تقسیم حجم و نقدینگی


لازم به‌ذکر است علی‌رغم این‌که هموراه در برنامه‌های توسعه 5 ساله، هدفی برای رشد تولید و تورم تعیین شده در هیچ کدام از این برنامه‌ها اهداف برنامه‌ریزی شده محقق نشد. همواره کنترل تورم و نقدینگی قربانی اصلی تمایل دولت‌ها برای انجام اموری است که اثر کوتاه‌مدت داشته باشد. این رویکرد تقسیم حجم و نقدینگی کشور را از مسیر رشد اقتصادی هدفمند و توسعه بلندمدت منحرف کرده است و عملا برنامه‌های کوتاه‌مدت به مثابه تولید نقدینگی خارج از چهارچوب و نظریه‌های اقتصادی بوده است. دورنمای اقتصاد

اقتصاد ما

یکی از متغیرهای مهم در اقتصاد، سرعت گردش پول است که بر روی تورم، تولید و حتی حجم پول در گردش اقتصاد هر کشور، اثرات مهمی را بر جای می گذارد. این متغیر، به واسطه ارتباط پیچیده و کاملا متقابل عوامل اقتصادی با یکدیگر، می تواند بر دیگر متغیرهای کلان اقتصادی تاثیرگذار باشد یا از آنها تاثیر بپذیرد.
تصور این که یک برگ اسکناس یا یک چک سپرده دیداری، با چه سرعتی دست به دست می شود، کار مشکلی است، اما می توان متوسط سرعت گردش یا تعداد دفعاتی را که واحد «پول» - برای خریدکالا و خدمات نهایی - در طی سال دست به دست می شود، محاسبه کرد. در واقع سرعت گردش پول، متوسط تعداد دفعاتی است که موجودی پول کشور در سال، برای خرید جریان سالانه تولید (GNP) و سایر معاملات هزینه می شود.
برای اولین بار، ایروینگ فیشر با تقسیم تولید ناخالص ملی بر حجم پول، سرعت گردش پول را به دست آورد. از موارد مهمی که اقتصاد کلاسیک به آن اعتقاد داشت و دارد، ثابت بودن سرعت گردش پول است. اما امروزه عملا می بینیم خلاف این نظر اتفاق می افتد، چرا که با تحولات حوزه های مالی، بانک ها و موسسات تسهیلاتی و حتی فعالیت های رانت جویانه مانند تلاش برای دریافت تسهیلات با نرخ های بهره پایین تر، اقتصادهای زیرزمینی و سیاه و بسیاری عوامل دیگر از این قبیل، بر روی سرعت گردش پول در یک دوره، تاثیرگذار می باشند.

● گردش پول در ایران
به گزارش واحد تحقیقات ماهنامه «اقتصاد ایران»، تولید ناخالص ملی کشور، در سال ۸۶ برابر ۲۶۲ هزار میلیارد تومان بوده است که با احتساب ۵۳ هزار میلیارد تومان حجم پول در این سال، سرعت گردش پول به رقم ۴/۸۹ می رسد. به عبارت دیگر هر «ریال» در طول سال برای خرید کالاهای دست اول، به طور متوسط پنج بار دست به دست می شود.

● کالبد شکافی
وجود مساله رکود تورمی، سیاست های پولی و بودجه ای نادرست و کندی افزایش ظرفیت تولید، منجر به افزایش حجم پول موجود در اقتصاد کشور - به واسطه افزایش حجم تقاضا و تشدید شکاف بین عرضه و تقاضا - و بروز نرخ های فزاینده تورم شده است. می توان با اعمال سیاست های پولی مطلوب، از سرعت گردش پول در اقتصاد کاست تا از بروز تورم جلوگیری کرده یا حتی المقدور مانعی در افزایش شدید آن به وجود آورد. سرعت گردش پول در ایران، بین سال های ۸۶ - ۸۱ با افت و خیز همراه بوده است، به طوری که از ۵/۰۲ در سال ۸۱ به بیشترین حد خود یعنی ۵/۴۸ در سال ۸۳ رسیده و سپس با روندی نزولی به ۴/۸۹ در سال ۸۶ کاهش یافته است. (براساس پیش بینی واحد تحقیقات ماهنامه «اقتصاد ایران»، سرعت گردش پول در پایان سال های ۸۷ و ۸۸ به ترتیب، ارقامی بالغ بر ۵ و ۵/۱۱ خواهد بود.)
البته باید توجه داشت که این عامل، تابع چه متغیرهایی است و به چه عواملی وابسته می باشد. سرعت گردش پول، رابطه معکوسی با سطح تقاضای پول در اقتصاد دارد که به وسیله این رابطه می توان متغیرهای مهم و اثرگذار را بر روی سرعت گردش پول تعیین کرد.
نرخ بهره بانکی، رابطه معکوسی با سطح تقاضای پول دارد، به طوری که با کاهش نرخ بهره، مردم پول های خود را از سپرده های پس انداز و سرمایه گذاری از بانک خارج کرده و بدین صورت، سطح تقاضای افراد برای پول (به صورت سپرده های جاری و نقد) افزایش می یابد. طی سال های اخیر، با کاهش نرخ بهره بانکی در کشور و افزایش تقاضای پول، سرعت گردش پول، کاهش یافته است.
نرخ تورم و همچنین تورم انتظاری، از دیگر عوامل تاثیرگذار بر سرعت گردش پول می باشند. با افزایش سطح عمومی قیمت ها وهمچنین ذهنیت مردم مبنی بر افزایش سطح قیمت ها، سرعت گردش پول نیز افزایش می یابد، چرا که کاهش قدرت خرید پول، تمایل به نگهداری پول را کاهش می دهد. لذا سرعت دست به دست شدن پول در جامعه افزایش می یابد که از این موضوع در اقتصاد، اصطلاحا به «پول داغ» تعبیر می شود. در این گونه موارد، تنها از طریق ارتقای انضباط مالی و ظرفیت های تولیدی در اقتصاد - به جای سیاست غلط چاپ پول - می توان جلوی افزایش تورم داخلی را گرفت. به علاوه، برای اجرای موفق سیاست های پولی، سرعت ثابت گردش پول از امتیازات است.

