مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟ بحث مدیریت سرمایه از مباحث مهم سرمایه گذاری و معاملات در بازار ارزهای دیجیتال به شمار میاد. به طور کلی، مدیریت سرمایه به این معناست که معامله و سرمایه گذاری رو به چه شکلی انجام بدیم تا کمترین ریسک رو داشته باشه و بتونیم بیشترین بازدهی رو در زمانی معقول از سرمایمون بدست بیاریم.
یکی از فاکتورهای مهمی که دوام ما رو در بازار پرریسک و نوسانی ارزهای دیجیتال تضمین میکنه و کمک میکنه تا آهسته اما پیوسته رشد کنیم، اصول مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال هستش. با آموزش مدیریت سرمایه، به سادگی میشه سرمایه های خودمونو در بازار رمزارز مدیریت کنیم. بدین ترتیب در زمان نزول بازار سرمایه مون کمترین آسیب رو متحمل میشه و در مقابل زمان صعودی بودن بازار بیشترین میزان سود رو از بازار خواهیم گرفت.
در ادامه با مفهوم مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال، چگونگی مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و . آشنا خواهید شد اما قبل از همه نگاهی کوتاه به تعریف سرمایه گذاری داشته باشیم.
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال چیست؟
در سال های اخیر، کریپتوکارنسی و روش های سرمایه گذاری در ارزدیجیتال یکی از مهمترین مباحث مطرح در جهان شده. امروزه بیشتر افرادی که علاقمند به تکنولوژی و اهل ریسک هستن، به سرمایه گذاری ارز دیجیتال روی آوردن. هر چند برخی افراد معتقدن که ارزهای دیجیتال هرگز تا اون حد بزرگ نمیشه که بتونه یک اقتصاد کامل رو شکل بده اما در دنیای واقعی چیزی که درباره رشد ارزهای دیجیتال می ¬بینیم، برخلاف این نظریه هستش.
در علم اقتصاد سرمایه گذاری، تخصیص منابع مالی به یک یا چند دارایی مختلف، به امید به دست آوردن منابع با ارزشتر در آینده تعریف شده. در این صورت اگه قیمت دارایی افزایش پیدا کنه، سرمایه تخصیص داده شده هم به همون نسبت بیشتر میشه. سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال نیز به همین ترتیب تعریف میشه. یعنی تبدیل منابع مالی به ارز دیجیتال برای رسیدن به سود. دلایل بسیار زیادی برای اهمیت سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال وجود داره، مانند سادگی و شفافیت اون، تبدیل شدن ارز دیجیتال به پول آینده و . .
از اونجایی که سرمایه گذاری با هدف کسب سود بیشتر در آینده انجام میشه، همیشه با سطح خاصی از ریسک همراه هستش. یعنی این احتمال وجود داره که با یک سرمایه گذاری نادرست روی رمزارزی، نه تنها هیچ سودی بدست نیاد، بلکه ارزش سرمایه کاهش یافته و یا حتی کلا از بین بره. مانند اکثر سرمایه گذاری ها، دارایی های رمزنگاری شده هم با ریسک های زیادی همراه و در مقابل دارای سودهای بالقوه ی زیادی هم هستش.
پس استفاده از اون به میزان ریسک پذیری و دانش معامله گر بستگی داره. لذا برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال آشنایی با ویژگی های اون خیلی مهمه. اینجاست که مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال پا به میدان میزاره. اما مدیریت سرمایه چیه و به چه شکلی انجام میشه؟
مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال چیست؟
معامله شاخصه ی اصلی هر بازار مالی و به زبان ساده همون خرید و فروش هستش. اگه در بازار ارزهای دیجیتال خرید و فروش به صورت درست انجام بشه، میتونه سود زیادی برای معامله گر همراه داشته باشه و گوش شیطون کر اگه روش انجام معامله درست نباشه، میتونه ضررهای زیاد و بعضا غیر قابل جبران رو به معامله گر تحمیل کنه. داشتن مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال یکی از عادات معاملاتی خوبی هستش که هر تریدر باید اونو با قلب و ذهنش تمرین کنه تا از موفقترین های این حوزه بشه.
سرمایه های دیجیتالی هم دقیقا مثل سایر سرمایه ها، بسیار ارزشمندن و باید با استفاده از یک استراتژی مدیریت سرمایه مناسب، از اون ها به بهترین شکل نگهداری کرد. مدیریت سرمایه مبحث بسیار تخصصی و پیچیده ایست و نمیشه برای همه یه نسخه پیچید. در واقع، عوامل زیادی در این مسئله دخیل اند و هر کس با توجه به اونها باید روش مناسب مدیریت سرمایه خودشو انتخاب کنه.
به طور کلی، مدیریت سرمایه به این معناست که چگونه معامله و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال انجام بدیم تا کمترین ریسک رو برای ما داشته باشه و بتونیم بیشترین بازدهی در زمانی معقول از سرمایه ی خودمون کسب کنیم. به زبان ساده تر مدیریت سرمایه، عبارت است از یک استراتژی مالی که نحوه ی سرمایه گذاری بر روی دارایی های ارز دیجیتال گوناگون رو تعیین می کنه. مدیریت سرمایه، زمان ورود تریدر به معامله، مقدار حجم خرید و نقطه خروج اون از معامله رو تعیین خواهد کرد.
با مدیریت سرمایه درست در بازار ارزهای دیجیتال ریسک معاملات تا حد زیادی کم میشه و کاربر با آرامش بیشتر و استرس کمتر در بازار فعالیت میکنه. در واقع معامله گر با مدیریت سرمایه میتونه بین فشار و تلاطم بازار ارزهای دیجیتال، به آرامی در مسیر از قبل تعیین شده حرکت کنه. همچنین مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال، میزان ریسکی که بایستی برای انجام یک معامله به خصوص پذیرفته بشه و حتی میزان ضرر مربوطه رو تعیین میکنه.
مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چگونه صورت می گیرد؟
بحث مدیریت سرمایه، یکی از مهمترین مباحثی هستش که باید در سرمایه گذاری و معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال مد نظر داشته باشیم. برای اینکه مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال داشت، باید ابتدا هدف از سرمایه گذاری تعیین و بازه ی زمانی برای رسیدن به این هدف مشخص بشه. در مرحله ی بعدی میزان ریسک سنجیده و حد تحمل ریسک در بازار ارزهای دیجیتال تعیین بشه.
توجه به این نکته مهمه که در بازارهای تعادل ریسک و بازده چیست؟ مالی هر چه ریسک بالاتری داشته باشیم، احتمال سود و ضررهامون هم بیشتر میشه. قاعده کلی در معاملات کریپتو این است: بیش از توان خود برای از دست دادن، ریسک نکنین. با توجه به این نکات بهترین کار اینه که یک بازه ی زمانی معقول رو برای سرمایه گذاری انتخاب و هدف گزاری واقع گرایانه با توجه به بودجه مون انجام بدیم.
با مدیریت سرمایه درست در ارز دیجیتال ریسک معاملات تا حد زیادی کم میشه و معامله گر با آرامش بیشتر و استرس کمتر در بازار فعالیت میکنه. با داشتن استراتژی درست برای ورود به بازار در شرایط های مختلف امنیت مالی بیشتری تجربه خواهد شد.
