تامین مالی مارجین


انواع نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه/ کاربرد نسبت‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی یک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی در تحلیل فاندامنتال شرکت اهمیت بنیادین دارند چرا که این نسبت‌ها وضعیت بدهی شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. تحلیل وضعیت بدهی یک شرکت هم برای سهامداران یک شرکت و هم برای واحدهایی که با این شرکت مراودات مالی دارند اهمیت زیادی دارد.

به طور کلی نسبت‌های اهرمی ساختار بدهی‌های یک شرکت از جمله بدهی‌هایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمده‌اند و نسبت این بدهی‌ها در ساختار تشکیل سرمایه شرکت را اندازه‌گیری می‌کنند. به عنوان مثال واحدهایی که به این شرکت خدمات مالی ارائه می‌دهند و یا برای آن تامین اعتبار می‌کنند باید فهم درستی از وضعیت مالی شرکت و نسبت بدهی‌های این شرکت داشته باشند تا بتوانند ریسک وام‌دهی و تامین مالی را ارزیابی کنند.

نسبت‌های اهرمی معمولا به اشکال مختلفی محاسبه می‌شوند که برخی از آنها به شرح زیر هستند:

نسبت بدهی

نسبت بدهی در واقع از تقسیم کل بدهی‌ها بر کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید. این نسبت می‌گوید که چقدر از دارایی‌های شرکت را از طریق بدهی‌ها به دست آمده‌اند. بالا بودن نسبت بدهی اساسا یک فاکتور منفی برای شرکت محسوب می‌شود و حتی تامین مالی‌کنندگان و اعتباردهندگان و به ویژه سهامداران میزان بدهی پایین را ترجیح می‌دهند. چرا که بالا بودن بدهی کلا برای شرکت یک ریسک محسوب می‌شود. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی= کل بدهی‌ها / کل دارایی‌ها

فهم این که بدهی‌ها چه میزان از دارایی‌های شرکت را تشکیل می‌دهند حتی برای افرادی که قصد سرمایه‌گذاری در این شرکت دارند نیز اهمیت دارد چرا که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند جایی سرمایه خود را وارد کنند که بتوانند بازدهی معقولی کسب کنند نه اینکه سرمایه خود را وارد شرکتی کنند که با بدهی‌های بالا دست و پنجه نرم می‌کند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. بالا بودن این نسبت به این معناست که شرکت بیشتر میزان سرمایه خود را از طریق بدهی کسب کرده است و طبیعتا شرکتی که این وضعیت را داشته باشد در فرآیند وام‌گیری و تامین مالی با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. چرا که وام‌دهندگان از جمله بانک‌ها ترجیح می‌دهند به شرکت‌هایی وام دهند که از بازگشت مبلغ مورد نظر اطمینان حاصل کنند و یا اینکه شرکت به عنوان مثال بتوانند اقساط خود را به صورت منظم پرداخت کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی‌ها / حقوق تامین مالی مارجین صاحبان سهام

اگر بدهی‌ها از حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، شرکت با یک ریسک مواجه است چرا که این بدین معناست که بدهی‌های شرکت از کل سرمایه شرکت بیشتر است و برعکس در صورتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کم باشد در این صورت نشانه این است که بدهی شرکت درصد پایینی از سرمایه شرکت را به خود اختصاص داده‌اند.

نسبت تسهیلات به سرمایه

این نسبت از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر مجموع تسهیلات و حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. این نسبت تاکید ویژه‌ای بر تسهیلات شرکت دارد و میزان وابستگی شرکت به وام‌های دریافتی از بانک و واحدهای مالی دیگر را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت تسهیلات به سرمایه= مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

شرکتی که ساختار سرمایه آن وابستگی زیادی به بدهی دارد اساسا ریسک‌های زیادی با خود حمل می‌کند. این نسبت به ما می‌گوید که چقدر از کل سرمایه شرکت را تسهیلات بانکی تشکیل می‌دهند. زمانی که شرکت برای تامین مالی و یا دریافت وام به بانک مراجعه می‌کند قطعا بانک‌ها وضعیت بدهی‌ها و تسهیلات دریافتی شرکت را محاسبه می‌کنند و در صورتی که این نسبت بزرگ باشد طبیعتا از وام‌دهی به این شرکت خودداری می‌کنند و یا اینکه وام‌های با بهره بالا را ارائه می‌کنند.

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره از تقسیم سود عملیاتی شرکت بر هزینه‌های مالی به دست می‌آید. این نسبت در واقع توان عملیاتی شرکت را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول آن به شرح زیر است:

نسبت پوشش بهره= سود عملیاتی / هزینه‌های مالی

این نسبت در واقع فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت این شرکت به سایر هزینه‌های مالی از جمله نرخ‌های بهره وام‌ها و .. را مورد سنجش قرار می‌دهد. آیا فعالیت شرکت به حدی هست که بتواند هزینه‌های مالی را پرداخت کند یا خیر. اگر هزینه‌های مالی شرکت از میزان سود عملیاتی شرکت بیشتر باشد به این معناست که شرکت در حل و فصل بدهی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کند و به نوعی به لحاظ عملیاتی زیان‌ده است. اگر هم زیان‌ده نباشد عمده درآمدهای شرکت نه از خلال فعالیت عملیاتی بلکه از جاهای دیگر به دست آمده است که این گونه درآمدها نیز از پایداری کافی برای تضمین فعالیت شرکت برخوردار نیستند. اگر شرکتی نتواند از طریق فعالیت عملیاتی خود هزینه‌های مالی خود را پوشش دهد، واحدهای مالی در وام‌دهی به این شرکت احتیاط به خرج می‌دهند.

در حالت کلی بالا بودن نسبت‌های اهرمی برای واحدهایی که قصد دارند به این شرکت وام بدهند یک ریسک محسوب می‌شود.

معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟

۴

معاملات مارجین نوعی معامله در بازارهای مالی مختلف از جمله بازار رمزارزها است که در آن، مبلغی پول از یک نهاد واسطه قرض گرفته می‌شود و توسط آن، معامله انجام می‌شود. اهرم به کار گرفته شده در معاملات مارجین باعث می‌شود سود و زیان حاصل از معامله، چند برابر شود.

استفاده از معاملات مارجین نیاز به دانش و تجربه بالایی دارد و استفاده از این نوع معاملات، به افرادی که تازه وارد بازار ارزهای دیجیتال شده‌اند، توصیه نمی‌شود.

