اندیکاتور بولینگر چیست ؟
اندیکاتور باندهای بولینجر (Bollinger band) که توسط جان بولینجر طراحی و توسعه پیدا کرده است، شامل نوارهای (باندهای) نوسانگری است که در بالا و پایین یک مووینگ اورج قرار دارند. نوسان این باندها براساس میزان انحراف استاندارد قیمت از مقدار میانگین، محاسبه میشود و تغییرات این انحراف قیمتی، میزان نوسانات باندها را کاهش یا افزایش میدهد. بطوریکه با افزایش انحراف از قیمت میانگین، باندها بطور خودکار گسترش پیدا میکنند و با کاهش انحراف، باندها به یکدیگر نزدیک میشوند.
ماهیت پویا و دینامیکی این اندیکاتور، امکان استفاده از آن را برای انواع مختلف سهام و جفتارزها فراهم میکند. به منظور دریافت سیگنال، میتوان از اندیکاتور باندهای بولینجر جهت شناسایی M-Topها (سقفهای M شکل) و W-Bottomها (کفهای W شکل) یا تعیین قدرت روند استفاده کرد.
اندیکاتور باندهای بولینجر از دو باند خارجی و یک باند میانی تشکیل میشود. باند میانی یک میانگین متحرک (مووینگ اورج) ساده است که معمولا با دورهای برابر ۲۰ تنظیم شده است. به این دلیل از مووینگ اورج ساده استفاده شده است که برای محاسبه انحراف قیمتی استاندارد از قیمت میانگین نیز از مووینگ اورج ساده استفاده میشود. دوره مووینگ اورجی که برای محاسبه انحراف قیمت از قیمت میانگین استفاده میشود، با دوره مووینگ اورج اندیکاتور باندهای بولینجر یکسان است. باندهای خارجی این اندیکاتور معمولا دو سطح انحراف استاندارد از قیمت میانگین را در بالا و پایین باند میانی تشکیل میدهند.
الگوی کفهای W شکل(W-Bottoms)
الگوی کفهای W شکل. بخشی از کار آرتور مریل برای شناسایی ۱۶ الگویی که براساس شکل W ایجاد میشوند، میباشد. بولینجر با استفاده از انواع مختلف الگوهای W و اندیکاتور باندهای بولینجر، کفهای W شکل را شناسایی میکند که به صورت یک روند نزولی شامل دو کف (Low) میباشند. بطور اخص، بولینجر به دنبال الگوهایی به شکل W میباشد که در آنها کف دوم از کف اول پایینتر بوده و بالای باند پایینی اندیکاتور باندهای بولینجر قرار داشته باشد. چهار گام برای تایید الگوی W با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینجر وجود دارد.
اولا، اولین کف تشکیل شود. این کف معمولا، اما نه همیشه، پایین باند پایینی اندیکاتور قرار دارد. ثانیا، یک برگشت به سمت باند میانی صورت گیرد. ثالثا، کف جدید دیگری در قیمت ایجاد شود. این کف ثانویه بایستی بالای باند پایینی اندیکاتور شکل بگیرد. رابعا، این الگو با حرکت قوی به سمت بالا از باند پایینی و شکست مقاومت سر راه خود، تایید میشود.
الگوی سقفهای M شکل (M-Tops)
الگوی سقفهای M شکل نیز بخشی از کار آرتور میلر برای شناسایی ۱۶ الگوی مبتنی بر شکل M هستند. بولینجر با استفاده از انواع مختلف الگوهای M شکل و اندیکاتور باندهای بولینجر، سقفهای M شکل را شناسایی میکند که برعکس آنچه در مورد الگوی کفهای W شکل گفته شد، میباشند. براساس بولینجر، معمولا سقفها نسبت به کفها پیچیدگی بیشتری دارند . الگوهای دو قله، سر و شانه و الماس، نمونههایی تکمیلی از الگوهای سقفی هستند.
بطور کلی، الگوی سقفهای M شکل، همانند الگوی دو قله است. اما در این الگو دو قله همیشه هم ارتفاع نیستند. قله یا سقف اول میتواند ارتفاع بیشتر یا کمتری نسبت به قله دوم داشته باشد. بولینجر پیشنهاد میکند که به هنگام تشکیل سقفهای جدید، به دنبال نشانههایی از عدم تایید باشید. عدم تایید در سه مرحله ایجاد میشود.
اولا، قیمت یک سقف در بالای باند بالایی اندیکاتور تشکیل میدهد. ثانیا، قیمت به سمت باند میانی اندیکاتور برمیگردد. ثالثا، قیمت تا بالای سقف قبلی حرکت میکند، اما نمیتواند به باند بالایی اندیکاتور برسد. این یک اندیکاتور بولینگر چیست ؟ سیگنال هشدار است. عدم توانایی سقف دوم در رسیدن به باند بالایی اندیکاتور، نشان از کاهش مومنتوم دارد که میتواند علامتی از تغییر روند در آینده باشد. تایید نهایی با شکست یک ناحیه حمایتی یا از طریق سیگنال اندیکاتور نزولی صادر میشود.
اندیکاتور باندهای بولینجر از طریق SMA با دوره ۲۰، جهت حرکت و از طریق دو باند فوقانی و زیرین آن، نوسانات قیمتی را نشان میدهند. همینطور از این اندیکاتور میتوان بطور نسبی برای تعیین حدود بالا و پایین قیمتها نیز استفاده کرد. براساس بولینجر، باندها چیزی حدود ۸۸ تا ۸۹ درصدپرایس اکشن را دارند، که این امر باعث میشود حرکتی خارج از باندها از اهمیت زیادی برخوردار باشد.
از نظر فنی، قیمت بالای باند فوقانی، نسبتا زیاد و قیمت در زیر باند پایینی، نسبتا کم در نظر گرفته میشود. اما قیمت “نسبتا زیاد”، نبایستی به عنوان سیگنالی برای فروش دیده شود. همینطور قیمت “نسبتا کم” نباید به عنوان سیگنالی برای خرید در نظر گرفته شود. در پس بالا و پایین شدن قیمتها، دلایلی نهفته است. همانند سایر اندیکاتورها، باندهای بولینجر را نباید به تنهایی استفاده کرد. تحلیلگران تکنیکال بایستی برای تاییدهای دیگر، اندیکاتور باندهای بولینجر را با تحلیلهای پایهای روند و سایر اندیکاتورها ترکیب کنند.
بیشتر بدانید : نحوه محاسبه و سیگنال دهی وآموزش ترید در راستای باندهای بولینجر
باند بولینگر چیست؟ بهترین تنظیمات + استراتژیهای معاملاتی
باند بولینگر (Bollinger Band)، یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و یک اندیکاتور روندنما است.
