نحوه محاسبه ریسک مالی


فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.

محاسبه ریسک اعتباری و تاثیر آن بر بازدهی در بورس اوراق بهادار تهران

ریسک اعتباری، از مهمترین ریسک‌هایی است که نهادهای پولی و مالی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. هدف اصلی پژوهش ارزیابی تاثیر ریسک اعتباری بر بازده سهام است. ابتدا با بررسی مبانی‌نظری، پژوهش‌های انجام شده و نظر کارشناسان خبره، عوامل کمّی و کیفی موثر بر رتبه‌بندی اعتباری تعیین شد سپس پرسشنامه‌ای تهیه شد تا باتوجه به نظر خبرگان براساس محیط ایران درجه اهمیت شاخص‌ها مشخص شود، و با استفاده از مدل تاپسیس رتبه‌بندی ۱۰۶ شرکت‌ بورس اوراق‌بهادار تهران برای سال‌های۱۳۹۰-۱۳۹۴ براساس ریسک اعتباری با درجه اهمیت یکسان و متفاوت شاخص‌ها صورت گرفت؛ سپس براساس نتایج رتبه‌بندی به تشکیل پرتفوهایی از سهام پرداخته شد و درنهایت تاثیر ریسک اعتباری بر بازده سهام در دو حالت درجه اهمیت یکسان و متفاوت مشخص شد. بنابر نتایج، تاثیر ریسک اعتباری بر بازده در هردو حالت درجه اهمیت یکسان و متفاوت، با تحلیل رگرسیون داده‌های ترکیبی، بی‌معنی و با تحلیل رگرسیون داد‌ه‌های پانل، معنی‌دار و معکوس است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Calculation of Credit Risk and Its Effect on Return in Tehran Stock Exchange

نویسندگان [English]

  • Amir Hossein Erza 1
  • Moslem Peymany 1
  • Farnaz Seifi 2

1 Faculty Member / Allameh Tabataba'i University

2 Faculty of Management and Accounting, Allameh Tabataba'i University

چکیده [English]

Credit risk is one of the most important risks that affect Monetary and financial institutions. The main purpose of the paper is to assess the effect of credit risk on stock returns. Firstly, by reviewing the theoretical foundations, researches and expert opinion, quantitative and qualitative factors influencing the credit rating were determined. Then a questionnaire prepared according to the experts' opinions based on the Iranian environment, the degree importance of the indicators was determined and Using the Topsis model, the ranking of 106 Tehran Stock Exchange (TSE) companies in 2011-2015 was based on credit risk with the same and different significance of the indicators Then, based on the results of the ranking, stock portfolios was formed, finally, the effect of credit risk on stock returns in two different situations With the same and different significance were determined. According to the results, the effect of credit risk on returns in both of the same and different degree of importance, by analyzing the combined data, meaningless and by analyzing panel data, is meaningful and reverse.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Credit Risk
  • Return
  • rating
  • TOPSIS
  • Tehran Stock Exchange
مراجع

ابراهیمی‌سروعلیا، محمدحسن و جهانشاهی، جواد (1395). بررسی رابطه سرمایه فکری و متغیر های اثرگذار بر تصمیمات سرمایه گذاران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی 12 (49)، 53-81

امیری، مقصود و بکی حسکوئی، مرتضی و بیگلری کامی، مهدی (۱۳۹۲). رتبه بندی شرکت های تولیدی در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و شبکه عصبی مصنوعی. فصلنامه علمی پژوهشی دانش سرمایه گذاری ۱۲ (۷).

امیریان، سجاد و آذر، عادل (۱۳۹۳)، ارائه مدلی برای رتبه بندی سهام تحت محیط تصمیم گیری چند شاخصه فازی گروهی. نهمین کنفرانس بین المللی مدیریت.

انواری رستمی، علی اصغر و ختن لو، محسن (۱۳۸۵). بررسی مقایسه ای رتبه بندی شرکت های برتر بر اساس نسبت های سودآوری و شاخص های بورس اوراق بهادار تهران. بررسی های حسابداری و حسابرسی ۱۹ (۴۳)، ۲۵ – ۴۳

برزیده، فرخ و تقوی‌فرد، محمدتقی و زمانیان، فاطمه (1392). چارچوب طراحی سبد سهام با استفاده از روش دیماتل و فرایند تحلیل شبکه‌ای. فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی 11 (39)، 105-124

تهرانی، رضا و محمدی، محسن و رحیمی، امیرمحمد (۱۳۸۸). نظام سنجش اعتبار و جایگاه آن در بهبود نظام تامین مالی. کنفرانس بین المللی توسعه نظام تامین مالی در ایران (با رویکرد نوآوری های مالی) ۲۲ (۱).

ﺟﻠﻴﻠﻲ، ﻣﺤﻤﺪ، »ﻧﻈﺎﻡ ﺟﺎﻣﻊ ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﺤﻮﺭ ﺗﺤﻮﻝ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺎﻧﮑﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ« ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺭﺗﺒﻪ-ﺑﻨﺪﻱ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ١٣٨٦

چارلز پی. جونز. مدیریت سرمایه گذاری. ترجمه: دکتر رضا تهرانی و عسگر نوربخش (۱۳۹۲ - چاپ یازدهم). تهران: نشر نگاه دانش.

خواجوی، شکرالله و فتاحی نافچی، حسن و قدیریان آرانی، محمد حسین (۱۳۹۴). رتبه بندی و ارزیابی عملکرد مالی شرکت های صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل ترکیبی فازی – AHP – ویکور؛ مطالعه موردی: شرکت های صنایع دارویی، فلزات اساسی و خودرو و قطعات. دانش حسابرسی ۲۲ (۶۰)، ۲۵-۴۷.

