رضا محمدآقایی تالاری
هدف مدیریت مالی افزایش ارزش شرکت است و از آنجایی که ارزش شرکت در قیمت سهام متبلور می باشد می توان گفت هدف مدیریت مالی افزایش ثروت سهامداران می باشد .
ارزش شرکت تحت تاثیر دو عامل قرار دارد :
نکته : هر تصمیمی که بازده را افزایش و ریسک را کاهش دهد باعث افزایش ارزش شرکت خواهد شد .
۱ . تعیین میزان و ترکیب منابع مالی
۲ . تعیین میزان و ترکیب مصارف
۳ . اداره سرمایه در گردش
در تمام فعالیت هایی که برای رسیدن به این هدف انجام می شود باید هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران مد نظر قرار گیرد .
تجزیه و تحلیل صورت های مالی :
صورت های مالی بیانگر اطلاعات مالی یک موسسه می باشد .صورت های مالی عبارتند از ترازنامه ، صورت حساب سود و زیان ، گزارش جریان نقد ، و گزارش سود و زیان جامع
گزارشی که وضعیت ماالی یک شرکت را در یک مقطع زمانی معین بیان می کند و بیانگر دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام است .
صورت حساب سود و زیان :
بیانگر عملکرد مالی یک شرکت در یک دوره مالی است.در آن سه سود مطرح می شود : سود ناویژه ، عملیاتی و سود خالص
گزارش جریان نقد :
بیانگر میزان و چگونگی دریافت ها و پرداخت ها در یک دوره مالی و تعیین مانده وجوه نقددر پایان سال می باشد .
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
نسبت های مالی به چهار گروه تقسیم می شوند که عبارتند از
۱ . نسبت های نقدینگی :
نقدینگی یعنی توانایی انجام تعهدات . این نسبت ها و ضعیت نقدینگی شرکت را مورد ارزیابی قرار می دهد .
۲ . نسبت های فعالیت :
این نسبت ها میزان کارایی دارایی های شرکت را نشان می دهند .
۳ . نسبت های اهرمی :
ساختار مالی شرکت را تعیین می کنند و توانایی پرداخت بدهی را نیز نشان می دهند .
۴ . نسبت های سود آوری :
این نسبت ها سود آوری شرکت ها را نشان می دهد .
برنامه ریزی و بودجه بندی مالی
بودجه بندی شرکت ها در راستای برنامه ریزی انجام می شود . بودجه یک شرکت عبارت است از پیش بینی کلیه عملیات مالی یک شرکت در سال آینده .
در فرایند برزنامه ریزی تعریف نسبت های سودآوری مالی دو جنبه از آن دارای اهمیت بیشتری می باشد :
الف ) برنامه ای که مشخص میکند در طی سال چه وجوه نقدی را بابت چه عملیاتی می گیریم و پرداخت های شرکت در چه زمانی و بابت چه کارهایی می باشد .
ب ) برنامه ریزی سود :
برنامه ای که اقلام سود و زیان پیش بینی شده را مشخص می کند .
بودجه یک شرکت شامل بودجه مالی و عملیاتی می باشد که هر کدام از آنها نیز شامل بودجه های مختلفی است ، به مجموعه آنها بودجه جامع گفته می شود .
طرحی که به طور جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و خالص سرمایه گذاری طرح مزبور و جریان نقد ورودی آن تحت تاثیر جریان های تعریف نسبت های سودآوری تعریف نسبت های سودآوری نقد سایر طرح های سرمایه گذاری قرار نمی گیرد .
طرح هایی که اگر یکی از آنها را بپذیریم بقیه طرح های مورد مطالعه رد می شود .
طرح های سازگار پس از ارزیابی و پذیرش گروهی از آنها اجرای هر طرح مانعی برای اجرای طرح دیگر نمی شود .
روش های ارزیابی طرح ها :
روش دوره برگشت سرمایه :
این روش براحتی قابل درک می باشد و محاسبه آن ساده است اما در آن ارزش زمانی پول در نظر گرفته نمی شود .
روش ارزش فعلی خالص :
این روش بهترین معیار ارزیابی طرح ها می باشد .
در این روش ابتدا ارزش فعلی جریان نقد ورودی محاسبه ، سپس ارزش فعلی جریان نقد خروجی محاسبه و عدد حاصل را از ارزش فعلی جریان نقد ورودی کسر می کنند تا خالص ارزش فعلی عایدات بدست آید .
روش نرخ بازده داخلی :
نرخ بازده داخلی عبارت است از نرخی که ارزش فعلی جریان نقد ورودی را با خالص سرمایه گذاری برابر می کند و یا نرخی است که خالص ارزش فعلی طرح را مساوی صفر می نماید .
هر طرحی که نرخ بازده داخلی تعریف نسبت های سودآوری تعریف نسبت های سودآوری بیشتری داشته باشد مطلوبتر است .
پاداشی که سرمایه گذار از سرمایه گذاری بدست می آورد را بازده گویند . هر سرمایه گذار از دو محل تغییر قیمت دارایی و سود دریافتی بازده بدست می آورد .
عبارت است از احتمال تفاوت بین بازده پیش بینی شده و بازده واقعی . برای محاسبه ریسک می توان از شاخص های پراکندگی مانند انحراف معیار تعریف نسبت های سودآوری و ضریب تغییرات استفاده کرد .
انواع ریسک یک دارایی :
ناشی از بحران های سیاسی و اقتصادی است و این ریسک کاهش پذیر نمی باشد .
