تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی؟ راهکاری عملی برای تسلط بر بازار بورس و فارکس
هدف هر معاملهگر، کسب سودی مشخص و مستمر است، با این وجود، معاملهگران اندکی هستند که به این مهم دست مییابند. عامل موفقیت این تعداد اندک از معاملهگران چیست؟ تفاوت بین معاملهگران موفق و ناموفق در شیوۀ تفکر آنهاست. معاملهگرانی که به شیوۀ انجام معاملات خود اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود، بیهیچ تردیدی انجام میدهند و از رفتار نابسامان بازار ترسی ندارند، موفق هستند. آنها آموختهاند که بر روی اطلاعاتی تمرکز کنند که به آنها کمک میکند موقعیتهای کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها میشود. نگارنده در کتاب حاضر به آموزش مهارتهای روانشناختی لازم برای کسب سود مستمر در بازار بورس و بازار ارز میپردازد. وی ضمن تحلیل نحوۀ تفکر انسانها، چگونگی تغییر عقاید برای دستیابی به موفقیت در بازار را به خواننده نشان میدهد.
خانه کتاب و ادبیات ایران موسسه ای غیرانتفاعی و غیردولتی است که به منظور نشر فرهنگ و تمدن اسلامی و با انگیزه اعتلا و شکوفایی شئون فرهنگ، کتاب و ادبیات ایران تأسیس شده است.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ + ویدیو
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت و بررسی بازارهای مالی است که معاملهگران و سرمایهگذاران در کنار تحلیل فاندامنتال از آن استفاده میکنند.
تحلیل فاندامنتال شامل بررسی بیانیههای مالی یک شرکت، وضعیت شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخی بروزرسانیها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است، در حالی که در تحلیل تکنیکال با استفاده از تاریخچه حجم و قیمت میتوان وضعیت یک ارز دیجیتال را سنجید و در مورد آن تصمیمگیری کرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال که در واقع کار با نمودار و ابزارهای آن است، نوع خاصی از تحلیل به شمار میرود که رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت و دادههای حجم معاملات پیشبینی میکند.
تحلیل تکنیکال در شکل ابتدایی خود در قرن ۱۷ در آمستردام هلند و در قرن ۱۸ در ژاپن مورد استفاده قرار میگرفت، اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیتهای چارلز داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد.
این نوع تحلیل که در بازارهای مالی سنتی مانند سهام و بورس به کار میرود را میتوان در بازار ارز دیجیتال نیز استفاده کرد.
با وجود آنکه در تحلیل تکنیکال با شاخصها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسانها در بازارهای مالی محسوب میشود. رفتارهایی که با احساسات انسانی عجین شده و گاهی خود را در قالب ترس و طمع در شرایط مختلف نشان میدهد.
باید توجه داشت تمام معاملهگرانی که یک سهام در بازار بورس یا یک ارز دیجیتال در صرافیها را خرید و فروش میکنند، در واقع «بازار» را برای آن ارز دیجیتال یا سهام شکل میدهند و «احساسات» این معاملهگران و سرمایهگذاران است که قیمت را تعیین میکند.
به عبارتی دیگر نیروهای «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهای مالی را شکل میدهند، به نوعی از احساسات معاملهگران ناشی میشوند که بر اساس آنها حرکات قیمتی شکل میگیرد. پس تحلیل تکنیکال را میتوان به نوعی تحلیل رفتارهای انسانی نیز تعریف کرد.
لازم به اشاره است که از تحلیل تکنیکال در بازارهای تحت شرایط عادی با حجم معاملات و نقدینگی بالا میتوان پاسخ مناسبتری دریافت کرد.
تحلیل تکنیکال، رویهای درست یا غلط؟
آخرین باری که هواشناسی پیشبینی دقیقی ارائهداد را به یاد میآورید؟ احتمالا برخی از این پیشبینیها درست از آب درنیامده باشند. حتی در بسیاری از موارد پیشبینی کردن کار بیهودهای به نظر میرسد چرا که بسیاری از آنها نتیجه اشتباهی را پیشبینی میکنند. با این حال چرا باز هم به پیشبینیهای هواشناسی گوش میدهیم؟
پیشبینیها در کل مفید هستند، چراکه ما را برای اتفاقی که احتمال وقوع آنها وجود دارد، آماده میکنند. مثلا اگر هواشناسی هوا را بارانی پیشبینی کرده باشد، ما برای اطمینان با خودمان چتر میبریم و اگر آفتابی پیشبینی کند، عینک آفتابی خود را میزنیم. میدانیم که احتمال دارد به وسایل همراهمان نیاز پیدا نکنیم اما به هر حال برای این اتفاقها آماده خواهیم بود.
تحلیل تکنیکال هم شباهت زیادی با پیشبینی هواشناسی دارد. تحلیلگران تکنیکال میدانند برای چه اتفاقی آماده شوند، اما این را نیز به خاطر دارند، که قیمتها همیشه موافق نظر آنها حرکت نمیکند. بیایید برخی از دلایلی که پیشبینی هواشناسی به تحلیل تکنیکال شباهت دارد را بررسی کنیم:
۱. در پیشبینی هواشناسی دما و فشار اندازهگیری میشود و با استفاده از این اطلاعات تغییرات آب و هوایی مانند جبههها و مناطق کمفشار و پرفشار بررسی میشود. در تحلیل تکنیکال پارامترهای قیمت و حجم معاملات به عنوان ورودی استفاده میشوند تا درباره حرکات بازار که ترس و طمع، روندها، بازگشت روندها و غیره مطلع شویم.
۲. با وجود دسترسی به انبوه دادهها در هواشناسی، هنوز از تجربه و درک شخصی در پیشبینی نهایی استفاده میشود. تحلیلگران تکنیکال نیز به همین صورت در بسیاری از موارد از تجربه خود بهره میبرند.
۳. پیشبینی دقیق هوا بستگی به دانش فردی از اطلاعات و آب و هوای محلی دارد. فرضا اگر شخص پیشبینی کننده از تگزاس به آلاسکا مهاجرت کند، برای اینکه با آب و هوای آلاسکا آشنا شود، کمی زمان نیاز خواهد داشت. همین شرایط در تحلیل تکنیکال نیز حاکم است. کسانی که در بازار بورس نیویورک معامله میکنند، برای عادت به بازار کالا یا بازار ارزهای دیجیتال نیاز به تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ زمان دارند. چراکه بازارهای بورس بزرگ با بازارهای بورس کوچک تفاوت دارند.
۴. در اوایل دورانی که پیشبینی هواشناسی شکل گرفت، برخی از افراد سودجو سعی داشتند مردم را قانع کنند که میتوانند آب و هوا را کنترل کنند یا حداقل پیشبینیهای بسیار دقیقی از آب و هوا دارند که هرگز به خطا نمیرود. متاسفانه در زمینه تحلیل تکنیکال هم افرادی وجود دارند که بر بینقص بودن و درست بودن همیشگی تحلیلهای خود اصرار دارند.
