استفاده بیش از حد از اهرم


نکته مهمی که باید به آن توجه کنید ، این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید، ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

اهرم مالی چیست؟ چگونه با اهرم بیشتر سود کنیم.

یکی از مهم ترین دغدغه ای که هر شخص با آن مواجه است، کسب درآمد و پیشرفت در مسائل مالی است که برای رسیدن به آن همواره به این می اندیشد که سرمایه خود را کجا قرار دهد و کدام روش سرمایه گذاری بهترین بازدهی را برایش ایجاد میکد؟ برای رسیدن به این هدف بازارها و ابزارهای بسیاری در حوزه مالی و سرمایه گذاری وجود دارد که اهرم مالی نیز یکی از این ابزارهاست. در واقع اهرم مالی یکی از ابزارهای کسب سود بیشتر از سرمایه گذاری است که به هر میزان که درجه این اهرم نیز بیشتر می شود بر میزان ریسک سرمایه گذاری نیز افزوده میشود. اما چگونه این اهرم منجر به کسب سود بیشتر برای اشخاص و شرکتها میشود و منظور از افزایش ریسک سرمایه گذاری چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی یا Leverage نوعی ابزار مالی برای افزایش بازدهی در یک سرمایه گذاری است. در واقع استفاده از اهرم مالی یعنی استفاده از بدهی در یک سرمایه گذاری مشخص. یک شرکت یا سرمایه گذار می‌تواند به غیر از دارایی‌ها و سرمایه‌اش، بدون اینکه سرمایه گذار جدیدی اضافه شود، از طریق قرض گرفتن (ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیت‌های مالی خود را افزایش دهد.

اهرم مالی سالیان زیادی است که در بخش‌های مختلف بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در بازار ملک و مسکن افراد برای خرید خانه، زمین و سایر موارد از وام یا قرض استفاده می‌کنند. هرچه میزان وام و قرض دریافتی بیشتر باشد، فرد می‌تواند سرمایه بیشتر را خریداری نماید در مقابل ریسک بیشتری را برای بازپرداخت وام و قرض متحمل خواهد شد. در سایر بازارهای مالی نیز افراد برای استفاده از فرصت‌های سرمایه گذاری و کسب سود از وام و اعتبار استفاده می‌کنند. دریافت اعتبار برای خرید سهام و اوراق بهادار نیز نوعی دیگر از استفاده از اهرم مالی است.

شرکت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های جدید و تأمین منابع مالی از تسهیلات و اعتبار استفاده می‌کنند و اهرم مالی خود را افزایش می‌دهند. به عنوان مثال یک شرکت میتواند 10 میلیارد تومان سرمایه داشته باشد که دارایی های خود شرکت محسوب میشود. این شرکت میتواند 30 میلیارد تومان دیگر نیز از بانک تسهیلات دریافت کند یا اوراق بدهی منتشر کند که در مجموع 40 میلیارد تومان برای سرمایه گذاری در عملیات های خود خواهد داشت. بنابراین هر مقدار سود کسب کند یا زیان متحمل شود از قِبَل 40 میلیارد تومانی خواهد بود که تحد مدیریت شرکت است.

اهرم مالی در شرکت‌های بورسی

همان‌طور که اشاره شد شرکت‌ها برای تأمین منابع مالی جدید می‌توانند به جای افزایش تعداد سرمایه گذاران، از اهرم مالی استفاده کنند. یکی از مزیت‌های استفاده از اهرم مالی نسبت به انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه گذاران، در این است که سودهای افزایش یافته از محل سرمایه‌گذاری‌های جدید، بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمی‌شوند. البته باید در نظر بگیریم که اگر برنامه‌های توسعه‌ای شرکت طبق پیش‌بینی‌ها و سودی که مدنظر بوده محقق نشود، ممکن است بدهی بسیار زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت ایجاد شود که شرکت را ناگزیر سازد تا از محل سود سهامداران این بدهی‌ها را تسویه کند.

از آنجاییکه نرخ بازدهی و میزان ریسک نسبت مستقیم با هم دارند و هر چه بازدهی بالاتر رود بر میزان ریسک سرمایه گذاری نیز افزوده میشود، استفاده از اهرم مالی هم که سبب می‌شود افراد یا شرکت‌ها بازدهی‌های بالاتری کسب کنند، سبب بالا رفتن ریسک سرمایه‌گذاری آن‌ها نیز می‌شود. هر چه استفاده از اهرم مالی بیشتر باشد ،‌افراد ریسک بیشتری را نیز باید بپذیرند. لذا زمانی که از اهرم برای سرمایه گذاری استفاده می‌شود و سرمایه گذاری مطابق با پیش‌بینی‌ها پیش نرود، زیان احتمالی بسیار بزرگ‌تر از زمانی می‌شود که از اهرم استفاده نشده است. اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر می‌کند.

بنابراین توجه به اهرم مالی شرکت‌ها برای بررسی تحلیلی آن‌ها بسیار مهم است؛ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند میزان استفاده شرکت از بدهی را مشخص کند. استفاده از بدهی یا اهرم مالی بیشتر برای یک شرکت الزاما به معنی استفاده غیربهینه از منابع مالی شرکت نیست بلکه میزان بازدهی حقوق صاحبان سهام است و بازدهی دارایی های آن شرکت است که مشخص میکند یک شرکت در کسب سود برای سهامداران و به ازای هر ریال دارایی خود چگونه عمل میکند.

مهم ترین نکته در تحلیل شرکتهایی که از اهرم مالی در ترکیب مالی خود استفاده میکنند، مقایسه بازده حقوق صاحبان سهام با نرخ بدهی ای است که شرکت با آن تامین مالی شده است. اگر نرخ حقوق صاحبان سهام شرکت که از تقسیم سود خالص به حقوق صاحبان سهام بدست می آید بیشتر از نرخ بدهی شرکت باشد استفاده از بدهی بیشتر تا میزانی مشخص میتواند به سودآوری بیشتر شرکت کمک کند. به همان میزان نیز ریسک سرمایه گذاری شرکت نیز بالاتر می رود زیرا همانطور که گفته شد اگر در میزان برآورد سود کسب شده یا ROE برآوردی تغییری ایجاد شود که مطابق انتظارات بالا نباشد میتواند منجر به زیان دهی بیشتر از معمول شود.

به طور مثال همان شرکتی را تصور کنید که تنها 10 میلیارد تومان سرمایه دارد که از آورده سهامداران تامین شده است. فرض کنید بازدهی این شرکت در عملیات آن برای یک سال 30 درصد باشد بنابراین میتوان انتظار داشت در انتهای سال مالی سرمایه شرکت 13 میلیارد تومان خواهد بود.

