ساختار ایچی موکو


۱ – میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم می‌شود.
۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساختار ایچی موکو ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.

ساختار ایچی موکو

معامله گرانی که از سیستم ایچیموکو استفاده میکنند میتوانند از فرکتال نیز بهره بگیرند. به بیان دیگر، در کنار سایر قوانین موجود در سیستم ایچیموکو برای ورود در جهت روند، فرکتال ها نیز نقاط برگشت را در سطوح حمایت و مقاومت ماژور هایلایت میکنند. این امر به ما کمک میکند تا متوجه شویم که پرایس اکشن در نواحی ماژور در حال ریجکت شدن است.

بیل ویلیامز با ترکیب نظریه آشوب، روانشناسی معامله گری و تاثیر آن بر تغییرات بازار توانست نظریه ای بی نظیر را بسط دهد. وی با استفاده از دانش گسترده در زمینه سهام، کالا، بازار ارز خارجی توانست اندیکاتورهای مختلفی مانند الگوهای معاملاتی فرکتال را بسط دهد. هر کدام از اندیکاتورها ویژگی های مخصوص خود را دارند و اگر مفاهیم پایه ای هر کدام را فرا بگیرید میتوانید به راحتی از آنها در معاملات خود استفاده کنید.

از طرفی دیگر، زمانی که سیستم ایچیموکو توسط گوچی هوسادا در دهه ۱۹۶۰ معرفی شد، هدف آن این بود که درک پرایس اکشن را ساده تر کند. به بیان دیگر، سه هدف عمده از ارائه ایچیموکو این است که روند اصلرا تشخیص دهیم، حمایت و مقاومت را پیدا کنیم و زمان برگشت بازار از روند ساختار ایچی موکو اصلی را تشخیص دهیم. با این وجود، پیدا کردن روند تنها نیمی از کار است. مرحله بعد پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود است که پرایس اکشن میتواند در یافتن نقاط ورود قوی و مهم به ما کمک کند.

استفاده از فرکتال در پیدا کردن سوئینگ های محتمل:

فرکتال یکی از پرکاربردترین ابزارها است که میتوانیم بر روی چارت مورد استفاده قرار دهیم. فرکتال بر روی چارت یعنی تغییر در رفتار که آن را با فلش کوچک نشان میدهیم. فرکتال برای معامله گرانی مناسب است که میدانند روند کلی چیست، اما نمیتوانند زمان مناسب برای ورود به معامله را پیدا کنند. برای مثال در چارت زیر فلش هایی داریم. فلش آبی همان فرکتال صعودی است و به ما نشان میدهد که بالاترین قیمت ها در شمع هایلایت شده از شمع های اطراف بیشتر است. فلش های قرمز رنگ، فرکتال نزولی نامیده میشوند و نشان میدهد که پایین ترین قیمتها در شمع هایلایت شده از شمع های اطراف آن کمتر است.

Learn Forex EURGBP Ichimoku Sell Signal body Picture 1 - کاربرد فرکتال در سیستم ایچیموکو

به عبارت دیگر، فرکتال ها به ما کمک میکنند تا تشخیص دهیم که قیمت ها در بالای ابر چه زمانی از کاهش می ایستند. بدین جهت زمانی که یک کف احتمال شکل گرفت میتوانیم وارد روند صعودی شویم. این نقطه پرسودی است برای معامله گر و به همین دلیل است که استفاده از فرکتال ها بسیار سودمند است.

بنابراین معامله در جهت پرایس اکشن و با استفاده از ابر ایچیموکو یکی از روش های اصلی برای معامله با ایچیموکو است. اینکه بدانیم که باید در کدام جهت معامله باشیم کافی نیست. این روش به ما کمک میکند تا بهترین زمان ورود را متوجه شویم. پس یک روش ساده در پرایس اکشن میتواند به ما در پیدا کردن جهت روند کمک بسزایی کند. در این ویدئو به بررسی این روش میپردازیم.

اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟

اندیکاتور چیست

تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با استفاده از نمودارها و داده‌هایی مانند قیمت و حجم معاملات است. این نوع تحلیل سعی دارد از نمودارها و سایر ابزارها برای تشخیص الگوها استفاده کند و پیشنهاد‌هایی برای آینده ارائه دهد. در این مطلب به توضیح اندیکاتور چیست؟ انواع آن و کاربردشان می‌پردازیم.

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد آن سهم، ازجمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم ارائه می‌دهند. معمولاً از اندیکاتورها برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده می‌شود که در نهایت و با به‌کارگیری اندیکاتورهای دیگر، منجر به سیگنال خرید و فروش می‌گردد. اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنباله‌رو (lagging) تقسیم می‌شوند.
اندیکاتورهای پیشرو به‌طور معمول همراه با نوسانات قیمت و اندیکاتورهای دنباله‌رو معمولاً با تأخیر، پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیش‌بینی لازم را اعلام می‌کنند.

کاربردهای اندیکاتور (indicator)

به‌طورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده می‌شود:

۱- هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا هم‌زمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش می‌دهند. پس یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.

۲- پیش‌بینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیش‌بینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.

۳- تایید: مهم‌ترین استفاده‌ای که از اندیکاتورها می‌شود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که تحلیل‌گر بر اساس داده‌های تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیش‌بینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده می‌کند.

انواع اندیکاتور

در این بخش به معرفی مهم ترین انواع اندیکاتورها می‌پردازیم، در ادامه همراه ما باشید.

۱/ اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

باندهای بولینگر که توسط جان بولینگر توسعه داده شده، شامل دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت می‌کند. زمانی که میزان نوسانات افزایش ‌یابد، باندهای این اندیکاتور پهن‌تر می‌شوند و زمانی که نوسانات کاهش می‌یابد، فاصله باندها از هم کمتر می‌شود. در برخی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها به‌عنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار می‌آید. ذات پویای باندهای بولینگر باعث شده تا از آن همراه با تنظیمات استاندارد، برای تحلیل انواع اوراق بهادار استفاده شود.

ساختار باندهای بولینگر

ساختار باندهای بولینگر

۱ – میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم می‌شود.
۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.

کاربردهای باندهای بولینگر

  • باندهای بولینگر پایین را می‌توان به‌عنوان محدوده حمایت در نظر داشت. برخورد قیمت به باندهای پایین، حاصل افزایش فشار فروش بوده و در این محدوده معمولاً تمایل به خرید سهم در بازار افزایش پیدا می‌کند.
    سطح مقاومت احتمالی را نیز می‌توان از باندهای بولینگر تشخیص داد.
  • از طرفی برخورد قیمت به باندهای بالایی نشان‌دهنده افزایش تقاضاست و معمولاً پس از برخورد قیمت به باند بالایی، تمایل به فروش در بازار افزایش می‌یابد.
  • ترکیب این اندیکاتور با اسیلاتورهایی مانند RSI باعث کارایی بیشتر تحلیل می‌شود.

۲/ اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)

اندیکاتور ابر ایچیموکو که با نام «ایچیموکو کینکو هیو» نیز شناخته می‌شود یک اندیکاتور همه‌کاره است که برای تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و در نهایت یافتن سیگنال‌های معاملاتی به کار می‌رود. این اندیکاتور توسط یک روزنامه‌نگار ژاپنی به نام «گیوچی هوسودا» توسعه داده شده و در کتاب هوسودا در سال ۱۹۶۹ انتشار یافته است. ایچیموکو کینکو هیو (Ichimoku Kinko Hyo) به معنی “نمودار تعادلی در یک نگاه” است، چون در یک نگاه، تحلیل‌گر تکنیکال می‌تواند روند را تشخیص دهد و سیگنال‌های احتمالی را در آن روند بیابد.
شاید اندیکاتور ابر ایچیموکو روی نمودار به نظر کمی پیچیده باشد، اما در واقع یک اندیکاتور ساده و بسیار کاربردی است، در مجموع این اندیکاتور دارای مفاهیم ساده و قابل درک بوده و سیگنال‌ها نیز کاملاً تعریف شده هستند.