Bollinger Band، به معنای انحراف معیار یا واریانس است و توسط جان بولینگر (John Bollinger)، تحلیلگر تکنیکال حرفهای، در دهه ۱۹۸۰ میلادی، ارائه شد.
باندهای بولینگر، نوسانات بازار را اندازه میگیرند و شرایطی را که در آن بازار در وضعیت بیشفروش یا بیشخرید قرار دارد، شناسایی میکنند. میتوانیم بگوییم که باندهای بولینگر، مانند خطوط حمایت و مقاومت دینامیک عمل میکنند.
چگونه از باند بولینگر استفاده کنیم؟
- باندهای بولینگر، میتوانند برای تعیین چگونگی روند صعودی یک دارایی استفاده شوند.
همچنین نقاطی را که روند تغییر میکند یا قدرت خود را از دست میدهد، به ما نشان میدهد. اگر یک روند صعودی به اندازه کافی قوی باشد، بهطور منظم به باند بالایی برخورد میکند. زمانی که قیمت به باند بالایی برخورد میکند، نشان میدهد که قیمت از این باند هم بالاتر میرود و معاملهگران میتوانند از این فرصت برای تصمیمات خرید خود، استفاده کنند.
- باندهای بولینگر میتوانند برای تعیین قدرت ریزش قیمت یک دارایی، استفاده شوند.
همچنین میتوانند زمانی را که بهطور بالقوه قیمت در آستانه تغییر روند قرار دارد، نشان دهند. در یک روند نزولی قوی، قیمت در امتداد باند پایینی حرکت میکند و نشان میدهد که فروش دارایی، قدرت زیادی دارد. اما اگر قیمت در باند پایینی حرکت کند یا از برخورد به آن ناکام بماند، نشانهای از این است که روند نزولی، درحال از دست دادن قدرت خود است.
تنظیمات اندیکاتور بولینگر باند
پس از افزودن بولینگر باند، در قسمت تنظیمات، با ۳ قسمت روبهرو میشویم:
- تناوب (Period)
- انحرافات (Deviations)
- اعمال به (Apply to)
۱٫ تناوب
تناوب، به تعداد میلهها یا کندلهایی که اندیکاتور باند بولینگر از آنها میانگین میگیرد، گفته میشود.
در اکثر برنامههای معاملاتی، تناوب روی ۲۰ قرار میگیرد. این دوره تناوب، برای اکثر معاملهگران، خوب عمل میکند. اما شما میتوانید پس از این که در استفاده از باند بولینگر تجربه کسب کردید، دورههای تناوب متفاوتی را امتحان کنید تا به ساختار موردنظر خود دست یابید. در بازار فارکس، میتوانیم تناوب را روی ۴۰ هم قرار دهیم.
جان بولینگر، یک تناوب بهینه و مناسب را بین ۲۰ تا ۲۱ پیشنهاد کرده است. او هشدار داده که تناوبهای کمتر از ۱۰، نتایج خوبی را ارائه نمیدهند.
۲٫ انحرافات
با قراردادن اعداد مختلف در قسمت انحرافات، مقدار خروجی نمودار قیمت (یا کندلها) از خطوط سقف یا کف باند بولینگر هم تغییر میکند.
با کاهش مقدار عدد در بخش انحرافات، کندلها، بیشتر از خطوط باند بولینگر خارج میشوند.
باندهای بالایی و پایینی هم بهطور پیشفرض، با ۲ انحراف معیار از میانگین متحرک، حرکت میکنند.
۳٫ اعمال به
در این قسمت، با انتخاب یکی از گزینهها، به باند بولینگر میگوییم، که دادههای خود را از کدام بخش قیمت در بازار، دریافت کند.
برای مثال با انتخاب گزینه Close، باند بولینگر از دادههای قیمت بستهشدن برای میانگین گرفتن، استفاده میکند.
پیشنهاد میشود در این بخش، گزینه Typical Price را انتخاب کنیم. با این روش، بولینگر باند برای میانگین گرفتن، از همه قسمتهای یک کندل، استفاده میکند.
بهترین تنظیمات اندیکاتور بولینگر باند
بهترین تنظیمات برای باند بولینگر، به شرح زیر است:
- معاملات کوتاهمدت: تناوب ۱۰ و انحراف معیار ۱٫۵
- معاملات میانمدت: تناوب ۲۰ و انحراف معیار ۲
- معاملات درازمدت: تناوب ۵۰ و انحراف معیار ۵٫۵
همچنین شما میتوانید از اعداد دیگری هم استفاده کنید؛ تا به عددی که برای نوع معاملات شما و بازار معاملاتی موردنظر شما مناسب است، دست یابید.
دورههای مرتبط در دانشیار آی تی
مفهوم فشار در باند بولینگر
زمانی که باندها به یکدیگر نزدیک میشوند، خط میانگین متحرک، جمع میشود؛ که به آن فشار یا Squeeze میگوییم.
فشار، مفهوم مرکزی در Bollinger Bands است و موقعیتی را نشان میدهد که نوسان کم شده است و معاملهگران به آن به عنوان نشانه خوبی برای فرصتهای معاملاتی، نگاه میکنند.
با کاهش نوسانات و تغییرات کمتر در قیمت، باندها به هم نزدیک میشوند. هرچهقدر باندها فاصله کمتری داشته باشند، نوسان کمتر است.
- زمانی که قیمت به باند پایینی نزدیک میشود، بیشفروش وجود دارد و تعداد فروشندگان بیشتر است. در این موقعیت، عرضه بر تقاضا، پیشی میگیرد.
- زمانی که قیمت به باند بالایی نزدیک میشود، بیشخرید وجود دارد و تعداد خریداران بیشتر است. در این موقعیت، تقاضا بر عرضه، پیشی میگیرد.
زمانی که نوسانات بازار کم شده و باندها به هم نزدیک میشوند، پس از آن، باید منتظر یک روند بسیار شارپ و هیجانی باشیم. این تغییر روند، ممکن است صعودی یا نزولی باشد.
- اگر کندلها یا میلهها به سمت باند پایینی حرکت کنند، روند نزولی شروع میشود.
- اگر کندلها یا میلهها به سمت باند بالایی حرکت کنند، روند صعودی شروع میشود.
همانطور که در تصویر زیر میبینید، پس از این که باندها به یکدیگر نزدیک شدند، بعد از آن یک صعود بسیار شارپ رخ داده است.
- نزدیکشدن باندها بهیکدیگر، به ما هشدار شروع روند جدید را میدهد.
- افزایش چشمگیر در فاصله بین باندها، میتواند به ما پایان یک روند را نشان دهد.