مروری بر مفهوم معاملات مارجین

تلاش برای کشف دنیای پیچیده معاملات مارجین می‌تواند تریدر تازه کار را تحت فشار قرار دهد. اگر تا به حال در مورد نحوه کار با معاملات مارجین بیت کوین جستجو کرده باشید، احتمالاً کلماتی از جمله اهرم، لیکویید پرایس، مارجین کال (margin call)، فروش استقراضی و موارد دیگر را دیده باشید.

در ادامه‌ی متن هر یک از این اصلاحات توضیح داده می‌شود. به ترتیب مطالب را دنبال کنید تا به تمامی سؤالات شما پاسخ داده شود.

اصول معاملات مارجین بیت کوین نسبتاً آسان است. به بیان ساده، شما سرمایه اولیه خود را با قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش می‌دهید.

معاملات مارجین رمز ارز یک معامله تجاری است که به تریدراجازه می‌دهد با قرض گرفتن سرمایه از تریدر‌های دیگر یا خود صرافی، سرمایه ی خود را افزایش دهند. در مقابل معاملات معمولی که تریدراز سرمایه خود برای تأمین مالی معاملات استفاده می‌کنند، معاملات مارجین به معامله گران اجازه می‌دهد تا میزان سرمایه قابل معامله را ضرب کنند.

معاملات مارجین اغلب به عنوان معاملات اهرم دار نیز نامیده می‌شوند. “اهرم” عددی است که سود و زیان تریدر در آن ضرب می‌شود. به عنوان مثال یک تریدر که با اهرم ۱۰۰X معامله می‌کند، سود و ضرر آن در ۱۰۰ ضرب می‌شود.

ممکن است معاملات مارجین در نگاه اول با سود چند برابری که به شما میرساند، عالی به نظر برسد ولی از طرف دیگر اینکه زیان شما هم چند برابر می‌شود، ریسک بالایی را ایجاد می‌کند.

معاملات مارجین در بازارهایی با نوسان کم مانند بازار فارکس محبوب است، در حال حاضر در بازاررمز ارز‌ها نیز محبوبیت زیادی پیدا کرده است.

عملکرد معاملات مارجین چگونه است؟

معامله اهرم دار بیت کوین کاملاً ساده و بصورت اساسی کار می‌کند. یک تریدر در ازای دریافت سرمایه زیادی برای معامله، مقداری سرمایه به صرافی می‌دهد و همه سرمایه را برای دستیابی به سود کلان به خطر می‌اندازد.

در معاملات مارجین، تریدر باید سرمایه اولیه را برای باز کردن موقعیت ارائه دهد و به عنوان “وجه تضمین اولیه” (initial margin) شناخته می‌شود، همچنین باید مقدار مشخصی از سرمایه را در حساب خود نگه دارد تا موقعیت را حفظ کند، که به عنوان “حداقل وجه تضمین” (maintenance margin) شناخته می‌شود.

صرافی‌های مختلف ارز دیجیتال مقادیر مختلفی از اهرم را ارائه می‌دهند. برخی از صرافی‌ها اهرم ۲۰۰X را ارائه می‌دهند، که به تریدر اجازه می‌دهد سود و زیان خود را نسبت به سرمایه اولیه ۲۰۰ برابرکنند. در حالی که برخی دیگر اهرم را به ۲۰X ، ۵۰X یا ۱۰۰X محدود می‌کنند.

اصطلاحاتی که برای تعریف اهرم استفاده می‌شود، در هر پلتفرمی متفاوت است به عنوان مثال ، برخی از صرافی‌ها در بازار فارکس از اهرم ۱۰۰X به عنوان اهرم 100 به 1 استفاده می کنند. اهرم به طور معمول با “X” در دنیای معاملات نشان داده می‌شود. اهرم ۱۰۰X همان اهرم 100 به 1 است.

اگر با یک صرافی رمز ارز یک معامله مارجین باز کنید، میزان سرمایه ای که برای باز کردن معاملات واریز می کنید توسط صرافی به عنوان وجه تضمین نگهداری می‌شود. مبلغی که شما می توانید هنگام معامله مارجین از آن استفاده کنید، به قوانین وضع شده توسط صرافی که در آن معامله می کنید و وجه تضمین اولیه شما بستگی دارد.

یکی از نکاتی که هنگام معاملات مارجین باید به آن توجه کنید خرید و فروش استقراضی در صرافی تامین مالی مارجین ها است.

مقایسه فروش استقراضی و خرید استقراضی

هنگام باز کردن معاملات مارجین شما با انتخاب فروش استقراضی (going short) یا خرید استقراضی (going long) مواجه می‌شوید.

۴

هنگامی که تریدر خرید استقراضی را انتخاب می‌کند، قیمت دارایی دیجیتال افزایش می‌یابد و هنگامی که فروش استقراضی را انتخاب کند عکس این قضیه اتفاق می‌افتد. اگر یک معامله گر پیشبینی کند که ارزش دارایی دیجیتال کاهش می‌یابد، پوزیشن شورت را باز می‌کند. تریدر‌هایی که قصد دارند از کاهش قیمت رمز ارز، سود ببرند، ازفروش استقراضی استفاده می‌کنند.

مهم است بدانید صرافی که در آن معامله می‌کنید، پولی را که هنگام معامله مارجین قرض می‌گیرید، در اختیار شما قرار می‌دهد. اگر موقعیت خود را با سود ببندید، صرافی، سرمایه‌ای را که به عنوان تضمین دریافت کرده بود، آزاد می‌کند تا موقعیت را همراه با سود باز کند.

اگر هنگام معاملات مارجین ضرر کنید، صرافی به طور خودکار معامله شما را می‌بندد و موقعیت شما را “لیکویید” می‌کند. این عمل زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت دارایی مربوطه به یک سطح خاص و مشخص برسد، که ما آن را “لیکویید پرایس ” می نامیم.

مفاهیم لیکویید (Liquidation) و مارجین کال (Margin Calls)

هنگامی که به منظور معامله مارجین بیت کوین، پولی را از صرافی قرض می‌گیرید، صرافی این مبلغ را برای کنترل و کم کردن ریسک نگه می‌دارد. اگر معامله ای را باز کنید و بازار برخلاف پیش بینی شما حرکت کند، ممکن است صرافی، پول بیشتری بخواهد تا موقعیت شما را ببندد.

