الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب. برای مثال تصاویر زیر را مشاهده کنید.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
برای درک بهتر انواع الگوهای بازگشتی یا به گفته برخی دیگر از تحلیل گران الگوهای برگشتی این مبحث را با یک مثال شروع میکنیم. اتوبوسی را فرض کنید که در یک خیابان در حال حرکت است و میخواهد به سمت چپ بپیچد. برای اینکه چرخش ایمنی به خیابان سمت چپ خود داشته باشد در مرحله اول راهنمای سمت چپ خود را روشن میکند٬سپس قبل از اینکه به تقاطع برسد سرعت خود را کم کرده و بعد از نگاه کردن به آینه با احتیاط وارد خیابان سمت چپ می شود.
زمانی که قیمت سهم نیز در حال اتمام روند صعودی یا نزولی خود است نشانه هایی مانند اتوبوس بالا از خود نشان میدهد. به این نشانه ها الگو های بازگشتی می گویند. الگو های بازگشتی انواع متفاوتی دارند که به اختصار در این مطلب آنها را توضیح خواهیم داد.
با توجه به اینکه الگو های بازگشتی و ادامه دهنده از مطالب مهم تحلیل تکنیکال می باشند و نکات آموزشی زیادی دارند نمی توان در مطلب صرفا متنی تمام این نکات را منتقل کرد از این رو این مبحث به صورت کامل و با تمام نکات و جزیات را می توانید در دوره تحلیل تکنیکال کاریمو آکادمی آموزش ببینید.
انواع الگوهای بازگشتی
الگو های برگشتی زمانی نمایان می شوند که روند حرکت قیمت می خواهد عوض شود. یعنی در انتهای یک روند صعودی (نزولی) با دیدن الگوی برگشتی متوجه خواهیم شد که به روند صعودی(نزولی) دیگر تمام شده و روند نزولی (صعودی) شروع خواهد شد.
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب. برای مثال تصاویر زیر را مشاهده کنید.
در تصویر زیر که مربوط به الگوی بازگشتی سروشانه سقف می باشد همانطور که مشاهده میکنید بعد از مشاهده این الگو قیمت سهم افت کرده و در یک روند نزولی قرار گرفته است.
الگوهای برگشتی نزولی نیز عبارتند از سرو شانه کف٬ کف دوقلو٬ کف انواع الگوهای قیمتی سه قلو و سروشانه مرکب کف. در تصاویر زیر می توانید دو مثال از الگو بازگشتی نزولی را مشاهده کنید.
الگو های برگشتی از الگو های قابل اعتماد بورس هستند که بعد از مشاهده این الگو ها می توان برای خرید یا فروش سهم اقدام کرد. الگو های بازگشتی زمانی از اعتبار بالاتری برخوردار می شوند که با واگرایی ها ترکیب شوند.
زمانی که در انتهای یک روند صعودی و یا نزولی در کنار مشاهده الگوی بازگشتی شاهد یک واگرایی باشیم اعتبار آن الگو بسیار بالا رفته و می توان با تکیه بر این دو مورد با رعایت اصول معامله گری و رعایت حد سود و زیان وارد معامله شد.
البته قطعا هرچقدر تحلیل تان منسجم تر باشد و استراتژی معاملاتی تان صرفا با الگو های کلاسیک تدوین نشده باشد می توانید معاملات بهتری را داشته باشید و سود های بهتری را ببرید .اما نمی توان از اعتبار این الگو ها چشم پوشی کرد و آنها را نادیده گرفت.
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بورس
اگر بخواهیم الگوی مثلث در بورس را بهدرستی درک کنیم، باید کمی از تئوری پسزمینه آن بدانیم. تحلیلگران تکنیکال روند بازار را به ۳ حالت تقسیم میکنند: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی. وقتی روند قیمتی سهمی عوض میشود (مثلا روند نزولی تمام میشود و قیمت سهم میخواهد روندی صعودی در پیش بگیرد) معمولا انواع الگوهای قیمتی شاهد تشکیل «الگوهای برگشتی» در نمودار قیمت سهام هستیم. اما از دیدگاه تحلیل تکنیکال، قیمت سهام در یک روند مشخص (چه نزولی و چه صعودی) معمولا رشد مداوم ندارد، بلکه همراه با افتوخیز و استراحت و اصلاح قیمتی و زمانی است. در این بازهها که قیمت سهم اصطلاحا استراحت میکند، معمولا با تشکیل الگوهای ادامهدهنده مواجه خواهیم شد که الگوی مثلث نوعی از همین الگوهای ادامهدهنده است.
نکته یک: روی هم رفته ۲ نوع الگو داریم: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامهدهنده. الگوی مثلث هم یکی از انواع الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید.
نکته ۲: وقتی میگوییم نمودار سهم الگوی مثلث تشکیل داده، انتظار کلیمان این است (که اگر تحلیلمان درست باشد) قیمت سهم پس از تکمیل الگوی مثلث به روند قبلی خودش ادامه بدهد. یعنی اگر قیمت سهم در حال کاهش بوده، بعد از تکمیل الگوی مثلث به کاهش ادامه بدهد و اگر در حال افزایش بوده، بعد از این الگو باز هم افزایش پیدا کند.
الگوی مثلث چگونه رسم میشود؟
از نظر فنی، الگوی مثلث زمانی تشکیل میشود که قیمت سهام نمیتواند کف یا سقف جدیدی تشکیل بدهد و برای مدتی بین دو محدوده نوسان میکند. برای رسم الگوی مثلث کافی است در نمودار سهم، سقفهای قیمتی اخیر را به یکدیگر وصل کنیم تا خط روند نزولی موقت را داشته باشیم. این خط روند در واقع انواع الگوهای قیمتی ضلع بالایی مثلث را تشکیل میدهد. اگر همین کار را با کفهای قیمتی اخیر انجام بدهیم، ضلع پایین مثلث را به دست خواهیم آورد.