برای مدیریت سرمایه در ترید و هولد روش های متفاوتی وجود داره که باید با توجه به اهداف و خصوصیات فردی، بهترین روش انتخاب بشه. در مقاله ی بهترین روش مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال مفصل به این موضوع پرداخته شده. در واقع وقتی از مدیریت سرمایه در بازار رمزارزها صحبت میشه، منظور همان مدیریت ریسک، مدیریت اصل سرمایه و نهایتا مدیریت سبد رمزارزهاست. هر یک از این موارد میتونه اثرات زیادی بر مدیریت سرمایه در این بازار داشته باشه. در ادامه در مورد هر کدوم از این موارد صحبت خواهد شد:
• مدیریت ریسک
ریسک به معنای احتمال رخداد اتفاقات منفی در فعالیت های مربوط به بازار و بخشی از ترید و معامله در بازار رمز ارزهاست. ریسک شانس ایجاد یک خروجی نامطلوب در معامله که ضرردهی رو به دنبال داره تعریف میشه. مدیریت ریسک فرایند مستندسازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و شناسایی و به کارگیری معیارهایی هستش که میتوان از اونها جهت رسوندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد.
مدیریت ریسک در تمامی محیط های مالی مانند بازار رمزارزها بسیار مفید هست. به زبان ساده تر، مدیریت ریسک به مراحل شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته میشه. بروز این عوامل خطرساز می تونه تریدر یا معامله گر رو تحت تاثیر خودش قرار بده و باعث ایجاد ضررهای جبران ناپذیری بشه. مدیریت ریسک در دراز مدت تاثیرگذار خواهد بود. به عنوان یک قاعده ی کلی "هیچگاه نباید بیشتر از اونچه توانش رو دارین ریسک کنین".
• مدیریت اصل سرمایه
یکی از نکات مهم در مدیریت سرمایه در بازار ارهای دیجیتال تاثیر زیادی داره، مدیریت اصل سرمایه هستش. در مدیریت اصل سرمایه مهمترین مسئله تعادل ریسک و بازده چیست؟ اینه که ضرری متوجه اصل سرمایه نشه. اولین نکته برای رسیدن به این منظور این هستش که باید قبل از ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال تحقیقات کاملی در مورد نوع صرافی داشت و سراغ صرافی هایی رفت که معتبرن و برای مبادله رمزارزهای خود مشکلی ندارن. در این بین صرافی ارز دیجیتال ایران بایننس یکی از صرافی های معتبر ایرانیه که تونسته اعتماد کاربران زیادی رو جذب کنه. نکته ی بعدی انتخاب کیف پول مناسب برای ذخیره ارزهای دیجیتال برای در امان ماندن رمزارزها از هرگونه خطر سرقت.برای مطالعه بیشتر می تونید به مقاله 10 نکته مهم سرمایه گذاری در بازار ارز های دیجیتال مراجعه کنید.
• مدیریت سبد رمزارزها
مدیریت سبد ارز دیجیتال مهمترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال به حساب میاد. به این شکل که ارزهای مختلفی در سبد رمزارز خود داشته و سرمایه گذاری ها رو در مدت زمان های متنوع دسته بندی کنیم. از سرمایه گذاری بلند مدت چند ساله گرفته تا نوسان گیری روزانه. این روش مدیریتی ست که یک معامله گر با تجربه برای مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال در نظر میگیره که البته درصد سرمایه گذاری ها در هر تایم فریم مختلف بنا به ریسک گریزی و ریسک پذیری هر فردی متفاوت هست.
عوامل موثر درمدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال
همونطور که گفته شد مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال، میزان ریسکی هستش که باید برای انجام یک معامله پذیرفته و میزان ضرر احتمالی هم مشخص بشه. در این قسمت قصد داریم عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارزهای دیجیتال رو بررسی کنیم:
• مشخص کردن میزان ریسک پذیری سرمایه گذار
در علم اقتصاد، ریسک پذیری به این شکل تعریف میشه: میزان تغییر پذیری در بازده یک سرمایه گذاری که سرمایه گذار، آمادگی تحمل آن را دارد. ریسک پذیری در اصل میزان سرمایه ای هستش که سرمایه گذار آمادگی از دست دادن اون رو داره. یک معامله گر یا سرمایه گذار باید بخشی از پولشو وارد بازار کنه که در صورت صفر شدن آسیبی به حیات مالی اون نزنه و بتونه به سادگی زندیگیشو ادامه بده.
ریسک پذیری سطوح مختلفی داره: ریسک پذیری محافظه کارانه که این گروه به صورت معمول تازه واردهای دنیای تریدری هستن که ترجیح میدن روی دارایی های تثبیت شده سرمایه گذاری کنن. ریسک پذیری متوسط، دسته ای هستن که در افق زمانی میان مدت، دارایی های دیجیتالی بدون ریسک رو مورد معامله قرار میدن و دسته ی آخر سطوح ریسک پذیری، ریسک پذیری تهاجمی هستش. معامله گرانی که منابع و تجربه کافی برای تجزیه و تحلیل عمیق بازار رو دارن، می تونن در بازارهای تهاجمی و با ریسک بالا فعالیت های بسیاری داشته باشن.
• پایبندی به استراتژی معاملاتی که تنظیم شده
داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و پایبند بودن به اون از عوامل بسیار تاثیرگذار در بحث مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال هستش. بسیاری از تریدرهای مبتدی، زمانی که با شرایط تهاجمی بازار مواجه میشن، برنامه خودشونو کنار میزارن و وارد معاملاتی میشن که جزء ضرر چیز دیگه ای نصیبشون نمیشه.
لازمه که هر معامله گر قبل از وارد شدن به بازار استراتژی مشخصی داشته باشه. به این صورت که نقاط خروج رو به وضوح تعیین کنه. تا زمانی که در معامله یا معاملات خود دچار ضرر شدید، حد ضرر خودشو به منظور بازپس گیری زیان متحمل شده، عوض نکنه. همچنین می بایست همه سطوحی رو که قصد داره در اونها برای ورود به معامله اقدام کنه رو هم تعیین و حجم معامله رو برای هر یک از این نقاط مشخص کنه.
• متنوع سازی، راهی برای کاهش ریسک
یکی دیگه در عوامل موثر در مدیریت سرمایه، ایجاد تنوع دارایی ها به منظور مدیریت ریسک های سرمایه گذاری هستش. با سرمایه گذاری روی دارایی های مختلف، در واقع ریسک سرمایه گذاری تا حدود زیادی کنترل خواهد شد. واقعیت اینه که دارایی های متنوع، در بلند مدت از سود بیشتر و بهتری برخوردارن. البته زمانی تنوع سازی مفید واقع میشه که دارایی های انتخاب شده کاملا به یکدیگر ارتباطی نداشته باشن.
مدیریت سرمایه در بازار اررزهای دیجیتال نوعی استراتژی مالی به حساب میاد که هدف اون افزایش سود و کاهش ضرر و در واقع حداکثر کردن کارایی سرمایه هستش. بنابراین در مدیریت سرمایه تعادل باید حفظ بشه. البته تنها آگاهی از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال کافی نیستش و باید این آموخته ها رو به کار ببندیم تا بتونیم نتایج مثبت و شگفت انگیز اون رو در معاملات خودمون ببینیم.