۵. پیشبینیهای هواشناسی معمولا زمانی که شرایط تغییر نمیکند، درست از آب درمیآید. اگر آسمان سه روز گذشته آفتابی باشد و جبهه آبوهوایی بزرگی هم وارد نشود، احتمالا امروز هم آفتابی خواهد بود. تحلیلهای تکنیکال هم معمولا وقتی اخبار مهم و جدیدی یا رویداد خاصی اتفاق نیافتد، به درستی جواب میدهد. با وقوع تغییرات بزرگ امکان پیشبینی بهصورت دقیق هم در هواشناسی و هم در بازار مالی بسیار مشکل میشود.
۶. پیشبینی هواشناسی و تحلیل تکنیکال معمولا در مقیاسهای متوسط کاربرد بهتری دارند. همانطور که پیشبینی هوا برای یک شهر بزرگ امکانپذیر است اما برای منطقهای از شهر بسیار سخت است. همین شرایط در تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد بهصورتیکه پیشبینی ثانیه به ثانیه بازار بسیار سخت است و استفاده از تحلیلهای روزانه یا هفتگی میتواند موثرتر واقع شود. همچنین پیشبینی هوای یک کشور یا یک بازار مالی در بازه زمانی طولانیمدت (مثلا بازار ارزهای دیجیتال امسال سال خوبی نخواهد داشت) شاید استفاده چندانی نداشته باشد.
سعی کنید این مقایسه بین پیشبینی هوا و تحلیل تکنیکال را به یاد داشته باشید تا از مزیتهای این تحلیل و محدودیتهای آن آگاه باشید.
آموزش تحلیل تکنیکال
برای آموزش تحلیل تکنیکال منابع مختلفی در سطح اینترنت وجود دارد و همچنین کتابهای زیادی برای آموزش این علم نوشته شده است. با این وجود، تحلیل تکنیکال نیز مانند سایر علوم با استفاده از ابزارهای جدید ارتقا مییابد و با توجه به بازار مالی مورد استفاده، تکنیکها و شاخصهای جدیدی به آن افزوده میشود.
همچنین از مطالب مربوط به آموزش تحلیل تکنیکال که در سایت ارزدیجیتال در حال انتشار است نیز میتوانید استفاده کنید:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال ابزاری برای بررسی احتمالات مختلف در نمودارهای قیمتی است. با تحلیل تکنیکال میتوان سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کرده و برای ریزشها و رشدهای احتمالی آماده شد.
این به خود شما بستگی دارد که چه نوع تحلیلگری هستید. برخی تحلیلگران موفق تنها تحلیل تکنیکال را در معاملات خود به کار میبرند و برخی دیگر با افزودن تاثیر اخبار و تحلیل بنیادی به تحلیل نمودارهای قیمتی، به چشمانداز گستردهتری میرسند.
کتابها و منابع مختلفی برای آموزش مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال نوشته شده است؛ با این حال در سایت ارزدیجیتال با دنبال کردن سری آموزشهای تحلیل تکنیکال میتوانید با اصول اولیه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید.
روش های مختلف تحلیل تکنیکال
برای ورود هوشمندانه و قدرتمند در بازارهای مالی اعم از بورس، طلا و … باید با روش ها و ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال آشنا باشید.
سرمایه گذاران با تحلیل تکنیکال وضعیت بازارهای مالی اعم از بورس، طلا، نفت و … را در آینده پیش بینی می کنند. روش های مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی وجود دارد. افرادی که در این بازارها فعالیت دارند تنها به یک روش تحلیلی اکتفا نمی کنند و با توجه به شرایط و موقعیت از چندین تحلیل به طور همزمان استفاده می کنند. برای حضور مثبت و سرمایه گذاری پرسود در بازارهای مالی باید از تحلیل هایی که قابل اعتماد هستند استفاده شود البته برخی از تحلیل های موثری نیز وجود دارند که هنوز شناخته نشده اند اما بسیار کارآمد هستند.
مفهوم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی چیست؟
سرمایه گذاران برای تحلیل تکنیکال از نمودارهایی که نوسانات قیمت، میزان معاملات در یک روز یا یک سال و … را مشخص می کند استفاده می کنند. در روش های تکنیکال تصمیمات برای خرید یا فروش، براساس تحلیل رفتار بازارهای مالی صورت می گیرد و ارزش واقعی سهام، ارز و … در اولویت بعدی قرار می گیرد. علم تکنیکال به سه روش توضیح داده می شود که عبارتند از:
- بررسی و تحلیل قیمت ها به منظور پیش بینی آینده بازار
- بررسی و پیش بینی رفتار بازار از طریق نمودارها، الگوها و شاخص هایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند.
- ترسیم الگوی رفتاری بازار بدون در نظر گرفتن ارزش های بنیادی
سه اصل تحلیل تکنیکال
اصول تحلیل تکنیکال
سه اصل در روش های مختلف تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند که عبارتند از:
- نمودار قیمت مبنای اصلی تحلیل ها: قیمت هایی که در نمودار ها نشان داده می شوند مؤید عوامل فاندامنتالی می باشد. برخی از عوامل موثر در قیمت ها عبارتند از: تاثیرات روانی بازار، انواع اقتصاد و …
- روند رو به رشد، نزولی یا متغیر قیمت ها: در تحلیل تکنیکال روند تغییر قیمت ها از یک الگوی مشخصی پیروی می کند مگر این که تحلیل های جدیدی صورت گیرد.
- تکرار روند قیمتی زمان گذشته در آینده: بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی معتقدند که روند قیمت های گذشته در آینده نیز تکرار می شود.
مفاهیم تحلیل تکنیکال
- معنای حجم در تحلیل تکنیکال: به تعداد معاملات و قراردادهایی که در یک روز توسط سرمایه گذاران انجام می گیرد حجم گفته می شود. سرمایه گذاران حجم معاملات روزانه را تحت نظر قرار می دهند تا بتوانند روند بازارهای مالی را پیش بینی کنند.
- معنای روندها در تحلیل تکنیکال: جهت حرکت قیمت ها در بازارهای مالی را روند می گویند. برای تشخیص روندها باید از خطوط روند استفاده کرد.
- حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال: حمایت، زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام به بالاترین حد خود رسیده و اجازه نمی دهد که قیمت کاهش پیدا کند. زمانی که قیمت سهام از ارزش واقعی خود کمتر باشد فروشندگان تمایلی به فروش سهم خود ندارند و خریداران علاقه بیشتری برای خرید سهم پیدا می کنند. مقاومت دقیقا برعکس حمایت می باشد.