حالت اول: این شرکت 30 میلیارد تومان تسهیلات 20 درصد از بانک الف دریافت میکند که میبایست در انتهای سال بازپرداخت کند. بنابراین در این حالت شرکت در ابتدای سال 40 میلیارد تومان دارد که بخشی از آن را همراه با نرخ بهره ای مشخص بازپرداخت میکند و مابقی سود شرکت خواهد بود. در مجموع شرکت با نرخ بازدهی 30 درصد گفته شده در انتهای سال 52 میلیارد تومان خواهد داشت (1.3*40) که باید 36 میلیارد تومان آن را برگرداند که 30 میلیارد تسهیلات با نرخ 20 درصد است(1.2*30) و مابقی را در صورت های مالی خود به عنوان سرمایه خود شرکت شناسایی کند که 16 میلیارد تومان خواهد بود که 3 میلیارد تومان بیشتر از میزانی است که شرکت بدون اهرم مالی بود.

حالت دوم: شرکت 30 میلیارد تومان تسهیلات با نرخ 35 درصد دریافت میکند. در این حالت در انتهای سال شرکت باید 40.5 (1.35*30) میلیارد تومان را به بانک به عنوان اصل و سود تسهیلات دریافتی بازپرداخت کند. با سرمایه گذاری صورت گرفته مجموعا به 52 میلیارد تومان دست یافته که در نهایت 11.5 میلیارد تومان برایش باقی می ماند که کمتر از حالتی است که شرکت هیچ اهرم مالی ای استفاده نکرده بود.

بنابراین میتوان نتیجه گرفت هرگاه نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام یا همان ROE شرکتی بیشتر از میزان نرخ بهره پرداختی باشد میزان سودآوری شرکت نیز بیشتر خواهد بود و برعکس.

درجه اهرم مالی چیست؟

بسیاری از تحلیل گران از درجه اهرم مالی (استفاده بیش از حد از اهرم degree of financial leverage) برای بررسی‌های تحلیل شرکت‌ها استفاده می‌کنند. DFL به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی نیز گفته می‌شود. بدین معنی که هرچقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود سهم نیز بیشتر است.

فرمول محاسبه درجه اهرم مالی به صورت زیر است.

اهرم مالی در قراردادهای مشتقه

بازار مشتقه شامل بازارهای مختلفی از جمله قراردادهای اختیار معامله و آتی است. از اهرم مالی در بازارهای مشتقه نیز می‌توان استفاده کرد.

به عنوان مثال در بازار آتی سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردارند. عموما در این بازار، ‌قراردادهای هر دارایی در شروع، اهرم 4 یا 5 دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین این میزان تغییر خواهد کرد.

برای مثال اگر کسی بخواهد از بازار قراردادهای آتی ۱ کیلو زعفران بخرد، با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ گرم است، باید ۱۰ قرارداد آتی بخرد. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران این فرد باید به میزان ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی، وجه نقد به حساب عملیاتی واریز کند. با فرض اینکه وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران ۲۰۰ هزار تومان باشد؛ ،‌این فرد باید ۲ میلیون تومان پرداخت نماید.

وجه لازم = تعداد قرارداد * وجه تضمین اولیه

۲،۰۰۰،۰۰۰ = ۱۰ * ۲۰۰،۰۰۰

در مقابل اگر فرض کنیم که قیمت یک گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس که برابر با ۱ گرم زعفران است، برابر با ۱۰،۰۰۰ تومان باشد، این فرد برای خرید ۱ کیلو زعفران باید ۱،۰۰۰ واحد گواهی خریداری می‌کرد و به وجه نقدی معادل ۱۰ میلیون تومان نیاز داشت.

وجه لازم = قیمت گواهی سپرده * مقدار گواهی سپرده

۱۰،۰۰۰،۰۰۰= ۱۰،۰۰۰ * ۱،۰۰۰

در واقع این فرد به جای پرداخت 10 میلیون تومان برای خرید 1 کیلوگرم زعفران 2 میلیون تومان پرداخت میکند. در واقع میزان سرمایه گذاری این شخص 10 میلیون تومان است اما میزان سود و زیان سرمایه گذاری با توجه به مبلغ پرداختی شخص که 2 میلیون تومان است محاسبه میشود.

چگونه اهرم بازار آتی را محاسبه نماییم؟

برای محاسبه اهرم بازار آتی، کافی است ارزش قرارداد را تقسیم‌بر وجه تضمین اولیه قراردادها نماییم.

در مثال فوق میزان اهرم بازار آتی 5 است. یعنی به ازای هر 1 درصد بازدهی (سود یا زیان) که شخص در حالت بدون اهرم سرمایه گذاری میکرد بدست می آورد، 5 برابر (5درصد) بازدهی در بازار های مشتقه بدست می آورد.

اهرم مالی برای انجام معاملات اعتباری

همواره بخشی از معاملات صورت گرفته در بازار سرمایه با استفاده از اهرم مالی یا همان اهرم بدهی انجام شده است. این بخش از معاملات توسط استفاده بیش از حد از اهرم خریدارانی صورت می‌پذیرد که با تثبیت رونق بازار، به دنبال استفاده از فرصت رشد سریع قیمت‌ها هستند. افرادی که همچنان معتقد به بازدهی بالای بازار سرمایه هستند و می‌خواهند با گرفتن منابع مالی از کارگزاری‌ها (گرفتن اعتبار) کسب سود بیشتری کنند. با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک بالایی که این قسمت از بازار به خریداران تحمیل می‌کند، معاملات انجام شده با ضررهای بسیار زیادی پایان می‌یابند. به‌عنوان مثال استفاده از اهرم مالی در نیمه نخست سال 99 باعث شد تا بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی بیش از میزان سرمایه خود، سود کسب کنند و به تبع آن، شاخص کل بورس نیز بیش از حد معمول بالا رفت. در ادامه همان سال (نیمه دوم سال 99) وضعیتی مشابه اما در مسیر نزولی مشاهده شد. در این سال سهامدارانی که از این اهرم‌های مالی در زمان نامناسب و نزول بازار استفاده کردند، زیان‌های سنگینی را متحمل شدند؛ به عبارت دیگر در زمان‌هایی که بازار سرمایه با هیجان و رشد زیادی همراه است، همراهی یک اهرم مالی همانند خرید اعتباری بر میزان هیجانات افزوده و نگرانی بابت اضافه جهش (overshoot) در بازار به وجود می‌آید.