انواع الگوی مثلث در بورس چیست؟
الگوی مثلث انواع بسیار متنوعی میتواند داشته باشد. بهویژه که با پیشرفت روش تحلیل تکنیکال و پیدایش انواعواقسام استراتژیهای معاملاتی، تحلیلگران تکنیکال به جزئیات هرچه بیشتری در نمودار قیمت توجه میکنند و الگوها را به گروههای هرچه بیشتری تقسیم میکنند. اما در اینجا میخواهیم چهار نوع الگوی مثلث را بررسی کنیم که احتمالا بیشترین کاربرد را دارند:
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده
- الگوی مثلث کاهشی یا پایینرونده
- الگوی مثلث پهنشونده
الگوی مثلث متقارن یا The Symmetrical Triangle Pattern
الگوی مثلث متقارن، همانطور که از اسمش پیداست، زمانی روی نمودار ظاهر میشود که خط روند بالا و خط روند پایین، شکلی شبیه به یک مثلث متساویالساقین میسازند که بهنوعی تقارن دارد. تفاوت الگوی متقارن با الگوهای دیگر در این است که به هیچ طرف (بالا یا پایین) متمایل نیست و میشود گفت حالتی طبیعی و متعادل دارد. هرچند همانطور که قبلا اشاره کردیم، الگوی مثلث یک الگوی ادامهدهنده است و بیشتر اوقات قیمت سهم همان روندی را در پیش میگیرد که قبل از تشکیل الگوی مثلث داشته. مثلا اگر قبل از تشکیل الگوی مثلث قیمت سهم صعودی بوده، معمولا قیمت سهم ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی موقت) را به سمت بالا میشکند و به صعودش ادامه میدهد.
معامله بر مبنای الگوی مثلث متقارن
متداولترین استراتژی تحلیلگران تکنیکال برای معامله بر اساس الگوی مثلث این است که منتظر میمانند تا قیمت یکی از ضلعهای مثلث را بشکند و سپس در جهت شکست وارد معامله میشوند. در این استراتژی حد سود به اندازه ارتفاع مثلث در نظر گرفته میشود.
الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده یا The Ascending Triangle
الگوی مثلث افزایشی شباهت زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد، به جز اینکه ضلع بالای مثلث یا همان خط روند نزولی کوتاهمدت تقریبا حالت افقی و ضلع پایین مثلث شیب افزایشی دارد. به عبارت دیگر، شاهد تشکیل سقفهای قیمتی پیدرپی در یک محدوده مشخص هستیم، ولی کفهای قیمتی هر بار بالاتر میآیند.
چنین الگویی نشانه آن است که خریداران قدرت بیشتری دارند و فروشندگان نمیتوانند به آنها غلبه کنند. در این الگو، بازه نوسان قیمت سهم به خط روند انواع الگوهای قیمتی بالایی نزدیکتر و نزدیکتر میشود و انتظار میرود قیمت بهزودی این خط روند را به سمت بالا بشکند. این نوع الگوی مثلث معمولا در روندهای صعودی پرقدرت شکل میگیرد.
الگوی مثلث کاهشی یا پایینرونده یا The Descending Triangle
الگوی مثلث کاهشی، همانطور که از اسمش میشود حدس زد، درست معکوس الگوی مثلث افزایشی است. به عبارت دیگر ضلع پایینی مثلث افقی است و ضلع بالایی شیب کاهشی دارد. این نوع الگو هم معمولا در روندهای نزولی پرقدرت ظاهر میشود و انتظار میرود که قیمت سهم ضلع پایین مثلث را به سمت پایین بشکند و به نزولش ادامه بدهد.
نکته: استراتژی معاملاتی برای الگوی مثلث افزایشی و کاهشی شبیه به استراتژی معاملاتی برای مثلث متقارن است. با این تفاوت که در مثلث کاهشی انتظار داریم قیمت سهم بعد از تکمیل الگو، به نزول خود ادامه بدهد، اما از آنجا که بورس ایران یکطرفه است و امکان فروش استقراضی ندارد، این الگو کاربرد چندانی برای انجام معامله ندارد.
الگوی مثلث پهنشونده یا انبساطی یا The Broadening Formation
این الگو کمی با ۳ الگوی قبلی متفاوت است. در ۳ الگوی قبلی ۲ ضلع بالا و پایین مثلث به یکدیگر نزدیک میشوند، اما در الگوی مثلث پهنشونده ۲ ضلع مثلث از یکدیگر فاصله میگیرند. این الگو شباهت زیادی به یکی از الگوهای بازگشتی دارد و ممکن است معاملهگران و تکنیکالیستهای تازهکار این ۲ الگو را با یکدیگر اشتباه بگیرند. به همین دلیل معامله بر اساس این الگو دشواریهای خاص خودش را دارد و به معاملهگران تازهکار توصیه نمیشود. خوشبختانه این الگو نسبتا نادر است.
حد ضرر بر اساس الگوی مثلث
تعیین حد ضرر برای معاملاتی که بر اساس الگوی مثلث انجام میشود نسبتا ساده است. فرض کنید یک مثلث متقارن را تشخیص دادهایم و قیمت ضلع بالایی مثلث را رو به بالا شکسته است و ما در انواع الگوهای قیمتی جهت شکست (خرید) وارد معامله شدهایم. در این حالت باید حد ضرر را کمی پایینتر از آخرین کف نمودار در نظر بگیریم.
اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث
در الگوهای متقارن، کاهشی و افزایشی معمولا هرچه به قسمت انتهایی مثلث نزدیکتر میشویم، بازه نوسان قیمت کمتر میشود و حجم معاملات هم کاهش مییابد. اما وقتی موج بعدی (معمولا در جهت روند صعودی یا نزولی قبلی) آغاز میشود، حجم معاملات به شکل قابل توجهی افزایش مییابد. در واقع افزایش حجم معاملات نشانه این است که یک گروه (خریداران یا فروشندگان) بالاخره به گروه دیگر غلبه کردهاند و آمادهاند که قیمت را در جهت دلخواهشان به حرکت در بیاورند.
نکته کاربردی: تحلیلگران تکنیکال، بهویژه آنهایی که در بازار فارکس فعالیت میکنند، توصیه اکید دارند که نباید در داخل الگوی مثلث اقدام به معامله کرد. استراتژی آنها این است که تا زمان شکست الگوی مثلث منتظر میمانند تا دقیقا متوجه شوند که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد.
در بورس ایران، وقتی قیمت شروع به حرکت میکند و خط روند نزولی موقت را میشکند، ممکن است سهم با صف خرید سنگین همراه شود و خرید سهم دشوار و گاهی ناممکن باشد. بعضی از معاملهگران حرفهای بورس ایران وقتی میخواهند سهمی را بخرند، منتظر شکست خط بالای الگوی مثلث نمیمانند و سعی میکنند در همان بازهای که الگوی مثلث در حال شکلگیری است و اصطلاحا قیمت سهم در حال استراحت و کفسازی است، خریدهایشان را انجام میدهند. پیشنهاد ما این است که وضعیت بنیادی سهم را بررسی کنید و اگر از وضعیت بنیادی سهمی اطمینان دارید و فکر میکنید قیمت سهم در آیندهای نه چندان دور بالا خواهد رفت، منتظر شکست الگوی مثلث نمانید و قبل از اینکه سهم در صف خرید قفل شود، خریدهایتان را انجام بدهید.
جمعبندی
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال مطرح میشود و یکی از الگوهای ادامهدهنده به شمار میآید. این الگو برای درک موجهای حرکتی قیمت سهام مفید است، اما در بازار ایران به دلیل وجود دامنه نوسان و تشکیل صفهای خرید و فروش پرحجم ممکن است به اندازه کافی کارایی نداشته باشد. معاملهگران حرفهای بورس ایران از این ابزار برای رصد تحرکات قیمتی سهم استفاده میکنند و با تکیه بر تحلیل بنیادی، از این الگو برای تکمیل خریدهایشان بهره میگیرند.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
نحوه تشخیص الگوها در تحلیل تکنیکال یکی از مشکلاتی است که معامله گران و تحلیلگران با آن دست و پنجه نرم میکنند. شاید شما هم یکی از این افراد باشید که با تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال مشکل داشته باشید. در این مقاله 3 اصل مهم در مورد الگوها و نحوه تشخیص آنها گفته شده است که میتوانید بعد از مطالعه مقاله و تمرینهای مکرر، الگوهای مختلف تحلیل تکنیکال را شناسایی کنید. تحلیلگران میتوانند با استفاده از الگوهای نمودار قیمت به اطلاعات زیادی دست پیدا کنند، اما چرا شما هم جزو این دسته نباشید؟! پس بهترین کار این است که زودتر شروع کنید.
3 قانون مهم در مورد الگوها
به طور کلی الگوها در بازار کریپتوکارنسی و سایر بازارهای مالی 3 رکن مهم دارند. هر شخصی که از الگوها استفاده میکند باید نسبت به این 3 موضوع اطلاعات کافی داشته باشد. در ادامه مقاله با این 3 قانون در کنار شما هستیم:
1. الگوها توانایی پیشبینی دقیق آینده را ندارند.
معمولاً افرادی که از الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، با این عقیده که الگوها میتوانند آینده را به طور دقیق پیشبینی کنند، از آنها استفاده میکنند. اما اینطور نیست. الگوهای نموداری چوب جادو نیستند که به کمک آنها بتوانید آینده را در کف دستتان مشاهده کنید. الگوها ابزار هستند و ابزار کمک میکند تا برخی کارها سریعتر، راحتتر و… انجام شوند.
2. الگوهای نموداری عملی هستند.
شاید برخی مواقع از عملکرد خود راضی نباشید. چرا؟ چون فکر میکنید که الگوها کارآمد نیستند و دست از آنها میکشید. اما واقعاً اینطور نیست و مشکل از جانب شما بوده است. اگر از الگوها در تحلیل تکنیکال بهدرستی استفاده کنید، متوجه میشوید که اکثر مواقع بازخورد مناسبی داشتهاند و ترید (معامله) بر اساس آنها واقعاً نتیجه داشته است.
3. همه الگوها را به خاطر نسپارید.
در دنیای اندیکاتورها و الگوها و نمودارها، اطلاعات و دادههای زیادی وجود دارند و در خصوص الگوهای نموداری باید گفت که نیازی نیست تا همه آنها را بشناسید و از همه آنها استفاده کنید. اگر با پرایس اکشن آشنا باشید میتوانید هر الگوی نموداری را در بازار درک کنید.
چگونه الگوهای نموداری را در تحلیل تکنیکال و معاملات شناسایی کنیم؟
اگر با الگوهای مختلفی مانند سر و شانه و… آشنا باشید، میدانید که تمامی آنها از اشکالی هندسی ترسیم شدهاند. در ادامه مقاله به روشهای شناسایی الگوها در تحلیل تکنیکال و نمودار میپردازیم.
چگونه الگوهای نموداری را در تحلیل تکنیکال و معاملات شناسایی کنیم؟
3 عامل مهم برای نحوه تشخیص الگوها
1. خطوط الگوها معمولاً سقفها و کفها را به یکدیگر متصل میکند.