● شبه پول و گردش نقدینگی
سپرده های کوتاه مدت و بلند مدت از معروف ترین شبه پول ها هستند که بر نقدینگی و سرعت گردش آن تقسیم حجم و نقدینگی موثر می باشند. سرعت گردش نقدینگی در ایران، در فاصله سال های ۸۶-۸۱ روندی نزولی داشته، به طوری که از ۲/۲ در سال ۸۱ با کاهشی مداوم، به ۱/۶ در سال ۸۶ رسیده است. افزایش بی رویه حجم نقدینگی در سال های اخیر و کانالیزه نشدن آن به تولید می تواند یکی از دلا یل کاهش سرعت نقدینگی در کشورمان تلقی شود.

● مشکلات پول و سرعت گردش آن
عواملی همچون اقتصاد زیرزمینی- که از مهمترین مشکلات اقتصادی کشور ما می باشد- علا وه بر زیان های کاملا بزرگی که بر پیکره اقتصاد وارد می سازد، به دلیل لحاظ نشدن در تولید ملی، باعث می شود رقم حقیقی معاملا ت- که برابر با آن، پول در جامعه مبادله شده است- نشان داده نشود. همین امر، کاهش صوری سرعت گردش پول و نقدینگی را تقویت می کند. این درحالی است که به غیر از افزایش حجم پول، در صورتی که سرعت گردش آن (به صورت برون زا) در جامعه افزایش یابد، بر میزان تورم موجود نیز افزوده خواهد شد، چرا که در سطح جامعه، تولید به اندازه تقاضای واقعی وجود ندارد.
اقتصاد سیاه از عوامل دیگر تاثیر گذار بر سرعت گردش پول است. برخی از افراد به منظور نپرداختن مالیات ها و فرار از بیمه و مواردی همچون این مسایل- که آنها را تحت فشار قرار می دهند- با پرداخت های نقدی در معاملا ت، سبب پدید آوردن اقتصاد سیاه شده و بخش بزرگی از در آمدهای بالقوه مالیاتی دولت را سوخت می کنند و موجب نوسانات غیر قابل پیش بینی سرعت گردش پول و نقدینگی می شوند.
این پدیده با تاثیر منفی بر محصول ناخالص داخلی، تولید ملی محاسبه شده را تحت تاثیر قرار داده و باعث کاهش صوری سرعت گردش پول و نقدینگی می شود.

یک کارشناس اقتصادی: قدرت انفجاری این حجم نقدینگی برای اقتصاددانان قابل پیش بینی بود

هدایت پول به بخش تولید مهمی بود، که نشد در فضای نقدینگی کشور باید نگاه کنیم، که چه اتفاقی افتاده، در سال ٩٢ نقدینگی کشور به طور دقیق ۴٩٢ هزار میلیارد تومان بوده، عددی نزدیک به ۵٠٠ هزار میلیارد تومان و در سال ٩۶ به عدد ١۵٠٠ هزار میلیارد تومان رسید و در حال حاضر ١۶٠٠ هزار میلیارد تومان کشور نقدینگی تقسیم حجم و نقدینگی دارد.

یک کارشناس اقتصادی: قدرت انفجاری این حجم نقدینگی برای اقتصاددانان قابل پیش بینی بود

بورس24 : فلاح مدیر عامل سابق بانک تجارت در سخنانی در رابطه با هجوم صاحبان سرمایه به تبدیل منابع مالی به طلا و سپرده گذاری بر اساس نرخ سود سپرده در بانک ها که نقش مهمی در اقتصاد ایفا می کند، به این پرسش که ارتباط سود بانکی با شاخص های اصلی اقتصاد چیست؟ پاسخ داد و گفت: در واقع به نوعی بر می گردیم، به سوال اول که بازارها را تقسیم بندی کردیم که هر کدام از این بازارها چگونه روی هم اثر می گذارند.

او ادامه داد: در فضای نقدینگی کشور باید نگاه کنیم، که چه اتفاقی افتاده در در سال 92 نقدینگی کشور به طور دقیق 492 هزارمیلیارد تومان بوده، عددی نزدیک به 500 هزار میلیارد تومان و در سال 96 به عدد 1500 هزار میلیارد تومان رسید و در حال حاضر 1600 هزار میلیارد تومان کشور نقدینگی دارد.

وی یادآور شد: همه اقتصاددانان پیش بینی می کردند، این حجم نقدینگی قدرت انفجاری را در اقتصاد ایجاد می کند، مگر آن که توسط بخش تولید جذب شده و تبدیل به سرمایه گذاری و تولید کالا شود و عرضه کالا و خدمات به حدی اتفاق بیفتد و رشد اقتصادی محقق شود و این قدرت انفجاری قیمت ها را مهار کند.

