الگوهای شمعی چیست؟(قسمت دوم)
در مقالهی قبل در مورد ” الگوهای شمعی (Candlestick) چیست؟” صحبت کردیم و در مورد الگوهای تک شمعی پرداختیم. جهت جلوگیری از خستگی مخاطبین عزیز و نیاز به تمرین بازار رونددار صعودی چیست؟ سعی می کنیم مطالب به صورت مرحلهای ارائه گردد. پس تا مطالب جدید فرصت مرور، تمرین و تسلط فراهم می باشد. در این مقاله تیم تولید محتوای رشد مستمر به توضیح ادامه الگوهای شمعی پرداخته است.
1. الگوهای تک شمعی
در مقالهی قبل به تعدادی از الگوهای تک شمعی اشاره نمودیم. از جمله آن الگوی مارابوزو، الگوی دوجی، الگوی چکش، الگوی چکش وارونه و الگوی مرد دار آویخته یا حلق آویز می باشد. حال به توضیحات ادامهی الگوهای تک شمعی می پردازیم.
1- الگوی (Spinning Top (Koma
یکی از الگوهای شمعی، الگوی (Spinning Top (Koma است. این الگو دارای یک بدنهی کوچک و سایه های بالایی و پایینی بلندی می باشد. این الگو موقعی دیده می شود که قدرت بازار کاهش یافته باشد. این نوع الگو هم در روند نزولی و هم در روند صعودی دیده می شود. اما استفادهی این الگو در بازار روند دار می باشد.
الگوی اسپینینگ تاپ
برای شناخت ادامهی روند با این کندل، باید حداکثر و حداقل قیمت را به عنوان سطح مقاومت و سطح حمایت در نظر بگیریم. زمانی می توانیم ادامهی روند را تشخیص دهیم که کندل های بعدی این سطوح را به پایین یا بالا بشکنند. در صورت شکست حداقل قیمت کندل روند نزولی ادامه خواهد یافت. در صورت شکست حداکثر قیمت، روند صعودی خواهد شد.
نکات کلیدی الگوی Spinning Top
کندلهای اسپینینگ تاپ متقارناند و طول سایههای بالا و پایین آنها تقریبا با همدیگر برابرند.
بدنه این کندلها باید کوچک باشد تا نشان دهد که تفاوت چندانی میان قیمت گشایش و پایانی وجود ندارد.
از آنجایی که خریداران و فروشندگان هر دو روی قیمت تاثیر گذاشته، اما نمیتوانند آن را حفظ کنند. این الگو نشانگر تردید است و در ادامه میتواند نوسانات عرضی بیشتری شکل بگیرد.
کندلهای اسپینینگ تاپ پس از نوسانات شدید نشانگر این هستند که معاملهگران احتمالا باور خود را به آن روند از دست دادهاند. برای مثال، اسپینینگ تاپ که پس از یک حرکت قوی صعودی به وجود میآید. نشان میدهد که خریداران احتمالا کنترل خود را بر روی سهم از دست داده و تغییر روند میتواند نزدیک باشد.
کندلهای اسپینینگ تاپ و تقریبا همهی الگوهای کندلی نیازمند تایید هستند. اگر یک الگوی اسپینینگ تاپ آغازگر روند برگشتی باشد، کندل بعدی باید آن را تایید کند. اگر کندل اسپینینگ تاپ نشانگر تردید باشد، کندل بعدی هم باید در همان طیف با نوسان عرضی الگوی مذکور را تایید کند.
2- الگوی ستارهی دنباله دار
یکی دیگر از الگوهای شمعی، الگوی ستارهی دنباله دار می باشد. این الگو مشابه الگوی چکش معکوس می باشند. تنها تفاوت بین آن ها این است که آیا شما در روند نزولی یا روند صعودی قرار دارید. یک چکش معکوس در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد و بیانگر شروع یک روند صعودی است در صورتی که الگوی ستاره دنباله دار در انتهای یک روند صعودی ظاهر می شود و بیانگر آغاز یک روند معکوس نزولی می باشد. البته اعتبار این الگوها باید توسط کندل های بعدی مورد تایید قرار گیرد.
در الگوی ستارهی دنبالهدار گاهی با بدنهی کوچک و با سایه های بلند بالا روبرو هستیم. گاهی هم با سایه های کوتاه پایین و گاهی هم در قسمت پایین سایه ای ندارند.
الگوی ستارهی دنباله دار
در این الگو سایهی بلند بالای آن نشان می دهد که خریداران سعی کرده اند که قیمت را بالاتر ببرند. با این حال، فروشندگان تلاش کردند تا قیمت را کاهش دهند اما فروشندگان با معاملات خود باعث شدند که قیمت در نزدیکی قیمت بازشده، بسته شود.
الگوی ستاره دنباله دار یک الگوی نزولی معکوس است که به نظر می رسد با الگوی چکش معکوس شبیه است اما زمانی رخ می دهد که قیمت افزایش یافته است. شکل آن نشان می دهد که قیمت در کمترین سطح خود باز شده و متمرکز شده است، اما به پایین کشیده شده است.
این به این معنی است که خریداران سعی کردند تا قیمت را بالا ببرند اما فروشندگان وارد بازار شدند و این اجازه را به آن ها ندادند. این یک نشانه قطعی نزولی است.
3- الگوی Long Days
یکی دیگر از یکی از الگوهای شمعی، الگوی Long Days می باشد. در این الگو شمع های با بدنهی بزرگ و سایه های کوتاه که نشاندهندهی قدرت بازار در آن جهت می باشد دیده می شود. رنگ این شمع ها می تواند سیاه یا سفید باشد یعنی در هر دو بازار صعودی و نزولی رایج می باشند.بازار رونددار صعودی چیست؟
4- الگوی Short Days
یکی دیگر از الگوهای تک شمعی، الگوی Short Days می باشد. در این الگو شمع های با بدنهی کوچک و سایه های کوتاه که نشاندهندهی تضعیف شدن قدرت بازار در آن جهت می باشد دیده می شود. رنگ این شمع ها می تواند سیاه یا سفید باشد یعنی در هر دو بازار صعودی و نزولی رایج می باشند.
