نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI)
تعریف نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
نرخ بازده سرمایه گذاری یا ROI معیار سنجش عملکرد است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری مختلف به کار گرفته میشود. نرخ بازده سرمایه گذاری میزان بازده یک سرمایه گذاری را به نسبت هزینه های انجام شده برای آن سرمایه گذاری اندازهگیری میکند. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، سود یا بازده یک سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم میشود و نتیجه به عنوان درصد یا نسبت بیان میشود
نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه میشود:
در فرمول بالا، «عواید حاصل از سرمایه گذاری» به درآمدهای حاصل از فروش سرمایه گذاری اشاره دارد. چون ROI به شکل درصد اندازهگیری میشود، درنتیجه میتواند به آسانی با نرخ بازده سایر سرمایه گذاری ها مورد مقایسه قرار گیرد و درنتیجه، یک شخص میتواند انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند.
توضیحات مدیر مالی در مورد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری، به خاطر انعطافپذیری و سادگیاش، معیار محبوبی است. این نرخ ضرورتاً میتواند به عنوان پیمانه ابتدایی سودآوری یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار گیرد. محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار آسان است و میتواند به شکلهای گوناگون اعمال گردد. این یعنی اگر یک سرمایه گذاری دارای ROI مثبت نباشد، یا اگر سرمایه گذار فرصتهای دیگری با ROI بالاتر در اختیار داشته باشد، این معیار میتواند به او نشان دهد که چه سرمایه گذاری هایی بر دیگری ارجحیت دارند.
به طور مثال، فرض کنید آقای سعیدی ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی شناسا و در سال ۱۳۹۵ سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد، سهامش را به قیمت ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، او سودش را (۱۲۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰=۲۰۰۰۰۰) بر هزینه سرمایه گذاری که همان سرمایه گذاری اولیه است (۱۰۰۰۰۰۰) تقسیم میکنیم، و نتیجه ۲۰ درصد میشود.
آقای سعیدی با داشتن این اطلاعات میتواند سودآوری سرمایه گذاری اش در شرکت شناسا را با سایر سرمایه گذاری ها، مقایسه نماید. فرض کنید که آقای رسولی، ۲۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی هیستوری در سال ۱۳۹۳ سرمایه گذاری کرده انواع بازده سرمایهگذاری و سهامش را در سال ۱۳۹۶ و به مبلغ ۲۸۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری ۴۰ درصد خواهد بود. حالا شما میتوانید با استفاده از ROI این دو نفر به سادگی سودآوری این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی ۲۰ درصد و نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر و ۴۰ درصد است. پس به نظر میرسد که سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری اقدام هوشمندانهتری بوده است.
محدودیتهای نرخ بازده سرمایه گذاری
مثالهایی نظیر مواردی که در بالا مشاهده کردیم، یکی از چندین محدودیت استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری، خصوصاً در هنگام مقایسه شرکتهاست. درحالیکه نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی بود، اما زمان بین خریدوفروش آقای سعیدی یک سال و آقای رسولی سه سال بود. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی، ۲۰% برای یک سال و برای آقای رسولی، ۴۰% در طول سه سال بود. اگر شخصی این را در نظر بگیرد که مدتزمان سرمایه گذاری آقای رسولی، سه برابر مدتزمان سرمایه گذاری آقای سعیدی بوده است، این نکته خود را نشان میدهد که آقای رسولی باید در سودآوری بهتر سرمایه گذاری خود تجدیدنظر کند. در هنگام مقایسه این دو سرمایه گذاری در یک مقیاس سالانه، آقای رسولی نیاز داشت تا نرخ بازده سرمایه گذاری چندساله خود را نیز تنظیم کند. چون نرخ بازده سرمایه گذاری مجموع او ۴۰% بود، برای به دست آوردن میانگین سالانه نرخ بازده سرمایه گذاری، لازم بود تا آن را بر مدتزمان سرمایه گذاری اش تقسیم نماید. چون ۴۰ تقسیمبر ۳ برابر با ۱۳٫۳۳% است، اینطور به نظر میرسد که نتیجهگیری بالا نادرست بوده است. درحالیکه سرمایه گذاری آقای رسولی سود بیشتری نسبت به آقای سعیدی برای او فراهم نموده، اما سرمایه گذاری آقای سعیدی در حقیقت انتخاب بهتری بوده، چون نرخ بازده سرمایه گذاری سالانه بالاتری داشته است.
چنین مثالهایی نشان میدهند که مقایسه سرسری سرمایه گذاری ها با استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه میتواند منجر به این شود که فرد نتیجهگیریهای نادرستی درباره سودآوری آنها داشته باشد. با علم به اینکه ROI ذاتاً مقدار زمانی که سرمایه گذاری در حال رخ دادن بوده را در نظر نمیگیرد، این معیار میتواند اغلب در کنار نرخ بازده که ضرورتاً به یک بازه زمانی خاص مرتبط است، مورداستفاده قرار بگیرد. شما همچنین میتوانید ارزش فعلی خالص (NPV) که ارزش زمانی پول را بر اساس تورم در نظر میگیرد نیز به کار ببندید تا محاسبات نرخ بازده سرمایه گذاری خیلی دقیقتری داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که ابزار محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری و همچنین تعریف آن، میتوانند بسته به شرایط تغییر کنند. این تغییرات به این بستگی دارد که شخص چه چیزهایی را به عنوان بازده و هزینه در نظر میگیرد.