به گفته او وقتی که رشد پایه پولی در سال 96 عدد 19.1 درصد بوده و نقدینگی در حد 22 درصد بود، اگر مقرر بود رشد اقتصادی 8 درصد هم در اقتصاد ما محقق شود، هشت درصد این میزان نقدینگی را به خود اختصاص می داد و فاصله بین 8 درصد تا 22 درصد می توانست، قدرت انفجاری روی قیمت ها را ایجاد کند.

معمای نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی

بی‌نظمی پولی و رشد نقدینگی خارج از چهارچوب عامل اصلی تورش‌های اقتصادی ایران

یکی از دلائل روند نامطلوب توزیع ثروت نیز همین رویکرد است و بسیاری علت‌ها و رنج‌های اقتصادی اجتماعی سیاسی دیگر نیز.

پیوسته هم افرادی پیدا می‌شوند تا به دلائل منافع سیاسی، شغلی و مالی این واقعیت را به کام دل دولت‌ها از طریق مغلطه مورد چالش قرار دهند.

یک خط این که تورم را نرخ ارز ایجاد می‌کند نه حجم نقدینگی. و انواع و اقسام مغلطه دیگر.

مثل این ادعا که نقدینگی را بانک‌های خصوصی ( که اکثر در مالکیت خصولتی‌ها در آمده و دیگر خصوصی به حساب نمی‌آیند) ایجاد می‌کنند و این نقدینگی تورم‌زا است. اگر به سمت تولید هدایت شود تورم‌زا نیست (یکی از بی‌معنی‌ترین استدلال اقتصادی که دیده‌ام).

لازم به‌ذکر است علی‌رغم این‌که هموراه در برنامه‌های توسعه 5 ساله، هدفی برای رشد تولید و تورم تعیین شده در هیچ کدام از این برنامه‌ها اهداف برنامه‌ریزی شده محقق نشد. همواره کنترل تورم و نقدینگی قربانی اصلی تمایل دولت‌ها برای انجام اموری است که اثر کوتاه‌مدت داشته باشد. این رویکرد کشور را از مسیر رشد اقتصادی هدفمند و توسعه بلندمدت منحرف کرده است و عملا برنامه‌های کوتاه‌مدت به مثابه تولید نقدینگی خارج از چهارچوب و نظریه‌های اقتصادی بوده است.

دورنمای اقتصاد

یک استدلال کاملا نادرست : نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران پائین است، پس افزایش نقدینگی لازم است!

چند سال پیش آقایی نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی چند کشور از جمله ایران را ترسیم کرد و مشاهده کرد برای برخی کشور‌ها این نسبت حتی از مورد ایران بالاتر است و استدلال کرد نقدینگی در ایران زیاد نیست بلکه کم هم هست!

اخیراً یکی از همان نوع کم سواد که ضعف منطق را با پرخاشگری جبران می‌کنند، چند کشور را مثال زده و همین نوع استدلال را مطرح کرده، که نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران پائین است و نمی‌توان استدلال کرد که نقدینگی زیاد و عامل تورم است و درنتیجه این لیبرال‌ها هستند که دروغ می‌گویند و دولت باید این فریب کار‌ها را از اطراف خود دور کند.

آیا در اقتصاد ایران لیبرال‌ها تاکنون نقشی داشته‌اند؟

چند نکته در این مورد؛
یکم این که من هم با این توصیه که دولت لازم است لیبرال‌ها را از اطراف خود دور کند موافق هستم. چون اگر کسی از این نوع آن اطراف پیدا شد یا لیبرال‌نما است یا راه را گم کرده.

بهتر است سایه‌اش با تیر زده شود!

البته این‌ها هم می‌دانند در این صحنه لیبرالی موجود نیست، مثل شرایط و استدلال مشابه در دولت قبلی، منظورشان این است که رقبا را از میدان بیرون کنند تا جا برای خودشان باز شود.

دوم فراموش نکنیم که این گفته فریدمن صحیح است، تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است.

مغلطه نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی برای استدلال پایین بودن حجم پول در ایران

سوم اما در مورد مغلطه در مورد نسبت حجم پول یا نقدینگی به تولید ناخالص داخلی. فرض کنید تولید ناخالص داخلی یک کشور سالانه 100 عدد نان است.

هر نان ده ریال. پس ارزش تولید ناخالص داخلی آن کشور می‌شود 1000 ریال.

اگر در این کشور ۵۰۰ واحد پول موجود باشد نسبت حجم پول به ارزش تولید داخلی می‌شود، 500 تقسیم بر 1000، یعنی یک دوم یا 0/5. پس هر واحد پول هر واحد پول دو بار در سال گردش می‌کند و دست به دست می‌شود.

محاسبه سرعت گردش پول فرمول

اگر در کشور دیگر با همان میزان تولید داخلی هزار واحد پول موجود باشد این نسبت می‌شود یک، یعنی حجم پول موجود به طور متوسط یک بار دست بدست می‌شود.

اگر در کشور دیگری باشد دوهزار واحد پول، این نسبت می‌شود دو، هر واحد پول به طور متوسط نیم بار دست بدست می‌شود.