تئوری داو چیست؟
ریشه ی پایه گذاری تحلیل تکنیکال تئوری داو می باشد. حدود صد سال پیش فردی به نام چارلز داو تحقیقاتی را انجام داده است که نتیجه آن امروزه با نام تحلیل تکنیکال شناخته می شود. داو در تئوری خود معتقد است که تمام بازارهای مالی اعم از بورس، طلا و … از قواعد خاصی پیروی می کنند. این قوانین الگوهایی را ایجاد می کنند که در دوره های مختلفی می توان آنها را مشاهده کرد. بدین ترتیب خریداران و فروشندگان بازارهای مالی سعی می کنند با توجه و مطالعه این الگوها رفتار هوشمندانه تری در بازارهای مالی از خود بروز دهند. اصول تئوری داو عبارتند از:
- عوامل و هیجانات خارجی روی بازارهای مالی موثر هستند.
- روندهای کاهشی، افزایشی و خنثی بر بازارهای مالی تاثیر گذارند.
- هرکدام از روندها خود دارای مراحلی هستند.
- 4. شاخص های تحلیل تکنیکال براساس یک هدف طرح ریزی شده و یکدیگر را تایید می کنند
- 5. حجم معاملات تحلیل تکنیکال براساس روندها تایید می شوند.
- حرکت قیمت ها تا زمانی که برگشت قیمت ها به صورت صعودی یا نزولی دیده نشود ادامه دارد.
آشنایی با اندیکاتورها
در یک تعریف ساده اندیکاتورها ابزاری به منظور تحلیل تکنیکال می باشند. نمودارها و اطلاعاتی که در اختیار سرمایه گذار قرار می گیرند، لایه های پنهانی دارند. سرمایه گذار با استفاده از فرمول ها و معادلات ریاضی این لایه ها را کشف می کنند. اطلاعات و داده های پنهانی در یک نمودار جداگانه در کنار نمودار تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ اصلی ترسیم می شود که به آن اندیکاتور گفته می شود. برخی از ویژگی های اندیکاتورها عبارتند از:
- آشکار شدن اطلاعاتی که بدون اندیکاتور و صرفا با تحلیل تکنیکال نمودار قیمت قابل شناسایی نمی باشند. این اطلاعات عبارتند از: پیش بینی روند رو به رشد یا نزولی بازار، میزان پولی که به یک سهم اضافه می شود یا از آن کاسته می شود و …
- در روش اندیکاتورها هیچ گونه احساسی وجود ندارد و مبنای کار بر اساس معادلات ریاضی می باشد. از این رو اشتباهات هیجانی در معاملات به میزان زیادی کاهش پیدا می کند.
- اندیکاتورها فضایی برای خلق استراتژی های نوین تحلیل گران فراهم می کنند.
معرفی اندیکاتورهای محبوب
- میانگین متحرک: یکی از اندیکاتورهای محبوب و ساده در تحلیل تکنیکال می باشد. مبنای میانگین متحرک بر اساس حذف نوسانات قیمت است. اندیکاتور MA به دو مدل ساده و نمایی تقسیم می شود. چنان چه روند قیمت ها در نمودار MA نزولی شود سرمایه گذار بهتر است سهم خود را بفروشد و اگر روند قیمت ها سعودی شود سرمایه گذار می تواند سهم جدیدی را خریداری کند.
- شاخص قدرت نسبی: این اندیکاتور با نام مخفف انگلیسی RSI شناخته می شود. نمودار شاخص قدرت نسبی بین 0 تا 100 درجه بندی می شود. بدین ترتیب دو عدد 30 و 70 اعداد کلیدی در این نمودار می باشند. با عبور از عدد 30 دیگر نباید سهم خود را بفروشید. چنانچه نمودار از عدد 70 عبور کند دیگر نباید سهمی خریداری کنید.
- میانگین متحرک همگرا واگرا: این نمودار از دو خط مکدی و سیگنال تشکیل شده است. تلاقی این دو خط در نمودار وضعیت خرید و فروش سهام را مشخص می کند.
نمودارهای میله ای و شمعی ژاپنی
پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از روش های تحلیل تکنیکال استفاده از پرایس اکشن می باشد. پرایس اکشن شرایطی را برای تریدرها فراهم می کند تا بتوانند براساس قیمت های روز بازارهای مالی اتفاقات در حال وقوع را تحلیل کنند و با توجه به آن ها تصمیم بگیرند که آیا در این برهه ی زمانی باید اقدام به خرید یا فروش سهام کنند؟ برخی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل پرایس اکشن نمودارهای میله ای و شمعی ژاپنی می باشد. شعار اصلی پرایس اکشن برمبنای این است که همه چیز را ساده ببینید. تریدرها برای یک نتیجه گیری موفقیت آمیز نمودارهای قیمتی،الگوها، نوسانات قیمت و سایر اطلاعات بازارهای مالی را با هم ترکیب می کنند. برای استفاده از این روش معامله گر باید تجربه و آشنایی زیادی با بازار مالی مد نظر خود داشته باشد. یکی از بزرگترین مزایای پرایس اکشن این است که از این تحلیل می توان در تمام بازارهای مالی اعم از بورس، نفت، طلا و … استفاده کرد.
مزایای تحلیل پرایس اکشن چیست؟
- برای استفاده از تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن نیاز به هیچ نرم افزار ویژه ای ندارید. شما می توانید از اطلاعات پرایس اکشن به طور رایگان استفاده کنید.
- پرایس اکشن با هر نوع نرم افزاری سازگار می باشد. از این رو برای کار با آن نیاز به نصب نرم افزار جدید در سیستم خود ندارید.
- پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال پر سرعت می باشد. در این تحلیل فقط با قیمت های جدید سروکار دارید.
- در تکنیک پرایس اکشن تمام اطلاعات با یکدیگر ترکیب میشوند اما با هم تداخل ندارند.
- برای یادگیری پرایس اکشن باید به طور مداوم تمرین کنید.
تاریخچه الیوت
هدف نظریه ی الیوت در تحلیل تکنیکال شرح روند صعودی یا نزولی قیمت ها می باشد. رالف الیوت اولین بار در سال 1930 پس از بازنشستگی و خانه نشینی تصمیم می گیرد در رابطه با نمودارهای قیمت در سال های گذشته تحقیقاتی را انجام دهد. رالف در سال 1935 پیش بینی می کند که بازارهای مالی، آینده ی متزلزلی خواهند داشت. این امر موجب شناخته شدن نظریه الیوت بین سرمایه گذاران می شود. الیوت قواعد خاصی را در مورد نظریه ی خود تعیین می کند. الیوت قواعد خود را براساس روند حرکتی قیمت ها و رفتار خریداران و فروشندگان سهام طرح ریزی کرده است. الیوت در تحقیقات خود موفق شد 11 الگوی جداگانه را شرح دهد همچنین ارتباطات این الگوها با یکدیگر را بیان می کند. قوانین الیوت برمبنای روند های کاهشی، افزایشی و خنثی بازار می باشد.