تهیه یک استراتژی مدیریت سرمایه در معاملات کریپتوکارنسی کار بسیار ساده و آسانیست. با این وجود، سختترین بخش کار، مقید ساختن خود به اجرای مداوم اون استراتژی هستش. موفق و پرسود باشید
آربیتراژ چیست | بررسی فرصتهای آربیتراژی در بازارهای مالی مختلف
آربیتراژ چیست؟ یکی از مفاهیم مهم علم اقتصاد آربیتراژ است که میتوان آن را کسب سود از اختلاف قیمت یک دارایی بین دو یا چند بازار تعریف کرد. در واقع میتوان مفهوم آربیتراژ را از عدم وجود تعادل قیمت در بازارهای مختلف استنباط کرد. به بیان دیگر، هنگامی که دارایی پایه مانند کالا یا ارز و سهام در بازارهای مختلف دارای ارزش یکسان نباشد، آربیتراژگران با خرید دارایی در بازاری که قیمت کمتری دارد و فروش سریع آن در بازارهایی با قیمت بالاتر، از سطوح مختلف قیمت سود کسب میکنند. از آنجا که در صورت امکان فروش دارایی در حداقل زمان ممکن فراهم باشد، ریسک این روش بسیار ناچیز خواهد بود و در عمل میتوان آن را نوعی سرمایه گذاری بدون ریسک تلقی کرد.
در مفهوم آربیتراژ شرایط باید برای خرید و فروش فراهم بوده و محصولات نیازی به معرفی یا بازاریابی نداشته باشد؛ بنابراین، صادرات کالا آربیتراژ محسوب نمیشود. به طور کلی ماهیت آربیتراژ بر مبنای بازده مثبت قطعی است و اگر یک دارایی در بازارهای مختلف ارزش یکسانی داشته باشد، تعادل آربیتراژی برقرار خواهد شد.
فهرست عناوین مقاله
شکلگیری فرصتهای آربیتراژی
فرصتهای آربیتراژی بر مبنای بعد مکان یا زمان به وجود میآید. فرصت آربیتراژی برمبنای بعد مکان در دو موقعیت جغرافیایی مختلف خواهد بود که در آن یک دارایی خاص در دو بازار ارزش ناهمسانی داشته باشند. شرط موفقیت در این شیوه، امکان خرید و فروش همزمان یا حداکثر با تفاوت زمانی کوتاه است. اما آربیتراژ بر مبنای بعد زمان، از اختلاف ارزش دارایی به دلیل تفاوت در زمان تحویل آن ناشی میشود. به عنوان مثال میتوان به اختلاف قیمت در بازار نقد و بازار آتی اشاره کرد.
معاملات آربیتراژی به طور عمده بر اساس بعد زمانی انجام میشود و به همین دلیل بازار آتی در بین سرمایهگذاران محبوبیت زیادی دارند. مفهوم آربیتراژ را میتوان دلیل و انگیزه فعالیت بسیاری از سفتهبازان و به نوعی محرک بازارهای مالی و سرمایهگذاری دانست.
آربیتراژ یک کالا در دو بازار
میخواهیم مفهوم آربیتراژ یک کالا در دو بازار را با یک مثال بیان کنیم. فرض کنید خردهفروشی والمارت دیویدی اصلیِ بازی ارباب حلقهها را به ارزش ۴۰ دلار میفروشد؛ اما شخصی میداند که نسخههای آخر این دیویدی در سایت eBay حدود ۵۵ تا ۱۰۰ دلار به فروش رفته است. پس این ایده تعادل ریسک و بازده چیست؟ وجود دارد که شخص چند دیویدی از والمارت خریداری کرده و آنها را با سود 15 تا 60 دلاری در eBay بفروشد. اما این فرد قطعا نمیتواند این روش را برای طولانی مدت ادامه دهد، زیرا احتمالا یکی از حالات زیر رخ خواهد داد:
- دیویدیهای اصلی والمارت به پایان میرسد.
- والمارت قیمت دیویدیها را بالا میبرد، زیرا استقبال از این محصول افزایش یافته است.
- قیمت دیویدیها در eBay کاهش مییابد زیرا عرضهی آنها در سایت eBay افزایش داشته است.
این آربیتراژ در چنین بازارهایی بسیار رایج است و فروشندگان در بازارهای اجناس دستدوم و حراجیها، اشیاء باارزشی را خریداری میکنند که فروشنده آنها را با قیمت پایین میفروشد. اما این کار نیز هزینههایی را به خریدار تحمیل میکند؛ از جمله زمان پیدا کردن اجناس با قیمتی کمتر از ارزش واقعی، تحقیق در مورد قیمتهای رقابتی بازار و پذیرش ریسک کاهش قیمت اجناس پس از خرید.
آربیتراژ چند کالا در یک بازار
در نوع دوم معاملات که در مفهوم آربیتراژ وجود دارد، اشخاص چند کالا را در یک بازار خرید و فروش میکنند و اغلب این نوع آربیتراژ ( Arbitrage ) شامل مبادلات ارزی است. این مورد را نیز با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید سرمایهگذاری ۵ دینار الجزایر را با ۱۰ لِوای بلغاری مبادله میکند. سپس سرمایهگذار میتواند ۱۰ لوای بلغاری را مجددا به دینار الجزایر تبدیل کند؛ به صورتی که با پرداخت ۱۰ لوا، ۶ دینار دریافت کند و در نتیجه یک دینار بیشتر از تعداد اولیه خواهد داشت.
نتیجه این نوع آربیتراژ به طور کلی به اقتصاد محلیِ مکان مبادله ضرر وارد خواهد کرد زیرا بین تعداد دینارها و لواهای مبادلهشده تناسب وجود ندارد. در صورتی که با چند ارز در بازار رو به رو باشیم، این آربیتراژ پیچیدهتر خواهد بود.
آربیتراژ در بازار نقدی
در این بخش از مفهوم آربیتراژ به انواع بازارهای نقدی میپردازیم و مفهوم آربیتراژ را در هر یک بررسی کرده و نحوه معاملات آن را بیان میکنیم. البته امروزه فرصتهای معاملاتی که در مفهوم آربیتراژ قرار گیرند در بازارهای نقدی بسیار کم است و دلیل آن تولید گسترده در سراسر جهان، حذف واسطهها و تجارت الکترونیک است که بازار را به شرایط تعادل میرساند.
بازار جهانی سهام
امروزه سهام شرکتهای چند ملیتی و بینالمللی در بورسهای جهانی عرضه میشود. این بازارها بهم متصل و فعالیت آنها یکپارچه است. گاهی ممکن است در زمان کوتاهی قیمت یک سهم در بازارهای مختلف یکسان نباشد و فرصتی برای آربیتراژ ایجاد شود. از آنجا که سرمایهگذاران پیوسته بازارهای جهانی را رصد میکنند و با وجود رباتهای معاملهگر و حجم بالای سفارشات، این فاصله در ارزش سهامها از بین میروند و بازار به تعادل میرسد.
بازار غیررسمی ارز ایران
یکی از بسترهایی که معاملات در آن مطابق مفهوم آربیتراژ انجام میشود، بازارهای غیر رسمی است؛ اختلاف قیمت ارز دولتی در ایران و بازار آزاد آن سبب شده که آربیتراژگران که میتوان آنها را دلالان ارزی نامید، ارز سهمیهای دولتی را خریداری کرده و در بازار آزاد بفروشند. علاوه بر این تفاوت نرخ ارز در بازارهای منطقهای و بازارهای کشورهای همسایه فرصت دیگری برای این افراد است تا در معاملهای بدون ریسک، سود هنگفتی بدست بیاورند. البته چنین معاملاتی موجب خروج ارز و آسیب به نظام اقتصادی کشور میشود پیگرد قانونی دارد.