یعنی اگر یک واحد پولی یک بار گردش کرده یک واحد پول دیگر هم یک سال در کیسه فردی نشسته و هیچ گردش نکرده، که متوسط گردش هر واحد پول می‌شود نیم بار درسال.

گردش پول چگونه تعیین می‌شود؟

این تعداد گردش پول را که در کشور‌های مختلف متفاوت است چه عاملی تعیین می‌کند؟

یکی نهاد‌های پرداخت و تسویه معاملات و دیگر نقش نهاد‌ها و بازار‌های مالی در آن کشور.

برای مثال سوئیس و هنگ‌کنگ و سنگاپور مراکز مالی جهانی هستند. در این کشور‌ها ذخائر پولی فراوانی نگهداری می‌شود و در نتیجه نسبت حجم پول به تولید ناخالص داخلی بسیار بالا است.

کشورهای عقب‌مانده و فقیر نهاد‌های پولی و بانکی و مالی عقب‌مانده دارند و در نتیجه نسبت پول به تولید ملی پائین است (

در نمودار پائین نسبت حجم نقدینگی وسیع (نقدینگی به اضافه ابزار نقدی مانند چک‌های مسافرتی…) به تولید ناخالص داخلی چند گروه کشور و چند مورد کشور‌ها ترسیم شده (ارقام گِرد شده‌اند).

نمودار نشان می‌دهد هرچه درجه پیشرفت اقتصادی و نقش بازار‌های مالی و پولی بالاتر، نسبت مزبور بالاتر است و بر عکس هر چه کشور فقیرتر و عقب‌مانده‌تر این نسبت کوچکتر.

نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در کشورهای شاخص

چالش نسبت نقدینگی به تولید ناخالص | تحلیل تحت چه شرایطی از بازارهای مالی؟

حال اجازه دهید به عنوان نمونه به مورد زیمبابوه توجه کنیم. در حدود سال ۲۰۲۰ نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی ۱۷/۷ درصد بوده یعنی یکی از پائین‌ترین در بین کشور‌های جهان.

می‌دانیم که نظام پولی این کشور یکی از ازهم گسیخته‌ترین است در بین کشور‌های جهان که برای سال‌ها تورم چند صد درصد رقم‌های روی اسکناس را به میلیارد دلار زیمبابو هم رساند.

نسبت حجم نقدینگی به تولید ملی در این کشور بسیار پایین و ۱۷/۷ است. این آقایان اقتصاددان جدید الظهور خواهند گفت این کشور نقدینگی کم آورده و بیشتر لازم دارد!!

پر واضح همواره در علم اقتصاد نقدینگی مهم‌ترین عامل در ایجاد تورم است.


اما دلیل این امر چیست؟

نسبت نقدینگی به تولید ملی یک کسر است. در صورت کسر نقدینگی اما در مخرج کسر حاصل ضرب تولید داخلی حقیقی ضربدر سطح قیمت آمده است.

اگر صورت کسر، یعنی حجم نقدینگی به مقداری فرا تر از رشد تولید افزایش یابد در مخرج کسر سطح قیمت‌ها افزایش می‌یابد و به مقیاس بیشتر، بستگی به ساختار اقتصاد و درجه پیشرفت بازار‌های مالی و پولی. در این صورت گرچه صورت کسر با افزایش نقدینگی افزایش یافته اما مخرج به همان دلیل و تورم ناشی از آن بیشتر افزایش یافته و کل کسر کوچکتر شده است.

سنجش صحیح میزان نقدینگی در اقتصاد

در نمودار نشان داده شده که در کشور‌های پیشرفته خصوصاً کشور‌هایی مانند سوئیس که بازار مالی نقش اساسی دارد و ذخائر بین‌المللی نگهداری می‌شود نسبت نقدینگی به تولید داخلی بالاتر است از کشور‌های فقیرتر و عقب مانده‌تر و کشور‌های با نظام پولی از هم گسیخته مشابه زیمبابوه و ونزوئلا.

بنابراین پائین‌تر بودن نسبت نقدینگی به تولید ناخاص داخلی برای برخی کشور‌ها از جمله کشور ما نه به دلیل نیاز به نقدینگی بیشتر، بلکه بر عکس به دلیل افزایش‌های بی رویه قبلی نقدینگی و جهش‌های سطح قیمت است.

رشد اخیر بورس با نقدینگی وارد شده همخوان نیست/ چه سهمی از رشد فعلی بورس به بخش خصوصی رسید؟

رشد اخیر بورس با نقدینگی وارد شده همخوان نیست/ چه سهمی از رشد فعلی بورس به بخش خصوصی رسید؟

احسان سلطانی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در خصوص وضعیت فعلی بازار سرمایه گفت: شرایط امروز بازار سرمایه یا به عبارت ساده تر بازار بورس ایران موضوعی چند بعدی است و تک بعدی نیست.

این کارشناس اقتصادی گفت: مهمترین مسئله در بورس موضوع ساختار آن است. زمانی که ساختار بازار سرمایه را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که حدود60 درصد بازار سرمایه‌ی ما از بنگاههای صنعتی و معدنی تشکیل شده است که متکی بر رانت گاز، برق و امثال آن هستند. این در حالی است که اگر ساختار بازار سرمایه‌ کشور را با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم، خواهیم دید که در آنجا بنگاه‌های فناوری هستند تقسیم حجم و نقدینگی که به صورت عمده‌ وجود دارند.

