اهميت بازار ثانويه


بازار اولیه و ثانویه

اهميت بازار ثانويه

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / نگاهی به مفهوم بازار اولیه و ثانویه در بورس

نگاهی به مفهوم بازار اولیه و ثانویه در بورس

کلمه بازار در بورس، ممکن است معانی مختلفی داشته باشد اما در اغلب موارد به عنوان یک عبارت کلی، هم برای بازارهای اولیه و هم بازارهای ثانویه مورد استفاده قرار می گیرد. اما بازار اولیه و ثانویه چیست؟ در واقع، (بازار اولیه) و (بازار ثانویه) اصطلاحات متمایزی هستند؛ بازار اولیه به بازاری اشاره دارد که در آن اوراق بهادار ایجاد می شوند، در حالی که در بازار ثانویه، این اوراق بین سرمایه گذارها معامله می شوند.

آگاهی از نحوه ی عملکرد بازارهای اولیه و ثانویه، نکته مهمی در درک معاملات سهام، اوراق قرضه و اوراق بهادار است. بدون آن ها، رهگیری بازارهای سرمایه بسیار دشوارتر خواهد بود و سودآوری این بازارها به مراتب کمتر خواهد شد.

در این مطلب، ما به شما کمک می کنیم که نحوه عملکرد این بازارها و ارتباط آن ها با سرمایه گذارهای انفرادی را بخوبی متوجه شوید.

بازار اولیه در بورس چیست؟

بازار اولیه، بازاری است که در آن اوراق بهادار ایجاد می شوند. در این بازار است که شرکت ها، سهام و اوراق قرضه جدید خود را برای اولین بار به فروش می رسانند. عرضه اولیه عمومی یا IPO مثالی از یک بازار اولیه در بورس است. این معاملات فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم می سازند تا اوراق بهادار را از بانکی که پذیره نویسی را برای یک سهام خاص انجام داده است، خریداری کنند. در واقع، IPO وقتی اتفاق می افتد که یک شرکت خصوصی سهام خود را برای اولین بار برای عموم صادر کند.

به عنوان مثال، یک شرکت، پنج شرکت پذیره نویسی را استخدام می کند تا جزئیات مالی IPO خود را مشخص کند. پذیره نویسی مشخص می کند که قیمت صدور سهام معادل با ۱۵ دلار خواهد اهميت بازار ثانويه بود. سپس، سرمایه گذاران می توانند IPO را با همان قیمت مستقیماً از شرکت صادرکننده خریداری کنند.

این یک فرصت مناسب است تا سرمایه گذاران با خرید سهام یک شرکت، در سرمایه ی آن شریک شوند. سرمایه سهام یک شرکت متشکل از سرمایه های حاصل از فروش سهام در بازار اولیه است.

عرضه گواهینامه حق تقدم خرید سهام به شرکت ها اجازه می دهد تا پس از ورود اوراق بهادار به بازار ثانویه، سهام بیشتری را از طریق بازار اولیه بدست آورند. به سرمایه گذاران فعلی بر اساس سهامی که در اختیار دارند، گواهینامه ی حق تقدم داده می شود و سایرین می توانند در سهامی که جدیداً منتشر شده، سرمایه گذاری کنند.

عرضه خصوصی و تخصیص امتیازی (ترجیحی)

عرضه خصوصی به شرکت ها اجازه می دهد تا سهام خود را مستقیماً و بدون صدور عمومی به سرمایه گذاران مهم مانند بانک ها به فروش برسانند. در حالی که در تخصیص امتیازی، سهام به سرمایه گذاران منتخب (مانند بانک ها و صندوق های مشترک) با یک قیمت مشخص که در اختیار عموم نیست، فروخته می شود.

به طور مشابه، کسب و کارها و دولت هایی که می خواهند سرمایه بدهی تولید کنند، صدور اوراق قرضه ی کوتاه مدت و بلندمدت جدید را در بازار اولیه ترجیح می دهند. اوراق قرضه ی جدید با نرخ کوپن مطابق بر نرخ بهره ی فعلی در زمان صدور، صادر می شوند که ممکن است کمی بالاتر یا کمتر از اوراق قرضه ی قبلی باشند.

نکته مهم: اوراق بهادار مستقیماً از یک صادرکننده خریداری می شوند.

بازار ثانویه در بورس چیست؟

برای خرید سهام، بازار ثانویه معمولاً با عنوان (بازار سهام) شناخته می شود، که شامل تمام بازارهای بورس در سراسر جهان می شود. مولفه ی مشخص در بازار ثانویه این است که سرمایه گذاران با یکدیگر معامله می کنند.

به همین دلیل، در بازار ثانویه، سرمایه گذارها اوراق بهادار از قبل صادر شده را بدون دخالت شرکت های صادرکننده، معامله می کنند. به عنوان مثال، اگر قصد خرید سهام شرکت خاصی را دارید، تنها با سرمایه گذاری سر و کار دارید که مالک سهام آن شرکت است و خود شرکت مستقیماً در این معامله دخالتی ندارد.

در بازارهای بدهی، با وجود اینکه که اوراق قرضه تضمین می کند که کل ارزش را در تاریخ سررسید به مالک پرداخت می کند، اما این تاریخ اغلب، دستخوش تغییر چند ساله می شود. در عوض، در صورتی که نرخ بهره از زمان صدور اوراق قرضه آن ها کاهش یافته و به دلیل نرخ نسبتاً بالاتر کوپن برای سرمایه گذاران دیگر با ارزش تر شده باشند، صاحبان اوراق قرضه می توانند اوراق قرضه را برای سود خالص در بازار ثانویه به فروش برسانند.