لذا این تجارب تلخ باعث شکل‌گیری تصور اشتباه درباره مناسب نبودن بازار سرمایه برای سرمایه گذاری می‌شود. در این راستا سازمان بورس به‌عنوان نهاد ناظر در سال‌های اخیر تلاش فوق‌العاده‌ای در جهت قانونمند کردن اعطای اعتبارات در شبکه کارگزاری‌ها به ویژه رعایت نسبت‌های کفایت سرمایه و اخذ وثایق کافی از مشتریان کرده است اما هنوز هم ضرورت مدیریت حجم منابع اعتباری در کل شبکه کارگزاری احساس می‌شود.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که توضیح دادیم اهرم مالی ابزاری برای استفاده بیشتر از فرصت‌های سرمایه گذاری در بازار سرمایه و کسب سودهای بالاتر است. با توجه به اینکه اهرم مالی موقعیت‌های سودآوری را افزایش می‌دهد در عین حال ریسک سرمایه گذاری را نیز افزایش می‌دهد؛ بنابراین همواره باید در نظر داشته باشیم استفاده از اهرم مالی همان‌طور که می‌تواند منجر به کسب سود بیشتری شود می‌تواند احتمال ضرر را هم بیشتر کند. بدین‌صورت که در زمانی که از اهرم در سرمایه گذاری‌هایمان استفاده کنیم و برآورد ما برای کسب سود با واقعیت منطبق نشود، زیان احتمالی ما بسیار بیشتر از حالتی می‌شود که از اهرم استفاده نکرده بودیم.

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی که به عنوان اهرم یا معامله در دارایی شناخته می شود ، به استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی های اضافی اشاره دارد.

استفاده از اهرم مالی برای کنترل مقدار بیشتری دارایی (با وام گرفتن پول) باعث می شود بازده سرمایه گذاری نقدی مالک افزایش یابد. یعنی با اهرم مالی:

افزایش نرخ دارایی منجر به سود بیشتر نقدینگی مالک می شود، درصورتی که نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد. کاهش ارزش دارایی ها منجر به ضرر بیشتر وجه نقد مالک می شود.

  • اهرم مالی استفاده از پول قرض گرفته شده (بدهی) برای تأمین مالی خرید دارایی است با این انتظار که درآمد یا سود سرمایه از دارایی جدید بیش از هزینه وام گرفتن باشد.
  • در بیشتر موارد، تأمین کننده بدهی محدودیتی را در میزان آماده بودن برای پذیرش قرار می دهد و محدودیتی را در میزان اهرم اعطای آن نشان می دهد. در مورد وام با پشتوانه دارایی، تأمین کننده مالی از دارایی به عنوان وثیقه استفاده می کند تا زمانی که وام گیرنده وام را بازپرداخت کند. در مورد وام جریان نقدینگی، از اعتبار عمومی شرکت برای پس گرفتن وام استفاده می شود.

این راهنما به طور خلاصه نحوه کار اهرم مالی، نحوه اندازه گیری آن و خطرات مرتبط با استفاده از آن را بیان می کند.

اهرم مالی چگونه کار می کند

هنگام خرید دارایی، سه گزینه برای تأمین مالی در دسترس شرکت است: استفاده از حقوق صاحبان سهام، بدهی و اجاره ها. به غیر از حقوق صاحبان سهام، بقیه گزینه ها هزینه های ثابتی را متحمل می شوند که کمتر از درآمدی است که شرکت انتظار دارد از دارایی بدست آورد. در این حالت، فرض می کنیم که شرکت برای تأمین مالی خرید دارایی از بدهی استفاده می کند.

مثال:

فرض کنید که شرکت X می خواهد دارایی را خریداری کند که 100000 دلار هزینه دارد. این شرکت یا می تواند از دارایی سهام یا بدهی استفاده کند. اگر این شرکت گزینه اول را انتخاب کند، 100٪ دارایی را در اختیار خواهد داشت و هیچ گونه بهره ای پرداخت نخواهد شد. اگر ارزش دارایی 30 درصد افزایش یابد، ارزش دارایی به 130 هزار دلار افزایش می یابد و شرکت 30 هزار دلار سود کسب می کند. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود و شرکت 30،000 دلار ضرر خواهد کرد.

روش دیگر، این استفاده بیش از حد از اهرم شرکت ممکن است با گزینه دوم پیش برود و دارایی را با استفاده از 50٪ سهام عادی و 50٪ بدهی تأمین مالی کند. اگر دارایی 30٪ افزایش یاب ، دارایی 130،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که اگر شرکت بدهی 50 هزار دلاری را پس دهد، 80 هزار دلار باقیمانده است که به سود 30 هزار دلاری تبدیل می شود. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که پس از پرداخت بدهی 50،000 دلاری، شرکت با 20،000 دلار باقی خواهد ماند که به معنای ضرر 30،000 $ (50،000 - 20،000 $) است.

میزان اهرم مالی چگونه اندازه گیری می شود؟

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام برای تعیین میزان اهرم مالی واحد تجاری استفاده می شود و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان می دهد. این به مدیریت شرکت، وام دهندگان، سهامداران کمک می کند تا سطح ریسک را در ساختار سرمایه شرکت درک کنند. این احتمال را نشان می دهد که واحد وام گیرنده در انجام تعهدات بدهی خود با مشکل روبرو شده باشد یا سطح اهرم آن در سطح سالم باشد. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به شرح زیر محاسبه می شود:

نسبت D / E = کل بدهی / مجموع حقوق صاحبان سهام

بدهی کل، در این مورد، به بدهی های جاری شرکت (بدهی هایی که شرکت قصد دارد ظرف یک سال یا کمتر پرداخت کند) و بدهی های بلند مدت (بدهی با سررسید بیش از یک سال) اشاره دارد.

حقوق صاحبان سهام (مبلغی که سهامداران در شرکت سرمایه گذاری کرده اند) به اضافه مقدار سود انباشته (مبلغی که شرکت از سود خود حفظ کرد) اطلاق می شود.

شرکتهای بخش تولید معمولاً نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتر از شرکتهای صنعت خدمات را گزارش می دهند، که نشان دهنده میزان بیشتر سرمایه قبلی در ماشین آلات و داراییهای دیگر است.

سایر نسبت های اهرم

سایر نسبت های معمول اهرم برای اندازه گیری اهرم مالی شامل موارد زیر است:

  • نسبت بدهی به سرمایه
  • بدهی به نسبت EBITDA
  • نسبت پوشش بهره

در حالی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام معمول ترین نسبت اهرم مورد استفاده است، سه نسبت فوق نیز به طور مکرر در مالی شرکت ها برای اندازه گیری اهرم شرکت استفاده می شود.