به طور مثال، یک شخص بازاری ممکن است دو محصول متفاوت را با تقسیم سود ناخالصی که هرکدام تولید کردهاند بر هزینه های بازاریابی مربوط مقایسه نماید. یک تحلیل گر مالی اما امکان دارد که این کار را با استفاده از یک محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری کاملاً متفاوت انجام دهد، شاید درآمد خالص یک سرمایه گذاری را بر ارزش کل منابع به کار گرفته شده برای ساخت و فروش کالا تقسیم کند. در هنگام استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری برای محاسبه سرمایه گذاری های بازار املاک، ممکن است شخصی قیمت خرید اولیه یک ملک به عنوان «هزینه سرمایه گذاری» در نظر گرفته و قیمت فروش نهایی را به عنوان «سود سرمایه گذاری» در نظر بگیرد و همه هزینه های احتمالی، مثل تعمیرات، مالیات ملک و هزینه های مشاوران املاک را نادیده بگیرد.
این انعطافپذیری یک محدودیت دیگر استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری را نیز آشکار میکند، چراکه ROI میتواند به راحتی و بسته به میل و اهداف شخصی مورد سوءاستفاده قرار گیرد و نتایج آن میتوانند به شکلهای مختلفی نمایش داده شوند. به همین خاطر، یک سرمایه گذار عاقل در هنگام استفاده از این معیار باید اطمینان حاصل کند که ورودیهای مورداستفاده را به خوبی درک کرده است.
توسعههای مربوط به نرخ بازده سرمایه گذاری
اخیراً گروهی از سرمایه گذاران و کسبوکارهای خاص علاقه خود را به توسعه شکل جدیدی از معیار نرخ بازده سرمایه گذاری، «نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری» یا SROI نشان دادهاند. SROI ابتدا در دهه اول ۲۰۰۰ توسعه داده شد و عوامل اجتماعی پروژهها را در نظر گرفته و میکوشد تا آنهایی که تحت تأثیر این عوامل قرارگرفتهاند، برای برنامهریزی جهت تخصیص سرمایه و سایر منابع، در نظر بگیرد.
معادل انگلیسی نرخ بازده سرمایه گذاری عبارت است از:
Return On Investment- ROI
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
بازده سرمایه گذاری
بازدهی سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه محاسبه میکند. به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینهی خرید، حساب میکند که این سرمایهگذاری چقدر سودآوری داشته است. نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران نشان میدهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایهگذاری کردند، چقدر سود داشته است. سرمایهگذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایهگذاریشان، بلکه برای مقایسهی عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت هم از این نسبت استفاده میکنند.
به عنوان نمونه میتوان گفت، سرمایهگذاری x در بورس، میتواند با سرمایهگذاری دیگری در زمینهی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایهگذاری مهم نیست؛ زیرا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایهگذاری توجه میکند.
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یکی از رایجترین نسبتهای مورد توجه در بحث سرمایهگذاری است، زیرا بسیار ساده و تطبیقپذیر است. مدیران میتوانند از این نسبت برای مقایسهی نرخهای عملکرد در خرید تجهیزات سرمایهای (تجهیزاتی که گران هستند و برای خریدشان سرمایهی زیادی لازم است) استفاده کنند، در حالیکه سرمایهگذاران میتوانند محاسبه کنند کدامیک از سهام خریداریشده، عملکرد بهتری داشتهاند.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه:
با توجه به فرمول داده شده میتوان مشاهده کرد که فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده و در عین حال گسترده است. منظورم این است که درآمد و هزینهها دقیقا مشخص نشدهاند. هزینهی کل و درآمد کل برای هر چیزی و در نظر هر کسی میتوانند متفاوت باشند. برای مثال، شاید مدیری به جای درآمد و هزینه در این معادله، فروش خالص و هزینهی کالاهای فروختهشده را جایگزین کند، در حالیکه سرمایهگذار دید جهانیتری به این معادله دارد و از کل فروش و همهی هزینههایی استفاده میکند که در فرایند تولید یا فروشِ محصول پرداخت شدهاند، از جمله هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی.
با استفاده ار این فرمول، محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه میتواند بسیار تطبیقپذیر باشد، اما بسته به اینکه کاربر چه چیزی را میخواهد ارزیابی کند یا نشان دهد، ممکن است گمراهکننده هم بشود. باید بدانید که هیچ معادلهی استانداردِ واحدی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد. در عوض، به این ایدهی اولیه توجه میکنیم که سودها درصدی از درآمد هستند. برای درک درست این نسبت، باید بفهمید که چه درآمدها و هزینههایی در این معادله استفاده میشوند.
در فرمول بالا، «عواید حاصل از سرمایه گذاری» به درآمدهای حاصل از فروش سرمایه گذاری اشاره دارد. چون ROI به شکل درصد اندازهگیری میشود، درنتیجه میتواند به آسانی با نرخ بازده سایر سرمایه گذاریها مورد مقایسه قرار گیرد و درنتیجه، یک شخص میتواند انواع مختلفی از سرمایه گذاریها را با هم مقایسه کند.
توضیحات مدیر مالی در مورد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری، به خاطر انعطافپذیری و سادگیاش، معیار محبوبی است. این نرخ ضرورتاً میتواند به عنوان پیمانه ابتدایی سودآوری یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار گیرد. محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار آسان است و میتواند به شکلهای گوناگون اعمال گردد. این یعنی اگر یک سرمایه گذاری دارای ROI مثبت نباشد، یا اگر سرمایهگذار فرصتهای دیگری با ROI بالاتر در اختیار داشته باشد، این معیار میتواند به او نشان دهد که چه سرمایه گذاریهایی بر دیگری ارجحیت دارند.
به طور مثال، فرض کنید آقای x ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی شناسا و در سال ۱۳۹۵ سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد، سهامش را به قیمت ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، او سودش را (۱۲۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰=۲۰۰۰۰۰) بر هزینه سرمایه گذاری که همان سرمایه گذاری اولیه است (۱۰۰۰۰۰۰) تقسیم میکنیم، و نتیجه ۲۰ درصد میشود.