انواع بازار ثانویه

بازار مزایده

در بازار مزایده، همه افراد و موسساتی که قصد معامله ی اوراق بهادار را دارند در یک مکان مشخص جمع می شود و قیمت پیشنهادی خود برای خرید و فروش را اعلام می کنند. به این ترتیب، با اجتماع تمام طرفین و اعلام عمومی قیمتهایشان، بازار کارآمد غالب شود. بنابراین، از لحاظ تئوری نباید به دنبال بهترین قیمت یک کالا بود زیرا همگرایی خریداران و فروشندگان موجب ظهور قیمت های قابل قبول هر دو طرف می شود.

بازار دلالی

در یک بازار دلالی نیازی نیست که طرفین در یک موقعیت مشخص گرد هم جمع شوند. در عوض، شرکت کنندگان از طریق شبکه های الکترونیکی به هم وصل می شوند. دلال ها فهرستی از اوراق بهادار را در اختیار دارند و آماده ی خرید یا فروش آن ها با شرکت کنندگان در بازار هستند. این دلال ها از طریق اختلاف قیمت بین خرید و فروش اوراق بهادار سود کسب می کنند. در بازار دلالی تئوری این است که رقابت بین دلال ها، بهترین قیمت ممکن برای سرمایه گذاران را فراهم خواهد ساخت.

بازار OTC

گاهی اوقات می شنوید که به یک بازار دلالی با عنوان بازار خارج از بورس یا OTC اشاره می شود. این اصطلاح اصالتاً به معنی یک سیستم نسبتاً غیرسازمان یافته است که معامله در آن در یک مکان فیزیکی انجام نمی شود بلکه از طریق شبکه های دلال ها صورت می گیرد.

این اصطلاح به احتمال زیاد از معاملات خارج از وال استریت در دوران بازار گاوی در دهه ی ۱۹۲۰ برگرفته شده است. در آن دوران سهام به صورت خارج از بورس به فروش می رسید. به عبارت دیگر، سهام در بازار بورس ثبت نمی شدند و “ثبت نشده” بودند.

با این وجود، با گذشت زمان معنی و مفهوم OTC دستخوش تغییر شد. Nasdaq یا فرابورس نزدک آمریکا (بزرگترین بازار الکترونیک جهان)، در سال ۱۹۷۱ توسط انجمن ملی دلال های اوراق بهادار(NASD) برای ایجاد نقدینگی برای شرکت ها ایجاد شد. در آن زمان، مقررات معدودی برای معاملات سهام خارج بورس وضع شده بود، چیزی که NASD آن را بهبود داد.

از آنجایی که Nasdaq با گذشت زمان تکامل یافت تا به یک بورس اصلی تبدیل شود، معنی خارج از بورس نیز مفهوم جدیدی پیدا کرد. امروزه، Nasdaq همچنان یک بازار دلالی و از لحاظ تکنیکی یک OTC به حساب می آید. با این وجود، Nasdaq امروزی یک بازار بورس است و از این رو، درست نیست که بگوییم در آن معاملات اوراق بهادار ثبت نشده صورت می گیرد.

اصطلاح خارج از بورس به چه معنی است؟

امروزه، اصطلاح “خارج از بورس” به سهامی دلالت دارد که در یک بازار بورس سهام مانند Nasdaq یا بازار بورس آمریکا (AMEX) معامله نمی شوند. این به طور کلی یعنی سهام یا در تابلوی اعلانات فرابورس (خارج از بورس) (OTCBB) یا به صورت اوراق صورتی معامله می شوند.

هیچ یک از این شبکه ها، بازار بورس نیستند؛ در واقع، آن ها خود را به عنوان تامین کنندگان اطلاعات قیمت گذاری برای اوراق بهادار معرفی می کنند. شرکت های OTCBB و اوراق صورتی مقررات بسیار کمتری نسبت به بازارهای بورس دارند. بیشتر اوراق بهاداری که به این روش معامله می شوند، سهام شرکت های خیلی کوچک هستند.

بازارهای ثالثیه و رابعیه

ممکن است اصطلاح بازارهای “ثالثیه” و “رابعیه” را شنیده باشید، این بازارها سرمایه گذارهای انفرادی را مد نظر ندارند، زیرا حجم قابل توجهی از تراکنش ها به ازای هر معامله در آن ها صورت می گیرد. بازارهای ثالثیه و رابعیه با تراکنش های بین دلالان -کارگزاران و موسسات بزرگ از طریق شبکه های الکترونیکی خارج از بورس سر و کار دارند.

بازار ثالثیه شامل تراکنش های OTC بین دلالان -کارگزاران و موسسات بزرگ است. بازار رابعیه تراکنش هایی را شامل می شود که بین موسسات بزرگ انجام می گیرد. دلیل اصلی انجام تراکنش های بازار ثالثیه و رابعیه این است که از قرارگیری این سفارشات در بازار بورس اصلی اجتناب به عمل آید زیرا می تواند تاثیر بسزایی بر قیمت اوراق بهادار داشته باشد. از آنجایی که دسترسی به بازارهای ثالثیه و رابعیه محدود است، اقدامات آن ها تاثیر کمی بر متوسط سرمایه گذاری دارد.

نکته آخر

داشتن درک کلی از ساختار بازار اهمیت زیادی دارد. روشی که در آن اوراق بهادار به بازار آورده و معامله می شوند، محوریت اصلی عملکرد بازار را تشکیل می دهد. تصور کنید که بازارهای ثانویه ی سازمان یافته وجود نداشتند، شما باید به صورت شخصی سرمایه گذاران را برای خرید و فروش سهام ردیابی می کردید که کار آسانی نخواهد بود.