ریسک غیر سیستماتیک که ناشی از مسائل مدیریتی شرکت است و قابل کنترل می باشد .
نکته : با ایجاد تنوع می توان ریسک غیر سیستماتیک را کاهش داد .
سهام عادی ،ممتاز و اوراق قرضه
قسمتی از سرمایه یک شرکت است و سهامدار با شرکت رابطه مالکانه دارد .هر سهامداری متناسب با درصد سهام خود نسبت به کل ارزش شرکت دارای حقوق مالکانه است . مالک نهایی شرکت سهامداران عادی هستند .
سهامی که سود هر سهم آن مساوی است با قیمت اسمی سهم ضربدر نرخ سود سهام ممتاز .
اوراقی که خریدار آن هر سال سود معینی دریافت می کند .دارنده آن با شرکت رابطه مالکانه ندارد و جزء بستانکاران شرکت می باشد .
۱ . سهام عادی دارای بیشترین رسک می باشد .
۲ . سهام ممتاز در دریافت سود نسبت به سهام عادی در اولویت است .
۳ . سهام ممتاز هم ویژگی اوراق قرضه و هم ویژگی سهام عادی را دارد .
۴ . انتشار اوراق قرضه در ایران به علت ربوی بودن ممنوع می باشد
در پایان سال مالی با توجه به صورت های مالی شرکت ها پس از کسر اندوخته ها و تعدیلات لازم سهامداران تصمیم می گیرند قسمتی از سود قابل تخصیص را تقسیم نموده و باقیمانده به عنوان سود انباشته باقی می ماند .
روش ها یپرداخت سود عبارتند از :
در تقسیم سود و پرداخت به سهامداران باید به این نکات توجه کرد :
الف ) سود هر سال متعلق به سهامدارانی است که قبل از مجمع عمومی عادی سالیانه ، سهامدار شرکت باشد .
ب ) پس از تقسیم سود ، قیمت سهام از نظر تئوریک باید به اندازه سود تقسیم شده هر سهم کاهش یابد .
سود سهمی (سهام جایزه ) :
ذر روش سهام جایزه وجهی از سهامداران دریافت نمی گرددبلکه وجوه آن از محل سود انباشته یا اندوخته ها تامین می شود.پس از توزیع سهام جایزه قیمت سهم کاهش می یابد .
در این روش هر سهم به تعدادی سهم تجزیه شده و تعداد سهام افزایش پیدا می کند اما درصد مالکیت تغییری نمی کند .
نسبتهای مالی در کامفار
در مقاله پیشرو در نظر داریم در مورد نسبتهای مالی صحبت کنیم و نقش آن را در روند تهیه و تنظیم یک طرح امکان سنجی مورد بررسی قرار دهیم. پیش از هر چیزی باید با ماهیت، کاربرد و انواع نسبتهای مالی آشنا شویم. در ادامه، چگونگی تحلیل و بررسی نسبتهای مالی در نرم افزار کامفار را به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم. پس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
نسبتهای مالی:
در حقیقت نسبتهای مالی همان مقادیر عددی هستند که به قصد به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی هر موسسه یا شرکت استخراج و تحلیل و بررسی میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت از قبیل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی و دیگر موراد این چنینی، در مواردی مانند آنالیزها و بررسیهای مقداری و ارزیابیهای نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره میتوانند برای ما مورد استفاده قرار بگیرند و اینگونه به اتخاذ تصمیمات مهم مالی در مورد شرکت یا موسسه ما کمک کنند. در این میان، یکی از متداولترین و معروفترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی همین نسبتهای مالی میباشد.
در حقیقت میتوان این طور گفت که نسبتهای مالی، از ابزارهای بسیار مفید و سودمند در روند تعیین کردن صورتهای مالی شرکتها به حساب میآید، که با در اختیار قرار دادن نسبت برخی از اقلام مهم حسابداری، درک درستی از واقعیتهای مهم، در بازه نتایج عملیات و وضعیت مالی هر شرکت را به دست تحلیلگران مربوطه میدهند. با بررسی و تحلیل کردن این نسبتهای مالی قادر خواهیم بود به آسیبشناسی فعالیت مالی هر موسسه یا شرکت نیز دست پیدا کنیم.
نسبتهای مالی چند نوع هستند؟
در واقع نسبتهای مالی در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام از این گروههای مختلف به یکی از جنبههای مختلف و متعدد وضعیت مالی موسسات و شرکتها میپردازند. نسبتهای مالی به دستههای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
الف. نسبتهای نقدینگی:
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بر این اساس میتوان گفت که نسبتهای نقدینگی شامل اطلاعاتی در مورد تواناییهای شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
ب. نسبتهای اهرمی و پوششی:
نسبتهای اهرمی و پوششی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، میتوان این طور توضیح داد که از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی کردن سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.
ج. نسبتهای فعالیت:
نسبتهای فعالیت یا همان نسبتهای کارایی ابزارهایی هستند که براب سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف و متنوعی مانند موجودب کالا، دارایی ثابت و دیگر موارد از این قبیل مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
د. نسبتهای سودآوری:
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت در زمینه تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند.
ه. نسبتهای ارزش بازار:
این نسبتها منعکسکننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی هر شرکت هستند.