آربیتراژ در تعادل ریسک و بازده چیست؟ بازار آتی
بخش عمدهای از معاملات که در مفهوم Arbitrage انجام میشود به بازار آتی تعلق دارد. این مدل آربیتراژ ناشی از اختلاف قیمت در بازار نقد و بازار آتی است. این فرآیند به این صورت است که قیمت سهام یا کالا به عنوان دارایی سرمایهدار در بازار آتی نسبت به قیمت آن در بازار نقد بیشتر خواهد بود؛ فاصله قیمت در این آربیتراژ موجب شده که حاشیه سود مناسبی برای سرمایهداران ایجاد شود که مصداق تعادل ریسک و بازده چیست؟ بارزی از مفهوم آربیتراژ است.
در این بازار آربیتراژگران دارایی خود را در بازار نقد خریداری میکنند و معادل آن قراردادی در بازار آتی منعقد میکنند. اختلاف قیمت در هنگام خرید و فروش این دارایی، سود ناخالص سرمایهگذار خواهد بود.
آربیتراژ در بازار جهانی ارز فارکس
در بازار فارکس ، حجم بالایی از تراکنشها و ابزارهای معاملاتی بسیاری وجود دارد که در مفهوم آربیتراژ صدق میکند؛ از طرفی تعداد زیاد معاملهگران و سرعت بالای اجرای سفارشات موجب شده که این فرصتها فورا پوشش داده شود. در بازار ارز جهانی میتوان سه روش عمده را در مفهوم آربیتراژ بررسی کرد:
آربیتراژ جفت ارزی
آربیتراژ جفت ارزی که به معنی سودآوری از قیمتهای متفاوت یک جفت ارز در دو کارگزاری یا صرافی است.
آربیتراژ سود تضمین شده
آربیتراژ سود تضمین شده که در آن معاملهگر در مرحله اول نرخ سود کشورها و مناطق اقتصادی مختلف را بررسی میکند. سپس دارایی خود را به ارز تعادل ریسک و بازده چیست؟ کشوری که بیشترین نرخ سود را دارد تبدیل کرده و در سیستم بانکی آن کشور سرمایهگذاری میکند. معاملهگر به طور همزمان، یک قرارداد آتی جهت تضمین نرخ تبدیل ارز منعقد میکند تا بعد از اتمام دوره سرمایهگذاری، بتواند از نرخ تبدیل اولیه خود استفاده کند.
آربیتراژ مثلثی
آربیتراژ مثلثی هنگامی استفاده میشود که برای سه نرخ ارزی، قیمتهای مختلفی وجود داشته باشد. معاملهگران از طریق یک فرآیند معاملاتی سریع، سه جفت ارز مختلف را به یکدیگر تبدیل کرده و در نهایت به دارایی اولیه خود بازمیگردند.
مزایا آربیتراژ
مفهوم آربیتراژ یک استراتژی در امور مالی در اختیار افراد قرار میدهد که با بهره گیری از آن میتوانند از تفاوت قیمت دو بازار، سود کم ریسکی بدست آوردند. در زیر برخی از مزایا و معایب آربیتراژ آورده شده است:
- بزرگترین مزیت آربیتراژ، صفر بودن ریسک آن است. بنا بر آنچه که در مفهوم آربیتراژ آمده است، این معاملات در بدترین حالت سود ندارد و سرمایه اولیه برای سرمایهگذار باقی میماند.
- آربیتراژ کمک میکند تا قیمت اوراق بهادار در بازار تقریبا ثابت باقی بماند و بنابراین به قیمت بهتر دارایی کمک میکند. همچنین اختلاف قیمت اوراق بهادار در بازارهای مختلف را پایان میدهد.
- آربیتراژ به کارآیی بیشتر بازارهای مالی کمک میکند، زیرا اگر آربیتراژ وجود نداشت، سهام با قیمتهای مختلف در بازارهای مختلف خرید و فروش میشد و با حدس و گمان توسط تعداد کمی از افراد، اعتماد سرمایه گذاران واقعی به بازار سهام آسیب میدید.
معایب آربیتراژ
- بسیاری از افراد فقط جنبه قیمت را در نظر میگیرند و هزینههای معاملات و مالیات مربوط به خرید و فروش دارایی را نادیده میگیرند که به نوبه خود منجر به تخمین اشتباه سود میشود و اگر اختلاف قیمت زیاد نباشد، میتواند منجر به ضرر شود.
- در زندگی واقعی فرصتهای آربیتراژ زیادی وجود ندارد. اگر فرصتی برای سودآوری در چنین شرایطی وجود داشته باشد، باید سریعترین فناوری را در اختیار داشت تا بتوانید به سرعت موقعیت خود را بدست آورید. برای انجام چنین معاملههایی که در اختیار افراد کمی قرار دارد، باید تخصص کافی داشته باشید.
- برای انجام آربیتراژ و سودآوری بالای آن سرمایه زیادی مورد نیاز است و با سرمایه اندک نمیتوان به سود مورد نظر رسید.
تعادل آربیتراژی
همان طور که بیان شد، آربیتراژ مجموعهای از تراکنشهای مالی است که در هیچ حالتی به زیان منتهی نخواهد شد. این معامله میتواند سودی در پی داشته باشد یا بدون سود انجام شود اما ضرری در کار نخواهد بود.
در مفهوم آربیتراژ عبارت دیگری به نام تعادل آربیتراژی وجود دارد. اگر در بازارهای مختلف، تفاوت قیمت وجود نداشته باشد، تعادل آربیتراژی رخ خواهد داد. در حالت تعادل آربیتراژی، افراد نمیتوانند فقط با معاملات سریع و با استفاده از تفاوت قیمتهای موجود سود به دست آورند.
تعادل آربیتراژی، یک حالت ایدهآل در اقتصاد است. البته در بسترهای مختلف، آربیتراژ به مرور به حالت تعادلی خواهد رسید. هنگامی که یک محصول در یک بازار ارزانتر از بازار دیگر باشد، تقاضا برای خرید از بازار ارزانتر بیشتر میشود؛ هر چه تقاضا برای این محصول بیشتر باشد، قیمت نیز افزایش خواهد داشت. در نتیجه فرصتهای آربیتراژی کوتاه هستند و بسیار سریع از دست میروند.
اجتناب از آربیتراژ در جهت ثبات بازار
فرصتهای آربیتراژی در همه جا و در زمینههای مختلف، از بازار سهام و بور س گرفته تا فروشگاههای دست دومی، وجود دارد. اما هزینههای پنهان فرصتهای آربیتراژ و تعداد بالای افرادی که به دنبال این فرصتها هستند، این معاملات را دشوار کرده است. سودهای آربیتراژی اغلب عمر کوتاهی دارند، زیرا معامله داراییها نرخ آنها را طوری تغییر میدهد که بازار در فرصت کوتاهی به تعادل میرسد.
فرصتهای آربیتراژی بر اقتصاد تاثیر مستقیم دارد و با ایجاد هزینه برای محصولات، باعث بیثباتی بازار خواهد شد. بنابراین باید در برابر تمایل خود برای رسیدن به سود سریع در معاملات مقاومت کنیم.