دانش شکیب، معصومه و فضلی، صفر (۱۳۸۸)، رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﺳﻴﻤﺎن ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روﻳﻜﺮد ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ )AHP–TOPSIS( . مجله ﭼﺸﻢاﻧﺪاز ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ۲۱ (۳۲)، ۱۰۹-۱۲۹

صفری، سعید و ابراهیمی شقاقی، مرضیه و شیخ، محمد جواد (۱۳۸۹). مدیریت ریسک اعتباری مشتریان حقوقی در بانک های تجاری با رویکرد تحلیل پوششی داده ها (رتبه بندی اعتباری). پژوهش های مدیریت در ایران ۲۸ (۴)، ۱۳۷ –۱۶۴

فرشید صارمی، محمود؛ صفری، حسین؛ فتحی، حبیبه و حسینی، ( 1385 )، "ارائه مدلی برای رتبه بندی شرکت های انفورماتیکی"، فصلنامه پژوهشنامة بازرگانی، 127 – شماره 40 ، صص ۱۵۴

محمودآبادی، حمید و غیوری مقدم، علی (۱۳۹۰)، رتبه بندی اعتباری از لحاظ توان مالی پرداخت اصل و فرع بدهی ها با استفاده از شیوه تحلیل پوششی داده ها (مورد مطالعه: شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران). مجله دانش حسابداری ۲۱ (۴)، ۱۲۵ – ۱۴۵.

مراد زاده فرد، مهدی و موسی زاده عباسی، نورالدین و مشعشعی، محمد (۱۳۹۰)، اراﻳﻪ ی ﻣﺪﻟﻲ ﻧﻮﻳﻦ در رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی و ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺎﻟﻲ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی ﻣﻮردی: ﺻﻨﻌﺖ ﻓﻠﺰات اﺳﺎﺳﻲ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان). بررﺳﻲ ﻫﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری و ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ۱۲ (۶۰)، ۴۱-۵۲.

مشایخ، شهناز و شاهرخی، سیده سمانه و حیدری، حنیف (۱۳۹۵). رتبه ﺑﻨﺪی اﻋﺘﺒﺎری شرکت های ﺗﻮﻟﯿﺪی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس و اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﺑﺎ ﻣﺪل ﺳﻮﭘﺮ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﭘﻮﺷﺸﯽ داده ﻫﺎ. سومین کنفرانس بین المللی پژوهش های کاربردی در مدیریت و حسابداری.

نوروزی مردخه، اسحاق و ادهم، عباس (۱۳۹۴)، ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺭﯾﺴﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﻮﺭﺱ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.

Al-khawaldeh, Abdullah Ash-shu’ayree (2013), International Journal of Financial Research 4 (1), 120 – 131.

Avramov, Doron & Chordia, Tarun & Jostova, Gergana & Philipov Alexander (2009). Credit ratings and the cross-section of stock returns, Journal of Financial Markets 12 (31) 469–499.

Basel committee on Banking " Studies on the Validation of Internal Rating Systems working paper. No . February 2006

Bissoondoyal-Bheenick, Emawtee & Brooks, Robert (2015). The credit risk–return puzzle: Impact of credit rating announcements in Australia and نحوه محاسبه ریسک مالی Japan. Pasific – Basin Finance Journal 19 (35), 37 – 55

Ebrahimi Rad, Seyed Saajad & Embong, Zaini & Mohd-Saleh Norman & Jaffar, Romlah(2016). FINANCIAL INFORMATION QUALITY AND INVESTMENT EFFICIENCY: EVIDENCE FROM MALAYSIA. ASIAN ACADEMY of MANAGEMENT JOURNAL of ACCOUNTING and FINANCE 1 (22). 129-151

Fama, Eugene F. and Kenneth R. French, 1993: Common risk factor in the returns on stocks and bonds, Journal of Finance, 33, pp. 3-56

Fama, Eugene F. and Kenneth R. French, 1996: Multifactor Explanations of Asset Pricing Anomalies, Journal of Finance, 51, PP. 55 – 84

Freitas, Abner de Pinho Nogueira & Minardi, Andrea Maria Accioly Fonseca (2013). The Impact of Credit Rating Changes in Latin American Stock Market, Available online at http://www.anpad.org.br/bar

Gray, S. Mirkovic, A. and Ragunathan, V. (2006). The determinants of credit ratings: Australian evidence. Australian Journal of Management. Vol. 13. N pp 333-354

Habib, Yasir & Nazir, Muhammad Imran & Hashmi, Shujahat Haider & Saeed, Muhammad Bilal (2015). Credit Rating Announcements and Stock Returns: Evidence from the Banking Sector of Pakistan. Journal of Business Studies Quarterly 24 (2).

Hallahan, Terrence & Taib, Hasniza Mohd & Di Iorio, Bissoondoyal-Bheenick, Emawtee (2011). The Stock Market Impact of Corporate Bond Rating Changes: New Evidence from the UK and Australian Stock Markets. www.efmaefm.org

Heflin,F; Shaw,K,W; Wild,J. (2011). " Credit ratings and disclosure channels". Research in Accounting Regulation, 23(1),PP 20-33

Horrigan, J. O, (1966). The Determination of Long-term credit standing with Financial ratios. Journal of Accounting Research, 4, 44 – 62.

Jllinea, S.Jane; Tanlu, Lloyd and Winn, Amanda (2014). Evaluating proposed remedies for credit rating agency failures. The Accounting Review 89(4), 1399-14

Lev, B., and R. thiagaragan (1993). Fundamental information analysis, Journal of Accounting Research 31, 190-215

Malhotra, R., Malhotra, D.K. and Russel, P. (2007). Using data envelopment analysis to rate bonds. Proceedings of the Northeast Business & Economics Association. Vol. 4. pp. 420–423

Marcin, Tomasz, (2009). Application of Data Envelopment Analysis in Credit Scoring, Master’s Thesis in Financial Mathematics, Technical Report

Markowitz, H.,”Portfolio Selection: Efficient Diversification of Investments” John Wiley & New York 1959, Sons

Mohanram, P. (2004). Separating winners from losers among low book-to-market stock using Financial Statement Analysis, Columbia Business school.