وی افزود، مسئله‌ی مهم در ساختار شرکتهای بورسی این است که ما یک سری بنگا‌ه‌های دولتی را به ظاهر خصوصی کرده‌ایم و اسم بخش خصوصی را هم بر روی آنها گذاشته‌ایم که مدیر و ناظر بر این بنگا‌ه‌ها هم مدیران دولتی هستند. زمانی که ساختار بنگا‌ه‌ها را بررسی می‌کنیم متوجه این می‌شویم که 70 الی 80 درصد بورس ما بنگاه‌های خصولتی هستند.

سلطانی گفت: این بنگاه‌ها را به ظاهر خصوصی شده اند و از نظارت مجلس و قوه‌ی قضاییه عملا معاف هستند، همچنین با گرفتن نام بخش خصوصی براین بنگا‌ه‌ها باعث شد از منابع و معافیت‌های مالیاتی بسیاری استفاده کنند. بنابراین، ما یک بخش خصولتی رانتی درست کردیم و اسم آن را بازار سرمایه گذاشتیم. به طور کلی می‌توان گفت ماهیت و مبنای این بازار سرمایه، بیشتر‌ حالت ساختاری و مدیریتی دارد.

چه سهمی از رشد فعلی بورس به بخش خصوصی رسید؟

این کارشناس اقتصادی در خصوص سهم بخش خصوصی از جهش بازار بورس گفت: در شرایط فعلی می بینیم بخش خصوصی، بزرگ نشده، بلکه بخش خصولتی است‌ که بزرگ و دچار حباب شده است، به عبارت دیگر عرصه بر بخش خصوصی واقعی، یعنی صنایع کوچک و متوسط تنگ تر شده است که مقام معظم رهبری هم دغدغه‌ی بسیاری بر روی این موضوع دارند. به صراحت هم چندین بار درباره‌ی صنایع کوچک و متوسط صحبت و دفاع کرده‌اند. پس می‌توان نتیجه گرفت که این بنگاه‌ها را نمی‌توان جزئی از بخش خصوصی به حساب آورد.

وی افزود، وجه دیگر موضوع این است که با ایجاد این دارایی‌ها در بورس، بخش خصوصی را از سرمایه محروم کرده‌ایم. صنایع کوچک‌ و متوسط در حال حاضر به دلیل بحران کرونا هم با کمبود مالی روبه شده‌اند، در این شرایط به جای اینکه پول به کسب و کارها و تولید کننده‌ها بدهیم پول را از مردم گرفته و به بازار بورس کشیده‌ایم.

شرکتهای بدهکاری که دارا شدند

سلطانی در ادامه به شرکتهای زیانده اشاره کرد و تاکید کرد، تعداد زیادی واحدهای زیان‌ده، ورشکسته و واحدهایی که اصلا در اقتصاد کاری انجام نمی‌دهند، یکباره به واحد‌های سودآور تبدیل شدند. یعنی این واحدهایی که عموما وامهای بانکی خود را هم هنوز پرداخت نکرده و وام معوق دارند که باعث بدهی مالی وحشتناکی شده است.

وی افزود، حال ارزش این واحدها چند برابر شده است که این اتفاق میتواند باعث فساد گسترده شود. بحث یک واحد یا دو واحد هم نیست بنده به جرات می‌توانم بگویم بیش از نیمی از واحدهای بورسی این شرایط را دارند و حاضرم این را هم ثابت کنم. این جریان و اتفاق به سود کشور نیست و این اتفاق در حالی رخ داده است که دولت، راه‌های دیگری نیز برای کسب درآمد دارد.

بنابراین، این اتفاق باعث شده که مقدار دارایی این بنگاههای زیانده از مقدار بدهیشان بالاتر برود و در این صورت این بنگاه‌ها می‌توانند بر روی بانکها فشار بیاورند و بخواهند سهامشان را به جای بدهی، به بانکها بدهند.

سلطانی گفت: در واقع ما این بنگاه‌های ورشکسته را با یک عملیات مالی سازی دوباره زنده کرده‌ایم، بدون اینکه مابه ازایی تولید شود، بدون اینکه ثروتی یا ارزشی خلق شود و فقط تنها با خلق دارایی کاغذی، خودشان را از ورشکستگی خارج و دارا کردند که با این اتفاق به اقتصاد کشور ضربات سختی وارد میشود.

اثر بازار سرمایه بر نقدینگی کشور

این کارشناس اقتصادی در خصوص تاثیر رشد اخیر بازار سرمایه برنقدینگی کشور گفت: در پنج ماه گذشته حجم رانتی که در بورس ایجاد شده است بیش از نقدینگی کشور است یعنی ما به اندازه حجم نقدینگی، شبه پول ایجاد کرده‌ایم که این شبه پول میتواند به سادگی به نقدینگی تبدیل شود. مسئله‌ی بعدی و بسیار مهمی که در مورد نقدینگی وجود دارد این است که طی چهار- پنج ماه اخیر، کل ورودی پول اشخاص حقیقی به بورس و فرا‌بورس 60هزار میلیارد تومن بوده‌است.

