تحلیلگران: سرمایه گذاران کبکی باید در سال ۲۰۲۲ سطح توقعات خود را پایین بیاورند
تحلیلگران میگویند: پس از پشت سر گذاشتن سه سال کرونایی، سرمایه گذاران باید سطح انتظارات خود از بازارها را پایین بیاورند.
تحلیلگران: سرمایه گذاران کبکی باید در سال ۲۰۲۲ سطح توقعات خود را پایین بیاورند
شاید اُمیکرون باعث آشفتگی بازار سهام شود، اما به احتمال زیاد شوک بزرگی را در بازار سهام ایجاد نخواهد کرد. با این حال پس از پشت سر گذاشتن سه سال استثنایی، سرمایه گذاران باید سطح انتظارات خود از بازارها را پایین بیاورند.
موارد فوق توصیههای میشل دوسه از شرکت مدیریت امور مالی Desjardins و همکارش ژان رنه اوئله به کسانی است که در سال ۲۰۲۲ به دنبال اطلاعات و راهنمایی در حوزه سهام میباشند.
این دو استراتژیست معتقدند که در یک دوره ۱۰ ساله، یک سرمایه گذاران با پرتفوی متعادل (۶۰٪ سهام، ۴۰٪ اوراق قرضه) باید انتظار بازدهی متوسط سالانه بین ۳ تا ۴ درصد را داشته باشند.
در طول سه سال گذشته، یک نمونه پرتفوی متعادل باید به طور سالانه میانگین بازدهی بیش از ۱۰٪ را ارائه میکرد که به اعتقاد آنها شرایط فعلی باعث عادت به این رقم برای سرمایهگذاران شده است.
اوئله چند روز قبل از کریسمس در مصاحبهای گفته است: «در حال حاضر نرخهای بهره بسیار پایین است. زمانی که بازدهی اوراق قرضه دولتی ۱۰ ساله کانادا ۱.۵۰ درصد باشد، داشتن انتظارِ بازده ۳ درصدی از یک پورتفوی اوراق قرضه منطقی نخواهد بود. در بخش سهام ایالات متحده،در ۱۲ ماه آینده با نرخ سود ۲۱ برابری مواجه خواهیم بود، بنابراین این اتفاق به صرفه نخواهد بود.»
ضریب بالا لزوماً نشانهای مبنی بر وضعیت ناامید کننده بازارهای سهام در سال ۲۰۲۲ نخواهد بود. با این حال، ارتباط متقابل بین ارزش گذاری و نرخ سود و بازده، در دراز مدت مستحکمتر خواهد شد.
اوئلت هشدار میدهد: «هر چقدر بیشتر بپردازید، بازدهیتان در آینده کمتر خواهد شد.»
استفان ماریون، اقتصاددان ارشد بانک ملی نیز معتقد است که باید با احتیاط و ملاحظه لازم به سال ۲۰۲۲ نگریست.
با این حال، وی فعلاً دلیلی برای اصلاح پیشبینیها و عقبنشینی از موضعش پیدا نمیکند، اما نحوه سازگاری وضعیت چین با نوع کرونای اوُمیکرون را به دقت زیر نظر خواهد داشت.
او میگوید: «با توجه به سیاستگذاری عدم مدارا و تاب آوری چین در قبال شیوع ویروس، نحوه عملکرد این کشور مهمترین عامل خطر است. اگر چین برای حفظ این سیاستگذاری تلاش کند، که به نظر میرسد این کار را خواهد کرد، با توجه به موقعیت استراتژیکش میتواند زنجیره تامین را تحت تاثیر قرار دهد. با این اوصاف، اگر بعد از گذراندن یک سه ماه اولیه دشوار در روند کارکرد این زنجیره گشایشی رخ دهد، من حاضرم که فعلا با بلاتکلیفی و پذیرش این وضعیت نامعلوم زندگیام را سپری کنم.»
نرخ بهره
ماریون معتقد است که پیشبینی میشود بانک کانادا و سیستم رزرو فدرالِ (Fed) ایالات متحده در سال آینده سیاستهای مالی سختگیرانه خود را برای مهار تورم فزاینده آغاز کنند. با این حال، نرخ بهره باید پایینتر از نرخ تورم، که به عنوان محرکی برای اقتصاد تلقی میشود، باقی بماند.
او میگوید: «من فکر میکنم که بانکهای مرکزی محتاطانهتر قدم بردارند. آنها میدانند که نرخ تورم بالاتر از حد انتظار است، اما با این حال شاید نرخها را کمی سریعتر افزایش دهند، اما رساندن رقم آن به محدودهای بالاتر از نرخ تورم باعث تعجب خواهد بود.»
- تورم بیسابقه کانادا در سال ۲۰۲۱ چه تاثیراتی بر زندگی مردم گذاشت؟
دوسه میگوید: «در حال حاضر، اقتصاددانان بر روی این موضوع اتفاق نظر دارند که در سال ۲۰۲۲ کانادا شاهد افزایش نرخ پنج برابری بهره خواهد بود. من معتقدم که با افزایش نرخ پنج برابری، قادر به بهبود وضعیت اقتصادی کانادا نخواهیم بود.»
- نیاز مبرم بانک مرکزی کانادا به افزایش نرخ بهره در بحبوحه افزایش تورم
وی اذعان میدارد که اگر نرخ بهره خیلی سریع افزایش یابد، احتمال دارد که بهبود وضعیت اقتصادی از مسیر فعلی خود خارج شود. به گفته او تا سال ۲۰۲۱، ۵۰ درصد وامهای مسکن جدید دارای نرخهای متغیر بودهاند. با توجه به اینکه وضعیت مالی تعداد زیادی از خانوارها در معرض این افزایش نرخها خواهد بود، عملا بانک مرکزی کانادا نمیتواند در این خصوص به صورت ضربتی عمل کند.
