محاسبه نقدینگی


احسان والیان

اندیکاتور MFI چیست؟

اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها می‌باشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان می‌دهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟

بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش می‌یابد قدرت خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند. عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین افزایش تقاضای خریداران سبب می‌شود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق می‌کند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج می‌شود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب می‌شود تا قیمتها کاهش یابند.

حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار می‌دهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایه‌گذاری مورد توجه فعالان بازار قرار می‌گیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار می‌تواند شرایطی عکس را محاسبه نقدینگی بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.

نحوه محاسبه اندیکاتور MFI

اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI می‌باشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده می‌باشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع می‌شود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته می‌شود.

قیمت تایپیکالی

در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه می‌گردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی می‌شود:

  1. جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
  2. جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایین‌تر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
  3. جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.

فرمول جریان نقدینگی

در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:

فرمول نسبت نقدینگی

حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی می‌توانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید می‌گردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.

فرمول محاسبه MFI

سیگنال اندیکاتور MFI

اندیکاتور MFI شباهت بسیار زیادی به RSI دارد. این اندیکاتور مانند RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسان می‌کند و دو سطح ۲۰ و ۸۰ سطوح پر اهمیت این اندیکاتور را تشکیل می‌دهند. ناحیه بالای ۸۰ به عنوان ناحیه اشباع ورود نقدینگی به بازار و ناحیه زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع خروج نقدینگی نام‌گذاری می‌شوند.

سیگنال فروش اندیکاتور MFI:
زمانی که جریان نقدی پول وارد بازار می‌شود شاخص نمودار MFI شروع به رشد می‌کند و پس از گذر از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی می‌شود. به مرور زمان و با بالا رفتن قیمت، انگیزه لازم در بین عرضه‌کنندگان ایجاد می‌شود و به مرور شاهد افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار خواهیم بود. نشانه های فروش زمانی پررنگ خواهد شد که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود و سطح ۸۰ را از بالا به پایین بشکند. در این حالت با توجه به خروج نقدینگی احتمالا شاهد شروع حرکت ریزشی قیمت خواهیم بود.

سیگنال خرید اندیکاتور MFI:
افزایش فروشهای بی امان و خروج نقدینگی از بازار به مرور زمان قیمت را کاهش می‌دهد. با توجه به افت قیمتها و افزایش ارزندگی، انگیزه لازم در بین سرمایه‌گذاران پدید خواهد آمد و به مرور زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود که این اتفاق منجر به حرکت نمودار MFI از ناحیه اشباع خروج نقدینگی به ناحیه تعادلی خواهد بود. بنابراین زمانی که سطح ۲۰ توسط خط MFI از پایین به بالا شکسته شد می‌توانیم آن را به عنوان سیگنال خرید تلقی کنیم.

سیگنال خرید اندیکاتور MFI

واگرایی و همگرایی در MFI:

یکی از ویژگی‌های مثبت اندیکاتور MFI امکان بررسی ضعف در روند می‌باشد. این اندیکاتور همانند RSI در تشخیص واگرایی ها در کف و قله‌ها دقت نسبتا بالایی دارد. با توجه به اهمیت بررسی واگرایی در اندیکاتورها، MFI می‌تواند کمک بزرگی در زمینه تشخیص قدرت روند باشد.

محاسبه نقدینگی

نقدینگی در بازار به چه معناست؟

مفاهیم اساسی بازارهای مالی، نقدینگی در محاسبه نقدینگی بازار به چه معناست؟

احتمالاً بارها در خبرها و بحث‌های سیاسی و اقتصادی واژه نقدینگی را شنیده‌اید. نقدینگی یکی از شاخص‌های بازار پول است که نقش بسیار مهمی را در اقتصاد، خصوصا در کوتاه مدت ایفا می‌کند و آشنایی با آن برای گرفتن تصمیمات سرمایه‌گذاری موفق ضروری است. با ما همراه باشید تا با این مفهوم آشنا شویم.

نقدینگی چیست؟

نقدینگی اصطلاحی بسیار مهم است که در اقتصاد با عنوان M2 شناخته می‌شود. اما M2 چیست؟ پیش از این که با M2 یا همان نقدینگی آشنا شویم، باید شما را با اصطلاح حجم پول یا M1 آشنا کنیم. این اصطلاح به مجموع پول نقد که به عنوان وسیله‌ای برای مبادله استفاده می‌شود، گفته می‌شود. درواقع M1، همان مجموع اسکناس و حساب‌های جاری پول است و بخشی از نقدینگی است.