تحلیل نسبتهای مالی در چارچوب نرم افزار کامفار
همان طور که میدانید تحلیل نسبتهای مالی را میتوانیم در زمره یکی از مهمترین تحلیلها در خروجی کامفار به حساب بیاوریم. اما دلیل این اهمیت چیست؟ واضح است که دلیل اهمیت این کار این است که این کار به دلیل شناخت وضعیت مالی پروژه صورت میگیرد که در تصمیمگیری برای آینده پروژه اهمیت مهم و پایهای دارد. به تصویر زیر از فضای نرم افزار کامفار دقت فرمایید:
برای انجام دادن این کار (تحلیل کردن نسبتهای مالی) قبل از هرکار لازم است که از منوی نرم افزار کامفار پس از انجام دادن محاسبات مربوطه، به بخش جدول خلاصه عملکرد پروژه مراجعه کنیم. پس از انجام این کار از باکس شماره 1، فیلد «ارزش یابی و نسبت ها»، از باکس شماره 2 فیلد «نسبتهای مالی» و از باکس شماره 3 میتوان نمودارهای مربوطه را مشاهده کرد و آنها را مورد تحلیل قرار داد.
در تصویر بالا از فضای نرم افزار کامفار چند نسبت مهم وجود دارد که در تحلیل نسبتهای مالی به بررسی آنها پرداخته میشود. نسبت بدهی به ثروت خالص، اولین و البته مهمترین و پایهایترین نسبت است که هر چقدر میزان آن کمتر باشد، میتوان این طور برداشت کرد که وضعیت مالی شرکت هم به همان نسبت مطلوبتر خواهد بود. البته باید این نکته مهم را به خاطر داشته باشید که بالا بودن این عدد همیشه و در هر شرایطی هم به معنی عدم مطلوبیت نمیباشد. چرا که به عنوان مثال در بعضی موارد ممکن است که شرکت مورد بررسی ما مقدار زیادی وام بلند مدت داشته باشد یا مشمول دیگر موارد و استثناعات این چنینی باشد.
نسبت دوم در تحلیل و بررسی نسبتهای مالی شرکت در فضای نرم افزار کامفار، همان طور که در تصویر بالا از فضای این نرم افزار قابل مشاهده است، نسبت داراییهای جاری به بدهیهای جاری میباشد که میتوان گفت در درجه دوم اهمیت قرار دارد. این نسبت بسیار حائز اهمیت است چرا که میتوان این طور توضیح داد که میزان آن هر چقدر بیشتر باشد، در نتیجه وضعیت شرکت مورد بررسی ما به همان نسبت مطلوبتر به نظر میرسد. در ادامهی روند تحلیل نسبتهای مالی در نرم افزار کامفار به همین روال که این دو نسبت مهم و پایهای را بررسی کردیم دیگر سایر نسبتها را نیز یک به یک بررسی مینماییم تا از نتایج حاصل شده برای تصمیمگیری در مورد آینده شرکت استفاده کنیم.
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله محاسبه اقساط وام بانکی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
تعریف نسبت های سودآوری
نسبت های سودآوری، میزان سودآوری شرکت را در یک دوره مالی نشان می دهد. این نسبتها برای سنجش مدیریت مؤثر در تحصیل سود و بازده کافی سرمایه گذاری، مورد استفاده شرکت ها قرار میگیرند (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۱).
از مهمترین این نسبتها عبارتند از:
- نسبت سود ناخالص به فروش[۱](حاشیه سود ناخالص):
نسبت سود ناخالص به فروش، درصد هر ریال فروش را نشان میدهد که پس از کسر قیمت تمام شده کالای فروش رفته باقی میماند. این نسبت از تقسیم سود ناخالص بر فروش خالص محاسبه میشود. سود ناخالص از مابه التفاوت فروش خالص و قیمت تمام شده کالای فروش رفته به دست می آید (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۲).
- نسبت سود خالص به فروش (حاشیه سود خالص)[۲]:
حاشیه سود خالص، سودآوری درآمدها را نشان می دهد که میار مهمی برای ارزیابی عملکرد عملیاتی می باشد. این نسبت از تقسیم سود خالص بر فروش خالص به دست می آید (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۲).
لزوماً یک نسبت سودخالص به فروش پایین، نشانه نامطلوب بودن وضعیت سودآوری شرکت نمیباشد. زیرا ممکن است نرخ پایین سود خالص به فروش با گردش سریع داراییها و حجم فروش زیاد، سود زیادی را برای شرکت ایجاد کند (اسماعیل پور، ۱۳۷۷، ص ۱۶۵-۱۶۴).
- نسبت سود عملیاتی به فروش[۳]:
نسبت سود عملیاتی به فروش یا نسبت سود عملیاتی، سودآوری فروش را قبل از کسر بهره و مالیات نشان میدهد و منظور از آن کارآیی مدیریت در کنترل هزینههای عملیات شرکت است. این نسبت از تقسیم سود عملیاتی برخالص فروش محاسبه میشود (اسماعیل پور، ۱۳۷۷، ص ۱۶۴-۱۶۳).
- نسبت بازده کل دارایی ها[۴]: (ROA)
بازده کل داراییها، نحوه به کارگیری از منابع شرکت در جهت تحصیل سود از سوی مدیریت را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد. هر چه این بازده بالاتر باشد، کارایی شرکت در به کارگیری از داراییها و منابع بهتر خواهد بود. این نسبت از تقسیم سود خالص بر متوسط دارایی های شرکت بدست می آید (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۳).
- نسبت بازده حقوق صاحبان سهام[۵]: (ROE)
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام را نرخ بازده ارزش ویژه نیز مینامند. با بهره گرفتن از این نسبت سود شرکت در ازاء هر یک ریال حقوق صاحبان سهام محاسبه میشود. این نسبت از تقسیم سود پس از کسر مالیات بر متوسط حقوق صاحبان سهام به دست می آید (پی نوو، ۱۳۸۲، ص ۵۳).
