بایگانی برچسب برای: تحلیل بنیادی چیست،تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکی،مهمترین عوامل مورد بررسی در تحلیل بنیادی،چارچوب تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی چیست؟ در تحلیل بنیادی ، تحلیلگر ارزشمند بودن سهم و چرایی تغییرات قیمت سهم را مورد بررسی قرار می دهد. در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغیرهای بنیادی انجام می شود. ارزش ذاتی برآورد شده، سپس با ارزش بازار سهام مقایسه می گردد. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش […]
https://exirise.com/wp-content/uploads/2020/10/stocks.jpg 600 800 ExConvHs3574Izp https://exirise.com/wp-content/uploads/2022/05/Name-Gold.png ExConvHs3574Izp 2020-10-07 12:54:18 2020-10-07 12:54:18 تحلیل بنیادی
جستجو در محتوای وب سایت :
1401.06.21 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 727 🟢 تعداد مثبت: 349 (%48) 🔴 تعداد منفی: 378 (%52) 🔼 تعداد صف خرید: 54 (%7) 🔽 تعداد ️صف فروش: 54 (%7) 🟩تعداد نماد اختلاف مثبت: 352 🟥تعداد نماد اختلاف منفی: 305 ⬆️ارزش خرید حقوقی ها: 636 میلیارد ⬇️ارزش فروش حقوقی ها: 391 میلیارد 🔼ارزش خرید حقوقی […]
1401.06.16 ✅ #وآرین افزایش تقاضا و صف خرید نماد ✅ #دحاوی بعد از نوسان کوتاه مجدد در سقف روزانه 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 705 🟢 تعداد مثبت: 238 (%34) 🔴 تعداد منفی: 467 (%66) 🔼 تعداد صف خرید: 62 (%9) 🔽 تعداد ️صف فروش: 32 (%5) 🟩تعداد نماد اختلاف مثبت: 179 🟥تعداد نماد […]
1401.06.11 💢 اطلاعیه مهم سازمان مالیاتی درباره افزایش سرمایه بورسیها سازمان امور مالیاتی اعلام کرده که اگر شرکتهای پذیرفته شده در بورس سود تقسیمی خود را به جای پرداخت نقدی به سهامداران و خارج کردن آن از بازار، صرف افزایش سرمایه شرکت کنند، مالیات آن صفر در نظر گرفته خواهد شد. 1401.06.09 #داروسازی_الحاوی با بیش […]
1401.05.31 ✅ #دانا رنج مثبت و افزایش تقاضا ✅ #غپینو رنج مثبت و افزایش تقاضا در محدوده حمایتی معتبر نماد ✅ روند #لکما طبق تحلیل افزایش حجم چند روزه در سقف قیمتی 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 712 🟢 تعداد مثبت: 348 (%49) 🔴 تعداد منفی: 364 (%51) 🔼 تعداد صف خرید: 89 (%13) […]
1401.05.19 ✅ #دحاوی ادامه روند رشد صف خرید با بیش از ۱۱میلیون تقاضا ✅ #افزایش_سرمایه مجوز افزایش سرمایه 58 درصدی فخوز از محل سود انباشته صادر شد. 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 687 🟢 تعداد مثبت: 263 (%38) 🔴 تعداد منفی: 424 (%62) 🔼 تعداد صف خرید: 59 (%9) 🔽 تعداد 🟩تعداد نماد اختلاف مثبت: […]
1401.05.12 ✅ #دحاوی رشد ادامه دار با بیش از ۷ میلیون تقاضا در سقف روزانه 💢 هدفِ بسته دهگانه بورسی از زبان وزیر اقتصاد خاندوزی، وزیر اقتصاد در حاشیه نشست هیئت دولت: هدف از بسته دهگانه بورسی، بیشتر پیشبینی پذیری و اطمینان خاطر برای فعالان بازار سرمایه است. در اواخر سال گذشته این نکته از […]
1401.05.05 ✅ #دحاوی رشد ادامه دار نماد با ۱۶ میلیون تقاضا در سقف روزانه ✅ #حریل افزایش تقاضا در #حریل در محدوده حمایتی نماد ✅ #غپینو افزایش تقاضا در #غپینو در محدوده حمایتی تحلیل و گزارش های خوب عملکردی 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 675 🟢 تعداد مثبت: 371 (%55) 🔴 تعداد منفی: 304 […]
دسترسی سریع
اخبار و آموزش ها :
-
(49) (121)
گروه مشاوره و سرمایه گذاری پایا سرمایه اکسیر در سال ۱۳۹۶ با هدف ایجاد تحولی مناسب، در راستای ارائه خدمات نوین و استاندارد در حوزه معاملات بورس اوراق بهادار و انرژی تاسیس گردیده و همواره توسعه کمی و کیفی فعالیت هایش را سرلوحه برنامه های مشتری مداری خود قرار داده است.