تفاوت نقدینگی (M2) و حجم پول (M1) با «شبه پول» معنا پیدا می‌کند. شبه پول (T)، انواع اوراق صکوک مانند اوراق مشارکت و . ، سپرده‌های بلندمدت، اسناد خزانه یا هرگونه اوراقی که نقد شدن آن به صرف زمان نیازمند است در دسته شبه پول قرار می‌گیرد.از مجموع شبه پول و حجم پول میزان نقدینگی کل اقتصاد محاسبه می‌شود.

نقدینگی چه اثری در اقتصاد و چه ارتباطی با سطح قیمت‌ها دارد؟

بر اساس نظریه اقتصادی کلاسیک، اگر میزان نقدینگی یا عرضه پول در یک اقتصاد دو برابر شود، قیمت‌ها، حقوق و باقی متغیرهای وابسته نیز دو برابر خواهند شد، در نتیجه اتفاق خاصی جز تغییر اسمی متغیرها نمی‌افتد. بگذارید با یک مثال بهتر موضوع را مشخص کنیم: فرض کنید کل پول موجود در اقتصاد، 100 واحد باشد. 2 نفر در این اقتصاد حقوق می‌گیرند و هر کدام از این دو نفر 50 واحد حقوق دارند. 4 نوع کالا، هرکدام به قیمت 25 تومان در این اقتصاد وجود دارد. حال فرض کنید میزان موجودی پول به 200 تومان برسد. هر فرد 100 تومان حقوق گرفته و قیمت هر کالا 50 تومان می‌شود. شاید قیمت اسمی کالاها بالا رفته باشد و حقوق اسمی هر فرد هم دو برابر شده باشد، اما قدرت خرید افراد (حقوق واقعی) و قیمت نسبی هر کالا (قیمت واقعی) ثابت باقی مانده است. در نتیجه بالا بردن میزان نقدینگی تاثیری در وضعیت اقتصاد نداشته است. اما جالب است بدانید، این نظریه تنها در بلند مدت صادق است و در بازه‌های کوتاه – میان مدت، نظریه دیگری مد نظر اقتصاددانان قرار می‌گیرد که به نظریه کینزی شهرت دارد. این نظریه در سال 1931، توسط جان مینارد کینز، اقتصاددان نوبلیست انگلیسی معرفی شد و او طبق نظریه‌اش اظهار داشت که بازارپول، در کوتاه مدت بر روی میزان تولید و در نتیجه شاخص‌های اقتصادی موثر است و می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای جلوگیری از رکود استفاده کرد. نظریه کینز به مدل IS_LM معروف است. بر اساس این نظریه، نقدینگی اثر مستقیمی بر سطح تولید و قیمت‌های واقعی در اقتصاد دارد و افزایش نقدینگی در کوتاه مدت با ثبات دیگر عوامل می‌تواند رکود تورمی ایجاد کند. البته این مدل پیچیده‌تر از آن است که بتوان در اینجا به‌طور کامل با آن آشنا شد اما نکته مهم این است که بدانید در کوتاه مدت، نقدینگی نقش مهمی در اقتصاد هر کشور دارد و مهار آن بسیار مهم است.

نقدینگی چگونه مهار می‌شود؟

ابزار اصلی بانک مرکزی اوراق قرضه(صکوک) است که برای سرمایه‌گذاران نیز بسیار قابل توجه بوده و یک فرصت سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. عملیات تعدیل نقدینگی در بازار، عملیات بازار باز نام دارد و شیوه کار آن به این صورت است که در هنگام نیاز به تزریق نقدینگی به بازار، بانک مرکزی و دولت، اوراق قرضه (که یک دارایی غیر نقد است) را به صورت فوری خریداری می‌کنند. این کار باعث تزریق پول نقد به بازار شده و نقدینگی را افزایش می‌دهد. در حالت دیگر این عملیات، دولت و بانک مرکزی با فروش اوراق قرضه، اقدام به کمتر محاسبه نقدینگی کردن نقدینگی و حجم پول در اقتصاد می‌کنند. همچنین نرخ بهره، نرخ سود وام و مواردی از این قبیل نیز در تعیین نقدینگی بسیار تاثیرگذارند. در مقابل، نرخ بهره بانکی با نقدینگی رابطه عکس دارد. چرا که با بالا رفتن نرخ بهره بانکی (سود سپرده) مردم سعی می‌کنند بیشتر دارایی خود را به شکل حساب‌های سپرده بانکی نگهداری کنند تا پول نقد و این مورد باعث کنترل نقدینگی در جامعه می‌شود.