آقای x با داشتن این اطلاعات میتواند سودآوری سرمایه گذاریاش در شرکت شناسا را با سایر سرمایه گذاریها، مقایسه نماید. فرض کنید که آقای y، ۲۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی هیستوری در سال ۱۳۹۳ سرمایه گذاری کرده و سهامش را در سال ۱۳۹۶ و به مبلغ ۲۸۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای y در شرکت هیستوری ۴۰ درصد خواهد بود. حالا شما میتوانید با استفاده از ROI این دو نفر به سادگی سودآوری این سرمایه گذاریها را با هم مقایسه کند. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای x ۲۰ درصد و نرخ بازده سرمایه گذاری آقای y دو برابر و ۴۰ درصد است. پس به نظر میرسد که سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری اقدام هوشمندانهتری بوده است.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
مهمترین مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
- ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
- سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
اما در مورد مهمترین معایب ROI میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
توسعههای مربوط به نرخ بازده سرمایه گذاری
اخیرا گروهی از سرمایه گذاران و کسبوکارهای خاص علاقه خود را به توسعه شکل جدیدی از معیار نرخ بازده سرمایه گذاری، «نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری» یا SROI نشان دادهاند. SROI ابتدا در دهه اول ۲۰۰۰ توسعه داده شد و عوامل اجتماعی پروژهها را در نظر گرفته و میکوشد تا آنهایی که تحت تأثیر این عوامل قرارگرفتهاند، برای برنامهریزی جهت تخصیص سرمایه و سایر منابع، در نظر بگیرد.
مثال برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم.
تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیبتان میشود ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم میگیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید.
حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱٫۵ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:
۰٫۵ = ۱، ۰۰۰، ۰۰۰ / (۱، ۰۰۰، ۰۰۰ – ۱، ۵۰۰، ۰۰۰)
با ضرب نتیجه به دست آمده در ۱۰۰ متوجه میشوید که نرخ بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کردهاید باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر میکنید. هر چه از تعداد مشتریانتان از ۵۰ نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راههای مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.
اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه“ مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلانتر، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش“ به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص“ را به عنوان هدف در نظر بگیرید. مشخصترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است. دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینههاست. هزینههای خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راهها و فرصتهای کاهش هزینهها پیدا کنید.
توقعات خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهید. اینگونه نیست که هر سرمایه گذاری به صورت ریالی به شما سود برساند. به عنوان مثال ارسال ایمیل تبریک عید به مشتریان، فروش شما را افزایش نخواهد داد ولی سبب افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان میشود. یا مثلا دادن مزایا و تسهیلات بیشتر به کارمندان سبب افزایش مخارج شما شده ولی رضایت شغلی برای کارمندان ایجاد میکند و کارایی و راندمان آنها را افزایش خواهد داد. بنابراین توقعات خود از نرخ ROI را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.
سوالات متداول:
1-نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
یکی از معیارهای کلیدی عملکرد است ودر واقع نسبت سود حاصل از تبلیغات به میزان هزینه انجام شده است.
2- محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به چه صورت است؟
نسبت سود حاصل از تبلیغات بر مبلغ کل سرمایه گذاری را نرخ بازگشت سرمایه میگوییم. که البته سود را میتوانیم میزان کسر شده هزینه از کل درآمد محاسبه کنیم.
3- دانستن نرخ بازگشت سرمایه چه فایدهای دارد؟
یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله محاسبه نرخ بازده داخلی و چندگانه را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
مفهوم بازده در سرمایهگذاری
بازده چیست؟ منظور از بازدهی سرمایهگذاری چیست؟ هدف اصلی هر نوع سرمایهگذاری، کسب سود است. آشنایی با انواع سود، بازده و نحوه دریافت آن، اولین قدم در شروع سرمایهگذاری است.
بازده سرمایهگذاری یعنی درآمدی که شما از سرمایهگذاری خود در مدت زمان مشخصی به دست میآورید.
بازده به زبان ساده، یعنی سود یا زیانی که از سرمایهگذاری نصیب شما میشود. این بازده میتواند از انتظار شما بیشتر یا کمتر باشد . افراد برای کسب سود و افزایش ثروت، در بازارهای مالی سرمایهگذاری میکنند. بعضی از گزینههای سرمایهگذاری دارای سود مشخص و تضمین شده هستند و بعضی دیگر هیچ نوع سودی را تضمین یا تعیین نمیکنند. هر شخص با توجه به اهداف و انتظارات خود در این گزینهها سرمایهگذاری میکند .
شما نیز بسته به نوع شخصیت خود از نظر ریسکپذیری باید یکی از گزینههای سرمایهگذاری را انتخاب کنید .
ریسک و بازده همیشه در کنار هم معرفی میشوند و دو مفهوم به هم پیوستهاند. در حالت کلی هرچه بازده انتظاری از یک دارایی بیشتر باشد، ریسک بیشتری نیز مورد انتظار خواهد بود. . بنابراین شما قبل از در نظر گرفتن هر گزینه سرمایهگذاری، باید میزان ریسکپذیری و انتظار خود از سرمایهگذاری را مشخص کنید .
به طور کلی دو نوع بازده وجود دارد و ماهیت این دو با هم متفاوت است :
- بازده تحققیافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته یا Realized return به بازدهی گفته میشود که هماکنون کسب شده و به وقوع پیوسته است .
بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که شما به عنوان سرمایهگذار انتظار دارید در آینده از سرمایهگذاری روی یک دارایی به دست بیاورید .