اندیکاتور ابر ایچیموکو

کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو

  • شناسایی روند سهم
  • شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
  • شناسایی جهت و قدرت روند
  • کسب اطلاعات مهم از سهم در ساختار ایچی موکو بازه زمانی کوتاه
  • سیگنال‌های ورود و خروج از سهم
  • تعیین حد ضرر
  • شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم

۳/ اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)

اندیکاتور میانگین متحرک، از اندیکاتورهای روندی است که از داده‌های قیمت بهره می‌برد. در نظر داشته باشید که اندیکاتور میانگین متحرک قیمت آینده را پیش‌بینی نمی‌کند، بلکه مسیر فعلی را مشخص می‌نماید. تحرک و نوسان میانگین‌های متحرک نسبت به قیمت‌ کمتر است؛ زیرا بر اساس میانگین قیمت‌های گذشته رسم می‌گردند. پس میانگین‌های متحرک کمک می‌کنند تا حرکات قیمت به‌صورت نرم‌ و هموارتر مشاهده شوند و نویزهای قیمت نیز گرفته شود.

اندیکاتور میانگین متحرک

این اندیکاتور پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر نظیر باندهای بولینگر، مکدی و … هستند. اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی، دو نوع میانگین متحرک پرطرفدار به شمار می‌آیند. این میانگین‌های متحرک معمولاً برای تشخیص مسیر قیمت، روند و یافتن مناطق احتمالی مقاومت و حمایت به کار برده می‌شوند.

به‌طور خلاصه میانگین متحرک، ساختار ایچی موکو یک اندیکاتور پیرو روندی است و به همین خاطر در سیگنال دهی با تأخیر عمل می‌کند. شاید در نگاه اول برای بسیاری از معامله‌گرانی که به دنبال سیگنال‌یابی هستند، چنین ویژگی خیلی خوشایند نباشد؛ اما اگر شما هم جزو افرادی هستید که با روند معامله می‌کنند، میانگین متحرک می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیار شما قرار دهد. میانگین‌های متحرک شما را مجاب خواهد کرد که همراه با روند معامله کنید. همانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال نباید از اندیکاتور MA به‌تنهایی استفاده کنید، شاید ترکیب میانگین متحرک با اندیکاتور RSI بتواند سیگنال‌های بهتری صادر کند. سعی کنید در کنار اندیکاتور یا سبکی که برای تحلیل و معامله استفاده می‌کنید، میانگین متحرک را هم اضافه کنید. به‌مرور زمان به مزایای استفاده از میانگین متحرک پی خواهید برد.

۴/ اندیکاتور MACD

این اندیکاتور (از نوع اسیلاتورها) مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است و بین دو بازه نوسان می‌کند. به عبارتی بالای خط بودن آن، نشانگر روندی صعودی و قوی است و معمولاً پایین بودنش بیان‌گر روندی نزولی و فروش است. نقطه چرخش از فاز مثبت به منفی و بالعکس، نشانه تغییر روند در سهم است.

۵/اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI (از نوع اسیلاتورها) نشانگر قدرت روند بوده و بین صفر تا صد نوسان می‌کند. معمولاً اگر این اندیکاتور زیر عدد ۳۰ باشد، نشانه اشباع در فروش و اگر بالای ۷۰ باشد، نشانه اشباع در خرید است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد rsi، می‌توانید آموزش rsi را مطالعه فرمایید.

۶/ اندیکاتور COT

این اندیکاتور مورد استفاده در بسیاری از صندوق‌های سرمایه‌گذاری بوده و بازده سالیانه سرمایه را نشان می‌دهد. این اندیکاتور موقعیت پیشین و فعلی بازار را ترسیم می‌کند.