سرمایه گذاری در کشور خود (در خانه)
در مقابل این پیش فرضها، ماریون طرفدار خرید سهام کانادا با حجم زیاد است.
وی خاطرنشان میکند که S&P/TSX، اصلیترین شاخص بورس اوراق بهادار تورنتو، در ۱۲ ماه آینده با نرخی حدود ۱۴ برابر بیشتر از پیشبینی تحلیلگران حوزه سود و بازدهی معامله خواهد شد. وی افزود: «مطابق با روال گذشته، S&P/TSX شاخصی است که در دوران تورمهای بالاتر عملکرد خوبی داشته است. این شاخص نسبت به شاخص ایالات متحده انتظارات سرمایه گذاران در برابر تورم از وضعیت مطلوب و پایدارتری برخوردار است.»
این اقتصاددان همچنین پیشبینی میکند سرمایه گذاران توجه داشته باشند که قیمت دلار کانادا از دلار آمریکا بالاتر رود و این وضعیت برای کاناداییهایی که سرمایهشان با نرخ دلار آمریکا محاسبه میشود، نامطلوب است.
ماریون حدس میزند که در سال ۲۰۲۲ سود شرکت S&P/TSX به طور متوسط ۷ درصد رشد کند. او معتقد است که نرخ هر سهمِ این شاخص تا پایان سال به ۲۲.۵۰۰ واحد خواهد رسید. شرکتهای بزرگ ایالات متحده که عضو بازار سهام S&P ۵۰۰ هستند، به نوبه خود شاهد رشد سود خود با نرخ متوسط ۶.۴ درصد خواهند بود. در سال ۲۰۲۲ هدفگذاری صورت گرفته برای شاخص سهام نیویورک به ازای هر سهم ۴.۹۰۰ واحد خواهد بود.
پیشبینیهای استراتژیستهای شرکت Desjardins در خصوص هر دو شاخص کمی خوشبینانهتر است. هدفگذاری آنها ۲۳.۰۰۰ واحد برای شاخص S&P/TSX و ۵.۲۰۰ واحد برای شاخص S&P ۵۰۰ میباشد.
اوئلت با ترجیح مدل ارزشگذاری به مدل رشد، از چندین حوزه که در کانادا عملکرد خوبی داشتهاند حمایت میکند:
حوزه امور مالی، شرکتهای فعال در زمینه انرژی و بخش مواد و مصالح.
بیشتر بخوانید:
- اخبار کانادا / پرستاران آموزش دیده بینالمللی در کانادا مشتاق کار هستند
- اخبار کانادا / درپی شیوع کووید۱۹، دست کم ۲۰۰ راسو در بریتیش کلمبیا کشته شدند
- اخبار اقتصادی کانادا / هشدار معاون بانک مرکزی کانادا نسبت به آثار طولانی مدت شیوع کووید۱۹ بر اقتصاد
- درپی انتظارات سرمایه گذاران شیوع اومیکرون، کانادا ماه گذشته ۲۰۰ هزار شغل را از دست داد
افزایش نرخهای بهره سهامهای در حال رشد، به طور مثال در حوزه فناوری، یک مشکل جدی تلقی میشود، زیرا ارزش نسبی سودهای آتی را در مقایسه با اوراق قرضه کاهش میدهد. او میگوید که اقتصاد پسا-کووید در حال احیا و حرکت است، اما سرعت بالقوه حوزههای اقتصادی ما در سال ۲۰۲۳ یا ۲۰۲۴ به حالت عادی بازخواهد گشت. در فضایی که رشد حاکم دارای نرخ متوسطی است، شرکتهایی که میتوانند به رشد بالاتری دست پیدا کنند، مستحق دریافت ارزش مازاد خواهند بود.
همه چیز درباره اصول سرمایه گذاری موفق
گفته ها درباره اصول سرمایه گذاری موفق بسیار است. حتما بار ها این عبارت را شنیده اید که برای سرمایه گذاری موفق باید فلان کار را انجام داد و یا فلان روش را امتحان کنید. زمانی که شخص با سرمایه خود برای پیشرفت و سود بیشتر به میدان می آید جای هیچ اشتباهی و یا سهل انگاری نیست. بسیاری از کسانی که فعالیت های اقتصادی را در جنبه سرمایه گذاری شروع می کنند درک درستی از اصول سرمایه گذاری و نحوه سرمایه گذاری موفق ندارد. از این رو در خوشبینانه ترین حالت سرمایه او تغییر نکرده و فقط وقت و انرژی خود را از دست داده است. انگیزه های اشتباه از سرمایه گذاری و ندانستن اصول لازم برای این امر مهم باعث از بین رفتن سرمایه فرد می شود. پس دانستن این اصول برای هر کسی که می خواهد در این راستا فعالیت خود را شروع کند، الزامیست. اما به نظر می رسد قبل از شروع بیانات اصول سرمایه گذاری تعریفی جامع و کلی از سرمایه گذاری بدانیم.
سرمایه گذاری موفق چیست؟
برای انجام سرمایه گذاری موفق لازم است ابتدا درک درستی از سرمایه گذاری داشته باشیم. سرمایه گذاری یعنی چه؟ سرمایه گذاری به این معنی است که پول و سرمایه خود را به چیزی اختصاص دهیم که در آینده سود و پول بیشتری بدست بیاید. تخصیص پول به کالا و دارایی های است که در نهایت برای ما منافع آن بیشتر از خود پول اختصاص داده شده باشد. چیزی که برای خرید آن با هدف سرمایه گذاری پول خود را خرج می کنیم شاید کالا و یا سهام و یا دارایی های باشد که در آینده باعث سود بیشتر می شوند. پس به زبان ساده و در مثالی ساده تر؛ زمانی که شخص پول و سرمایه مالی اضافه خود را به هدف سود بیشتر به خرید کالا و یا خدمات و یا هر چیزی که در آینده دارای سود دهی باشد خرج کند، سرمایه گذاری می گویند. اما انواع سرمایه گذاری کدام است؟ در متن زیر به آن خواهیم پرداخت.