این بازده با عدم اطمینان همراه است؛ زیرا امکان دارد که اتفاق نیفتد. بازه زمانی سرمایهگذاری نیز بر احتمال دستیابی به بازده مورد انتظار تاثیر دارد؛ در بازههای بلندمدت امکان به وقوع پیوستن بازده مورد انتظار افزایش مییابد. برای مثال شاید بازده یک دارایی در یک ماه ۱ درصد ولی در بازه ۱ ساله ۳۰ درصد باشد .
عوامل متعددی بر بازده تاثیر میگذارند. برای مثال میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد؛ مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت، انواع ریسک و نوسانات قیمتی .
به طور معمول بازده دو بخش دارد. بخش اول وجه نقدی است که به طور مستقیم از درآمد حاصل از سرمایهگذاری به دست میآید و بخش دوم، سود یا زیانی است که از تغییر قیمت فروش یا خرید نصیب سرمایهگذار میشود .
بازده مورد انتظار در سرمایهگذاری تنها برای سرمایهگذاری در بورس و سهام مطرح نیست. در هر نوع سرمایهگذاری شما میتوانید میزان ریسک و بازده مورد انتظار خود را در بازه زمانی مشخص، تعیین کنید .
بازده سهام چیست؟ | بررسی فرمول محاسبه بازده سهام به زبان ساده
واضح است که هر سرمایهگذار به دنبال کسب درآمد بیشتر از سرمایهگذاری است. اما سرمایهگذاری راه و روش خاص خود را دارد و بهتر است به عنوان سرمایهگذار، حداقل ایده کلی در مورد میزان بازدهی قابل دریافت، قبل از شروع سرمایهگذاری خود را داشته باشید. اما این سوال مطرح میشود که چطور سود سرمایهگذاری در بازارهای مالی به خصوص بازار بورس را محاسبه کنیم؟
پاداشی که سرمایهگذار به دلیل سرمایهگذاری طی دورهای به دست میآورد، بازده سرمایهگذاری نام دارد. در محاسبه بازده سرمایهگذاری برای تمامی گزینههای سرمایهگذاری باید محاسبه کنیم که چه میزان سود در مقابل چه میزان هزینه پرداختی به دست میآوریم. به این ترتیب، میتوانیم میزان بازده سرمایهگذاری را تا حد درستی اندازهگیری کنیم.
با وجود اینکه محاسبه نرخ بازده سرمایهگذاری، قبل از ورود به بازار ضروری است، اما این محاسبه نمیتواند به تنهایی معیار خوبی برای تصمیمگیری باشد. زیرا، درصد بازده سرمایهگذاری فقط بر سود مالی تمرکز دارد و البته از این جهت نیز مشابه بسیاری از معیارهای سودآوری عمل میکند. به این ترتیب، این معیار شرایط جانبی را در نتیجه نهایی در نظر نمیگیرد. تحلیلگران متخصص و سرمایهگذاران با تجربه، برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار از یک سرمایهگذاری مشخص، در کنار بازده سرمایهگذاری از اطلاعات و دادههای اقتصادی نیز استفاده میکنند. در این متن قصد داریم تا به طور اختصاصی به بررسی بازده سهام و کارایی محاسبه آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف بازده سهام
بازده سهام (Stock returns) معيار با اهميتي در تصميمگيری مالی و به معنای میزان سود و تغییرات قیمتی یک سهام است. در محاسبه بازده سهام تغییرات قیمتی که از مرحله افزایش سرمایه و یا از سود سهمی به وجود میآیند، در فرمول وارد نمیشوند. بازده سهام به شکل درصد بیان میشود. با توجه به درصد بازده سهام میتوانید برای سهام مورد نظرتان تصمیمات درست، که به کسب سود مناسب یا جلوگیری از ضرر و زیان منجر شود، اتخاذ کنید. بنابراین، بازده سودی است که به صورت مستقیم از محل سرمایهگذاری به دست میآورید و یا سودی است که از تغییرات قیمت ناشی میشود.
سرمایهگذار موفق باید بداند که چقدر از سرمایه خود را درگیر سرمایهگذاری کرده و چقدر هزینه برای کسب سود از سرمایهگذاری پرداخت نموده است. این هزینهها باید با سود به دست آمده مقایسه شوند تا ارزشمندی سرمایهگذاری محاسبه شود. در این بین، بازه زمانی درگیری سرمایه نیز بسیار با اهمیت است. اطلاع از بازده سهام یا هر سرمایهگذاری دیگر، نوعی ابزار انگیزشی محسوب میشود.
همانطور که اشاره کردیم، بازده سرمایهگذاری به صورت درصد بیان میشود. گاهی این مسئله ممکن است در محاسبات باعث سردرگمی شود.
به عنوان مثال؛ فرض کنید سرمایهگذار X مبلغی معادل با 100 تومان و سرمایهگذار Y مبلغ 25 هزار تومان سود از یک سرمایهگذاری کسب کرده باشند. در نگاه اول به این اطلاعات ممکن است سرمایهگذار Y را در سرمایهگذاری خود موفقتر بدانید. در صورتی که ممکن است با در نظر گرفتن سرمایه اولیه و هزینههای مربوط، تصورات به کلی بهم بریزد. اگر هزینه سرمایهگذاری فرد X برابر با 500 تومان باشد، او 20 درصد در جریان این سرمایه گذاری بازده دارد. این در حالی است که، در فرد Y اگر هزینه سرمایهگذاری 250 هزار تومان بوده باشد، او 10 درصد بازده کسب کرده است.
همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید، بررسی میزان موفقیت یک سرمایهگذار تنها به درصد سود او اتکا ندارد و درصد بازده اطلاعات کافی برای سرمایهگذاری در اختیار شما قرار نمیدهد.