شماره ثبت ۵۹۶۱۰۷
آدرس و اطلاعات تماس :
نمادهای اعتماد الکترونیکی :
به دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا و حفظ سلامتی شما که بیش از هرچیزی برای ما اهمیت دارد تا اتمام دوره قرنطینه از ارائه خدمات بصورت حضوری معذور هستیم و کلیه خدمات کاملا مجازی ارائه خواهد شد . با اپراتور شرکت و در صفحه اصلی سایت قسمت چت انلاین با ما در ارتباط باشید.
جزئیات خبر
تحلیل بنیادی یعنی سرمایهگذار سوددهی آیندهی یک شرکت را بر اساس محیط کسبوکار و عملکرد مالی آن تجزیهوتحلیل میکند. در تحلیل بنیادی، هم جنبههای کیفی و هم جنبههای کمّی شرکت مورد توجه قرار میگیرد و بر اساس این جنبهها، شما (یعنی سرمایهگذار) در مورد سرمایهگذاری در سهام آن شرکت تصمیمگیری میکنید. مسئلهی اصلی در اینجا ارزیابی بهرهوری کلی عملیاتها، رشد آتی و پتانسیل سودآوری آن شرکت است.
تحلیل بنیادی با شاخهی دیگر تحلیل سهام که تحلیل فنی (technical analysis) نامیده میشود، تفاوت دارد. در تحلیل فنی به عملکرد مالی شرکت چندان توجه نمیشود و تصمیمهای مربوط به سرمایهگذاری بر اساس الگوهای سوابق قیمت سهام شرکت گرفته میشود.
انواع تحلیل بنیادی کدام است
دو نوع تحلیل بنیادی وجود دارد: تحلیل بنیادی کمّی و تحلیل بنیادی کیفی. در تحلیل بنیادی کمّی تلاش میکنید تا جنبههای کلیدی و قابل سنجش عملکرد شرکت را ارزیابی کنید، در حالیکه در تحلیل بنیادی کیفی شما به دنبال رسیدن به درک درستی از جنبههای مهمی هستید که با اعداد قابل توضیح نیستند.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی چیست؟ ابتدا سوالات دیگری را مطرح می کنیم:
- آیا شما حاضرید که دارایی و ثروت خود را به مدت ده سال بدون استفاده در مکانی ذخیره کنید؟
- آیا بعد از ده سال ارزش دارایی های شما حفظ شده است؟
در اقتصادی همچون کشور ما که دچار تورم مزمن و ادامهداری می باشد احتمالا جواب سوالات بالا نه میباشد و شما برای حفظ ارزش داراییهای خود مجبور به استفاده از ابزار سرمایهگذاری میباشید. سرمایهگذاری صحیح داراییها باعث میشود که ارزش آنها در مقابله با تورم حفظ شود.
در ده سال اخیر اقتصاد ما حدود 500 درصد تورم را تجربه کرده است. حال سوال اساسی این است که سرمایهگذاری در چه بازاری بازدهی بالاتر از 500 درصد داشته است؟!
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنیم، بازارهای مختلف توانسته اند خود را در مقابل تورم حفظ کنند و حتی با بازدهی چند برابری در مقابل تورم داشته باشند. در بین بازارهای بالا بورس بیشترین بازدهی را داشته است و جذاب ترین بازار برای سرمایه گذاری بوده است.
اگر بخواهید که از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید بهتر است که بجای سرمایهگذاری در یکی از بازارهای بالا در سبدی متنوع از بازارهای مختلف سرمایهگذاری کنید.
سرمایه گذاری در بورس
اگر بازار بورس را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید احتمالا مهمترین دغدغه شما پیدا کردن سهام مناسب برای سرمایهگذاری میباشد. برای یافتن سهام مناسب شما میتوانید از ابزارهای گوناگونی استفاده کنید.
در بازار بورس دو ابزار اصلی انتخاب سهام، تحلیل بنیادی و تکنیکال است.
تعریف و مقایسه تحلیل بنیادی و تکنیکال
دو ابزار اصلی خرید سهام در بازار بورس تحلیل تکنیکال و بنیادی میباشد. در تحیل تکنیکال ما با بررسی روند قیمتها و حجمهای خرید و فروش گذشته به پیشبینی قیمتها در آینده می پردازیم اما اگر بهدنبال پیداکردن ارزش ذاتی یک سهم میباشید احتمالا بهترین ابزاری که میتوانید پیدا کنید تحلیل بنیادی میباشد چون هدف اصلی تحلیل بنیادی پیداکردن ارزش واقعی و ذاتی سهام میباشد.
شاید بتوان گفت یکی از سیاستهای مناسب معامله در بازار بورس انتخاب سهم با استفاده از تحلیل بنیادی و پیدا کردن زمان مناسب ورود و خروج به سهم، تحليل بنيادي چيست؟ با استفاده از تحلیل تکنیکال میباشد.