رشد اخیر بورس با نقدینگی وارد شده همخوان نیست

وی افزود، ارزش جاری بازار بورس و فرا‌بورس در حال حاضر پنج هزار هزار میلیارد تومان است، زمانی که ما این رقم را تقسیم بر60هزارمیلیارد کنیم به عدد 2.1 درصد میرسیم. یعنی ما می‌توانیم باور کنیم که با 2.1 درصد از حجم کل نقدینگی موجود در بازار، می‌توان حجم بازار را ده برابر کرد؟ این اتفاق عملا امکان ندارد.

سلطانی تاکید کرد، در دی ماه سال گذشته اشخاص حقیقی شروع به فروختن بورس کردند و در اثر آن بورس منفی شد و از طرفی اشخاص حقوقی‌ شروع به خرید در بازار سرمایه کردند، یعنی مداخله‌ی شرکت‌های بورسی باعث شد که بورس در دی ماه افت نکند. ما از این می‌توانیم نتیجه بگیریم که مداخله دولت در بازار سرمایه اشتباه است.

چشم انداز آینده بازار سرمایه

سلطانی درباره‌ی چشم اندازه آینده بازار سرمایه نیز گفت: زمانی که بورس را دچار حباب سه برابری می‌کنیم جا برای رشد چهار تا پنج سال آتی بازار را هم می‌گیریم، با اینکار فرصت رشد بورس در دولت بعدی را هم از بین می‌بریم. روندهای تاریخی ایران و دنیا نشان می‌دهد، بازار سهام بین20 تا40 درصد ریزش می‌کند و پس از آن سه الی چهار سال نسبتا ثابت باقی می‌ماند و در این مدت تورم ارزش کاذب بورس را از بین می‌برد. این اتفاق در سال92 و 83-84 هم رخ داده است.

وی افزود، زمانی که قیمت یک دارایی ثابت و بقیه‌ی دارایی‌ها بالا برود در واقع نشان از کاهش قیمت دارایی اول دارد که همان ریزش قیمت حقیقی و اسمی است، در نتیجه‌ی این اتفاق، بازار سرمایه معتدل می‌شود.

این کارشناس بازار سرمایه در خصوص اثرکنترل نقدینگی بورس ادامه داد: کل ورودی حقیقی نقدینگی که به بورس وارد شده است، تقریبا برابر با 2 درصد نقدینگی کشور است و کل پولی که در این پنج ماه وارد بورس شد، کمتر از نصف سود بانکی است که در این پنج ماه داده شده است.

با این کار نقدینگی وارد بورس شد و رشد اخیر در بورس، نقدینگی را به ده برابر تبدیل کرد این نقدینگی به صورت سفته است و حتما از بورس خارج می‌شود که در نتیجه این اتفاق، باعث ریزش بورس خواهد شد.

تعریف توکن نقدینگی یا LP Token و بررسی کاربرد آن در دیفای

بررسی کاربردهای توکن نقدینگی در دیفای

با پیشرفت دنیای کریپتوکارنسی و بازار ارزهای دیجیتال، پروژه‌ها و پلتفرم‌های جدیدی با اهداف پیشرفته برای کسب درآمد و فعالیت مالی در این فضا به وجود آمده است. حوزه دیفای که با عبارت اختصاری DeFi مخفف شده Decentralized Finance است، امروزه تبدیل به محلی برای کسب درآمد و سرمایه گذاری در دنیای رمز ارزها شده است. در پاسخ به DeFi چیست؟ می‌توان گفت به امور مالی غیرمتمرکز در دنیای ارزهای دیجیتال دیفای می‌گویند.

از طرف دیگر توکن نقدینگی همان‌طور که از نامش پیدا است، یک نوع توکن است که افراد با در اختیار داشتن آن می‌توانند از مزایای یک پلتفرم بهره‌مند شوند و مانند شرکای تاسیس کنندگان آن پلتفرم باشند. در واقع نقدینگی یک مفهوم نوین در امور مالی غیر متمرکز است که تبدیل به منبعی جدید برای کسب درآمد افراد شده است. ما در ادامه این مطلب قصد داریم تا به بررسی توکن نقدینگی و کاربردهای آن در دیفای بپردازیم.

تعریف توکن نقدینگی یا LP Token

توکن نقدینگی (LP Token or Liquidity pool token) یک نوع توکن ERC_20 است. این توکن توسط صرافی‌ها به کاربرانی تعلق می‌گیرد که استخر نقدینگی را تأمین می‌کنند. این استخرهای نقدینگی را به عنوان بخشی مخصوص جمع‌آوری نقدینگی کاربران در ازای دریافت LP Token، می‌توان به کمک پلتفرم‌های مختلف مبتنی بر بلاکچین توسعه داد. اکنون اکثر استخرهای نقدینگی بر بستر بلاکچین اتریوم راه اندازی می‌شود. حال برای اینکه بیشتر با مفهوم توکن نقدینگی آشنا شوید، بهتر است شما را با مفهوم عبارت بازارسازهای خودکار یا AMM آشنا کنیم.

توکن نقدینگی برای تامین کنندگان استخر نقدینگی

بررسی مفهوم بازارسازهای خودکار (AMM)

یکی از تقسیم حجم و نقدینگی عوامل به وجود آمدن توکن نقدینگی، بازارسازهای خودکار بود که با نام اختصاری AMM هم شناخته می‌شود. این پروتکل در صرافی‌های غیرمتمرکز استفاده می‌شود و برای افراد امکان انجام معاملات غیر همتا را فراهم می‌کند. معاملات غیر همتا در مقابل معاملات همتا به همتا قرار دارد. در معامله همتا به همتا کاربران به شکل مستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند در حالی که در معامله غیر همتا، کاربران می‌توانند با قراردادهای هوشمند معامله کنند. در واقع این معاملات با توکن نقدینگی انجام می‌شود.