لازم به ذکر است که در منابع متفاوت ممکن است تعداد این الگوها کمتر یا بیشتر ذکر گردد و یا با نام های متفاوتی نامگذاری گردند به عنوان مثال الگوی مارابوزو را به چهار دسته تقسیم بندی کرده باشند؛ که با مطالعهی آن ها متوجه شباهت آن ها خواهید شد.
در پایان لازم است یادآوری گردد که بدلیل اینکه یک کندل بیانگر، نشاندهنده و بازگو کنندهی اطلاعات خرید و فروش یک تایم فریم خاص می باشد در نتیجه به تنهایی قابل سیگنال شدن نمی باشد چرا که اطلاعات محدودی به ما ارائه می کند. لذا جهت تصمیم گیری در زمینهی معاملات حتما باید از اطلاعات کندل های بعدی و بعلاوه اطلاعاتی که از سایر ابزارهای تکنیکال کسب می کنیم استفاده نماییم و بر اساس تحلیل صحیح و جامع وارد معامله شویم.
نکتهی دیگر قابل اشاره این است که ممکن است در بعضی از منابع بعضی از الگوهای دو شمعی را در ردهی الگوهای تک شمعی بررسی کنند و یا الگوهای تک شمعی را در الگوهای دو شمعی طبقه بندی کنند. هدف کلی ما شناسایی شمع ها و دادن دید به ما جهت بررسی روند و ادامهی بازار می باشد.
اقدامک:
در صورتی که تمایل دارید راجع به پایگاه های اطلاع رسانی بازار بورس مطالبی را بیاموزید می توانید از لینک زیر استفاده کنید:
امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.
خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.
اسیلاتور چیست؟ بررسی اسیلاتورهای تکنیکال
معاملات مبتنی برعلم تحلیل تکنیکال محبوبیت زیادی بین تازهکاران و افراد حرفهای دارد. روشها و ابزارهای تکنیکال بیشماری وجود دارد که میتوان آنها را در بازارهای مالی پیاده سازی کرد. یکی از این ابزارها، نوسان سازها یا اسیلاتور های تکنیکال است که در این مقاله آنها را بررسی خواهیم کرد.
اسیلاتورهای معاملات تکنیکال
اسیلاتور یک ابزار تکنیکال است که تریدرها میتوانند از آن برای کمک به تعیین اینکه آیا یک بازار در محدوده مورد انتظار یا خارج از محدوده مورد انتظار معامله میشود استفاده کنند، به طوری که میتواند شرایط بیش خرید یا بیش فروش را در بازار نشان دهد. در حالی که برخی از اسیلاتورها به اندازه گیری بیش از حد بودن یک فعالیت (خرید یا فروش) در بازار کمک میکنند، برخی دیگر به عنوان اسیلاتور های شناسایی روند استفاده میشوند.
اسیلاتور ها اغلب با سایر مطالعات تکنیکال مانند میانگین متحرک (moving average)، مقاومت حمایتی (support resistance) و تحلیل کندلها ترکیب میشوند. اسیلاتور های تکنیکال میتوانند در شرایط خاص نیز به تنهایی عملکرد خوبی داشته باشند. با این حال، زمانی که با برخی ابزارهای دیگر ترکیب شوند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
اسیلاتور های تکنیکال سیگنالهای معاملاتی بیشماری را ارائه میدهند. بسته به نوع اسیلاتور، این سیگنال میتواند شامل شرایط بازار بیش خرید یا بیش فروش، سیگنال کراس اور باشد که نشان دهنده حرکت بازار از صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی است.
علاوه بر این، اسیلاتور ها یا نوسانگرهای تکنیکال میتوانند در تعیین نقاط پایانی روند قیمت بسیار مفید باشند. به طور خاص، میتوان از آنها برای تشخیص واگرایی حرکت در یک دارایی مالی استفاده کرد. برخی از تریدرهای پیشرفته تر نیز از نوسانگرهای تکنیکال در ارتباط با مشخصات بازار، موج الیوت یا تحلیل فیبوناچی برای تعیین نقاط عطف احتمالی استفاده میکنند. به این ترتیب، راههای زیادی وجود دارد که یک تریدر میتواند اسیلاتور های تکنیکال را در متدولوژی معاملاتی خود بگنجاند.
انواع اسیلاتور (Oscillator)
اسیلاتورهای تکنیکال زیادی در دسترس تریدرها قرار دارد. به عنوان مثال، اسیلاتور هایی وجود دارند که حول یک نقطه کانونی یا خط متمرکز شده اند. در داخل این نوسانگر های مرکزی، خط نشانگر اسیلاتور در بالا و پایین خط مرکزی حرکت میکند. نوسانگرهای مرکزی در تعیین جهت روند و حرکت در یک روند مفید هستند.
به عنوان مثال، هنگامی که خط اسیلاتور در یک نوسانگر مرکزی در حال ثبت خوانش بالای خط مرکزی است، به طور کلی نشان دهنده شرایط بازار صعودی است. برعکس، زمانی که خط اندیکاتور در یک نوسانگر مرکزی خوانش زیر خط مرکزی را ثبت میکند، نشان دهنده شرایط بازار نزولی است.
اسیلاتورهایی وجود دارند که به عنوان نوسانگر های نواری شناخته میشوند. نوسانگر های نواری بین آستانه بالایی که معمولاً به عنوان منطقه اشباع خرید یا بیش خرید نامیده میشود و آستانه پایینی یا منطقه اشباع فروش یا بیش فروش حرکت میکنند. اکثر اسیلاتورهای حرکتی که تریدرها استفاده میکنند در واقع نوسانگرهای نواری هستند. اینها عبارتند از شاخص قدرت نسبی یا RSI، Stochastics، و Williams %R. به خاطر داشته باشید که آستانه بالایی و پایینی که توسط هر اسیلاتور نواری تعریف شده است ممکن است متفاوت باشد.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics Oscillator)
نوسانگر استوکاستیک یک اندیکاتور مبتنی بر مومنتوم نواری است که به شناسایی شرایط بیش خرید و بیش فروش کمک میکند. اوسیلاتور استوکاستیک را میتوان به صورت دو خطی دید که بین 0 تا 100 در نوسان هستند. خط کندتر به عنوان خط درصد D و خط سریعتر به عنوان خط درصد K نامیده میشود.