آشنایی با امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
یکی از نظریه های محبوب که در تحلیل تکنیکال و در شرایط مختلف از آن استفاده می شود امواج الیوت می باشد. گاهی اوقات تغییر و تحولاتی که در بازارهای مالی رخ میدهد بر اساس احساسات می باشد. امواج الیوت الگوهای تکراری که موجب تغییر هیجانی بازار می شود را تشخیص می دهد. نظریه الیوت برمبنای علم روانشناسی و در ترکیب با الگوهای بازار شکل می گیرد. در صورتی که تحلیل های امواج الیوت به درستی انجام شود. پیش بینی آینده ی بازارهای مالی به خوبی انجام می شود و تریدرها می توانند سود خوبی از این تحلیل ها بدست آورند. امواج الیوت اولین بار توسط رالف الیوت به عنوان یک الگوی پر تکرار در بازارهای مالی مختلف مطرح شد. الیوت معتقد بود که شناخت این الگوها از طریق برخی فاکتورهای ارائه شده امکان پذیر است.
معرفی انواع امواج الیوت
نظریه ی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال براساس 8 موج مختلف تعریف می شود برای معرفی سه موج ابتدایی از حروف کوچک انگلیسی و پنج موج دیگر از اعداد استفاده می شود. این موج ها پیش بینی بازارهای مالی را امکان پذیر می کنند. بخشی از نظریه الیوت بر اساس تئوری داو شکل گرفته است. دو نوع موج پر کاربرد در نظریه ی الیوت عبارتند از:
- امواج ایمپالسی: ایمپالسی یکی از امواج شناخته شده می باشد و به راحتی قابل تشخیص است. موج ایمپالسی از پنج زیر موج تشکیل شده است.
- امواج اصلاحی: موج اصلاحی را به نام موج مورب نیز می شناسند. امواج اصلاحی از سه زیر موج تشکیل شده است.
آشنایی با الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از الگوهایی استفاده می شود که به آن الگوی کلاسیک می گویند. الگوهای کلاسیک به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
- الگوهای بازگشتی: خط روند و کانال های الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال نقش موثری دارند. این الگوها می توانند تغییرات زیادی در معاملات بورس ایجاد کنند. زمانی که یک سهم از لحاظ قیمت روند صعودی دارد بالاخره در یک نقطه متوقف می شود در این حالت که سهم به قله می رسد امکان دارد که حرکت بعدی خود را در جهت نزولی ادامه دهد به این الگوی حرکتی سهم در بورس الگوی کلاسیک گفته می شود. الگوی کلاسیک از سه زیر مجموعه ی سقف دوقلو، کف دوقلو و سقف سه قلو تشکیل می شود.
- الگوهای ادامه دهنده: یکی دیگر از الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال الگوی ادامه دهنده می باشد. در الگوی ادامه دهنده نمودار یک سهم به سمت صعود حرکت می کند و در یک نقطه متوقف می شود سپس حرکت خود را به سمت بالا ادامه می دهد.
معرفی انواع الگوهای ادامه دهنده
الگوهای کلاسیک ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال از چندین الگوی مختلف تشکیل شده است که عبارتند از:
- الگوی پرچم: افرادی که به تازه گی وارد بازارهای بورس شده اند از این الگو در معاملات خود استفاده می کنند. این الگو بر اساس نوسان قیمت در حال صعود و نزول ایجاد می شود. در این الگو در حالت صعود و نزول قیمت ها پس از یک توقف کوتاه مسیر خود را ادامه می دهند.
- الگوی مستطیل: در تحلیل تکنیکال نحوه ی حرکت نمودار قیمت به شکل مستطیل می باشد. چنانچه نمودار قیمت از ضلع بالایی مستطیل خارج شود نمودار قیمت صعودی است و چنان چه از ضلع پایینی مستطیل خارج شود نمودار نزولی می شود.
- الگوی کنج: در این الگو دو خط به موازات یکدیگر حرکت می کنند تا در یک نقطه به یکدیگر برخورد می کنند. در اثر تلاقی دو خط همگرا با یکدیگر کنج ایجاد می شود. زمانی که در یک نمودار الگوی کنج ایجاد می شود حجم قیمتی در بالاترین حد خود افزایش پیدا می کند.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک یکی از الگوهای پیچیده و مشکل در تحلیل تکنیکال می باشد. اعداد فیبوناچی و اشکال هندسی از ابزار اصلی الگوی هارمونیک می باشند. شناسایی الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت ها بسیار مشکل است و نیاز به آموزش و دقت فراوان دارد. الگوهای هارمونیک را می توانید از طریق شکل های ام و دبلیو یا ترکیبی از هردو در نمودار شناسایی کنید. اولین بار فردی به نام گارتلی توانست الگوی جدیدی را وارد بازار سهام کند که بر مبنای پنج نقطه طرح ریزی شده است. پزاونتو ایده ی گارتلی را با اعداد فیبوناچی ترکیب کرد. یکی از ایده های اصلی شکل گیری الگوهای هارمونیک بر اساس حرکت قیمت ها و تقارن آن در نمودار می باشد. معامله تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ گران بازار سهام برای انجام معاملات خود بر مبنای الگوهای هارمونیک صبر می کنند تا هر پنج نقطه در بازار سهام مشخص شود آنگاه پیش بینی روند حرکتی بعدی آسان تر می شود و آن ها معاملات خود را آغاز می کنند.
مدل های مختلف الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک موجود در تحلیل تکنیکال دارای انواع مختلفی است که عبارتند از:
- الگوی ABCD: در این الگو، خطی که از دو نقطه ی A و B تشکیل شده است را یک بازو می نامند در نقاط C و D نیز همین طور است. اندازه ی هر کدام از بازوهای AB و CD با هم برابرند.
- الگوی گارتلی: این الگو براساس تغییر قیمت و سوئینگ طرح ریزی می شود. گارتلی از لحاظ ظاهری شباهت زیادی با الگوی ABCD دارد. سوئینگ های مورد استفاده در الگوهای هارمونیک بر مبنای اعداد فیبوناچی هستند.
- الگوی خرچنگ: یکی از کارآمدترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال الگوی خرچنگ می باشد. معامله گر برای خرید سهام باید صبر کند قیمت به نقطه ی D نزدیک شود و ضرر خود را در نقطه ی کمی پایین تر از D قرار دهد.