انواع سرمایه گذاری موفق
زمانی که بحث سرمایه گذاری موفق می شود باید تمامی جوانب سرمایه گذاری را در نظر داشت. با اختراع پول سرمایه گذاری نیز در بین جوامع جریان پیدا کرد. با افزایش تورم و کم ارزش شدن پول و همچنین نیاز به پول بیشتر برای بهبود کیفیت زندگی امر سرمایه گذاری بیشتر از قبل مورد بحث قرار خواهد گرفت. انواع سرمایه گذاری به قرار زیر است؛
۲. سپرده های بانکی
۳. بازار طلا و جواهرات
۵. انواع کالا فیزیکی
۶. صندوق سرمایه گذاری
۷. صندوق سرمایه گذاری مختلط
۸. صندوق سرمایه گذاری ETF یا قابل معامله
۱۰. بازار انواع ارز های انتظارات سرمایه گذاران دیجیتال؛ که اخیرا در بین مردم و سرمایه گذاران از محبوبیت زیادی برخوردار شده است و توجه بسیاری از سرمایه گذاران را به خود جلب کرده است. سود آوری عالی، غیر متمرکز بودن، عدم دخالت حکومت ها و دولت ها، عدم محدودیت مکانی و زمانی، سرعت انتقال بالا و کارمزد بسیار کم و دلایل دیگر علت این توجه و محبوبیت شده است.
اما برای انجام هر یک از این فعالیت های اقتصادی و انجام سرمایه گذاری موفق در هر کدام از انواع سرمایه گذاری لازمه دانستن اطلاعاتی است. این اطلاعات اصولی است که قبل از انجام هر نوع فعالیت مالی یک دور باید آن را از نظر بگذرانیم که به آن اصول سرمایه گذاری های موفق می گویند.
اصول و قوانین سرمایه گذاری موفق
گفتیم که لازمه هر فعالیت اقتصادی دانستن اصول سرمایه گذاری موفق است. قبل از تحمل ضرر و زیان های ناشی از سرمایه گذاری و یا از دست دادن پول و اعتبار خود بهتر است تا اطلاعات خود را درباره سرمایه گذاری موفق بالا ببریم. گفتیم که سرمایه گذاری برنامه ریزی برای پول و سرمایه خود با هدف کسب پول بیشتر در آینده است. در ادامه این مطلب قصد داریم تا هر آنچه که برای انجام سرمایه گذاری درست و موفق لازم است را شرح دهیم. تمامی کسانی که در راه فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری موفق بوده اند و به ثروت زیادی دست پیدا کرده اند از این اصول های طلائی بهره برده اند.
آموزش دیدن قبل از اقدام هر عمل اقتصادی؛
از اصول سرمایه گذاری موفق و انجام سرمایه گذاری، آگاهی درباره بازاری است که قصد انجام سرمایه گذاری را در آن دارید. این آشنایی درباره بازار هدف نیاز به دیدن آموزش های است. اگر بدون آموزش وارد بازار هدف سرمایه گذاری شوید مانند کسی می شوید که برای اول به شهری رفته است و زبان مردم را بلد نیست. هر عملی که انجام می دهید کاملا تصادفی است و برای بعد از آن هیچ ایده ای ندارید. هیچ انسان موفقی در سرمایه گذاری برای اولین بار یک متخصص دانا نبوده است. تمامی سرمایه گذاران موفق ابتدا آموزش های لازم را دیده و سپس اقدام به سرمایه گذاری کرده اند. شما در حین آموزش دیدن می توانید تمامی جوانب بازاری که هدف شماست را در نظر بگیرید و درباره آن تحقیق و پرس و جو کنید. حتی اگر پیدا کردن چنین کلاس های فارسی شما سخت بود می توانید از کلاس های آنلاین و یا ویدیو های این آموزشگاه ها بهره بگیرید.
نحوه سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید؛
منظور از نحوه سرمایه گذاری این است که میخواهید سرمایه گذاری بلند مدت داشته باشید و یا کوتاه مدت؟ زمان و نوع سرمایه گذاری مهم است پس قبل از انجام آن تصمیم خود را قطعی کنید. سرمایه گذاری بلند مدت نیاز به صبر و حوصله زیاد است اما در نهایت سود شما بیشتر خواهد شد. سرمایه گذاری کوتاه مدت برای کسانی که می خواهند در مدت زمان کم از سرمایه خود استفاده کنند و پس از سود دهی مشخصی دوباره در جایی دیگر سرمایه گذاری کنند مناسب است.
دارایی های مولد را در نظر داشته باشید؛
سرمایه گذاری روی دارایی های مولد از بهترین نوع سرمایه گذاری است چون سود دهی آن بسیار زیاد و قابل توجه خواهد بود. دارایی های مولد مانند فعالیت های سفته بازی و خرید و فروش طلا و ارز است. البته اگر کسی که خواهان سود زیاد باشد باید به نسبت آن سرمایه در گردش وی زیاد باشد. منظور از دارایی های مولد این است که اگر سرمایه خود را صرف خرید ساختمانی کرد و قصد ما برای سوددهی بیشتر باشد پس از مدتی قیمت ساختمان زیاد خواهد شد و ما در این فعالیت سود دهی داشته ایم. اما اگر همان ساختمان را اجاره دهیم علاوه بر افزایش قیمت از منافع آن نیز بهره و سود خواهیم برد.