توجه داشته باشید در نمودار قیمت بالای خط آبی نشان دهنده خط درصد K، خط سریع تر است، در حالی که خط قرمز نشان دهنده خط D، خط کندتر است. خط افقی نقطه دار بالا نشان دهنده آستانه 80 درصد و خط افقی نقطه دار پایین نشان دهنده آستانه 20 درصد است.
هر گاه آن خط درصد D به آستانه 80 درصد یا بالاتر رسید، میتوان گفت که بازار در محدوده بیش خرید است. به طور مشابه، وقتی خط درصد D به آستانه 20 درصد یا کمتر از آن برسد، میتوانیم گفت که بازار در محدوده بیش فروش است.
اسیلاتور استوکاستیک در شرایط بازار رنج باند بهترین عملکرد را دارد، که در آن به ترتیب مرز بالایی و پایینی مقاومت و حمایت وجود دارد.
اسیلاتور مومنتوم (Momentum Oscillator)
نوسانگر مومنتوم یک ابزار تکنیکال نسبتاً ساده است که بین 0 تا 100 در نوسان است و به طور کلی دارای یک خط مرکزی با علامت صفر است. سطح صفر به عنوان سطح میانی در نظر گرفته میشود و زمانی که مقدار اندیکاتور بالاتر از آن سطح باشد، میتوان گفت که بازار صعودی است، در حالی که زمانی که مقدار اندیکاتور زیر آن سطح باشد، بازار نزولی است. مهم است که به خاطر داشته باشید که نوسانگر مومنتوم لزوماً سطوح بیش خرید و بیش فروش را ارائه نمیدهد.
فرمول محاسبه اسیلاتور مومنتوم نسبتاً ساده است. به طور خاص، اندیکاتور مومنتوم قیمت بسته شدن فعلی یک دارایی را در نظر میگیرد و آن را با بازار رونددار صعودی چیست؟ قیمت پایانی دیگر مقایسه میکند. قیمت بسته شدن دیگر میتواند هر دوره زمانی باشد، اما مقدار پیش فرض استفاده شده در این اندیکاتور 10 است. بنابراین، وقتی به نوسانگر مومنتوم در نمودار روزانه نگاه میکنیم، قیمت بسته شدن فعلی را با 10 دوره قبل مقایسه می کنیم.
خط آبی نشان دهنده خوانش واقعی نوسانگر مومنتوم در هر نقطه از زمان است. خط افقی سبز رنگ نقطه میانی است و مقدار صفر را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمتها پس از عبور خط حرکت از زیر خط صفر مرکزی شروع به کاهش کردند.
اسیلاتور MACD
نوسانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک (The moving average convergence divergence oscillator)، همچنین به عنوان MACD شناخته میشود، یک ابزار تکنیکال پرکاربرد است که میتواند در تحلیل روند و حرکت بازار مفید باشد. اندیکاتور MACD با استفاده از دو میانگین متحرک مجزا تولید میشود و دیفرانسیل بین این دو میانگین متحرک همان چیزی است که هیستوگرام واقعی را ایجاد میکند.
اساساً میانگین متحرک کوتاه مدت با استفاده از میانگین متحرک نمایی 12 روزه و میانگین متحرک بلند مدت با استفاده از میانگین متحرک نمایی 26 روزه محاسبه میشود. هنگامی که خط MACD از زیر خط سیگنال 9 روزه عبور میکند، هیستوگرام قرمز و در قلمرو منفی به نظر میرسد. این نوسان بالاتر و پایین تر در امتداد خط مرکزی صفر رخ میدهد.
اسیلاتور MACD ابزاری عالی برای تشخیص واگراییهایی است که در نمودار قیمت رخ میدهد. واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که MACD به پایین ترین حد خود میرسد.
توجه داشته باشید در چارت بالا، قیمت در یک روند صعودی است. می بینیم که یک اوج اولیه به سمت مرکز نمودار تشکیل شد که با یک اصلاح جزئی همراه بوده و اوج دوم بالاتر از اوج اولیه بود. به این ترتیب، این یک سیگنال واگرایی نزولی واضح بین قیمت و نوسانگر MACD است، که نشان میدهد باید منتظر قیمتهای پایینتر باشیم.
اسیلاتور ADX
شناسایی روند در بازار یکی از مهمترین کارهایی است که یک تریدر باید قبل از معامله انجام دهد. معامله با روند به طور کلی بهترین اقدام خواهد بود؛ زیرا شما مسیری با کمترین مقاومت را دنبال میکنید.
اسیلاتور ADX در محدوده ای از 0 تا 100 حرکت میکند. هنگامی که قیمتها از سطح 25 از پایین بالاتر میروند، نشان دهنده حرکت بازار از حالت غیر جهت دار به وضعیتی است که به نفع شرایط بازار رونددار است.
ADX زمانی بهترین کاربرد را دارد که بازارها برای مدتی در محیطی با نوسان کم تثبیت شده باشند. اغلب در طول این دورهها، خط ADX برای مدت نسبتاً طولانی زیر آستانه سطح 25 باقی میماند. بریک اوت بالای 25 سیگنال عالی برای یک روند نوظهور جدید ارائه میدهد.
در نمودار بالا می بینیم که نوسانگر ADX زیر پرایس اکشن رسم شده است. خط قرمز درون نوسانگر ADX خط ADX است. خط افقی سبز رنگ اسیلاتور آستانه سطح 25 است.
اسیلاتور آرون (Aroon)
نوسانگر آرون توسط توشار چنده (Tushar Chande) ساخته شد. اسیلاتور آرون یک شاخص مبتنی بر روند است که میتواند سرنخ هایی را در مورد قدرت روند فعلی و احتمال ادامه یا معکوس شدن روند ارائه دهد. نوسانگر آرون از دو خط تشکیل شده است. اولین خط Aroon up است که اغلب به صورت یک خط سبز نشان داده میشود و خط دوم Aroon down است که اغلب به صورت خط قرمز نشان داده میشود. بهترین سیگنالهای نوسانگر آرون شامل سیگنالهایی است که در آن خط بالا آرون از خط پایین آرون عبور میکند.