2. اغلب الگوهایی که مورد استفاده قرار میگیرند، از خطوط مستقیم تشکیل شدهاند. هرچند تعداد معدودی از آنها از نیمدایره تشکیل شدهاند، مانند الگو فنجان.
3. به طور معمول الگوها بر اساس پیشبینی ادامه یا تغییر روند فعلی قیمت، دستهبندی و مرتب میشوند.
شناسایی الگوها همیشه کار سادهای نیست و ممکن است بعضی اوقات الگویی شکست بخورد. زمانی که الگویی بهدرستی شناسایی میشود، درواقع ابزاری با پیشبینی بسیار قوی خواهید داشت. همانطور که گفتیم تشخیص الگوها در تحلیل تکنیکال نیازمند تمرین و ترسیم زیادی است که اگر انتظار خوبی از نمودارها و الگوها دارید، باید به آنها مسلط شوید. برای همین منظور تصویری در پایین قرار دادهایم تا بتوانید خود را محک بزنید.
مثلث متقارن ناقص
اگر درست حدس زده باشید، این یک مثلث متقارن است که در تصویر بعدی بهصورت خطکشی مشخص شده است.
به مثلث تشکیل شده بالا نگاه کنید؛ الگوی مثلث با سقفهای پایینتر از سقف قبلی قابل رؤیت است که در ادامه میتوانید یک ضلع مثلث را روی آن رسم کنید. ضلع پایین الگو نیز از کفهایی تشکیل شده است که بالاتر از کفهای قبلی خود است. در آخر دو ضلع رسم شده در یک نقطه به یکدیگر متصل میشوند. در این موقعیت قیمت باید با استفاده از حرکات خود ضلعهای رسم شده را بشکند، البته قبل از اینکه دو نقطه به یکدیگر برسند.
• در نظر داشته باشید، زمانی که یک الگو به انتهای خود نزدیک میشود، در معاملات افزایش حجم به چشم میخورد.
• این نکته را نیز در نظر بگیرید که برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال، حتماً نباید حرکات قیمت به طور کامل داخل الگو قرار بگیرد.
• سقفها و کفهای قیمت ممکن است بهصورت دقیق با اضلاع الگو تشکیل شده برخورد نکنند.
3 مؤلفه الگوهای نموداری
با کمی دقت متوجه میشوید که الگوهایی مانند سر و شانه و مثلث و… از اجزای مشابهی تشکیل شدهاند. پس اگر بتوان مؤلفههای مشترک آنها را شناسایی کرد، سریعتر به الگوی موردنظر دست پیدا میکنیم. در نتیجه تصمیمات بهتری برای معاملات گرفته خواهد شد. در ادامه مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال به 3 مؤلفه مشترک بین الگوها میپردازیم:
1. کف و سقفهای الگوها
شاید فکر کنید که سقفها و کفها تأثیر چندانی در تشخیص الگوها نداشته باشند، اما تحلیل و بررسی چگونگی تشکیل شدن این مؤلفهها، زیربنای هر تحلیل و تشخیص الگو میباشد. تا این قسمت متوجه شدیم که رکنهای اصلی یک الگو و تحلیل، کف و سقفها هستند.
سقف ها و کف های قیمتی
زمانی میتوان رند را صعودی دانشت که قیمت به همراه کف و سقفهای به وجود آمده از کف و سقفهای قبلی بالاتر باشند. کفهای بالاتر نمایانگر این هستند که زمان اصلاح قیمت، فروشندگان توانایی مقابله با خریداران را ندارند. سقفهای بالاتر نشاندهنده این است که خریداران قادر به افزایش دادن و بالابردن قیمت هستند؛ بنابراین در این شرایط خریداران در زمان مناسب، برای مقابله با اصلاح قیمت و ادامه روند افزایشی، به بازار ورود پیدا میکنند.
در این بین اگر قیمت توانایی نداشته باشد که سقف بالاتری از سقف قبلی خود بسازد، یا اینکه کمی بالاتر از سقف قبلی نوسان بزند، باید از این موضوع تغییر روند صعودی را برداشت کرد. برای مثال میتوانید به الگوی زیر توجه کنید:
بررسی تغییر روند در الگوی سر و شانه
در این عکس الگوی سر و شانه تشکیل شده است. اگر از شانه سمت چپ به سمت شانه راست حرکت کنیم، مشخص است که قیمت بهسختی سقف جدیدی برای خود تشکیل داده است که نشاندهنده قوی نبودن خریداران است. همچنین شانه راست با تشکیل دادن کف پایینتر بر این موضوع پافشاری میکند که فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند.
به طور کلی سقفها و کفهای قیمت همان نقاط چرخشی میباشند و به منطقههایی اشاره میکنند قیمت در آن معکوس میشود.
2. قدرت روند
قدرت روند چیست؟ قدرت روند توسط امواج به وجود آمده بین هر سقف و کف است. در این وضعیت باید به شیوه خاصی اندازه و پایداری هر یک از امواج را متوجه بشوید. اکثر تحلیلهایی که روی نمودار انجام میگیرد، روی سقف و کفها تأکید دارد. امواج بین سقف و کف نیز مورد اهمیت است و باید به آن توجه شود. به این امواج «پای حرکت» گفته میشود که شاید نام آنها را شنیده باشید.
بهعنوان مثال در تصویر زیر مشاهده میکنید که اولین موج ایجاد شده روند (اولین فلش) دارای شیب و اندازه زیادی است. اما موج دوم ایجاد شده، طول و شیب کمتری دارد. به دنبال آن موج سوم روند کوتاهتر است و تقریباً میتوان گفت که بهسختی توانسته سقف قبلی را بشکند.