وقتی این اتفاق می‌افتد، صرافی مارجین کال (Margin Calls) شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هنگامی که ارزش دارایی در یک معامله مارجین به زیر یک نقطه خاص برسد، مارجین کال رخ می دهد. صرافی وجوه بیشتری را از تریدردرخواست می‌کند تا ریسک آنها را کاهش دهد. بیشتر صرافی‌ها از طریق ایمیل به تریدر‌ها اطلاع می‌دهند، اما مهم است که سطح مارجین خود را کنترل کنید.

اگر سطح مارجین یک پوزیشن بیش از حد ناامن شود، صرافی پوزیشن را می‌بندد که این امر به عنوان سطح لیکویید یا لیکویید پرایس شناخته می‌شود.

لیکویید زمانی اتفاق می افتد که صرافی به طور خودکار موقعیت را می‌بندد تا اطمینان حاصل شود که تنها سرمایه از دست رفته، همان مبلغ اولیه برای باز کردن موقعیت بوده است.

برای درک بهتر، فرض کنیم شما مثلا بیت کوین را در قیمت 30 هزار دلار می‌خرید و پیش بینی می‌کنید روند بازار صعودی است؛ اما بازار برخلاف پیش بینی شما کاهش پیدا می‌کند!
در این حالت حتی اگر قیمت به 28999 دلار هم برسد، سرمایه شما لیکویید میشود و کل سرمایه ی شما از بین می‌رود .
حجم معاملات بزرگتر، فرصت بیشتری برای لیکویید نشدن دارند، چون مبلغ قرض گرفته شده از صرافی به حجم معاملات کاربران بستگی دارد نه لوریج آن (لوریج در واقع اهرم معاملاتی هست که سود و ضرر شما در آن ضرب می‌شود)

دلیل انتخاب معاملات مارجین چیست؟

معاملات مارجین به تریدر‌های مطمئن اجازه می‌دهد تا موقعیت‌هایی را باز کنند که می‌تواند بسیار سودآورتر از آن باشد. به عنوان مثال یک موقعیت بسته شده با موفقیت در لوریج ۱۰۰X، صد برابر سود بیشتری نسبت به یک معامله “عادی” دارد.

معاملات مارجین بیت کوین و سایر آلت کوین‌ها به تریدر‌های استراتژیک اجازه می‌دهد تا با باز کردن شورت پوزیشن در بازار خرسی سودآوری کنند. به عنوان مثال تریدری كه انتظار دارد كاهش قيمت زيادی داشته باشد، می‌تواند بخشی ازسبد سهام خود را با فروش استقراضی بفروشد، تا سود کند و با اینکار، ضررکاهش قیمت را جبران کند.

البته برای انجام معاملات مارجین نیاز دارید که به یک پلتفرم یا صرافی معتبر مراجعه کنید.

ریسک معاملات مارجین چقدر است؟

معاملات مارجین، عملی پر ریسک با پاداش بالا است. تعدادی از این ریسک‌ها در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که باید درهراستراتژی، ریسک معاملات ارز دیجیتال اعمال شود.

بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با بازارهای سنتی تا حد زیادی تنظیم نمی‌شود. به عنوان مثال مشاهده فشارهای کوتاه یا طولانی یا دستکاری قیمت در سیستم معامله مارجین بیت کوین غیر معمول نیست.

تریدر‌هایی که سرمایه کافی برای تأثیرگذاری در فعالیت بازار را دارند، وقتی تعداد خرید و فروش استقراضی در بازار به طور قابل توجهی افزایش یابد، می‌توانند به راحتی حرکات مخالف قیمت ایجاد کنند. فعالان بازار قادر به ایجاد شرایط بازار هستند که مجبور به لیکویید این موقعیت ها م‌ شود.

نوسانات بازار رمز ارز‌ها معاملات خرید استقراضی را پر ریسک تر از بازارهای سنتی می‌کند.

خوشبختانه برای محاسبه ریسک لیکویید نیازی به فیزیکدان هسته ای یا داشتن دکترای علوم ریاضی نیستید. تعدادی ابزار حسابگر اهرم رمز ارز وجود دارد که می‌تواند برای ارزیابی ریسک لیکویید استفاده شود، اما انجام محاسبه سریع برای ارزیابی لیکویید پرایس، نسبتاً ساده است.

لیکویید پرایس را می‌توان با تقسیم ۱۰۰ بر میزان اهرم در یک موقعیت محاسبه کرد. به عنوان مثال یک معامله مارجین ۵۰X در بازار بیت کوین، اگر قیمت بیت کوین فقط ۲ درصد کاهش یابد، بلافاصله لیکویید می‌شود. به عنوان مثال یک موقعیت ۱۰۰X اهرمی، بسیار تحت فشار است، زیرا فعالان بازار برای از بین بردن موقعیت های بالای اهرم، فقط قیمت دارایی را کمی تغییر می‌دهند.

جمع بندی

معاملات مارجین رمز ارز مزایای زیادی دارد. معاملات مارجین هک‌های صرافی را به حداقل می‌رساند؛ زیرا معاملات اهرم دار میزان سرمایه ای را که باید توسط صرافی نگهداری شود، کاهش می‌دهد.

اگر به دانش خود از بازار ارزهای دیجیتال اطمینان دارید و به طور مداوم در مورد حرکت قیمت پیش بینی دقیق می‌کنید، معامله مارجین بیت کوین یا سایر دارایی های دیجیتال می‌تواند سود شما را به طرز چشمگیری افزایش دهد. باز کردن موقعیت اشتباه در زمان نامناسب می‌تواند باعث از دست رفتن سرمایه‌ی شما شود.

مارجین تریدینگ چیست

آیا می دانید مارجین تریدینگ چیست؟ مارجین تریدینگ یک استراتژی برای ترید است که سرمایه گذار از منابع تامین شده توسط فرد سوم برای سرمایه گذاری و کسب سود در بازارهای مالی استفاده می کند.

در مقایسه با روش های معمول سرمایه گذاری، مارجین تریدینگ امکان دسترسی به سرمایه و سود بیشتر برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال را به شما خواهد داد.

این استراتژی همچنین امکان لوریج پوزیشن ها را برای سرمایه گذاران فراهم خواهد نمود. در اصل، مهم ترین هدف از به کار گیری ابزاری مانند مارجین تریدینگ گرفتن نتیجه بهتر از سرمایه گذاری و به خصوص کسب سود بیشتر در ترندهای افزایشی می باشد.