تفاوت اندیکاتورها با اسیلاتورها در چیست؟

۱. اسیلاتورها در اکثر مواقع در پنجره‌ای جدید زیر چارت نمایان می‌شوند نظیر مکدی، آر اس آی، استوکاستیک، اندیکاتور cci و….

۲. اسیلاتورها دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش می‌باشند که معمولاً عددی بین ۰ تا ۱۰۰ را شامل می‌شود، به‌عنوان مثال اسیلاتور RSI که اگر زیر خط ۳۰ قرار گرفته باشد، به معنی اشباع فروش است. همین مورد یک سیگنال بسیار عالی برای وارد شدن به یک پوزیشن خرید است، جالب این است که تنها در اسیلاتورها این قابلیت وجود دارد.

۳. یکی دیگر از تفاوت‌های میان اندیکاتورها و اسیلاتورها در تشخیص دادن واگرایی است. توجه داشته باشید که فقط در Oscillator ها می‌توان واگرایی را تشخیص داد. از کاربردی‌ترین اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی می‌توان به RSI و MACD اشاره کرد.

نکته: در نظر داشته باشید که حتماً باید از این دو ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنید. تشخیص اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر بازدهی بالایی دارد را باید با تجربه چندین ماهه و گاهی چندساله به دست آورد. در مجموع می‌توان اندیکاتور و اسیلاتور را در کنار هم به کار برد و تائید ورود و خروج از سهم را بسیار قوی‌تر کرد.

سخن آخر

در این مطلب به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگی‌های آن‌ها پرداختیم. همین‌طور در انتهای مطلب، به تفاوت‌های میان اندیکاتورها و اسیلاتورها اشاره شد. این ابزارها در بیشتر نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال موجود هستند (ازجمله نرم‌افزار تحلیل تکنیکال تحت وب آسا) و می‌بایست در زمان و موقعیت مناسب به کار گرفته شوند. مباحث اندیکاتورها بسیار گسترده است، درصورتی‌که قصد دارید جزئیات بیشتری در مورد اندیکاتورها و اسیلاتورها و نحوه استفاده از آن‌ها فرابگیرید، می‌توانید از کلاس‌های آموزشی تحلیل تکنیکال کارگزاری آگاه استفاده نمایید یا از فیلم‌های آموزشی رایگان بورس موجود در بآشگاه بهره بگیرید.

آموزش بورس و استراتژی ایچیموکو و پرایس اکشن

در آموزش بورس استراتژی ایچیموکو یک سیستم معاملاتی محبوب است و آموزش ایچیموکو مورداستقبال بسیاری از معامله گران تازه وارد قرار گرفته است. ایچیموکو در زبان ژاپنی به معنای نگاه اجمالی است. همچنین کینکو و هایو به ترتیب به معنای تعادل و نمودار هستند. به عبارتی، به کمک اندیکاتور اچیموکو میتوان با نگاه اجمالی به نمودار، تعادل یا روند داشتن چارت را تشخیص داد.

اولین بار در سال 1930، یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosoda، ایچیموکو یا نمودار ابری آن (Ichimoku Cloud Chart) را طراحی کرده است. این روزنامه نگار، سی سال از عمر خود را صرف بهبود این سیستم کرد و در سال 1960 یعنی پس از اینکه مطمئن شد نتیجه کار مورداطمینان است، آن را دراختیار همگان قرار داد. در سال های بعد، این سیستم توسط معامله گران غربی توسعه داده شد.

مفهوم جمله Ichimoku Kinko Hyo، این است که با نگاهی به نمودار، تحلیلگران قادر به شناسایی روند بوده و پس از آن، می توانند سیگنال های خرید و فروش را تشخیص دهند.

در آموزش بورس ایچیموکو یک سبک جدید در تحلیل تکنیکال است. در اولین نگاه، اندیکاتور ایچیموکو ممکن است پیچیده باشد اما درمیان اندیکاتورهای پرکاربرد قرار دارد. سیگنال های حاصل از آن نیز به خوبی تعریف می شوند.