Mohtashami, Toktam and Salami, Habibollah(2006) Factors discriminating low risk and high risk corporate credit applicants: the case of Keshavarzi bank, MS thesis ,faculty of economics and agricultural development,Tehran University. (In Persian)

Murcia, Flávia Cruz de Souza and et al (2014). The determinants of credit rating: Brazilian evidence. BAR - Brazilian Administration Review11 (2). 188-209

Srdjevici, B. et al, (2004). An Object Multi-Criteria Evaluation of Water Management Scenarios, Water Resources Management Journal, 18: 35-54

Tansel, Y. &Yardakul, M. (2010). Development of a quick credibility نحوه محاسبه ریسک مالی scoring decision support system using fuzzy TOPSIS. Expert Systems with Applications, 37, 567–574

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟‌ مناسبت ترین R/R

نسبت ریسک به ریوارد چیست

نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلی‌ترین معیارهای تریدینگ در بازارهای معاملاتی سنتی و ارزهای دیجیتال است. این معیار به معامله‌گران کمک می‌کند تا ریسک معامله را به حداقل، و سود آن را به بیشترین میزان ممکن برسانند. در واقع معیار Risk to Ratio، با استفاده از قیمت ورودی، استاپ لاس و سفارش حد سود، روند صعودی و نزولی بالقوه هر معامله را اندازه‌گیری می‌کند. در ادامه به طور مفصل به بررسی این معیار در داموندمگ می‌پردازیم.

  • 1) نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
  • 2) نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟
  • 3) اهمیت و محدودیت‌های استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
  • 4) استفاده از شاخص‌های فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود
  • 5) نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
  • 6) نتیجه ‌گیری

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، رابطه میان ریسک احتمالی و سود بالقوه موجود در هر معامله‌ای را مشخص می‌کند. اما منظور از ریسک (Risk) و ریوارد (Reward) چیست؟ درک مفهوم ریوارد، در دنیای تجارت و سرمایه‌گذاری بسیار ساده است. در واقع ریوارد، همان سودی است که انتظار داریم از معامله نصیبمان شود. این سود از تغییر قیمت (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا) و یا درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری (دریافت سود سهام)، به دست می‌آید.

اما در مقابل در دنیای معاملات، هر اتفاق غیرمنتظره‌ای که باعث تغییر در ارزش دارایی‌های مالی شود، به عنوان ریسک در نظر گرفته می‌شود. در دنیای ترید و سرمایه‌گذاری، ریسک در گروه‌های مختلف قرار می‌گیرد. در ادامه به برخی از مهم‌ترین انواع ریسک‌های معاملاتی اشاره می‌کنیم:

ریسک نقدشوندگی / Liquidity Risk

یک دارایی خوب باید قدرت نقدشوندگی بالایی داشته و سرمایه‌گذار در هر زمانی قادر به فروش آن دارایی باشد. در این نوع ریسک، معامله‌گر نمی‌تواند در خارج یا داخل پوزیشن معامله‌ای را انجام داده و دارایی خود را بفروشد.

ریسک بازار / Market Risk

در برخی از موارد، میزان ریسک یک معامله از ابتدا مشخص نیست. به خصوص در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال که قیمت‌ها به صورت لحظه‌ای بالا و پایین می‌شوند. در مواردی این تغییرات قیمت بسیار شدید بوده و ممکن است کل بازار با کاهش ناگهانی قیمت مواجه شود. در Market Risk، ارزش کل بازار در زمان سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کرده و فرد دچار ضرر و زیان زیادی می‌شود.

ریسک همبستگی / Correlation Risk

بر اساس آن ممکن است ارزش تمام سرمایه‌گذاری‌های فرد در یک زمان و به طور ناگهانی کاهش پیدا کند.

ریسک سیاسی / Political Risk

بازارهای مالی به ویژه بازار ارزهای دیجیتال به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی، قوانین و مقررات جدید و اظهار نظرهای افراد تأثیرگذار قرار دارند. در سال‌های اخیر شاهد نمونه‌هایی همچون وضع قوانین جدید در مخالفت با ماینینگ کریپتوکارنسی در کشور چین و حتی اظهارنظرهای از مقامات غیرسیاسی اما بانفوذ مثل ایلان ماسک در مورد بیت کوین و شت‌ کوین‌‌ها، در پلتفرم توییتر بوده‌ایم.

از آنجایی که در بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی، هیچ معامله‌ای بدون ریسک و با سود خالص انجام نمی‌شود، محاسبه نسبت ریسک به ریوارد و بررسی وضعیت سود و زیان معامله قبل از ورود به آن کاملاً ضروری و عاقلانه است.

بررسی مفهوم حد سود و ضرر

در هر معامله‌ای می‌توان مقدار مشخصی را به عنوان بالاترین حد سود پیش‌بینی کرد، طبیعتاً معامله‌گران با انجام معامله به دنبال رسیدن به این نقطه از سود هستند. اما در مقابل آن، به نقطه‌ای که در آن معامله‌گر در زمان سیر نزولی بازار از معامله خارج می‌شود، حد ضرر گفته می‌شود. به این ترتیب با در اختیار داشتن پارامترهای حد سود و ضرر معامله می‌توانید به راحتی نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کرده و درباره انجام معامله تصمیم‌گیری کنید.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

استفاده از استراتژی‌های معاملاتی مانند نسبت ریسک به ریوارد تنها زمانی منطقی است که فرد از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارش‌های سود استفاده کند. معامله‌گران حرفه‌ای قبل از انجام ترید و باز کردن یک پوزیشن جدید، با استفاده از تجزیه و تحلیل‌های فنی، در نظر گرفتن سود معامله و پذیرش خطرات احتمالی، نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه می‌کنند. منظور از ریسک در اینجا، مقدار پولی است که معامله‌گر در جریان انجام یک معامله از دست می‌دهد.