خطرات اهرم مالی

اگرچه اهرم مالی ممکن است منجر به افزایش سود برای یک شرکت شود، اما ممکن است منجر به ضررهای نامتناسب شود. ضررها ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که پرداخت سود برای دارایی بر وام گیرنده چیره شود زیرا بازده از دارایی کافی نیست. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که دارایی در ارزش خود کاهش یابد یا نرخ بهره به سطوح غیرقابل کنترل برسد.

نوسان قیمت سهام

افزایش مقادیر اهرم مالی ممکن است منجر به تغییرات زیادی در سود شرکت شود. در نتیجه، قیمت سهام شرکت به طور مکرر افزایش و کاهش خواهد یافت و مانع از حسابداری صحیح گزینه های سهام متعلق به کارمندان شرکت خواهد شد. افزایش قیمت سهام به معنی پرداخت سود بیشتر سهامداران به شرکت خواهد بود.

ورشکستگی

در مشاغلی که موانع ورود به آن کم است، درآمد و سود آن بیشتر از مشاغل دارای موانع ورود زیاد، دارای نوسان است. نوسانات درآمدها ممکن است به راحتی یک شرکت را به ورشکستگی سوق دهد زیرا این شرکت قادر به افزایش تعهدات بدهی خود و پرداخت هزینه های عملیاتی خود نیست. با بازپرداخت بدهی های پرداخت نشده، طلبکاران می توانند برای بازیابی بدهی های بدهکار خود در دادسرای ورشکستگی پرونده ای را به حراج دارایی های تجاری بکشند.

دسترسی به بدهی های بیشتر کاهش یافته است

هنگام وام دادن به شرکت ها، ارائه دهندگان مالی سطح اهرم مالی شرکت را ارزیابی می کنند. برای شرکت هایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آنها بالا است، وام دهندگان کمتر از پیش می توانند وجوه اضافی را پیش ببرند، زیرا خطر بالاتری برای پیش پرداخت وجود دارد. با این حال، اگر وام دهندگان موافقت کنند که وجوه خود را به یک شرکت با اهرم اعتبار بالا برسانند، با نرخ بهره بالاتری وام می دهد که برای جبران خطر بالاتر عدم پرداخت کافی است.

اهرم عملیاتی

اهرم عملیاتی به عنوان نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر متحمل شده توسط یک شرکت در یک دوره خاص تعریف می شود. اگر هزینه های ثابت از میزان هزینه های متغیر بیشتر باشد، یک شرکت دارای اهرم عملیاتی بالایی است. چنین شرکتی به تغییرات در حجم فروش حساس است و نوسانات ممکن است بر EBIT شرکت و بازده سرمایه سرمایه گذاری شده تأثیر بگذارد.

اهرم عملیاتی بالا در شرکتهای سرمایه دار مانند شرکتهای تولیدی معمول است زیرا آنها برای تولید محصولات خود به تعداد زیادی ماشین نیاز دارند. صرف نظر از اینکه شرکت فروش انجام دهد یا خیر، شرکت نیاز به پرداخت هزینه های ثابت مانند استهلاک تجهیزات و هزینه های نگهداری دارد.

استفاده بهینه از اهرم مالی در ساختار سرمایه شرکت

یک شرکت برای اداره امور خود به سرمایه مالی نیاز دارد. برای بیشتر شرکت ها، سرمایه مالی با انتشار اوراق بدهی و فروش سهام عادی جمع می شود. مقدار بدهی و حقوق صاحبان سهام که ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می دهد، پیامدهای ریسک و بازده زیادی دارد. بنابراین، مدیریت شرکت باید از یک فرایند دقیق و محتاطانه برای ایجاد ساختار سرمایه هدف شرکت استفاده کند. ساختار سرمایه به این صورت است که بنگاه اقتصادی و رشد خود را با استفاده از منابع مختلف وجوه مالی تأمین می کند.

استفاده تجربی از اهرم مالی

اهرم مالی، میزان استفاده از اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام ترجیحی در ساختار سرمایه شرکت است. اهرم مالی به دلیل سپر مالیات بهره که توسط قانون مالیات بر درآمد شركت آمریكا تأمین می شود، دارای ارزش است. استفاده از اهرم مالی سود شرکت را افزایش می دهد. با این اوصاف، اگر شرکت درآمد مشمول مالیات کافی برای محافظت از خود نداشته باشد، یا اگر سود عملیاتی آن زیر یک مقدار حیاتی باشد، اهرم مالی ارزش سهام را کاهش می دهد و بنابراین ارزش شرکت را کاهش می دهد.

با توجه به اهمیت ساختار سرمایه یک شرکت، اولین قدم در فرایند تصمیم گیری سرمایه این است که مدیریت یک شرکت تصمیم بگیرد که چه مقدار سرمایه خارجی برای کار خود نیاز دارد. پس از تعیین این مبلغ، مدیریت باید بازارهای مالی را بررسی کند تا شرایطی را که شرکت می تواند سرمایه جذب کند تعیین کند. این مرحله برای فرآیند بسیار مهم است زیرا محیط بازار ممکن است توانایی شرکت در انتشار اوراق بهادار بدهی یا سهام عادی را با سطح یا هزینه جذاب محدود کند. با این اوصاف، پس از پاسخ به این سوالات، مدیریت یک شرکت می تواند سیاست مناسب سرمایه را طراحی کرده و بسته ای از ابزارهای مالی را که باید به سرمایه گذاران بفروشد، بسازد. با پیروی از این فرآیند سیستماتیک، تصمیم مالی برای مدیریت باید مطابق برنامه استراتژیک بلند مدت آن، و اینکه چگونه می خواهد شرکت را به مرور رشد دهد، اجرا شود.

استفاده از اهرم مالی در صنایع و بخشهای تجاری بسیار متفاوت است. بخشهای زیادی از صنعت وجود دارد که شرکتها با درجه بالایی از اهرم مالی در آنها فعالیت می کنند. فروشگاه های خرده فروشی، شرکت های هواپیمایی، فروشگاه های مواد غذایی، شرکت های سودمند و موسسات بانکی نمونه های کلاسیک هستند. متأسفانه، استفاده بیش از حد از اهرم مالی توسط بسیاری از شرکت ها در این بخش ها، نقشی اساسی در مجبور کردن بسیاری از آنها برای طرح ورشکستگی داشته است.

تأثیر اهرم مالی بر عملکرد

شاید بهترین راه برای نشان دادن تأثیر مثبت اهرم مالی بر عملکرد مالی یک شرکت ارائه یک مثال ساده باشد. بازگشت سرمایه ROE یکی از اصول اساسی مورد استفاده در سنجش سودآوری یک تجارت است زیرا در مقایسه سود حاصل از تولید یک شرکت در سال مالی با سرمایه ای که سهامداران سرمایه گذاری کرده اند. به هر حال، هدف هر تجارت این است که برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، و ROE معیار بازگشت سرمایه سهامداران است.