هدف ایچیموکو در آموزش بورس و بازارهای مالی، فراهم ساختن یک نمای سریع از تمایل و قدرت و اندازه حرکت روند در یک نگاه است. این سیستم می تواند خطوط حمایت و مقاومت و همچنین جهت و قیمت روند را ارائه دهد. همچنین می تواند نقطه ورود و خروج و همچنین تحلیل زمان را تعریف کند.

بسیاری از طرفداران ایچیموکو معتقدند که هر آنچه یک تریدر به آن نیاز دارد، توسط این سیستم براورده می شود.

اجزای اندیکاتور ایچیموکو

Tenkan Sen یا تنکانسن: میانگین متحرک قرمز رنگ یا کوتاه است.

Kijun Sen یا کیجون سن: میانگین متحرک آبی رنگ یا بلند است.

Chikou Span یا چیکو اسپن: خط سبز رنگ یا نمودار خطی قیمت است.

Senkou A ساختار ایچی موکو یا سنکو اِی: خط قهوه ای پررنگ یا برآورد 26 کندلی از میانگین های تنکن سون و کیجون سن است.

Senkou B یا سنکو بی: خط آبی روشن یا براورد 26 کندلی میانگین کف قیمت و اوج 52 کندل اخیر است.

کومو (Kumo) یا ابر، عنصر مرکزی در سیستم ایچیموکو محسوب می شود و نشان دهنده محوطه های مقاومت و حمایت است. این ابر به وسیله Senkou A و Senkou B تشکیل می شود.

باتوجه به فیم آموزش ایچیموکو، پایداری و اصلاحات روند به شکل زیر تعیین می شوند:

اگر قیمت بالای ابر حرکت کند، نشان دهنده روند صعودی است. اگر قیمت پایین ابر حرکت کند، نشان دهنده روند نزولی است. اگر قیمت درون ابر حرکت کند، نشان دهنده روند یک طرفه است. اگر رنگ ابر از سبز به قرمز تغییر کند، نشان دهنده حرکت اصلاحی در روند صعودی است. اگر رنگ ابر از قرمز به سبز تغییر کند، نشان دهنده حرکت اصلاحی در روند نزولی است.

حمایت و مقاومت در سیستم ایچیموکو

تمامی نمودارها در این سیستم معاملاتی به غیر از چیکو اسپن ممکن است نقاط مقاومت یا حمایت برای یک سهم در آموزش بورس باشند. به عبارت دیگر، اگر نمودار قیمت با یکی از خطوط تنکانسن و کیجنسن برخورد داشته باشد، برخورد قیمت با این دو نمودار برای ما اهمیت دارد.

در عین حال با توجه به اینکه نمودار تنکانسن، میانگین کمتر داشته و نزدیک به نمودار قیمت درحال حرکت است، شاید برخورد و نمودار قیمت اهمیتی برای ما نداشته باشد. اما درمورد کیجنسن، این اتفاق بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد.

نحوه تعیین حمایت و مقاومت در آموزش بورس

نحوه تعیین حمایت و مقاومت به شکل زیر است:

Leading span A یا محدوده ی راهبری اِی: اولین خط حمایت برای یک روند صعودی را نشان می دهد.

Leading span B یا محدوده ی راهبری بی: دومین خط حمایت برای یک روند صعودی را نشان می دهد.

Leading span A یا محدوده ی راهبردی اِی: اولین خط مقاومت برای یک روند نزولی را نشان می دهد.

Leading span B یا محدوده راهبردی بی: دومین خط مقاومت برای یک روند نزولی را نشان می دهد.

فیلم آموزش ایچیموکو

قبلا در مجموعه فیلم های آموزش ایچیموکو با کریس، با آموزش ایچیموکو حاصل تلاش های کریس آشنا شده اید. در این مقاله، برخی سرفصل های دیگر را به شما معرفی می کنیم که نقاط اشتراک زیادی با فیلم کریس دارد. هدف از ارائه این فیلم، ارائه منظم تر اطلاعات به شما دوستان عزیز است. وگرنه تلاش ها و زحمات کریس به تریدرها به منظور معرفی و آموزش ایچیموکو بر هیچ کس پوشیده نیست.