ریسک پذیری؛
خلق و خوی سرمایه گذار در انجام فعالیت سرمایه گذاری بسیار مهم است. قبل از انجام به نوع سرمایه گذاری ریسک پذیری خود را بسنجید. اگر از کسانی هستید که ظرفیت کم ریسک پذیری دارید بهتر است فعالیت اقتصادی را انتخاب کنید که ریسک کمتری دارد. زیرا در صورت پیش آمدن بحران باید بتوانید خودتان را کنترل کنید و بحران را مدیریت کنید. گاهی پیش آمدن وضعیتی در سرمایه گذاری مستلزم حفظ آرامش و ثبات خود در مورد بحران به وجود آمده است.
انتظارات شما از سرمایه گذاری موفق؛
منظور از انتظارات اهداف شما از سرمایه گذاری است. هدف شما از سرمایه گذاری قطعا سود بیشتر است اما اهداف دیگر را در این کار در نظر دارید که باید آنها را برای خود مشخص کنید. به نظر می رسد هر کسی انتظاراتی از این سرمایه گذاری دارد بهتر است شما انتظارات خود را بر روی نوت خود بنویسید. هدف شما از سرمایه گذاری بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ آیا هدف از سرمایه گذاری تامین مالی در آینده برای خود و خانواده است؟ آیا انتظار شما از سرمایه گذاری این است که سود خود را برای خرید ملکی یا یک دارایی صرف کنید؟ یا می خواهید با سود سرمایه گذاری به مسافرت عالی دور دنیا بروید؟ یا یک ماشین مدل بالا تر بخرید؟ پس بهترین کار یادداشت انتظارات خود از سرمایه گذاری است.
شناسایی بازار هدف؛
حتما شنیده اید که هیچ وقت همه تخم مرغ های خود را در سبد قرار ندهید! حتی با شناسایی کامل از بازار هدف و زیر و بم کردن بازار همه سرمایه خود را برای خرید موضوع هدف خرج نکنید. پس انداز و سرمایه های خود را به صورت دارایی های مختلف نگه دارید. به شدت از این کار بپرهیزید که تمامی سرمایه خود را برای خرید سهامی یا کالایی اختصاص بدهید زیرا در صورت درصد احتمالی شکست شما تمامی سرمایه خود را از دست خواهید داد. سعی کنید در انجام سرمایه گذاری متنوع عمل کنید که به این عمل پرتفوی بهینه می گویند. پس یکی از اصول بسیار مهم در امر سرمایه ترکیب بهینه سرمایه یا پرتفوی بهینه است. شما باید سرمایه خود را ابتدا در نظر بگیرید سپس پس از آشنایی با بازار های سرمایه گذاری و انتخاب سرمایه گذاری خود اقدام به عمل کرد. با یک سمینار و یا تماشای ویدیو سرمایه گذاری نمی توان برای انتخاب حوزه سرمایه گذاری تصمیم نهایی گرفت.
مشورت با افراد حرفه ای؛
سعی کنید با افرادى که در زمینه سرمایه گذاری با تجربه و فعال هستند رابطه نزدیک برقرار کرد تا هر زمان که بخواهید از تجارب وی استفاده کرد. حتما قبل از انجام هر کاری با مشاوران و افراد حرفه ای مشورت کرد.
پایبند به قواعد در هر شرایطی؛
برای انجام یک سرمایه گذاری موفق باید حتما به اصول سرمایه گذاری پایبند بود. قواعد سرمایه گذاری برای زمانی تعیین شده است که شخص در حین سرمایه گذاری با مشکلاتی مواجه می شود و با استفاده از این قواعد از مشکلات این راه بری شود.
به روز رسانی استراتژی سرمایه گذاری؛
برای سرمایه گذاری کردن باید طرح کامل و بی نقصی را طراحی کرد. برای انجام سرمایه گذاری عالی باید به صورت دوره ای استراتژی خود را با توجه به اوضاع پیش آمده به روز رسانی کرد.
تعصب و اجباری را کنار بگذارید؛
تعصب داشتن به برند و یا سهام خاصی برای انجام عمل سرمایه گذاری باعث می شود حتی با سقوط روند سود دهی باز هم بر تعصب خود پایبند است و بر اشتباه خود اصرار می ورزد. پس هیچ وقت در دام این تعصبات نیافتید.
شرکت های سرمایه گذاری بالقوه را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید؛
همیشه به دنبال شرکت و یا سهام نام آشنا نباشید گاهی برخی از شرکت ها در حال حاضر سود دهی کمی دارند اما اکر درباره آنها تحقیق کرد متوجه خواهید شد که به زودی شود آنها بالفعل می شود.
جدا سازی اخبار کذب از اخبار صحیح؛
گاهی برخی از اخبار کذب و شایعات فقط به خاطر منفعت برخی و شکست برخی دیگر ساخته می شوند. در نتیجه همیشه با هوشمندی این اخبار را از یکدیگر جدا کنید.
سرمایه گذاری بر استعداد های خود؛
بهترین نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذاری است که بر روی استعداد خود شخص انجام شود چون بیشترین سود و بازدهی را برای شخص در پی خواهد داشت.
یکی از اصول مهم سرمایه گذاری موفق به عقیده وارن بافت تاجر نباشید؛
تجار همیشه در پی سود کوتاه مدت است و همیشه در حین انجام فعالیت های اقتصادی است که در کمترین زمان برای وی سوددهی داشته باشد. اما سرمایه گذار با تاجر فرق دارد. سرمایه گذار در پی سرمایه گذاری های بلند مدتی است که بیشترین میزان سود را برای شخص خواهد داشت.