آربیتراژ در ایران
با بروز اختلاف قیمت در دو یا چند بازار، آربیتراژگران وارد بازارهای معاملاتی میشوند و در مدت کوتاهی تعادل بین عرضه و تقاضا برقرار میشود. هرچه بازار کارامدتر باشد، تعادل سریعتر ایجاد میشود و فرصت آربیتراژ کوتاهتر خواهد بود.
در واقع این فرصتها و تعادل پس از آن، محرکی برای پویایی اقتصاد تلقی میشود. کشورهایی که در آنها ساختار اقتصادی مناسب و بازارهای کارا وجود نداشته باشد، فرصتهای آربیتراژ و مدت آنها بیشتر خواهد بود.
با افزایش تعداد فرصتهای آربیتراژی و پایداری آنها، انگیزه سرمایهگذاران برای فعالیتهای مولد اقتصادی کمتر خواهد بود. چنین وضعیتی در حال حاضر در ایران وجود دارد و عدم تعادل در بازار، توسعه و رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است.
سخن پایانی
در این مطلب، به سوال آربیتراژ چیست پاسخ دادیم و فرصتهای آربیتراژی را در بازارهای مختلف را همراه با شما بررسی کردیم. این فرصتها اغلب باعث پویایی اقتصاد کشورها میشود اما در کشورهایی که وضعیت اقتصادی نامناسبی وجود دارد، همین فرصتها با کاهش تمایل افراد برای سرمایهگذاری در فعالیتهای مولد، رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار خواهند داد. همه افراد در بازارهای مختلف تمایل دارند هزینهها را کاهش و سود خود را افزایش دهند. در نتیجه رقابت بسیار فشرده خواهد شد. به همین دلیل، در بیشتر مواردی که فرصتی برای آربیتراژ و سود مطمئن در کوتاه مدت وجود دارد، تنها کارشناسان حرفهای و مجرب و نیز افرادی که ابزارهای قدرتمندی در اختیار دارند میتوانند از این فرصتهای ویژه بهره ببرند.
تخصیص دارایی و متنوع سازی در سرمایه گذاری به چه معناست؟
وقتی صحبت از پول می شود همیشه خطر وجود دارد. هرگونه سرمایه گذاری می تواند ضرر داشته باشد و نگه داشتن پول پیش خودمان نیز به دلیل تورم بسیار فرسایشی است. ریسک را نمی توان از بین برد اما می توان آن را به گونه ای تنظیم کرد تا با اهداف خاص سرمایه گذاری یک فرد مطابقت داشته باشد. تخصیص دارایی و متنوع سازی (Diversification) مفاهیمی هستند که در تعیین پارامترهای ریسک نقش اساسی دارند.
حتی اگر تازه وارد سرمایه گذاری شده باشید، احتمالا با اصول آنها آشنا هستید چرا که این اصول هزاران سال وجود داشته اند. این مقاله مروری بر چیستی و نحوه ارتباط آنها با استراتژی های مدرن مدیریت پول است.
تخصیص دارایی و متنوع سازی چیست؟
اصطلاحات تخصیص دارایی و متنوع سازی غالبا به صورت متقابل مورد استفاده قرار می گیرند. با این وجود آنها به جنبه های متفاوت مدیریت ریسک اشاره می کنند. تخصیص دارایی برای توصیف نوعی استراتژی مدیریت پول استفاده می شود که به تشریح چگونگی توزیع سرمایه بین طبقات دارایی در یک پورتفولیوی سرمایه گذاری می پردازد. از سوی دیگر متنوع سازی، تخصیص سرمایه را در آن دسته از دارایی ها توصیف کند.
هدف اصلی این استراتژی ها به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار و در عین حال به حداقل رساندن ریسک بالقوه است. به طور معمول این استراتژی ها شامل تعیین زمان سرمایه گذاری سرمایه گذار، تحمل ریسک و گاهی در نظر گرفتن شرایط گسترده تر اقتصادی است.
به بیان ساده تر ایده اصلی استراتژی های تخصیص دارایی و متنوع سازی باعث می شود تا تمام تخم مرغ های شما در یک سبد قرار نگیرند. ترکیب انواع دارایی و دارایی هایی که با هم ارتباط ندارند موثرترین روش برای ایجاد یک پورتفولیوی متعادل است.
آنچه ترکیب این دو استراتژی با هم را قدرتمند می کند، این است که ریسک نه فقط بین طبقات دارایی مختلف، بلکه درون آن دسته از دارایی ها توزیع می شود. حتی برخی از کارشناسان امور مالی معتقدند که تعیین استراتژی تخصیص دارایی مهمتر از انتخاب سرمایه گذاری های فردی است.
تئوری پورتفولیوی مدرن
تئوری پورتفولیوی مدرن(MPT) چارچوبی است که این قوانین را از طریق یک مدل ریاضی فرموله می کند. این مدل اولین بار در مقاله ای توسط هری مارکوویچ(Harry Markowitz) در ۱۹۵۲ منتشر شد که بعد برای آن جایزه نوبل اقتصاد را به ارمغان آورد.
طبقه بندی دارایی های اصلی متفاوت حرکت می کنند. شرایط بازار که باعث می شود یک کلاس دارایی خاص عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است باعث شود طبقه دارایی دیگری عملکرد ضعیفی داشته باشد. فرض اصلی این است که اگر یک طبقه دارایی تحت تاثیر قرار گیرد، می توان ضرر را توسط یک دارایی دیگر که به خوبی عمل می کند، متعادل کرد.
MPT می گوید که با ترکیب دارایی از طبقات دارایی های غیر مرتبط، می توان نوسانات پورتفولیو ها را کاهش داد. این موضوع همچنین باید عملکرد تنظیم شده ریسک را افزایش دهد، به این معنی که یک پورتفولیو با همان ریسک بازده تعادل ریسک و بازده چیست؟ بهتری خواهد داشت. همچنین فرض می کند که اگر دو پورتفولیو بازده یکسان ارائه دهند، هر سرمایه گذار منطقی پرتفولیوی با ریسک کمتر را ترجیح می دهد.
به بیان ساده تر، MPT می گوید كه تركیب دارایی ها در پورتفولیویی که با هم ارتباط ندارند بسیار موثر است.
انواع طبقه دارایی و استراتژی های تخصیص دارایی
در چارچوب تخصیص دارایی معمول، طبقه های دارایی را می توان به روش زیر طبقه بندی کرد:
- دارایی تعادل ریسک و بازده چیست؟ های سنتی: سهام، اوراق قرضه و پول نقد.
- دارایی های جایگزین: املاک، کالاها، اوراق مشتقه، محصولات بیمه، دارایی شخصی و البتع دارایی های کریپتویی.
به طور کلی دو نوع استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو از فرضیات بیان شده در MPT استفاده می کنند: تخصصی دارایی استراتژیک و تخصیص دارایی تاکتیکال.
تخصیص دارایی استراتژیک یک رویکرد سنتی است که بیشتر برای یک سبک سرمایه گذاری غیر فعال مناسب است. پورتفولیوهای مبتنی بر این استراتژی تنها در صورت تغییر تخصیص های مورد نظر بر اساس تغییر در افق زمانی سرمایه گذار یا پروفایل ریسک، تعادل مجدد پیدا می کنند.
تخصیص دارایی تاکتیکال برای سبک های سرمایه گذاری فعال مناسب تر است. این استراتژی به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا روی پورتفولیویی با دارایی هایی که بهتر از حرکت بازار عمل می کنند، تمرکز کنند. این استراتژی فرض می گیرد که اگر یک بخش از بازار بهتر عمل کند، ممکن است در یک دوره طولانی تر آن را ادامه دهد. از آنجا که به همان نسبت مبتنی بر اصولی است که در MPT بیان شده است، می تواند تا حدودی متنوع سازی را نیز فراهم کند.