طول و استحکام موج های روند
علاوه بر موارد گفته شده فتیلهها و شدوهای بزرگتری روی نمودار قابل مشاهده است که سیگنالی برای خستگی روند صعودی است. با جور کردن این پازل و کنار هم قراردادن آنها در کنار هم، چرخش روند امکان پیشبینی دارد.
3. عمق پولبکها
زمانی که حرکت قیمت در یک روند مشخص میشود، پولبکهایی که روند وجود دارند، توانایی ارائه دادههای با ارزشی در مورد آینده قیمت دارند. اگر به تصویر پایین توجه کنید، وارد شدن قیمت در اصلاحات و فاز استحکام بخشیدن در روند صعودی مشخص است. اصلاح نهایی قیمت در اندازه و زمان بیشتری از موارد قبلی خود اتفاق افتاده است. از این موضوع برداشت میکنیم که در احساسات تغییری رخ داده و خریداران و فروشندگان به تعادل رسیدهاند.
اگر اصلاحات و کوتاه و یا کمعمق را شنیده باشید، منظور این است که روند فعلی نمودار قیمت به مسیر خود ادامه میدهد و تغییری در آن اعمال نشده است. زمانی پتانسیل تغییر روند نشان داده میشود که اصلاحات بهتناوب در اندازه بزرگتری نمایش داده شوند. زیرا تعادل بین خریداران و فروشندگان آرام آرام در حال تغییر است.
الگوهای نموداری ادامهدهنده (Continuation)
الگوهای نموداری ادامه دهنده
الگوهای نموداری ادامهدهنده یکی از ابزارهایی است که به کمک آن میتوان الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص داد. الگوهای ادامهدهنده نشاندهنده آن هستند که روند فعلی، شانس بیشتری برای ادامه و پایداری دارد؛ در نتیجه احتمال تغییر روند در این الگوها کم است. برای نمونه میتوان به مثال زیر اشاره کرد:
اگر ارزش جفت ارز BTC / USD (بیت کوین انواع الگوهای قیمتی و دلار) برای چند روز متوالی صعود زیادی داشته باشد و سپس به مسیر خود ادامه دهد، احتمالاً زمان آن رسیده است که آن را خریداری کنید. زیرا این الگو ادامه دارد و افزایش قیمت بیشتری در انتظار این جفت ارز است. در این موقعیت شما با الگوی گاوی روبهرو شدهاید.
بنابراین وقتیکه در حال تماشای الگوی ادامهدهنده در کاهش قیمت هستید، بهترین کار این است که در یک فرصت خوب و مناسب اقدام به فروش کنید. چون احتمال این وجود دارد که کاهش قیمت در ادامه مسیر بیشتر شود که در این موقعیت به الگوهای نموداری، الگوهای خرسی گفته میشود.
الگوهای گاوی (Bullish Harami)
الگوهای گاوی عبارتاند از:
• پرچم مستطیلی + پرچم سهگوش (Flag + Pennant)
• الگوی فنجان و دستگیره (Cup with Handle)
• مثلث صعودی (Ascending Triangle)
• الگوی گوشماهی صعودی (Ascending Scallop)
• 3 دره رو به افزایش (3 Rising Valleys)
الگوهای خرسی (Bearish Pattern)
الگوهای خرسی که نوع دیگری از الگوهای ادامهدهنده هستند، عبارتاند از:
• الگوی فنجان و دستگیره (Inverted Cup with Handle)
• مثلث نزولی (Descending Triangle)
• الگوی گوشماهی نزولی (Descending Scallop)
• 3 دره رو به کاهش (3 Descending Peaks)
الگوهای بازگشتی (Recursive patterns)
الگوهای بازگشتی (recursive patterns)
همانطور که نام این الگوها مشخص است، برخلاف الگوهای ادامهدهنده هستند. این الگوها نیز در نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند. به کمک این الگوها احتمال شکست و تغییر روند تداوم مشخص میشود. در الگوهای بازگشتی، بعد از یک الگوی معکوس، روند صعودی، کاهش پیدا میکند و یا برعکس این موقعیت نیز قابل اجرا است. در این قسمت نام تعدادی از الگوهای بازگشتی برای شما قرار داده شده است:
• دره دوتایی (Double Bottoms)
• الگوی سر و شانه (Head & Shoulders Tops)
• الگوی کف الماس (Diamond Bottoms)
نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین عواملی است که باید یک تریدر یا تحلیلگر توانایی شناسایی انواع الگوها را داشته باشد. در این مقاله نیز سعی شد تا راههایی برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید و در تحلیلهای خود از آنها استفاده کنید. تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال نیازمند صبر، تلاش و تمرین است که باید از هر نظر خود را قوی کنید تا به نتیجه دلخواه برسید. در مقاله تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال مطالب مفیدی را ارائه کردیم که امیدواریم از آنها نهایت استفاده را ببرید. در مقاله بعدی در مورد اندیکاتور مکدی چیست؟ آموزش کامل استفاده از MACD در معاملات اطلاعات بسیار خوبی را فراهم کردهایم.
آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید بداند
الگوهای نموداری (یا همان chart patterns) ابزارهای مهم معاملهگری و بخشهای جداییناپذیر تحلیل تکنیکال هستند. خواه در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال حرفهای باشید و خواه مبتدی، برای اینکه بتوانید تشخیص درستی از روند بازار و پیشبینی دقیقی از حرکات احتمالی قیمت داشته باشید، باید به الگوهای نموداری مسلط باشید. این الگوها غالباً شکلهای خاصی ایجاد میکنند که میتوانند احتمال تداوم یا بازگشت روند را نشان دهند. تشخیص درست الگوی نموداری یک توانایی ارزشمند است که میتواند باعث برتری شما در رقابتهای تنگاتنگ دنیای ارزهای دیجیتال شود. البته بدیهی است که صرف آشنایی با این الگوها کافی نیست و برای اینکه بتوانید آنها را بهشکلی مؤثر به کار بگیرید، باید به آنها اشراف کامل پیدا کنید و آنها را در سطح عملی به کار ببندید.