به عبارت دیگر شکافی که میان قیمت ورودی (entry price) و سفارش توقف ضرر (Stop Loss) یک معامله وجود دارد، نشان‌دهنده ریسک آن معامله است. قیمت ورودی نیز قیمت ارز دیجیتال مدنظر در لحظه انجام معامله خرید یا فروش آن است. به عنوان مثال ممکن است این عدد برای ارز دیجیتال بیت‌ کوین برابر با 48 هزار و برای اتریوم برابر با 3.500 دلار باشد.

از طرفی ریوارد یا پاداش، سود بالقوه تعیین شده توسط معامله‌گر را نشان می‌دهد، همچنین این امکان وجود دارد تا میزان ریوارد معامله را بر اساس فاصله قیمت ورودی (entry point) و سود هدف‌ (profit target) اندازه‌گیری کنید. در نهایت نسبت ریسک به ریوارد، با استفاده از یک فرمول بسیار ساده و تنها با تقسیم ریسک بر پاداش معامله، به دست می‌آید.

  • نتایج حاصل از فرمول ریسک به ریوارد

با جاگذاری داده‌های معامله در این فرمول، سه حالت زیر به دست می‌آید:

  • ریسک بیشتر از پاداش
  • ریسک کمتر از پاداش
  • ریسک مساوی پاداش

در صورتی که این نسبت از عدد 1 تجاوز کند، پاداش معامله از ریسک آن کمتر خواهد بود. بهتر است معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک به پاداش کمتری داشته باشند. این بدان معناست که پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.

مثالی از استفاده از این فرمول در معامله بیت کوین

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

معامله‌ای را با داده‌های زیر در نظر بگیرید.

  • قیمت ورودی: 50 هزار دلار
  • توقف ضرر: 48 هزار دلار
  • حد سود: 54 هزار دلار

جای‌گذاری داده‌ها در فرمول Risk to Reward Ratio: 5/0 = 000/4 ÷ 000/2 = (000/50 -000/54) ÷ (000/48 – 000/50)

نسبت ریسک به ریوارد این معامله برابر با 5/0 است، برای اینکه این معامله به طور منظم سودآور باشد، لازم است این نسبت را بین 3/0 تا 5/0 نگه‌دارید.

نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟

معیار نسبت ریسک به سود، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بتوانند در معاملات خود ریسک از دست دادان دارایی را مدیریت کنند. جهت ثبت سفارش خرید، تنها کافی‌ست به صرافی دیجیتالی مدنظر رفته و در پنل تریدینگ صرافی بر اساس استراتژی معاملاتی خود و تحلیل‌های انجام شده Stop loss و Profit Target معامله را در یک نقطه منطقی تنظیم کنید.

توجه داشته باشید سطوح توقف ضرر و سود هدف را نباید به صورت تصادفی انتخاب کنید. چراکه تنها با مشخص کردن این دو پارامتر می‌توانید نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه و میزان سودده بودن معامله را ارزیابی کنید.

اهمیت و محدودیت‌های استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

معامله‌گران حرفه‌ای در هنگام انجام معاملات خود به طور هم‌زمان از ابزارها، استراتژی‌ها و پارامترهای مختلف استفاده می‌کنند. به دلیل تعدد ابزارهای معاملاتی لازم است قبل از هر چیزی ابتدا کارکرد هر معیار را به خوبی درک کرده و با محدودیت‌ها و اهمیت استفاده از آنها آشنا شویم. به همین منظور در ادامه به بررسی اهمیت و محدودیت‌های استفاده از نسبت Risk to Reward می‌پردازیم.

اهمیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

مهم‌ترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد آن است که با استفاده از آن سرمایه‌گذار یا معامله‌گر می‌تواند میزان ریسک سبد سرمایه خود را مدیریت کند. به این ترتیب با محاسبه نسبت RR و تجزیه و تحلیل بازار می‌توانید دارایی خود را از ریسک بسیار بالا در مقابل سود بسیار کم یک معامله محافظت کنید.

محدودیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

طبیعتاً نسبت ریسک به ریوارد، به تنهایی تمام اطلاعات مورد نیاز برای انجام یک معامله را در اختیار کاربر قرار نمی‌دهد. برای داشتن یک معامله موفق، باید در کنار نسبت RR از تکنیک‌ها و ابزارهای معاملاتی دیگر نیز استفاده کنید، یعنی علاوه بر تعیین سطوح توقف ضرر و سود هدف، لازم است بتوانید میزان احتمال دستیابی به اهداف تعیین شده در سفارش را ارزیابی کنید.

یکی از اشتباهاتی که معمولاً اغلب معامله‌گران روزانه مرتکب می‌شوند، آن است که این افراد قبل از تجزیه و تحلیل تمام جوانب معامله، نسبت ریسک به پاداش خاصی را برای معامله خود در نظر می‌گیرند. اما متأسفانه این موضوع سبب می‌شود تا بجای در نظر گرفتن ارزش رمز ارز مدنظر و شرایط بازار، معامله‌گر پارامترهای توقف ضرر و سود هدف سفارش خود را بر اساس قیمت ورودی تنظیم کند.

انتخاب یک نسبت ریسک به پاداش مناسب، به عنوان یک اقدام متعادل‌کننده، این پیام را به معامله‌گر می‌دهد که معامله قبل از رسیدن به نقطه توقف ضرر، شانس خوبی برای رسیدن به قیمت هدف دارد. جهت استفاده مؤثر از این نسبت، به یک طرح معاملاتی با شرایط زیر نیاز است:

  • شرایط قابل قبول در بازار
  • زمان و مکان ورود به معامله
  • انتخاب درست پارامترهای توقف ضرر و قیمت هدف، بر اساس شرایط بازار

در هر صورت لازم است علاوه بر نسبت ریسک به ریوارد معامله، نسبت‌های دیگر مانند Win to Loss Ratio و نقطه سر به سر (break-even) را هم در نظر بگیرد.