بهترین سیگنالهای نوسانگر آرون شامل سیگنالهایی است که در آن خط Aroon up از خط Aroon down عبور میکند. این موضوع نشان دهنده شرایط بازار صعودی است و به نفع حرکت صعودی قیمت است. برعکس، هنگامی که خط Aroon down از خط Aroon up عبور میکند، نشان دهنده شرایط نزولی بازار است و به نفع حرکت قیمت نزولی است.
خط Aroon up با رنگ سبز نشان داده شده است، در حالی که Aroon down با قرمز نشان داده شده است. توجه داشته باشید بازار رونددار صعودی چیست؟ که وقتی خط قرمز Aroon از بالای خط سبز Aroon up عبور میکند، قیمتها شروع به حرکت به سمت پایین میکنند و پس از آن یک روند نزولی قیمت ایجاد میشود.
تحلیل تکنیکال 18 (مومنتوم)
امروز به بررسی اندیکاتور مومنتوم (momentum) که جزو دسته اسیلاتور ها به حساب می آید میپردازیم؛ اسیلاتور ها آن دسته از اندیکاتور ها میباشند که مناطق اشباع خرید و فروش را شناسایی و بررسی میکنند.
روش های معاملاتی
ریچارد دریهاویس (Richard Driehaus) یکی از سرمایه گذاران و تحلیل گران سرشناس بازار های مالی این نوع از معامله کردن را وارد بازار کرد که عبارت است از: به جای اینکه ما دست به خرید دارایی در قیمت های پایین بزنیم و منتظر صعود نمودار و کسب سود باشیم میتوانیم در قیمت های بالا خریده و در قیمت های بالاتر بفروشیم و در نتیجه سود بدست بیاوریم.
روند های صعودی بهتر هستند!
مومنتوم به یک سری از استراتژی های معاملاتی گفته میشود که در آن ها خریداران با خرید در قیمت های بالا و فروش دارایی در اوج قیمتی خود به سود میرسند. به طور کلی بازار کریپتو روند های صعودی را دنبال میکند و اندیکاتور مومنتوم نیز در روند های صعودی بهتر و موفق تر عمل میکند زیرا که روند های صعودی طولانی تر و قوی تر هستند.
شتاب مومنتوم
مومنتوم اینگونه کار میکند که در ابتدا با شتاب کم شروع به حرکت و صعود میکند و سپس در اوج شتاب بیشتری گرفته تا قله های بالاتری را ثبت کند سپس بازار شکل اصلاحی به خود میگیرد و از قدرت و شتاب آن روند کم کرده و به سمت پایین می آید.
نوسان گیری
سرمایه گذاری مومنتوم اینگونه است که از نوسانات بازار استفاده میکنید و بدور از روند اصلی بازار دست به معامله زده و سود از نوسان کردن قیمت بدست میاورید؛ همانند موج سواری بر روی دریا هر نوسان یک موج حساب شده و معامله گر پس از هر نوسان منتظر نقطه ورود به بازار میماند تا دوباره نوسان گیری کرده و سود کسب کند.
انتخاب دارایی
توجه داشته باشید که در انتخاب دارایی برای نوسان گیری از دارایی هایی که حداقل روزانه پنج میلیون دلار حجم مبادلات دارند استفاده کنید (چراکه با ورود نهنگ ها به راحتی و با شدت زیاد نوسانات خلاف جهت شما ایجاد نشود و باعث متضرر شدن شما نشود) همچنین در انتخاب دارایی سعی کنید آن را برگزینید که نوسانات بیشتری دارد.
بازه های زمانی
پوزیشن های نوسان گیری و روش معاملاتی مومنتوم به صورت کوتاه مدت میباشد و زیاد طول نمیکشد؛ حواستان باشد به هیچ وجه معاملات کوتاه مدت خود را در روش مومنتوم به حال خود و بدون مشخص کردن حد ضرر و حد سود رها نکنید چرا که ممکنه در نبود شما روند تغییر کند و ترید کوتاه مدت شما خراب بشود.
سود بیشتر!
یک معامله گر مومنتوم سعی میکند زودتر از بقیه روند صعودی را تشخصی و خرید بکند و همچنین در اخرین لحظات و در اوج قیمت نمودار دست به فروش دارایی بزند با این روش شما نیز میتوانید بیشترین سود ممکن را از یک روند صعودی و نوسان بگیرید.
فروش به موقع
زمانی که روند صعودی ضعیف و ضعیف تر شد و با استفاده از ابزار های تحلیلی مشخص شد که قدرت خود را از دست داده است باید به فکر فروش هرچه زودتر دارایی خود بیوفتید تا از آن سودی که کسب کرده اید کم نشود؛ گاهی از مواقع ممکن است بازگشت نمودار به قدری زیاد باشد که علاوه بر اینکه سود نکنید دچار ضرر نیز بشوید.
نحوه عملکرد
اندیکاتور مومنتوم قیمت فعلی را با قیمت های گذشته در بازه های زمانی مشخص مقایسه میکند؛ این اندیکاتور از یک خط و نوسان اطراف خط صفر تا محدوده مثبت و منفی 10 تشکیل شده است.
زمانی که اندیکاتور مومنتوم خط صفر را به سمت بالا شکست نشان از قوی شدن مومنتوم و سیگنال خرید است و زمانی که رو به پایین خط صفر شکست به معنی سیگنال فروش میباشد.
سیگنال های مومنتوم
در هنگام خرید یا فروش منتظر بمانید اندیکاتتور مومنتوم به خط صفر برسد و آن را دوباره به سمت بالا بشکند تا دست به خرید و یا به خط صفر رسیده و به سمت پایین شکست پیدا کند تا دست به فروش بزنید و اینگونه از سیگنال های مومنتوم و نرخ قدرت بازار استفاده کنید.