به این منظور، در این مطلب، با استفاده از مقالهای از وبسایت IG، نگاهی به ۱۰ الگوی نموداری کلیدی خواهیم داشت که هر معاملهگری باید از خصوصیات و کارکرد آنها آگاه باشد.
الگوی نموداری چیست؟
الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک میکند تا بر اساس رفتاری که قیمت در گذشته انجام داده است، رفتار آینده آن را پیشبینی کنید. بهبیان دیگر، اساس کار الگوهای قیمتی بر تکرار تاریخ استوار است و اگر قیمت یک دارایی در گذشته بهطور مکرر یک رفتار ثابت را نشان داده، بهاحتمال قوی در آینده هم همین رفتار را نشان خواهد داد.
الگوهای نموداری پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند و میتوانند بسیار مؤثر باشند؛ بهشرطی که معاملهگر بههنگام بررسی نمودارهای قیمت، دقیقاً بداند که به چهچیزی نگاه میکند و بهدنبال چهچیزی است.
بهترین الگوی نموداری کدام است؟
در واقع، هیچیک از الگوهای نموداری را نمیتوان بهترین الگو دانست، زیرا هرکدام از آنها برای نمایشدادن روندهای مختلفی در طیف گستردهای از بازارها استفاده میشوند. از الگوهای نموداری غالباً در نمودارهای شمعی استفاده میشود؛ چراکه نمودارهای شمعی به معاملهگرها کمک میکنند تا اندکی آسانتر، قیمتهای بازشدن و بستهشدن معاملات در یک بازه زمانی خاص را مشاهده کنند.
برخی الگوها بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان هستند، در حالی که برخی دیگر در چنین بازارهایی کارایی چندانی ندارند. برخی الگوها را بهتر است در بازارهای صعودی به کار بگیریم، در حالی که برخی دیگر مناسب بازارهای نزولی هستند.
با این حال، نکته حائز اهمیت، دانستن «بهترین» الگوی نموداری برای «بازار ویژهای» است که در آن فعالیت میکنید؛ زیرا در صورتی که از الگوی اشتباه استفاده کنید یا اطلاعات کافی برای انتخاب الگوی مناسب نداشته باشید، فرصت کسب سود را از دست خواهید داد.
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
پیش از ورود به جزئیات الگوهای نموداری مختلف، بهتر است نگاهی گذرا به مفهوم «سطوح حمایت و مقاومت» داشته باشیم.
سطح حمایت به سطحی گفته میشود که قیمت دارایی، بیشتر از آن افت نمیکند و با نزدیکشدن به آن یا تماس با آن، دوباره اوج میگیرد. سطح مقاومت نیز سطحی است که صعود قیمت اغلب در آن متوقف میشود و ارزش دارایی پس از برخورد با آن، شروع به افت میکند.
علت شکلگیری سطوح حمایت و مقاومت تعادلی است که بین خریداران و فروشندگان، یا در واقع عرضه و تقاضا ایجاد میشود. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت اغلب افزایش مییابد. در مقابل، هنگامی که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد (عرضه بیشتر از تقاضا باشد)، قیمت معمولاً دچار افت میشود.
بهعنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است بهعلت پیشیگرفتن تقاضا از عرضه در حال افزایش باشد. با این حال، در نهایت قیمت به حداکثر میزانی میرسد که خریداران مایل هستند بپردازند. در این سطح، میزان تقاضا کاهش مییابد و خریداران احتمالاً تصمیم میگیرند از موقعیتهای معاملاتی خود خارج شوند. بهبیان دیگر، در اینجا نوعی سطح مقاومت ایجاد میشود؛ یعنی قیمتی که خریداران مایل نیستند بیشتر از آن پیش بروند. بنابراین موقعیتهای معاملاتی خود را میبندند یا از خرید دست میکشند.
در چنین شرایطی، میتوانیم بینیم که کمکم عرضه نسبت به تقاضا افزایش پیدا میکند و در نتیجه، قیمت کاهش مییابد. هنگامی که قیمت به اندازه کافی سقوط کرد، خریداران احتمالاً تمایل پیدا میکنند تا دوباره به بازار بازگردند و دارایی موردنظر را با قیمت قابلقبولتری خریداری کنند. در این حالت، تعادل بین عرضه انواع الگوهای قیمتی و تقاضا دوباره برقرار میشود و سطح حمایت شکل میگیرد. سطح حمایت در این مثال، همان قیمت قابلقبول خریداران است که در آن، حاضر به خرید دارایی هستند.
در پی خریدهای بیشتر و تداوم افزایش نسبی تقاضا نسبت به عرضه، قیمت یک بار دیگر به سطح مقاومت نزدیک میشود. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت، مفاهیم اثباتشده و قابلاعتمادی هستند. در غالب مواقع، قیمت دارایی سطح مقاومت خود را نمیشکند؛ اما اگر این اتفاق بیفتد، همان سطح مقاومت میتواند به سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نموداری
الگوهای نموداری بهطور کلی به سه دسته «الگوهای تداومی»، «الگوهای بازگشتی» و «الگوهای دوطرفه» تقسیم میشوند.
- الگوهای تدوامی نشاندهنده ادامهداربودن روند هستند؛
- الگوهای بازگشتی حاکی از احتمال تغییر مسیر روند هستند؛
- الگوهای دوطرفه خبر از بازاری پرنوسان و بیثبات میدهند؛ بازاری که در آن قیمت ممکن است هر آن به هر جهتی حرکت کند.