شایان ذکر است که دارایی ها برای ایجاد متنوع سازی در جهت سودآوری، نباید کاملا نا همبسته یا به طور معکوس همبسته باشند. فقط مستلزم آن است که کاملا همبسته نباشند.
اعمال تخصیص دارایی و متنوع سازی در یک پورتفولیو
بگذارید این اصول را با یک پورتفولیوی نمونه نشان دهیم. یک استراتژی تخصیص دارایی تعیین می کند که پورتفولیو باید تخصیص دارایی زیر را بین طبقه های دارایی مختلف داشته باشد:
- ۴۰ درصد در سهام سرمایه گذاری شده است
- ۳۰ درصد در اوراق قرضه
- ۲۰ درصد در دارایی های دیجیتال
- ۱۰ درصد در پول نقد
یک استراتژی متنوع سازی می گوید که از بین ۲۰ درصد سرمایه گذاری در دارایی های دیجیتال:
- ۷۰ درصد باید به بیت کوین تخصیص داده شود.
- ۱۵ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار زیاد.
- ۱۰ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار متوسط.
- ۵ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار کم.
هنگامی که تخصیص دارایی تثبیت شد، عملکرد پورتفولیو باید مرتبا رصد شده و مورد بررسی قرار گیرد. اگر تخصیص ها تغییر کند، ممکن است زمان لازم برای تعدیل مجدد باشد یعنی خرید و فروش دارایی ها برای تنظیم پورتفولیو به بخش های مورد نظر برگردد. این به طور کلی شامل فروش دارایی های با بهترین عملکرد و خرید آنهایی با عملکرد ضعیف است. البته انتخاب دارایی ها کاملا به استراتژی و اهداف فردی سرمایه گذاری بستگی دارد.
دارایی های کریپتویی میان پر ریسک ترین طبقه های دارایی قرار دارند. این پورتفولیو بسیار پر ریسک تلقی می شود؛ زیرا بخش قابل توجهی از آن به دارایی های کریپتویی اختصاص دارد. یک سرمایه گذار ریسک ناپذیرتر احتمالا بیشتر پورتفولیو را به اوراق بهادار اختصاص دهد زیرا یک طبقه دارایی با ریسک کمتر است.
متنوع سازی در پورتوفولیوی دارایی های کریپتویی
از آنجا که مبانی اصلی این روشها به صورت تئوری برای یک پورتفولیوی دارایی کریپتویی اعمال می شود، باید آنها را با احتیاط استفاده کنید. بازار ارز دیجیتال به حرکات قیمت بیت کوین ارتباط زیادی دارد. این موضوع باعث می شود که متنوع سازی، کاری غیرمنطقی باشد: چگونه می توان یک سبد دارایی های غیرمرتبط را از سبد دارایی های مرتبط ایجاد کرد؟
در بعضی مواقع ممکن است آلتکوین های خاص همبستگی کمی با بیت کوین نشان دهند و تریدرهای با دقت می توانند از این مزیت استفاده کنند. با این وجود این استتراتژی ها معمولاً به اندازه استراتژی های مشابه که در بازارهای سنتی کاربرد دارند، دوام ندارند.
می توان فرض کرد که به محض رشد بازار رویکردی منظم تر برای متنوع سازی در یک پورتفولیو عملی می شود. بدون شک بازار راه زیادی آن مرحله در پیش دارد.
مشکلات تخصیص دارایی
هرچند که بدون شک تکنیک قدرتمندی است اما بعضی از استراتژی های تخصیص دارایی ممکن است برای سرمایه گذاران و پورتفولیو ها خاص مناسب نباشد.
تدوین یک برنامه می تواند نسبتا ساده باشد؛ اما مهمترین کلید استراتژی تخصیص دارایی خوب، اجرای آن است. اگر سرمایه گذار نتواند تعصبات خود را کنار بگذارد، اثربخشی پورتفولیو کم می شود.
مشکل بالقوه دیگر ناشی از دشواری تخمین تحمل ریسک سرمایه گذار از قبل است. هنگامی که نتایج بعد از یک دوره معین شروع می شود، سرمایه گذار متوجه می شود که ریسک کمتری (یا حتی بیشتر) را می خواهند.
صحبت پایانی
تخصیص دارایی و متنوع سازی مفاهیم فاندامنتال مدیریت ریسک هستند که هزاران سال وجود داشته اند. آنها همچنین یکی از مفاهیم کلیدی تئوری استراتژی های مدیریت پورتفولیوی مدرن هستند.
هدف اصلی تدوین استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است. توزیع ریسک میان طبقه های دارایی بازدهی پورتفولیو را افزایش می دهد.
از آنجا که بازارها بسیار به بیت کوین مرتبط هستند، باید در اعمال استراتژی های تخصیص دارایی به پورتفولیوهای دارایی های کریپتویی با احتیاط عمل کرد.
مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
بازار بورس بازاری ذاتا نوسانی و پر ریسک است. از اینرو مهارت مدیرت ریسک و سرمایه در بازار بورس اوراق بهادار، از اهمیت غیر قابل انکاری برخوردار است. اگر به خوبی با مفهوم ریسک و ریسکپذیری و به دنبالهی آن با مدیریت ریسک برای سرمایهی خود اشنا شوید، در این صورت میتوانید از موقعیتهای ایجاد شده در بازار سرمایه بهره ببرید تا ضمن حفظ ارزش داراییتان، به کسب سود و پیشی گرفتن از تورم نیز دست یابید.
ریسک چیست؟
قبل از بررسی مدیریت ریسک و سرمایه، باید به چیستی خود ریسک بپردازیم. به تفاوت بازدهی مثبت یا منفی مورد انتظار شما از سرمایهگذاری و بازده واقعی بدست آمده، ریسک میگوییم. بدون پذیرش ریسک نمیتوانید در بازار فعالیت کنید. میزان ریسک باید منطقی و معقول باشد. مفاهیمی مثل نسبت ریسک به ریوارد به شما کمک میکنند تا میزان منطقی یا هیجانی بودن ریسک معاملاتان را بررسی کنید. ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک ۲ نوع مهم ریسک در بازار بورس هستند. ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تاثیر زیادی در شکلگیری فعالیتتان در بازار بورس دارد. برای آشنایی کامل با انواع ریسک، میتوانید از سری مقالات رایگان آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار بهره ببرید.
مدیریت ریسک و سرمایه چیست؟
ریسک در بنیاد هر فعالیت مالی وجود دارد و به طور کلی حتی هر فعالیت غیر مالی نیز بر اساس ریسک بنیان شده است. مدیریت ریسک در روند سرمایه گذاری اهمیت زیادی دارد و سنجش ریسک سهم در تحلیل بنیادی سهام نیز اهمیت زیادی دارد. برخی از شما از مواجهه با ریسک دوری میکنید و این واژه را با خطر یا ضرر نزدیک میدانید. در صورتی که این طور نسیت. در شرایطی که انکار و دوری از ریسک امکان فعالیت سود ده را از شما میگیرد، مدیریت ریسک و سرمایه اهمیت دوچندانی پیدا میکند. مدیریت ریسک و سرمایه موجب میشود ریسکهای موجود در بازار یا سبد سهامتان را بشناسید و آنها را به حداقل برسانید. با داشتن اطلاعات کافی از سهام مورد نظر، میتوانید فرصتها و تهدیدهای موجود را شناسایی و در در صورت نیاز، تصمیمی نه از روی هیجانات کاذب بلکه کاملا آگاهانه تصمیم بگیرید.