در واقع، بسیاری از کلاهبرداری های سرمایه گذاری با اوراق بهاداری در ارتباط است که در بازار ثانویه نیستند، زیرا سرمایه گذاران مشکوک، به خرید آن ها اقدام می کنند. اهمیت بازارها و توانایی خرید و فروش اغلب خوب فرض می شوند اما بدون بازار، سرمایه گذاران گزینه های کمی در اختیار دارند و ممکن است متحمل زیان های قابل توجهی شوند. بنابراین، وقتی نوبت به بازارها می رسد، آنچه از آن اطلاعی ندارید ممکن است برای شما زیان بار باشد و در بلند مدت کسب کمی اطلاعات در اجتناب از این ضرر و زیان ها سودمند خواهد بود.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

بازار اولیه و ثانویه بورس چیست و چه تفاوت هایی با هم دارند؟

می‌توان گفت که تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزو معاملات بازار ثانویه هستند و در این بازار، اوراق بهادار میان سرمایه‌گذاران معامله می‌شود و شرکت در آن نقشی ندارد. وجود بازار ثانویه بسیار مهم و ضروری است زیرا قابلیت نقدشوندگی و معامله مستمر اوراق را به وجود می آورد.

بازار اولیه و ثانویه بورس

منظور از بازار اولیه و ثانویه چیست؟

بازار سرمایه به دو دسته بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می شود. شاید برای شما سوال باشد که تفاوت این بازارها در چیست. ما در این مقاله سعی داریم تفاوت و ویژگی های این دو بازار را به شما آموزش دهیم.

بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه بورس

بازار اولیه (primary market) زمانی شکل می‌گیرد که دارایی برای بار اول مورد معامله قرار می‌گیرد.

در واقع می توان اینگونه بیان کرد که در این بازار اوراق بهادار شرکت ها برای اولین بار عرضه می شوند و مورد معامله قرار می گیرند.

شرکت ها در بازار اولیه سرمایه مورد نیاز خود را در قالب پذیره نویسی به طور مستقیم از مردم تامین می کنند.

پذیره‌نویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز انجام می شود. در این بازار فروشنده اوراق همیشه خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.

در بازار اولیه فروشنده اوراق، همیشه خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است و سرمایه گذاران معمولا در بازار اولیه بورس، برای خرید اوراق بهادار مبلغ کم‌تری به نسبت بازار ثانویه پرداخت می‌کنند.

دقت کنید هر معامله ای بعد از این حالت شامل بازار ثانویه می شود.

بازار اولیه در ایران بانک و بازار ثانویه بورس است.

به مثال زیر توجه کنید:

در عرضه اولیه که نمونه یک بازار اولیه است سهام شرکت برای اولین بار طبق تعریف بالا و بدون اینکه قبلا قیمت گذاری شده باشد عرضه می شود.

img4 2

بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه بورس چه وظایفی را بر عهده دارد؟

یکی از مهم ترین وظایف بازار اولیه سازمان دهی انتشارات اوراق بهادار است.

بعد از آن خریدار مقدار مشخصی از سهام منتشر شده جدید با یک قیمت ثابت را تضمین می کند.

و در آخر توزیع اوراق بهادار جدید که یک کار تخصصی است و توسط کارگزاران و معامله کنندگان اوراق بهادار انجام می شود.

بازار اولیه بورس چه مزایا و معایبی دارد؟

مزایای بازار اولیه شامل موارد زیر است:

معایب بازار اولیه بورس شامل موارد زیر است:

بازار اولیه و ثانویه

بازار ثانویه بورس

دارایی‌هایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفته است (مرحله پذیره‌نویسی)، برای معامله‌های بعدی و مجدد نیاز به بازار ثانویه (secondary market) دارد.

مثلاً اگر فردی که سهام شرکتی را در مرحله پذیره‌نویسی خریداری کرده و حالا قصد فروش این سهم به سایر سرمایه‌گذاران بازار را دارد، باید به بازار ثانویه مراجعه و اقدام به فروش سهم خود کند.

پس می‌توان گفت که تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزو معاملات بازار ثانویه هستند و در این بازار، اوراق بهادار میان سرمایه‌گذاران معامله می‌شود و شرکت در آن نقشی ندارد.

وجود بازار ثانویه بسیار مهم و ضروری است زیرا قابلیت نقدشوندگی و معامله مستمر اوراق را به وجود می آورد.

در این بازار شرکت های بورسی نگرانی از سررسید قرارداد ندارند و به خاطر وجود این بازار می تواند به طور نامحدود با پول سرمایه گذاران فعالیت کند و یا حتی افزایش سرمایه و جذب سرمایه داشته باشد.

در اهميت بازار ثانويه واقع می توان اینگونه بیان کرد که در بازار ثانویه اگر سهامداری بخواهد سرمایه خود را از بازار خارج کند باید سهامش را به فرد دیگری بفروشد و اینگونه شرکت تحت فشار قرار نمی گیرد.

دلایل اهمیت بازار ثانویه بورس

ریسک بازار ثانویه به دلیل سرعت نقدشوندگی آن کمتر است. شما به عنوان سرمایه گذار می توانید سهام خود را با بیشترین سرعت ممکن در بازار بورس بفروشید و چون با قیمت فعلی بازار به به فروش می رسانید ریسک بسیار کمتر خواهد بود.