با صندوق‌های سرمایه‌گذاری لوتوس بیشتر آشنا شوید.

اشتراک با دوستان

نقدینگی چیست؟

نقدینگی اصطلاحی بسیار مهم است که در اقتصاد با عنوان M2 شناخته می‌شود. اما M2 چیست؟ پیش از این که با M2 یا همان نقدینگی آشنا شویم، باید شما را با اصطلاح حجم پول یا M1 آشنا کنیم. این اصطلاح به مجموع پول نقد که به عنوان وسیله‌ای برای مبادله استفاده می‌شود، گفته می‌شود. درواقع M1، همان مجموع اسکناس و حساب‌های جاری پول است و بخشی از نقدینگی است.

تفاوت نقدینگی (M2) و حجم پول (M1) با «شبه پول» معنا پیدا می‌کند. شبه پول (T)، انواع اوراق صکوک مانند اوراق مشارکت و . ، سپرده‌های بلندمدت، اسناد خزانه یا هرگونه اوراقی که نقد شدن آن به صرف زمان نیازمند است در دسته شبه پول قرار می‌گیرد.از مجموع شبه پول و حجم پول میزان نقدینگی کل اقتصاد محاسبه می‌شود.

نقدینگی چه اثری در اقتصاد و چه ارتباطی با سطح قیمت‌ها دارد؟

بر اساس نظریه اقتصادی کلاسیک، اگر میزان نقدینگی یا عرضه پول در یک اقتصاد دو برابر شود، قیمت‌ها، حقوق و باقی متغیرهای وابسته نیز دو برابر خواهند شد، در نتیجه اتفاق خاصی جز تغییر اسمی متغیرها نمی‌افتد. بگذارید با یک مثال بهتر موضوع را مشخص کنیم: فرض کنید کل پول موجود در اقتصاد، 100 واحد باشد. 2 نفر در این اقتصاد حقوق محاسبه نقدینگی می‌گیرند و هر کدام از این دو نفر 50 واحد حقوق دارند. 4 نوع کالا، هرکدام به قیمت 25 تومان در این اقتصاد وجود دارد. حال فرض کنید میزان موجودی پول به 200 تومان برسد. هر فرد 100 تومان حقوق گرفته و قیمت هر کالا 50 تومان می‌شود. شاید قیمت اسمی کالاها بالا رفته باشد و حقوق اسمی هر فرد هم دو برابر شده باشد، اما قدرت خرید افراد (حقوق واقعی) و قیمت نسبی هر کالا (قیمت واقعی) ثابت باقی مانده است. در نتیجه بالا بردن میزان نقدینگی تاثیری در وضعیت اقتصاد نداشته است. اما جالب است بدانید، این نظریه تنها در بلند مدت صادق است و در بازه‌های کوتاه – میان مدت، نظریه دیگری مد نظر اقتصاددانان قرار می‌گیرد که به نظریه کینزی شهرت دارد. این نظریه در سال 1931، توسط جان مینارد کینز، اقتصاددان نوبلیست انگلیسی معرفی شد و او طبق نظریه‌اش اظهار داشت که بازارپول، در کوتاه مدت بر روی میزان تولید و در نتیجه شاخص‌های اقتصادی موثر است و می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای جلوگیری از رکود استفاده کرد. نظریه کینز به مدل IS_LM معروف است. بر اساس این نظریه، نقدینگی اثر مستقیمی بر سطح تولید و قیمت‌های واقعی در اقتصاد دارد و افزایش نقدینگی در کوتاه مدت با ثبات دیگر عوامل می‌تواند رکود تورمی ایجاد کند. البته این مدل پیچیده‌تر از آن است که بتوان در اینجا به‌طور کامل با آن آشنا شد اما نکته مهم این است که بدانید در کوتاه مدت، نقدینگی نقش مهمی در اقتصاد هر کشور دارد و مهار آن بسیار مهم است.

نقدینگی چگونه مهار می‌شود؟

ابزار اصلی بانک مرکزی اوراق قرضه(صکوک) است که برای سرمایه‌گذاران نیز بسیار قابل توجه بوده و یک فرصت سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. عملیات تعدیل نقدینگی در بازار، عملیات بازار باز نام دارد و شیوه کار آن به این صورت است که در هنگام نیاز به تزریق نقدینگی به بازار، بانک مرکزی و دولت، اوراق قرضه (که یک دارایی غیر نقد است) را به صورت فوری خریداری می‌کنند. این کار باعث تزریق پول نقد محاسبه نقدینگی به بازار شده و نقدینگی را افزایش می‌دهد. در حالت دیگر این عملیات، دولت و بانک مرکزی با فروش اوراق قرضه، اقدام به کمتر کردن نقدینگی و حجم پول در اقتصاد می‌کنند. همچنین نرخ بهره، نرخ سود وام و مواردی از این قبیل نیز در تعیین نقدینگی بسیار تاثیرگذارند. در مقابل، نرخ بهره بانکی با نقدینگی رابطه عکس دارد. چرا که با بالا رفتن نرخ بهره بانکی (سود سپرده) مردم سعی می‌کنند بیشتر دارایی خود را به شکل حساب‌های سپرده بانکی نگهداری کنند تا پول نقد و این مورد باعث کنترل نقدینگی در جامعه می‌شود.