استراتژی معامله با باند بولینگر
در هر یک از روندهای صعودی یا نزولی، باید استراتژی مخصوص به آن را داشته باشیم. در زیر، با این استراتژیها آشنا میشویم.
معامله با بولینگر باند در روند صعودی
بیشتر تحلیلگران تکنیکال میخواهند از روندهای صعودی قوی، سود کسب کنند؛ پیش از آن که روند معکوس شود.
- اگر یک روند صعودی قوی باشد، قیمت به طور مرتب، به باند بالایی برخورد میکند.
- زمانی که قیمت در روند صعودی، از ساخت یک قله جدید بالاتر از قله قبلی ناتوان بود، معاملهگران تمایل دارند که سهام یا ارز خود را بفروشند. به این دلیل که نشانهای از کاهش قدرت روند است و آنها هم میخواهند از کاهش میزان سود خود، جلوگیری کنند.
معاملهگران رفتار روند صعودی را مشاهده میکنند، تا قدرت یا ضعف در روند را ببینند و زمانی را که روند معکوس میشود، آن را تشخیص دهند.
معامله با بولینگر باند در روند نزولی
از Bollinger Bands، میتوانیم برای تعیین قدرت روند نزولی استفاده کنیم و تشخیص دهیم که چهزمانی، روند نزولی، معکوس میشود.
- در یک روند نزولی قوی، قیمت در امتداد باند پایینی حرکت میکند و نشان میدهد که میزان فروش، همچنان بالاست.
زمانی که قیمت زیر خط میانگین متحرک حرکت میکند و سپس به باند پایینی نزدیک میشود، روند نزولی بسیار قوی است. در یک روند نزولی قوی، قیمت نباید به باند بالایی نزدیک شود و اگر این اتفاق رخ دهد، نشانهای از تغییر روند یا کاهش قدرت روند است.
- زمانی که قیمت از برخورد یا نزدیکشدن به باند پایینی عاجز شود، میتواند هشداری برای کاهش قدرت روند نزولی باشد.
بسیاری از معاملهگران، از معامله در روند نزولی، خودداری میکنند. آنها زمانی که روند شروع به تغییر میکند، به دنبال فرصتی برای خرید و ورود به بازار هستند. روند نزولی، ممکن است برای مدتی کوتاه، برای مثال چند دقیقه تا چند ساعت، یا مدت طولانی، مثل چند ماه یا حتی چند سال طول بکشد.
سرمایهگذاران باید هر نشانهای از تغییر روند را در اولین فرصت شناسایی کنند. اگر باندهایی پایینی روند نزولی ثابتی را نشان دهند، باید آگاه باشیم تا از ورود به معاملهی خرید، اجتناب کنیم.
شما میتوانید در دوره تحلیل تکینکال پیشرفته: اندیکاتورها، روش معامله با اندیکاتور باند بولینگر را یاد بگیرید.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر
استراتژی باند بولینگر و RSI
برخی از تحلیلگران تکنیکال، در استراتژی معاملاتی خود با اندیکاتور بولینگر باند، از اندیکاتورهای دیگری همچون RSI هم استفاده میکنند. Bollinger Bands در ترکیب با اندیکاتور RSI، به تایید قدرت نسبی روند، کمک میکند.
- اگر قیمت در بولینگر باند به باند بالایی برخورد کند اما RSI برعکس آن را نشان دهد و آن را تایید نکند، یعنی واگرایی وجود داشته باشد، سیگنال فروش داده شده است.
- اگر RSI هم روند صعودی را نشان دهد، یعنی واگرایی وجود نداشته باشد، سیگنال خرید صادر شده است.
- اگر قیمت در باند بولینگر به باند پایینی برخورد کند اما RSI برعکس آن را نشان دهد و آن را تایید نکند، یعنی واگرایی وجود داشته باشد، سیگنال خرید داده شده است.
- اگر RSI هم روند نزولی را نشان دهد، یعنی واگرایی وجود نداشته باشد، سیگنال فروش صادر شده است.
پیشنهاد دانشیار آی تی به شما
بهترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
به زبان ساده، M-Top، شبیه به الگوی دوقله است؛ با این تفاوت که هر دو قله، برابر نیستند. قله اول، میتواند بالاتر یا پایینتر از قله اندیکاتور بولینگر چیست ؟ دوم، قرار بگیرد.
در این الگو، زمانی که قیمت، یک قله جدید میسازد، ما به دنبال نشانههای عدم تایید هستیم.
اجازه دهید مراحل تشکیل این الگو را توضیح دهیم.
فرایند عدم تایید، در ۳ مرحله رخ میدهد:
- در مرحله اول، قیمت واکنش بیش از حدی نشان میدهد و از باند بالایی، مقداری فاصله میگیرد.
- در مرحله دوم، قیمت به خط میانی، پولبک میزند (مانند یک خط حمایت عمل میکند).
- در مرحله سوم، قلهای که تشکیل میشود، نمیتواند از باند بالایی خارج شود.
این اتفاق، یک نشانه هشدار است. ناتوانی قله دوم در عبور از باند بالایی، شروع یک روند نزولی را هشدار میدهد. تایید نهایی، با شکست خط حمایت (پولبک به خط میانی) انجام میشود.
در الگوی W-Top، دره دوم پایینتر از دره اول قرار دارد؛ اما بالاتر از باند پایینی حرکت میکند.
- ابتدا، قیمت به باند پایینی، واکنش نشان میدهد. این دره، معمولا، نه همیشه، پایینتر از باند پایینی قرار میگیرد.
- دوم، قیمت به باند میانی، جهش میکند و به آن پولبک میزند (خط مقاومت).
- سوم، قیمت دره جدیدی را تشکیل میهد؛ اما از باند پایینی، عبور نمیکند. توانایی قیمت در حفظ خود بالاتر از باند پایینی، نشان میدهد که ریزش اخیر، قدرت کمتری داشته است.
- چهارم، قیمت با عبور از خط مقاومت و شکست آن، روند صعودی خود را آغاز میکند.
پیشنهاد میکنیم در مقاله زیر، با الگوهای تحلیل تکنیکال، از مقدماتی تا پیشرفته، آشنا شوید.
الگوها در تحلیل تکنیکال
نکات کلیدی بولینگر باند
- قیمتها، تمایل دارند که در میان باندها حرکت کنند؛ یعنی قیمت به یک باند برخورد کرده و سپس به سمت باند دیگر میرود. برای مثال قیمت به باند پایینی برخورده کرده و از میانگین متحرک عبور میکند. هدف ما برای کسب سود، برخورد قیمت به باند بالایی میشود.
