الگو های قیمتی


این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا می‌کند تا این که قله شانه دوم هم شکل می‌گیرد و الگو تکمیل می‌شود. حالا تحلیل‌گران تکنیکال از روی این اتفاقات می‌توانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!

شناخت ۵ تا از مهم‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی‌های قیمتی در تحلیل تکنیکال

بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهم‌ترین بخش‌های این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفه‌ای هم آموزش‌های خود را از آن آغاز کرده‌اند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و می‌خواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش به‌سزایی دارند، چراکه این الگوها به‌صورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار می‌شوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشته‌ی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار می‌شوند؟ از این قضیه چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟!

به‌صورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار می‌شود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمت‌ها شکل می‌گیرند و تحلیل‌گران از روی این الگوها به تحلیل‌های موردنظر خود دست می‌یابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل می‌گیرند و مسیر روند، مقاومت‌ها، حمایت‌ها و …. را برای ما مشخص می‌کنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهم‌ترین آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی چگونه شکل می‌گیرند؟

اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، می‌بینیم که در آن‌ها منحنی‌ها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفته‌اند. الگوها زمانی شکل می‌گیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل می‌کنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد می‌شود. در واقع، خط روند از اتصال سقف‌های قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آن‌ها مقاومت هم می‌گویند) یا کف‌های قیمتی (پایین‌ترین خطوط موجود در نمودارها که به آن‌ها حمایت هم گفته می‌شود) ایجاد می‌شوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل می‌گیرند که سقف‌ها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار می‌گیرند و با اتصال آن‌ها یک شیب صعودی ایجاد می‌شود.

حالا اگر قیمت‌ها هر بار کف پایین‌تری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته می‌شود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته می‌شوند، حالا به سراغ انواع الگوها می‌رویم.

چند نوع الگوی قیمتی داریم؟

به‌صورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعه‌های این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را می‌توان به صورت زیر بررسی کرد:

وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته می‌شوند. این الگوها نشان می‌دهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل می‌گیرد که در آن برخی‌ها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف می‌شود که نشان دهنده‌ی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول می‌شود و الگوهای بازگشتی ایجاد می‌شوند. این الگوهای وقتی ایجاد می‌شوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت می‌گیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی می‌توان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سه‌قلو» را نام برد.

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته می‌شود که یک وقفه‌ی موقت در روند کلی قیمت ایجاد می‌کنند. به‌صورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد می‌کنند که در آن‌ها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند می‌شود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه می‌دهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکل‌گیری این الگوها نمی‌توان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده می‌توان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.

الگوهای ادامه دهنده

نکته:

در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه می‌شود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه‌ دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!

۵ مورد از مهم‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهم‌ترین و قوی‌ترین الگوهای قیمتی را بررسی می‌کنیم که تحلیل‌گران در تحلیل‌های خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قوی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:

الگوی سر و شانه را می‌توان محبوب‌ترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل می‌شود که دومین قله‌ی آن به نسبت قله‌های کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قله‌های کوتاه‌تر کناری‌اش، شانه می‌گویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل می‌گیرد. حالا اگر همین شکل به واسطه‌ی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته می‌شود. از روی شکل این نمودار می‌توان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازه‌ی زمانی شکل‌گیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قله‌ی اول شانه شکل می‌گیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمی‌گردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قله‌ی سر را در الگو شکل می‌دهند.

این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا می‌کند تا این که قله شانه دوم هم شکل می‌گیرد و الگو تکمیل می‌شود. حالا تحلیل‌گران تکنیکال از روی این اتفاقات می‌توانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!

الگوی کف یا سقف دوقلو، همان‌طور که از نام آن هم پیداست، به دو قله‌ یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفته‌اند. این الگو در اغلب اوقات در سقف‌های دوقلو به شکل حرف «M» و در کف‌های دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده می‌شود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب می‌آید. این الگو نشان دهنده‌ی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهنده‌ی تلاش برای عبور از حمایت‌ها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکل‌گیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت،‌ به‌صورت نزولی یا صعودی تغییر جهت می‌دهد.