معرفی الگوهای کندل استیک
یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای کندل می باشد. این الگوها می توانند اطلاعات زیادی را در رابطه با جو روانی بازارهای مالی، مسیر صعودی یا نزولی قیمت و … در اختیار معامله گران قرار دهد. الگوهای کندل استیک شرایطی را فراهم می کند تا اطلاعاتی در تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ رابطه با تحلیل تغییر قیمت ها و باز شدن یک ایده ی جدید ارائه دهد. از الگوهای کندل می توان برای خرید و فروش روزانه سهام، تغییرات قیمت و معاملات طولانی مدت استفاده کرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تاریخ تکرار میشود! روندها، قیمتها و نوساناتی که در بازار اتفاق میافتد معمولا به صورت دوره ای تکرار میشود و میتوان از گذشته برای پیش بینی آینده استفاده کرد. اگر شما در بازار سرمایه فعالیت داشتهاید، احتمال زیاد اصطلاح تحلیل تکنیکال را شنیدهاید. تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (Technical Analysis) روشی برای پیشبینی قیمتها در یک بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. تحلیل تکنیکال را میتوان در هر بازاری که قیمت ها در حال نوسان است استفاده کرد. تفاوتی نمی کند بازار بورس اوراق بهادار باشد یا بازار ارز. تحلیگر تکنیکال تنها به کمک آنالیز شرایط قیمتی بازار در گذشته، قیمت آینده را پیش بینی میکند. البته استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت سهام مختلف در بورس بسیار متداول تر است. اما چگونه همچنین چیزی ممکن است؟ چه ارتباطی بین گذشته و آینده قیمت یک سهم وجود دارد؟ تحلیگر فنی به ابزاری برای این کار نیاز دارد؟ اصولا تحلیل تکنیکال چیست و چقدر میتوان به آن اعتماد کرد؟ در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به بررسی این مسائل بپردازیم. شما بعد از مطالعه این مقاله پی خواهید برد که:
- تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
- تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل فنی
- انواع تحلیل تکنیکال کدام است؟
- علم تحلیل فنی چیست و تحلیلگر فنی کیست؟
- چگونه میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟
در این مقاله تمرکز خود را بر تحلیل تکنیکال با موضوعیت تحلیل قیمت سهامهای بورسی قرار میدهیم. در تحلیل تکنیکال، از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا در گذشته میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد. در واقع تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک سهم را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آینده سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل تکنیکال
در ابتدا نگاهی به تعاریف و اصطلاحات متداول مربوط به تحلیل فنی میاندازیم:
نمودار قیمت: به نمودار قیمت یک سهم در طول یک بازه معین و بر حسب زمانهای مختلف، نمودار قیمت سهم میگویند. نمودار قیمت معمولا به سه روش زیر نمایش داده میشود:
- نمودار خطی (Line Chart)
- نمودار میلهای (Bar Chart)
- نمودار شمعی (Candlestick Chart)
دره (Bottom) و قله (TOP) : به پایین ترین قیمت نسبی در یک نمودار دره و به بالاترین قیمت نسبی در نمودار قله میگوییم. در شکل زیر درهها و قلهها مشخص شده اند.
روند (Trend): به روند حرکت کلی قیمت یک سهم روند سهم میگوییم. روندها زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ قیمت یک سهم به صورت مداوم در یک مسیر خاص به وقوع بپیوندد که ممکن است سه حالت داشته باشد:
- روند صعدوی Up trend: به روندی صعودی گفته میشود که در آن دره ها و قلههای بالاتری ساخته میشوند.
- روند نزولی Down trend: به روندی نزولی گفته میشود که در آن دره ها و قلههای پایین تر از قبل تشکیل میشود.
- روند خنثی
خط روند (Trend line): خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است).
کانال Channel: محصور کردن نوسان قیمت یک سهم در یک چهارچوب و کانال که میتواند شامل انواع کانال صعودی و نزولی باشد.
حد ضرر Stop Loss : به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید و حاضر نیستید بیش تر از آن ضرر کنید، حد ضرر میگویند. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این معامله نهایتا ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target: به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit: به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
اشباع خرید Overbought: به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold: به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
حمایت Support: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot: پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
پولبک Pullback: پولبک (در لغت یعنی برگشت به تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market: اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بازار گاوی Bull Market: اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟
تحلیل تکنیکی یا فنی، با بررسی قیمتهای گذشته و حجم مبادلات، حرکتهای آینده قیمت را پیشبینی میکند. اساس این تحلیلها بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی و هندسی متمرکز است تا بدین گونه روندهای کوچک و بزرگ بدست آید و بر اساس آن پوزیشن های خرید و فروش مشخص شود. تحلیل تکنیکی دانشی تجربی است که در طی زمان تکامل یافته و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. چارلز داو را میتوان بنیانگذار تحلیل تکنیکی دانست. بدون تردید پایههای تحلیل تکنیکی که امروز بهطور گسترده در سراسر دنیا بکار برده میشود، توسط بررسیها و نتیجهگیریهای چارلز داو بنا نهاده شد. معاملهگر و تحلیلگر فنی با مشاهده چارت قیمتها و استفاده از ابزاری مثل اندیکاتورها، به تحلیل بازار میپردازد. دیدگاه تحلیل گران تکنیکالی این است که وقایع مربوط به یک سهم (شامل صورت های مالی، تغییرات داخلی شرکت، فروش و اخبار اقتصادی) هرچه که باشند اثر خود را بر روی قیمت و در نهایت روی چارت میگذارند بنابراین کسی که چارت را بشناسد فارغ از اخبار و وقایع میتواند سهم را تحلیل و به معامله آن بپردازد.
فلسفه و مبانی تحلیل تکنیکال
هدف یک تحلیلگر، پیش بینی قیمتهای آینده سهم است. در ابتدا توجه کنید که پیش بینی را با پیش گویی اشتباه نگیرید. قرار نیست هر پیش بینی که انجام میشود، درست باشد. در تحلیل تکنیکال به کمک مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته یک سهم میتوان قیمت و روند یک سهم را در آینده پیش بینی کرد. به دلایل مختلف ممکن است این پیش بینی تحقق نیابد.
یک نگرش اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال: قیمت های گذشته برای پیش بینی آینده کارایی ندارند 🔍
یکی از انتقادهای مهم به تحلیل تکنیکال مبنی بر این موضوع است که اصولا هیچ راهی وجود ندارد که قیمت های گذشته بتوانند همچون یک گوی شیشه ای جادویی برای پیش بینی قیمت های آینده مورد استفاده تحلیلگر قرار بگیرند. باید بگوییم که این استدلال به شدت نقض شده است. اگرچه قیمت گدشته یک سهم نمیتواند حجم گوی پیش گویی را داشته باشد، اما با دلایل منطقی و تجربی این امر اثبات شده است که میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت در آینده استفاده کرد.