- در روندهای قوی، قیمت ممکن است از باندها خارج شود و مدتی در آنجا باقی بماند. درحالی که اگر قیمت به سرعت از باند خارج شده و سریع به آن بازگردد، نمیتوانیم روند را قوی بدانیم.
دورههای مرتبط در دانشیار آی تی
۳ محدودیت اندیکاتور باند بولینگر
- اندیکاتور باند بولینگر، یک سیستم معاملاتی مستقل نیست. این اندیکاتور فقط به معاملهگران، اطلاعاتی درباره نوسانات قیمت نشان میدهد.
- یکی از محدودیتهای Bollinger Bands، این است که این اندیکاتور، واکنشی است و پیشگویی نمیکند و باندها به تغییرات در حرکتهای قیمت، واکنش نشان میدهند. بولینگر باند، مانند اکثر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، تاخیری است. به این دلیل که این اندیکاتور، براساس یک مووینگ اوربج ساده عمل میکند؛ که از چند کندل یا میله در قیمت، میانگین میگیرد. اگرچه معاملهگران ممکن است از باندها برای اندازهگیری روند استفاده کنند، این ابزار، نمیتواند تنها ابزار برای پیشبینی قیمت استفاده شود. جان بولینگر پیشنهاد میکند که در کنار این اندیکاتور، از دو یا سه اندیکاتور غیروابسته دیگر، مانند مکدی و RSI که سیگنالهای مستقیم بازار را ارائه میکنند، استفاده شود.
- تنظیمات استاندارد بولینگر باند، برای همهی معاملهگران کاربردی نیست. به همین دلیل، بهتر است تنظیمات مختلف را امتحان کنیم؛ تا به فرمولی که برای نوع بازار معاملاتی ما مناسب است، دست پیدا کنیم. اثربخشی تنظیمات Bollinger Bands، ممکن است از یک بازار معاملاتی به بازار دیگر، متفاوت باشد.
برای آشنایی با اندیکاتور مکدی، مقاله زیر را بخوانید.
اندیکاتور مکدی چیست؟ چگونه با MACD معامله کنیم؟
جمع بندی
- بولینگر باند، شامل باندهای بالایی و پایینی و یک میانگین متحرک ساده است که براساس انحراف معیار، با تغییرات قیمت، از هم فاصله میگیرند یا بههم نزدیک میشوند.
- باندها برای تحلیل قدرت روند و تشخیص تغییر در روند، کاربردی هستند.
- این اندیکاتور، پیشبینی نمیکند؛ بلکه براساس اطلاعات تاریخی، به تغییرات قیمت، واکنش نشان میدهد.
- بولینگر باند، مانند سایر اندیکاتورها، زمانی بهترین کاربرد را دارند که در ترکیب با سایر اندیکاتورها، تحلیل قیمت و مدیریت ریسک، به عنوان بخشی از یک برنامه کلی معاملاتی، استفاده شوند. جان بولینگر پیشنهاد میکند که در کنار این اندیکاتور، از اندیکاتور مکدی یا RSI هم استفاده شود.
نویسندگان: پریناز کپورچیان – اندیکاتور بولینگر چیست ؟ مرتضی علییاری
پیشنهاد دانشیار آی تی برای یادگیری اندیکاتور باند بولینگر
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور باند بولینگر، دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته: اندیکاتورها را مشاهده کنید. در دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته، علاوه بر باند بولینگر، با اندیکاتورهای قدرتمند دیگری هم آشنا میشوید.
در این دوره که توسط آقای مرتضی علییاری از مدرسهای قدیمی و برجسته دانشیار آی تی تدریس میشود، شما با مثالهای واقعی از دنیای بورس و فارکس، چگونگی معامله با اندیکاتور بولینگر باند را یاد میگیرید.
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bonds) و اجزاء آن
بولینگر باند یا باندهای بولینگر شامل سه خط می باشد که همراه نمودار حرکت می کنند. خط وسط یک میانگین متحرک است و خط بالا و پایین تعداد مشخصی انحراف معیار است که یکبار از میانگین کسر (خط پایین) و یکبار به آن اضافه (خط بالا) می شود.
برای مثال ممکن است نمودار خاصی در بازه قیمتی یک انحراف معیار بالاتر و پایین تر از میانگین متحرک حرکت کند. در شکل زیر میانگین 60 روزه با 2 انحراف معیار را مشاهده می کنید که بر روی نمودار قیمت ها رسم شده است.
اندیکاتور بولینگر باند
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید هر چه نوسان قیمت بیشتر باشد دو باند (انحراف معیار) از میانگین فاصله بیشتری خواهند داشت.
استراتژی بولینگر باند
بولینگر باند نیز مانند اندیکاتور میانگین متحرک بسادگی می تواند بعنوان یک استراتژی استفاده و از طریق نرم افزارها تست شود .
یک استراتژی معمول این است که هنگام رسیدن قیمت به باند بالا فروش و هنگام برخورد قیمت به باند پایین، اوراق خریداری می شود. در این استراتژی فرض بر این است که قیمت بین باندها حرکت می کند.
این نوع استراتژی منجر به تعداد معاملات زیادی می شود اما از سوی دیگر ریسک معامله نیز کاهش می یابد. زیرا سریعا معامله گر می تواند طبق استراتژی از موقعیت خود خارج شود. این استراتژی در مواقع تغییر روند و حرکت های شارپی قیمت سودآور نخواهد بود.
بنابراین سرمایه گذاران بلند مدت ممکن است زمانیکه قیمت از باند بالا عبور کرده و به میزان قابل توجهی فاصله گرفته اقدام به خرید کنند. همچنین سرمایه گذاران بلند مدت زمانی اقدام به فروش می کنند که قیمت اندیکاتور بولینگر چیست ؟ از باند پایین به میزان قابل توجهی عبور کرده باشد. در این استراتژی عبارت قابل توجه می تواند یک درصد باشد مثلا 5 یا 10 درصد بالاتر یا پایین تر از باند و یا ممکن است مدت زمان مشخصی باشد مانند باقی ماندن قیمت به مدت یک هفته بالاتر یا پایین تر از باندهای بولینگر.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4 / 5. تعداد آرا 2
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
انواع بلاک ها در شبکه بلاکچین
انواع استراتژی های معاملاتی در بازار فارکس
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
استراتژی معاملاتی بر اساس باندهای بولینگر در بازار فارکس
جالب است بدانید که یکی از جذابترین و محبوبترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، باندهای بولینگر هستند. شاید نام این باندهای بولینگر برای شما کمی ترسناک به نظر برسد اما باید بدانید که به راحتی اعمال میشوند و یادگیری آنها به طور قابل توجهی آسان و راحت است.