بازار ثانویه یک بازار قانونی است:

به علت سازماندهی و قانونی بودن بازار ثانویه که در آن به سادگی خریداران و فروشندگان اقدام به خرید یا فروش سهام می کنند پس از این رو احتیاجی به نگرانی از بابت هرگونه کلاهبرداری نیست.

نبود محدودیت در خرید و فروش:

افراد در بازار ثانویه هیچگونه نگرانی از بابت به فروش نرسیدن سهام خود ندارند، پس با خیال آسوده در بازار اولیه سهام را خریداری کرده و نگران به فروش نرفتن آن نیستند.

لازمه وجود بازارهای خصوصی:

بدون وجود بازار ثانویه، بازار خصوصی نیز وجود نخواهد داشت بدین معنی که برای شرکت های نوپا و استارتاپی همیشه عرضه عمومی به منظور تامین منابع مالی امکان پذیر نیست و بازار ثانویه شرایط را برای آن ها ساده تر کرده است، زیرا با وجود بازار ثانویه می‌توانند سهام خود را در فرابورس و از طریق شبکه معامله گران بفروشند. این در حالی است که همه چیز کاملا خصوصی باقی می‌ماند.
کمک به رشد اقتصادی:

بازار ثانویه کمک شایسته ای به اقتصاد سهامداران و در نتیجه به اقتصاد کلی می کند. از این رو که در بازار اولیه آزادی محدود است. اما در بازار ثانویه این‌گونه نیست و می‌توانید انتخاب کنید که در کدام سهام سرمایه گذاری و کدام سهام را رها کنید.

نقش بازار سرمایه در اقتصاد

یکی از سؤالاتی که اخیراً پس از افزایش ورود سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه و نیز نقش‌آفرینی مثبت بازار سرمایه در کمک به تأمین کسری بودجه دولت حتی در میان افراد تحصیل‌کرده مورد بحث و تبادل‌نظر است این است که نقش و کارکرد اصلی بازار سرمایه در اقتصاد چیست. دانستن این نقش، زیربنای پاسخ بسیاری از سؤالات در رابطه با وظایف دولت در قبال بازار سرمایه، نقش ارکان بازار سرمایه و حتی حکم معامله در بازار سرمایه در شرع مقدس اسلام است. ازاین‌رو، در این نوشتار کوتاه به مهم‌ترین نقش‌های بازار سرمایه در اقتصاد پرداخته می‌شود. در ابتدا لازم است بدانیم بازار سرمایه در کجای اقتصاد کلان قرار می‌گیرد. در یک تعریف سنتی، بازارها را در اقتصاد به دو دسته تقسیم می‌کنند: یکی بازار مالی که در آن ابزارهای مالی معامله می‌شود و دیگری بازارهای غیرمالی که موضوع معامله در آن‌ها کالاها، خدمات و به‌طورکلی ابزارهای غیرمالی است. بازار مالی نیز به دو بخش تقسیم می‌شود: یکی بازار پول که در آن ابزارهای مالی کوتاه‌مدت مورد معامله قرار می‌گیرند و دیگری بازار سرمایه که بازاری برای معاملات ابزارهای مالی بلندمدت است. مهم‌ترین ابزارهای مورد‌معامله در بازار سرمایه، اوراق بدهی، سهام و ابزارهای مشتقه هستند. معاملات این ابزارها نیز به بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می‌شود که هر کدام از این بازارها نقش خاص خود را دارند. بازار اولیه به انتشار اولیه ابزار مالی گفته می‌شود که در واقع معامله میان ناشر و سرمایه‌گذار انجام می‌شود. نقش بازار ثانویه نیز فراهم کردن نقدشوندگی برای اوراق و ابزارهای مالی است؛ به این معنی که معامله‌کنندگان در بازار ثانویه کسانی هستند که نیاز به پول نقد دارند و اقدام به عرضه اوراق تحت مالکیت خود می‌کنند و تقاضاکنندگان، سرمایه‌گذارانی هستند که وجه نقد مازاد دارند و قصد دارند آن را سرمایه‌گذاری کنند.
مهم‌ترین نقش بازار سرمایه تأمین مالی است. سازوکار بازار سرمایه باعث انتقال وجوه از آن دسته از عاملان اقتصادی که مازاد پس‌انداز دارند، به واحدهایی که با کمبود منابع یا کسری پس‌انداز مواجه هستند، می‌شود. در واقع بازارهای سرمایه با تجمیع سرمایه‌ها و هدایت آن برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید، تأمین منابع مالی برای شرکت‌های کارآفرین را رقم می‌زنند که نتیجه آن رشد فناوری و تجاری شدن ایده‌های نوآورانه و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است. به‌عبارت ‌دیگر، این انتقال وجوه به واحدهای اقتصادی باعث می‌شود بنگاه‌ها و واحدهای اقتصادی بتوانند طرح‌ها و پروژه‌هایی را اجرا کنند که توجیه اقتصادی داشته و منجر به ایجاد امکانات سرمایه‌گذاری مولد شوند و در نتیجه مقدمات رشد اقتصادی را فراهم کنند. در واقع بازار سرمایه نقش تجهیز منابع از پس‌اندازهای کوچک و پراکنده و تخصیص بهینه‌ی سرمایه جهت رشد بنگاه‌های اقتصادی را ایفا می‌کند. عمده‌ی نقش تأمین مالی در بازارهای سرمایه از طریق بازار بدهی انجام می‌شود.