الگوی کف و سقف دوقلو

الگوی کف و سقف سه‌قلو زمانی ایجاد می‌شود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، به‌جای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانه‌ی بالقوه‌ای برای تغییر روند به حساب می‌آید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قوی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار می‌گیرد. این الگو همچنین نشان می‌دهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کرده‌اند و موفق نبوده‌اند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقف‌های دوقلو به کف و سقف‌های سه‌قلو تبدیل می‌شوند که مدت زمان بیشتری طول می‌کشد و می‌تواند برای تحلیل‌گران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.

الگوی کف و سقف سه قلو در تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده‌ی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده می‌شود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته می‌شود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آن‌گاه می‌تواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچم‌ها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل می‌گیرند. از این الگو زمانی استفاده می‌شود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبه‌رو‌ باشیم، در غیر این‌صورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمی‌شود.

الگوی پرچم

این الگو نشان دهنده‌ی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفه‌ی کوچک به وسیله‌ی کانال‌های مورب یا افقی دچار اصلاح می‌شود و سپس به روند قبلی خود ادامه می‌دهد.

الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سه‌‌قلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت می‌توان آن‌ها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب می‌آید که می‌تواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیل‌گران قرار دهد. این الگو همان‌طور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم می‌شود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمت‌ها به‌صورت مکرر تکرار شده‌اند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی می‌توان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدوده‌ی نوسانی این الگو نشان دهنده‌ی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجه‌ی آن می‌توان روند آینده‌ی بازار را پیش‌بینی کرد!

الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکالسخن نهایی

گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفه‌ای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژی‌ها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آن‌ها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجه‌گیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه می‌کنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار می‌روند؟

Article4

اگر می‌خواهید یک تحلیل‌گر حرفه‌ای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک می‌کنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیق‌تر شناسایی کنید. به طور کلی الگو‌های قیمتی به ۴ دسته از جمله الگو‌های کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی تقسیم می‌شوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.

مقدمه‌ای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

  • در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
  • طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شود.
  • هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب می‌شود.
  • از طرفی پس از یک الگوی ادامه‌دهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا می‌کند.
  • برخی از الگو‌های ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روند‌ها محسوب می‌شوند.
  • تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیش‌بینی حرکات آتی بازار می‌پردازند.

الگو‌های کلاسیک تکنیکال

یکی از روش‌های پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.

خطوط روند در تحلیل تکنیکال

  • از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
  • خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
  • این‌ها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوت‌های کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوت‌های سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
  • نحوه ترسیم خطوط روند می‌تواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم می‌نمایند و برخی از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.
  • در نمودارهای روزانه، تحلیل‌گران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.

انواع الگو‌های قیمتی

به طور کلی الگو‌های قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم می‌شوند.

1- الگو‌های ادامه دهنده:

الگوهای ادامه‌دهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روند‌ها شکل می‌گیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه می‌دهد.

2- الگو‌های برگشتی:

الگوهای برگشتی مشابه الگو‌های ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روند‌ها هستند. با شکل گیری این الگو‌ها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت می‌کند.

الگوهای ادامه دهنده

  • یک الگوی ادامه دهنده الگو های قیمتی را می‌توان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را می‌گیرند، یا زمانی که خرس‌ها در طول یک روند نزولی برای لحظه‌ای استراحت می‌کنند.
  • در زمان تشکیل الگو‌های قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامه‌دهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
  • به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
  • پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
  • تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می‌کنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
  • به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتاب‌تر خواهد بود.

متداول‌ترین الگو‌های ادامه دهنده

رایج‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده اینها هستند:

  • مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند.

  • پرچم: پرچم‌ها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شده‌اند.

  • کنج: کنج‌هایی که با دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.

  • مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.