سرفصل های مهم فیلم آموزش ایچیموکو

برخی سرفصل های مهم فیلم آموزش ایچیموکو عبارتند از:

تنکنسن و کیجونسن چیکو اسپن تحلیل زمانی (فلت کیجونسن) تحلیل زمانی قیمتی کراس های کیجونسن و تنکنسن هیکن آشی و ایچیموکو تحلیل زمانی (دوره ها و ابر کومو) الگوهای ژاپنی (هدف گذاری) تحلیل زمانی (اعداد ایچیموکوئی) کار با بازه های زمانی در بازار جهانی پیش بینی حرکت اجزای ایچیموکو کوالیتی لاین دایرکشن لاین تحلیل زمانی (کراس برابری و تنکنشن لاین) اندیکاتور ایچیموکو

آنچه در این مقاله ذکر شد، تنها برخی مفاهیم و اصطاحات بکار رفته در آموزش ایچیموکو و اندیکاتور ایچیموکو در آموزش بورس است.

تعریف معامله های پرایس اکشن

خرید و فروش ویا معامله هایی که بر پایه پرایس اکشن است به این منظور است که پایه تصمیم های معامله گران را بر مبنای حرکات قیمت یک دارایی انجام شود.

زمانی که شما در معاملات خود از پرایس اکشن استفاده میکنید دیگر در تحلیل تکنیکال نیازی به استفاده از سایر روش های پیچیده مانند اندیکاتورها ندارید و اگر هم استفاده کنید قسمت جزیی در معاملات خود دارید

یک معامله‌گر پرایس اکشن اعتقاد دارد که تنها منبع واقعی اطلاعات خود قیمت است.

نوسانات بازار بورس در زمان بالارفتن سهام به معامله‌گر پرایس اکشن می‌گوید که افراد در حال خرید هستند.سپس معامله‌گر براساس قدرت و تهاجمی بودن خرید ارزیابی می‌کند که آیا این روند ادامه خواهد داشت یا خیر. در آموزش بورس معامله‌گران پرایس اکشن اکثرا خودشان را درگیر اینکه چرا چیزی اتفاق افتاد نمی‌کنند.و به دنبال ان هم نمیروند.

نحوه تشخیص بازار رنج در پرایس اکشن

از مراحل اولیه آموزش یا یادگیری پرایس ، عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج این نکته از مبانی ورود به پرایس اکشن میباشد.

زمانی که میگویند محدوده بازار رنج است یا محدوده رنج یا بازار رنج به بازاری گفته می‌شود که روند خاصی در آن وجود ندارد و قیمت در یک محدوده خاص نوسان می‌کنند.

استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی‌هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را داراست و اگر بخواهید در بازار سود کنید، باید آنرا بخوبی فرا بگیرید.

بطور خلاصه زمانی بازار را صعودی می‌دانیم اگر در نمودار قیمت، سقف‌ها و کف‌های بالاتر شکیل شود و روند نزولی زمانی است که کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر از قبل تشکیل شود.

نقاط قوت و معایب استفاده از پرایس اکشن

در صورتی که از یک نوع استراتژی پرایس اکشن اطلاعات کافی داشته باشید، معمولا نیاز به تحقیق بیشتر در مورد ان نخواهید داشت.

به عنوان مثال یک دارایی با شرایط خاص قیمتی که احتیاج دارید پیدا کنید یا منتظر شکل گرفتن آن شرایط باشید.

از نکات قوت دیگر پرایس اکشن میتوان به این اشاره کرد که شما با این استراتژی اغلب ورودها و خروج‌های مطلوب‌تری در مقایسه با بسیاری از روش‌های مبتنی بر اندیکاتور خواهید داشت.

با اینکه اندیکاتورها از قیمت به عنوان مبنای خود استفاده می‌کنند، اغلب مواقع سیگنال‌ها را خیر دیر صادر می‌کنند و از پرایس اکشن جا می‌مانند.