فرمول محاسبه بازده در بورس
بازده سرمایهگذاری از دو بخش بازده قیمتی و بازده نقدی تشکیل میشود که در ادامه نحوه محاسبه آنها را بررسی میکنیم.
بازده سرمایه یا بازده قیمتی
بازده سرمایه به تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک ورق بهادار یا دارایی خاص گفته میشود و از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید / (قیمت خرید – قیمت فروش) = بازده قیمتی
بازده نقدی سرمایه گذاری
به سودی که به صورت جریانات نقد در دوره به دست سرمایهگذار میرسد، بازده نقدی میگوییم. به عنوان مثال؛ بازده نقدی سهام که به DPS معروف است و سالانه دریافت میشود، جریان نقد دورهای محسوب میشود. البته، گاهی ممکن است طی دوره سرمایهگذاری، جریان نقد دورهای وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی بازدهی نقدی صفر در نظر گرفته میشود. بازده نقدی با فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید / جریان نقد = بازده نقدی
محاسبه بازده کل سرمایه گذاری
برای محاسبه بازده کل کافیست تا بازده نقدی و بازده سرمایهای که از فرمولهای بالا به دست آورده شده است را با یکدیگر جمع کنید. پس، فرمول بازده کل نیز به صورت زیر خواهد بود:
بازده نقدی + بازده سرمایهای = بازده کل
همانطور که مشاهده کردید، محاسبه بازده سهام به راحتی انجام میشود. البته، این محاسبات مختص به دست آوردن درصد بازده سهام نیست. سرمایهگذاران دیگر بازارهای مالی نیز با توجه به نوع سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی خود میتوانند بازده سرمایهگذاریهای مختلف را محاسبه کنند.
محاسبه بازده سهام چه کارایی دارد؟
شاید بتوانیم مهمترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معاملهگر میتواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که نتیجه آن میتواند نشان دهد که فرد در معاملات خود بر اساس استراتژی انتخابی تا چه میزان موفق بوده است. در صورت عدم موفقیت، مشخصاً مشکلی وجود دارد که سرمایهگذار باید در اولین زمان ممکن نسبت به حل آن اقدام کند و یا حتی در مواردی استراتژی خود را تغییر دهد.
به همین دلیل، نیاز است تا محاسبه بازده سهام را دورهای و منظم انجام دهید و نتایج را ذخیره کنید. در طول زمان با مقایسه نتایج میتوانید روند صعودی و یا حتی نزولی پیشرفت خود را به خوبی مشاهده کنید. این مسئله میتواند شما را با واقعیت سرمایهگذاری روبهرو کند.
توجه داشته باشید که، محاسبه بازده سهام تنها برای بررسی سهام خریداری شده نیست. حتی اگر سهمی خاص را برای خرید مد نظر دارید، میتوانید در یک بازه زمانی مشخص قیمت و سود نقدی تعلق گرفته به آن را محاسبه کنید. اگر عدد به دست آمده بازده مناسبی را نشان میدهد، باید برای ورود به سهم مورد نظر شرایط را آماده کنید.
عوامل تاثیرگذار در بازده سهام
در خصوص عوامل تاثیرگذار در بازده سهام باید این را بدانیم که، دستیابی به این عوامل نیاز به بررسی پیشینه سهام بازار دارد. بر این اساس، با توجه به مطالعات صورت گرفته در این زمینه، از مهمترین عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نسبت نقدینگی
- نسبت اهرمی
- نسبت فعالیت
- نسبت سودآوری
- نسبتهای بازار
- نسبت مبتنی بر جریان نقدی
- شاخصهای ریسک
- مدیریت سود
- پیشبینی سود
- سرمایهگذاری واقعی
- ویژگیهای شرکت
- و .
مشکلات موجود در محاسبات بازده سهام
با وجود این که محاسبه بازده سهام برای سرمایهگذاری در بازار بورس کارایی بسیاری دارد، اما نمیتوان از مشکلات آن چشمپوشی کرد. یکی از آشکارترین عیوب محاسبه بازده سهام وارد نكردن هزينههای موثر به محاسبات است. بنابراین، نمیتوان زمان را که مهمترین هزینه موثر در بازده سرمایه است، عملا در محاسبات تاثیر داد.
جهت دستیابی به اهمیت زمان فرض کنید که سهمی را در بازار خریداری کرده و آن را برای مدت زمان 50 سال نگهداری کردهاید. طی مدت 50 سال به سود 100 درصد رسیدهاید. آیا با گذشت مدت زمان طولانی 50 ساله و در نظر گرفتن تورم، دیگر مسائل اقتصادی و ارزش زمانی پول، این سود ارزش قابل قبولی دارد؟ پس، به طور واضح نسبت سود به هزینه به تنهایی اهمیت ندارد. زمان نیز درصد چشمگیری از موفقیت در سرمایهگذاری را درگیر میکند. اما با این وجود، در محاسبه بازده سهام به طور کلی نادیده گرفته میشود.
البته، این مسئله راه حل دارد. برای حل این مشکل باید به نوعی این فاکتور را در بازده سهام وارد کنید. برای مثال؛ میتوانید درصد بازده به دست آمده را بر طول دوره تقسیم کنید. با این کار مشخص میکنید که در طول زمان مشخص، چه اندازه بازدهی وجود داشته است. این اطلاعات را با سودآوری دیگر بازارهای مالی، بانک و … مقایسه کنید. نتیجه این مقایسه شما را برای ادامه حضور و یا ترک بازار متقاعد خواهد کرد.
بازه زمانی طولانیتر برای محاسبه بازده، پاسخ کاملتری ارائه میدهد و نقش نوسانات معمولی و روزمره در سهام، در نتیجه کم رنگتر خواهد شد. محاسبه در بازه زمانی کوتاه بازده را درگیر نوسانات خواهد کرد.