علت این امر آن است که در اکثر کشورها تأمین مالی از طریق اوراق بدهی می‌تواند هزینه کمتری برای بنگاه‌ها داشته باشد که این امر از این حقیقت نشأت می‌گیرد که سود پرداختی برای تأمین مالی صورت‌گرفته از طریق اوراق بدهی، جزء هزینه‌ها به حساب آمده و از رقم درآمد مشمول مالیات کسر می‌شود و از این لحاظ، بهره پرداختی حقیقی کاهش می‌یابد. از طرف دیگر، وقتی که بنگاه برای اجرای پروژه‌های خود اقدام به تأمین مالی می‌کند، تمایل دارد به‌جای انتشار سهام جدید از اوراق بدهی استفاده کند؛ چراکه سهم دارندگان اوراق بدهی از راه‌اندازی پروژه جدید، یک رقم ثابت و معادل نرخ بهره پرداختی است، اما دارندگان سهام جدید، در تمامی بازدهی پروژه به نسبت سهام تحت مالکیت خود، شریک خواهند شد. ازاین‌رو، اهميت بازار ثانويه مالکان فعلی بنگاه در وهله‌ی اول تمایل خواهند داشت که از طریق اوراق بدهی، تأمین مالی پروژه‌های جدید خود را انجام دهند. به همین دلیل، اگرچه انتشار اولیه سهام و افزایش سرمایه از محل آورده نیز راهی برای تأمین مالی بنگاه‌ها است، اما سهم تأمین مالی از طریق اوراق بدهی، بالاترین سهم در بازارهای سرمایه است.

لازم به ذکر است که نقش اصلی بازار سرمایه در تأمین مالی، در بازار اولیه ایفا می‌شود و بازار ثانویه که در آن اوراقی که از پیش منتشر شده‌اند مورد معامله قرار می‌گیرند، منجر به تأمین مالی نمی‌شود؛ اما باید توجه داشت که عدم وجود بازار ثانویه، سبب حذف نقدشوندگی ابزارهای بازار سرمایه می‌شود و در چنین شرایطی، تأمین مالی از طریق بازار اولیه نیز به‌شدت کاهش خواهد یافت؛ چراکه سرمایه‌گذار نمی‌تواند در صورت نیاز، اوراق خود را به پول نقد تبدیل کند. ازاین‌رو، معاملات در بازار ثانویه نیز به‌صورت غیرمستقیم به تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کمک می‌کند. در اینجا، یکی دیگر از نقش‌های بازار سرمایه مشخص می‌شود که همان فراهم کردن نقدشوندگی است. همان‌طور که گفته شد، قدرت نقدشوندگی اوراق بهادار از مهم‌ترین عوامل تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران برای خرید اوراق بهادار است. ابزارهای مورد‌معامله در بازار سرمایه از نقدشوندگی بالایی برخوردارند که این موضوع منجر به افزایش سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه می‌شود. از طرفی، بازار سرمایه از طریق کاهش هزینه‌ی جستجو و هزینه‌ی کسب اطلاعات که هزینه‌های اصلی در معامله تمامی کالاها، خدمات و ابزارهای مالی هستند، هزینه‌های معاملات را به‌طور قابل‌توجه کاهش می‌دهد که این امر نیز در بهبود نقدشوندگی ابزارها تأثیر به‌سزایی دارد.
کارکرد دیگر بازار سرمایه، کمک به فرآیند کشف قیمت است. کشف قیمت فرآیندی است که طی آن، قیمت بازار از طریق تعامل بین خریداران و فروشندگان تعیین می‌شود. فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به‌درستی انجام می‌گیرد که شرایط رقابت بر بازار حاکم بوده و اطلاعات به‌موقع، دقیق و شفاف در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گیرد. در این شرایط، عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین می‌کند و قیمت تعیین‌شده‌ی بازار بهترین راهنما برای عرضه‌کنندگان وجوه یعنی پس‌اندازکنندگان، سرمایه‌گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده‌پذیران خواهد بود. بنابراین، اگر بازار سرمایه، بازاری کارا باشد و خریدوفروش دارایی‌های مالی از طریق سرمایه‌گذاران با توجه به تجزیه‌و‌تحلیل‌های لازم انجام شود، می‌توان انتظار داشت که قیمت‌های موجود در بازار به قیمت‌های واقعی (ارزش ذاتی) بسیار نزدیک باشد که نشان‌دهنده‌ی کشف قیمت کارا در بازار سرمایه است.
نکته مهم دیگر اینکه، شرکت‌ها برای پذیرش در بورس باید الزامات متعددی را رعایت کنند که از آن جمله می‌توان به انتشار دقیق صورت‌های مالی در زمان‌بندی‌های از پیش تعیین‌شده اشاره کرد. این الزامات منجر به ارتقای سطح حاکمیت شرکتی خواهد شد که بهبود ساختار شرکت‌ها و بهره‌وری آن‌ها را به‌دنبال داشته و در نهایت منجر به افزایش نرخ رشد اقتصادی می‌شود. علاوه بر این، بازارهای سرمایه نقش نظارتی قوی و مهمی برای شرکت‌های بزرگ اهميت بازار ثانويه دارند. این بازارها با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت‌های موفق و تنبیه شرکت‌های زیان‌ده، این نقش نظارتی را ایفا می‌کنند؛ لذا از بسیاری از سیستم‌های نظارت بوروکراتیک، مؤثرتر عمل می‌کنند. همچنین، ازآنجاکه تقارن نداشتن اطلاعات باعث می‌شود مؤسسات وام‌دهنده اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام‌گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای سرمایه تأثیر مهمی در کاهش شکست‌های بازار در بخش وام و اعتبارات خواهد داشت.
تحلیل اطلاعات و افزایش شفافیت اطلاعات، دیگر کارکرد بازار سرمایه است که تأثیر به‌سزایی در افزایش کارایی دارد. بیشتر اطلاعات موجود در بازارهای سرمایه از طریق قیمت‌های منتشرشده منعکس می‌شوند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه‌ی ارزیابی بنگاه‌ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکرده‌اند، می‌توانند قیمت‌های سهام را که منعکس‌کننده‌ی اهميت بازار ثانويه اطلاعاتی است که دیگران به‌دست آورده‌اند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با کمک بازارهای سرمایه باعث می‌شود سرمایه‌گذاران به‌منظور به‌دست آوردن اطلاعات، هزینه‌هایی را پرداخت کنند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات درباره‌ی فرصت‌های سرمایه‌گذاری نیز به تخصیص بهتر منابع منجر می‌شود.
همچنین بازار سرمایه، امکان تسطیح بین‌دوره‌ای مصرف خانوارها و مخارج بنگاه‌ها را فراهم می‌کند و خانوارها و بنگاه‌ها را قادر می‌سازد که ریسک را به اشتراک بگذارند. بازارهای سرمایه امکان ایجاد سبدهای سرمایه‌گذاری را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند تا امکان تنوع در سرمایه‌گذاری داشته باشند. ایجاد تنوع در سبدهای سرمایه‌گذاری منجر به کاهش ریسک می‌شود، چراکه سرمایه‌گذاری در یک سبد از دارایی‌ها باعث می‌شود تا زیان در بعضی از سرمایه‌گذاری‌ها از طریق کسب سود ناشی از بقیه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها جبران شود. نوع دیگری از مدیریت ریسک که ابزارهای آن در بازار سرمایه فراهم است، پوشش ریسک از طریق سرمایه‌گذاری در ابزارهای مشتقه است. در واقع ابزارهای مشتقه یکی از نیازهای اساسی سرمایه‌گذاران و مدیران پرتفوی در بازار سرمایه است که به‌وسیله‌ی آن‌ها می‌توانند ریسک پرتفوی خود را نسبت به نوسانات قیمت، پوشش دهند.