تقاطع خطوط
شما میتوانید یک اندیکاتور میانگین متحرک به مومنتوم خط اضافه کنید و سپس از تقاطع های این خطوط سیگنال های خرید و فروش را بدست بیاورید که به شرح زیر است:
- اگر اندیکاتور مومنتوم شما از پایین رو به بالا اندیکاتور میانگین متحرک را قطع کرد به معنی سیگنال خرید و صعودی بودن بازار است.
- اگر اندیکاتور مومنتوم از بالا رو به پایین میانگین متحرک را قطع کرد به معنی سیگنال فروش بوده و نزولی بودن بازار را نشان میدهد.
البته این نکته را مدنظر داشته باشید که این روش زمانی که بازار بی روند میشود اصلا مناسب نبوده و باعث به اشتباه افتادن شما میشود، پس از این روش و این اندیکاتور در بازار های روند دار استفاده کنید.
تایید روند ها
اندیکاتور مومنتوم رشد و نزول بازار بازار رونددار صعودی چیست؟ را با رشد و نزول خود اندیکاتور تایید میکند و بهترین روش سوار شدن بر روی امواج و نوسانات بازار در مسیر روند با استفاده از سیگنال های این اندیکاتور میباشد و سپس با دریافت سیگنال های ضعیف شدن قدرت روند از پوزیشن های خود خارج شوید.
واگرایی
در این اندیکاتور از واگرایی نیز میتوانید استفاده کنید، زمانی که نمودار در حال ساختن کف های پایین تر بوده ولی اندیکاتور آن را تایید نمیکند و در حال ساختن سقف های بالاتر است به معنی سیگنال های خرید میباشد و میتوانید با خرید دارایی قبل از شروع شدن روند صعودی بر روی آن سوار شوید. این واگرایی در در روند های نزولی نیس دقیقا برعکس روند های صعودی نیز وجود دارد.
کلام آخر
اندیکاتور های مومنتوم برای همه ممکن است مناسب نباشد چراکه وقت و دقت بیشتری را از معامله گران و تحلیل گران میطلبد ولی در ازای این وقت و تمرکز بیشتر سود های بهتری را نیز نسیب تریدر ها میکند و شما میتوانید بدون رشد کردن قیمت دارایی هایتان و تنها با استفاده از نوسانات بازار به سود های خیلی خوبی دست پیدا بکنید.
جان مورفی کیست؟
جان مورفی تحلیلگر مطرح و شناخته شدهی بازار بورس است که به طور خلاصه حاصل 30 سال تجربهی خود را در قالب 10 نکته به علاقهمندان به حوزه بورس گفته است.
جان مورفی کتابهای زیادی در حوزه تحلیل بورس نوشته است که یکی از این کتابها به مدت 7 سال به عنوان بهترین کتاب در زمینه سرمایهگذاری در بازارهای اوراق بهادار بوده است و به چندین زبان مختلف ترجمه شده است.بازار رونددار صعودی چیست؟
معرفی کتابهای جان مورفی
جان مورفی چندین کتاب به نگارش درآورده که تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه معروفترین آنها و دستور کاربردی زبان انگلیسی، تحلیل دیداری در بازارهای سرمایه، تحلیل نموداری بازار سهام به زبان ساده و تحلیل بین بازارها از آن دستهاند.
چرا بورس؟
بازار بورس جایگاه مهم و جذابی برای سرمایهگذاری و کسب ثروت محسوب میشود.
سرمایهگذاری در بازار بورس فاقد دغدغههای زمانی و مکانی و حتی مشکلات اقتصادی است و به خاطر ایجاد موقعیت کسب درآمد بیشتر، که گاهی شبیه به معجزه عمل میکند، افراد زیادی را به خود جذب کرده است.
اما از طرف دیگر سرمایهگذاری یا پسانداز در بورس برای کسانی که اطلاعات زیادی در خصوص فعالیت در بازار بورس ندارند، مستلزم پذیرش ریسک بالا است.
ریسک و خطر در این بازار، تنها با یادگیری و کسب مهارت معاملهگری قابل کنترل است.
قوانین و نکات مهمی در بورس وجود دارد که همه آنها قابل یادگیری است و اگر بدون آمادگی در بورس شرکت کنید در اصل سرمایه خود را به خطر انداختهاید.
پس نباید این نکته را فراموش کنید که شناخت بازار بورس، کمک شایان توجهی به شما برای پسانداز و سرمایهگذاری در بازار پر سودِ بورس می کند.
یکی از آموزشهایی که جان مورفی تحلیلگر بازار بورس در قالب 10 نکته بیان کرده، “تحلیل تکنیکال” است که در ادامه این مطلب بیشتر در این باره صحبت خواهیم کرد.
تحلیل تکنیکال
این روش با تمرکز بر روی نمودارهای تغییر قیمت در گذشته، به پیشبینی روند آینده میپردازد.
روش جان مورفی در تحلیل تکنیکال نشان میدهد که تعیین جهت حرکت بازار از تعیین علت این حرکت مهمتر است. این دیدگاه به خوبی با ماهیت تحلیل تکنیکال سازگار است.
10 قانون از مهمترین قوانین جان مورفی به شرح زیر است:
- ترسیم روندها
- تشخیص روندها و حرکت به سمت و سوی آنها
- بازشناسایی حمایت و مقاومتها در تحلیل تکنیکال
- سنجیدن اندازه عقبنشینی در تحلیل تکنیکال
- ترسیم خطوط
- دنبال کردن میانگین
- یادگیری چرخشها
- بازشناسایی علائم هشدار دهنده
- وجود یا عدم وجود یک روند
- بازشناسایی علائم تایید کننده
برای معامله در بورس براساس این ده مورد باید از سیگنالهای زیادی استفاده کرد که در واقع هر سیگنال ریسک کار را در فرآیند بورس کاهش میدهد.
طبق نظریه جان مورفی استفاده از یک روش به تنهایی نمیتواند معاملهگر را در فرآیند بورس و در مسیر سود و سوددهی پیش ببرد و قطعا معاملهگر در این راه پر پیچ و خم با مشکلاتی مواجه میشود.