مشکل دیگر در این مفهوم این است که، اگر تمام هزینهها را به درستی محاسبه نکنید، حاصل درستی برای بازده سرمایهگذاری به دست نخواهید آورد. گاهی هزینههای مورد انتظار در یک سرمایهگذاری عمداً یا سهواً به درستی محاسبه نمیشود. به عنوان مثال؛ در ارزیابی نرخ بازده سرمایهگذاری در سهام شرکتهای فعال در بازار سرمایه، کلیه هزینههای مرتبط باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل کارمزد کارگزاریها نیز میشود. این دسته از هزینهها میتوانند به میزان چشمگیری درصد بازده سهام یا دیگر سرمایهگذاریها را کاهش دهند.
ریسک سرمایه گذاری
سرمایهگذاری در تمام بازارهای مالی ریسکهای مربوط به خود را دارد؛ زیرا هر لحظه ممکن است که بازار تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل: نوسانات بازار، تورم، مشکلات اقتصادی، مشکلات تجاری و . قرار بگیرد. تمام این موارد ریسک را به سرمایهگذاری اضافه میکنند. به این ترتیب، هر فرد قبل از ورود به هر بازاری باید به شرایط اقتصادی، روحیات سرمایهگذاری، میزان ریسکپذیری، درجه صبر در شرایط حساس و . توجه کند و متناسب با نتیجه این بررسی، گزینههای مختلف در سرمایهگذاری را انتخاب کند.
در سیستم مالی احتمال اختلاف بازده مورد انتظار و بازده واقعی را ریسک میگوییم. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحاً ریسک سرمایهگذاری بیشتر میشود. ریسکها انواع مختلفی دارند و افراد نیز از لحاظ درجه ریسکپذیری به گروههای مختلفی تقسیم میشوند.
در تعمیم ریسک به مفهوم بازده سرمایهگذاری میتوانیم بگوییم که، درصد بازده نسبت به ریسک تنظیم نمیشود. با این وجود، طبق اصلی که در دنیای سرمایهگذاری مشهور است، بازده سرمایهگذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد. به این ترتیب، به هر میزان که احتمال بازده سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک احتمالی نیز بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذاری بدون ارزیابی ریسک احتمالی و تنها با اتکا بر درصد بازده سرمایهگذاری، ممکن است نتیجه نهایی را بسیار متفاوت از نتیجه پیشبینی شده کند.
سخن پایانی
امروزه نرمافزارهای بسیاری محاسبات بازده سهام را برای سهام شرکتهای فعال بازار سرمایه انجام میدهند. استفاده از درصد بازده سهام، رفتار و استراتژی معاملاتی معاملهگر را بر اساس یک مقدارِ اندازهگیری به چالش میکشد. این محاسبات امکان مقایسه بین استراتژیهای معاملاتی را برای شما فراهم میکند. این مسئله میتواند برای سرمایهگذاران بازار اهمیت زیادی داشته باشد.
بازده سهام به شما نشان میدهد که تا چه اندازه سرمایهگذاری شما موفقیتآمیز بوده و به سمت اهدافتان پیش میرود. این ارزیابی به شما کمک میکند ترکیب مناسبی از اوراق بهادار و سهام را برای به حداکثر رساندن بازده در افق زمان سرمایهگذاری خود انتخاب کنید.
به طور کلی فاکتور زمان در محاسبه بازده وارد نشده است؛ اما وارد کردن بازه زمانی به شیوه ذکر شده در مقاله، رفتار شما را بهتر و درستتر نشان خواهد داد.
شاید بتوانیم مهمترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معاملهگر میتواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار مالی پرکاربرد برای اندازه گیری احتمال بازدهی از یک سرمایه گذاری است. این پارامتر سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را نسبت به هزینه آن مقایسه می کند. این پارامتر، در ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری مستقل به همان اندازه مقایسه بازده چندین سرمایه گذاری، مفید می باشد.
در تجزیه و تحلیل کسب و کار، ROI و سایر معیارهای جریان نقدی - مانند نرخ بازده داخلی (IRR) و ارزش فعلی خالص (NPV) - معیارهای کلیدی هستند که جذابیت تعدادی از گزینه های مختلف سرمایه گذاری را ارزیابی و رتبه بندی می کنند. اگرچه ROI یک نسبت است، اما معمولاً به جای یک نسبت به صورت درصد بیان می شود.
درک بیشتر نرخ بازگشت سرمایه
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن یک معیار محبوب است. اساساً، ROI می تواند به عنوان یک معیار ابتدایی سودآوری سرمایه گذاری استفاده شود. این می تواند بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری سهام، بازگشت سرمایه مورد انتظار یک شرکت در گسترش یک کارخانه، یا نرخ بازگشت سرمایه در یک معامله املاک و مستغلات باشد.
محاسبه ROI به خودی خود خیلی پیچیده نیست و تفسیر آن برای طیف وسیعی از کاربردهای آن نسبتاً آسان است. اگر ROI یک سرمایه گذاری مثبت باشد، احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصت های دیگری با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر در دسترس باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب، سرمایه گذاران باید از ROI منفی که به معنای زیان خالص است، اجتناب کنند.
محاسبه ROI
ROI را می توان به دو روش محاسبه کرد.
روش اول:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود خالص سرمایه گذاری/هزینه سرمایه گذاری)*100
روش دوم:
نرخ بازگشت سرمایه = ((ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری)/هزینه سرمایه گذاری)*100
تفسیر ROI
هنگام تفسیر محاسبات ROI، مهم است که چند نکته را در نظر داشته باشید. اولاً، نرخ بازگشت سرمایه معمولاً به صورت درصد بیان میشود، زیرا درک آن به طور مستقیم آسانتر است (بر خلاف زمانی که به صورت نسبت بیان میشود). دوم، محاسبه ROI شامل بازده خالص در صورت کسر است زیرا بازده سرمایه گذاری می تواند مثبت یا منفی باشد.
