خود دور میشود و به خشونت میگراید.
وی تأکید کرد: شعارها و خرابکاریهاى عدهای خاص و جمعى از معترضین اصلاً شباهتى به اعتراضکنندگان به مشکلات ندارد و انحراف در صفوف اعتراضکنندگان کاملاً مشهود است!! و به همین دلیل متأسفانه شعارها و عملکرد معترضین رنگوبوى غریب و خطرناکى به خود گرفته است، فلذا مردم عزیزمان علیالخصوص جوانان باید هشیار باشند تا مبادا وارد بازى مبهمى شوند که خروج از آن دیگر در دست آنان نباشد زیرا با خشونت و بزن و بکش، هیچ سودی عاید کسی نمیشود و اگر کسی آتشی را روشن کند قطعاً تر و خشک را با هم میسوزاند که در این میان حتماً دست خودش نیز میسوزد.
در این راستا باید عرض کنم که اغتشاش و هرجومرج، هیجانات زودگذر، تخریب اموال عمومی نهتنها گرهی از مشکلات مردم باز نمیکند بلکه گرانی و مشکلات اقتصادی را بیشتر نیز میکند. ناامنی کشور، سریعاً ارزش ارزهای دیگر را بالا میبرد و ارزش پول ملی را کاهش میدهد، اجناس و کالاهای اساسی و مصرفی مردم توسط سودجویان و محتکرین بهقصد گرانفروشی احتکار میشود!! ناامنی، جرم و جنایت و معضلات اجتماعی روز به روز در جامعه بیشتر میگردد، سرمایه و سرمایهگذاران را هم فراری میدهد و دهها مورد از همین موارد منفی پیدرپی رخ میدهد که ذکر تک تک آنان از حوصلۀ بحث خارج میباشد.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران با اشاره و با تأکید مجدد بر اینکه مردم همیشه در صحنه ایران لایق بهترین خدمات و عالیترین معیشت هستند، گفت: مردم عزیزمان استحقاق هرگونه تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی، فرهنگی و اجتماعی را دارند و این باید در حافظه تمام مسئولین کشورمان باقی بماند که بواسطه حضور همین مردم است که مقامات ارشد و مسئولین کشوری در این مناصب قرار دارند و خدمت به مردم را باید در تمام مسیر، سرلوحه برنامههای خود قرار دهند و از امور جناحی و گروهی و هواهای نفسانی بپرهیزند. کشوری همچون ایران که روی ثروت بینظیر طبیعی و خدادادی خوابیده است دلیلی ندارد که کمبود و مشکلات اقتصادی داشته باشد و اگر مشکلی هم وجود دارد باید آن را در جای دیگری جستوجو کرد، البته مجدداً تأکید میکنم مردم هم اجازه ندهند عدهای معاند و اغتشاشگر با اعمال و رفتار و شعارهای خارج از عرف خود و با تخریب اموال عمومی و اموال مردم، با آتش زدن پرچم ایران و قرآن و مساجد و با ایجاد رعب و وحشت و حمله به نیروهای امدادی و انتظامی و. زمینه ناامنی و افزایش مشکلات و بیاعتمادی را بهوجود آورند و دست دولت را جهت اصلاحات، ایجاد تغیر و تحول، رفع مشکلات و کشورداری مطلوب و خدماترسانی قابل قبول نبندند.
سقوط اخیر، آخرین ریزش بیتکوین بود؟
به گزارش الفباخبر ، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو در جلسه کمیته بازار آزاد فدرال در ماه سپتامبر با توجه به مشکلات و رنج ناشی از تورم و اولویت در رفع آنها، با یک انتشار ساده اقتصادی و کنفرانس مطبوعاتی متعاقباً، بازار را وارد یک دوره وحشت ملایم با افزایش نرخها، افزایش نوسانات و فروش سهام با دنبال آن فروش بیتکوین کرد. شاخص S&P ۵۰۰ سطح حمایت بحرانی ۳۸۵۰ را از دست داد، بیتکوین به پایین ترین سطح مقطعی ۱۸.۱۰۰ دلار بازگشت و خزانه داری ۲ ساله به بیش از ۴.۱ درصد رسید.
بیشتر بخوانید:
کدام کشور با سقوط بیتکوین بدبخت شد؟
سقوط بیتکوین ادامه دارد؟
سقوط بیتکوین، صعود دوجکوین
حتی افزایش ۰.۷۵ درصدی واحد پایه نرخ بهره مورد انتظار برای چرخش بازارها کافی نبود، زیرا اطلاعات تکمیلی پیش بینیهای فدرال رزرو و سخنرانی پاول باعث نگرانی بیشتر در مورد داراییهای ریسکی شد. پاول بارها تکرار کرد که مشکلات اقتصادی بیشتری از جمله؛ از دست دادن مشاغل، کاهش بازار مسکن و غیره در نتیجه حل مشکل تورم در دسترس است. او به فقدان کاهش تورم در معیار مورد علاقه آنها "PCE" (هزینههای مصرفکننده) اشاره کرد و سخنان جنگ طلبانه جکسون هول خود را تکرار کرد و خاطرنشان کرد که اقدامات آنها تا زمانی که مشکلات حل نشوند، متوقف نخواهند شد.