در این مقاله سعی داریم اطلاعات کامل و مناسبی در مورد استراتژی باندهای بولینگر در بازار فارکس به شما بدهیم تا بتوانید با تنظیمات و روش معامله با این نوع اندیکاتور آشنا شوید. اگر شما هم میخواهید با اندیکاتور باندهای بولینگر آشنایی کامل پیدا کنید این مقاله را با دقت و تمرکز بالا مطالعه کنید. در ابتدا میخواهیم بدانیم که باند بولینگر چیست؟ در واقع باید بدانید که باند بولینگر یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است. معنای باند بولینگر انحراف معیار و یا همان واریانس است که در دهه ۱۹۸۰ میلادی به واسطه جان بولینگر، تحلیلگر تکنیکال حرفهای ارائه شده است.
نوسانات بازار را به راحتی میتوان با باندهای بولینگر اندازهگیری کرد و بدین واسطه شناسایی شرایط بازار در وضعیت پیشفروش و پیش خرید بررسی میشود. نکته قابل توجه این است که این نوع باندها مانند خطوط حمایت و مقاومت دینامیک کار میکنند. در ادامه میخواهیم بدانیم که چطور میتوان از استراتژی باندهای بولینگر در معاملات خود استفاده کنیم؟ در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات جامع و کاملی در مورد استراتژی بر اساس باندهای بولینگر به دست آورید.
چگونگی استفاده از باند بولینگر
برای این که بدانید چگونه از باندهای بولینگر باید بهره ببرید، کار سختی در پیش ندارید و مانند بسیاری دیگر از مفاهیم فارکس، با استفاده از آموزش و تمرین، میتوانید به تسلط کافی در استفاده و بهرهوری از این اندیکاتور، برسید.
بررسی روند صعودی یک دارایی
در مرحله اول باید بدانید که باندهای بولینگر برای تعیین وضعیت روند صعودی یک دارایی بهترین گزینه هستند. از دیگر مزایای باند بولینگر میتوان به شناسایی تغییر و یا قدرت روند بازار اشاره کرد. زمانی را در نظر بگیرید که یک روند صعودی به طور قابل توجهی قوی باشد، در نتیجه به طور کاملا منظم به باند بالای خود برخورد خواهد کرد. حال در صورتی که قیمت به باند بالایی برخورد کند، نشان دهنده این موضوع است که قیمت از این باند هم بالاتر خواهد رفت و معاملهگران میتوانند این فرصت را در معاملات و تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند.
تعیین قدرت ریزش قیمت یک دارایی
از دیگر کاربردهای باندهای بولینگر میتوان به نشان دادن تغییر روند قیمت اشاره کرد. یک روند نزولی قوی را مد نظر بگیرید؛ در این حالت در امتداد باند پایینی، قیمت حرکت میکند. در این صورت این نمودار نشان میدهد که فروش دارایی دارای قدرت بسیار زیادی است. اما زمانی را در نظر بگیرید که قیمت در باند پایینی حرکت خود را آغاز کند؛ در این صورت روند نزولی خواهد بود. در ادامه این مقاله سعی داریم اطلاعاتی در مورد کاربرد اندیکاتور باند بولینگر در بازارهای مختلف مانند بازار فارکس به شما بدهیم.
بررسی کاربرد اندیکاتور باند بولینگر
در ابتدا باید بدانید که استراتژی باندهای بولینگر و یا اندیکاتور بولینگر باند در هر نوع بازار مالی قابل استفاده هستند و محدود به بازار خاصی نمیشوند. این موضوع را هم بدانید که در برخی از بازارهای مالی محدوده نوسان قیمت وجود ندارد. در این حالت باندهای بولینگر در این بازارها بسیار کاربردیتر هستند.
از جمله این بازارهایی که محدوده نوسان قیمت ندارند، می توان به بازار فارکس اشاره کرد. نتیجه میگیریم که استراتژی باندهای بولینگر در بازار فارکس بسیار کاربردیتر است . اندیکاتور بولینگر اطلاعاتی در مورد قیمتهای گذشته بازار به دست میآورد و با توجه به این اطلاعات و با دقت بسیار بالا و به راحتی میتواند حرکت بعدی بازار را به معاملهگران نشان دهد. بدین معنی که این اندیکاتور نشان میدهد که کندل بعدی در چه محدودهای قرار خواهد گرفت. این موضوع را هم در نظر داشته باشید که باند بولینگر به هیچ عنوان وظیفه اصلی سیگنال دهی ندارد، اما با توجه به امکاناتی که دارد میتوان از آن برای دریافت سیگنال های معاملاتی هم استفاده کرد.
داشتن چنین ویژگیهایی مانند شناسایی شروع یک روند و پایان آن باعث شدهاند تا اندیکاتور باند بولینگر تبدیل به یک اندیکاتور چندکاره و مفید شود. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات مفیدی در مورد آشنایی با اعضای Bollinger Band بدست آورید.
آشنایی با اعضای باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر از سه بخش تشکیل شده است که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
- باند بالایی و یا سقف
- خط میانی
- باند پایینی و یا کف
توجه داشته باشید که وظیفه اصلی باندهای بالایی و پایانی اندازهگیری مقدار نوسانات با توجه به تغییر قیمت در یک بازه زمانی کاملاً مشخص است. در واقع میزان تغییرات قیمت با استفاده از این باندها قابل اندازهگیری هستند. به همین علت هم این باندها به صورت کاملا خودکار قابلیت تنظیم با تغییر وضعیت بازار را دارند. زمانی که قیمت در بازار تغییر میکند و دچار نوسانات میشود، باندها از یکدیگر فاصله میگیرند. در این حالت باید بدانید که هر چه میزان این فاصلهها بیشتر باشد نوسان هم به همان اندازه بیشتر است.
چگونگی تنظیمات اندیکاتور بولینگر باند
زمانی که این اندیکاتور را اضافه کردهاید در قسمت تنظیمات با سه قسمت تناوب، انحرافات و اعمال به… مواجه خواهید شد.
بخش تناوب
بخش تناوب به تعداد کندلهایی که اندیکاتور باند بولینگر از آنها میانگین میگیرد، میگویند. توجه داشته باشید که در بیشتر برنامههای معاملاتی هم این تناوب روی عدد بیست قرار میگیرد که این دوره برای بیشتر تحلیلگران بسیار خوب عمل میکند. نکتهی قابل توجه این است که این عدد را در بازار تناوب را بر روی چهل قرار دهیم تا بهتر عمل کند.