استفاده از شاخص‌های فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود

ورود به یک معامله بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت درست اندازه پوزیشن، تنها ریسک و خطرات معامله را افزایش می‌دهد. معامله در بازارهای مالی سنتی و ارزهای دیجیتال نیازمند بهره‌گیری از یک رویکرد سیستماتیک با هدف افزایش پاداش بالقوه بوده و جایی برای حدس و گمان نیست. جهت داشتن یک رویکرد مناسب لازم است به مراحل زیر توجه کنید.

نحوه تنظیم توقف ضرر بر اساس ریسک بازار

همانطور که گفتیم، اختلاف نقطه ورودی و سطح توقف ضرر، ریسک معامله را نشان می‌دهد. سطح توقف ضرر نقطه خروج شما از یک معامله است، به این معنا که معامله شما به صورت خودکار و با تحمل کمترین ضرر ممکن بسته می‌شود. پرایس اکشن (Price action) یا حرکت قیمت (Price movement) یک دارایی، ویژگی یک ابزار معاملاتی بوده و در طول زمان بر روی نمودار ترسیم می‌شود. در واقع ترسیم پرایس اکشن بر روی نمودار اعمال خریداران و فروشندگان بازار را نشان می‌دهد.

اگر نمودار زیر را با دقت ملاحظه کنید، متوجه می‌شوید که قیمت در چند ناحیه تکرار شده است. اگر بتوانیم حد ضرر معامله را از میان این سطوح حمایت و مقاومت تعیین کنیم، احتمال بازگشت دوباره قیمت به این نواحی بیشتر است.

در نمودار بالا مشاهده می‌کنیم که قیمت بیت کوین از سطح حمایتی قوی 30 هزار دلاری بالاتر رفته است. در نتیجه خرید از این سطح با ریسک کمتر از 30 هزار دلار، احتمال وین ریت (Win Rate) را افزایش می‌دهد.

رویکرد دیگر، استفاده از خط روند سطح حمایت یا مقاومت است، در اغلب مواقع، قیمت به موقع از این سطح به جای اول برمی‌گردد.

نحوه تنظیم توقف ضرر بر اساس ریسک بازار

در نمودار بالا ملاحظه می‌کنید که چطور قیمت از خط روند سطح حمایت، به عقب برگشته است. همچنین کندل استیک‌های موجود در نمودار نشان می‌دهند که قیمت از خط روند (Trend line) تصحیح شده و به طرف بالا حرکت کرده است. علاوه بر این نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله از 1:1 بالاتر است.

به جز خطوط استاتیک یا ترند سطح حمایت، اغلب قیمت‌ها از سطوح داینامیک عبور می‌کنند. میانگین متحرک نمایی دوگانه (EMA) مثال بسیار خوبی از سطوح مقاومت و حمایت داینامیک است. در واقع EMA نوعی میانگین متحرک است که با قرار دادن وزن بیشتر بر روی آخرین پرایس اکشن، قیمت‌ها را متعادل و هموار می‌کند.

به عنوان مثال، اگر قیمت به 20-Period EMA نزدیک شود، احتمال زیادی وجود دارد تا میانگین متحرک، به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت داینامیک عمل کند. در نمودار بالا قیمت، بالاتر از سطح حمایتی داینامیک حرکت می‌کند. در این موارد بهتر است حد ضرر را پایین‌تر از EMA 20 قرار دهید، به این ترتیب قیمت با نسبت ریسک به ریوارد 1:4 افزایش یافته و بالاتر می‌رود.

نحوه تنظیم سود هدف (Target Profit) با هدف کاهش میزان ریسک

بر اساس توصیه کارشناسان و یک اقدام کاملاً منطقی باید قبل از شروع معامله میزان ریسک و ضرر آن را محاسبه کنید. در قسمت قبل نحوه محاسبه ریسک با استفاده از سطوح حمایتی، مقاومتی و میانگین حرکت آموزش داده شد. تمام قواعد بالا برای اندازه‌گیری ریوارد (سود) معامله نیز کاربرد دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کرده و به هر سطح مقاومت قابل‌توجهی برسد، احتمال واکنش در این سطوح قیمتی بیشتر می‌شود.

نمودار بالا مثال خوبی برای تنظیم سود هدف بر اساس سطوح مقاومت است. در این مثال، قیمت 40 هزار دلار، به عنوان یک نقطه معکوس قیمت، قابل توجه و معنی‌دار است، یعنی جایی که قیمت از آن پایین‌تر رفته و این سطح را معنی‌دار می‌کند. در نتیجه اگر BTC/USD را پس از عبور از قیمت 30 هزار دلار خریده باشید، سود هدف (Take profit) شما باید بر روی 40 هزار دلار تنظیم شود.

در بازار سرمایه ابزاری به نام فیبوناچی کاربرد زیاد داشته و معامله‌گران با استفاده از آن اهداف احتمالی قیمت را شناسایی می‌کنند. بر اساس یک رویکرد مقدماتی، لازم است سطح توسعه (extension leve) را به عنوان “قیمت هدف” اصلی در نظر بگیرید.

نمودار بالا نشان می‌دهد که چگونه سطح توسعه فیبوناچی به عنوان یک نقطه معکوس برای قیمت اصلی عمل می‌کند. به عنوان مثال، اگر پس از شکست 61.8 درصدی سوئینگ لول خرید خود را نهایی کنید، سطح Take Profit اصلی باید در 161.8 درصد باشد.

نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

نکات کلیدی در رابطه با معیار نسبت ریسک به ریوارد در بازار ارزهای دیجیتال به شرح زیر است:

  • نسبت ریسک به ریوارد به تنهایی اطلاعات کافی در اختیار شما قرار نمی‌دهد.
  • لازم است نحوه رسیدن به سطوح مختلف پاداش را با استفاده از این تکنیک معاملاتی آموزش ببینید.
  • باید قبل از شروع معامله اطلاعات کافی در خصوص شرایط بازار جمع‌آوری کنید.
  • لازم است یک برنامه معاملاتی معقول برای استفاده بهینه از نسبت ریسک به ریوارد داشته باشید.
  • با اینکه ریسک به ریوارد یک ابزار عالی در بازارهای مالی است، اما برای مدیریت معاملات خود به استراتژی و ابزارهای دیگر نیز نیاز خواهید داشت.