تاثیر مدیریت ریسک در موفقیت سرمایهگذاریها
مدیریت ریسک و سرمایه به شما کمک میکند تا با قرار دادن حد سود و ضرر، ریسک سبد بورسی خود را به حداقل برسانید. مدیریت ریسک و سرمایه کمک میکند تا در کنار پذیرش ریسک، استراتژی فردی برای ساماندهی معاملات خود را داشته باشید تا بهترین نتیجه را در بازار بورس بگیرید. نقش مدیریت ریسک و سرمایه بسیار پر رنگ و غیر قابل انکار است. به علت اهمیت این موضوع، برخی از کارگزاریها از جمله کارگزاری اقتصاد بیدار دورههای آموزشی را با موضوعاتی مانند ریسک پذیری و سرمایهگذاری خدمت شما ارائه میدهند تا با استفاده از این دورههای مقدماتی و پیشرفته، ریسک معاملات خود را کاهش دهید و سرمایه خود را مدیریت کنید.
ریسک و سرمایه در بورس
چگونه ریسک و سرمایه را مدیریت کنیم
تا به اینجا متوجهی مفهوم رسیک و تاثیر مدیریت آن در داراییتان شدهاید. حال ممکن است این سوال در ذهنتان ایجاد شود که چگونه به مدیریت ریسک و سرمایه دست یابیم؟ چگونه در ریسک به تعادل برسیم ؟ خب در این بخش به خوبی به این سوالات پاسخ داده میشود. راهکارها و اقداماتی وجود دارند که با یادگیری آنها، قادر خواهید بود بهطوری کاملا حرفهای ریسک و سرمایهتان را مدیریت کنید.
سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف
با توجه به شرایط اقتصادی ایران بهتر است در بازارهای مالی مختلف سرمایهگذاری کنید چراکه در بازههای زمانی مختلف، بازارها رفتارهای متفاوتی دارند. برای مثال، زمانی که بازار مسکن در رکود است، ممکن است طلا یا خودرو روبه رشد و سودده باشند. بنابراین در صورت امکان داراییتان را در یک بازار بخصوص اختصاص ندهید تا از فرصتهای مختلف در بازارهای موازی بهرمند شوید. این تکنیک برای کاهش ریسک و مدیریت سرمایه، از اولین و مهمترین اقدامات است. سبدگردانی و صندوق های سرمایه گذاری نیز یکی از بهترین روش ها برای کنترل ریسک و کاهش مخاطرات سرمایه گذاری است.
تمام تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید.
داشتن سبد بورسی متنوع در بازار سهام
یکی از راهکارهایی که توجه با آن از واجبات است این است که در بازار بورس سبدی متنوع از صنایع و سهمهای مختلف بازار داشته باشید. هرگز تک سهم یا تک صنعت نشوید. همواره از صنایع مستعد رشد در سبد خود سهم داشته باشید تا در صورت اشتباه بودن تحلیل انجام شده بروی سهمی، کل سرمایهتان به خطر نیافتد.
در نظر گرفتن بدترین نتایج
در نظر گرفتن بدترین حالت نتیجه، هنگام سرمایهگذاری در بازار این امکان را به شما میدهد تا آمادگی این شرایط را داشته باشید و در صورت وقوع آن، قادر باشید بهترین تصمیم را متناسب با شرایط اتخاذ کنید.
تعیین حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود و ضرر در هنگام خرید سهم کمک میکند تا ریسک معاملات خود را به حداقل برسانید. چراکه با تعیین حد ضرر میتوانیم ضرر و ریسک قابل تحمل را برای خودتان مشخص کنید و اینگونه سرمایه را از ضررهای سنگین دور نگه داشتهاید. در تعیین حد سود و ضرر نقاط مقاومت و حمایت بسیار مهم هستند. برای تسلط به این تکنیک میتوانید مقاله ای تحت عنوان ”حد ضرر “ را در وبلاگ کارگزاری اقتصاد بیدار مطالعه بفرمایید.
حد سود و ضرر در بورس
غلبه بر ترس
بعد از رعایت تمامی راهکارهای ذکر شده و انجام آنها، تنها یک نکته بسیار باقی میماند. غلبه بر ترس فاکتوری بسیار مهم برای مدیریت ریسک و سرمایه است. با وجود ترس در صورت بروز هر نوسانی در بازار ممکن است تصمیم هیجانی و اشتباه بگیرید. بنابراین سعی کنید بهدور از حواشی و در آرامش به سرمایهگذاری بپردازید. اگر ریسک پذیر باشید و با تحلیل، دست به خرید و فروش بزنید، جایی برای ترس وجود نخواهد داشت.
کمپانی های مطرح مدیریت سرمایه
ـ BlackRock (با سرمایه تحت مدیریت بیش از 7 تریلیون دلار)
ـ The Vanguard Group (با سرمایه تحت مدیریت بیش از 6 تریلیون دلار)
ـ UBS Group (با سرمایه تحت مدیریت بیش از 3.5 تریلیون دلار)
ـ JPMorgan Chase (با سرمایه بیش از 2.5 تریلیون دلار) https://www.jpmorgan.com
جمعبندی
اگر نگاهتان به بازار بورس، نگاهی جدی است و قصد فعالیت در بازار را دارید، باید از ریسکپذیر بودن نترسید و با علم و دانش کافی ریسک ذاتی موجود در بازار را مدیریت کنید. مدیریت ریسک و سرمایه در موفقیت شما بسیار تاثیرگذار است بنابراین تخصیص تصمیم برای یادگیری اصول و روشهای مدیریت ریسک و سرمایه انتخابی بسیار هوشمندانه است. کارگزاری اقتصاد بیدار با طراحی انواع مقالات و کلاسهای آموزشی از مقدماتی تا پیشرفته در این مسیر با شما خواهد بود و امکان یادگیری هر آنچه که نیاز است را برای شما فراهم میکند.
در سبد دارایی خود چند سهام داشته باشیم؟
تعداد سهام در سبد سهام
تعداد سهام در سبد سهام از آن دست مسائلی است که شاید هیچگاه نتوان در مورد آن به یک نتیجهی واحد دست پیدا کرد. منابع مختلف هر یک نظر متفاوتی در این خصوص دارند. بهترین تعداد سهام در پرتفوی در گروی چند عامل مختلف است. به همین دلیل است که نمیتوان با قاطعیت از آن سخن گفت. کشوری که در آن ساکن هستید و سرمایهگذاری کردهاید، افق زمانی سرمایهگذاریتان، شرایط بازار و میزان میل و رغبت شما برای دنبال کردن اخبار بازار و به روز کردن اطلاعات در مورد داراییهایتان از جملهی این عوامل به شمار میروند. درست است که پاسخ جامعی در این خصوص وجود ندارد اما به هر طریق میتوان یک بازه مطلوب را برای بهترین ترکیب سبد سهام معرفی کرد. به عنوان مثال این محدوده در ایالات متحدهی آمریکا میتواند بین ۲۰ تا ۳۰ سهم باشد. در این مقاله از اخبار بورس، به بررسی تعداد مناسب سهام در سبد دارایی پرداختهایم و عوامل تاثیرگذار در تصمیمگیری برای تنوع سهام را بررسی کردهایم.