نقدینگی چیست و چگونه افزایش پیدا می‌کند؟

احسان والیان

احسان والیان

  • اشتراک‌گذاری

در مفاهیم اقتصادی، نقدینگی تعریف خاصی دارد. برحسب این تعریف، به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته می‌شود. اگر دقیق‌تر بخواهید بدانید، منظور از پول، مجموع اسکناس و سکه‌های فلزی در دست مردم به علاوه سپرده‌های دیداری و سپرده‌هایی است که قابل چک کشیدن هستند.

واژه نقدینگی را بارها در موقعیت‌های مختلف شنیده‌ایم. عده‌ای هم برای آن‌که بگویند سطح سواد بالایی دارند به جای این‌که خیلی راحت بگویند؛ «پول ندارم!» می‌گویند؛ «شرمنده، الان نقدینگی کافی ندارم!». گرچه این جمله به اشتباه استفاده نشده است. پول نقدی که همراه ما هست و می‌توانیم در لحظه خرج کنیم هم نقدینگی به حساب می‌آید. به طور کلی هر دارایی که بتوانیم در کم‌ترین زمان ممکن به وجه نقد – البته بدون تغییر در ارزش اصلی آن – تبدیل کنیم به مفهوم نقدینگی (liquidity) نزدیک‌تر خواهد بود. پولی که در حال حاضر در دسترس شما هست و این قدرت را به شما می‌دهد تا بتوانید در آن واحد معامله دلخواه‌تان را انجام دهید، همان نقدینگی شما است. یک موضوع دیگر که مشابه نقدینگی نوشته می‌شود اما با آن تفاوت دارد، نقدشوندگی است. در بازارهای سرمایه‌گذاری، یکی از عواملی که امتیاز بزرگی به حساب می‌آید، میزان نقدشوندگی است. به عنوان مثال املاک و مستغلات با تمام پیشرفتی که در افزایش قیمت داشته است باز هم آن طوری که باید از ویژگی نقدشوندگی برخوردار نیست و در بستر نقدشوندگی جایگاه خاصی به دست نمی‌آورد. اما تاثیر و خلق نقدینگی در زندگی و اقتصاد دارای ابعاد قابل بحثی است که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

نقدینگی چیست؟

در مفاهیم اقتصادی، نقدینگی تعریف خاصی دارد. برحسب این تعریف، به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته می‌شود. اگر دقیق‌تر بخواهید بدانید، منظور از پول، مجموع اسکناس و سکه‌های فلزی در دست مردم به علاوه سپرده‌های دیداری و سپرده‌هایی است که قابل چک کشیدن هستند. از سوی دیگر، شبه پول به دارایی‌هایی گفته می‌شود که مستقیما قابل نقد شدن نیستند اما می‌توان آنها را به صورت نقد یا سپرده‌های قابل چک کشیدن درآورد و تبدیل کرد.

خلق نقدینگی

موضوعی که قبل از خلق نقدینگی باید در نظر گرفته شود این است که حجم نقدینگی باید با میزان تولید کالا و همچنین خدمات برابر باشد. زمانی که این برابری به بار بنشیند می‌توان در مورد خلق نقدینگی صحبت کرد. افزایش نقدینگی در جامعه با استفاده از ضریب فزاینده پولی محاسبه می‌شود. از این منظر، هر چه بانک‌ها بیش از میزان سپرده‌ای که دارند اقدام به خلق پول کنند، نقدینگی را افزایش داده‌اند. در بخش بعد به بررسی تاثیر نقدینگی در اقتصاد می‌پردازیم و به اهمیت ضابطه‌مندی چاپ پول و خلق نقدینگی اشاره می‌کنیم.