تأثیر اهرم مالی بر عملکرد

اندازه گیری ریسک اهرم مالی

مدیریت شرکت تمایل دارد اهرم مالی را با استفاده از نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت اندازه گیری کند. همانطور که از نام آن پیداست، از این نسبت ها برای اندازه گیری توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود استفاده می شود. دو مورد از بیشترین نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت، نسبت جاری و نسبت آزمایش هستند. هر دو این نسبت ها دارایی های جاری شرکت را با بدهی های جاری آن مقایسه می کنند. با این حال، در حالی که نسبت جاری معیار ریسک جمع شده را ارائه می دهد، نسبت آزمایش ارزیابی بهتری از ترکیب دارایی های جاری شرکت برای اهداف تحقق تعهدات مسئولیت فعلی آن ارائه می دهد، زیرا موجودی کالا را از دارایی های جاری مستثنی می کند.

از نسبت های سرمایه گذاری برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. در حالی که بسیاری از نسبت های سرمایه گذاری در صنعت مورد استفاده قرار می گیرند، دو معیار مشهور عبارتند از نسبت بلند مدت بدهی به سرمایه و نسبت کل بدهی به سرمایه. استفاده از این نسبت ها برای اندازه گیری اهرم مالی نیز بسیار مهم است. با این حال، اگر مدیریت از دارایی های شرکت اجاره کند بدون اینکه از ارزش دارایی های موجود در ترازنامه شرکت استفاده کند، تحریف این نسبت ها آسان است. علاوه بر این، در یک محیط بازار که نرخ وام های کوتاه مدت کم است، مدیریت ممکن است برای تأمین نیازهای سرمایه کوتاه مدت و بلند مدت خود از بدهی کوتاه مدت استفاده کند. بنابراین، برای انجام یک تحلیل دقیق ریسک، از معیارهای سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز باید استفاده شود.

از نسبت پوشش برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. نسبت پوشش بهره، همچنین به عنوان نسبت سود به دست آمده از زمان شناخته می شود، شاید شناخته شده ترین معیار ریسک باشد. نسبت پوشش بهره بسیار مهم است زیرا نشان دهنده توانایی شرکت در داشتن درآمد عملیاتی قبل از مالیات برای پوشش هزینه های مالی آن است. نسبت وجوه حاصل از عملیات به کل بدهی و نسبت جریان عملیاتی جریان نقدی به کل بدهی نیز معیارهای خطر مهمی هستند که توسط مدیریت شرکت استفاده می شود.

عواملی که در روند تصمیم گیری ساختار سرمایه در نظر گرفته شده اند

هنگام ایجاد ساختار سرمایه شرکت، بسیاری از عوامل کمی و کیفی باید در نظر گرفته شود. اول، از نقطه نظر فروش، شرکتی که فعالیت فروش بالایی و نسبتاً پایداری از خود نشان می دهد، در مقایسه با شرکتی که فروش کم و بی ثبات تری دارد، در موقعیت بهتری برای استفاده از اهرم مالی قرار دارد.

ثانیاً، از نظر ریسک تجاری، شرکتی با اهرم عملیاتی کمتر تمایل دارد که بتواند اهرم مالی بیشتری نسبت به شرکتی با درجه بالای اهرم عملیاتی بدست آورد.

سوم، از نظر رشد، شرکتهای با رشد سریعتر احتمالاً بیشتر به استفاده از اهرم مالی اعتماد خواهند کرد زیرا این نوع شرکتها تمایل به سرمایه بیشتری در اختیار دارند تا همتایان رشد کند.

چهارم، از نظر مالیات، شرکتی که در یک بازه مالیاتی بالاتر قرار دارد ، تمایل به استفاده از بدهی بیشتر برای استفاده از مزایای سپر مالیات بهره دارد.

پنجم، یک شرکت با سودآوری کمتر تمایل به استفاده از اهرم مالی بیشتری دارد، زیرا یک شرکت با سودآوری کمتر معمولاً در موقعیت کافی قوی نیست که بتواند عملیات تجاری خود را از طریق وجوه تولید شده داخلی تأمین کند.

همچنین با بررسی استفاده بیش از حد از اهرم تعداد زیادی از عوامل داخلی و خارجی می توان به تصمیم ساختار سرمایه رسیدگی کرد. اول، از دیدگاه مدیریت، شرکتهایی که توسط رهبران متجاوز اداره می شوند تمایل دارند از اهرم مالی بیشتری استفاده کنند. از این نظر، هدف آنها از استفاده از اهرم مالی نه تنها افزایش عملکرد شرکت بلکه کمک به اطمینان از کنترل آنها بر شرکت است.

نتیجه گیری

وقتی شرایط خوب است، می توان با استفاده بیش از حد از اهرم انتشار سهام یا اوراق قرضه سرمایه جمع کرد. با این حال، وقتی اوضاع بد است، تأمین کنندگان سرمایه معمولاً موقعیت امن را ترجیح می دهند، که به نوبه خود تأکید بیشتری بر استفاده از سرمایه بدهی دارد. با توجه به این نکته، مدیریت تمایل دارد ساختار سرمایه شرکت را به شکلی تنظیم کند که انعطاف پذیری را در جذب سرمایه آینده در یک فضای دائماً در حال تغییر بازار فراهم کند.

چگونه بهترین لوریج در فارکس را انتخاب کنیم؟

چگونه بهترین لوریج در فارکس را انتخاب کنیم؟

یکی از سوالاتی که بسیاری از افراد با آن مواجه اند این است که چگونه بهترین لوریج در فارکس را انتخاب کنیم؟ و در این زمینه توصیه ما همیشه انتخاب کم ترین میزان است. حالا چطور و چرا باید این کار را انجام دهیم؟ انتخاب لوریج یا ضریب اهرم در واقع هنگام انجام معامله انجام می شود. حالا چگونه انجام می شود؟ لطفا به خواندن ادامه دهید تا در این رابطه اطلاعات کاملی را در اختیارتان قرار دهیم..

در شروع مطلب ابتدا باید ببینیم اصلا لوریج چیست و برای چه استفاده از ضریب اهرم کمتر مهم است؟ بعد از آن نیز به آموزش محاسبات مورد نیاز برای انتخاب بهترین لوریج در فارکس برای هر معامله خواهیم پرداخت.