الگو‌های قیمتی برگشتی

  • در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی می‌شود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
  • در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
  • به‌ واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود می‌آید که روند بعدی را تحت تأثیر خود می‌گذارد.

متداول‌ترین الگوهای برگشتی

در اینجا می‌خواهیم درباره رایج‌ترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)

شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.

دو قله (Double Tops & Bottoms)

سه قله (Triple Tops & Bottoms)

تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی

  • در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازار‌های مالی استفاده می‌شود.
  • این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
  • امواج را می‌توان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش می‌کنند از روند بازار سود ببرند را می‌توان سوار بر موج توصیف کرد.

آشنایی با تئوری امواج الیوت

  • این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
  • پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقه‌ای در شاخص‌های مختلف کرد.
  • این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیش‌بینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
  • از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خصوصی تبدیل شده است.
  • او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمی‌کنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
  • امواج الیوت را می‌توان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخص‌های تکنیکال، برای شناسایی فرصت‌های خاص مورد استفاده قرار داد.
  • معامله‌گران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.

امواج الیوت چگونه کار می‌کنند

بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی می‌کنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه می‌گوید که حرکت قیمت سهام را می‌توان پیش‌بینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد می‌شود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی می‌کند:

امواج حرکتی

امواج اصلاحی

با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.

الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی

  • الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص می‌شود.
  • برخلاف سایر روش‌های رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش می‌کند تا حرکات آتی را پیش‌بینی کند.
  • از الگو‌های معروف یا متداول این سبک، می‌توان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.

هندسه و اعداد فیبوناچی

  • الگو‌های هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبت‌های فیبوناچی تکرار می‌شوند.
  • ریشه روش‌شناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.الگو های قیمتی 618 یا 1.618) است.
  • ن سبت‌های مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
  • ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می‌شود.
  • از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار می‌شود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده می‌شود که تحت تأثیر محیط‌ها و جوامعی هستند که در آن معامله می‌کنند.
  • با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معامله‌گران می‌توانند نسبت‌های فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیش‌بینی کنند.

مسائل مربوط به هارمونیک

  • ممکن است یک معامله‌گر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد می‌کند.
  • این می‌تواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معامله‌گر صبور و منتظر تنظیمات ایده‌آل باشد.
  • الگوهای هارمونیک می‌توانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما می‌توان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
  • این خط زمانی رخ می دهد که یک معامله‌گر الگو های قیمتی در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
  • وقتی این اتفاق می‌افتد، معامله‌گر می‌تواند در معامله‌ای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
  • بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
  • دقت کنید که این الگوها ممکن است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
  • همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
  • اینها می‌توانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند.
  • چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
  • بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
  • ماهیت فراکتال بازارها اجازه می‌دهد که این نظریه در تایم فریم‌های متفاوت اعمال شود.

الگو‌های کندلی یا شمعی ژاپنی

نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، داده‌ها را در بازه‌های زمانی متعدد نمایش می‌دهند. قدمت نمودار‌های شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم بر‌می‌گردد. نمودار‌های شمعی ژاپنی نسبت به نمودار‌های میله‌ای و خطی ساده‌تر و مفیدتر هستند. کندل‌ها الگوهایی می‌سازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیش‌بینی می‌کنند.

استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیک‌های نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا می‌توانند ده‌ها مورد از این الگو‌ها را شناسایی کنند که نام‌های مختلفی به صورت زیر دارند:

الگو پوشش ابر سیاه

ستاره صبحگاهی

ستاره شامگاهی

الگوی پوشا

الگوی نافذ

علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در ده‌ها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شده‌اند.

مرد به دار آویخته

الگوهای پرایس اکشن

در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگو‌های مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگو‌های شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.

اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معامله‌گر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبک‌ها به نام این افراد شناخته می‌شوند. از اصلی‌ترین استراتژی‌های شناخته‌شده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:

  • لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معامله‌گری شما (Your Trading Coach) است.
  • گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپ‌های معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
  • ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نام‌های معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
  • یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته می‌شود.