بررسی بخش انحرافات
میتوانید اعداد مختلف را روی قسمت انحرافات قرار دهید تا مقدار خروجی نمودار قیمت از خطهای سقف و یا کف باند بولینگر تغییر پیدا کند. زمانی که در بخش انحرافات قیمت کاهش پیدا میکند، کندلها هم بیشتر از خطوط باند بولینگر خارج خواهند شد.
اعمال به
در این قسمت هم باید یکی از گزینهها را انتخاب کنید تا در این صورت به باند بولینگر بگویید از کدام بخش قیمت در بازار دادههای خود را دریافت کند.
منظور از فشار در استراتژی باندهای بولینگر چیست؟
هنگامی که این باندها به یکدیگر نزدیک تر میشوند خط میانگین متحرک هم جمع میشود که به این وضعیت، حالت فشار میگویند. در واقع فشار یک مفهومی است که موقعیتی را برای تحلیلگر نشان میدهد که نوسان کم شده است و در این حالت یک فرصت خوب و مناسب را به معاملهگران برای معامله نشان میدهد. زمانی که نوسانات کمتر میشود و تغییرات کمتری در قیمتها به وجود میآید و آنها هم به یکدیگر نزدیکتر میشوند، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که هر چه قدر این باندها فاصله کمتری داشته باشند، نوسان هم به همان میزان کمتر است.
- نکتهای که باید در نظر بگیرید این است که هنگامی که قیمت باند پایینی نزدیکتر شود تعداد فروشندگان هم در این حالت بیشتر میشوند و به نوعی عرضه بر تقاضا پیشی میگیرد.
- حال زمانی را در نظر بگیرید که قیمت به باند بالایی نزدیکتر شود، تعداد خریداران بیشتر میشوند در این حالت هم تقاضا بر عرضه پیشی میگیرد.
- یکی از نکات کلیدی که شما از این متن دریافت میکنید این است که زمانی که نوسانات در بازار کم میشوند، باندها به یکدیگر نزدیکتر میشوند، در این حالت تحلیلگر باید منتظر یک شارپ صعودی و نزولی باشد. در این میان اگر کندلها به قسمت باند پایینی حرکت کنند، نشان دهنده آغاز روند نزولی است. اگر کندلها به قسمت باند بالایی حرکت کنند، نشان دهنده آغاز روند صعودی است.
استراتژی معامله اشباع خرید یا اشباع فروش با استفاده از باندهای بولینگر
به طور کلی قیمتها تمایل دارند که به صورت کاملاً دائمی بین باندهای بالایی و پایینی جابهجا شوند و به نوعی حرکت صورت بگیرد. به این حالت حرکت پینگپنگی قیمتها گفته می شود. حرکت پینگپنگی را در نظر داشته باشید زیرا این نوع حرکت از اصل های بسیار مهم و حساس در عملیات تحلیل تکنیکال است که از آن جهت تجزیه و تحلیل سهامهای موجود اندیکاتور بولینگر چیست ؟ در بازار فارکس و دیگر بازارهای مالی استفاده می شود. در ادامه میخواهیم بدانیم که منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش شامل چه مناطقی هستند.
منطقه اشباع خرید
زمانی با منطقه اشباع خرید مواجه میشویم که در روند تحلیل تکنیکال به بخشی برخورد کنیم که قیمت از قسمت باند بالایی به طرف بالا بیرون زده باشد. در این حالت تحلیلگر باید در نظر داشته باشد که احتمال روند نزولی قیمت وجود دارد زیرا قیمت میخواهد به بخش درونی یا داخلی باند برسد.
منطقه اشباع فروش
زمانی با این منطقه مواجه میشویم که در روند تحلیل تکنیکال به قسمتی برخورد کنیم که قیمت از بخش باند پایینی به طرف پایین حرکت کرده باشد. در این حالت هم احتمال صعود قیمت وجود دارد، زیرا قیمت میخواهد به بخش وسط باند بازگردد.
همچنین اگر قصد دارید تا در استراتژی معامله اشباع خرید یا اشباع فروش از باندهای بولینگر استفاده کنید، باید همواره نکات زیر را در نظر داشته باشید و آنها را رعایت کنید:
- احتمال موفقیت در استراتژی باندهای بولینگر در بازارهای مختلف کاملاً با یکدیگر متفاوت است.
- گاهی ممکن است تحلیل گر بخواهد از اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال و روند صعودی استفاده کند در این حالت حتما باید با چگونگی روند بازار آشنا باشد و روند بازار را مورد بررسی قرار دهد. اگر روند بازار صعودی باشد تحلیلگر میتواند به واسطه سیگنالی به معامله ورود کند که قیمت به نقطه مربوط به اشباع فروش نزدیک شده باشد.
- اگر هدف شما این است که از این نوع اندیکاتور در جهت روند نزولی بازار بهره مند شوید حتما باید سیگنالهایی که در جهت فروش هستند را مورد بررسی قرار دهید. منظور این است که فقط سیگنالهایی که در ارتباط با اشباع خرید هستند را مورد بررسی قرار دهید.
چگونگی تشخیص روند قیمت در یادگیری کار با اندیکاتور باند بولینگر
آگاهی از روند دقیق و صحیح قیمت یکی از موضوعاتی است که در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به آن پرداختهایم. یکی از چالش برانگیزترین موضوعات که معامله گران در عملیات تحلیل تکنیکال با آن روبرو هستند موضوع تشخیص خط روند نزولی، صعودی و رنج بودن بازار است. حال میخواهیم بدانیم که چگونه میتوان در جهت کاملاً اندیکاتور بولینگر چیست ؟ مشخصی اندیکاتور باند بولینگر استفاده کرد؟ در ابتدا باید بدانید که دو عدد اندیکاتور بولینگر وجود دارد که یکی از آنها همراه با DEVIATION +-1 یکی از آنها همراه با DEVIATION +-2 است و آنها را بر نمودار قیمت اعمال کنید. برای تشخیص بهتر باندها میتوانید آنها را تغییر رنگ دهید.
چگونه سیگنال خروج از بازار را با استراتژی باندهای بولینگر دریافت کنیم؟
در این قسمت میخواهیم روشی را به شما آموزش دهیم که با استفاده از آن به راحتی بتوانید در زمانی کاملا مشخص و صحیح از بازار خروج کنید. شناسایی نقطه خروج به موقع در عملیات تحلیل تکنیکال بسیار اهمیت دارد به طوری که میتوانیم بگوییم حتی اهمیت آن از یافتن نقطه ورود به بازار هم بسیار بیشتر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که معامله گران و تحلیلگران کاملاً حرفهای که سودهایی بسیار بالایی از بازار فارکس و دیگر بازارهای مالی بدست میآورند، همواره در جهت بررسی راهی برای ذخیره و حفظ سودهای خود هستند و این راهکارها تنها زمانی به موفقیت ختم میشود که نقاط خروج به درستی مشخص شوند.