برای صاحبان سهام این نسبت از سایر نسبتها مهمتر میباشد. زیرا که نتایج حاصل از سرمایهگذاری هایشان را نشان میدهد (اکبری، ۱۳۷۱، ص ۴۵).
- نسبت نرخ بازده سرمایهگذاری[۶]: (ROI)
در چند دهه قبل شرکت دوپونت، روشی را برای تفکیک و ارتباط صورت های مالی با یکدیگر ارائه داد که اصطلاحاً به «سیستم دوپونت» معروف شد. هدف اصلی این سیستم ارائه معیاری جهت سنجش عملکرد مدیریت از طریق محاسبه بازده سرمایهگذاری میباشد. این نسبت از حاصلضرب گردش سرمایه در نسبت سود خالص به فروش به دست می آید. گردش سرمایه نیز از تقسیم فروش خالص بر سرمایه به کار گرفته شده بدست می آید، که منظور از سرمایه به کار گرفته شده، مجموع سرمایه در گردش خالص و داراییهای ثابت یا جمع کل داراییها است.
اگر مجموع سرمایه در گردش خالص و داراییهای ثابت را بپذیریم، در آن صورت « ROI» در واقع همان نرخ بازده سرمایه بکار گرفته شده یا «ROCE» میباشد و اگر جمع کل داراییها را پذیرفتیم، «ROI» در واقع همان نرخ بازده کل داراییها یا «ROA» میباشد و در نتیجه گردش سرمایه همان گردش کل داراییهاست (قدرتیان، ۱۳۸۱، ص ۵۷).
۲-۳-۳-۱-۳-۵- نسبتهای مالی مربوط به سرمایهگذاری سهامداران
گردش سرمایه |
آخرین گروه از نسبتها، نسبتهای مالی مربوط به سرمایهگذاری سهامداران میباشد. این نسبت ها معیارهایی هستند که بین قیمت بازار و ارزش دفتری هر سهم و سود ارتباط برقرار می کنند (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۵). مهمترین این نسبتها عبارتند از:
- نسبت سود هر سهم[۷]: (EPS)
نشاندهنده مبلغ سود به دست آمده به ازاء هر سهم میباشد. چنانچه در ساختار سرمایه شرکت، سهام ممتاز وجود داشته باشد، برای تعیین مبلغی که به سهام عادی تخصیص مییابد، ابتدا باید سود سهام ممتاز را از سود خالص کسر نمود. برای محاسبه این نسبت ابتدا سود سهام ممتاز را از سود خالص (سود پس از کسر مالیات) کسر نموده و آنرا بر تعداد سهام منتشره تقسیم می کنیم. تعداد سهام عادی در دست سهامداران از کسر سهام منتشره از سهام خزانه به دست می آید (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۵).
-
هر سهم[۸]: (DPS)
این نسبت نشان دهنده مبلغ سودی است که شرکت بابت هر سهم پرداخت میکند. برای محاسبه این نسبت، رقم متعلق به سود تقسیمی سهام را بر تعداد سهام عادی منتشره که در دست سهامداران است تقسیم میشود.
اگر در یک سال در تعداد سهامی که در دست سهامداران بود تغییرات فاحشی رخ دهد، برای محاسبه نسبتهای مالی مربوط به هر سهم باید از میانگین تعداد سهامی که در دست مردم است استفاده کرد (پی نوو، ۱۳۸۲، ص ۴۹).
- نسبت قیمت به سود (P/E):
نسبت قیمت به سود بمنظور ارزیابی ارتباط بین ارزش بازار سهام و سود هر سهم میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این نسبت نظر سهامداران را نسبت به شرکت ارزیابی می کند. این نسبت از تقسیم قیمت روز هر سهم بر سود هر سهم به دست می آید.
هرچه این نسبت بالاتر باشد نشانه مطلوبتر بودن این نسبت می باشد، چرا که شرکت در نظر عموم سرمایه گذاران دارای آینده روشنی می باشد (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۵).
- نسبت سود پرداختنی[۹] (درصد سود پرداختنی):
نسبت سود پرداختنی، سود نقدی را که به سهامداران پرداخت می شود را، به صورت درصدی از سود هر سهم بیان میکند. این نسبت از حاصل تقسیم سود تقسیمی هر سهم بر سود هر سهم به دست می آید (پی نوو، ۱۳۸۲، ص ۵۰).
- نسبت پوشش سود سهام:
پوشش سود سهام به تعداد دفعاتی که سود سهام واقعی که از طریق سودها و منافع جاری شرکت قابل پرداخت خواهد بود، اطلاق میشود. این نسبت با تقسیم حداکثر سود سهامی که از منافع جاری قابل پرداخت میباشد بر سود سهام واقعی برای سهامداران عادی محاسبه می گردد.
بالا بودن این نسبت، نشان دهنده این است که بخش زیادی از سودها و منافع حاصله شرکت در خود شرکت موجود است و اینکه شرکت در حال سرمایهگذاری بر روی آن، جهت نیل به رشد درآمدی مناسب در آینده است.
البته منظور از صورت کسر، مجموع سود فعالیتهای عادی بعد از مالیات و سود (زیان) غیر مترقبهای است که در طول دوره حسابداری تحقق مییابد. در محاسبه EPS، سود بعد از مالیات کفایت کرده ولیکن در محاسبه پوشش سود سهام و DPS سود و زیان غیرمترقبه مؤثر می باشد ( انواری رستمی، ۱۳۷۸، ص ۲۶۵-۲۶۴).