سخن آخر؛
هدف تمام سرمایه گذاران سود و افزایش پول و مال و دارایی های وی است. اگر شخصی تمایل به انجام هر نوع سرمایه گذاری را دارد باید ابتدا قبل از انجام هر کاری تحقیقات خود و یادگیری و آموزش های لازم را انجام دهد تا در راستای سرمایه گذاری موفق عمل کرده باشد و به تمام اهدافی که از سرمایه گذاری در سر دارد دست پیدا کند.
شرکت خود را به بهترین شکل مدیریت کنید
هر انتظارات سرمایه گذاران مدیر خوب نیازمند ابزاری قدرتمند است تا بتواند مجموعه خود را به بهترین شکل مدیریت کند. مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو ابزاری قدرتمند است که می تواند به مدیران در کنترل کارمندان و محاسبه حقوق و دستمزد آنها کمک کند.
شما همیشه یک مدیر لایق هستید و باید بهترین ها برای شما باشد. با استفاده از نرم افزار حسابداری آنلاین فینتو کار مدیریت خود را بسیار آسان تر کنید.
مسیر رشد استارتاپ ها: انتظارات چیست؟
مقالات
خلاصه کردن مسیر رشد استارتاپ به مسیری معمولی یا استاندارد غیرممکن است. همه استارتاپ ها، چه آنهایی که یک شبه موفق شده اند و چه آنهایی که راهی ده ساله را برای موفقیت رفته اند، مسیری متفاوت را طی میکنند که ممکن است یا به موفقیت همیشگی و یا به شکست نا بهنگام بینجامد.
اگر به فکر شروع یک کسب و کار هستید یا تازه شروع کرده اید، بر همه آشکار است که مسیر پیش رویتان دشوار است. عقل سلیم به منظور رسیدن به موفقیت، ممکن است راحت ترین مسیر را امتحان بکند – مثلا بین بالا بردن/ ایجاد سرمایه با فروش سهام (equity financing) و خود راه اندازی (bootstrapping) – ، اما در بسیاری از موارد، انتخاب یکی به جای دیگری بیهوده است.
به گفته کیلیف هولکمپ، یکی از بنیانگذاران Cultivation Capital، یک شرکت سرمایه گذاری که با چندین شتاب دهنده (Accelerators) و مرکز رشد (Incubators) در منطقه سنت لوئیس کار می کند، “زمانیکه وارد چالش راه اندازی یک کسب و کار شدید، تفاوتی بین یک مسیر کمی سخت تر و یا کمی ساده تر وجود ندارد، چرا که در هر صورت کار سختی پیش رو دارید.”
درک مسیرهای معمول رشد ممکن است مانند نقشه جاده سنگ ریزه دار باشد، اما طبق نظر کارشناسان، بیشترین قدرت یک استارتاپ در مهارت آن در واکنش به تغییرات داخلی و خارجی (agility) است، بنابراین آغوش خود را برای فرصت ها و راه های جدید رشد باز کنید.
روش قدیمی بالا بردن یا ایجاد سرمایه با فروش سهام
یک استارتاپ از ایده کسب و کار ابتدایی تا موفقیت دائمی باید 4 مرحله روش قدیمی ایجاد سرمایه با فروش سهام را طی کند. سرمایه گذاری معمولا از طرف دوستان و خانواده، سرمایه گذاران فرشته، شرکت های سرمایه گذاری نوپا (مثلا شتاب دهنده ها) و شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر انجام میگردد. وقتی بنیانگذاران استارتاپ محصول یا خدماتی را ارائه میدهند که یکی از مشکلات مورد تقاضای دنیای واقعی را حل میکند، وقت آن است که با دوستان، خانواده، برای دوره اول مالی خود صحبت کنند. این انتظارات سرمایه گذاران گروه در سهام شریک میشوند – آنها بیشتر از آن که روی کسب و کار یا ایده اصلی سرمایه گذاری کنند، در بنیانگذاری سهیم میشوند، زیرا هنوز برای رشد شرکت زود است.
به گفته هولکمپ “سرمایه گذاران اولیه شما باید افرادی باشند که برند یا خود شما را باور دارند، چرا که شرکتی که هنوز پایه ریزی نشده است و یا در مراحل اولیه خود است [به ندرت] چیزی برای باور داشتن دارد.”
استارتاپ ها سپس، به طور معمول سراغ سرمایه گذاران فرشته (angel investor) می روند. به نقل از هولکمپ، اکثر سرمایه گذارهای فرشته به دنبال سرمایه گذاری در کسب و کارهای موجود در حوزه خودشان هستند. آنها آرزو دارند عنصر انسانی با یک کسب و کار رشد کند بنابراین به یک بنیانگذار بی تجربه در رشد کسب و کار خود کمک می کنند.
او میگوید: “آنها اغلب از آشنایی با یک کارآفرین انگیزه و الهام میگیرند – خواهان حمایت و کمک به آنها میشوند. این موضوع بسیار شخصی است.” پس از سرمایه گذارهای فرشته، بسیاری از استارتاپ ها به سمت شرکت های سرمایه گذاری نوپا که شامل شتاب دهنده ها هستند، میروند. این شرکت ها نسبت به سرمایه گذاران فرشته سطح بالاتری از سرمایه مالی و مشاوره، اما نه در سطح سرمایه گذارهای خطرپذیر، را ارائه میدهند. شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر پس از شتاب دهنده ها و سرمایه گذران نوپا وارد عرصه می شوند. میزان سرمایه ی سرمایه گذاران خطرپذیر (VC) به مراحل مختلف، با شروع از A تا آخر حروف الفبا برای سرمایه نهایی، سازماندهی می شود.