این شیوه به خصوص در بازارهای مالی که دارای نوسان کمتری هستند بسیار استفاده می شود (برای مثال در فارکس از محبوب ترین ابزار برای کسب سود بیشتر است). با این وجود مارجین تریدینگ در خرید و فروش سهام، انواع کالا و خرید و فروش ارزهای دیجیتال نیز استفاده می شود.

در واقع در روش معامله مارجین شما با دارایی که از دیگران می گیرید می توانید اقدام به معامله کنید.

فرض کنید که شما 100 تتر دارید بر اساس این تعداد تتری که دارید می توانید برای مثال 450 تتر دیگر را قرض بگیرید و با مقدار تتری که قرض گرفته اید اقدام به ترید نمایید.

در این صورت اگر معامله های سود آوری داشته باشید می توانید با سرمایه اولیه بیشتری اقدام به ترید کنید.

اگر هنوز نیاز به خرید تتر دارید می توانید به از بیت نوین با بهترین قیمت تتر مورد نیاز خود را نیز تهیه نمایید.

معاملات مارجین چیست

سود بیشتر با مارجین چیست

با توضیحاتی که در بالا داده شد به خوبی متوجه شده اید که هدف اصلی از معامله مارجین چیست و با استفاده از سرمایه فرد سوم به منظور کسب سود بیشتر در بازارهای مالی آشنا شده اید.

اما در این بین سوالاتی مطرح می شود. اول این که این سرمایه را چه کسی در اختیار ما خواهد گذاشت تا با استفاده ازآان موفق به کسب سود شوید؟

سوال مهم دیگر این است که مکانیزم استفاده از مارجین ترید در صرافی های ارز دیجیتال به منظور سرمایه گذاری به چه صورت است؟

البته سوالات دیگری هم وجود دارد که برای افراد مطرح می شوند و از جمله آن ها موارد زیر می باشد:

مارجین کال چیست ( what is margin call )

مارجین آزاد یا فری مارجین چیست ( what is free margin )

ارتباط لورج با مارجین چیست؟

هنگام وقوع مارجین کال چه اقداماتی باید انجام داد؟

در ادامه ضمن بررسی عمیق تر این موضوع تلاش خواهیم کرد تا با ارائه پاسخ کوتاه و ساده به این سوالات به شما کمک کنیم متوجه شوید معاملات مارجین چیست و چه مزایا و ریسک هایی به همراه دارد.

اگر هنوز روش انتقال تتر به صرافی های دیگر را بلد نیستید در مقاله مربوطه می توانید روش مرحله به مرحله آن را یاد بگیرید.

سرمایه مورد نیاز برای معامله مارجین را چه کسی تامین می کند؟

در بازارهای مالی سنتی (traditional markets)، سرمایه مورد نیاز برای مارجین تریدینگ به طور معمول توسط بروکرها تامین می شود.

اما در بازار خرید و فروش ارزهای دیجیتال، سرمایه مورد نیاز برای مارجین تریدینگ توسط سایر تریدرها یا سرمایه گذاران تامین می شود. این سرمایه گذاران در قبال دادن سرمایه خود سودی دریافت خواهند نمود.

اما بعضی از صرافی های ارز دیجیتال نیز هستند که سرمایه لازم برای معاملات مارجین را در اختیار کاربران قرار می دهند. به همین دلیل است که شما می توانید در صرافی هایی مانند بایننس ، بلاکچین دات کام و بسیاری از صرافی های شناخته شده بین المللی موفق به مارجین تریدینگ شوید.

مارجین چیست

مارجین یا اهرم چیست

با توضیحاتی که تا به حال داده شد می دانید که معنی مارجین تریدینگ چیست ، حالا نوبت به این می رسد که به شما بگوییم مارجین چیست و این که چه ارتباطی با لوریج دارد؟

در این بخش باید این نکته مورد تاکید قرار گیرد که مارجین با مارجین تریدینگ تفاوت دارد:

وقتی یک مارجین ترید margin trade شروع می شود، سرمایه گذار باید درصدی از سرمایه اولیه را خودش تامین کند.

به این سرمایه اولیه که توسط خود فرد تامین می شود مارجین گفته می شود.

مارجین تامین مالی مارجین ارتباط تنگاتنگی با لوریج دارد. به بیان دیگر از حساب کاربری مارجین تریدینگ برای ایجاد لوریج استفاده می شود.

در این بین لورج برای تعیین نسبت سرمایه قرض گرفته شده از طرف سوم به میزان مارجین (سرمایه ای که توسط خود فرد فراهم شده است) مورد استفاده قرار می گیرد.

فرض کنید میخواهید اقدام به خرید ارز اتم نمایید دقیقاً می توانید در صورتی که اطلاعات کافی دارید از مارجین استفاده نمایید.

یک مثال از مارجین و لوریج

فرض کنید شما قصد انجام یک ترید با ارزش 100 هزار دلار را داشته باشید. در صورتی که در این زمان لوریج 10:1 را انتخاب کنید. این بدان معنا است که باید سرمایه اولیه ده هزار دلار را خودتان تامین کنید (که همان مارجین است). اما اگر لوریج 100:1 باشد، مبلغ مارجین هزار دلار خواهد بود.

البته نباید فراموش کنید لورج برای معاملات فیوچرز می باشد و مارجین خود یک بخش معاملی در صرافی های ارز دیجیتال می باشد که می توانید با انتقال بخشی از سرمایه خود از آن استفاده نمایید.

آموزش معامله مارجین در کوکوین

قبل از هر چیز و در ابتدا باید تتر مورد نیاز خود را از طریق بیت نوین به حساب کوکوین خود انتقال دهید این مورد را در مقاله آموزش انتقال تتر به کوکوین به شما آموزش داده ایم.

بعد از آن باید از Main account خود مقدار مورد نظر خود را به Margin Account منتقل کنید.

برای انقال تتر از main account به Margin Account ابتدا وارد حساب کاربری خود در سایت کوکوین شوید و سپس روی transfer در بخش margin account کلیک نمایید تصویر زیر دقت کنید.

آموزش معامله مارجین در کوکوین

برای انتقال روی transfer کلیک نمایید.

بعد از آن صفحه زیر برای شما ظاهر می شود:

معامله مارجین در کوکوین

  1. حسابی که در آن می خواهید ارز را منتقل نمایید انتخاب کنید.
  2. حسابی که می خواهید به آن ارز مورد نظر منتقل شود را انتخاب نمایید.
  3. ارز مورد نظر خود را که می خواهید منتقل کنید را انتخاب کنید.
  4. مقدار ارزی که میخواهید منتقل کنید را وارد نمایید.
  5. دکمه confirm را بزنید تا ارز مورد نظر منتقل شود.