فرض اصلی تحلیل بنیادی
اما چرا در تحلیل بنیادی فرض بر این است که قیمتی که ما روی تابلو سهام میبینیم، قیمت واقعی سهم نیست؟
چون رسیدن قیمت سهام به مقدار ذاتیاش نیازمند انتشار سریع اخبار سهم، سرعت بالای بازار در درک این اخبار، عمق بالای بازار، نداشتن دامنه نوسان و… میباشد که در واقعیت به سختی میتوان به همچین حالتی رسید.
حال که هدف تحلیل بنیادی را درک کردیم باید چارچوب کارکرد آن را درک کنیم.
چارچوب و رویکرد تحلیل بنیادی
برای شروع تحلیل ابتدا شرایط کلان اقتصادی خارجی و داخلی را بررسی میکنیم سپس به تحلیل صنعتی که شرکت مورد نظر در آن فعال است میپردازیم (به طور مثال صنعت دارویی برای سهم داوه). در قدم بعدی ما باید به تحلیل عوامل بنیادی شرکت بپردازیم (رویکرد بالا به پایین).
البته تمام مراحل بالا را میتوان به صورت برعکس هم اجرا کرد (تحلیل پایین به بالا) که برای کسانی که در ابتدای یادگیری تحلیل بنیادی هستند توصیه میشود.
بطور مثال در یک رویکرد بالا به پایین برای بررسی سهم فولاد میتوانیم شرایط عرضه و تقاضا و قیمت جهانی شمش فولاد و تاثیر آن بر تولید داخل را بررسی کنیم.
در قدم بعدی به بررسی صنعت فلزات و فولاد در کشور بپردازیم و مزایا،معایب،چشم انداز،رقابتی بودن و…را در این صنعت مورد بررسی قرار دهیم.
در قدم بعدی به تحلیل خود شرکت فولاد مبارکه میپردازیم و عوامل کمی و کیفی بنیادی شرکت را بررسی میکنیم.
تحلیل شرایط کلان اقتصاد و بازار در تحلیل بنیادی
ارتباط قوی بین بورس و اقتصاد چه در سطح کشوری و چه در سطح جهانی وجود دارد.
همین موضوع باعث میشود که عوامل کلانی که بر اقتصاد تاثیر میگذارند بر بازار بورس هم تاثیرگذار باشند. هم چنین عوامل زیادی بر بازارهای داخلی و خارجی تاثیر میگذارند که به صورت مستقیم بر بورس تاثیر میگذارند.
اگر بخواهیم عوامل اقتصاد کلانی که بر بازار بورس تهران تاثیرگذار هستند را نام ببریم، میتوانیم موارد زیر را بازگو کنیم:
نرخ ارز
شاخص بورس تهران به طور معمول رابطه مستقیمی با نرخ ارز مخصوصاً نرخ دلار نشان داده است.
معمولاً هر موقع که نرخ دلار افزایش یافته است، شاخص کل نیز به تبع تأثیر تورمی افزایش نرخ دلار و افزایش فروش ریالی شرکتها، خصوصاً شرکتهاس صادراتمحور هم افزایش داشته است.
با افزایش قیمت دلار ابتدا صنایع صادرات محور و سپس صنایع مبتنی بر خدمات و سپس بقیه صنایع رشد میکنند.
پس اگر به عنوان یک تحلیلگر بایستی بتوانید تأثیر نرخ ارز را بر صنایع مختلف شناسایی و تحلیل کنید.
قیمت نفت
به طور کلی بورس تهران رابطه مستقیمی با قیمت نفت دارد و زمانی که درآمد حاصل از فروش نفت بیشتر میشود، دولت حمایت خود را از صنایع بیشتر میکند و باعث رشد آنها میشود.
البته در اقتصاد کلان موضوعی به نام بیماری هلندی وجود دارد که عکس نتیجه قبل را در طولانی مدت پیش بینی میکند ولی توضیح آن در سایر مقالهها ارائه خواهد شد.
نرخ بهره بانکی
به طور معمول رابطه نرخ بهره بانکی و شاخص بورس تهران معکوس میباشد.
زیرا وقتی که نرخ بهره بانکی افزایش پیدا میکند، هم پول از بازارهای موازی مثل بورس به سمت بانک روانه میشود و هم هزینه تأمین مالی شرکتها افزایش مییابد و سودسازی آنها کاهش مییابد و در نتیجه اقبال به بازار سرمایه هم کاهش پیدا میکند.
بودجه و جهت گیری دولت
بررسی بودجه و مشخصکردن اهداف دولت برای سال آینده میتواند کمک بسیار زیادی برای تحلیل بورس باشد. چون بودجه جهتگیری دولت را در سال آینده نشان میدهد و شما میتوانید تحلیل کنید که جریان نقدینگی به سوی کدام یک از بازارها میباشد. به طور مثال در بودجه سال 99 فروش اموال و صنایع دولتی رشد چشمگیری داشته است که تفسیر این موضوع احتمالا این است که شرکتهای زیادی سال آینده در بورس عرضه اولیه میشوند و یا مقدار سهام شناورشان افزایش پیدا میکند.