درک تعداد سهام مطلوب در سبد سهام
سرمایهگذاران از طریق سرمایهگذاری در ابزارهای مالی مختلف اقدام به متنوعسازی پرتفوی خود میکنند. دلیل اصلی آنها برای این کار به حداقل رساندن ریسک است. به ویژه آن که این متنوعسازی به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا کمتر در معرض ریسکهای غیرسیستماتیک قرار گیرند. این دسته از ریسکها مخاطراتی هستند که به یک شرکت یا صنعت خاص مربوط میشوند.
بیشتر بخوانید
سرمایهگذاران نمیتوانند از طریق متنوعسازی ریسک سیستماتیک را کاهش دهند. مثلا ریسک ناشی از رکود اقتصادی که تمام بازار سهام را تحت تاثیر قرار میدهد یکی از انواع ریسک سیستماتیک است که از آن گریزی نیست. اما تحقیقات آکادمیک در رابطه با نظریهی پرتفوی مدرن نشان داده است که پرتفویی که به شکل مطلوبی متنوعسازی شده است میتواند به نحو موثری از ریسکهای غیرسیستماتیک جلوگیری کند. این تاثیر به اندازهای است که گاه سطح ریسک به نزدیک صفر نیز میرسد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که بازده مورد انتظار از این پرتفوی کمریسک، به اندازهی سبدی است که به همان میزان در معرض ریسک است.
به بیان دیگر سرمایهگذاران برای دریافت بازده بالاتر، ریسک سیستماتیک بیشتری را متقبل میشوند. از این مسئله به عنوان تعادل ریسک و بازده یاد میشود. اما به طور کلی نمیتوان با پذیرش ریسک غیرسیستماتیک از بازده افزایشی بالقوه بهرهمند شد.
تعداد سهام بیشتر در سبد سهام ریسک غیرسیستماتیک پرتفوی را کاهش میدهد. ریسک پرتفویی با ۱۰ سهم به ویژه سهامی که مربوط به بخشها یا صنایع مختلف هستند کمتر از سبدی است که دو سهم در آن وجود دارد.
بیشتر بخوانید
البته هر چه تعداد سهام در سبد سهام بیشتر شود، هزینههای معاملاتی نیز به همان میزان افزایش پیدا میکند. پس بهتر است به طور کلی حداقل تعداد سهام لازم را به منظور کاهش ریسک غیرسیستماتیک در پرتفوی نگهداری کرد. این عدد با توجه به عواملی که در ابتدا به آنها اشاره شد، متفاوت است. در ایالات متحده که سهام حرکتی منفرد دارند و چندان به حرکت بازار کلی مرتبط نیستند، تعداد سهام میتواند بیشتر از نقاط دیگر باشد. یعنی چیزی حدود ۲۰ تا ۳۰ سهم.
تحقیقات عمدهای که در ایالات متحده انجام شده است مربوط به دوران قبل از انقلاب سرمایهگذاری آنلاین است؛ یعنی زمانی که هزینههای کمیسیون و کارمزدها بیشتر از الان بود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که سرمایهگذاران با بهرهمندی از هزینههای پایین تراکنشها که از جانب کارگزاران آنلاین ارائه میشود، میتوانند پرتفوی خود را با نگهداری حدود ۵۰ سهم بهینه کنند. هرچند باز هم نمیتوان به یک جمعبندی کلی در این خصوص دست یافت. فراموش نکنید که این موارد همگی از دادههای گذشته و کلی بازار سهام ناشی میشوند. پس هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار ۲۰ سال آینده ویژگیهایی مشابه بازار ۲۰ سال گذشته داشته باشد.
استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری
اما یک قاعدهی کلی در خصوص تعداد سهام در سبد سهام وجود دارد. بیشتر سرمایهگذاران اعم از خردهفروشان و سرمایهگذاران حرفهای حداقل تعداد ۱۵ تا ۲۰ سهم را در پرتفوی خود نگه میدارند.
اگر شما از تحقیق کردن، انتخاب و حفظ آگاهی و جمعآوری اطلاعات از وضعیت ۲۰ سهم یا بیشتر میترسید، میتوانید از صندوقهای شاخص یا صندوقهای ETF کمک بگیرید. به این ترتیب میتوانید به سرعت و به آسانی به سبد سهام خود تنوع ببخشید.
در صندوقهای ETF سهام مختلف از بخشهای متفاوت و با سرمایههای بازار متفاوت نگهداری میشوند. این ابزارهای سرمایهگذاری یک مزیت بسیار کارآمد دارند. به کمک این ابزار میتوانید سبدی از سهام را تنها با انجام یک تراکنش خریداری کنید.
بیشتر بخوانید
نظر راسل وین دربارهی بهترین تعداد سهام
در این باره میتوان نظرات افراد مختلف را جویا شد. یکی از مدیران سرمایهگذاری به نام راسل وین (Russell Wayne) در خصوص بهترین ترکیب سبد سهام نظرات جالبی دارد. او میگوید:
تعداد سهام در سبد سهام امر مهمی نیست. چرا که تمرکز یک پرتفوی میتواند روی تعداد اندکی از صنایع باشد. در حالی که پرتفوی دیگری میتواند صنایع بیشتری را در بر گیرد. اگر تعداد صنایع موردنظرتان محدود است، شما میتوانید تعداد زیادی سهام را خریداری کنید و همچنان پرتفوی کمتنوعی داشته باشید.
در سمت دیگر ممکن است در یک سبد سهام طیف وسیعی از صنایع مختلف پوشش داده شده باشند. در این حالت بهترین تعداد سهام میتواند حدود ۲۰ الی ۳۰ سهم باشد. آنچه میتواند تفاوت عمدهای را رقم بزند، انتخاب سهام مناسب است. این مسئله میتواند به تمرکز بر بازیگران قویتر در هر صنعت بینجامد. به این ترتیب میتوان تعادل ریسک و بازده چیست؟ منافع بالقوهای را از هر یک از این صنایع به دست آورد.
بیشتر بخوانید
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
برای این سوال پاسخ مشخصی وجود ندارد. زیرا این مسئله به عوامل مختلفی نظیر شرایط بازار، افق زمانی سرمایهگذار، میزان ریسکپذیری و … مربوط است.
نمیتوان عدد مشخصی را بیان کرد. ممکن است یک سبد سهام با ۵۰ سهم تنها چهار صنعت را پوشش دهد. حال آن که سبدی دیگر با تعداد کمتر، طیف وسیعتری از صنایع را تعادل ریسک و بازده چیست؟ تعادل ریسک و بازده چیست؟ در بر بگیرد. در ایالات متحدهی آمریکا معمولا این تعداد بین ۲۰ تا ۳۰ سهم است.
برخی از بزرگان بازار سرمایه معتقدند آنچه مهم است، انتخاب سهام مناسب است؛ نه تعداد آن.
برای افرادی که توانایی انتخاب و جمعآوری اطلاعات تعداد زیادی سهام را ندارند چه گزینههایی در دسترس است؟
این افراد میتوانند از صندوقهای شاخصی یا ETF استفاده کنند. این صندوقها خود از سهام متنوعی تشکیل شدهاند که مدیریت آن بر عهدهی مدیران صندوق است.
دیدگاه شما