نتفلیکس (به انگلیسی: Netflix)، که در سال 1997 تأسیس شد، پنج دوره سرمایه از سری A تا E را قبل از عرضه عمومی محصول اولیه خود در سال 2011 دریافت کرد.
خود راه اندازی (bootstrapping) در برابر فروش سهام (debt equity)
خود راه اندازی مسیر دیگر رشد میباشد. مسیر ایجاد سرمایه با فروش سهام قدیمی که در بالا ذکر شد، به معنای فروش بخشی از شرکت در مقابل پول برای رشد کسب و کارتان است. استارتاپ ها با این روش از یک اداره کوچک تبدیل به شرکتی قدرتمند میشوند. خود راه اندازی یا سرمایه گذاری روی کسب و کار خودتان از طریق پولی که از مشتریان خود دریافت میکنید، میباشد. استارتاپ به جای شکار سرمایه گذار، بر ایجاد درامد از طریق فروش و رشد ارگانیک کسب و کار خود تمرکز میکند.
به گفته هولکمپ، در هر دوی آنها مزایا و معایبی وجود دارد. اگرچه خود راه اندازی به بنیانگذار امکان کنترل بیشتر روی شرکتش را میدهد، اما ممکن است راه اندازی آن بیشتر طول بکشد – گاهی بیش از 5 سال. این موضوع در میان صنایعی مانند نرم افزار که به سرعت در حال رشد هستند، مطلوب نیست. این روش ممکن است برای رشد و در عین حال حفظ مالکیت سایر استارتاپ ها بهترین راهکار باشد. شاید زمان زیادی طول بکشد، اما همه شرکا تقریبا تمام سهام خود در کسب و کار را نگه میدارند.
هولکمپ اظهار داشت انتخاب خود راه اندازی یا ایجاد سرمایه با فروش سهام، یک تصمیم شخصی و کاری است. این تصمیم شخصی بنیانگذاران است، چرا که میبایست سبک کار و میزان فروش استقلال کاری خود در برابر سرمایه را انتخاب کنند.
هولکمپ میگوید: “بازار تا چه اندازه در قبال تغییر پاسخگوست و رقابت در آن بازار چطور است؟ دلیلی پشت این موضوع که چرا بیشتر شرکت های پیشرفته تحت پشتوانه سرمایه گذاران خطرپذیر هستند وجود دارد. دلیل آن این است که رویکرد خود راه اندازی در صنایعی با سرعت رشد بسیار زیاد مانند نرم افزار (software)، احتمالا به شما امکان دستیابی به سهم بازار در انتظارات سرمایه گذاران بازارهایی که به سرعت در حال رشد و تغییر هستند را نمیدهد.”
چالش های داخلی
اگرچه ایجاد سرمایه یک چالش خارجی مهم است، ولی سلسله مراتب داخلی یک استارتاپ نیز میتوانند آن را در مسیر موفقیت قرار دهند. به گفته ی ویژو کامولینن، مشاور مشاور تجاری کنسولگری فنلاند در نیویورک، که در حال حاضر به عنوان یک کارآفرین و تاجر با تجربه به استارت آپ های خارجی جهت شروع کار در آمریکا کمک میکند، چالش های داخلی بزرگترین مانع شروع کار است. او کتابی در این مورد تحت عنوان رشد و افزایش مقیاس بهره وری جهت کسب و کارهای کوچک نوشته است.
با توجه به استدلالات کامولینن، یکی از بزرگترین چالش هایی که استارتاپ ها با آن رو به رو میشوند، ایجاد تعادل بین ساختار داخلی و سازمانی و تقاضای محصول میباشد. با رشد شرکت ها و افزایش تعداد نیروها، پیچیدگی های طبیعی بروز پیدا میکنند. به گفته او تمرکز بر آنالیز و ساده سازی فرآیندها میتواند به یک استارتاپ کمک کند تا دچار “شکاف عدم بهره وری” (capability gap) نگردد.
وی گفت: “یک مسئله بسیار مهم در مورد استارتاپ ها و شرکت های رشدیافته نوع فرهنگی است که میتوانید در آنها رشد و پرورش بدهید. فرهنگ یک شرکت می تواند شکل گرفته و اصلاح شود و فقط نیاز به اقدامات آگاهانه رهبر یا رهبران دارد تا آن فرهنگ را با شرایط شرکت سازگار سازند.”
کسب و کارها باید طی رشد، ساختارهای داخلی سلسله مراتبی برای خود پیاده سازی کنند. این چارچوب باعث استخدام آسان تر نیروها، پروژه های بیشتر و سازماندهی شرکت میگردد. به گفته کامولینن، اگرچه ایجاد نوعی ساختار اداری برای همه شرکت ها چاره ساز نیست، ولی بازنگری ساختار فعلی میتواند موانع رشد را از بین ببرد.
نکته پایانی
هیچ راهکار قطعی در خصوص رشد استارتاپ ها وجود ندارد. آنچه یک استارتاپ را هیجان انگیز و منحصر به فرد میسازد، توانایی تغییر سریع جهت یا مسیر است. به گفته کامولینن، استارتاپ ها میتوانند با اندیشیدن به فرآیندهای داخلی و ساده کردن مسائل خود را پابرجا سازند.
به گفته او، بسیاری از شرکت ها از ترکیبی از خودراه اندازی و ایجاد سرمایه با فروش سهام، برای ایجاد تعادل مناسب در جهت رشد استفاده میکنند. با رشد یک کسب و کار، مهم است که بنیانگذاران به جای اعتبار نام خود، اعتبار شرکت شان را نشان دهند.