اگر در پیدا کردن نقاط خروج مرتکب اشتباه میشوید، ممکن است در کمترین زمان ممکن تمام سودهایی که به دست آوردهاید را از دست بدهید. اما جای نگرانی وجود ندارد زیرا با کمک اندیکاتور باند بولینگر و استراتژی باندهای بولینگر میتوانید نقطه خروج صحیح را به درستی تشخیص دهید. اگر میخواهید برای تشخیص صحیح نقطه خروج از اندیکاتور باند بولینگر استفاده کنید، در ابتدا باید چگونگی روند بازار را در قسمت صعودی و یا همان قسمت خرید مورد بررسی قرار دهید.
با توجه به نکاتی که به شما توضیح داده ایم، خیلی راحت میتوانید از استراتژی باندهای بولینگر به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. در ادامه اطلاعات تکمیلی در مورد نحوه محاسبه باند بولینگر به شما میدهیم.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
باند بالایی: برای محاسبه باند بالایی ابتدا باید باند میانی را با انحراف معیار ضربدر دو جمع کنید.
باند میانی: میانگین متحرک با دوره زمانی ۲۰
باند پایینی: برای محاسبه باند پایینی ابتدا باید باند میانی را از انحراف معیار ضربدر ۲ کم کنید.
5 نکته طلایی در مورد باندهای بولینگر
- نکته اول این است که باند بولینگر از سه خط روی نمودار تشکیل شده است که این خط نوسانات قیمت را در داخل و اطراف آن به خوبی نشان میدهد.
- توجه داشته باشید که باند بولینگر بهترین ابزار برای درک نوسانات بازار از قله تا دره است.
- استراتژی باند بولینگر میگوید زمانی که این باند فشرده می شود، معامله گر باید هوشیار باشد زیرا همیشه نوسانات پایین به معنای آرامش قبل از طوفان است.
- حتما از تنظیمات پیش فرض استفاده بهینه کنید.
- باند بولینگر در هر زمانی به خوبی عمل میکند.
اهمیت استراتژی برگشتی در باندهای بولینگر
معاملهگر باید سهامهایی را که به طور کاملا آهسته و کم کم از آن خارج میشوند را مورد بررسی قرار دهد. در این حالت میتوان از کندل استیک در این استراتژی استفاده کرد. برای مثال معاملهگر باید به جای خرید سهمی که با شکافی با باند بالایی به وجود آمده است، ابتدا باید صبر کند تا ببیند آن سهام چه عملکردی از خود نشان میدهد.
توجه داشته باشید که اگر سهام دارای شکاف باشد و در مرحله بعدی نزدیک به قیمت پایین آن بسته شود، بدین معنی است که هنوز به طور کامل از باند بولینگر خارج است. در این حالت سهام در مدت زمان کوتاهی اصلاح خواهد داشت. موضوع قابل توجه این است که معاملهگر میتواند پوزیشن کوتاه را با ۳ تارگت خروجی در نظر بگیرد. منظور از این پوزیشنها باند بالا، باند متوسط و باند پایین است. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری بدست آورید.
اهمیت بررسی استراتژی سوار بر باند
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بیشتر معامله گران مبتدی در هنگام استفاده از باند بولینگر مرتکب میشوند این است که زمانی که قیمت یک سهم به باند بالایی برخورد میکند خیلی سریع سهام خود را به فروش میرسانند و زمانی که قیمت باند پایین برخورد میکند اقدام به خرید میکنند. این کار کاملا اشتباه است زیرا خود بولینگر هم معتقد بود لمس باند بالا و یا لمس باند پایین به معنی سیگنال خرید و یا فروش نیست. معامله گر تنها زمانی باید معامله خود را آغاز کند که قیمت سوار باند بولینگر باشد. تمامی این موارد و نکات میتوانند استراتژی باندهای بولینگر باشند تا معامله گر بتواند به خوبی در جهت کسب سود بیشتر عمل کند.
به طور کلی باید بدانید که باندهای بولینگر اندیکاتوری هستند که از دو باند بالایی و پایینی تشکیل شده است که دارای یک میانگین متحرک 20 روزه است. استراتژی باندهای بولینگر باعث شدهاند که معاملهگران بتوانند با علم و آگاهی بیشتر در مورد خرید و فروش سهام خود تصمیم گیری کنند. توجه داشته باشید که باندهای بولینگر خود یک اندیکاتور بسیار خوب و مفید برای به کارگیری در بازارهای مالی مانند بازار فارکس است. اما باید بدانید که همیشه نباید تنها به یک اندیکاتور اکتفا کرد و شما میتوانید همزمان از چندین اندیکاتور خوب و حرفهای در معاملات خود استفاده کنید تا بهترین بازده را داشته باشید. در این حالت احتمال خطا هم بسیار کمتر میشود و با ریسک کمتری وارد معاملات بازار فارکس خواهید شد.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال در فرآیند معاملات سهام در بازار سهام، یکی از ابزارهای مهم به شمار میآید.
از تحلیل تکنیکال برای ارزیابی سهام با توجه به روند نمودارها و سایر دادهها میتوان بهره برد. در تحلیل تکنیکال ما به دنبال به دست آوردن ارزش ذاتی سهام نیستیم بلکه تلاش میکنیم با استفاده از ابزارهای موجود در این بخش، به الگوها و پیشبینیهایی از آینده سهم دست پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که اندیکاتور چیست و در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد.
منظور از اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از محاسبات ریاضی و معادلات پیچیده روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات مهمی را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم استفاده میشود. همچنین از اندیکاتور میتوان برای کشف نقاط مهم در نمودار سهم به منظور سیگنال خرید و فروش نیز استفاده کرد.
در ادامه لازم است بدانید که اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند. عملکرد اندیکاتورهای پیشرو به این شکل است که با توجه به نوسانات و اتفاقاتی که روی قیمت سهم در بازار رخ میدهد، پیشبینی لازم را به شخص اعلام میکنند. اندیکاتورهای دنبالهرو نیز با کمی تأخیر، اتفاقاتی که روی سهم انجام میشود را پیشبینی کرده و هشدار لازم را اعلام میکنند.
در نظر داشته باشید که اندیکاتورها در بازار سرمایه و پروسه ارزیابی و تحلیل سهمها به سه روش قابل استفاده هستند:
۱ -هشدار: اندیکاتورها پتانسیلی دارند که میتوانند قبل از تغییر روند و با توجه به تغییرات قیمتی که در سهم رخ میدهد، هشدارهای لازم را اعلام کنند. به این ترتیب اندیکاتورها گزینه بسیار مناسبی برای اعلان هشدار تغییرات پیش رو برای هر سهم به شمار میآیند.