کلام آخر

یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی بررسی الگو‌های قیمتی است. به طور کلی الگو‌های قیمتی شامل الگو‌های کلاسیک (الگو‌های قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشته‌اید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

سوالات متداول

الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده‌ می‌شوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.

به طور کلی الگو‌های قیمتی به ۴ دسته از جمله الگو‌های کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی تقسیم می‌شوند.

منابع

“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.

“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.

“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.

“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.

الگوهای قیمتی کلاسیک چه ماهیتی دارند؟

ماهیت الگوهای کلاسیک

از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را می‌توان نوع پیچیده‌تری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید.

تحلیل الگوهای قیمت می‌تواند برای پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت و یا بلندمدت به کار رود. اطلاعات می‌تواند چندساعته، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشد و الگوهایی به کوتاهی یک روز و یا به بلندی چند سال در نمودار تشکیل شود.
بخش بزرگی از درک ما از الگوهای قیمتی، به فعالیت‌های ریچارد شاباکر نسبت داده شده است. کتاب کلاسیک او با نام «تحلیل تکنیکال و سود بازار سهام» یا “Technical Analysis and Stock Market Profits ” که در سال ۱۹۳۲ منتشر شده پایه‌های تحلیل مدرن الگوهای قیمتی را گذاشت. همچنین در سال ۱۹۴۸ رابرت ادوارد و جان مگی در کتاب “تحلیل تکنیکال روند سهام” بیشتر مفاهیمی که در بخش اول کتاب قرار داده شده بود را به شاباکر نسبت دادند.

در تجزیه و تحلیل فنی، تغییرات بین روند رو به رشد و سقوط اغلب با الگوهای قیمت نشان داده می‌شوند. الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند یا منحنی شناسایی می‌شود. هنگامی که الگوی قیمت یک تغییر در جهت روند را نشان می‌دهد، به عنوان یک الگوی بازگشتی شناخته خواهد شد. الگوی تداوم، زمانی رخ می‌دهد که روند پس از یک وقفه کوتاه در مسیر موجود خود ادامه می‌یابد. تحلیل‌گران فنی مدت‌ها از الگوهای قیمت استفاده کرده‌اند تا جنبش‌های فعلی را بررسی و حرکت‌های بازار آینده را پیش بینی کنند.

↵ تشریح الگوهای قیمت

الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند.

⇐ الگوی بازگشتی

یک الگوی قیمت که نشان دهنده تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشتی شناخته می‌شود. این الگوها دوره‌هایی را نشان می‌دهند که گاوها یا خرس‌ها از روند خود خارج می‌شوند. روند غالب متوقف خواهد شد و سپس در یک مسیر جدید به عنوان انرژی جدید از طرف دیگر (گاو یا خرس) ظاهر می‌شود.

به عنوان مثال،با ظاهر شدن یک الگوی قیمتی، روند صعودی حمایت شده توسط شور و شوق گاو نر می‌تواند متوقف شده و در نهایت به خرس تبدیل شود و در نتیجه این باعث تغییر روند به روند نزولی می‌شود. این بازگشت‌هایی که در قله‌های بازار اتفاق می‌افتد، به عنوان الگوهای توزیع نامیده می‌شوند، جایی که معاملگران فنی بیشتر از خرید تمایل به فروش دارند. برعکس، برگشت‌هایی که در دره‌های انتهایی بازار اتفاق می‌افتد، به عنوان الگوهای انباشت شناخته می‌شوند. جایی که معامله گران فنی بیشتر خرید انجام می‌دهند. این الگوهای برگشت شامل سه مورد زیر هستند:

⇐ الگوی سر و شانه

⇐ الگوی سقف دوقلو

⇐ الگوی کف دو قلو

↵ الگوی تحکیمی

الگوی قیمتی که نشان دهنده قطع موقت یک روند موجود باشد به عنوان یک الگوی تحکیمی شناخته می شود. الگوی تداوم می‌تواند به عنوان یک مکث در طول یک روند غالب – زمانی که گاوها نفس خود را در طول روند صعودی تازه می کنند و یا زمانی که خرس ها برای یک لحظه در طول روند نزولی استراحت کنند- باشد. بنابراین الگوی تحکیمی، ادامه دهنده یک روند پس از یک مکث می‌باشد.