تحلیل صنعت در تحلیل بنیادی
سوالات ابتدایی در تحلیل صنعت
چه صنعتی را برای سرمایهگذاری باید انتخاب کنیم؟ حال اگر صنعتی را برای سرمایهگذاری انتخاب کردیم، چه عواملی را باید در این صنعت مورد بررسی قرار بدهیم؟ عوامل تاثیرگذار بر صنعت مورد نظر چیست؟ شرایط کلان اقتصادی چه تاثیری بر صنعت مورد نظر دارند؟ چشماندازهای صنعت در کوتاهمدت و بلندمدت چیست؟
هنگام تحلیل بنیادی صنعت، سوالات فوق احتمالاً مهمترین سوالاتی است که با آن مواجه میشوید. پاسخ به این سوالات باعث میشود که نمای کلی از صنعت مورد نظر به دست آورید و تحلیل درستی از شرایط آن صنعت داشته باشید.
عوامل کوتاه و بلند مدت در تحلیل صنایع
برای انتخاب یک صنعت باید عوامل کوتاهمدتی مثل سودآوری صنعت نسبت به سایر صنایع، P/E صنعت نسبت به سایر صنایع در بورس، تاثیر نرخ بهره و نرخ ارز و… و عوامل بلندمدتی مثل استعداد صنایع و ارتباط با بخش های نوین اقتصاد و … مورد بررسی قرار بگیرد.
بررسی عملکرد گذشته صنایع
در قدم بعدی باید عملکرد گذشته صنعت و شرایط رقابتی موجود درون صنعت مورد نظر را مورد بررسی قراردهیم.
به طور مثال در دو دهه اخیر به دلیل رشد بیسابقه ساخت مسکن، فروش سیمان بسیار بالا رفت و صنعت سیمان رشد بالایی داشت.
اما آیا در دهه جاری و آینده نیز مسکن با همین شیب رشد خواهد کرد؟ مطالعه سوابق گذشته صنایع میتواند در تحلیلهای آتی مفید باشد.
حال برای بررسی شرایط رقابتی درون صنعت سیمان باید شرکتهای سیمانی موجود در بازار را نسبت به هم مقایسه کنیم.
شرایط ادواری و تحلیل صنایع
نکته دیگر در تحلیل صنعت این است که شرایط ادواری اقتصاد را مورد بررسی قرار دهیم.
زمانی که اقتصاد در دوران رکود به سر میبرد سرمایهگذاران بدنبال شرکتهای در حال رشد مثل صنایع دارویی و فناوری میباشند چون انتظار دارند که سود بیشتری از این صنایع کسب کنند.
در دوران رونق معمولا خرید کالاهای با دوام مثل خودرو و لوازم خانه افزایش پیدا میکند، در نتیجه صنایع مربوطه رشد بیشتری را تجربه خواهند کرد.
تحلیل شرکت
با تحلیل اقتصاد و بازار زمان مناسب برای سرمایهگذاری و با تحلیل صنایع، صنعتی با چشم انداز روشن را جهت سرمایهگذاری انتخاب کردیم.
حال وقت آن است که با تحلیل شرکتهای درون صنعت به یافتن شرکتهای با بنیاد قوی و افق سودسازی بلندمدت بپردازیم.
برای تحلیل بنیادی شرکت باید دو دسته عوامل کمی و کیفی شرکت را بررسی کنیم.
عوامل کیفی تحلیل بنیادی
برای عوامل کیفی تحلیل شرکت میتوان موارد زیر را نام برد:
مدل تجاری و نوع کسب و کار شرکت
فعالیت اصلی شرکت چیست؟ آیا سود آوری شرکت حاصل از فعالیت اصلی شرکت میباشد؟ آیا شرکت جز پیشروهای صنعت خود است؟
رقابت پذیری
مزیت های رقابتی شرکت چیست؟ توانایی شرکت برای رقابت در بازار نسبت به رقبا تا چه اندازه است؟
سهم بازاری شرکت چه اندازه میباشد؟
مدیریت
یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شرکت، مدیریت و کیفیت اجرایی آن میباشد.
سابقه مدیریت و اعضا هیئت مدیره شرکت چیست؟ عملکرد گذشته آنها چیست؟ خط و مشی آنها در مدیریت چگونه است؟
ترکیب سهام و سهامداران
چه میزان سهام شرکت به صورت شناور میباشد؟
حقوقیهای سهم شرکت کدامند؟
تاریخچه خرید و فروش حقوقیها به چه صورت است؟
ترکیب هیئتمدیره چیست؟
آیا تصمیمات قبلی هیئتمدیره به نفع سهامداران عمده بوده است یا سهامداران خرد؟
نقدشوندگی
نقدشوندگی در یک تعریف بسیار ساده به معنای سرعت فروش سهم و تبدیل سریع آن به وجه نقد است.
باید بررسی کنیم که نقدشوندگی سهم به چه میزان است چون نقدشوندگی هرچه بیشتر باشد ریسک سهام پایینتر است.
سهمهای بزرگ بازار که حجم معاملات بالایی را در بر دارند، اغلب نقدشوندگی بالایی دارند.