نتیجه ‌گیری

نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلی‌ترین پارامترهای معاملاتی در بازارهای سرمایه و ارزهای دیجیتال است. این معیار در کنار سایر ابزارهای معاملاتی، به شما کمک می‌کند تا حد امکان میزان ریسک معامله را کاهش داده و سود مورد انتظار را در پایان معامله به دست آورید.

سؤالات متداول

چه زمانی از نسبت ریسک به ریوارد استفاده کنیم؟

استفاده از استراتژی‌ معاملاتی نسبت ریسک به ریوارد، تنها زمانی منطقی است که از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارش‌های سود استفاده کنید.

مهم‌ترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

اصلی‌ترین مزیت این معیار آن است که با استفاده از آن می‌توانید میزان سود معامله را افزایش و ریسک سبد سرمایه خود را کاهش دهید.

چه زمانی فرمول نسبت ریسک به ریوارد نتیجه مناسبی دارد؟

معاملاتی که نسبت ریسک به پاداش کمی دارند، گزینه بهتری هستند. چراکه در این موارد پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.

نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه‌گذاری

نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه گذاری

بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه می‌کنید، باید پیش‌بینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیش‌بینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر می‌چربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.

در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

منظور از بازده چیست؟

بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایه‌گذار می‌شود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس می‌کنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.

۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.

بازده به دو نوع مختلف تقسیم می‌شود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایه‌گذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست می‌آورد.

معمولا بازده و ریسک رابطه‌ای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ می‌شود.

اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایه‌گذاری شما افزایش پیدا می‌کند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.

تعریف ریسک در سرمایه گذاری

تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:

بازده واقعی بازده مورد انتظار = ریسک

بیشتر سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیم‌گیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش می‌یابد.

ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهم‌ترین تصمیم‌گیری مالی به شمار می‌آید.

انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری

در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم‌بندی می‌شود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایه‌گذاری (مثلاً قیمت سهام شرکت‌ها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکت‌ها خارج نحوه محاسبه ریسک مالی است.

اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته می‌شود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط می‌شود.

برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیم‌گیری در شرایط مختلف و مولفه‌هایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت می‌گذارند که همگی در تقسیم‌بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار می‌گیرند.

شناخت انواع ریسک می‌تواند سرمایه گذار را به پیش‌بینی آینده خود مسلط‌تر کند.

ریسک نرخ ارز

نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز ‌گویند.

نرخ ارز در کشور‌ها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع می‌تواند روی میزان هزینه‌ها، تولید، فروش و سود شرکت‌هایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.

وقتی نرخ ارز رشد می‌کند شرکت‌هایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آن‌ها کم خواهد شد.

در مقابل شرکت‌هایی که به صادرات می‌پردازند، می‌توانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدمات‌شان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.

ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهام‌ها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.

ریسک نوسان نرخ بهره

در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیده‌اید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانک‌ها پذیره‌نویسی می‌شوند.

سرمایه‌گذار وقتی چنین تبلیغی را می‌بیند با خود تحلیل می‌کند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال نحوه محاسبه ریسک مالی حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایه‌گذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.

به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش می‌آید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می‌شود ریسک نوسان نرخ بهره می‌گویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایه‌گذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را می‌خرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول می‌کند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر می‌شود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر می‌شود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.

ریسک بازار

به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود می‌آید، ریسک بازار گفته می‌شود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود می‌آید و سهام همه شرکت‌ها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار می‌گیرد.

این ریسک عموماً قابل پیش‌بینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکت‌ها است به وجود می‌آید.

ریسک تورمی

معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونه‌ای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهام‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعه‌ای تورمی زندگی می‌کنید، قدرت خریدتان کاهش می‌یابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهام‌های موجود می‌شود.

به عبارت کلی‌تر تغییرات عمومی قیمت‌ها ریسک قدرت خرید است. در جامعه‌ای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته می‌شود.

به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم می‌شود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکت‌ها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.

ریسک نقدینگی

نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی می‌شود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش می‌یابد.

وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم می‌شود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت‌ها می‌شود.

در نتیجه قدرت تقاضا کم می‌شود و ریسک سرمایه‌گذاری بالا می‌رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد می‌شود، ریسک نقدینگی می‌گویند.

ریسک نقدینگی می‌تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.

ریسک تجاری

ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود می‌آید، را ریسک تجاری می‌نامند.

برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا می‌کند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت می‌شود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارید، می‌توان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.

ریسک مالی

یکی از منابع تامین مالی شرکت‌ها، دریافت وام از بانک‌ها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود می‌کند، در حقیقت بدهی‌های خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.

حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهی‌های خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.

عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش می‌دهد.

کنترل ریسک در بازار سرمایه

در بازار سرمایه می‌توان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، می‌شود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.

ریسک هر سهم را می‌توان با استفاده از رابطه­ زیر محاسبه کرد:

Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲

در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دوره‌های مورد مطالعه است.

برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:

حال ریسک این سهم را در سال‌های مختلف با هم محاسبه می‌کنیم:

(ri – r̅)

Σ (ri – r̅)

(ri – r̅)/n

[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲

به ترتیب از راست به چپ بازده‌ها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم می‌کنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است

سپس در ستون بعدی تک‌تک بازده‌ها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ می‌رسانیم.