تاثیر نقدینگی در اقتصاد

می‌توان قبل از هر توضیحی حدس‌هایی در مورد تاثیر نقدینگی در چرخه اقتصاد زد. یکی از دیدگاه‌ها و حدس‌های درست در این رابطه این است که هر چه مردم قدرت نقدینگی بالاتری داشته باشند به همان مقدار هم سرعت معاملات و میزان تقاضا در جامعه بیش‌تر می‌شود. این اتفاق در صورتی که بخش عرضه هم در یک کشور پویا و فعال باشد و به طور صحیحی انجام گیرد، مساله خاصی نیست. اما اگر بخش عرضه و تولید دچار مشکل باشد یا خلق نقدینگی به صورت بی‌ضابطه‌ای با استفاده از چاپ پول انجام شود، بیماری‌هایی برای اقتصاد در پی خواهد داشت. نقدینگی بیش از حد و غیرمنطقی می‌تواند عاملی برای تورم باشد. حبس نقدینگی نیز مساله مهم دیگری است که می‌تواند به دلیل چاپ بی‌قاعده پول رخ دهد. در این شرایط، پول افراد به جای آن که در جاهای مناسب مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا بخش تولید سرمایه‌گذاری شود و موجب رونق اقتصاد و افزایش سطح رفاه عمومی شود، در برخی گزینه‌ها مانند مسکن حبس می‌شود. این موضوع در بلندمدت برای اقتصاد مناسب نیست.

سرمایه قفل شده یا TVL چیست؟ محاسبه ارزش کل بلاک شده در دنیای دیفای

سرمایه قفل شده

افرادی که به طور حرفه‌ای در بازار ارز دیجیتال فعالیت می‌کنند به خوبی می‌دانند که اولین گام برای موفق شدن در این بازار، شناخت اصطلاحات آن است. یکی از اصطلاحات پر کاربرد در دنیای ارزهای دیجیتال سرمایه قفل شده یا TVL است.

سرمایه قفل شده یکی از معیارهای مهم برای بررسی وضعیت و اعتبار یک پروژه به ویژه در حوزه دیفای است. اما دیفای چیست؟ TVLچیست؟ اهمیت سرمایه قفل شده در بررسی پروژه‌های دیفای چیست؟

در این مطلب از بلاگ والکس قصد داریم تا به تمام این سوالات پاسخ دهیم در ادامه با ما همراه باشید.

دیفای چیست؟

آشنایی با دیفای

دیفای به معنای امور مالی غیرمتمرکز است. نهادهای سنتی متمرکز به وجود واسطه‌هایی مانند بانک نیاز دارند، اما پلتفرم‌های غیرمتمرکز عملا نیازی به این واسطه‌ها ندارند. دیفای بر بستر بلاک چین پیاده‌سازی می‌شود و تمام داده‌های مربوط به این اکوسیستم برای هزاران گره روی شبکه ارسال می‌شود. به همین دلیل است که می‌توان گفت دیفای مشکلات مربوط به امنیت پلتفرم‌های متمرکز را ندارند و احتمال هرگونه دستکاری یا سانسور برای این اکوسیستم به صفر می‌رسد. دیفای در حال حاضر کاربردهای زیادی دارد، اما بدون تردید در آینده نقش بیشتری را در زندگی مردم بازی خواهد کرد.

نگاهی عمیق به سرمایه قفل شده یا TVL

سرمایه قفل شده چیست

سرمایه قفل شده یا TVL یکی از اصطلاحات ارز دیجیتال است که کاربرد زیادی دارد. TVL یک شاخص برای بررسی وضعیت‎‌ پروژه‌های حوزه دیفای است. کاربران حرفه‌ای حوزه ارزهای دیجیتال قبل از آنکه روی یک پروژه سرمایه‌گذاری کنند به خوبی می‌دانند که باید در مورد آینده و پایداری آن تحقیق کنند. زیرا پروژه‌های زیادی وجود دارند که هرچند ممکن است بسیار آینده‌دار به نظر برسند، اما یک گزینه مناسب برای سرمایه‌گذاری نیستند.

سرمایه قفل شده یک معیار برای ارزیابی پروژه‌های دیفای است. سرمایه‌گذاران قبل از خرید توکن و اختصاص دادن بخشی از سرمایه خود به یک پروژه، شاخص TVL و تاریخچه آن را بررسی می‌کنند. اگر بخواهیم شاخص TVL را به زبان ساده تعریف کنیم باید بگوییم که نشان دهنده رغبت افراد به یک پروژه است.

پیدایش شاخص سرمایه قفل شده

این شاخص برای اولین بار در سال ۲۰۱۷ همراه با ظهور اولین پروژه‌های دیفای مورد استفاده قرار گرفت. در همان سال ارزش کل قفل شده صنعت دیجیتالی فقط ۱۲۰ میلیون دلار بود که نسبت به ارزش کل قفل شده در سال ۲۰۲۲ رقم ناچیزی به نظر می‌آید. رشد بازار مالی ارز دیجیتال در ابتدای سال ۲۰۱۸ مهم‌ترین عامل رشد شاخص سرمایه قفل شده بود.