اولین قانون: روندها را ترسیم کن
روند، جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد.
بهتر است با تحلیل یک نمودار هفتگی یا ماهیانه مربوط به چندسال شروع کنید.
یک نمودار مقیاس بزرگ، میدان دید بیشتر و چشم انداز دراز مدتی را ارائه میکند.
بعد از بررسی نمودارهای دراز مدت حتما نمودارهای کوتاهمدت را هم بررسی کنید.
دومین قانون: روندهای برتر را شناسایی و به سمت آنها حرکت کنید
روندها را میتوان از نظر زمانی به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم کرد.
روند کوتاهمدت بین چند دقیقه تا سه هفته، روند میان مدت حدود سه هفته تا سه ماه و روند بلندمدت بیش از 3 ماه است.
نکته اینجاست که هر روند میتواند جزء روند بعدی باشد مثلا در یک روند بلند مدت میتواند چند روند کوتاهمدت یا میانمدت وجود داشته باشد.
برای اینکه بتوانید روندها را ترسیم کنید باید نمودارها را تحلیل کنید.
برای این کار میتوانید از تحلیل نمودارهای قدیمی شرکتها استفاده کنید و سپس درست یا غلط بودن تشخیص روند را بررسی کنید.
تحلیل تکنیکال یک نمودار کوتاهمدت میتواند برای شما گمراه کننده باشد پس حتما علاوه بر روندهای کوتاهمدت، روندهای میانمدت و بلندمدت را هم بررسی کنید.
سومین قانون: حمایتها و مقاومتها را در تحلیل تکنیکال شناسایی کنید
در این اصل هرچه تعداد برخورد یک روند به خط حمایت یا مقاومت بیشتر باشد آن خط از اعتبار بیشتری برخوردار است.
زمانی که یک روند به خط مقاومت میرسد در واقع زمان مناسبی برای فروش است چراکه از مقاومت برخوردار است.
همچنین برخورد یک روند به خط حمایت زمان مناسب برای خرید آن است چون از حمایت برخوردار است.
خطهای حمایت و مقاومت قابلیت تغییر به یکدیگر را دارند یعنی وقتی یک خط مقاومتی توسط رون شکسته شود. آن خط تبدیل به خط حمایتی قوی میشود و میتواند نقطه خرید خوبی باشد و برعکس!
چهارمین قانون: اندازه عقبنشینی را بسنجید
تصحیحهای بازاری که رو به بالا یا پایین انجام میشوند، بخش قابل توجهی از روند قبلی را دوبارهسازی میکنند.
میتوانید میزان تصحیحهای به وجود آمده را اندازهگیری و بر حسب درصد بیان کنید.
یک معیار 50 درصدی از پیمایش مجدد روند قبلی رایجترین حالت است.
سطوح فیبوناچی 38 درصد و 62 درصد مشاهداتی ارزشمند است.
پس طی پسرفتهای یک روند رو به بالا نقاط خرید اولیه در ناحیه 33-38 درصد اوج قبلی قرار خواهند داشت.
پنجمین قانون: ترسیم خطوط
این روش یکی از سادهترین راههای نمودارخوانی است که مورفی تاکید زیادی روی آن دارد.
خطوط روند رو به بالا بر روی دو نقطه پایین متوالی رسم میشوند.
در روندهای رو به پایین یا نزولی خطوط روند بر روی دو نقطه بالایی متوالی رسم میشوند که منظور از نقاط بالایی، قلهها یا سقفها است.
یک روند قابل قبول و معتبر باید حداقل 3 بار لمس شود.
هرچه یک خط روند اثر طولانیتری داشته باشد و بیشتر لمس شده باشد اهمیتش بیشتر میشود.
ششمین قانون: میانگین را دنبال کنید
میانگینهای متحرک سیگنالهای خرید و فروش قابل مشاهده در اختیار ما قرار میدهند.
اگر روند موجود هنوز در حرکت باشند، میانگینهای متحرک به شما میگویند و همچنین به شما در اثبات تغییر یک روند کمک میکنند.
میانگینهای متحرک هیچ اطلاعاتی در مورد حتمی بودن و یا قریبالوقوع بودن یک تغییر روند به شما نمیدهند.
یک نمودار ترکیبی از دو میانگین متحرک رایجترین روش پیدا کردن سیگنالهای خرید و فروش است.
بعضی از ترکیبات رایج از نمودارهای میانگین متحرک عبارت اند از: ۴و ۹ روز، ۹و۱۸ روز، ۵ و ۲۰ روز
سیگنالها زمانی پدید میآیند که خط میانگین کوتاهتر از خط میانگین بلندتر عبور کند.
عبور خط قیمت از میانگین متحرک ۴۰ روزه نیز سیگنالهای خوبی برای خرید یا فروش فراهم میکند.
چون خطوط نمودار میانگین متحرک، شاخصهایی هستند که از روند پیروی میکنند، در یک بازار روند دار(صعودی یا نزولی) بهترین عملکرد را دارند.
هفتمین قانون: چرخشها را یاد بگیرید
نوسانگرها را پیگیری کنید زیرا این کار در شناخت سهامی که خرید یا فروش بیش ازحد داشته اند، بسیار کمک میکند.
نوسانگرها اغلب هشدار میدهند که یک بازار بیش ازحد صعود یا نزول کرده است و به زودی تغییر روند خواهد داد.
یکی از نوسانگرهای مرسوم در تحلیل تکنیکال، نوسانگر relative strength index است که در بین تحلیلگران به نام RSI مرسوم است و نوسانگر مورد علاقه جان مورفی است.
این نوسان گر بین مقیاس ۰ تا ۱۰۰ کار می کند در آن خط های ۳۰، ۵۰ و ۷۰ رسم می شود البته این رقم ها ثابت نیست و بین تحلیل گران متفاوت است ولی تأکید جان مورفی بر روی این سه خط است.
این مقادیر در نوسانگرهای تصادفی به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند.
اغلب معامله گران از نمودارهای ۱۴ روزه یا هفتگی برای نوسانگرهای تصادفی و نمودارهای ۹ یا ۱۴ روز یا هفتگی برای شاخص RSI استفاده میکنند.