در میان ابزارهای مشتقه، ابزارهای مشتقه مبتنی بر شاخص نوعی از این ابزارها هستند که به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهند خود را نسبت به ریسک سیستماتیک پوشش دهند. این کارکرد به‌طور خاص برای ترغیب سرمایه‌گذاران خارجی به سرمایه‌گذاری در یک کشور با نوسانات زیاد، لازم و ضروری است. این ابزارها کارکردهای دیگری نیز دارند که از آن جمله می‌توان به فراهم کردن امکان آربیتراژ اشاره کرد که نتیجه‌ی آن حذف سریع فرصت‌های آربیتراژی و بهبود در کشف قیمت است. همچنین ابزارهای مشتقه از ویژگی‌های منحصربه‌فرد دیگری مثل فراهم کردن امکان کسب سود از بازار نزولی، ویژگی اهرمی، کارمزدهای معاملاتی پایین و معافیت مالیاتی نیز برخوردارند.

Facebook

Страница «‎Economic information اقتصادی معلومات‎» есть на Facebook.‎ Войдите, чтобы связаться с ‎Economic information اقتصادی معلومات‎.

Страница «‎Economic information اقتصادی معلومات‎» есть на Facebook.‎ Войдите, чтобы связаться с ‎Economic information اقتصادی معلومات‎.

Нет описания фото.

ازنظرساختارسازم انی نیزمیتوان بازارهای مالی را به انواعی تقسیم کرد که ازمعروفترین آنها میتوان بازارهای حراجی ، بازارهای خارج ازبورس وبازارهای واسطه ائی را نام برد .
بازارحراجی ، نوعی ازبازاری مالی است که درآن قسمت اوراق بهادار توسط معاملات خریداران وفروشندگان دریک مکان مشخص تعین میگردد . کارگذاران تالار بورس به نمایندگی ازسرمایه گذاران دراین بازار به خرید وفروش اوراق بهادار میپردازند .
بازارهای خارج ازبورس دربرگیرنده شبکه ازمعامله گران است که خرید وفروش اوراق بهادار( پذیرفته شده دربازارهای رسمی وغیررسمی بورس اوراق بهادار ) با قیمت معین میپردازند .
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پايه معیارهای متفاوتی قابل طبقه‌بندی هستند:
طبقه‌بندي بر اساس نوع دارايي
طبقه‌بندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
بر اساس نوع دارايي، مي‌توان بازار اوراق بهادار را به دسته‌هاي زير تقسيم‌بندي كرد:
الف- بازار سهام در این بازار، سهام شرکت‌ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد می‌شود.
ب - بازار اوراق بدهی بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد می‌شوند.
ج - بازار ابزارهاي مشتق بازاري است براي معاملات ابزارهايي مبتني بر دارايي‌هاي مالي يا فيزيكي كه از آن جمله مي توان به اختيار معامله و قرارداد آتي اشاره كرد.

طبقه بندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
بازار دست اول (اولیه) شرکت‌ها، مؤسسات و بنگاه‌های اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند كه اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، به‌دست می‌آورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام می‌شود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر می‌شوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه) پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن ‌که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته می‌شود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پيدا مي‌كنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگي اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش ‌دهد، ضمن این‌که شرایطی فراهم می‌آورد که قرض‌دهندگان و قرض‌گیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایه‌گذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.
دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام می‌شود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد می‌شود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری می‌شود و در نتیجه ضربه‌های کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایه‌گذار خواهد داشت.