در ستون بعدی مجموع آن‌ها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم می‌کنیم. در ستون آخر از عبارت به ‌دست‌ آمده جذر می‌گیریم و عدد حاصل‌شده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.

رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام

کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش می‌یابد.

کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش می‌یابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد.

از این قاعده آماری می‌توان به ‌منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به ‌این ‌ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاست‌گذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیل‌شده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.

محاسبه ریسک سبد سهام

فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهم‌ها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب همبستگی ρ باشند.

ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه می‌شود:

Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲

توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهم‌ها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، می‌توانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه می‌شود) به ۱- نزدیک‌تر باشد ریسک سبد کمتر می‌شود.

در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و به‌عنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نام‌گذاری شد که به‌ اختصار آن را به نام مدل CAPM می‌شناسیم.

این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام می‌کند. به ‌عبارت‌دیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه می‌کند و با استفاده از رابطه زیر به دست می‌آید.

محاسبه ریسک سبد سهام

فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.

مدل دیگر، مدل قیمت‌گذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به‌ تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازه­ی زمان متفاوت است.

مدل قیمت‌گذاری آربیتراژ بازدهی را به‌ صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.

چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار می‌دهد درحالی‌که روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام می‌کند.

سخن آخر

مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایه‌گذاری‌ها، مورد بررسی سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد و نمی‌توان آن‌ها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیم‌گیری برای یک سرمایه‌گذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا می‌کند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.

نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه‌گذاری

نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه گذاری

بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه می‌کنید، باید پیش‌بینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیش‌بینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر می‌چربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.

در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

منظور از بازده چیست؟

بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایه‌گذار می‌شود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس می‌کنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.

۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.

بازده به دو نوع مختلف تقسیم می‌شود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایه‌گذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست می‌آورد.

معمولا بازده و ریسک رابطه‌ای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ می‌شود.

اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایه‌گذاری شما افزایش پیدا می‌کند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.

تعریف ریسک در سرمایه گذاری

تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:

بازده واقعی بازده مورد انتظار = ریسک

بیشتر سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیم‌گیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش می‌یابد.

ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهم‌ترین تصمیم‌گیری مالی به شمار می‌آید.

انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری

در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم‌بندی می‌شود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایه‌گذاری (مثلاً قیمت سهام شرکت‌ها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکت‌ها خارج است.

اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته می‌شود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط می‌شود.

برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیم‌گیری در شرایط مختلف و مولفه‌هایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت می‌گذارند که همگی در تقسیم‌بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار می‌گیرند.

شناخت انواع ریسک می‌تواند سرمایه گذار را به پیش‌بینی آینده خود مسلط‌تر کند.

ریسک نرخ ارز

نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز ‌گویند.

نرخ ارز در کشور‌ها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع می‌تواند روی میزان هزینه‌ها، تولید، فروش و سود شرکت‌هایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.

وقتی نرخ ارز رشد می‌کند شرکت‌هایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آن‌ها کم خواهد شد.

در مقابل شرکت‌هایی که به صادرات می‌پردازند، می‌توانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدمات‌شان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.

ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهام‌ها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.

ریسک نوسان نرخ بهره

در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیده‌اید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانک‌ها پذیره‌نویسی می‌شوند.

سرمایه‌گذار وقتی چنین تبلیغی را می‌بیند با خود تحلیل می‌کند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایه‌گذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.

به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش می‌آید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می‌شود ریسک نوسان نرخ بهره می‌گویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایه‌گذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را می‌خرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول می‌کند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر می‌شود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر می‌شود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.

ریسک بازار

به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود می‌آید، ریسک بازار گفته می‌شود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود می‌آید و سهام همه شرکت‌ها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار می‌گیرد.

این ریسک عموماً قابل پیش‌بینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکت‌ها است به وجود می‌آید.

ریسک تورمی

معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونه‌ای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهام‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعه‌ای تورمی زندگی می‌کنید، قدرت خریدتان کاهش می‌یابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهام‌های موجود می‌شود.

به عبارت کلی‌تر تغییرات عمومی قیمت‌ها ریسک قدرت خرید است. در جامعه‌ای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته می‌شود.

به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم می‌شود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکت‌ها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.

ریسک نقدینگی

نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی می‌شود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش می‌یابد.

وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم می‌شود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت‌ها می‌شود.

در نتیجه قدرت تقاضا کم می‌شود و ریسک سرمایه‌گذاری بالا می‌رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد می‌شود، ریسک نقدینگی می‌گویند.

ریسک نقدینگی می‌تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا نحوه محاسبه ریسک مالی در اصطلاح ریزش بازار) شود.

ریسک تجاری

ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود می‌آید، را ریسک تجاری می‌نامند.

برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا می‌کند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت می‌شود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارید، می‌توان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.

ریسک مالی

یکی از منابع تامین مالی شرکت‌ها، دریافت وام از بانک‌ها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود می‌کند، در حقیقت بدهی‌های خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.

حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهی‌های خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.

عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش می‌دهد.

کنترل ریسک در بازار سرمایه

در بازار سرمایه می‌توان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، می‌شود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.

ریسک هر سهم را می‌توان با استفاده از رابطه­ زیر محاسبه کرد:

Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲

در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دوره‌های مورد مطالعه است.

برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:

حال ریسک این سهم را در سال‌های مختلف با هم محاسبه می‌کنیم:

(ri – r̅)

Σ (ri – r̅)

(ri – r̅)/n

[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲

به ترتیب از راست به چپ بازده‌ها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم می‌کنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است

سپس در ستون بعدی تک‌تک بازده‌ها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ می‌رسانیم.

در ستون بعدی مجموع آن‌ها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم می‌کنیم. در ستون آخر از عبارت به ‌دست‌ آمده جذر می‌گیریم و عدد حاصل‌شده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.

رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام

کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش می‌یابد.

کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش می‌یابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد.

از این قاعده آماری می‌توان به ‌منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به ‌این ‌ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاست‌گذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیل‌شده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.

محاسبه ریسک سبد سهام

فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهم‌ها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب همبستگی ρ باشند.

ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه می‌شود:

Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲

توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهم‌ها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، می‌توانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه می‌شود) به ۱- نزدیک‌تر باشد ریسک سبد کمتر می‌شود.

در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و به‌عنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نام‌گذاری شد که به‌ اختصار آن را به نام مدل CAPM می‌شناسیم.

این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام می‌کند. به ‌عبارت‌دیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه می‌کند و با استفاده از رابطه زیر به دست می‌آید.

محاسبه ریسک سبد سهام

فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.

مدل دیگر، مدل قیمت‌گذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به‌ تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازه­ی زمان متفاوت است.

مدل قیمت‌گذاری آربیتراژ بازدهی را به‌ صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.

چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار می‌دهد درحالی‌که روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام می‌کند.

سخن آخر

مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایه‌گذاری‌ها، مورد بررسی سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد و نمی‌توان آن‌ها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیم‌گیری برای یک سرمایه‌گذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا می‌کند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.

نسبت ریسک به ریوارد در بازار فارکس و نحوه محاسبه آن

نسبت ریسک به ریوارد در بازار فارکس و نحوه محاسبه آن

یکی از مباحث مهم و گسترده در بازار های مالی مدیریت سرمایه میباشد.

مدیریت سرمایه زیر شاخه های زیادی دارد، که مهم ترین آن نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به ضرر می باشد.

زمانی که وارد بازار های مالی خصوصا فارکس میشوید، بهتر است ابتدا آشنایی کلی با بازار داشت باشید و به این صورت رفتار بازار را مورد ارزیابی قرار دهید، و همچنین باید ریسک آن را قبول کرد و در نظر گرفت، تا در صورتی که ضرر اتفاق افتاد، به حساب معاملاتی آسیب زیادی وارد نشود، و حتما قبل از ورود به معامله باید نسبت سود به زیان معامله بررسی شود.

اغلب معامله گران از نسبت ریسک به ریوارد، برای تعیین ورود یا خروج از معامله انجام میدهند، و تصمیم نهایی معاملاتی خود را بر اساس این فاکتور در نظر میگیرند.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به ضرر، یک نوع شاخص برای سنجش میزان حد ضرر در مقابل حد سود میباشد.

در واقع مفهوم نسبت سود به ضرر، در کار های روزمره استفاده میشود، اما وقتی در بازار های مالی با آن رو به نحوه محاسبه ریسک مالی رو میشویم باید به صورت علمی تر به این قضیه نگاه کرد.

به عقیده بسیاری از تحلیل گران و بزرگان بازار سرمایه، افرادی که به نسبت سود و ضرر خود در معاملات پایبند میمانند، در بازار های مالی بسیار موفق هستند.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

کاربرد نسبت ریسک به ریوارد در تمام بازار های مالی مفهوم یکسانی دارد، و به بیان ساده آن را میتوان اینگونه تعریف کرد که در مقابل چه میزان سود حاضر هستید که چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیاندازید.

مفهوم کلی ریسک تفاوت بین قیمت و حد ضرر میباشد، به همین منظور یک معامله گر باید ابتدا بتواند از سرمایه خود محافظت کند تا بعدا بتواند از بازار سود کسب کند،، و مفهوم ریوارد تفاوت بین قیمت و حد سود آن میباشد.

مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس

محاسبه ریسک به ریوارد

طریقه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد بسیار ساده میباشد، ابتدا باید مقدار حد ضرر و سپس مقدار حد سود را به پیپ محاسبه کرد، و در نهایت آن ها را به هم تقسیم کرد.

  • برای مثال معامله خریدی روی Gbp-Usd بر روی قیمت 1.1330 انجام داده اید، حد ضرر در نقطه 1.1300 و حد سود را در نقطه 1.1390 قرار دارد.
  • حد ضرر: 30 پیپ
  • حد سود: 60 پیپ
  • ریسک به ریوارد: 60/30=2

در این معامله نسبت ریسک به ریوارد 1 به 2 شد، پس در این معامله میتوان وارد شد اما اگر نسبت آن از دو کمتر باشد ارزش به خطر انداختن سرمایه را ندارد و بهتر است که وارد معامله نشد.

البته میزان ریسک پذیری هر فرد، عامل بسیار مهم و اساسی در کنار نسبت ریسک به ریوارد میباشد.

آیا ریسک به ریوارد تنها عامل برای انجام معاملات میباشد؟

آیا ریسک به ریوارد تنها عامل برای انجام معاملات میباشد؟

نسبت ریسک به ریوارد تنها براساس پارامتر های احتمالی و اعداد تعیین میشود، و بیشتر کاربرد این نسبت، برای اولویت بندی و سنجش میزان ریسک در معاملات میباشد.

به طور مثال اگر برای خرید یا فروش چند جفت ارز مردد هستید، به کمک این شاخص میتوان بهترین و پر سود ترین را انتخاب کرد.

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد میتواند یک عامل کمکی مهم در معاملات باشد، تا به وسیله آن بتوان از میزان استرس و ضرر زیاد جلوگیری کرد.

نسبت ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟

معامله گران بیشتر در استراتژی خود نسبت ریسک به ریوارد ایده آل برای معاملات خود را 1 به 2 در نظر میگیرند، و همیشه از حد ضرر stop loss و حد سود take profit استفاده میکنند.

اما باید اضافه کرد که این نسبت در استراتژی های مختلف متفاوت میباشد، و معمولا برای تعیین ریسک به ریوارد منطقی در یک استراتژی از روش آزمون و خطا میتوان استفاده کرد، اما بیشتر معامله گران از نسبت ریسک به ریوارد تعیین شده استفاده میکنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.