با این کار شما می توانید به حساب مارجین خود از دارایی های خود منتقل کنید تا بتوانید اقدام به معامله مارجین نمایید.

سپس روی trade کلیک نمایید و وارد صفحه خرید و فروش ارز از طریق معامله مارجین شوید.

ابتدا ارزی را که می خواهید معامله نمایید را انتخاب کنید از سمت چپ بالا می توانید دو ارز مورد نظر خود را انتخاب نمایید.

انتخاب ارز مورد نظر در مارجین تریدینگ

روی بخش مشخص شده ابتدا کلیک کنید تا صفحه مورد نظر برای انتخاب جفت ارز ها نمایش داده شود.

سپس با استفاده بخش سرچ ارز مورد نظر خود را سرچ و در انتها انتخاب نمایید.

بر اساس مقدار ارزی که در حساب مهامله مارجین خود وارد کرده اید می توانید از قسمت Borrow به معنای قرض گرفتن مقدار ارزی که مورد نظرتان است را تا سقفی که مشخص شده است دریافت نمایید.

قرض کردن مقدار ارز مورد نظر

دقت داشته باشید که میزان بدهی شما اگر بالای 97% برسد دارایی شما liquid می شود به این معنا که بدهی شما بالا بوده است و شما باید بدهی خود را پرداخت کنید پس در معاملات همیشه در تظر داشته باشید که Debt Ratio شما به 97% نزدیک نشود.

میتوانید با repay یا پس دادن بدهی خود این مقدار را پایین تر بیاورید و یا حتی می توانید مقدار ارزی که دارید را مقدار بیشتری را به حساب margin خود وارد کنید.

به این ترتیب می توانید در صورتی که سود کنید سود چند برابری داشته باشید.

بیت نوین برای شما معاملات پور سودی را آرزو می کند.

نحوه تعیین لورج در مارجین چیست

مارجین چیست

بروکرها یا صرافی های مختلف و هر یک از پلتفرم های خرید و فروش ارز دیجیتال ممکن است که قانون خاص خود را برای تعیین نسبت لورج داشته باشند.

برای مثال در بازار خرید و فروش سهام (یا در بازار بورس) این نسبت (لوریج) به طور معمول دو به یک است.

در معاملات فیوچرز لورج ممکن است که 15:1 انتخاب شود. اما جالب است بدانید که در فارکس لورج ممکن است بین 50 تا 100 و حتی 200 انتخاب شود.

وقتی به بازار خرید و فروش ارزهای دیجیتال می رسیم، لورج برای تامین مالی مارجین تامین مالی مارجین مارجین تریدینگ معمولا بین 2 تا 100 انتخاب می شود.

اهمیت سرمایه گذاری با اهرم مارجین تریدینگ چیست

از مارجین تریدینگ برای باز کردن پوزیشن ها در موقعیت های مختلفی استفاده می شود (که ممکن است برای سرمایه گذاری در بازه های زمانی بلند یا بسیار کوتاه مدت باشد).

سرمایه گذاری در بازه های زمانی بلندتر برای مواقعی است که تصور می رود در آینده قیمت ها افزایشی خواهند بود. برعکس، سرمایه گذاری در بازه های زمانی کوتاه تر هنگامی است که ترندها کاهشی می شوند.

مکانیزم دادن تضمین در مارجین تریدینگ چیست

شاید برای شما سوال باشد که هنگام مارجین تریدینگ، با چه ضمانتی سرمایه طرف سوم در اختیار شما قرار می گیرد؟

یک نکته بسیار مهم که در ارتباط با مارجین و مارجین تریدینگ وجود دارد، این است که وقتی شما بخشی از دارایی خود را (به عنوان مارجین) به همراه سرمایه طرف سوم (با توجه به لورج انتخابی) مورد استفاده قرار می دهید، در واقع این سرمایه به عنوان وثیقه ای توسط بروکر و یا صرافی های ارز دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد تا در مواقع خاص که بازار در خلاف پوزیشن شما در حرکت است (با عبور قیمت ها از یک سطح آستانه) امکان استفاده از سرمایه شما برای جبران ضررهای احتمالی وجود داشته باشد.

کال مارجین چیستمعاملات مارجین

در ادامه بحث بخش قبل (که به ضررهای احتمالی در هنگام مارجین تریدینگ و استفاده از سرمایه فرد به عنوان وثیقه اشاره شد)، در این بخش لازم است تا اشاره ای به معنی کال مارجین داشته باشیم.

در واقع کال مارجین (که به صورت margin call نوشته می شود)، زمانی اتفاق می افتد که ارزش دارایی های شما در حساب صرافی یا بروکر تامین مالی مارجین به زیر یک سطح مشخص برسد.

در این زمان دارنده حساب باید پول بیشتر یا ارز دیجیتال بیشتری در اکانت خود سپرده گذاری کند تا نیازمندی margin level را در صرافی را برآورده کند.

اگر به عنوان یک تریدر به مارجین کال توجه نکنید، ممکن است که صرافی دارایی اکانت مارجین تریدینگ را به فروش برساند تا ضررهای احتمالی را پوشش دهد.

در ادامه با یک مثال مارجین کال و مکانیزم کار شرح داده شده است:

فرض کنید که شما سرمایه اولیه 10 هزار دلاری خود را با سرمایه 10 هزار دلاری که از صرافی ارز دیجیتال (به شکل ارز تتر و یا …) قرض گرفته اید برای مارجین تریدینگ و باز کردن یک پوزیشن اختصاص داده باشید. پس در کل معادل 20 هزار دلار ارز دیجیتال در حساب خود دارید.

در صورتی که ارزش دارایی های دیجیتال شما 40 درصد کاهش یابد، این بدان معنی است که ارزش دارایی های شما به 12 هزار دلار رسیده است. در این حالت 10 هزار دلار از حساب شما متعلق به صرافی است و دو هزار دلار باقی مانده از آن شما خواهد بود. اما سوال این است که مارجین کال چه زمانی اتفاق می افتد؟

صرافی ها و بروکرها به طور معمول نیازمندی های حساب مارجین تریدینگ را مشخص می کنند.