ثبات سودآوری
عملکرد گذشته شرکت در سودآوری ثبات کافی را داشته است؟ آیا در تلاطمهای بازار شرکت توانایی مدیریتی کافی برای حفظ روند سودسازی را داشته است؟
بافت تامین مالی شرکت
منابع مالی شرکت چیست؟ این منابع از چه طرقی تأمین شدهاند؟ هزینه تامین سرمایه برای شرکت چقدر است؟
عوامل کیفی دیگر مانند رقبای خارجی،عمر و میزان استهلاک ماشینآلات و…
عوامل کمی تحلیل بنیادی
برای عوامل کمی تحیل بنیادی میتوان موارد زیر را نام برد:
درآمد هر سهم (EPS)
از آن جایی که هدف شرکت به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران میباشد، هرچه مقدار EPS و همچنین نسبتهای سودآوری شرکت بالاتر باشد، شرکت به هدف خود نزدیکتر شده است.
نسبت سود تقسیمی هر سهم (DPS)
در شرایط یکسان در مقایسه بین دو شرکت، آن شرکتی که نسبت سود تقسیمی بالاتری دارد از موقعیت بهتری برخوردار است. نکتهای که در مورد این نسبت باید مدنظر قرارگیرد این است که باید روند این نسبت را برای چند سال یک شرکت در نظر گرفت نه یک دوره کوتاه مدت.
نسبت P/E سهام
در شرایط یکسان شرکت با نسبت P/E کمتر در آینده امکان رشد قیمتی بیشتری دارد.
نکته مهمی که در مورد این نسبت باید مورد توجه قرارگیرد این است که شرکتهایی که با این نسبت مقایسه میشوند باید در یک صنعت باشند.
یعنی یک شرکت دارویی با یک شرکت دارویی و یک شرکت سیمانی با سیمانی دیگر مقایسه میشود.
اگر نسبت P/E شرکتی نسبت به میانگین نسبت P/E صنعتی که در آن فعالیت دارد کمتر باشد، بیانگر این است که بازار در آینده انتظار رشد زیادی از این شرکت دارد.
نکته دیگر این که P/E تحلیلی بایستی همواره آینده نگر بوده و بر اساس تخمین وضعیت و سودآوری شرکت در آینده محاسبه شود.
ارزش ویژه سهم
در شرایطی که ارزش ویژه سهام بیشتر از قیمت و ارزش تابلو تحليل بنيادي چيست؟ باشد، نشاندهنده شرایطی است که سهم از موقعیت مطلوبتری برخوردار است.
نسبت جاری
این نسبت توانایی شرکت را برای بازپرداخت بدهیها نشان میدهد. با مقایسه نسبت جاری شرکت و صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند،میتوانیم به ارزیابی شرکت در بازپرداخت بدهیها بپردازیم.
نسبت وجه نقد
هر چه این نسبت بیشتر باشد به معنای این است که شرکت نقدینگی بالاتری در اختیار دارد و هزینه تامین مالی کمتری دارد. بالاتر بودن این نسبت باعث میشود که شرکت به آسانی بدهیهای خود را پرداخت کند و برنامههای آتی خود را اجرا کند. البته وجه نقد بیش از اندازه نیز برای یک شرکت مناسب نبوده و مدیریت وجه نقد بایستی به درستی انجام شود.
علاوه بر نسبتهای ذکر شده نسبتهایی مانند نسبت تسهیلات به سرمایه، گردش دارایی، پوشش بهره و… نیز در تحلیل بنیادی موثر هستند که در مقالهای دیگر به معرفی و تحلیل کامل این نسبت های مالی میپردازیم.
انواع حاشیه سود
هرچه حاشیه سود شرکت (ناخالص، عملیاتی، خالص) شرکت بیشتر باشد بیانگر این است شرکت توانایی بالاتری در پوشش هزینههای مختلف خود دارد.
صورت های مالی
صورت مالی بسیار مهم و کاربردی که در تحلیلهای بنیادی کاربرد دارند:
آشنایی با کاربرد هر کدام از صورتهای مالی در تحلیل بنیادی بسیار مفید خواهد بود که توضیح کامل آن خارج از حوصله این مقاله می باشد.
چشم انداز و سود سازی آینده شرکت در تحلیل بنیادی
بررسی چشم اندازهای آینده شرکت و بررسی پتانسیل شرکت برای رشد و افزایش سودآوری آتی شرکت میتواند برای تحلیل بنیادی خصوصا در بلندمدت مفید باشد.
منابع مورد نیاز تحلیل بنیادی
تارنمای “سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران” یا “کدال” به آدرس www.codal.ir حاوی اطلاعاتی همچون صورت های مالی شرکت ها یکی از منابع می باشد. منبع مهم دیگر تابلو هر سهم می باشد که در تارنامه “شرکت مدیریت فناوری بورس تهران” به آدرس www.tsetmc.com موجود می باشد. آدرس تارنمای هر شرکت نیز منبع دیگری می باشد.