اهرم یا لوریج چیست؟

اهرم یا Leverage یک از مهم ترین ابزار ها در بازار فارکس محسوب می شود که توسط بروکر یا همان کارگذاری در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا با استفاده از آن تریدر ها بتوانند با مقادیری بزرگتر به نسبت موجودی خود وارد یک معامله شوید. هنگامی که اهرم معاملاتی شما بر روی 1:100 باشد شما می توانید با موجودی 1 دلار وارد یک معامله 100 دلاری شوید. در واقع می توان گفت که با ضریب 1:100 قدرت معامله حساب کاربری شما صد برابر می شود. هر بروکر مقادیر متفاوتی را از اهرم معاملاتی ارائه می دهند.

فرض کنید که قصد دارید یک معامله 1000 دلاری را انجام دهید، در این شرایط اگر لوریچ یا همان ضریب اهرم شما برابر با 1:1000 باشد تنها نیاز به 1 دلار دارید. اما اگر ضریب اهرم شما 1:100 باشد به 10 دلار موجودی نیاز دارید و اگر لوریج 1:500 باشد باید 2دلار موجودی داشته باشید. در واقع شما باید بر اساس موجودی حسابتان مقدار و ضریب اهرم را محاسبه کنید و ببنید که تا چه حجمی می توانید وارد معامله شوید.

نحوه تغییر لوریج در فارکس

بهترین لوریج در فارکس چقدر است؟

یک رابطه بین ضریب اهرم و رشد حساب معاملاتی شما وجود دارد. هرچه میزان اهرم بالاتر باشد، نوسانات بازار فارکس تاثیر بیشتری روی موجودی حساب معاملاتی شما دارد؛ اما برعکس هرچه میزان لوریج کم تر باشد تغییرات قیمت روی ارزش حساب شما کمتر انعکاس خواهد داشت.

در بروکر هایی همچون آلپاری شما این اجازه را خواهید داشت که تا 1000 برابر برای حساب معاملاتی خود اهرم انتخاب نمایید. بنابراین در آلپاری هیچ مشکلی وجود ندارد که بخواهید سقف اهرم حساب خود را بالا انتخاب نمایید.

اما پس از آن این مسئله که به میزان بالایی از اهرم در حساب خود دسترسی دارید، لزوما به این معنی نیست که باید از همه یا بخشی از آن استفاده کنید. شما باید مثل اتوموبیل یا یک موتورسیکلت به آن فکر کنید، درست که یک ماشین شاید بتواند با سرعت 200 کیلومتر در ساعت کار کند اما این بدین معنا نیست که حتما باید با همین سرعت حرکت کنید! چرا که در این صورت امکان استفاده بیش از حد از اهرم مواجه با خطر برای شما افزایش پیدا می کند و احتمال اینکه تصادف کنید بیشتر می شود؛ اهرم معاملاتی هم دقیقا به همین صورت است، هرچه بیشتر از آن استفاده کنید قطعا در معرض آسیب و خطر بیشتری خواهید بود.

ضریب اهرمی خوب است یا بد؟

اهرم در فارکس

با توجه به مسائلی که تا به اینجا مطلب به آن اشاره کردیم، لوریج به معامله گر این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد یک معامله شود. قطعا این مسئله بدین مفهوم است که شما به همین میزام هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید.

این امر که شما می توانید مثلا 500 برابر سرمایه ای که دارید به یک معامله ورود کنید، طبیعتا وسوسه انگیز است اما باعث می شود تا با یک اشتباه کوچک خیلی سریع موجودی حسابتان را به صفر برسانید و در اصطلاح کال مارجین شوید. مقادیر بالا در لوریج باعث می شود تا خیلی بیشتر از مقادیر معمولی وارد یک معامله شوید و این میزان حجم سود و ضرر بیشتری برای شما خواهد داشت.

توجه داشته باشید، شما با حسابی که موجودی آن 200 دلار است و لوریج آن 1:100 می باشد، نمی توانید بیشتر از 0.2 لات معامله داشته باشید. در این شرایط هر پیپ حرکت قیمت 2 دلار سود یا ضرر می سازد. بنابراین شما در این حساب با لوریج 1:00 می توانید 2لات معامله کنید و این یعنی هر پیپ حرکت قیمت20 دلار!! این مسئله بدیهی است که اگر شرایط در سمت پیش بینی شما حرکت کند سود بسیاری نصبتان می شود اما اگر اشتباه کنید و بازار در خلاف جهت تحلیل شود حرکت کند استفاده بیش از حد از اهرم به سرعت و در عرض چند حرکت حساب 200 دلاری شما صفر خواهد شد.

نکته مهمی که باید به آن توجه کنید ، این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید، ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

چرا توصیه ما انتخاب کم ترین میزان لوریج است؟

استفاده از ضریب اهرم بیش از حد، چند معامله که به ضرر منجر شود برای شما تبدیل به یک کابوس خواهد شد! برای این که متوجه شویم چگونه این اتفاق خواهد افتاد مثال زیر را در نظر بگیرید:

دو معامله گر را تصور کنید، معامله گر اول (A) 100 لات از جفت ارز AUD/USD را خریداری می کند، معامله گر دوم (B) 10 لات از همان جفت ارز را می خرد، در این بین قیمت این جفت ارز 100 پیپ افت می کند، معامله گر اول بخش زیادی از حسابش را ضرر می کند!

بنابراین با استفاده از ضریب اهرم پایین معامله گر (B) ضرر کم تری را بابت 100 پیپ کاهش متحمل می شود.

به همین دلیل است که اغلب معامله گران لوریج کمتر از 10 را برای فعالیت های خود انتخاب می کنند. همانطور که در آموزش ها نیز گفتیم، انتخاب ضریب اهرم رابطه مستقیمی با حجم معامله ای دارد که باز می کنید هرچه حجم معامله به نسب سرمایه شما کم تر باشد ضریب اهرم هم کم تر خواهد بود. نحوه محاسبه لوریج در فارکس به صورت زیر می باشد:

لوریج = مقدار سرمایه معامله گر/حجم معامله

برای مثال اگر من 10 هزار دلار سرمایه دارم، یک معامله 1 لاتی باز می کنم 1 لات برابر است با 100.000دلار . بنابرایت لوریج یا همان ضریب اهرم من در این معامله طبق فرمول بالا برابر است با:

بنابراین اهرم معاملاتی من برابر است با 10.

تغییر لوریج در فارکس

تغییر لوریج

شما نیاز دارید تا برای تغییر لوریج یا همان ضریب اهرم معاملاتی خود ابتدا وارد سایت بروکری که در آن فعالیت دارید شوید و در قسمت مشخصات حصاب تجاری یا دمو خود مقدار آن را تغییر دهید. تغییر مقدار لوریج معمولا دارای تاییدیه دو مرحله ای است.