در حال حاضر برای داراییهای پر خطر با وجود شرایطی برای افزایش فوری نرخ بهره در این هفته، احتمالاً بازار در ارزشگذاری قیمتها وارد ادامه روند نزولی برای سقوطی بیشتر خواهد شد. تز مجله Bitcoin Pro، به عنوان طرفداران طولانی مدت بیتکوین، این است که با توجه به شرایط مخالف اقتصاد کلان حاکم و قیمت در بازارهای جهانی ارز و اوراق قرضه، لحظه وحشت نهایی هنوز فرا نرسیده است. تحلیلگران مجله درک بیشتر ارزش بازار Bitcoin Pro، برای تغییر این موضع ذهنی باز و منعطف دارند و به عنوان تحلیلگران عینی بازار، آنچه را که در میبینند، گزارش میدهند.
بررسی دادههای On-Chain
اگرچه معیارهای چرخهای روی شبکه بلاکچین میتواند برای ارزیابی فرصتهای خرید (یا فروش) ارزش بلند مدت و رفتار اقتصادی بیتکوین مفید باشند، اما در چند ماه گذشته عملکرد کمتر برجسته شدهاند، زیرا احساس میشود، در مقایسه با شرایط مخالف کلان فعلی با قیمت کوتاه مدت ارتباط کمتری دارند.
وقتی در دادههای آنچین متمرکز میشویم، با نگاهی به تاریخچه چرخههای بازار بیتکوین، بلافاصله متوجه ثبات قیمت بیتکوین زیر قیمت واقعی خود (مبنای میانگین هزینه تمام شده هر واحد بیتکوین بر اساس آخرین حرکت آنها در زنجیره) میشوید. با توجه به ویژگیهای یک بازار خرسی در چرخههای قبلی، این بازار نزولی میتواند بیشتر از آنچه که بیشتر انتظار دارند، دوام بیاورد و مولفه مدت زمان روند نزولی دردناکتر از درصد کاهش است.
از آنجایی که یک دارنده معمولی بیتکوین احتمالاً الان در ضرر است، اکثر فروشندگان حاشیهای قبلاً داراییهای خود را فروختهاند. همچنین در حالی که احتمال نزولی بیشتر وجود دارد، شرکتکنندگان در بازار احساس میکنند که روند نزولی به شکل یک دوره زمانی طولانی مدت است، نه کاهش سریع قیمتها که مشخصه آن است و به معنی شروع یک بازار نزولی است. نرخ جفت ارز روزانه BTC/USD کاملاً در حاشیه تعیین میشود و با توجه به افزایش شرایط مخالف اقتصاد کلان، فروشندگان حاشیهای بر خریداران حاشیهای تسلط دارند و احتمالاً تا زمانی که تغییر مشخصی در شرایط نقدینگی رخ دهد، همچنان بر خریداران حاشیهای تسلط دارند.
قیمت بیتکوین برآورد شده بر اساس قیمت واقعی نشان میدهد که ما در قلمرو نزولی قرار داریم و هنوز جا برای ریزش بیشتر داریم.
برای کسانی که حال حاضر را به عنوان زمانی برای خرید بیتکوین ارزان برای دراز مدت میبینند، ارزش بازار تحقق یافته، نمودار اطمینان بخشی است که مبنای رشد لگاریتمی هزینه تولید بیتکوین را در طول زمان نشان میدهد. این نمودار در طول تاریخ بیتکوین، حداکثر ۲۴.۰۷ درصد از اوج چرخه خود کاهش یافته است و در حال حاضر تنها ۱۲.۷۱ درصد کاهش یافته است. این نموداری است که ما فکر میکنیم اکثر سرمایه گذاران غیر بیتکوینی آن را درک نمیکنند. حتی در حباب همه چیز سوداگرانه که بیتکوین بخشی از آن است، با وجود نوسانات شدید نرخ ارز روزانه، نمودار ارزش بازار تحقق یافته بیتکوین، همواره در حال افزایش یا کاهش است.
نمودار مبنای هزینه تولید یک بیتکوین در حال حاضر تنها ۱۲.۷۱٪ از زمان اوج قیمت بیتکوین کاهش یافته است. بنابراین طبق این نمودار و روندهای تاریخی آن، احتمال میرود که روند نزولی بیتکوین فعلاً ادامه دار باشد.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف الفبا خبر یا نویسنده به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش رمزارزها تلقی نمیشود. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.
دیدگاه شما