یکی از مزیت‌های پروتکل بازارساز خودکار و همکاری آن با توکن نقدینگی این است که کاربران می‌توانند معاملات خود را با بهترین قیمت ممکن انجام دهند. زیرا قیمت گذاری ارزهای دیجیتال که توسط بازارساز خودکار انجام می‌شود، طبق الگوریتم خاصی پیش می‌رود. پس شما به عنوان کاربر می‌توانید ارزهای دیجیتال مختلف را با کم‌ترین قیمت ممکن پیدا کنید و اقدام به خریداری کنید.

پروتکل‌های خودکار سازنده بازار بخشی از فضای مالی غیرمتمرکز (DeFi) را تشکیل می‌دهد و پلتفرم‌هایی مثل Balancer، Uniswap و Curve نمونه‌هایی از آن هستند. به طور کلی می‌توان فعالیت این پروتکل را این گونه بیان کرد که در راستای جذب نقدینگی، انواع خدمات را به کاربران ارائه می‌دهند و در ازای پرداخت نقدینگی، توکن‌هایی ارائه می‌دهند که تحت عنوان توکن نقدینگی شناخته می‌شود.

پروتکل بازارساز خودکار و انجام معاملات غیر همتا

بررسی مفهوم توکن نقدینگی

اگر بخواهیم به شکلی ساده به سؤال LP Token چیست پاسخ دهیم، باید این گونه شروع کنیم که توکن نقدینگی، توکن‌های مخصوصی هستند که به عنوان پاداش توسط پلتفرم‌های غیرمتمرکز به کاربران یک استخر نقدینگی داده می‌شود. شما به عنوان کاربر میزانی نقدینگی را به یک استخر تزریق می‌کنید و در ازای آن، مالک بخشی از LP Token مخصوص استخر مورد نظر می‌شوید.

به عبارت دیگر برای جا افتادن موضوع می‌توان توکن نقدینگی را به برگه سهام تشبیه کرد. افراد با خرید آن مالک قسمتی از استخرهای نقدینگی می‌شوند و در صورت تمایل می‌توانند اقدام به فروش تقسیم حجم و نقدینگی آن کنند و سرمایه خود را پس بگیرند. در واقع می‌توان گفت که توکن نقدینگی با سهم کاربران از استخر نقدینگی تناسب دارد و این وابستگی بر اساس یک فرمول مشخص عمل می‌کند.

ارزش یک LP Token برابر است با ارزش کلی آن استخر نقدینگی تقسیم بر ارائه در گردش توکن نقدینگی.

بررسی کاربرد توکن نقدینگی در دیفای

یکی از راه‌های جذب سرمایه در پروژه‌های حوزه DeFi عرضه اولیه فارم است که با نام اختصاری IFO هم شناخته می‌شود. در این رویداد، پروژه‌های نوپا می‌توانند توکن‌های خود را برای پیش فروش در بازار قرار دهند تا موفق به جذب سرمایه برای استخرهای نقدینگی خود شوند.

دریافت کارمزد تراکنش‌های صرافی غیرمتمرکز

پس از آگاهی از تمام این اطلاعات ممکن است این سوال برای شما پیش آمده باشد که افرادی که اقدام به خرید توکن نقدینگی می‌کنند، شامل چه مزایا و سودی می‌شوند؟ پاسخ این سؤال کمی گستره است و به طور گزیده شامل موارد زیر می‌شود:

  • دریافت کارمزد در پلتفرم‌های دیفای
  • ییلد فارمینگ (کشت سود)
  • سرمایه گذاری در سرویس‌هایی مثل آکروپولیس، بیفی فایننس (Beefy Finance) و آلفا هومورا (Alpha Homora)
  • دریافت وام از پلتفرم‌های وام دهی مبتنی بر دیفای

حال برای شروع خوب است بدانید که با توجه به اینکه افراد خریدار توکن نقدینگی به عنوان سهام‌دار یک پلتفرم شناخته می‌شوند، می‌توانند از کارمزد تراکنش‌هایی که در آن پلتفرم انجام می‌شود سهم داشته باشند. به عبارتی می‌توان اینگونه گفت که در صرافی‌های غیرمتمرکز افرادی که اقدام به خرید توکن نقدینگی آن پلتفرم کرده‌اند مالک کارمزد تراکنش‌های انجام شده خواهند بود.

یکی دیگر از کاربردهای LP Token در دیفای این است که با استیک کردن این توکن‌های نقدینگی با هدف دریافت پاداش‌های بیشتر، می‌توانید توکن‌های نقدینگی را به قفل کردن نقدینگی خود ترغیب کنید. این فرایند در برخی مواقع تحت عنوان فارمینگ شناخته می‌شود.

در راستای بررسی کاربرد توکن نقدینگی در دیفای، شما به عنوان یک سهام‌دار می‌توانید از ارزش توکن نقدینگی خود استفاده کنید و به عرضه اولیه صرافی متمرکز (IDO) دسترسی داشته باشید. در واقع برای کسب این دسترسی شما باید مقدار مشخصی از توکن نقدینگی مورد نظر را داشته باشید.