هشتمین قانون: علائم هشداردهنده را بازار رونددار صعودی چیست؟ بشناسید
طبق MACD تجارت کنید.
میانگین متحرک همگرا، واگرا که توسط جرالد اپل ابداع شد یک سیستم تقاطعی میانگین متحرک را با نماگرهای خرید بیش از حد و فروش بیش از حد ترکیب نموده است.
یک سیگنال خرید زمانی به وجود میآید که خط سریع تر از خط کندتر عبور کرده و هر دو خط زیر صفر باشند.
یک سیگنال فروش زمانی به وجود می آید که خط سریع تر از خط کندتر عبور کرده و هر دو خط بالای صفر باشند.
سیگنال های هفتگی بر سیگنال های روزانه برتری دارند.
یک هیستوگرام MACD اختلاف بین دو خط را رسم می کند و هشدارهای سریع تری در مورد تغییر روند می دهد.
این نمودار به این دلیل هیستوگرام نامیده شده است که میلههای عمودی برای نمایش اختلاف بین دو خط روی نمودار به کار رفته اند.
نهمین قانون: وجود یا عدم وجود یک روند در تحلیل تکنیکال
از ADX استفاده کنید.
خط شاخص میانگین هدایتی (ADX) به تعیین اینکه یک بازار از روند خاصی پیروی می کند یا در یک دوران تجاری قرار دارد، کمک می کند.
این شاخص درجه و یا جهت روند بازار را اندازه گیری می کند.
یک خط صعودی ADX بیانگر وجود یک روند قوی است که با میانگین های متحرک سازگار است.
یک خط نزولی ADX بیانگر وجود یک بازار تجاری بدون روند است که با نوسانگرها سازگار است.
با رسم جهت خط ADX، تاجر می تواند تعیین کند چه سبک تجاری و چه مجموعه ای از شاخص ها برای محیط جاری بازار مناسب و برتر هستند.
دهمین قانون: علائم تایید کننده را بشناسید
این علائم شامل عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار و حجم هستند.
سفارشهای داد و ستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها در معاملات آتی هستند.
حجم بر قیمت مقدم است و شما باید اطمینان حاصل کنید که حجم سنگینتر معامله در جهت روند متداول اتفاق افتاده است.
در یک روند رو به بالا، حجمهای سنگین باید در روزهای رو به بالا مشاهده شود.
سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار اثبات میکند که پول جدید از روند متداول حمایت میکند.
سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار معمولا یک هشدار است که روند در حال تکمیل یا توقف است.
یک روند رو به بالا و صحیح قیمت باید با حجم صعودی و عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار همراه باشد.
در پایان جان مورفی توصیهای برای همه تحلیلگران دارد: تحلیل تکنیکی یک مهارت است که با تجربه و مطالعه بهبود مییابد. همیشه یک شاگرد باقی بمانید و به یادگیری ادامه دهید.
نقش فانوس چیست؟
فانوس یک اپلیکیشن مدیریت مالی است که کمک میکند اوضاع مالی بهتر داشته باشید!
فانوس پیشنهادهای اقتصادی و در عین حال کاربردی به کاربران خودش میدهد و همچنین در آپدیت جدیدش، تحلیل کدال بورس به اپلیکیشن اضافه شده است.
فانوس با اختلاف با سایر مجموعهها، صورتهای مالی شرکت های بورسی را در عرض 5 ثانیه تحلیل میکند در حالی که رقیبان فانوس زیر یک ساعت هم نمیتوانند تحلیل کنند و این یکی از نشانههای برتری فانوس است!
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂
روند در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از مباحث بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال خط روند میباشد، برای شناسایی روند در بازار از روش های مختلفی استفاده می شود که در ادامه مطلب به سوال روند در تحلیل تکنیکال چیست پاسخ داده شده است.
تعریف خط روند به انگلیسی
خط روند در زبان انگلیسی را Trendline مینامیم که خطوط روندی حمایت و مقاومتها را نشان میدهند، در ادامه مطلب توضیحات کامل منتشر شده تا بتوانید با استفاده از آن تحلیل های دقیقتری داشته باشید.
خط روند چیست و آشنایی با انواع خط روند
شاید در صحبتهای تحلیل گران و معامله گران شنیده باشد که گفته میشود در جهت روند معامله داشته باشید، اما تعریف درست از روند چیست و بر معاملات چه اثری بر جای میگذارد؟
در علم تحلیل تکنیکال روند به معنای رفتار قیمت میباشد که شامل تمامی افزایش و یا کاهش قیمتها میباشد، به نوعی دیگر میتوان بیان کرد، روند ساختار قیمتها میباشد که در جهات صعود و یا نزول قیمتها مشخص میشود، هنگامی که شکل تغییرات صعودی و یا نزولی در یک جهت قرار گیرد و دارای نظم خاصی باشد میتوان گفت روند تشکیل شده است.
در بیانی سادهتر روندها در تحلیل تکنیکال همان خطوط حمایت و مقاومت هستند که به صورت افقی رسم نمیشوند، زیرا باتوجه به عرضه و تقاضا در یک جفت ارز و یا سهام در قیمتهای متفاوت، به صورت مورب شکل در میآید.
اصطلاحا هرچه خطوط روند افقیتر و یا عمودیتر باشند نا پایدارتر هستند و خطوط دارای شیب نزدیک به ۴۵درجه داشته باشند پایدارتر همچنین مسیر خود را به سختی تغییر خواهند داد.
تقسیم بندی خط روند در فارکس
1-روند صعودی
هنگامی که در نمودار تکنیکال، قیمت کف بالاتر از قیمت کف قبلی و قیممت سقف در بالاتر از سقف قبلی باشد، میتوان گفت برآیند صعودی خواهد بود، بنابراین قیمت به نقاطی عکس العمل نشان میدهد که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا حرکت میکند و در نتیجه خط روند صعودی به عنوان حمایت بازار رونددار صعودی چیست؟ ایفا نقش خواهد داشت.