برای مثال اگر نیازمندی مارجین (margin requirement) 30 درصد باشد، با توجه به این که ارزش کل حساب 12 هزار دلار است (و در حال حاضر تنها 2 هزار دلار آن با ضرری که کرده اید به شما تعلق می گیرد)، 2 هزار بخش بر 12 هزار به درصد که حدود 16.6 درصد است کمتر از نیازمندی مارجین (که 30 درصد است) خواهد شد.

در این زمان مارجین کال به اتفاق می افتد تا آگاه شوید که ضرر کرده اید و باید اقدامات لازم را با واریز پول (برای رسیدن به حداقل سطح مارجین)، یا فروش پوزیشن خود به عمل آورید. در غیر این صورت صرافی یا بروکر خودش وارد عمل خواهد شد تا از ضرر بیشتر جلوگیری کند.

توجه: در حالت ذکر شده در بالا، 30 درصد 12 هزار دلار می شود 3600 دلار. این در حالی است که در حساب شما تنها دو هزار دلار متعلق به خودتان است. پس باید 1600 دلار باقی مانده را به حساب واریز کنید یا پوزیشن خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر به فروش برسانید.

فری مارجین چیست

در این بخش لازم است اشاره ای به این نکته داشته باشیم که مارجین آزاد چیست و چگونه محاسبه می شود؟

به بیان ساده که فری مارجین یا مارجین آزاد میزان پولی است که برای تریدینگ جدید وجود دارد.

برای محاسبه مارجین آزاد باید میزان مارجین در پوزیشن باز خود (که در بالا به آن اشاره شد) را از اکوئیتی خود کم کنید.

به بیان دیگر می توان گفت که:

  • مارجین میزان پولی است که برای مارجین ترید اختصاص داده اید.
  • سطح مارجین یا margin level نسبت اکوئیتی به مارجین را (به درصد) نشان می دهد
  • مارجین آزاد می گوید چه میزان سرمایه برای مارجین ترید جدید یا برای یک سرمایه گذاری جدید در حساب شما جود دارد.

نکته: اگر شما همه اکوئیتی یا سرمایه خود را به عنوان مارجین (با توجه به لورج انتخابی برای ترید) اختصاص داده باشید، سطح مارجین یا margin level برابر با 100 درصد می شود و فری ماجین شما برابر با صفر خواهد تامین مالی مارجین بود.

معامله مارجین یا “مارجین تریدینگ” چیست؟

مطمئناً معاملات مارجین برای کسانی که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند، ابزاری مفید است. این نوع تجارت اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، معاملات لوریج شده توسط حساب های مارجین می تواند به سودآوری و متنوع سازی پورتفولیوی سرمایه گذاری معامله گران کمک کند.

معامله مارجین یا “مارجین تریدینگ” چیست؟

مارجین تریدینگ یکی از انواع روش‌های معامله است که در آن معامله‌گر از طریق دریافت وام از یک شخص ثالث اقدام به خرید یا فروش می‌کند.

در مقایسه با معاملات عادی، معامله‌گران به منابع مالی بیشتری به خرید یا فروش دسترسی دارند و لذا می‌توانند سود بیشتری را کسب کنند. به عنوان مثال شما ممکن است با سپردن ۱۰۰ دلار در یک حساب مارجین، بتوانید با سرمایه‌ای ۱۰۰۰ دلاری معامله کنید و سود و البته ضرر خود را افزایش دهید. قابلیت مارجین تریدینگ خصوصا برای بازارهای مالی با نوسانات بسیار پایین مانند فارکس مفید است.

در بازارهای سنتی، وام برای کاربرانی که خواهان استفاده از معاملات مارجین هستند از طریق کارگزاری تامین می‌شود. اما در بازار ارزهای دیجیتال این وام‌ها معمولا از طریق سایر معامله‌گران که خواهان دریافت سود به ازای مدت مشخص هستند تامین می‌شود البته اخیرا برخی از صرافی‌های ارز دیجیتال نیز به کاربران خود وام اعطا می‌کنند.

مارجین تریدینگ چگونه انجام می‌شود؟

برای انجام یک معامله مارجین، کاربر باید بخشی از سرمایه خود را درگیر معامله کند که به این سرمایه اختصاص یافته اصطلاحا مارجین “Margin” می‌گویند. پس این اینکه کاربر تصمیم گرفت که چه مقدار از سرمایه خود را می‌خواهد وارد یک معامله مارجین کند، نوبت به تعیین اهرم یا لوریج “Leverage” می‌شود.

لوریج ضریبی است که کاربر با استفاده از آن تعیین می‌کند که چند برابر مارجین خود قصد دریافت وام دارد. به عنوان مثال اگر یک کاربر ۱۰ دلار را برای یک معامله مارجین اختصاص می‌دهد و قصد افزایش سرمایه خود از طریق وام به ۱۰۰ دلار را دارد، باید از اهرم یا لوریج ۱۰ برابری استفاده کند.

مارجین تریدینگ می‌تواند به دو صورت لانگ و شورت صورت پذیرد. معاملات لانگ همانند معاملات عادی است و معامله‌گر فرض را بر این گذاشته است که قیمت بالا می‌رود و وارد این معامله شود. در صورتی که قیمت افزایش یابد، کاربر با استفاده از معامله لانگ سود می‌کند.

اما معاملات شورت بر عکس است، یعنی کاربر در صورتی که پیش‌بینی کند که قیمت قرار است افت کند، می‌تواند اقدام به باز کردن یک معامله شورت کند و در صورت افت قیمت سود کسب کند.

اما معامله‌گران باید به یک نکته دقت کنند و آن این است که در صورتی که در هر یک از معاملات شورت یا لانگ، قیمت بر خلاف روند پیش‌بینی‌شده حرکت کند، کارگزار یا صرافی که وام را در اختیار معامله‌گر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر معامله و رسیدن به یک قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را در جهت بازپس‌گیری وام ببند و در این صورت مارجین کاربر صفر خواهد شد.

به عنوان مثال اگر یک معامله‌گر با استفاده از لوریج اقدام به باز کردن یک موقعیت خرید کند ولی قیمت به حدی افت کند که باقی‌مانده مارجین کمتر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت اقدام به فروش دارایی به منظور حفظ وام اولیه می‌کند. در این حالت اصطلاحا گفته می‌شود که معامله‌گر کال مارجین “Call Margin” شده است.