استفاده از توکن‌های نقدینگی به عنوان وثیقه برای دریافت وام

استفاده از توکن نقدینگی به عنوان وثیقه برای دریافت وام

در راستای بیان کاربردهای توکن نقدینگی در دیفای، اشاره به این نکته هم خالی از لطف نیست که در بسیاری از پلتفرم‌های وام دهی مبتنی بر DeFi مثل Cream و Aave، افرادی که دارای توکن نقدینگی هستند می‌توانند با توجه به میزان سرمایه‌ای که دارند اقدام به دریافت وام کنند. به خاطر داشته باشید که هر دو پلتفرم نام‌برده‌شده از توکن نقدینگی صرافی‌های پنکیک سواپ، بالانسر و یونی سواپ پشتیبانی می‌کنند.

بررسی مفهوم فارمینگ با توکن نقدینگی

بعضی از پلتفرم‌هایی که معمولاً با نام پلتفرم‌های کوچک شناخته می‌شوند به کاربران خود این امکان را می‌دهند تا توکن نقدینگی خود را در استخرهای نقدینگی مجزا استیک کرده و پاداش بیشتری دریافت کنند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که در چنین شرایطی شما به عنوان یک کاربرد، باید ریسک از دست دادن سرمایه خود را بپذیرید. زیرا در صورت از کار افتادن قراردادهای هوشمند این اتفاق اصلاً بعید نیست. بنابراین بهتر است با توجه به میزان ریسک پذیری که دارید، می‌توانید دارایی خود را در یک یا چند استخر استیک کنید.

استفاده از LP Token در راستای ییلد فارمینگ

شما می‌توانید از بعضی توکن‌های نقدینگی خود در راستای ییلد فارمینگ استفاده کنید. ییلید فارمینگ یک نوع استراتژی سرمایه گذاری است که در آن افراد سرمایه گذار برای دست یافتن به بالاترین نرخ سود، ممکن است بین چندین استخر نقدینگی مختلف جابه‌جا شوند. نکته مهمی که وجود دارد این است که این فرایند معمولاً به وسیله لوریج موقعیت با دریافت وام از بعضی پلتفرم‌های دیفای مثل میکر دائو (MakerDao) و کامپاند (Compound) ممکن می‌شود.

سرمایه گذاری در بهینه کننده‌های سود

بعضی پلتفرم‌ها مثل آلفا هومورا، آکروپولیس و بیفی فایننس به عنوان پلتفرم‌های بهینه کننده یا تجمیع کننده شناخته می‌شوند. برای درک بهتر این عبارت خوب است بدانید که پاداشی که در ییلد فارمینگ ارائه می‌شود در بسیاری از مواقع قابلیت تبدیل بهره ساده به مرکب را ندارند. یعنی امکان بهره‌گیری از واریز دوباره سود به اصل دارایی وجود ندارد. در صورتی که این پلتفرم‌ها می‌توانند با بهینه کردن خودکار و با توجه به شرایط هر پلتفرم مثل توالی زمان پرداخت سود، هزینه گس شبکه و… سود شما را به عنوان یک کاربر بهبود ببخشند.

سرمایه گذاری در پلتفرم‌های بهینه کننده سود مثل آکروپولیس

توکن نقدینگی، بازیگری در دنیای دیفای

با بیان تمام این نکات و بررسی مفاهیم اصلی می‌توانیم این گونه نتیجه گیری کنیم که توکن نقدینگی به عنوان یک نوآوری جذاب در دنیای کریپتوکارنسی می‌تواند کمک شایانی به منتفع شدن عوامل شرکت کننده در DeFi و حفظ جریان سرمایه کند. خرید توکن نقدینگی در هر میزان و از هر پلتفرمی که صورت بگیرد، می‌تواند مزیت‌های بسیاری برای شما داشته باشد. سودی که از این توکن‌ها به دست می‌آید به قدری است که بسیاری از افراد را به سرمایه گذاری تشویق می‌کند.

در نهایت خوب است بدانید که گردش مالی یک استخر نقدینگی به حجم آن و تعداد تراکنش‌هایی که در آن انجام می‌شود بستگی دارد و هرچه میزان رشد آن بیشتر باشد، شما به عنوان تامین کننده آن هم از سود بیشتری بهره‌مند خواهید شد.

سؤالات متداول

اصطلاحی است که برای تعریف حجم زیادی از دارایی دیجیتال به کار می‌رود. استخر نقدینگی فضایی است که امکان انجام تراکنش‌های غیرمتمرکز را به کمک قراردادهای هوشمند برای کاربران فراهم می‌کند.

ارزش توکن نقدینگی با رشد استخر نقدینگی افزایش می‌یابد. قبل از توکن‌های مثلی تمام توکن‌های نقدینگی ارزش برابری داشتند و تأمین کنندگان نمی‌توانستند برای آن محدوده قیمت مشخص کنند. اما NFT ها به عنوان سری جدید توکن‌های نقدینگی ارزش‌های متفاوتی دارند.

توکن نقدینگی در امور مالی غیرمتمرکز کاربردهایی مثل گرفتن وام از پلتفرم‌های وام دهی، دریافت کارمزد تراکنش‌ها از صرافی‌های غیرمتمرکز، سرمایه گذاری در سرویس‌های بهینه کننده سود و ییلید فارمینگ دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.