خط روند در فارکس بدین صورت میباشد که هر سقف، سقف بالاتری نسبت به سقف قبلی خواهد ساخت، یعنی قصد فروشندگان فروش خریدهای قبل در قیمت بالاتر میباشد و خریداران جدید قصد دارند در طی روند، سهام خود را در قیمت بالاتری خریداری نمایند.
نکتهای که باید در بازارهای مالی به آن توجه داشته باشید، قلهها میتوانند لزوما از یک دیگر بالاتر نیز نباشند، اما دره ها حتما باید از کف قبلی خود پایینتر باشند.
2-روند نزولی
روند نزولی در تحلیل تکنیکال یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که قیمت، سقفهایی پایینتر از سقف قبلی و کفهایی پایینتر از کف قبلی خود را تشکیل دهد. در اینجا خط روند نقاط سقف را به یکدیگر متصل میکند، به همین دلیل خط روند نزولی مشابه یک مقاومت مورب عمل میکند.
در تحلیل تکنیکال روند نزولی هنگامی رخ میدهد که قیمت، سقفهایی پایینتر از سقف قبل خود و کفها پایینتر از کف قبل خود را نشان دهد، در این صورت نقاط سقف به یکدیگر متصل میشود و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مورب شکل میگیرد.
3-روند خنثی
در روند خنثی، قیمت به سمت مشخصی وارد نمیشود و پیش بینی بازار که حرکت بعدی ممکن بازار رونددار صعودی چیست؟ است صعودی باشد و یا نزولی باشد ممکن نخواهد بود، در این صورت شرایط بین مقاومت و حمایت در حرکت است و معامله گران با سود کمتر بین کف و سقف میتوانند معامله داشته باشند.
نحوه ترسیم خط روند
ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال مانند کشیدن یک خط مستقیم میباشد که با چرخش قیمت میتوان جهت روند کلی بازار را پیش بینی داشت. تزسیم خط روند بدین گونه بین نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته میشود و به یکدیگر متصل خواهند شد. در صعودها از سقف و در نزولها از کفها استفادده میشود در نتیجه خط روند صعودی یک حمایت و خط روند نزولی یک مقاومت محسوب میشود.
همیشه در رسم خطوط از دو نقطه استفاده میشود اما ما به شما پیشنهاد میکنیم برای جلوگیری از خطای کمتر در معاملات از خط روند سه نقطهای استفاده کنید و سپس آن را ادامه دهید تا تحلیل به اعتبار و ثبات رسد.
شکست خط روند
لازم است بدانیم در تحلیل تکنیکال هیچ خط روندی ادامه دار نخواهد بود، پس از اینکه اعتبار خط روند از دست رفت و شکسته شد، روند جدیدی شکل میگیرد، همچنین نمودار قیمتها تمایل زیادی به تجربه قیمتهای متفاوت دارند.
هنگامی که شکست روند اتفاق میافتد یک الگوی شمعی پر قدرت به سمت بیرون شکسته میشود و در همان جا بسته خواهد شد، دقت داشته باشید باید بیشترین بدنه کندل به سمت بیرون خط روند باشد و پس از شکست کندل نیاز به تاییدیه داریم، گاهی ممکن است شکست روند پر قدرت و با سرعت باشد و گاهی ممکن است شکست با پولبک همراه شود.
انواع بازار ها
دو نوع بازار در تحلیل تکنیکال برای تعیین روندها وجود دارد که عبارتاند از بازار نوسانی یا رنج، بازار روند دار یا ترند که معامله گران باید توانایی شناسایی این بازارها را فرا گیرند تا بتوانند معاملات بهتر و دقیقتری داشته باشند.
مفهوم بازار دارای روند و یا ترند چیست؟
به بازاری که قیمت دارای نظم و اصول خاص در جهت صعود و یا نزولی خود حرکت میکند بازار ترند گفته میشود که عموما دارای هدف مشخصی نمیباشد و نسبتا در این بازار معامله راحتتر میباشد. در بازار ترند قیمتها با کف و سقف تشکیل میشوند و به صورت منظم پیش میروند. در روندهای صعودی قیمت با کف و سقفهای بالاتر ساخته میشود اما در روند نزولی سقفها و کفها پایینتر از حد قبلی خود میباشد، همچنین در بازار روند حرکات بازار به صورت پلهای و منظم میباشد که میتوانند به سمت صعود و یا نزول باشند.
بازار نوسانی به چه معنا می باشد؟
بازاری که در آن اهداف قیمتی مشخص نمیباشد و قیمت در سطوح افقی در حرکت است را بازار رنج مینامیم. بر خلاف بازار ترند، در بازار رنج نظم خاصی بین کفها و سقفها مشاهده نمیشود و بازار در قیمتهای مشخصی با نوسان همراه میشود که یکی از دلایل ایجاد بازار رنج نا مطمئن بودن سرمایه گذاران و سهامداران میباشد، یا پول و سرمایه کافی برای به حرکت در آوردن قیمت در بازار موجود نباشد، اما گاهی ممکن است سرمایه گذاران در انتظار خبری باشند و پس از انتشار خبر با اطمینان وارد معامله شوند همچنین میتوان اشاره کرد بازار با روند همراه بوده و حال به محدوده استراحتی خود رسیده است. معاملات در بازار رنج کمی ممکن است مشکل باشد و نقاط کف و سقف باید حتما بررسی شود همچنین معامله گران باید به سودهای اندک کفایت داشته باشند.
جمع بندی:
در این مقاله سعی بر این داشتیم که بتوان به طور مختصر و آسان مفهوم روند در تحلیل تکنیکال چیست به شما مخاطبین توضیح داده شود، همچنین روند ها شامل دسته بندی بازار رونددار صعودی چیست؟ می باشند که عبارت اند از: روند صعودی، روند خنثی و روند نزولی، همچین در تمامی این روند ها باید قله ها و دره ها در نظر گرفته شود و هنگامی که بازار با حرکات یکسان و پله ای همراه شد می توان گفت بازار در ترند به سر می برد و باالعکس زمانی که بازار با حرکات غیر همسان همراه شد بازار رنج می نامیم.
دیدگاه شما