- نسبت بازده سود سهام:
بازده سود سهام از معیارهای سنجش سهامداران از میزان بازده سرمایهگذاری بر روی سهام عادی طی یک دوره مالی میباشد. این نسبت با تقسیم سود سهام پرداختی به هر سهم بر متوسط قیمت بازار هر سهم محاسبه می شود (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۸۴، ص ۳۶).
- نسبت ارزش دفتری هر سهم:
ارزش دفتری هر سهم عادی، از تقسیم خالص دارایی های متعلق به سهامداران عادی(مجموع حقوق صاحبان سهام پس از کسر حقوق سهامداران ممتاز) بر تعداد سهام عادی منتشره محاسبه می شود. (پیشین، ۱۳۸۴، ص ۳۶).
- نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری هر سهم:
نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری هر سهم یا نسبت از محاسبه قیمت بازار بر قیمت دفتری هر سهم محاسبه می گردد (قدرتیان، ۱۳۸۱، ص ۶۲).
نسبت Tobin’s Q یا نسبت Q شباهت زیادی با دارد. برای محاسبه این نسبت، مجموع ارزش بازاری بدهی با ارزش بازاری حقوق صاحبان سرمایه را بر ارزش جایگزینی داراییهای شرکت تقسیم می کنیم.
در شرکتی که نسبت Q از “یک” بالاتر باشد، نسبت به شرکتی که دارای نسبت Q پایینی باشد، انگیزه بیشتری برای سرمایهگذاری وجود خواهد داشت. شرکتهای با نسبت Q بالا فرصتهای سرمایهگذاری جذابتر و مزیت رقابتی بالاتری را دارا هستند (پیشین، ۱۳۸۱، ص ۶۲).
۲-۳-۳-۱-۴- نقاط قوت و ضعف نسبتهای مالی:
نقاط قوت نسبتهای مالی عبارتست از:
محاسبه این نسبتها، نسبتاً ساده است. با این نسبتها، معیاری برای مقایسه بین فعالیت شرکت در یک دوره زمانی به دست میآید و نیز میتوان نسبتهای محاسبه شده را با متوسط صنعت مقایسه کرد.
در امر شناخت مشکلات شرکت ها سودمند است.
اگر روش مبتنی بر تجزیه و تحلیل نسبتها با روشهای دیگر (مثل روشهای اقتصادسنجی) ادغام شود، این نسبتها میتوانند در فرایند ارزیابی قضاوت نقش مهمی را ایفاء کنند.
برای تعیین روند سنواتی شرکت و تغییراتی که احتمالاً در این روند رخ داده است و نیز تعیین اعداد غیرعادی، میتوان از روش تجزیه و تحلیل نسبتها استفاده کرد.
و اما نقاط ضعف نسبتهای مالی عبارتست از:
اگر فقط به یکی از این نسبتها توجه شود فایده چندانی نخواهد داشت.
نسبتها راه حل مشکلات نیستند و با بهره گرفتن از این نسبتها نمیتوان به علل اصلی مشکلات شرکت پی برد. در واقع نسبتها تنها نشاندهنده مشکلات هستند.
شخص تحلیلگر در تفسیر دادهها به سادگی دچار اشتباه میشود و احتمال دارد به راحتی آنها را غلط تفسیر کند. برای مثال کاهش مقدار یک نسبت، الزاماً به معنای وقوع رخدادی نامطلوب نیست. تقریباً هیچ استاندارد قابل قبولی وجود ندارد که بتوان آن را مبنای مقایسه با نسبت یا مجموعهای از نسبتها قرار داد. نباید مبنای قضاوت را منحصراً نسبتهایی بدانیم که به اصطلاح «نسبتهای صنعت» نامیده میشوند. زیرا نسبتهای متعلق به عملکرد بیش از نیمی از شرکت ها، کمتر از نسبتهای صنعت مربوطه هستند.
بعضی نسبتها که کاربرد بسیار هم دارند، ممکن است نتایج گمراهکننده به بار آورند. مثلاً بعضی معتقدند که گردش سرمایه جاری که از تقسیم فروش خالص به سرمایه در گردش به دست میآید، هرچه بزرگتر باشد، مطلوبتر است، در حالی که افزایش این تعریف نسبت های سودآوری نسبت ممکن است در نتیجه افزایش فروش حاصل شده باشد و یا کاهش سرمایه در گردش که طبعاً مورد اخیر را به هیچ وجه نمیتوان مطلوب دانست.
وقتی صورت های مالی یک واحد با مؤسسه مشابه دیگری مقایسه میشود، باید توجه داشت که ممکن است اختلافهایی که در اعمال روشهای حسابداری در دو شرکت از لحاظ ارزیابی موجود جنسی، استهلاک، نحوه هزینه کردن پرداختها و امثال آن وجود داشته باشد، مبنا و مفهوم مقایسه را از بین ببرد.
در تجزیه و تحلیل نسبتها، تغییرات سطح قیمتها معمولاً مورد نظر قرار نمیگیرد و این خود از منفعت نتیجه تجزیه و تحلیل میکاهد. این نارسایی بویژه، هنگامی که آهنگ تغییرات سطح قیمتها سریع و یا در واقع اوضاع تورمی، سنگین باشد، تشدید میگردد (پی نوو، ۱۳۸۲، ص ۶۶-۶۵).