با تمرکز صرف روی قیمت، به جای صبرکردن برای اطلاعاتی که قرار است از یک اندیکاتور جامانده به دست بیاورید، اطلاعات را در زمان واقعی به دست خواهید آورد.

خودکار کردن استراتژی‌های پرایس اکشن دشوار است و این یک مشکل محسوب می‌شود. به این معنا که شما خودتان باید مراقب ایجاد الگوها باشید و معامله را نمی‌توانید اتوماتیک کنید.

این برای اکثر افراد مشکل خاصی نیست، اما اگر میخواهید ربات معامله‌گری در بورس بسازید که برایتان معامله کند، بسیاری از استراتژی‌های پرایس اکشن با این فرآیند سازگار نیستند.

اسپن B در ایچیموکو چیست؟ سازنده ابر کومو

Span-B

در ایچیموکو برادران دو قلوی اسپن وجود دارد که در مقاله قبلی اسپن A رو توضیح دادیم و در این مقاله قراره برادرش اسپن B رو توضیح بدم این خط هم جز خطوط اصلی ایچیموکو می باشد و یکی از بال های سازنده ابر ایچیموکو است. چون خیلی سادس لطفا با دقت مطلب رو بخونید و یاد بگیرید. اگه در مورد اسپن A هم می خواستید بدونید لطفا مقاله زیر رو مطاله کنید.

آنچه در این مقاله می‌خوانید

اسپن B چیست؟

اگه به ساده ترین شکل ممکن بخوایم بگیم چیه میگیم که span B خط قرمز رنگ در اندیکاتور ایچیموکو 52 تا کندل اخیر رو بالاترین و پایین ترین قیمت رو پیدا می کنه و تقسیم بر دو می کنه و 26 تا کندل میندازه جلوتر.

در تصویر زیر میبینید که اسپن B تعداد 52 کندل رو آنالیز میکنه و بالاترین و کمترین قیمت بسته شدن رو پیدا میکنه و میانگین اون دو تا رو میگیره و پرتش میکنن 26 کندل جلو تر و با کمک داداشش span A باهم یه فضای خوشگلی به نام ابر کومو رو میسازن

نمودار لگاریتمی بهتر است یا حسابی؟

نمودار لگاریتمی یا حسابی سوالی هست که همواره در ذهن سرمایه گذاران وجود دارد. همیشه در بین فعالان بازار این سوال وجود دارد که در زمان استفاده از نمودارها و تحلیل آن از نمودار های لگاریتمی استفاده کنند و یا نمودارهای حسابی. در این بخش قصد داریم در این خصوص صحبت کنیم.

بهتر است قبل از شروع توضیح در این خصوص با یک مثال ساده فرق بین نمودار حسابی و لگاریتمی را توضیح دهیم. زمانی که قیمت سهمی از 200 تومان به 400 تومان افزایش می یابد نمودار لگاریتمی رشد 100 درصدی را نشان میدهد. در نمودار حسابی نیز زمانی که قیمت سهم از 1000 تومان به 1200 تومان افزایش می یابد رشد قیمت سهم به اندازه 20 درصد می باشد. یعنی اختلاف 200 تومانی در افزایش قیمت در هر دوحالت در نمودار حسابی صرفا به یک اندازه می باشد و نمودار حسابی برآورد درستی از درصد افزایش قیمت ندارد و صرفا به همان مقدار 200 ساختار ایچی موکو ساختار ایچی موکو تومان وزن میدهد. اما در نمودار لگاریتمی بسته به مقدار افزایش و درصد آن وزن دهی می شود. یعنی نمودار لگاریتمی صرفا بر مبنای درصد های افزایش و یا کاهش قیمت نمودارها را رسم میکند

نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند اما در نمودارهای حسابی این مورد وجود ندارد.

به همین جهت توضیه می شود در تحلیل نمودارها از نمودار لگاریتمی استفاده شود تا مشکلات این چنینی در تحلیل نمودارها ایجاد نشود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.