مثالی از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
فرض کنید یک سرمایه گذار 1000 سهم از یک شرکت فرضی را به قیمت 10 دلار برای هر سهم خریداری کرده است. یک سال بعد، سرمایه گذار سهام را به قیمت 12.50 دلار می فروشد. سرمایه گذار در طول دوره نگهداری یک ساله، یک سود نقدی 500 دلاری نیز دریافت کرده است. این سرمایه گذار همچنین در مجموع 125 دلار برای کارمزد معاملات به منظور خرید و فروش سهام هزینه کرده است. ROI برای این سرمایه گذار را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
در اینجا تجزیه و تحلیل گام به گام محاسبه آمده است:
- برای محاسبه بازده خالص، بازده کل و کل هزینه ها باید در نظر گرفته شود. کل بازده یک سهام ناشی از سود سرمایه و سود نقدی سهام است. مجموع هزینه ها شامل قیمت اولیه خرید و همچنین هرگونه کمیسیون پرداختی می شود.
- در محاسبه فوق، سود سرمایه ناخالص (قبل از کمیسیون) از این معامله (12.50 - 10) دلار در 1000 است. مبلغ 500 دلار هم به سود سهام تقسیمی شرکت اشاره دارد، در حالی که 125 دلار نیز کل کمیسیون پرداخت شده، می باشد.
راه حل دوم برای محاسبه ROI
برای مثال، اگر کارمزد ها تقسیم شوند، یک روش جایگزین برای محاسبه ROI سرمایه گذار فرضی ما وجود دارد. تقسیم زیر را در کل کارمزد ها فرض کنید: 50 دلار هنگام خرید سهام و 75 دلار در هنگام فروش سهام.
ارزش اولیه سرمایه گذاری = 10000 + 50 = 10050
ارزش نهایی سرمایه گذاری = 12500 + 500 – 75 = 12925
نرخ بازگشت سرمایه = ((12925 – 10050)/10050)*100 = 28.75%
ROI سالانه
محاسبه ROI سالانه راه حلی برای یکی از محدودیت های کلیدی محاسبه ROI به روش معمولی را ارائه می دهد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی مدت زمان انواع بازده سرمایهگذاری نگهداری سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که به آن دوره نگهداری نیز می گویند. فرمول محاسبه ROI سالانه به شرح زیر است:
که n تعداد سالهای نگهداری سرمایه گذاری می باشد.
فرض کنید یک سرمایه گذاری فرضی در طی پنج سال نرخ بازگشت سرمایه 50 درصدی ایجاد کرده است. میانگین نرخ بازگشت سرمایه سالانه ساده 10٪ که از تقسیم ROI بر دوره نگهداری پنج ساله به دست می آید، فقط یک تقریب از ROI سالانه است. این به این دلیل است که اثرات سود و زیان مرکب نادیده گرفته شده است که می تواند در طول زمان تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. هر چه دوره زمانی طولانیتر باشد، تفاوت بین میانگین ROI سالانه تقریبی، که با تقسیم ROI بر دوره نگهداری در این سناریو محاسبه میشود، و نرخ بازگشت سرمایه سالانه بیشتر است.
با انواع بازده سرمایهگذاری استفاده از فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالانه:
این محاسبه را می توان برای دوره های نگهداری کمتر از یک سال نیز با تبدیل دوره نگهداری به کسری از یک سال انجام داد. مثلا فرض کنید یک سرمایه گذاری نرخ بازگشت سرمایه گذاری 10درصدی را طی شش ماه ایجاد کرده است:
در معادله بالا عدد 0.5 سال معادل شش ماه است.
مقایسه سرمایه گذاری ها و نرخ بازگشت سرمایه سالانه
ROI سالانه به ویژه هنگام مقایسه و ارزیابی بازده بین سرمایه گذاری های مختلف بسیار مفید است. فرض کنید سرمایه گذاری در سهام X در طی پنج سال بازدهی 50 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاری در سهام Y طی سه سال 30 درصد بازده دارد. با استفاده از معادله نرخ بازگشت سرمایه سالانه میتوانید تعیین کنید که سرمایهگذاری بهتر از نظر ROI سالانه چیست:
بر اساس این محاسبه، سهام Y نسبت به سهام X دارای ROI برتری بوده است.
تحولات در ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و کسب و کار های خاصی به توسعه شکل جدیدی از معیار بازگشت سرمایه، به نام «بازده اجتماعی سرمایهگذاری» یا SROI علاقه نشان دادهاند. SROI ابتدا در اواخر دهه 1990 توسعه یافت و تأثیرات گستردهتر پروژهها را با استفاده از ارزش غیرمالی (به عنوان مثال، معیارهای اجتماعی و محیطی که در حال حاضر در حسابهای مالی متعارف منعکس نمیشوند) در نظر میگیرد.
SROI به درک ارزش پیشنهادی برخی معیارهای اجتماعی و حاکمیت محیطی مورد استفاده در شیوههای سرمایهگذاری مسئولیتپذیر اجتماعی (SRI) کمک میکند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد آب را در کارخانه های خود بازیافت کند و روشنایی خود را با تمام لامپ های LED جایگزین کند. این تعهدات هزینه فوری دارند که ممکن است بر بازگشت سرمایه سنتی تأثیر منفی بگذارد. با این حال، سود خالص برای جامعه و محیط زیست می تواند منجر به SROI مثبت شود.