وظیفه اهميت بازار ثانويه بازارهای مالی
بازارهای مالی یک وظیفه اصلی دارند که هم رسانیدن پولها یا وجوه اضافی کسانی که پس انداز کرده اند به کسانی است که قصد دارند که بیشتر از درآمد شان خرج کنند ( یعنی به افرادی که به کمبود پول مواجه هستند) .
درشکل این نقش بازار مالی نشان داده شده است . کسانی که پولهای را پس انداز کرده وقرض دهنده هستند درسمت راست قرار دارند وکسانی که باید پولهای ر ا قرض بگیرند تا صرف طرحهای سرمایه ای کنند درطرف چپ قراردارند . خانوارها درزمره کسانی هستند که پولهای را پس انداز نمودند قرض میدهند ، ولی شرکتها ودولت ها معمولاً قرض گیرنده هستند که بدهی است خانوارها هم برای خرید موتر ،خانه وسایر نیاز خود اقدام به گرفتن قرض میکنند. جهت وکتور نشان دهنده جریان پولی است که ازپس انداز کننده وقرضه دنده به سوی خرچ کننده وقرضه گیرنده هدایت میشود واین حرکت در دو مسیرصورت میگیرند.
درمواردی که تامین مالی به صورت مستقیم صورت میگیرد گیرندگان قرض بصورت مستقیم دربازاهای مالی ازطریق فروش اوراق قرضه اقدام به گرفتن قرضه میکنند واین اوراق باعث میشود که افراد ادعای نسبت به درآمد ها یا دارائی های قرض گیرنده پیدا کنند . اگرچه این اوراق قرضه میخرد، بصورت دارائی درمی اید برای فرد یا شرکتی که این اوراق ر ا میفرشد ( منتشرکننده) چیزی جز قرض تلقی نمیشود . برای مثال شرکت جنرال موتورز برای کمپیوتری کردن یکی ازواحدهای تولیدی خود به پول نیاز پیدا میکند.
چرا هدایت این وجوه ازیک پس انداز کننده به مصرف کننده این همه اهمیت دارد؟ درپاسخ باید گفت . کسانی که پس انداز میکنند درست کسانی نیستند که با فرصتهای سرمایه گذاری سود اور (شرکتها ) روبه رو میشوند. نخست این موضوع را ازدیدگاه شخصی موردی توجه قرارمیدهم . فرض کنید که شما امسال یک ملیون افغانی پس اندازکرده اید . ولی به سبب نبودن بازارهای مالی هیچ امکانی برای قرض دادن پول وجود ندارد .اگرفرصت سرمایه گذاری وجود نداشته باشد وبرای شما چنین امکانی به وجود نیا ورد که ازمحل پس انداز ، درامد کسب کنید ، باید این یک ملیون افغانی را بدو ن هیچ بهره ای نگهدارید.ازسوی دیگر فردی دیگری درآن مکان وجود دارد که درحال ساختن یک خانه است اگراو چنین پولی دردست داشته باشد میتواند خانه اش را زود تر تکمیل کند وازمحل وجود چنین خانه ای سالانه دوصد هزار افغانی درآمد بدست اورد . اگر شما با این شخص تماس بگیرید ، میتوان یک ملیون افغانی را با کرایه ای سالانه (بهره ) صد هزارافغانی به او پرداخت کنید ، که درنتیجه وضع مالی هردو بهتر خواهد شد . دراین صورت شما میتوانید صد هزار افغانی درآمد داشته باشید که بسی بهتر است ازصفرافغانی درآمد ، که درصورتی ندادن قرض نصیب شما میشد وکسی که سالانه دوهزار افغانی ازمحل ان خانه بدست می اورد ( وصد هزار افغانی به شما پرداخت میکنند ) نیز دروضع بهتری قرار خواهد گرفت . چون دراثراین اقدام هرسال صد هزار افغانی درآمد دارد.
حتی اگر کسی قرضی را به هدف غیر از افزایش تولید تهیه کند ، بازهم وجود بازارهای مالی مفید خواهد شد . این بازارها این امکان را بوجود می اورند که پول ازافرادی که فاقد فرصتهامولد سرمایه گذاریهای هستند . به دست کسانی برسند که بدست کسانی برسد که دارائی چنین فرصتهای میباشند . بازارهای مالی با انجام دادن چنین وظیفه موجب افزایش تولید وکارائی کل سیستم اقتصادی میشوند . این بازارها موجب بهبود وضع اقتصادی مصرف کنند گان میشوند ، چرا که امکان خریدهای بهتر را برای انها فراهم میکند وجود چنین بازارهای برای افراد جوان چنین فرصت را بو جود می اورد که اقلام مورد نیاز خود را به صورت اقساط خریداری کند و نا گذیر نباشند مدتها پس انداز کنند تا بتوانند کل قیمت خرید را یکجا بپردازند.

بازارهای تشکیل دهنده بازار سرمایه کدام هستند؟

بازار سرمایه

اگر مقالات قبلی ما را مطالعه کرده باشید، عبارت بازار سرمایه را حتماً دیده‌اید اما به علت مورد بحث نبودن آن، تا به حال به صورت اختصاصی درباره آن صحبت نکرده‌ایم. به همین دلیل نیز تصمیم گرفتیم تا در این نوشته به موضوع capital market و اهمیت آن در رشد اقتصادی کشور و این که این بازار چه هدفی دارد، بپردازیم.