اما چه فلفسه ای پشت این قضیه است؟ هر فردی که تا کنون سهمی را خریداری کرده باشد می تواند تاثیر روانی صعود یا نزول یک معامله را بر روی خودش تایید کند. این طبیعت انسان بوده و دلیل خوبی بر این موضوع است که قیمت های ورود به معامله، حداقل روی رفتارهای آینده ما تاثیرگذار هستند. فراموش نکنیم که ما عملکرد خود را در سرمایه گذاری با مقایسه قیمت فعلی یک سهم با قیمت ورود خود ما به آن معامله و با علم بر اینکه قیمت های ورود ما قیمت های گذشته هستند مورد قضاوت قرار می دهیم. به این دلیل که قیمت ورود تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ به معامله ارتباط تنگاتنگی با تصمیمات نهایی برای خروج از آن معامله و یا ماندن در آن دارد. این تصور که قیمت های گذشته تاثیری بر چگونگی معامله سهام در آینده ندارد با این تفسیر، بسیار ساده لوحانه به نظر می رسد. شما معمولا وقتی می خواهید یک معامله را انجام دهید به قیمت آن سهم در گذشته نگاه میکنید مخصوصا اگر قبلا نیز در ان سهم معامله کرده باشید. همین رجوع عمده سرمایه گذاران به قیمت های گذشته، یک اجماع کلی را سبب میشود که مثلا فلان سهم در فلان قیمت برای خرید بسیار مناسب است. این فلسفه بوجود آمدن تحلیل تکنیکال است.
تحلیل تکنیکال راهی است برای یافتن منطقهی قیمتی با احتمال بالای تغییر قدرت عرضه و تقاضا به نحوی که در جایی امکان چربیدن تقاضا بر عرضه به عنوان حمایت و جایی احتمال چربیدن عرضه بر تقاضا و در نتیجه احتمال مقاوت در رشد قیمت در نمودار وجود دارد. نمودار قیمت و یا به اصطلاح تحلیلگران چارت ( Chart) سهم حرف های زیادی برای گفتن دارد. اگرچه این چارت توانایی پیش بینی دقیق تغییرات و نوسانات قیمت روز به روز سهام را برای چند سال آینده ندارند اما می توانند در انجام معاملات سودآور مستمر در زمان فعلی مفید باشد. در واقع تحلیل تکنیکال مکمل تحلیل بنیادی است. معمولا توصیه میشود که باید سهم را با تحلیل بنیادی انتخاب کرد و با تحلیل تکنیکال زمان ورود به معامله را مشخص کرد و سپس با توجه به روانشناسی بازار و تابلوی معاملات وارد معامله شد.
هدف از تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیلگر تکنیکال در هنگام تحلیل یک سهم به موارد زیر توجه میکند:
- قیمت کنونی که بازار بر روی آن به دادوستد مشغول است
- پیشینه تاریخی اطلاعات قیمتی و حجم معاملات
- الگوهای حرکتی سهم
هدف از تحلیل تکنیکال این است که با شناسایی نقاط پیوت و خطوط حمایت و مقاومت، زمان مناسب برای خرید و فروش را پیدا کند. در واقع تحلیل تکنیکی به دنبال تعیین قیمت نیست و تمرکز آن بیشتر بر روی پیشبینی روندها و حرکتهای آینده قیمت است. روند قیمت مهم تر از خود قیمت است. ممکن است در تحلیل تکنیکال بتوان نقاط ورودی را باتوجه به تغییر روند مشخص کرد اما نمیتوان با اطمینان از پیش بینی قیمت آینده صحبت کرد. البته همین نکته برای یک معامله گر کافی است. شعار تحلیلگران فنی این است که روندها را بشناسید و با آنها دوست باشید. کلید موفقیت در بازار این است.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تحلیل تکنیکال یا بنیادین با نگاهی به فرضیه بازار کارا
همانطور که میدانید بازار سرمایه، بازاری بزرگ و پیچیده است که فعالیت در آن نیازمند آشنایی با نحوه خرید سهام ارزنده و فروش به موقع آنهاست که این امر با بکارگیری روشهای مختلف تحلیل و بررسی، به ویژه تحلیل تکنیکال و بنیادین امکانپذیر میشود. بر این اساس کاربران باید پیش از ورود به بازار با این مفاهیم آشنایی کافی داشته باشند تا بتوانند آنها را جهت ارزیابی سهام مختلف بکار گیرند. دراین مقاله دو روش تحلیل تکنیکال (Technical) و بنیادین (Fundamental) بررسی شده و نحوه بکارگیری آنها به بهترین شکل معرفی میگردد.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال با تکیه بر نمودار قیمتهای گذشته و با توجه به اندیکاتورهای مختلف، زمان تغییر روند بازار و تغییراتی که تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ به زودی بر قیمتها اعمال میشوند را پیشبینی کرده و مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. در واقع تحلیلگر تکنیکال با سوار شدن بر موج جدید قیمتها، پیش از اینکه تمام بازار متوجه آن شوند، روند تغییرات بازار را تعیین میکند. بدین تریتب تحرکات قیمتی که نشاندهنده تغییرات ارزندگی سهام در بازارسرمایه است را نشان میدهد. این تحلیل بدون توجه به عوامل بنیادین سهام مورد نظر و تنها با درنظر گرفتن نوسانات قیمت و حجم معاملات صورتگرفته، رفتار بازار را ارزیابی میکند.
به طور کلی قیمت ورود برای خرید یا عدم خرید یک سهم، ارتباط تنگاتنگی با تصمیم سهامدار برای خروج سریع یا ماندن در آن معامله دارد. معاملهگران از تحلیل تکنیکال برای یافتن هم زمان ورود و خروج به موقع استفاده میکنند. هر نوع اوراق بهادار و حتی کالایی که دارای تاریخچه قیمتی باشد را میتوان به کمک تحلیل تکنیکال آنالیز کرد. معاملهگران این نوع تحلیل را با کمک ابزارهای مختلفی همچون خطوط روند، سطوح فیبوناچی، شکل و الگوی کندلها و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف انجام میدهند.
اصول پایه در تحلیل تکنیکال
3 اصل اساسی اجرای تحلیل تکنیکال که ارزیابی سهام بر اساس آن صورت میپذیرد، عباتند از:
1- روند قیمت: با بررسی روند قیمت، میتوان آینده سهم را پیشبینی نمود.
2- حرکت قیمت در جهت روند: قیمتها روند خود را ادامه میدهند، مگر اینکه اخبار یا اتفاقاتی باعث توقف آنها شود.
3- تکرار تاریخ: آینده تغییرات قیمت در چارت ممکن است عیناٌٌ مانند گذشته خود تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ باشد.