نتیجه گیری:

به طور کلی هر ابزاری در فارکس یا بازارهای مالی چالش های مربوط به خود را دارد. در این راستا لوریج یک ابزار کاربردی و مطلوب در بازارهای مالی است، اما شما به عنوان یک معامله گر باید بدانید، پیش از هر قدمی باید در رابطه با آن اطلاعات کافی را کسب کنید و آموزش های آن را دریابید و راهبرد معاملاتی شفافی برای خود تعریف کنید و بر میزان ریسک پذیری خود نیز واقف باشید.

در پایان این مطلب خوب است بدانید نوسان ذات هر بازاری است و مواجه شدن با ضرر اتفاق اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین ابزا مناسب خود را بیابید و با آن به کسب سود بپردازید.

استفاده بیش از حد از اهرم

آزمون تستی سطح ساده درس 14 علوم نهم | جانوران مهره دار

آزمون تستی سطح ساده درس 14 علوم نهم | جانوران مهره دار

تیم مدیریت گاما

آزمون تستی فصل 1 علوم تجربی نهم | مواد و نقش آنها در زندگی

آزمون تستی فصل 1 علوم تجربی نهم | مواد و نقش آنها در زندگی

تیم مدیریت گاما

آزمون تستی علوم نهم آمادگی ورودی مدارس نمونه و تیزهوشان | فصل 5 و 7

آزمون تستی علوم نهم آمادگی ورودی مدارس نمونه و تیزهوشان | فصل 5 و 7

تیم مدیریت گاما

سوالات آزمون نوبت دوم علوم تجربی نهم هماهنگ استان کهگیلویه و بویر احمد | خرداد 1401

سوالات آزمون نوبت دوم علوم تجربی نهم هماهنگ استان کهگیلویه و بویر احمد | خرداد 1401

هماهنگ نهم کهگیلویه…

آزمون علوم تجربی نهم مدرسه خیبر رحمت آباد | فصل 4: حرکت چیست؟

آزمون علوم تجربی نهم مدرسه خیبر رحمت آباد | فصل 4: حرکت چیست؟

نمونه سوالات آمادگی آزمون نوبت اول علوم تجربی نهم | دی 1400

نمونه سوالات آمادگی آزمون نوبت اول علوم تجربی نهم | دی 1400

تحلیل و بررسی سوالات آزمون های مدارس سمپاد و نمونه دولتی علوم تجربی نهم | فصل 10: نگاهی به فضا

تحلیل و بررسی سوالات آزمون های مدارس سمپاد و نمونه دولتی علوم تجربی نهم | فصل 10:…

محمدنعیم علائی احمدی

امتحان فصل 1 و 2 علوم تجربی نهم دبیرستان رشیدالدین میبدی | مهر 1398

امتحان فصل 1 و 2 علوم تجربی نهم دبیرستان رشیدالدین میبدی | مهر 1398

رضا دهقانی فیروزآبادی

خلاصه درس علوم نهم | مبحث فسیل

خلاصه درس علوم نهم | مبحث فسیل

 المپیاد علوم تجربی پایۀ نهم استان خراسان رضوی (30 سؤال تستی ) | مرحله دوم: اردیبهشت 97

المپیاد علوم تجربی پایۀ نهم استان خراسان رضوی (30 سؤال تستی ) | مرحله دوم: اردیبهشت…

آزمون نوبت اول علوم تجربی نهم مدرسه امام حسین نهبندان | دی 98

آزمون نوبت اول علوم تجربی نهم مدرسه امام حسین نهبندان | دی 98

سوالات امتحان هماهنگ استانی نوبت دوم خرداد ماه 95 علوم تجربی پایه نهم | استان اردبيل

سوالات امتحان هماهنگ استانی نوبت دوم خرداد ماه 95 علوم تجربی پایه نهم | استان اردبيل

هماهنگ نهم اردبیل

امتحان مستمر آبان ماه علوم تجربی نهم دبیرستان علامه طباطبایی انگوران | فصل 1 تا 4

امتحان مستمر آبان ماه علوم تجربی نهم دبیرستان علامه طباطبایی انگوران | فصل 1 تا…

نحوه معامله بیت کوین با استفاده از اهرم و بدون نگرانی از نقدینگی!

نحوه معامله بیت کوین با استفاده از اهرم و بدون نگرانی از نقدینگی!

این ابزارها با وجود اینکه بسیار پیچیده تر هستند، به معامله گران این امکان را می دهد که دستاوردهای مستقلی از آنچه که قرار است در طی هفته ها یا حتی ماه های آتی رخ دهد، به دست آورند که برای رسیدن به عملکرد مطلوب و ایجاد آرامش خاطر برای معامله گران ضروری است.

معامله گران خرده فروشی اخیراً استفاده از مشتقات را آغاز کرده اند، اگرچه آنها تقریباً به طور انحصاری بر روی قراردادهای آتی ارائه شده توسط صرافی بیتمکس،اوکی اکس و بایننس و بسیاری دیگر متمرکز شده اند. مشکل اصلی در اینجا خطر انحلال است، زیرا ارزهای دیجیتال بسیار بی ثبات هستند.

آیا قرارداد اختیار خرید دارید؟ در اینجا هزینه ها و مزایای آن را برای شما ذکر کرده ایم

خریدار قرارداد اختیار خرید می تواند بیت کوین را با قیمت یک ثابت در استفاده بیش از حد از اهرم تاریخ از پیش تعیین شده به دست آورد. برای این امتیاز، خریدار حق بیمه مقدماتی را برای فروشنده قرارداد اختیار خرید پرداخت می کند. قراردادها دارای تاریخ سررسید مشخص و بهای مورد پذیرش هستند به طوری که همه سود و زیان احتمالی را از قبل می دانند.

اگر بیت کوین طی ساعات یا روزهای بعدی افزایش کند، قیمت پرداخت شده برای این اختیار خرید باید افزایش یابد. خریدار می تواند این قرارداد را بفروشد و سود کسب کند یا منتظر انقضاء قرارداد باشد.

در تاریخ مشخص شده قرارداد و زمان سررسید، خریدار قرارداد اختیار خرید قادر خواهد بود که بیت کوین را در قیمتی که قبلا توافق شده است، بدست آورد. به یاد داشته باشید، خریدار این حق را از قبل خریداری کرده است. اگر قیمت بیت کوین در حال حاضر زیر قیمت قرارداد است، خریدار می تواند از این کار منصرف شود، به همین دلیل است که در وهله اول آن را “اختیار” می نامند.