اهمیت TVL در بررسی پروژه‌های دیفای

سرمایه‌گذاران حوزه دیفای روی توکن‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که امیدوار هستند در آینده با فروش آن‌ها به سود برسند. اما در بیشتر موارد چنین اتفاقی نمی‌افتد و متحمل ضررهای مالی سنگین می‌شوند. یکی از اساسی‌ترین ابزار برای سنجش قدرت یک پروژه محاسبه معیار سرمایه قفل شده است. هر چقدر معیار TVL یک پروژه بالاتر باشد نشان می‌دهد که افراد بیشتری روی این پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. به همین دلیل می‌توان به پروژه به عنوان یک گزینه سرمایه‌گذاری اعتماد کرد.

چگونگی ارزیابی پروژه‌های دیفای به کمک سرمایه قفل شده

ارزیابی پروژه‌های دیفای

TVL در سال ۲۰۲۲، به نزدیک به ۲ میلیارد دلار در سطح جهانی رسیده است که نسبت به دو سال گذشته ۴۰۰ میلیون دلار افزایش یافته است. در واقع می‌توان گفت که هرچه شاخص ارزش کل قفل‌شده در پروژه بیشتر از دو میلیارد دلار باشد، می‌توان به پایداری آن امیدوار بود و در نتیجه به عنوان یک گزینه مناسب برای سرمایه‌گذاری به آن فکر کرد.

با افزایش محبوبیت و ارزش DeFi در فضای ارزهای دیجیتال، شاخص ارز کل قفل شده به معیاری ضروری برای سرمایه‌گذارانی تبدیل شده است که می‌خواهند ارزیابی کنند که آیا کل اکوسیستم سالم است و ارزش سرمایه‌گذاری را دارد یا خیر؟

یکی از نشانه‌های مهم کلاهبرداری در پروژه‌‌های دیفای این است که قیمت توکن در یک پروژه دیفای با TVL کم، با افزایش شدیدی همراه باشد. در محاسبه نقدینگی این صورت باید در مورد آن پروژه تحقیق بیشتری کرد و از ورود به آن اجتناب کرد، زیرا در اغلب موارد افرادی که سرمایه خود را وارد این پروژه‌ها می‌کنند در نهایت متحمل خسارت‌های مالی سنگین می‌شوند.

محاسبه ارزش کل قفل‌شده

محاسبه سرمایه قفل شده

بسیاری از افراد به دلیل اینکه فکر می‌کنند کار با شاخص‌ها می‌تواند پیچیده باشد هرگز از آن‌ها استفاده نمی‌کنند. این در حالی است که کار با اغلب شاخص‌ها مانند سرمایه قفل شده بسیار آسان است. برای محاسبه TVL کافی است که قیمت توکن پروژه را در تعداد توکن‌های در گردش ضرب کرد.

بعد از آنکه ارزش بازار توکن به دست آمد، آن را بر حداکثر عرضه توکن‌ها تقسیم کنید. با این فرمول شما به سادگی TVL را محاسبه کرده‌اید. یکی دیگر از شاخص‌هایی که می‌تواند در ارزیابی پروژه‌های دیفای به شما کمک کند، نسبت سرمایه قفل شده است. این شاخص از تقسیم ارزش کل بازار به TVL به دست می‌آید.

در صورتی که مقدار این نسبت کمتر از عدد ۱ باشد نشان دهنده این است که شما می‌توانید روی توکن به عنوان یک گزینه سرمایه‌گذاری جذاب فکر کنید، در صورتی که بالاتر باشد سرمایه‌گذاری در آن چندان هوشمندانه نخواهد بود.

کدام ارز دیجیتال بالا ترین TVL را دارد؟

با توجه به رشد بی سابقه پروژه‌های دیفای در سال ۲۰۲۰ شاخص TVL ترکیبی تمام پروتکل‌های دیفای به سرعت و به طور قابل توجهی افزایش یافت.

طبق گفته DefiLlama، در ابتدای سال ۲۰۲۰، مجموع TVL در تمام پلتفرم‌های DeFi حدود ۶۳۰ میلیون دلار بود. در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲، ارزش آن به بیش از ۱۷۲ میلیارد دلار رسیده بود. (دیفای لاما یک سایت داده محور است که پروژه‌های دیفای در آن رتبه‌بندی می‌شوند.)