تحلیل تکنیکال چه رابطهای با بازار کارا دارد؟
در این بخش به بیان ارتباط میان تحلیل تکنیکال با بازار کارا پرداخته می شود. در ابتدا به توضیحی مختصر از فرضیه بازار کارا میپردازیم. در واقع بازار کارا به چه بازاری گفته میشود؟ در بازار کارا فرض بر این است که همه معاملهگران و سرمایهگذاران به اطلاعات مشابهی دسترسی دارند. برخی از اقتصاددانان و تحلیلگران بازار معتقدند که شاخصهای تحلیل تکنیکال بر مبنای بازار کارا شکل گرفتهاند. بر این اساس بخشی از کابران بازار سرمایه، مبنای معاملات خود را بر روش تحلیل تکنیکال که با کارایی بازار ارتباط تنگاتنگی دارد، قرار دادهاند.
در تحلیل تکنیکال اساس ارزیابی سهام بر رفتار قیمت استوار است که تمامی عوامل و اطلاعاتی که بر روند بازار موثر میباشند، را در خود مستتر دارد. بر اساس فرضیه بازار کارا، اطلاعات مالی و گزارشات ارائه شده از یک سهم، به سرعت در بازار منتشر شده و بر قیمت آن تأثیر میگذارند. انتشار سریع و کامل گزارشات مالی یک سهم یا یک کالا در بازار باعث میشود افراد نتوانند با استفاده از اطلاعات، سهام شرکتها را بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتیشان خریداری کرده و یا به فروش بگذارند و از این طریق سود بیشتری از بازار کسب کنند. بدینترتیب در یک بازار کارا، تغییرات قیمت، مجموعه اطلاعات یادشده را پیشتر منعکس کرده و از این رو آینده تحولات بازار، دیگر قابل پیشبینی نیست.
اهمیت کارایی بازار سرمایه
همچنانکه بیان شد، در بازار کارا اصل اساسی قیمت است که خود منعکسکننده اطلاعات بازار میباشد. در واقع توزیع درست اطلاعات منجر به توزیع عادلانه بازدهی حاصل از اوراق بهادار خواهد شد. کارایی بازار باعث میشود که شرکتها نتوانند با منتشر کردن اطلاعات نادرست و غیر حقیقی بازار را از مسیر اصلی خود منحرف کرده و پیش از انتشار اطلاعیههای عمومی، سود بیشتری را نسبت به سایر اهالی بازار کسب کنند.
همانطور که میدانید معاملهگران حتی با سرمایهگذاری اندک خود میتوانند در پروژههای اقتصادی کلان مشارکت داشته باشند. اگر بازار سرمایه، بازاری کارا باشد، این امر کمک شایانی به تولید و جذب نقدینگیهای پراکنده در اقتصاد کشور میکند. اگرچه فرضیه بازار کارا یک امر مورد تأیید فعالان اقتصادی میباشد، اما شواهد حاکی از آن است که در بیشتر بازارها کارایی لازم وجود ندارد. لذا معمولاً بیشتر مدیران شرکتها، پیش از سایرین به اطلاعات دسترسی داشته و سودهای بیشتری را نسبت به دیگر اهالی بازار بدست میآورند. لازم به ذکر است که عوامل دیگری نیز بر کارایی نداشتن بازار تأثیرگذارند؛ به طور مثال عرضههای اولیه معمولاً توسط شرکتها با ارزشی پایینتر از ارزش واقعی سهام ارائه میشوند و در نتیجه آن، کسانی که در روزهای اول اقدام به خرید سهام کنند، سود بیشتری در این میان نصیبشان خواهد شد.
تحلیل بنیادین چیست و چه کابردی دارد؟
یکی دیگر از روشهای شناختهشده ارزیابی سهام در بازار سرمایه، تحلیل بنیادین یا اصطلاحاٌ فاندامنتال میباشد. در این روش افراد میتوانند اطلاعات کاملی را از وضعیت یک شرکت و ارزش تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ واقعی سهام آن بدست آورند. اگر در ارزشگذاری سهام یک شرکت توانمند باشید، دیگر نگران کاهش قیمت و ضرر و زیان حاصل از آن نیستید؛ چون میدانید که ارزش آن بیشتر از اینهاست و دیر یا زود به ارزش واقعی خود خواهد رسید. وارن بافت یکی از 5 فرد ثروتمند دنیاست که با تکیه بر روش تحلیل بنیادین موفقیتهای زیادی را کسب کرده و از او به عنوان اسطوره تحلیل بنیادین یاد میکنند.
برای خرید و فروش یک تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ سهم با استفاده از تحلیل بنیادین، ابتدا میبایست سهام را ارزشگذاری کنید. اگر قیمت فعلی سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، میتوان نسبت به خرید سهم مورد نظر اقدام نمود. اما در صورتی که پس از مقایسه، قیمت سهام بیشتر از ارزش واقعی آن باشد، نه تنها باید از خریداری سهم خودداری کرد، بلکه در صورت داشتن سهم مورد نظر در پرتفوی خود، می بایست بلافاصله اقدام به فروش آن نمود تا از ضررو زیان احتمالی پیشگیری شود. به منظور تحلیل بنیادین سهام، کسب اطلاعاتی همچون صورتهای مالی شرکت و شرکتهای مشابه شامل درآمد، هزینه و بدهیهای شرکت، محصولات تولیدی، رقبا و چشمانداز شرکت برای آینده، ضروری است. بدیهی است که داشتن آگاهی کامل درباره شرکتهایی که میخواهید سهام آنها را خریداری کنید، به شما کمک شایانی جهت اتخاذ تصمیم درست و کسب سود بیشتر خواهد نمود.
اصول کمی و کیفی تحلیل بنیادین
از آنجایی که بررسی تمام اطلاعات یک شرکت امری زمانبر است؛ لذا معمولاً افراد برای سرمایهگذاری بلند مدت از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند. یک سرمایهگذار موفق پیش از انتخاب و خرید یک سهم، وضعیت شرکت مربوطه را با دقت مورد بررسی قرار میدهد تا تحلیلی درست و کامل داشته باشد. یک تصمیمگیری هوشمندانه نیازمند آشنایی کامل با مفاهیم مربوط به تحلیل بنیادین است. برای درک این مفاهیم، تحلیلگران با بکارگیری اصول کمی و کیفی، سهام شرکتها را ارزشگذاری میکنند. در ادامه به بررسی اصول یادشده میپردازیم:
ا صول کمی : عواملی هستند که با اعداد و ارقام سروکار داشته و قابلیت اندازهگیری دارند. این عوامل از طریق صورتهای مالی شرکت که در زمانهای خاص منتشر میشوند، بدست میآیند. با مراجعه به سایت کدال میتوانید صورتهای مالی منتشرشده توسط شرکت را ببینید. عوامل کمی را میتوان در سه دسته طبقهبندی نمود که عبارتند از:
1- ترازنامه: میزان درآمد، بدهی و سرمایهگذاری سهامداران شرکت را نشان میدهد که شامل داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام است که جمع آنها همواره میبایست برابر باشد.