البته مهمترین نکتهای که بههنگام استفاده از الگوهای نموداری باید بهعنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود به خاطر بسپارید این است که این الگوها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینیشده نیستند؛ بلکه صرفاً نشانهای از چیزی هستند که احتمال دارد اتفاق بیفتد.
حال با درنظرداشتن همه این اطلاعات، میتوانیم ۱۰ الگوی مهم تحلیل تکنیکال که همه معاملهگران باید با آنها آشنا باشند را بررسی کنیم.
۱. الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (head and shoulders) یک الگوی نموداری است که در آن، یک قله با ارتفاع زیاد و دو قله اندکی کوتاهتر در دو طرف آن داریم. الگوی سر و شانه احتمال پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی را نمایش میدهد.
بنابراین واضح است که این الگو از نوع بازگشتی است. در الگوی سر و شانه، قله اول و سوم معمولاً کوتاهتر از قله دوم هستند، اما نقطه اشتراک آنها این است که هر سه آنها با یک سطح حمایت (که اصطلاحاً خط گردن، خط تأیید یا خط شکست نامیده میشود) برخورد میکنند. زمانی که قیمت از قله سوم نیز به همین سطح حمایت باز میگردد، احتمالاً باید منتظر شکست خط گردن و آغاز روند نزولی باشیم.
۲. الگوی دو قله
الگوی دو قله یا دو سقف (double top) الگوی دیگری است که معاملهگرها برای مشخصکردن بازگشت روند از آن استفاده میکنند. الگوی دو قله زمانی اتفاق میافتد که قیمت تا حد مشخصی بالا میرود و سپس سقوط میکند؛ سپس دوباره تا همان سطح مقاومت بالا میرود و دوباره تا سطح قبلی سقوط میکند. در چنین شرایطی، احتمال شروع یک روند نزولی خیلی قوی وجود دارد.
۳. الگوی دو دره
الگوی دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله است. در این الگو، قیمت تا حمایت مشخصی کاهش پیدا میکند و دوباره بالا میرود. سپس دوباره تا همین حمایت کاهش انواع الگوهای قیمتی پیدا کرده و تا همان مقاومت قبلی (خط گردن) بالا میرود. در چنین شرایطی، احتمالاً باید منتظر یک روند صعودی قوی باشیم. بنابراین الگوی دو دره هم از نوع بازگشتی است؛ با این تفاوت که پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی را نمایش میدهد. به همین دلیل آن را بازگشتی صعودی میخوانند.
۴. الگوی کفگِرد
الگوی نموداری کفگرد (rounding bottom) یا نیم دایره پایین، در غالب مواقع نمایانگر پایان روند نزولی و انواع الگوهای قیمتی شروع روند صعودی است. این الگوی بازگشتی معمولاً پس از یک روند نزولی طولانیمدت شکل میگیرد و حاکی از این است که روند نزولی رو به پایان است و میتوانیم منتظر شروع روند صعودی باشیم.
در تصویر زیر نمونهای از الگوی کفگرد را مشاهده میکنید. در این مثال، قیمت دارایی در روندی نزولی قرار دارد. با این حال، پس از ایجاد یک الگوی کفگرد، روند بازمیگردد تا در مسیر صعودی به حرکت خود ادامه دهد.
معاملهگران اغلب در دو نقطه از این الگو تمایل به سرمایهگذاری و خرید دارند: هنگامی که قیمت نزدیک به کف نمودار است و هنگامی که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور کرده است.
۵. الگوی کنج
الگوی کُنج (wedge pattern) هنگامی شکل میگیرد که حرکات قیمت دارایی بین دو خط روند مورب فشرده میشود. در مجموع، دو نوع الگوی کنج وجود دارد: کنج افزایشی (rising) و کنج کاهشی (falling).
الگوی کنج افزایشی
الگوی کنج افزایشی در اطراف خط روندی شکل میگیرد که بین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش میرود. در این حالت، شیب خط حمایت تندتر از شیب خط مقاومت است. این الگو بهطور کلی نشان میدهد که قیمت دارایی احتمالاً سطح حمایت را خواهد شکست و دچار کاهش شدیدی خواهد شد.
الگوی کنج کاهشی
الگوی کنج کاهشی بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل میگیرد. در این حالت، شیب خط مقاومت نسبت به شیب خط حمایت تندتر است. برخلاف نوع قبلی، کنج کاهشی نشان میدهد که قیمت بهاحتمال قوی مقاومت را خواهد شکست و وارد فاز صعودی خواهد شد. همان طور که در مثال زیر مشاهده میکنید، روند قیمت پس از قرارگرفتن در کنج کاهشی مقاومت را شکسته و به حالت صعودی بازگشته است.
کنجهای افزایشی و کاهشی الگوهای بازگشتی به شمار میروند. کنج افزایشی احتمال ایجاد بازار نزولی را نشان میدهد و کنج کاهشی حاکی از صعودیشدن بازار است.
۶. الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (cup and handle) یک الگوی تداومی و ترکیبی از ۲ الگوی کفگرد و کنج است که در بازار صعودی شکل میگیرد و از تداوم روند صعودی خبر میدهد. الگوی فنجان و دسته دورهای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش میدهد، در حالی که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.
در این الگو، فنجان شبیه به الگوی نموداری کفگرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است.
پس از ایجاد الگوی کفگرد، قیمت احتمالاً دورهای از اصلاح موقت را طی خواهد کرد که تحتعنوان دسته شناخته میشود. علت این نامگذاری، محدودبودن روند اصلاحی به دو خط موازی است که در نمودار بالا ترسیم شده است. در نهایت، دارایی از دوره اصلاحی کوتاه خود (دسته) انواع الگوهای قیمتی خارج میشود و روند صعودی را ادامه میدهد.