البته استثناء هایی وجود دارد که پس از اتفاق افتادن یک الگوی تحکیمی، روند معکوس شود. هیچ راهی برای تشخیص اینکه آیا روند ادامه خواهد یافت یا معکوس خواهد شد، وجود ندارد. به این ترتیب، توجه دقیق باید بر روی خطوط روند که برای طراحی الگوی قیمت صورت می گیرد. و اینکه آیا قیمت در بالاتر یا پایین منطقه تداوم شکسته می شود، قرار گیرد.

تحلیل گران فنی معمولا توصیه می کنند که روند ادامه یابد تا اینکه تایید شود که آن را معکوس کرده است. به طور کلی، هرچقدر الگوی قیمت طول می کشد تا توسعه یابد، و حرکت روند قیمت در الگوی بزرگتر، حرکت مهم تر از زمانی است که قیمت یک بار در بالاتر یا کمتر از منطقه ادامه می‌یابد.

اگر قیمت در روند خود ادامه یابد، الگوی قیمت به عنوان یک الگوی تداوم شناخته می شود. الگوهای تداوم مشترک عبارتند از:

الگوهای قیمتی کلاسیک چه ماهیتی دارند؟

ماهیت الگوهای کلاسیک

از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را می‌توان نوع پیچیده‌تری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید.

تحلیل الگوهای قیمت می‌تواند برای پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت و یا بلندمدت به کار رود. اطلاعات می‌تواند چندساعته، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشد و الگوهایی به کوتاهی یک روز و یا به بلندی چند سال در نمودار تشکیل شود.
بخش بزرگی از درک ما از الگوهای قیمتی، به فعالیت‌های ریچارد شاباکر نسبت داده شده است. کتاب کلاسیک او با نام «تحلیل تکنیکال و سود بازار سهام» یا “Technical Analysis and Stock Market Profits ” که در سال ۱۹۳۲ منتشر شده پایه‌های تحلیل مدرن الگوهای قیمتی را گذاشت. همچنین در سال ۱۹۴۸ رابرت ادوارد و جان مگی در کتاب “تحلیل تکنیکال روند سهام” بیشتر مفاهیمی که در بخش اول کتاب قرار داده شده بود را به شاباکر نسبت دادند.

در تجزیه و تحلیل فنی، تغییرات بین روند رو به رشد و سقوط اغلب با الگوهای قیمت نشان داده می‌شوند. الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند یا منحنی شناسایی می‌شود. هنگامی که الگوی قیمت یک تغییر در جهت روند را نشان می‌دهد، به عنوان یک الگوی بازگشتی شناخته خواهد شد. الگوی تداوم، زمانی رخ می‌دهد که روند پس از یک وقفه کوتاه در مسیر موجود خود ادامه می‌یابد. تحلیل‌گران فنی مدت‌ها از الگوهای قیمت استفاده کرده‌اند تا جنبش‌های فعلی را بررسی و حرکت‌های بازار آینده را پیش بینی کنند.

↵ تشریح الگوهای قیمت

الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند.

⇐ الگوی بازگشتی

یک الگوی قیمت که نشان دهنده تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشتی شناخته می‌شود. این الگوها دوره‌هایی را نشان می‌دهند که گاوها یا خرس‌ها از روند خود خارج می‌شوند. روند غالب متوقف خواهد شد و سپس در یک مسیر جدید به عنوان انرژی جدید از طرف دیگر (گاو یا خرس) ظاهر می‌شود.