یکی دیگر از منابع، گزارش فعالیت هیئت مدیره است که قبل از مجمع عمومی منتشر میشود. در این گزارش چشم اندازهای آتی شرکت به همراه اطلاعات مفیدی از شرکت موجود میباشد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟ (آشنایی با تحلیل بنیادی بورس)
یکی از راههای موفقیت در بازار سرمایه ، پیشبینی قیمتها و آینده سهام در بازار میباشد. روشهای مختلفی برای پیشبینی بازار و حرکت قیمتی سهام وجود دارد. یکی از مهمترین روشها برای انجام این کار تحلیل سهام شرکتها از روشهای مختلف است؛ دو روش مهم و متداول برای تحلیل قیمتها تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ( Fundamental analysis ) میباشد. در این مطلب قصد داریم توضیحی کامل راجع به انجام و تعریف تحلیل بنیادی ارائه دهیم.
تفاوت کلی تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال:
در تحلیل تکنیکال، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده با توجه به قیمتهای آن در گذشته میباشد. در واقع تکنیکالیستها که به آنها چارتیست نیز گفته میشود، تلاش دارند یک سهم را بر اساس اتفاقاتی که در قیمت یک سهم در گذشته اتفاق افتاده است بررسی کنند و آن را مبنایی بر پیشبینی قیمت آن سهم در آینده قرار دهند. این پیشبینیها معمولا کوتاه مدت است و کاربرد چندانی برای پیشبینی آینده بلند مدتی سهم نخواهد داشت؛ اما برعکس تحلیلگران تکنیکال، تحلیلگران بنیادی یک شرکت را بر اساس گزارشهای مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت، وضعیت اقتصادی و مواردی از این دست تحلیل مینمایند. در واقع تحلیل بنیادی بر محاسبه ارزش واقعی قیمت یک سهم در بازار تمرکز دارد. در تحلیل بنیادی، شما با در نظر گرفتن مسائلی مثل درآمد و فروش شرکت، هزینههای محقق شده و سود و زیان شرکت در یک دوره، رشد سهام را در آینده پیشبینی میکنید.
ویدیوی معرفی تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تعریف تحلیل بنیادی یا فاندامنتال:
تجزیه و تحلیل بنیادی (FA) روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی سهم با بررسی عوامل اقتصادی و مالی است. تحلیلگران بنیادی هر چیزی را که میتواند بر ارزش یک سهم تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل تحليل بنيادي چيست؟ خرد اقتصادی مانند اثربخشی مدیریت شرکت. هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایهگذار میتواند آن را با قیمت فعلی یک سهم مقایسه کند تا ببیند آیا قیمت سهم پایین آمده یا بالا رفته است.
دوره های آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آکادمی بورس پشوتن:
- دوره کامل آموزش تحلیل فاندامنتال (مدرس یاسر مهرآور)
- دوره کامل آموزش تحلیل فاندامنتال
- وبینار تحلیل فاندامنتال
- دوره حضوری تحلیل فاندامنتال (مدرس یاسر مهرآور)
- دوره حضوری تحلیل فاندامنتال (مدرس مازیار فتحی)
- دوره حضوری تحلیل فاندامنتال پیشرفته (مدرس مازیار فتحی)
درک کلی تحلیل بنیادی:
همه تحلیلگران بازار سرمایه سعی میکنند تا تعیین کنند که آیا یک سهم در بازار با ارزش واقعی معامله میشود یا خیر. تحلیلگران به طور معمول، قبل از تمرکز بر عملکرد شرکتها، به منظور دستیابی به ارزش عادلانه قیمت سهام، ابتدا وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت صنعت مورد نظر را مطالعه و بررسی میکنند.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع سهم دیگر استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار میتواند با نگاهی به عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل بنیادی را روی ارزش اوراق بهادار انجام دهد؛ برای مثال مطالعه اطلاعات در مورد صادرکننده اوراق قرضه و تغییرات احتمالی در رتبهبندی اعتبار آن.
برای سهام بررسی درآمد، سود، پیش بینی رشد آینده، بازده سهام، حاشیه سود و سایر دادهها برای تعیین ارزش اساسی شرکت و پتانسیل رشد در آینده تاثیر گذار است. همه این دادهها را در صورتهای مالی یک شرکت میتوان مشاهده نمود.
سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی:
یک تحلیلگر در ایجاد مدل برای تعیین ارزش تخمینی قیمت سهم یک شرکت بر اساس دادههای در دسترس تلاش میکند. این ارزش فقط یک تخمین است. از نظر یک تحلیلگر بنیادی، اینکه قیمت سهم شرکت در مقایسه با قیمت فعلی بازار معاملاتی چه مقدار باید ارزش داشته باشد بسیار مهم است. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت معرفی کنند.