۲-۳-۳-۲- مدل های ارزیابی بهرهوری[۱۰] :
از جمله رویکردهای کلی دیگری که در امر ارزیابی عملکرد سازمانها مطرح است، تجزیه و تحلیل ارزیابی بهرهوری در سازمانهاست. در این بخش، ضمن تعریف بهرهوری، انواع آن، سطوح مختلف بهرهوری، دو روش را برای ارزیابی بهرهوری ذکر خواهیم کرد که عبارتند از؛ شاخصهای بهرهوری ارزش افزوده و دیگری روش سریع ارزیابی بهرهوری.
۲-۳-۳-۲-۱- تاریخچه بهرهوری :
در خصوص اصطلاح بهرهوری، به نظر میرسد که این واژه برای اولین بار در نوشتهها و عقاید اندیشمندان اقتصادی مرکانتیلیسم (سوداگرایی) مطرح شده باشد. اما در اینکه ابتدا این واژه چگونه وارد ادبیات اقتصادی شده است دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. در این میان اظهارنظر “ژان فوراسیته” از اهمیت خاصی برخوردار است. وی مینویسد ظاهراً در آثار قدما، اولین بار این واژه در کتابی از «آگری کولا» با نام «متالیکا» مطرح شده است. اما در قرن ۱۸، فیزیوکراتهایی مانند «لیتره» به این واژه مفهوم «قدرت تولید کردن» اطلاق کردند که این معنا در لغتنامههای «لیتره» در سال ۱۹۸۳ میلادی و در «لاروس» در سال ۱۹۴۶ میلادی تکرار شده است (خاکی، ۱۳۷۷، ص ۲۱).
نسبت نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟
قبل از توضیح نسبت نقدینگی میبایست به تعریف نسبت مالی بپردازیم:
نسبت مالی چیست؟
به ارتباط منطقی و ریاضی که به شکل نسبت نمایان میشود نسبت مالی گفته می شود و از آن در موارد ذیل استفاده می شود:
- ارزیابی کیفی اطلاعات کمی
- ارائه گزارش
- طبقهبندی صورتهای
توجه داشته باشید که از هر نسبت مالی میتوان بهعنوان یک سیگنال خبری در کنار سایر نسبتها استفاده کرد و هرگز نباید فقط یک نسبت مالی را بهعنوان ملاک تصمیمگیری قرار داد.
مهمترین نسبتهای مالی:
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای کارایی
- نسبتهای اهرمی
نسبت نقدینگی چیست؟
نسبت نقدینگی یا Liquidity Ratio جز یکی از نسبتهای مالی می باشد که از تقسیم پول نقد و معادلهای نقدی و اوراق بهاداری که بهراحتی قابل تبدیل به نقد میباشند، بر بدهیهای جاری، بهدست میآید. این نسبت آزمون نقدینگی شرکت است و برای محاسبه آن کل وجوه نقد و اوراق بهادار قابل خرید و فروش در بازار را جمع میکنند و آن را بر کل بدهیهای جاری تقسیم میکنند. نسبتهای نقدینگی، میزان توان شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود یا عمل به تعهدات کوتاه مدت را نشان میدهد. نسبت نقدینگی بالا نشان دهنده این است که حاشیه امنیت شرکت بیشتر است و از پس بدهی های کوتاه مدتش بر می آید. اما این بدان معنی نیست که نسبت نقدینگی هر چه بالاتر باشد بهتر است، این نسبت خیلی هم نباید بزرگ باشد.
نکته! با نسبتهای نقدینگی میتوان بررسی کرد که آیا یک شرکت میتواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود پاسخ دهد یا خیر، نسبتهای نقدینگی، توانایی واحد تجاری را در انجام تعهدات کوتاه مدت، اندازهگیری میکند.
برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با تعریف نسبت های سودآوری خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.
انواع نسبت های نقدینگی:
برای محاسبه این نسبت دارایی های جاری بر بدهی های جاری تقسیم می شود. دارایی های جاری، دارایی هایی ست که به یک دیگر تبدیل می شوند و در صورت نیاز در عرض یک سال می توان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد. بدهی های جاری به آن دسته از بدهی ها گفته می شود که موعد پرداخت آن ها کمتر از یک سال است. بالا بودن نسبت جاری نشان می دهد که برای طلب کاران هیچ جای نگرانی نیست و اصل مبلغ خود به همراه سود آن را از شرکت دریافت خواهند کرد.
بدهی های جاری / دارایی های جاری = نسبت جاری
نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری کمی سخت تر محاسبه می شود. برای محاسبه این نسبت فهرست دارایی هایی که در مقایسه با پول نقد از قدرت نقد شوندگی کمتری برخوردارند از دارایی های جاری شرکت کسر می شود. بالا بودن نسبت آنی می تواند بیانگر این باشد که اعتبار دهندگان کوتاه مدت دچار هیچ مشکلی نخواهند شد و یا اینکه بیانگر این است که نقدینگی یا مطالبات شرکت بسیار زیاد است.
بدهی های جاری / (حساب های دریافتی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی
یک نوع از نسبت آنی به سادگی فهرست موجودی را از دارایی تعریف نسبت های سودآوری تعریف نسبت های سودآوری های جاری کم میکند و آن را از نسخهای که در بالا به آن اشاره شد اندکی بخشندهتر نشان میدهد. گفته میشود این نسبت اگر چیزی در حدود یک باشد، قابل قبول است. اگر این نسبت زیاد باشد، این اتفاق ممکن است به سه دلیل رخ دهد. نخست ممکن است موجودی کالای کمی نگهداری میشود. دوم ممکن است دارایی های جاری زیاد باشد و سوم ممکن است اعتبارات کوتاه مدت کمی جذب شده باشد.