هر صرافی حداقل میزان معامله را برای خود تعیین می کند، اگرچه پایین ترین قیمت قرارداد ۰٫۱ بیت کوین است.

مزایای قراردادهای اختیار بیت کوین در مقایسه با قراردادهای آتی

مزیت اصلی برای خریدار یک اختیار این است که آنها از قبل حد ضرر را می دانند و همچنین نیازی به نگرانی در مورد بسته شدن موقعیت خود ندارند.
بیایید سناریویی را تصور کنیم که در آن یک سرمایه گذار ۵۰۰ دلار داشته باشد و انتظار داریم که قیمت بیت کوین طی ماه آینده بطور قابل توجهی افزایش یابد. با استفاده از قراردادهای آتی می توان موقعیت آنها را لوریج کرد و سود را ۲۰ برابر یا حتی ۵۰ برابر افزایش داد.

همچنین باید عنوان کرد که با این استراتژی یک خطر وجود دارد. چه اتفاقی می افتد اگر طی روزهای بعد بازار به طور ناگهانی ۲ درصد یا ۵ درصد کاهش یابد، اتفاقی است که به طور مکرر برای بیت کوین رخ می دهد. اگر این اتفاق بیفتد موقعیت از بین می رود یا به اجبار خاتمه می یابد. یعنی حتی اگر بازارها اندکی پس از آن بهبود یابند، هیچ فرصتی برای دارنده اختیار وجود ندارد.

مثال بالا نشان می دهد که خریدار قرارداد اختیار خرید، مبلغ ۴۵۰ دلار پیش پرداخت را برای قرارداد اختیار خرید بیت کوین با قیمت ثابت ۷۵۰۰ دلار در ۲۴ آوریل پرداخت کرده است. خریدار برای خرید کمتر از مبلغ ۴۵۰ دلار دارای محدودیت است، در حالی که برای خرید بیشتر از این مقدار محدودیتی ندارد.

این موضوع به این معناست که حداکثر زیان سرمایه گذاری در قراردادهای اختیار معامله در زمان خرید این قراردادها مشخص بوده و از طرف دیگر میزان منفعت قراردادهای قرارداد اختیار معامله نا محدود است.

حق بیمه پرداخت شده برای قرارداد اختیار خرید به عوامل زیر بستگی دارد:

قیمت فعلی بیت کوین: اگر بیت کوین به قیمت ۵۰۰۰ دلار معامله شود و انقضا طی ۱۰ روز انجام شود، قرارداد اختیار خرید با قیمت اعمال ۹۰۰۰ دلار به احتمال زیاد کمتر از ۴۰ دلار هزینه خواهد داشت. از طرف دیگر، در قیمت اعمال ۴۰۰۰ دلاری خریدار باید ۱۱۰۰ دلار یا بیشتر ا بازگرداند.

روزهای باقی مانده تا زمان رشد و بلوغ: هرچه تعداد روزهای بیشتری تا زمان رشد و بلوغ طول بکشد، قیمت قرارداد اختیار خرید بیشتر خواهد بود.

نوسانات اخیر: اگر قیمت طی ۳۰ یا ۶۰ روز گذشته خیلی تغییر نکرده است، احتمال افزایش قابل توجه قیمت، کم است. نوسانات کم باعث می شود که قیمت قرارداد اختیار معامله در مقایسه با نوسانات زیاد کمتر باشد.

نرخ بهره: نرخ بهره بالا منجر به حق بیش از حد اختیار معامله می شود. خوشبختانه تا چنین نبوده است، زیرا در حال حاضر هزینه وام گرفتن پول نزدیک به صفر است.

تصویر قیمت قراردادهای اختیار خرید در تاریخ ۲۶ مارس. منبع: Deribit

از آنجا که بیت کوین در تاریخ ۲۶ مارس با قیمت ۶،۷۳۰ دلار معامله شد، باید انتظار یک قیمت اعمال ۶۰۰۰ دلاری برای اختیار معامله را داشته باشید که ۸۰۰ دلار یا بیشتر هزینه دارد. از سوی دیگر، به نظر می رسد قیمت اعمال ۱۱ هزار دلاری در مدت ۲۸ روز کاملاً بعید به نظر می رسد.

فروش قرارداد اختیار خرید با افت نامحدود با یک پیش فرض ثابت، غیرمنطقی است. البته، اگر سرمایه گذار در حال حاضر صاحب بیت کوین باشد، اینگونه نیست. بر اساس این دیدگاه جدید، فروشنده قرارداد اختیار خرید به طور بالقوه بیش از انجام فروش معمولی، سود دریافت می کند.

خرید قراداد اختیار فروش

با توجه به اینکه بیت کوین در حال حاضر نزدیک به ۶۷۳۰ دلار معامله می شود ، قرارداد اختیار فروش ۶۰۰۰ دلاری منقضی شده طی ۲۷ روز ۴۴۰ دلار هزینه دارد. اگر بیت کوین به قیمت ۵۰۰۰ دلار کاهش یابد، این سرمایه گذار می تواند با قیمت از پیش تعیین شده ۶۰۰۰ دلار یک فروش داشته باشد و در نتیجه ضرر خالص آن تنها ۱۷۰ دلار است.

سرمایه گذاران تمایل دارند این استراتژی را به عنوان بیمه در نظر بگیرند. اگر قیمت بیت کوین به زیر قیمت اعمال ۶۰۰۰ دلاری کاهش پیدا نکند، سرمایه گذار ۶٫۵ درصد حق بیمه برای هیچ پرداخت می کند. از طرف دیگر، روند صعودی آنها ۴۴۰ دلار کاهش یافته است، اگرچه نامحدود است.

قراردادهای اختیار معامله تقریباً استراتژی های سرمایه گذاری بی پایانی را ارائه می دهند

این واقعیت که خریدار قرارداد اختیار خرید دارای روند صعودی نامحدود است و برخلاف قراردادهای آتی، نمی تواند در طول معامله به اجبار نقد شود، باید یک انگیزه عالی باشد که معامله گران خرده فروشی را ترغیب به استفاده بیشتر از آن می کند.

گفتنی است که علاوه بر روش های اساسی که در بالا توضیح داده شد، راهکارهای قراردادهای معامله اختیار بیشتری وجود دارد، از جمله راهکارهایی که هزینه اعمال و سررسیدهای مختلف را با هم ترکیب می کنند. معامله گران نهادی از مدتها پیش از این ابزارها استفاده کرده اند و این به آنها امکان می دهد تا با پوشش ریسک موقعیت های خود، سناریوهای مختلف سرمایه گذاری را آماده کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.