چندین نوع جدید دیگر از ROI وجود دارد که برای اهداف خاصی توسعه یافته اند. ROI آمار رسانههای اجتماعی، اثربخشی کمپینهای رسانههای اجتماعی را مشخص میکند - برای مثال، تعداد کلیکها یا لایکهایی که برای یک واحد ایجاد میشود. به طور مشابه، ROI آمار بازاریابی، تلاش می کند بازدهی را که به کمپین های تبلیغاتی یا بازاریابی نسبت داده می شود، شناسایی کند.
اصطلاح ROI یادگیری نیز به مقدار اطلاعات یادگیری شده که به عنوان بازده آموزش تلقی می شوند، مربوط می شود. با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل خاص دیگر نیز از ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
چه صنایعی در ایالات متحده بالاترین ROI را دارند؟
از لحاظ تاریخی، میانگین بازگشت سرمایه برای S&P 500 حدود 10 درصد در سال بوده است. با این حال، در داخل آن، بسته به صنعت، می تواند تغییرات قابل توجهی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در طول سال 2020، بسیاری از شرکتهای فناوری بازده سالانه بسیار بالاتر از این آستانه 10 درصدی تولید کردند. در همین حال، شرکتهای صنایع دیگر، مانند شرکتهای انرژی و شرکتهای آب و برق، بازدهی بسیار پایینتری تولید کردند و در برخی موارد نسبت به سال گذشته با زیان مواجه شدند. با گذشت زمان، طبیعی است که میانگین بازگشت سرمایه (ROI) یک صنعت به دلیل عواملی مانند افزایش رقابت، تغییرات تکنولوژیکی و تغییر در ترجیحات مصرف کننده تغییر کند.
مزایای ROI
بزرگترین مزیت ROI این است که یک معیار نسبتاً بدون عارضه است. محاسبه آن آسان است و به طور شهودی قابل درک است. سادگی ROI به این معنی است که اغلب به عنوان یک معیار استاندارد و جهانی برای سودآوری استفاده می شود. به عنوان یک اندازه گیری، احتمالاً سوء تفاهم یا سوء تعبیر نمی شود زیرا در هر زمینه مفاهیم یکسانی دارد.
معایب ROI
همچنین برخی از معایب نیز در اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اولاً، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی، دوره نگهداری یک سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که می تواند هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری مشکل ساز باشد. به عنوان مثال، فرض کنید سرمایه گذاری X بازدهی 25 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاریY، نرخ بازگشت سرمایه 15 درصدی ایجاد می کند. نمی توان فرض کرد که X سرمایه گذاری برتر است مگر اینکه چارچوب زمانی هر سرمایه گذاری نیز مشخص باشد. این امکان وجود دارد که نرخ بازگشت سرمایه 25٪ از سرمایه گذاری X در یک دوره پنج ساله ایجاد شده باشد، اما باگشت سرمایه 15٪ از سرمایه گذاری Y تنها در یک سال ایجاد شده است. محاسبه ROI سالانه می تواند بر این مانع در هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری غلبه کند.
دوم، ROI برای ریسک تنظیم نمی شود. این دانش عمومی است که بازده سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد: هر چه بازده بالقوه بیشتر باشد، ریسک احتمالی بیشتر است. این را می توان به طور مستقیم در دنیای سرمایه گذاری مشاهده کرد، جایی که سهام با ارزش بازار کم معمولاً بازدهی بالاتری نسبت به سهام با ارزش بازار بالا دارند (اما با ریسک بسیار بیشتری همراه هستند). برای مثال، سرمایهگذاریهایی که بازده پورتفوی 30 درصدی را هدف قرار میدهند، باید نسبت به سرمایهگذاریهایی که هدفشان بازدهی تنها 15 درصد است، ریسک بسیار بالاتری را متقبل شوند. اگر یک سرمایهگذار، فقط عدد ROI را بدون ارزیابی ریسک مد نظر قرار دهد، نتیجه نهایی تصمیم سرمایهگذاری ممکن است بسیار متفاوت از نتیجه مورد انتظار باشد.
سوم، ارقام ROI را می توان اغراق آمیز کرد اگر تمام هزینه های مورد انتظار در محاسبه لحاظ نشده باشد. این موضوع ممکن است عمدا یا سهوا اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، در ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه در یک قطعه از املاک و مستغلات، تمام هزینه های مرتبط باید در نظر گرفته شود. اینها شامل بهره وام مسکن، مالیات بر دارایی، بیمه و تمام هزینه های نگهداری می شود. این هزینه ها می توانند مقدار زیادی از نرخ بازگشت سرمایه مورد انتظار را کم کنند و بدون در نظر گرفتن همه آنها در محاسبه، ROI محاسبه شده می انواع بازده سرمایهگذاری تواند بیش از مقدار واقعی به دست آید.
در نهایت، مانند بسیاری از معیارهای سودآوری، ROI تنها بر سود مالی، زمانی که بازده سرمایه گذاری را در نظر می گیرد، تأکید می کند و مزایای جانبی مانند کالا های اجتماعی یا زیست محیطی را در نظر نمی گیرد. یک معیار ROI نسبتاً جدید، که به عنوان بازده سرمایه گذاری اجتماعی (SROI) شناخته می شود، به تعیین کمّی برخی از این مزایا برای سرمایه گذاران کمک می کند.
سخن پایانی
ROI یک معیار ساده و شهودی از سودآوری یک سرمایه گذاری است. برای این معیار محدودیتهایی وجود دارد، از جمله اینکه دوره نگهداری یک سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد و برای ریسک تعدیل نمیشود. با این حال، علیرغم این محدودیتها، ROI هنوز یک معیار کلیدی است که تحلیلگران کسبوکار برای ارزیابی و رتبهبندی گزینههای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.
دیدگاه شما