پروژه‌هایی که بیشترین سهم از این شاخص TVL را به خود اختصاص محاسبه نقدینگی دادند میکر دائو (MakerDAO) به همراه کرو (Curve) و آوه (Aave) است.

تغییرات شاخص TVL

یکی از نکات مهمی که در ارتباط با شاخص سرمایه قفل شده وجود دارد و باید هنگام تجزیه و تحلیل پلتفرم‌های مختلف دیفای در نظر گرفت این است که حجم قفل شده بازار ثابت نیست. در واقع عدد TVL می‌تواند حتی در عرض چند ساعت تغییر کند. به همین دلیل باید هنگام آنالیز عملکرد پروژه‌های دیفای، شاخص سرمایه قفل شده را در همان روز مورد بررسی قرار دهید.

کاربرد شاخص TVL در تامین نقدینگی صرافی‌های غیر متمرکز

برای صرافی‌های غیر متمرکز شاخص سرمایه قفل شده تنها یک پارامتر برای تخمین زدن قدرت یک پروژه نیست بلکه به طور مستقیم با تأمین نقدینگی این صرافی‌ها ارتباط دارد. به این صورت که با بالا رفتن شاخص TVL سرمایه‌گذاران توکن‌های بیشتری را برای تامین نقدینگی این صرافی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در واقع سرمایه‌گذاران با قفل کردن سرمایه خود به صرافی‌ها کمک می‌کنند تا عملکرد بهتری داشته باشند. صرافی‌ها هم در ازای این کار به عنوان پاداش، مقداری از کارمزد‌های صرافی را به آن‌ها می‌دهند. استیکینگ رمزارز از راه‌های کسب سود و درآمد است.

آیا شاخص سرمایه قفل شده واقعا کاربردی است؟

هر چند برخی از فعالان بازار ارزهای دیجیتال معتقد هستند که شاخص سرمایه قفل شده چندان کاربردی نیست اما باید بگوییم TVL یک شاخص حیاتی برای تجزیه و تحلیل پروژه‌های دیفای است. بدون آن عملا شما نمی‌توانید در مورد اینکه یک توکن چقدر برای سرمایه‌گذاری مناسب است تصمیم بگیرید.

در کنار TVL شما می‌توانید از سایر پارامترهای فاندامنتال نیز برای بررسی وضعیت بازار کمک بگیرید. توجه داشته باشید که هر چقدر مهارت خود را در استفاده از این شاخص‌ها تقویت کنید به همان اندازه در معاملات خود هوشمندانه عمل خواهید کرد. متاسفانه در سال‌های اخیر افراد زیادی بعد از وارد کردن سرمایه‌های خود به پروژه‌های مختلف، متحمل خسارت‌های مالی سنگین شده‌اند. این موضوع در حوزه دیفای که روزانه پروژه‌های جدید در آن معرفی می‌شود اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. شما تجربه حضور در فضای دیفای را دارید؟ نظرتان درباره سیستم مالی غیر متمرکز چیست؟

سوالات متداول

ارزش کل قفل شده شاخصی برای تجزیه و تحلیل عملکرد پروژه‌های دیفای است. به زبان ساده TVL نشان دهنده رغبت افراد به یک پروژه است.

برای محاسبه TVL کافی است که قیمت توکن پروژه را در تعداد توکن‌های در گردش ضرب کرد. بعد از آنکه ارزش بازار توکن به دست آمد، آن را بر حداکثر عرضه توکن‌ها تقسیم کنید. با این فرمول شما به سادگی TVL را محاسبه کرده‌اید.

یکی از نکات مهمی که در ارتباط با شاخص سرمایه قفل شده وجود دارد و باید هنگام تجزیه و تحلیل پلتفرم‌های مختلف دیفای در نظر گرفت این است که حجم قفل شده بازار ثابت نیست. در واقع عدد TVL می‌تواند حتی در عرض چند ساعت تغییر کند.

سرمایه‌گذاران دیفای روی توکن‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که امیدوار هستند در آینده با فروش آن‌ها به سود برسند. اما در بیشتر موارد چنین اتفاقی نمی‌افتد و متحمل ضررهای مالی سنگین می‌شوند. یکی از اساسی‌ترین ابزار برای سنجش قدرت یک پروژه محاسبه معیار سرمایه قفل شده است.