2- صورت جریان نقدی: از این صورت در جهت پاسخ به این سوال که آیا شرکت از سرمایه خود به درستی و بطور بهینه بهره میگیرد، استفاده میشود.
3- صورت سود و زیان: اطلاعات بدستآمده از آمار تولید و فروش شرکت میباشد که بطور مستقیم بر روی سود سهام آن تأثیر می گذارد و به سرمایهگذاران جهت تصمیم برای خرید آن کمک شایانی میکند.
ا صول کیفی : عوامل تأثیرگذاری همچون نحوه مدیریت شرکت که هیچگاه با عدد و رقم بیان نمیشوند و شرکت به صورت مستقیم و غیر مستقیم از آنها تأثیر میپذیرد. این اصول وابسته به عوامل محیطی داخلی همانند میزان بهرهوری شرکت، طرحهای توسعهای و توانایی مقابله با رقبا و عوامل محیطی خارجی همچون بودجه، وضعیت اقتصادی مردم، تورم و … است. اصلیترین مرجع برای ارزیابی عوامل کیفی مربوط به شرکت، مراجعه به شبکههای ارتباطی آن (نظیر سایت شرکت) میباشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادین
تحلیل تکنیکال وابسته به تاریخچه قیمتی یک سهم است و از این رو هیچگاه نمیتواند به تنهایی ارزش ذاتی سهام یک شرکت را محاسبه کند. همچنین این روش در پیشبینی آینده قیمت سهام شرکتهایی که عرضه اولیه میشوند، ناکارآمد است؛ چرا که در این حالت، هیچ تاریخچهای از سابقه قیمتی سهام شرکت یادشده در دسترس نیست. از سوی دیگر، تحلیل بنیادین اگر چه با استفاده از روشهای مختلف به دنبال محاسبه ارزش ذاتی هر سهم و پیشبینی وضعیت درآمد شرکت از داراییها میباشد، لکن نمیتواند حداقل قیمت برای ورود و حداکثر قیمت برای خروج از سهم را مشخص کند. بعلاوه اینکه با توجه به زیاد بودن فاکتورهای تأثیرگذار در این تحلیل، اجرای آن بدون داشتن اطلاعات کافی و ارزیابیهای همهجانبه، نمیتواند جمعبندی کاملی از وضعیت شرکت بدست دهد.
انتخاب کارگزار جهت ورود به بازار سرمایه
پس از کسب دانش و مهارت کافی جهت اجرای تحلیلهای تکنیکال و/ یا بنیادین، آنچه برای بهرهبرداری از آن ضروری است، انتخاب کارگزاری با صلاحیت و مطمئن است. شرکتی که قادر باشد، تا سفارشات را به سرعت تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ اجرا کرده و با پشتیبانی فعال و در دسترس، امنیت خاطر سرمایهگذاران را بمنظور سودآوری فراهم آورد. از جمله ویژگیهای یک کارگزار مناسب، میتوان به سهولت در استفاده از سامانه معاملاتی، ارائه تخفیف در کارمزدها، تأمین اعتبار برای مشتریان در زمانهای مناسب، پشتیبانی فعال و … اشاره نمود.
بدیهی است که ارزیابی تمام موارد ذکر شده در میان قریب به بیش از 100 کارگزاری، امری زمانبر و دشوار است؛ لذا در این بخش، یکی از بهترین و کارآمدترین کارگزاریهای بورسی به شما معرفی میگردد. کارگزاری مدبر آسیا، یکی از کارگزاران بنام بازار سرمایه است که با حدود 17 سال سابقه فعالیت و بهرهگیری از کارکنان متخصص و با تجربه، خدماتی با بالاترین کیفیت ممکن را به سرمایهگذاران گرامی ارائه مینماید.
همچنانکه پیشتر بیان شد، کسب مهارت و دانش کافی یکی از اساسیترین اصول ورود به بازار سرمایه بشمار میرود. از این رو، هر سرمایهگذار میبایست تا با مطالعه کتب، مقالات و مشاهده ویدیوهای آموزشی مرتبط، اطلاعات و توانمندیهای معاملاتی خود را ارتقا دهد. بخش مقالات سایت کارگزاری مدبر آسیا، یکی از بهترین و معتبرترین مراجعی است که میتواند در این امر شما را یاری رسانده و اطلاعات بروز را در اختیارتان قرار دهد.
جمعبندی
در این مقاله به تشریح روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادین و همچنین معرفی نظریه بازار کارا پرداخته شد. در تحلیل بنیادین ارزیابی سهام شرکتها بر اساس دادههای منتشرشده در خصوص میزان تولید، سود و زیان و … صورت میپذیرد. این روش اگر چه قدرت بالایی در تعیین مسیر سودآوری کلان شرکت دارد، اما در مشخص نمودن زمان و نقطه دقیق ورود و خروج از یک سهم ناکارآمد است. ضمن اینکه اجرای تحلیل بنیادین، نیازمند اطلاعات گسترده از عوامل درونی و بیرونی شرکت میباشد که دسترسی به همه آنها (و بررسی هر یک) امری زمانبر و دشوار میباشد. در مقابل تحلیل تکنیکال با تکیه بر دادههای قیمتی تاریخچه سهم و با بهرهگیری از اندیکاتورهای مختلف و ابزارهای ترسیمی بر روی چارت (سطوح فیبوناچی، امواج الیوت و …) سرمایهگذار را قادر به تعیین نقاط ورود به سهم و خروج از آن مینماید. با اینحال این روش، قادر به محاسبه ارزش ذاتی دارایی مالی یک شرکت نبوده و از این رو انجام معامله بر اساس آن، بدون آگاهی از وضعیت کلان شرکت و صورتهای مالی مربوطه، میتواند با ریسکهایی همراه شود.
بر این اساس، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بهترین و کارآمدترین روش ارزیابی سهام شرکتها، اجرای همزمان تحلیل تکنیکال و بنیادین میباشد. این امر علاوه بر تعیین مسیر کلی پیش روی سهام (بنیادین)، موقعیت دقیق نقاط ورود و خروج (تکنیکال) را نیز برای معاملهگران روشن خواهد ساخت. از این رو، توصیه میشود تا فعالان بازار سرمایه بدون داشتن تعصب بر روشی خاص و با افزایش آگاهی و مهارت در استفاده از هر دو رویکرد، با کنار هم قرار دادن تحلیل های یادشده، بهترین تصمیم را اتخاذ کرده و ریسک حاصل از معاملات خود را تا حد ممکن کاهش دهند.
دیدگاه شما