۲ -پیشبینی: در بازار بورس ابزارهای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید نقطه ورود به سهم را کشف کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای ممکن در تحلیل سهم به منظور کشف نقطه ورود به شمار میآیند.
۳ -تایید: یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال، دریافت تایید از تشخیص صحیح روند سهام یا پیشبینی آن است. این فرآیند زمانی رخ میدهد که تحلیلگر با استفاده از دادههای در دسترس، فرآیند تحلیل را آغاز میکند و در نهایت به دنبال یک تایید برای تشخیص روند سهم و پیشبینی آینده آن است.
انواع اندیکاتورها را بشناسیم!
اندیکاتور باندهای بولینگر (bollinger bands)
این نوع از اندیکاتور همانطور که از نامش اندیکاتور بولینگر چیست ؟ پیدا است، توسط جان بولینگر توسعه داده شد و شامل دو نوار نوسانی است که به نوعی در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت هستند. زمانی که در بازار بورس هیجانات قالب شود و سهم از نظر قیمتی در نوسانهای شدید باشد این نوارهای بالا و پایینی پهنتر میشوند.
در مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کاهش یابد، فاصله این دو نوار از هم کمتر خواهد شد. تحلیلگران و فعالان بورس با استفاده از همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور قادر به کشف نقاط مهم به منظور ورود به سهم هستند. پس با این تفاسیر کارشناسان با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانند نقاط ورود و خروج از سهم را تشخیص داده و معاملات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
ساختار باندهای بولینگر:
میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولا در بازه زمانی ۲۰ روزه قابل اندیکاتور بولینگر چیست ؟ تنظیم است.
باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر:
باندهای بولینگر پایین به نوعی نمایانگر محدوده حمایتی سهم هستند. زمانی که نمودار اصلی با باندهای پایین برخورد داشته باشد یعنی فشار فروش در آن نقطه بیش از حد است و در ادامه تمایل به خرید در این سهم افزایش پیدا خواهد کرد. چرا که سهم افت خود را کرده است و الان زمان مناسب برای ورود به سهم است.
برخورد نمودار اصلی قیمت با باندهای بالا نیز به این معنی است که تقاضا برای خرید سهم بالا است. زمانی که این برخورد انجام شود به نوعی سهامداران به فروش سهم تمایل پیدا خواهند کرد. در نظر داشته باشید که برخی اندیکاتورها با هم قابل بررسی و ارزیابی هستند که در این مورد اندیکاتور RSI نیز از گزینههای خوب به شمار میآید. شما با استفاده و ترکیب این دو اندیکاتور در تحلیلهای خود قادر هستید که نقاط ورود و خروج از سهم را به راحتی پیشبینی کنید.
1. اندیکاتور ابر ایچیموکو (ichimoku cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو، به عنوان یک اندیکاتور مهم و همهکاره در فرآیند تحلیل تکنیکال قابل استفاده است. شما از این اندیکاتور میتوانید برای تشخیص نقاط حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی استفاده کنید.
اندیکاتور ابر ایچیموکو در نگاه اول بر روی نمودار کمی پیچیده به نظر میرسد اما در صورت آشنایی با این اندیکاتور خواهید فهمید که به راحتی قابل بررسی و ارزیابی است. با استفاده از این اندیکاتور به راحتی سیگنال خرید و فروش در سهم را میتوانید پیشبینی کنید.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو:
شناسایی روند سهم
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
شناسایی جهت و قدرت روند
کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
سیگنالهای ورود و خروج از سهم
شناسایی نقاط برگشت سهم
2. اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
در ادامه بحث اندیکاتور چیست به میانگین متحرک میرسیم که در اصل از نوع اندیکاتورهای دنبالکننده است و از تغییرات قیمت سهم، اطلاعات لازم را کسب میکند. بر عکس حالات قبلی در اندیکاتورهایی که اشاره کردیم، این نوع اندیکاتور قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند، بلکه کاربرد اصلی آن به نوعی مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. همینطور در نظر داشته باشید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است چون بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشوند.
این اندیکاتورها در اصل به عنوان پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر مانند باندهای بولینگر، مکدی و… به حساب میآیند. دو نوع از اندیکاتورهای مشهور میانگین متحرک، اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی هستند.
1. اندیکاتور MACD: این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. به زبان ساده زمانی که اندیکاتور مکدی در نمودار به سطح بالایی رسیده باشد نشاندهنده روند صعودی و مناسب در سهم مورد نظر است و در نقطه مقابل زمانی که این اندیکاتور در سطح پایینتری قرار داشته باشد، سهم در حالت نزولی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD، سیگنال محل خرید و فروش در سهم را به شما نمایش میدهد.
2. اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI نشانگر قدرت روند سهم در بازار است و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. همچنین کندل صعودی و نزولی را میتوان از این اندیکاتور دریافت نمود. فعالان بازار معمولاً در تحلیلهای خود از این نوع اندیکاتور به وفور استفاده میکنند.
3. اندیکاتور واگرایی: شما با استفاده از این اندیکاتور میتوانید به جزئیات دقیقی که در قیمت یک سهم نهفته است پی ببرید. همینطور سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی یا زمان معامله بکار میروند و قادر هستند حرکت آرام و روند ضعیف را نمایان کنند.
4. اندیکاتور COT: از این اندیکاتور بیشتر در صندوقهای سرمایهگذاری استفاده میشود و با استفاده از آن میتوان بازده سالیانه سرمایه را حمایت کرد. در ضمن به شما این امکان را میدهد که موقعیت مکانی تاریخی را در برابر حرکت قیمت تاریخی، دنبال کنید و استراتژیهای تجاری سودآور را به راحتی ایجاد کنید.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بازوان قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است. در فرآیند تحلیل تکنیکال شما قادر هستید از ابزارهای متنوعی استفاده کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای تحلیلی در این پروسه هستند. در این مطلب ابتدا بررسی کردیم که اندیکاتور چیست و بعضی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها را معرفی کردیم.
به منظور یادگیری تکنیکهای تحلیل تکنیکال، مخصوصا چگونگی استفاده از اندیکاتورها میتوانید به مراکز آموزش بورس آگاه مراجعه کنید. کارگزاری آگاه، با برگزاری دوره تحلیل تکنیکال این امکان را برای علاقهمندان مهیا کرده است تا بتوانند به کمک ابزارهای پیشرفته تحلیل تکنیکال، روند بازار را پیشبینی و معاملات موفقی را تجربه کنند.
دیدگاه شما