برای صرافی‌های غیر متمرکز شاخص سرمایه قفل شده تنها یک پارامتر برای تخمین زدن قدرت یک پروژه نیست بلکه به طور مستقیم با تأمین نقدینگی این صرافی‌ها ارتباط دارد. با بالا رفتن شاخص TVL سرمایه‌گذاران توکن‌های بیشتری را برای تامین نقدینگی این صرافی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

افزایش 40 درصدی نسبت نقدینگی به GDP در یک دهه اخیر/ پتانسیل تورم افزایش یافت + نمودار

براساس آمار سال پایه 90 نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی به 103 درصد رسیده بود اما طبق ارقام جدید بانک مرکزی از تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری و برمبنای سال پایه 95، این نسبت به 90.4 درصد تغییر کرده است.

افزایش 40 درصدی نسبت نقدینگی به GDP در یک دهه اخیر/ پتانسیل تورم افزایش یافت + نمودار

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بانک مرکزی آمارهای جدیدی از تولید ناخالص داخلی بر مبنای سال پایه 1395 و به قیمت‌های جاری منتشر کرد که تفاوت‌هایی با تولید ناخالص داخلی به قیمت سال پایه 90 و به قیمت‌های جاری داشت.

با توجه به انتشار تولید ناخالص داخلی سال 1399، امکان محاسبه نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی سال 99 به‌وجود آمد. تا پیش از این، تولید ناخالص داخلی به قیمت سال پایه 90 معادل 3،434 هزار میلیارد تومان گزارش شده بود که براساس سال پایه 1395 این رقم به 3842 هزار و 68 میلیارد تومان محاسبه شده است.

بر اساس آمار سال پایه 90 نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی به 103 درصد رسیده بود اما این نسبت به قیمت جاری و برمبنای سال پایه 95 معادل 90.4 درصد است.

* افزایش 40 درصدی نسبت نقدینگی به GDP در یک دهه اخیر

بنابراین نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در پایان سال 99 به 90.4 درصد رسیده که نسبت به سال 90، افزایش قابل توجهی داشته است.

نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در واقع مقایسه میزان نقدینگی موجود در کشور با ارزش پولی کالاها و خدمات تولید شده کشور در طول یک سال است. گفته می‌شود متوسط این نسبت در سایر کشورها حدود 107 درصد است.

یکی از دلایل اصلی رشد نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در طول سال‌های 92 تا 97، نرخ بالای سود بانکی و افزایش ماندگاری پول به عنوان سپرده بلندمدت در بانک‌ها و عدم‌ اثرگذاری نقدینگی خلق شده در متغیرهای اقتصادی (تورم، رشد اقتصادی) بوده است.محاسبه نقدینگی محاسبه نقدینگی

منبع: بانک مرکزی/ ارقام به میلیارد تومان

دوره تولید ناخالص داخلی نقدینگی نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی
1390 686،828 357،070 51.9 درصد
1391 784،200 460،693 58.7
1392 1،054،945 639،550 60.6
1393 1،200،499 782،390 65.1
1394 1،179،503 1،017،280 86.2
1395 1،392،969 1،253،390 89.9
1396 1،618،790 1،529،980 94.5
1397 2،080،826 1،882،890 90.4
1398 2،673524 2،472،150 92.4
1399 3،842،086 3،476،170 90.4

همانطور که در نمودار مشخص است، نسبت میزان نقدینگی به تولید ناخالص داخلی از حدود 50 درصد به نزدیک 90 درصد در یک دهه بعد رسیده است. این تغییر نسبت یعنی در ازای هر واحد کالا و خدمات، پول بیشتری در اقتصاد به گردش درآمده است. به عبارت ساده‌تر، برای هر واحد کالا و خدمات تولید شده در کشور تقاضای بیشتری ایجاد شده است و پتانسیل تورم در یک دهه اخیر به میزان قابل توجهی بالا رفته است.

در نمودار زیر این مفهوم راحت‌تر قابل مشاهده است. چنانکه در نمودار دیده می‌شود نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی از 51.9 درصد به 90 درصد محاسبه نقدینگی رسیده است.

نباید از یاد برد که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در بسیاری از کشورها از ایران بیشتر است اما واقعیت مهم آن است که در این کشورها برای ورود نقدینگی به بخش‌های مولد اقتصاد با قاعده‌گذاری‌های جدی کانال‌کشی شده است و افزایش نقدینگی مجراهایی محاسبه نقدینگی برای خروج دارند. اما در ایران به دلیل عدم وجود چنین کانال‌هایی عملا افزایش نقدینگی به سرعت به افزایش تقاضا در بازارهای غیر مولد مانند طلا، ارز، مسکن و کالاهای با دوام رفته و سپس تورم ناشی از این تقاضا به دیگر بخش‌های اقتصاد هم تسری خواهد یافت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.