او میگوید: “هدف شما از اخذ سرمایه خارجی، رشد کسب و کارتان است، بنابراین باید شروع به رشد اعتبار نام خود به عنوان یک کارافرین و سپس نام شرکت تان به عنوان یک شرکت مستقل کنید. “
انتظارات سرمایه گذاران
بازده سهام و تحقیقات بازار سرمایه
معمولاً مهم ترین معیار ارزیابی عملکرد موسسات، نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوی اطلاعاتی برای سرمایه گذران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمی دهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی می باشد، زیرا ارزیابی عملکرد برمبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذران را به خوبی منعکس می کند.
از آنجا كه يكي ازاهداف اصلي گزارشگري مالي تأمين نيازهاي اطلاعاتي سهامداران فعلي و سرمايه گذاران بالقوه واحد تجاري است بيشتر صورت سود وزيان مورد توجه و دقت نظر آنان بوده وشايد بتوان دليل آن انتظارات سرمایه گذاران را اولويت سرمايه گذاران به كسب سود و انتفاع مادي در قياس با ساير اهداف مرتبط به سرمايه گذاري مربوطه دانست. به همين سبب اندازه گيري سود يك واحد تجاري به شكل ادواري هدف نخست حسابداري تلقي مي گردد . در اين خصوص اغلب عقيده بر آن است كه انتشار صورتهاي مالي و اعلام سود حسابداري اطلاعاتي را به بازار سرمايه منتقل نموده و از طريق تأثيرگذاري اطلاعات منتشره تغييراتي در قيمت و حجم مبادلاتسهام حادث مي گردد كه اين تغييرات بسته به سطح كارايي بازار متفاوت است (طاهري1378)
هدف سرمایه گذران به حداکثر رساندن منافع خود می باشد و بازده مورد انتظار، منعکس کننده انتظارات سرمایه گذاران است.بازده سهام از دو بخش تشکیل می شود:بخش اول در آمد یا سود سهام که عبارت است از وجوهی که به صورت متناوب و دوره ای به سرمایه گذاری تعلق می گیرد و بخش دیگر بازده ای است که از تغییرات قیمت سهام ناشی می شود.آگاهی سرمایه گذاران از این که بازده مورد انتظار آنان از سرمایه گذاری، بیشتر از کدام یک از این دو بخش ناشی خواهد شد، بر تصمیم گیری های مربوط به خرید، فروش و حتی مدت نگهداری سرمایه گذاری و ترکیب پرتقوی سرمایه گذاری تأثیر خواهد گذاشت
سرمايه گذاران براي سود حسابداري به عنوان ابزار پيش بيني جايگاه خاصيدر نظر دارند، بهاي جار ي هر واحد تجاري - قيمت سهام - با جريان سود مورد انتظارپيوند خورده است و سرمايه گذار معمولاً بر مبناي انتظاراتش از سود آتي، نسبت به نگهداري يا فروش سهام تصميم مي گيرد
سرمايه گذا ران اعتبار دهندگان و سايرين، به ارزيابي دورنماي خالص جريان نقدي آتي واحد تجاري علاقمندند و غالباً سود بدست آمده را براي كمك به ارزيابي قدرت سودآوري، پيش بيني سودهاي آتي، برآورد ريسك اعطاي اعتبار و سرمايه گذاري واحد تجاري، به كار مي گيرند
گزارش هاي مالي، منابع مهم اطلاعاتي براي تصميم گيري هاي اقتصادي به شمار مي روند که استفاده كنندگان جهت رفع نيازهاي اطلاعاتي خود از آن ها استفاده مي كنند. از آنجايي كه اطلاعات به صورت يكسان در اختيار استفاده كنندگان قرار نمي گيرد، بين مديران و سرمايه گذاران عدم تقارن اطلاعات ايجاد مي شود. عدم تقارن اطلاعات وضعيتي است كه مديران در مقايسه با سرمايه گذاران، داراي اطلاعات افشا نشده بيشتري در مورد عملیات و جوانب مختلف شركت در آينده مي باشند. همين امر سبب مي شود كه مديران انگيزه و فرصت مديريت سود را داشته باشند. هیلی و واهلن (1999) معتقدند مدیریت سود زمانی انجام میشود که مدیران، قضاوت و سلیقهی خود را در گزارشگری مالی با هدف گمراه کردن کاربران اطلاعات مالی به کار ببرند. در این حالت، مدیران روش هایی در سیستم حسابداری و گزارشگری سود انتخاب میکنند که منعکس کنندهی اوضاع واقعی اقتصادی شرکت نیستند.
قبول بازار كارا در حالت نيمه قوي باعث شده است كه تفكر انحصاري بودن اطلاعات حسابداري از اذهان عمومي پاك شود. چون تحقيقات گذشته حسابداري مبتني بر اين فرضيه اصلي بود كه مديران واحدهاي اقتصادي همواره با استفاده از روش هاي حسابداري سعي در يكنواخت سازي سود دارند، يعني بازار اوراق بهادار همواره توسط مديران گمراه مي شود، در حاليكه در بازار كارا چنين عملي ميسر نيست.
تحقيقات انجام شده حول محور فرضيه بازار كارا و اطلاعات حسابداري را مي توان به دو قسمت به شرح زير تقسيم كرد:
1- تغيير در رويه هاي حسابداري تاثيري در قيمت اوراق بهادار ندارد. بر اساس اين فرضيه ارزش تابعي است از وجوه نقد مورد انتظار و بازده مورد انتظار. لذا دليلي وجود ندارد كه تغيير در رويه هاي حسابداري، وجوه نقد مورد انتظار را افزايش دهد.
2- بين سود حسابداري و قيمت اوراق بهادار رابطه مستقيمي وجود دارد. بر اساس اين فرضيه تغيير در رويه حسابداري كه سود را افزايش مي دهد همراه با افزايش قيمت سهام است و تغيير در رويه حسابداري كه سود را كاهش مي دهد همراه با كاهش قيمت سهام است به عبارتي سود حسابداري و قيمت اوراق بهادار بدون توجه به تغيير در ارزش فعلي جريان هاي نقدي آتي به صورت هم جهت حركت مي كنند.