مزایا و معایب تامین مالی مارجین مارجین تریدینگ

بزرگترین مزیت معاملات مارجین، چند برابر شدن سود معامله‌گر است. یکی دیگر از مزایای استفاده از سیستم معامله مارجین، امکان توزیع سرمایه و باز کردن چندین موقعیت به صورت همزمان است.

در سمت مقابل، چند برابر بودن ضرر هم بزرگترین عیب معاملات مارجین است. در صورتی که معامله‌گر نتواند سرمایه خود را مدیریت و ریسک خود را کنترل کند، پوزیشن‌های وی به راحتی کال مارجین خواهد شد. در این حالت بهتر است که معامله‌گران عزیز از حد ضرر استفاده نمایند تا در صورت رسیدن قیمت به یک حد ضرر اندک، پوزیشن به صورت خودکار بسته شود و از ضرر بیشتر و کال مارجین شدن کاربر جلوگیری شود.

معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتال

معاملات مارجین به صورت ذاتی دارای ریسک بیشتری نسبت به معاملات عادی و نقطه‌ای هستند. این ریسک در بازار ارزهای دیجیتال به مراتب بیشتر از سایر بازارهای سنتی است. معامله‌گران مارجین در بازار ارزهای دیجیتال باید با در نظر گرفتن نوسانات قیمتی بالا در این بازار بسیار مراقب باشند. مدیریت سرمایه و ریسک در معاملات مارجین ارزهای دیجیتال حیاتی است.

کاربر پیش از وارد شدن به یک معامله مارجین در بازار ارزهای دیجیتال، بهتر است که دارای دانش تکنیکال و فاندامنتال قابل قبولی باشد؛ با چارت‌خوانی و روش‌های تکنیکال آشنا باشد، مفاهیم اولیه این بازار را بداند و قبل از ورود به هر معامله مارجین، ارز مورد نظر را به خوبی بشناسد.

سرمایه گذاری مارجین

برای سرمایه‌ گذارهایی که تحمل ندارند خودشان را درگیر ریسک معاملات مارجین کنند، روش دیگری برای سودآوری از روش های معاملات لوریج وجود دارد. برخی از پلتفرم ‌های معاملاتی و صرافی‌های ارزهای دیجیتال، قابلیتی را ارائه می ‌کنند که سرمایه‌ گذاری مارجین نام دارد؛ جایی که سرمایه گذاران می ‌توانند پول خود را برای معاملات مارجین بقیه کاربرها سرمایه‌ گذاری کنند.

معمولاً این روند از قواعد خاصی پیروی می کند و طبق یک نرخ سوددهی پویا بازدهی دارد. اگر یک معامله گر با پذیرفتن قواعد پیشنهادی را قبول کند، تامین‌ کننده سرمایه مجاز است که بازپرداخت وام را با بهره توافق شده تعیین کند.

اگرچه سازوکارها ممکن است از یک صرافی تا صرافی دیگر متفاوت باشد، ریسک تامین سرمایه مارجین نسبتا پایین است؛ به دلیل اینکه حساب ‌های لوریج شده می ‌توانند برای جلوگیری از ضرر بیش از اندازه، به اجبار نقدینه شوند. با این وجود، سرمایه ‌گذاری مارجین نیاز دارد تا کاربران سرمایه خود را در کیف پول صرافی نگهداری کنند. بنابراین، در نظر گرفتن ریسک‌ های موجود در این کار و درک ساز و کار صرافی انتخابی بسیار اهمیت دارد.

یک بازی تامین مالی مارجین حرفه ای

با توجه به دشواری‌ هایی که در ایجاد یک معامله حساب‌شده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معامله‌ها که توسط صرافی ‌ها یا معامله گران ایجاد می‌شود، تعداد محدودی از صرافی ‌ها مانند بیت مکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه می ‌دهند. این صرافی ‌ها اغلب از معامله ‌گران مارجین درخواست می ‌کنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالی‌شان ارائه دهند.

برای صرافی ‌ها مناسب به نظر می ‌رسد که این حوزه از دنیای وسیع بی ‌قانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانون ‌گذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانون‌ گذاری نشده ‌اند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات می‌ تواند به چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.

معامله مارجین یک بازی حرفه‌ای است که مخاطرات و ریسک ‌های آن نیز حرفه‌ ای می‌باشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرف ‌نظر از توانایی ‌های معامله شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینی ‌های شما حرکت کند. جهش‌ های مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی به‌ محض اتمام معاملات کاذب، به ‌سرعت فروکش خواهند کرد.

مطمئناً معاملات مارجین برای کسانی که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند، ابزاری مفید است. این نوع تجارت اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، معاملات لوریج شده توسط حساب های مارجین می تواند به سودآوری و متنوع سازی پورتفولیوی سرمایه گذاری معامله گران کمک کند.

با این وجود، همانطور که گفته شد، این روش معاملات می تواند باعث افزایش ضرر هم بشود و دارای ریسک‌های بسیار زیادی است. بنابراین، فقط باید توسط معامله گران بسیار ماهر مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که معاملات مارجین مربوط به ارزهای دیجیتال است و این بازار نیز با نوسانات زیادی همراه است، باید با احتیاط خیلی زیادی وارد معاملات مارجین شد.

حاشیه سود

حاشیه سود

کسب و کارها و اشخاص در سراسر جهان، فعالیت های اقتصادی را با هدف سوددهی انجام می دهند. با این حال، اعداد مطلق – مانند X میلیون دلار ارزش فروش ناخالص، Y هزار دلار هزینه های کسب و کار یا Z دلار درآمد – نمی توانند معیاری شفاف و واضح برای سوددهی یک سازمان و عملکرد آن باشد.

معیار های متنوعی برای سنجش درآمدها یا زیان های یک کسب و کار وجود دارد، که محاسبه ی عملکرد یک سازمان در بازه های زمانی مختلف، یا مقایسۀ آن با رقبا را آسان می کند.

حاشیه ی سود یکی از نسبت های سوددهی است که معمولاً برای سنجش میزان سوددهی یک کسب و کار، از آن بهره می گیرند. این نشان دهنده ی درصد سوددهی کالاهای به فروش رفته می باشد.

در حالی که کسب و کارهای محلی، مانند فروشگاه های محلی، حاشیه ی سود خود را در بازه ی مدنظر خودشان (معمولاً هفتگی یا دو هفته ای) محاسبه می کنند، کسب و کارهای بزرگ، شامل سازمان ها و شرکت های بزرگ، باید حاشیه ی سود خود را مطابق الگوهای زمانی استاندارد (مانند ماهانه، فصلی یا سالانه) گزارش دهند. کسب و کارهایی که با تسهیلات کار می کنند، باید آنرا محاسبه و به سازمان وام دهنده (مانند بانکها و موسسات مالی) در بازه ی ماهانه به عنوان بخشی از مراحل استاندارد گزارش دهند.