به عنوان مثال،با ظاهر شدن یک الگوی قیمتی، روند صعودی حمایت شده توسط شور و شوق گاو نر می‌تواند متوقف شده و در نهایت به خرس تبدیل شود و در نتیجه این باعث تغییر روند به روند نزولی می‌شود. این بازگشت‌هایی که در قله‌های بازار اتفاق می‌افتد، به عنوان الگوهای توزیع نامیده می‌شوند، جایی که معاملگران فنی بیشتر از خرید تمایل به فروش دارند. برعکس، برگشت‌هایی که در دره‌های انتهایی بازار اتفاق می‌افتد، به عنوان الگوهای انباشت شناخته می‌شوند. جایی که معامله گران فنی بیشتر خرید انجام می‌دهند. این الگوهای برگشت شامل سه مورد زیر هستند:

⇐ الگوی سر و شانه

⇐ الگوی سقف دوقلو

⇐ الگوی کف دو قلو

↵ الگوی تحکیمی

الگوی قیمتی که نشان دهنده قطع موقت یک روند موجود باشد به عنوان یک الگوی تحکیمی شناخته می شود. الگوی تداوم می‌تواند به عنوان یک مکث در طول یک روند غالب – زمانی که گاوها نفس خود را در طول روند صعودی تازه می کنند و یا زمانی که خرس ها برای یک لحظه در طول روند نزولی استراحت کنند- باشد. بنابراین الگوی تحکیمی، ادامه دهنده یک روند پس از یک مکث می‌باشد.

البته استثناء هایی وجود دارد که پس از اتفاق افتادن یک الگوی تحکیمی، روند معکوس شود. هیچ راهی برای تشخیص اینکه آیا روند ادامه خواهد یافت یا معکوس خواهد شد، وجود ندارد. به این ترتیب، توجه دقیق باید بر روی خطوط روند که برای طراحی الگوی قیمت صورت می گیرد. و اینکه آیا قیمت در بالاتر یا پایین منطقه تداوم شکسته می شود، قرار گیرد.

تحلیل گران فنی معمولا توصیه می کنند که روند ادامه یابد تا اینکه تایید شود که آن را معکوس کرده است. به طور کلی، هرچقدر الگوی قیمت طول می کشد تا توسعه یابد، و حرکت روند قیمت در الگوی بزرگتر، حرکت مهم تر از زمانی است که قیمت یک بار در بالاتر یا کمتر از منطقه ادامه می‌یابد.

اگر قیمت در روند خود ادامه یابد، الگوی قیمت به عنوان یک الگوی تداوم شناخته می شود. الگوهای تداوم مشترک عبارتند از:

معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال

تحلیل تکنیکال

روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر تجزیه و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.

نمودارهای شمعی نمای کلی از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.

برخی از متداول ترین این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.

پرچم ها

پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.

از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.

پرچم صعودی(bull flag)

الگوی پرچم صعودی

پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.

پرچم نزولی(bear flag)

الگوی پرچم نزولی

پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.

الگوی سه گوش(Pennants)

الگوی سه گوش

این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی الگو های قیمتی روند قبلی).

الگوهای مثلثی(Triangles)

الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.

مثلث صعودی(Ascending triangle)

الگوی مثلث صعودی

مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.

مثلث نزولی(Descending triangle)

الگوی مثلث نزولی

این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.

مثلث متقارن(Symmetrical triangle)

مثلث متقارن

این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در الگو های قیمتی واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.

الگوهای گُوِه ای(Wedges)

این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.

این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.

گُوِه افزایشی(Rising wedge)

الگوی گُوِه صعودی

گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.

گوه نزولی(Falling wedge)

گُوِه نزولی

این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.

الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)

الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.

به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).

سقف دو قلو(Double top)

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.

کف دو قلو(double bottom)

الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صعودی است. در این الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.

الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)

الگوی سر و شانه

یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.

الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)

الگوی سر و شانه معکوس

همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر الگو های قیمتی صعود کند.

نتیجه گیری

الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.