اما به دليل مشكلات عملي و روش شناختي هيچ يك از تحقيقات نتوانسته است قطعاً فرضيه اي را اثبات كند. اما در حالت كلي مي توان نتيجه گرفت كه نقش استفاده از روش هاي حسابداري توسط مديران كم رنگ شده است. چون تدوين مباني نظري توسط مراجع رسمي، حرفه اي و دانشگاهي با نگرش جديد به بازار صورت گرفته است. زيرا از يك سو استفاده از روش تعهدي موجب گمراهي در تعيين ارزش مي شود (چون در يك بازار كارا، ارزش به معني ارزش فعلي جريانهاي نقدي مورد انتظار تعريف شده است) و از سود ديگر استفاده از روش حسابداري نقدي به جاي روش تعهدي شالوده فكري و عمل حسابداري را بر هم مي زند. به همين دليل هيات تدوين استانداردهاي حسابداري با استناد به بيانيه مفاهيم شماره هفت( استفاده از ارزش فعلي جريانهاي نقدي در اندازه گيري هاي حسابداري) تهيه صورت جريان وجه نقد را به همراه صورت سود و زيان مورد تاكيد قرار داده است.
در رابطه با تحقيقات بازار سرمايه بايد گفت كه كانون توجه تحقيقات مزبور، فرضيات كارايي بازار سرمايه است. در تحقيقاتي كه به محتواي اطلاعاتي گزارش هاي حسابداري مي پرداختند، واكنش بازار سهام نسبت به انتشار اطلاعات حسابداري مورد بررسي قرار گرفت. تحقيقات مزبور نشان مي دهند كه با انتشار اطلاعات جديد، قيمت هاي سهام نيز نسبت به اين اطلاعات واكنش نشان مي دهند.
ذهنیت سرمایه گذار موفق
بسیاری اوقات هنگام خرید سهام، مهم ترین اولویت ما، فروش زود هنگام و ذخیره سود است. عمده دلایل وسوسه شدن مردم برای فروش شتاب زده سهام، به دو دسته کلی تقسیم میشوند. دسته اول کسانی هستند که، پیش بینی میکنند بازار سقوط کرده و در نهایت ارزش دارایی هایشان کاهش مییابد. دلیل سردرگمی مابقی افراد این است که، تصور میکنند با نگهداری طولانی مدت سهام و خودداری از فروش آن، قادر به کسب سود نخواهند بود. حال آنکه باید دید، آیا صرفاً به وسیله فروش زود هنگام سهام، میتوان سود کسب کرد؟ در این مقاله، سعی داریم برخی از سوالات پیرامون مبحث فوق را پاسخ داده و تلاش میکنیم ضمن بررسی ذهنیت سرمایه گذار موفق، بتوانیم رویکرد معاملاتی خود را نیز ارتقا داده و هم تراز ایشان قرار دهیم.
ذهنیت سرمایه گذار موفق
آیا فقط زمانی که سهام خود را بفروشیم، سود میکنیم؟ اجازه دهید لحظهای در این مورد بیندیشیم. اگر این فرضیه درست باشد، پس ثروتمندان دنیا چگونه پول در میآورند؟ بیل گیتس چند بار مایکروسافت را فروخته است؟ جواب این سوال صفر است. آیا این بدان معنی است که، بیل گیتس هیچ درآمدی نداشته است؟ مطمئناً از نظر بسیاری از شما و همچنین بیل گیتس، این استدلال درستی نیست زیرا، او مالک این شرکت است و سود سهام، حقوق و سایر درآمدهایش در مایکروسافت، سالانه بالغ بر چندین میلیارد دلار میباشد. تمام این موارد صحیح است اما، نکتهای که میخواهیم در اینجا مطرح کنیم این است که، طرز تفکر صاحبان کسب و کار این نیست که به قیمت سهام شرکت توجه کنند!
بلکه بیشتر روی سود حاصل از سرمایه گذاری خود متمرکز هستند. در واقع باید گفت، تمرکز مالک به جای ارزش تابلویی سهم، بر چگونگی افزایش سود سالانه شرکت است. زیرا اگر درآمدهای شرکت برای یک دوره طولانی در حال رشد باشند، مطمئناً این رویه منجر به افزایش قیمت نیز خواهد شد. طبق گفته وارن بافت، در کوتاه مدت ممکن است قیمت سهام بر اثر تغییرات نسبت P/E یا سایر عوامل دچار نوسان شود اما، روند قیمتی بلند مدت سهام تابعی از شرایط درآمدی شرکت است.
همانند صاحب یک کسب و کار بیندیشید!
اگر از شما پرسیده شود، چند بار تجارت خود را به منظور پول درآوردن فروختهاید؟ خب ممکن است پاسخ هرگز باشد. در ادامه سوال میکنیم، اگر تجارت خود را نفروشید، پس چگونه میتوانید سود کسب کنید؟ شاید بگویید، این تجارت یک جریان درآمدی ایجاد کرده که، سود حاصل از آن نصیب من میشود. در مقایسه، اگر همان فرد مؤسس کسب و کار نیز صرفاً مالکیت سهام یک شرکت را بدست آورد، ممکن است طرز تفکر وی هنگام تملک سهام نسبت به مالکیت خود تجارت، بسیار متفاوت باشد. زیرا آن شخص در چنین حالتی، به عنوان یک ابزار مستقل از شغلش با این سهام رفتار کرده و این موضوع هرگز موجب نمیشود او نقشی به عنوان مؤسس در این کسب و کار ایفا نماید.
دیدگاه شما