بدهی های کنونی/(موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
در این نسبت موجودی کالا، دارایی های جاری و حساب های دریافتنی در نظر گرفته نمی شود. جهت پیش بینی توانایی پرداختی شرکت در مواقع ضروری این نسبت در مقایسه با نسبت قبلی بیشتر به کار می آید. اگر شرکتی به میزان کافی توانایی نقد شوندگی نداشته باشد به مشکل بر می خورد حتی اگر از سود دهی بالایی برخوردار باشد.
بدهی های جاری / (سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نقد
نسبت سودآوری چیست؟
این نسبتها میزان ﻣﻮفقیت ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیه و تحلیل ﻗﺮار میدﻫﺪ.
- نسبت سود ناخالص: این نسبت میزان سود ناخالص تولید شده از فروش را ارزیابی میکند. سود ناخالص برابر با فروش خالص منهای هزینهی فروش است.
- بازده فروش: این نسبت به عنوان حاشیهی سود خالص یا نسبت سود خالص نیز شناخته میشود و درصد درآمد ناشی از فروش را میسنجد. به طور معمول، هر چه عدد این نسبت بالاتر باشد، بهتر است.
- بازده داراییها: در تحلیل مالی، این نسبت بازده سرمایهگذاری را اندازه میگیرد. همچنین جهت ارزیابی کارآیی مدیریت در استفاده از داراییها برای تولید درآمد به کار میرود.
- بازده حقوق صاحبان سهام: درصد درآمد ناشی از هر ریال از حقوق صاحبان سهام را میسنجد.
نسبت کارایی چیست؟
به کمک این نسبتها میتوان میزان ﻛﺎرآیی یک ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد منابع خود اﻧﺪازه گیری نمود.
- گردش مطالبات: کارآیی بسط نسیه و وصول آن را میسنجد. این نسبت میانگین تعداد دفعاتی را که شرکت در یک سال به وصول حسابهای باز خود میپردازد، نشان میدهد. نسبتهای بالا دلالت بر نسیهی مؤثر و فرآیند وصول دارند.
- میانگین دورهی وصول مطالبات: این نسبت به گردش مطالبات برحسب روز یا دورهی وصول معروف است و میانگین تعداد روزهایی را که یک شرکت مطالباتش را وصول میکند، اندازه میگیرد. هرچه این نسبت کوچکتر باشد، بهتر است. البته گاهی افراد به جای ۳۶۰، از عدد ۳۶۵ استفاده میکنند.
- گردش موجودی: نمایانگر تعداد دفعاتی است که موجودی، فروخته و جایگزین شده است. در نظر داشته باشید که بعضی نویسندگان در فرمول بالا، به جای هزینهی فروش از فروش استفاده میکنند. نسبت بالا نشاندهندهی این است که شرکت در مدیریت موجودیهایش کارآمد است.
- میانگین دورهی موجودی: به عنوان گردش موجودی برحسب روز نیز شناخته میشود و نمایانگر تعداد روزهایی است که موجودی در انبار میماند. به عبارت دیگر، تعداد روزها را از زمان خرید موجودی تا فروش آن، میسنجد. همانند میانگین دورهی وصول مطالبات، هر چه این نسبت کوچکتر باشد بهتر است.
- گردش حسابهای پرداختنی: تعداد دفعاتی که یک شرکت حسابهای پرداختنیاش را در طول یک دوره میپردازد، نشان میدهد. نسبت کوچک طرفدار بیشتری دارد، چون بهتر است که پرداختها را تا حد امکان به تأخیر انداخت تا بتوان از پول برای اهداف مولد بیشتری استفاده کرد.
- میانگین دورهی پرداختنی: این نسبت به «گردش حسابهای پرداختنی بر حسب روز یا دورهی پرداخت نیز معروف است و عدد میانگین روزهای سپری شدهی پیش از پرداخت تعهدات به عرضهکنندگان را میسنجد.
- دورهی گردش عملیات: تعداد روزهایی را که یک شرکت، چرخهی عملیاتی را کامل میکند، میسنجد. هر چه چرخهی عملیاتی کوتاهتر باشد، یعنی شرکت فروش و وصول وجه نقد را سریعتر انجام میدهد.
- چرخهی تبدیل وجه نقد: این نسبت میزان سرعت یک شرکت در تبدیل وجه نقد به وجه نقد را اندازه میگیرد. چرخهی تبدیل وجه نقد نمایانگر تعداد روزهایی است که یک شرکت برای خریدهایش پرداخت میکند، آنها را میفروشد و مقدار بدهی را وصول میکند. به طور معمول، این چرخه نیز همچون چرخهی عملیاتی، هرچه کوتاهتر باشد، بهتر است.
- گردش کل دارایی: کارآیی کلی یک شرکت در فروش را با استفاده از داراییهایش میسنجد. این فرمول شبیه بازده داراییهاست، با این تفاوت که به جای درآمد خالص، از فروش خالص استفاده میشود.
نسبت اهرامی چیست؟
تمرکز اصلی نسبت های مالی اهرمی بر روی توازن بین دارایی ها و بدهی هاست. ﺗﺎمین نیازﻫﺎی مالی از ﻃﺮیق ایجاد بدهی را ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ.