اگر یک تحلیلگر محاسبه کند که ارزش سهام باید به میزان قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی سهام باشد، میتواند یک سیگنال خرید برای سرمایهگذاران سهم تلقی شود و برعکس آن هم مصداق دارد؛ یعنی اگر یک تحلیلگر ارزش ذاتی پایینتری را نسبت به قیمت فعلی بازار محاسبه کند، میتواند به عنوان سیگنالی برای فروش تلقی شود.
به هر صورت سرمایهگذارانی که این توصیهها را رعایت میکنند انتظار دارند که بتوانند با توصیههای یک تحلیلگر بنیادی سهام ارزشمندی خریداری کنند؛ زیرا انتظار دارند سهام مورد نظر، احتمالا افزایش قیمت بالاتری را با گذشت زمان تجربه کند. این روش تجزیه و تحلیل سهام بر خلاف تحلیل تکنیکال است که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیشبینی میکند.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی:
مشکل در تعریف کلمه بنیاد این است که میتواند هر چیزی را که مربوط به رشد و توسعه اقتصادی یک شرکت باشد را در برگیرد. بدیهی است که این دادهها اعدادی مانند درآمد و سود را شامل میشوند؛ اما این دادهها میتوانند هر چیز دیگری را نیز شامل شوند: از تعداد معاملات سهام یک شرکت گرفته تا کیفیت مدیریت آن. عوامل اساسی و تاثیرگذار در تحلیل بنیادی را میتوان به دو دسته کمی و کیفی طبقهبندی کرد. معنای مالی این لغات تفاوت چندانی با تعاریف استاندارد آنها ندارد.
تحلیل کمی : بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و غیره را میتوان با دقت بسیار زیاد اندازهگیری کرد.
تحلیل کیفی : اصول کیفی ملموستر هستند. ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، نام تجاری شناخته شده، ثبت اختراعات و فناوری خاص آن شرکت باشد.
البته هیچ کدام نسبت به یکدیگر برتری ندارند، بسیاری از تحلیلگران این دو اصل را در کنار هم اندازهگیری میکنند و در تحلیلهای خود از هر دوی آنها استفاده میکنند.
*چهار اصل اساسی در تحلیل بنیادی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در مورد یک شرکت در نظر میگیرند:
مدل تجاری: شرکت دقیقاً چه کاری انجام میدهد؟ فهمیدن این موضوع آنقدر که به نظر میرسد ساده نیست. اگر الگوی تجاری یک شرکت مبتنی بر فروش مرغ فست فود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق بدست می آورد یا خیر؟ یا این که فقط حق امتیاز آن را در اختیار دارد؟ بنابراین فهمیدن موضوع اصلی فعالیت شرکت بسیار حیاتی است.
مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتاً به دلیل توانایی آن شرکت در حفظ مزیت رقابتی آن است. مزایای قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری کوکا کولا و یا تسلط شرکت مایکروسافت در تولید سیستم عامل رایانههای شخصی از نمونههای بارز در مزیت رقابتی هستند. هنگامی که یک شرکت بتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها از سودهای دریافتی خود لذت ببرند.
مدیریت: برخی معتقدند مدیریت مهمترین ملاک برای سرمایهگذاری در یک شرکت است. در حالی که ارزیابی واقعی برای سرمایه گذاری در شرکتهای کوچک میتواند کار سختی باشد، در عوض در مورد شرکتهای بزرگ، خصوصا سهامی عام میتوانید به وبسایت شرکتها نگاه کنید و رزومههای اعضای هیئت مدیره را بررسی کنید که ببینید آنها در مشاغل قبلی چقدر خوب عمل کردهاند؟ آیا آنها در شرکتهای قبلی موفق بودهاند یا اینکه شکستی دیگر در راه است؟
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکت سیاستهای موجود در یک سازمان را نشان میدهد که حاکی از روابط و مسئولیتهای بین مدیریت و ذینفعان است. این سیاستها در منشور شرکت و آئیننامههای داخلی آن به همراه قوانین و مقررات شرکت تعریف و تعیین میشود. شما میخواهید با شرکتی کار کنید که از نظر اخلاقی، عادلانه ، شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک است. اگر متوجه نشوید، احتمالاً به این دلیل است که آنها به شما احترام نخواهند گذاشت.
در نظر گرفتن صنعت یک شرکت نیز مهم است: پایگاه مشتری، سهم بازار در بین بنگاهها، رشد در سطح صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری. کسب اطلاعات در مورد نحوه کار صنعت، درک عمیقتری از سلامت مالی یک شرکت به سرمایهگذار خواهد کرد.
صورتهای مالی: مبانی کمی که باید در نظر گرفت
صورتهای مالی گزارشهایی است که یک شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را فاش میکند و در تحلیل بنیادی از اهمیت خاصی برخوردار است. سه صورت مالی مهم عبارتند از صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان گردش وجه نقد.