بازار سرمایه (capital market) چیست؟

بازار سرمایه به عنوان یکی از روش‌های سرمایه گذاری به بازاری گفته می‌شود که در آن صاحبان سرمایه، افرادی که به دنبال سرمایه هستند (سرمایه گذاران)، انواع نهادهای مالی فعال در این بازار و همچنین بنگاه‌های اقتصادی، در آن فعایت کرده و در کنار یکدیگر به انجام معاملات یا مبادلات مالی می‌پردازند. نحوه فعاایت در این بازار به این صورت است که صاحبان سرمایه که به آن‌ها پس اندازکنندگان مالی نیز گفته می‌شود، اقدام به خرید انواع ابزارهای مالی مثل اوراق قرضه (اوراق مشارکت) یا اوراق بهادار بلندمدت رایج در بازار سرمایه (سهام و اوراق مالکیت) می‌کنند.

به عبارت دیگر capital market به عنوان واسطی است که میان سرمایه گذاران و صاحبان سرمایه قرار می‌گیرد تا با ایجاد رابطه بین این دو گروه از افراد جامعه به رشد اقتصادی کشور کمک کند. در واقع صاحبان سرمایه با این هدف، این اوراق را خریداری می‌کنند که با مبادله آن‌ها، نوعی سرمایه گذاری مالی انجام دهند که در پی آن، سود بیشتری برای‌شان حاصل شود که نتیجه آن بهبود اوضاع مالی و اقتصادی کشور نیز می‌باشد.

بازارهای تشکیل دهنده بازار سرمایه

این بازار به نوبه خود و برا ساس نوع اوراقی که در آن مبادله می‌شود، از ۲ بازار اصلی دیگر تشکیل شده است:

۱-بازار اولیه: در این بازار، اوراق بهادار جدید سهام (عرضه اولیه) و سایر اوراق بهادار، مورد مبادله قرار می‌گیرد.

۲-بازار ثانویه: در بازار ثانویه برخلاف بازار اولیه، عرضه اولیه‌ای در کار نیست و مبادلات تنها بر روی اوراق بهادار موجود یا اوراقی که از قبل منتشر شده‌اند صورت می‌گیرد.

بازارهای تشکیل دهنده بازار سرمایه

تفاوت بازار اولیه و بازار ثانویه

علاوه بر متفاوت بودن نوع اوراق قابل مبادله در این دو بازار، تفاوت‌های دیگری نیز بین این دو بازار وجود دارد که با بیان ویژگی‌های این دو بازار آن‌ها را بیان می‌کنیم.

ویژگی بازار اولیه:

۱-این بازار فقط به سرمایه گذارانی که اوراق بهادار را به طور مستقیم از خود شرکت خریداری می‌کنند، امکان فعالیت می‌دهد.

۲-معمولاً معاملاتی که در این بازار صورت می‌گیرند سود ده هستند و ریسک حضور در این بازار پایین است.

۳-تعداد معاملات، خیلی زیاد نیست.

ویژگی بازار ثانویه:

۱-همه افرادی که دارای سهام هستند حق حضور در این بازار را دارند.

۲-فعایت در بازار ثانویه با ریسک زیادی همراه است.

۳-تعداد معاملاتی که در این بازار صورت می‌گیرد، بالا است.

۴-از آنجایی که معاملات انجام شده در این بازار به عنوان منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکت‌ها و سرمایه گذاران به حساب می‌آیند، سخت‌گیری‌ها و قوانین دولت برای بازار ثانویه زیاد است.

اهمیت بازار سرمایه

با توجه به این که capital market به عنوان محلی برای انجام معاملات بین دو گروه سرمایه گذاران و سرمایه داران می‌باشد، و در واقع توانایی آسان کردن و بالا بردن سرعت و روند انجام معاملات را از طریق یکجا جمع کردن دو گروه درگیر معامله دارد. این بازار با این روش و افزایش سرعت معاملات، به رشد و بهبود اوضاع اقتصادی کشور کمک می‌کند و همین امر میزان اهمیت بازار سرمایه را نشان می‌دهد.

نقش بازار سرمایه در بهبود اقتصاد کشور

از سوی دیگر بازار سرمایه می‌تواند منابع مالی بلااستفاده مثل سکه، طلا، مسکن، زمین و غیره را به سرمایه‌های پر سود تبدیل کند و از این طریق نقش بسیار مؤثری در جهت پیشبرد کشور به سمت اقتصاد خوب دارد. این در حالی است که کشورهایی که فاقد منابع مالی مناسبی هستند، نمی‌توانند از میزان تأثیر این بازار باخبر شوند.

انواع بازار سرمایه

بازارهای سرمایه را از نظر داشتن اوراق بهادار می‌توان به دو نوع بازار دسته بندی کرد:

۱-اوراق بهادار سهام

اوراق بهادار سهام

این اوراق همان اوراقی هستند که در بازار اولیه مبادله می‌شوند و فرد دارنده اوراق سهام، مالک بخشی از شرکت منتشر کننده سهام می‌باشد.

اوراق بدهی

اوراق بدهی در بازار اوراق قرضه مورد مبادله قرار می‌گیرند. این اوراق در واقع نشان دهنده این هستند که قرضی صورت گرفته که این قرض باید با بهره بازپرداخت شود.

آموزش‌های مختلف و رایگان آکادمی رسمی حسین صدر که در زمینه انواع کسب و کارهای اینترنتی، انواع سرمایه گذاری‌های مالی، دیجیتال مارکتینگ صورت می‌گیرد، می‌تواند راهنمای خوبی باشد در جهت بهبود کسب و کارتان.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.