نسبت مالی ROA و ROE در تحلیل بنیادی
در ظاهر نسبت مالی ROA و ROE مشابه یکدیگرند. اما چیزی که در این دو نسبت مشترک است، این است که هر دو شاخص توانایی شرکت ها را در ایجاد سود و بازده از سرمایه گذاری ها و فعالیتهایش نشان میدهد. در این مقاله قصد داریم آنها را مفصلتر بررسی کنیم و به بیان تفاوتهای آنها بپردازیم.
ROE یا بازده ارزش سهام سهام داران بورس
در میان تمام نسبتهای مالی که توانایی سودآوری و کارایی شرکت را به خوبی نشان میدهد، نسبت بازده دارایی هاست که بیان میکند مدیریت شرکت و کلا آن مجموعه تا چه حد توانستهاند با پولی که سرمایه گذاران بابت خرید سهام شرکت پرداختند در جهت ایجاد سود استفاده کنند و به بیانی دیگر ROE نشان میدهد مدیریت شرکت با چه سرعت و نرخی در حال افزایش یا کاهش ارزش شرکت است.
فرمول محاسبه نسبت ROE در تحلیل بنیادی
ارزش سهام در اختیار سهامداران/درآمد خالص سالانه = بازده دارایی
به عنوان مثال پس از بررسی اطلاعات و صورت های مالی میاندورهای ۶ ماهه سال ۹۶ شرکت داروسازی عبیدی نشان میدهد ارزش سهام در اختیار سهام داران در این بازه زمانی ۱۶۹۲۷۹۰ میلیون ریال و درآمد خالص این شرکت دارویی ۳۵۱۵۲۱ میلیون ریال بوده است که با محاسبه در فرمول مذکور، نسبت ROE برابر ۲۰٫۷ میباشد.
اغلب تحلیل گران و سرمایه گذاران حرفهای بازار حداقل ROE را که مطلوب میدانند ۱۵ درصد است.
ROA یا بازده کل دارایی شرکت ها:
حال قصد داریم به بررسی شاخص بازده کل دارایی ها که معیاری دقیقتر از کارایی عملکرد مدیران است، بپردازیم. این شاخص نشان دهنده میزان سودی است که شرکت از هر واحد از دارایی هایش بوجود میآورد.
دارایی شرکت شامل اقلامی نظیر پول نقد، حسابهای دریافتنی، تجهیزات و… میباشد.
فرمول نحوه محاسبه ROA در تحلیل بنیادی:
کل دارایی ها / درآمد خالص سالانه = بازده دارایی
بررسی نسبت های ROA و ROE شرکت داروسازی عبیدی:
به عنوان نمونه نسبت ROA برای داروسازی عبیدی اینگونه بررسی میکنیم. درآمد خالص شرکت در دوره ۶ ماهه ۹۶ برابر ۳۵۱۵۲۱ میلیون ریال و کل دارایی های شرکت برابر ۴۴۵۸۸۷۹ میلیون ریال میباشد.
بامحاسبه این نسبت در فرمول مذکور بازده داراییهای شرکت عبیدی ۷.۸ بدست آمده است که با عدد مورد تایید سرمایهگذاران حرفهای پایین بنظر میرسد.
چرا که این دسته از سرمایهگذاران اغلب بر روی سهامی سرمایهگذاری میکنند که نسبت ROA آن بالای ۵ درصد باشد. رشد سالانه این عدد نشان دهنده بهبود عملکرد مدیران جهت ساخت سود بیشتر و استفاده بهینه تر از دارایی های خود است.
لازم به ذکر است اطلاعاتی نظیر ارزش کل دارایی ها، درآمد خالص سالانه شرکت، ارزش سهام در دست سهامداران تعریف نسبت های سودآوری تماما در اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها در بخش صورت سود و زیان و ترازنامه آن موجود است. همچنین پیشنهاد میشود برای آموزش کاملتر تحلیل بنیادی، به کلاب تخصصی تی بورس نیز مراجعه کنید.
توضیحاتی پیرامون تفاوت نسبت مالی roa و roe
در این محتوا مفهوم roa و roe توضیح داده میشود. سپس به تفاوت roa و roe اشاره میگردد. در ابتدا ذکر این نکته ضروری است که تلاش همه مجموعههای اقتصادی کسب سود بیشتر برای سهامداران مجموعه خود میباشد. کسب سود بیشتر در هر مجموعه بستگی مستقیم به کم کردن هزینههای هر مجموعه دارد. با نسبتهای roa و roe که از نسبتهای سودآوری مهم برای هر مجموعه است میتوان موفقیت هر مجموعهای را از منابع مختلف ارزیابی کرد.
مفهوم roa یا بازده داراییها
این نسبت از تقسیم میانگین کل داراییهای یک شرکت بر سود خالص آن شرکت بدست میآید. این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشان میدهد که آن شرکت از داراییهای خود سود بیشتری کسب کرده است. این شاخص به نوعی نشاندهنده عملکرد خوب مدیریت شرکت در کسب سود میباشد.
مفهوم roe یا بازده حقوق صاحبان سهام
این نسبت از تقسیم حقوق صاحبان سهام یک شرکت بر سود خالص آن شرکت بدست میآید. هر چه این نسبت بزرگتر باشد نشاندهنده عملکرد خوب مدیریت شرکت در کسب بازدهی مناسب از ارزش سهام سهامداران آن شرکت میباشد.
تفاوت نسبت مالی roa و roe چیست؟
تفاوت نسبت مالی roa و roe در موارد زیر میباشد.
دیدگاه شما