ترازنامه
ترازنامه نشان دهنده داراییها، بدهیها و سهام شرکت در یک نقطه خاص از زمان است. در واقع تعادل بین دارایی، بدهی و سرمایه ترازنامه را تشکیل می دهند که شکل زیر نمایانگر این تعادل است:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
داراییها منابعی را نشان میدهند که شرکتها در یک زمان معین در اختیار دارند یا کنترل میکنند که شامل مواردی مانند وجه نقد، موجودی کالا، ماشین آلات و ساختمانها میباشد. طرف دیگر این معادله نشاندهنده کل ارزش مالی است که شرکت برای به دست آوردن آن داراییها استفاده کرده است. تأمین مالی در نتیجه بدهی یا حقوق صاحبان سهام شکل میگیرد. بدهیها بدهی را نشان میدهند (که البته باید بازپرداخت شود)، در حالی که حقوق صاحبان سهام بیانگر ارزش کل پولی است که مالکان و سرمایهگذاران در آن مشارکت داشتهاند.
صورت سود و زیان
در حالی که ترازنامه برای بررسی شرایط مالی شرکتهای از یک تصویر لحظهای استفاده میکند، صورت سود و زیان، عملکرد یک شرکت را در یک بازه زمانی خاص اندازهگیری میکند. از نظر فنی، شما میتوانید ترازنامه را برای یک ماه یا حتی یک روز تهیه کنید. صورت سود و زیان اطلاعات مربوط به درآمدها، هزینهها و سود حاصل از عملکرد شرکتهای را برای یک دوره خاص نشان میدهد.
صورت جریان گردش وجه نقد
صورت جریان وجه نقد نشانگر سابقه ورود وجوه نقدی یک شرکت تجاری در طی یک دوره زمانی زمانی است. به طور معمول، گزارشهایی از جریانهای نقدی فعالیتهای زیر در این صورت مشاهده میشود:
صورت جریان وجه نقد از آن جهت حائز اهمیت است که دست بردن و تغییر وضعیت نقدی شرکت بسیار دشوار است. موارد زیادی وجود دارد که حسابداران می توانند برای تغییر در درآمدها انجام دهند؛ اما جعلی بودن پول در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایهگذاران از صورت جریان وجه نقد به عنوان یک صورت اصلی برای تصمیمگیری مالی استفاده میکنند.
بنابراین بررسی و تحلیل تمامی این موارد توسط تحلیلگران بنیادی ، جهت محاسبه و بدست آوردن ارزش واقعی(ارزش ذاتی) یک سهم در بازار سرمایه است. در نتیجه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال میتوانند مانند دو بال یک پرنده و مکمل یکدیگر عمل کنند. یکی ارزش واقعی را بررسی و ثابت میکند و دیگری آینده قیمتی را بر اساس این ارزش مشخص میکند.
تحلیل بنیادی یا Fundamental روشی برای ارزیابی نوسان یک دارایی است. تحلیلگر بنیادی سعی میکند با بررسی عوامل مالی و اقتصادی مشخص کند که آیا تحليل بنيادي چيست؟ ارزش و قیمت یک دارایی منصفانه و درست است یا خیر. این عوامل میتوانند شرایط اقتصاد کلان مثل وضعیت اقتصاد کلان، شرایط صنعتی یا بیزنسی مربوط به دارایی مورد نظر را شامل شوند و معمولاً از طریق شاخصهای تأخیری و مقدم ارزیابی میشود.
پس از تکمیل تحلیل بنیادی، تحلیلگر سعی میکند مشخص کند که آیا ارزش دارایی مورد نظر نسبت به قیمت فعلی آن بیشتر است یا کمتر. سرمایه گذاران میتوانند هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذارای از این محاسبات استفاده کنند.
در رابطه با ارزهای دیجیتال، ممکن است تحلیل بنیادی شامل علوم نوظهوری مثل علم دیتا هم باشد که با دادههای عمومی بلاکچین به نام معیارهای درون زنجیرهای مرتبط است. این معیارها شامل نرخ هش، برترین مالکان دارایی مورد نظر، تعداد آدرسها، تحلیل تراکنشها و غیره باشد. تحلیلگران میتوانند با استفاده از دادههای انبوهی که در بلاکچینهای عمومی وجود دارد، اندیکتاتورهای تکنیکال پیچیدهای بسازند که قادر با ارزیابی بعضی جنبههای سلامت شبکه باشند.
هر چند از تحلیل بنیادی در بازار فارکس یا بورس زیاد استفاده میشود اما این تحلیلها برای ارزهای دیجیتال با توجه به شرایط فعلی مناسب نیستند. این کلاس دارایی نسبتاً جدید و نوظهور است و هیچ فریم ورک استاندارد و جامعی برای تعیین ارزش آنها وجود ندارد. بعلاوه، دلالی و جو روحی تأثیر چشمگیری بر شرایط بازار دارد. در نتیجه معمولاً عوامل بنیادی تآثیر چشمگیری بر قیمت ارزهای دیجیتال ندارد. با این حال ممکن است پس از رشد و بلوغ این بازار شاهد طراحی روشهای دقیق تری برای ارزیابی قیمت ارزهای دیجیتال باشیم.
دیدگاه شما