حاشیه ی سود به دو بخش حاشیه ی سود ناخالص و خالص تقسیم می شود. از تقسیم سود خالص بر فروش خالص، یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد در یک بازه ی زمانی خاص محاسبه می گردد. در محتوای محاسبات حاشیه ی سود، درآمد خالص و سود خالص به جای یکدیگر استفاده می شوند. همچنین در رابطه با فروش خالص و درآمد در یک بازه ی زمانی مشخص نیز این کار را انجام می دهند. سود خالص از طریق کسر سود ناخالص از تمامی هزینه ها، مانند هزینه های مواد خام، نیروی کار، عملیات ها، اجاره ها، پرداخت بهره و مالیات بدست می آید.

شیرجه ای عمیق به حاشیه ی سود – نشانگر استاندارد سوددهی

برای به حداکثر رساندن حاشیۀ سود که به عنوان <(هزینه ها/فروش خالص) – 1>محاسبه می شود، باید نتیجه ی تقسیم هزینه ها به سود خالص را به حداقل رساند که با کاهش هزینه ها و افزایش فروش انجام تامین مالی مارجین می شود.

در تئوری باید گفت، که افزایش فروش، با افزایش قیمت ها یا حجم فروش یا هر دو مورد امکان پذیر است. در عمل، افزایش قیمت ها فقط از طریق کاهش تعداد رقبا در بازار انجام شده، در حالی که حجم فروش به عوامل پویای بازار، مانند تقاضای کلی، درصد سهم کسب و کار در بازار، موقعیت فعلی رقبا و اتفاقات آتی بستگی دارد.

در هر سناریو، این عاملی برای صاحبان کسب و کار بوده که به تطابق قیمت، حجم و کنترل هزینه ها کمک می کند. اساساً، حاشیه ی سود به عنوان یک نشانگر برای تخصص صاحبان یک کسب و کار یا مدیران آن در استراتژی های قیمت گذاری با هدف افزایش فروش، و راندمان کنترل هزینه ها با هدف رساندن آنها به حداقل، نقش ایفا می کند.

موارد استفاده از حاشیه ی سود

خارج از کسب و کارهای شخصی، از حاشیه ی سود برای نشان دادن پتانسیل سوددهی بخش های بزرگ تر و مجموع بازارهای ملی یا بین المللی نیز استفاده می شود.

اساساً، حاشیه ی سود تبدیل به معیاری جهانی برای پتانسیل سودسازی شده و در نوع خود، نشانگری سطح بالا می باشد.

سرمایه گذارانی که به دنبال سرمایه گذاری در استارتاپ می باشند، می توانند حاشیه ی سود خدمت/ کالای مورد نظر را محاسبه کنند
سازمان های بزرگی که برای افزایش نقدینگی پول قرض می گیرند، باید مقدار استفاده شده از سرمایۀ مقروض را گزارش دهند، و این به سرمایه گذاران کمک می کند که حاشیه ی سود را با کاهش هزینه یا افزایش فروش یا ترکیبی از این دو بیابند
این نسبت بخشی جدایی ناپذیر از ارزشیابی حقوق سهامداران در بازار اولیه برای عرضۀ اولیۀ عمومی است.
این از اولین ارقام کلیدی بوده که در نتایج فصلی سازمان های لیست شده از آن نام برده می شود
کسب و کارهای شخصی، مانند یک فروشگاه کوچک، می توانند آن را برای دریافت یا بازپرداخت وام به بانک ها و سایر وام دهندگان گزارش دهند
سرمایه گذاران هنگام مقایسه ی دو یا چند ریسک برای شناخت بهترین آنها، به همراه چند پارامتر دیگر از آن استفاده می کنند
برای مطالعه ی الگوهای فصلی و عملکرد کسب و کار در بازه های زمانی مختلف به کار گرفته می شود
صاحبان کسب و کار، مدیران سازمان ها و مشاوران خارجی از آن برای شناسایی مشکلات عملیاتی و بهبود عملکرد کسب و کار از آن بهره می گیرند
سازمان های بزرگی که بخش های مختلف کسب و کار، خطوط تولید، فروشگاه ها یا امکانات در سراسر جهان را اداره می کنند، می توانند از حاشیۀ سود برای احتساب عملکرد هر واحد و مقایسۀ آنها با یکدیگر استفاده کنند

با این حال، حاشیه ی سود تنها عامل مقایسه ی کسب و کارهای مختلف نیست، چرا که عملیات هر کدام با یکدیگر متفاوت است. معمولاً هر کسب و کاری با حاشیه ی سود پایین، مانند خرده فروشی و حمل و نقل، حجم معاملات و و در نهایت سود بالایی دارند. کالاهای گران قیمت و لوکس، فروش کمی دارند، اما به دلیل سود بالا به ازای هر واحد دارای حاشیه ی سود بالایی می باشند.

از وقتی که سود و هزینه ها بخشی از محاسبه ی حاشیه ی سود شده اند، پیشنهاد می شود که از این رقم برای مقایسه ی یک کسب و کار با رقبای خود در بخش مشابه استفاده شود. با اینکه هر بخش از صنایع، مدل های به خصوصی را دنبال کرده و سودهای مختلفی داشته که با تغییرات فصول سال، عملکرد متفاوتی دارند، هنگام مقایسه ی کسب و کارهای متفاوت باید این موضوع را در نظر گرفت.

در حالی که حاشیه ی سود، فقط به حاشیه ی خالص برمی گردد، متغیرهای مشابه دیگر که برای محاسبه ی حاشیه های سود استفاده می شوند، شامل حاشیه ی سود ناخالص که از تقسیم سود ناخالص بر درآمد حاصل شده، حاشیۀ عملیاتی که با تقسیم سود عملیاتی بر درآمد به دست آمده، حاشیه ی سود قبل از مالیات که از تقسیم سود قبل از مالیات بر درآمد حاصل شده، یا حاشیه ی خالص که از تقسیم سود خالص بر درآمد کل به دست می آید، می باشند. سرمایه گذاران و محققان، ترکیبی از این چند نسبت را در نظر می گیرند تا نتیجه های معنادار بگیرند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.