۷. الگوی پرچم
الگوی پرچم (pennant یا flag) هنگامی شکل میگیرد که یک دارایی پس از طیکردن روندی صعودی یا نزولی، وارد دورهای از تثبیت قیمت میشود. مفهوم کلی الگوی پرچم این است که این دوره تثبیت قیمت موقتی است و روند دوباره به حالت قبلی خود بازخواهد گشت. بنابراین الگوی پرچم را میتوان یک الگوی تداومی دانست.
الگوی پرچم میتواند هم صعودی و هم نزولی باشد. بهعنوان مثال در نمودار بالا، الگوی پرچم صعودی را مشاهده میکنید. همان طور که میبینید، قیمت از ابتدا در حالت صعودی قرار داشته است. سپس دورهای از تثبیت قیمت را شاهد بودیم که شکلی شبیه پرچمهای بههمپیوسته را ایجاد کرده و پس از آن، قیمت دوباره به روند صعودی خود ادامه داده است. مشابه همین اتفاق را میتوانیم در روندهای نزولی هم مشاهده کنیم.
ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و الگوی کنج خیلی شبیه به نظر برسند؛ اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه میشوید که این دو الگو کاملاً متفاوت هستند. تفاوت اول آنها این است که الگوی کنج همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی که الگوی پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. اگر به الگوی پرچم در نمودار بالا نگاه کنید، میبینید که روند قیمت در این دوره نه صعودی است و نه نزولی، بلکه در حالت افقی قرار دارد. علاوه بر آن، الگوی پرچم یک الگوی تداومی است، در حالی که الگوی کنج جزو الگوهای بازگشتی محسوب میشود.
۸. الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی (ascending triangle) یک الگوی تدوامی صعودی است و نشان میدهد که روند احتمالاً به مسیر صعودی خود ادامه خواهد داد. الگوی مثلث صعودی با ترسیم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (swing highs) و همچنین خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (swing lows) ترسیم میشود. در تصویر زیر مشاهده میکنید که خط مقاومت، یک خط افقی است که سقف نوسانات را به یکدیگر متصل کرده است. همین طور خط حمایت را میبینید که با شیب مثبت، کف نوسانات را به هم وصل کرده است. ترکیب این دو خط، شکلی شبیه به مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات آن را مثلث صعودی میخوانیم.
الگوی مثلث صعودی، ادامهداربودن روند صعودی را نمایش میدهد. همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، روند همچنان به سیر صعودی خود ادامه داده و مقاومت خود را هم شکسته است.
۹. الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی (descending triangle) هم یک الگوی تداومی است، با این تفاوت که در روندهای نزولی شکل میگیرد و ادامهداربودن روند نزولی را نمایش میدهد. از همین رو میتوان از این الگو برای واردشدن به موقعیتهای شورت و کسب سود از بازارهای نزولی استفاده کرد.
همان طور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، خط مقاومت که سقف نوسانات را به هم متصل کرده یک خط نزولی است، در حالی که خط حمایت در حالت افقی قرار دارد. ترکیب این دو خط یک مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات، مثلت نزولی خوانده میشود.
همان طور که اشاره شد، مثلث نزولی ادامهداربودن روند نزولی را نمایش میدهد. در تصویر هم قابلمشاهده است که روند در نهایت حمایت خود را شکسته و به پایین آن نزول کرده است. این اتفاق نشان میدهد که فروشندگان بر بازار تسلط پیدا کردهاند و احتمال بازگشت روند خیلی کم است.
۱۰. الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن (symmetrical triangle) هم یک الگوی تداومی و دارای ۲ نوع صعودی و نزولی است، به این معنی که پس از شکلگیری الگو نیز روند اغلب در همان مسیر قبلی به حرکت خود ادامه میدهد. تنها تفاوت این الگو با الگوهای مثلث معمولی، شکل مثلثی است که در آنها ایجاد میشود. مثلث متقارن چیزی شبیه به یک مثلث متساویالساقین است، در حالی که در الگوهای قبلی، نوعی مثلث قائمالزاویه را شاهد بودیم.
از نظر کارکرد، این الگو نیز تفاوتی با الگوهای قبلی ندارد. در نمودار زیر الگوی مثلث متقارن را مشاهده میکنید. همان طور که میبینید، روند از ابتدا در حالت نزولی قرار داشته است. سپس یک مثلث متقارن را شاهدیم که موجب تثبیت قیمت شده و پس از آن، قیمت دوباره به روند نزولی خود بازگشته است. مثلث متقارن صعودی هم دقیقاً با همین تعریف، اما در روندهای صعودی شکل میگیرد.
جمعبندی
تمام الگوهایی که در این مطلب مرور شدند، اندیکاتورهای سودمندی هستند که میتوانند در تحلیل تکنیکال به شما کمک کنند. این الگوها میتوانند نشان دهند که چرا یا چگونه قیمت یک دارایی بهشکلی ویژه حرکت کرده است و مسیر بعدی روند احتمالاً در کدام جهت خواهد بود.
در واقع، الگوهای نموداری میتوانند با برجستهکردن سطوح حمایت و مقاومت، به معاملهگر کمک کنند تا موقعیت لانگ یا شورت اتخاذ کند، یا در صورت احتمال تغییر و بازگشت روند، موقعیتهای فعلی خود را ببندد یا باز کند. البته باز هم تکرار میکنیم که آگاهی تئوری از این الگوها کافی نیست و تنها با تمرین و بهکاربستن آنها در معاملات است که میتوانید معنای واقعی آنها را درک کنید و بر کاربرد هریک از آنها مسلط شوید.
دیدگاه شما