رابطه دلار با ارزش پول ملی
علی میرزاخانی آیا نرخ دلار نشانگر ارزش پول ملی است؟ آیا میتوان گفت که افزایش نرخ دلار باعث کاهش ارزش پول ملی میشود؟ یا اینکه کاهش ارزش پول ملی ریشه در جای دیگری دارد که اغلب ناگفته میماند؟ پاسخ به این پرسشها از آن جهت اهمیت دارد که «ارزش پول ملی» مسالهای حیثیتی است و چنانچه تعریف غلطی از آن حاکم باشد، سیاستگذاری را به بیراهه خواهد برد.
به زبان ساده میتوان گفت که ارزش پول ملی یعنی قدرت خرید ریال. اگر قدرت خرید ریال در یک دوره زمانی مشخص ثابت بماند، میتوان گفت که ارزش پول ملی ثابت مانده است و چنانچه قدرت خرید ریال کاهش یابد به مفهوم کاهش ارزش پول ملی یعنی ریال است. بهعنوان مثال یک برش زمانی خاص از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۹ را در نظر بگیریم. آمارهای رسمی نشان میدهد که شاخص قیمتها یعنی قیمت سبد مصرفی خانوارها در این دوره بیش از ۲ برابر شده است. مفهوم ساده این گزاره آن است که اگر ارزش یک سبد کالایی در سال ۸۴ معادل ۱۰۰ هزار تومان بود برای خرید همین سبد کالا در سال ۸۹ باید ۲۰۰ هزار تومان تخصیص داد. بهعبارت دیگر، با ۱۰۰ هزار تومان پول در سال ۸۴ میشد سبدی از کالاها را خریداری کرد که با همان پول در سال ۸۹ فقط نصف آن سبد کالایی را میتوان خرید. معنی همه این گزارهها آن است که قدرت خرید ریال در فاصله زمانی ۸۴ تا ۸۹ نصف شده است یا به بیانی دیگر، ارزش پول ملی (ریال) کاهش یافته و به نصف رسیده است.
اما در سوی دیگر قضیه میتوان به نرخ دلار در همین برش زمانی توجه کرد که تقریبا ثابت و حدود ۱۰۰۰ تومان بوده است. آیا دلار ۱۰۰۰ تومانی در آن دوره زمانی به مفهوم این است که ارزش پول ملی کاهش نیافته و ثابت بوده است؟ اگرچه خیلیها تمایل دارند پاسخ مثبت به این پرسش بدهند، اما فقط با یک پیشفرض غلط میتوان این پاسخ مثبت را تایید کرد؛ اینکه ارزش پول ملی را معادل قدرت خرید ریال در خارج از ایران یا از کالاهای وارداتی بدانیم نه معادل قدرت خرید ریال در داخل ایران یا از کالاهای تولید داخل. این نامعادله باعث استحاله ریال از پول ملی به یک پول دوتابعیتی میشود که به رغم کاهش ارزش آن در داخل ایران، شاهد حفظ ارزش آن برای خرید در خارج یا از کالاهای خارجی خواهیم بود.
با کمال تاسف باید گفت مفهوم مدنظر اکثر دولتها از ارزش پول ملی نه حفظ قدرت خرید ریال در داخل و در برابر کالاهای داخلی بلکه حفظ قدرت خرید ریال در خارج از ایران و برای کالاهای وارداتی بوده است. این تعریف که سیاستگذاری متناسب با این مفهوم را به دنبال آورده عمدتا به سود مصرفکنندگان کالای خارجی، قاچاقچیان، واردکنندگان و ایرانیان دوتابعیتی است که عمده مخارجشان با ارز خارجی است. متضرر اصلی پول دوتابعیتی هم تولیدکنندگان داخلی و همه ایرانیان مقیم داخل کشور است و قابلباور نیست که منافع این اکثریت عظیم در سیاستگذاری اقتصادی قربانی زیادهخواهی گروهی خاص بشود.
راهحل چیست؟ شکی نیست که بهترین راهحل، مهار کامل تورم و حفظ ارزش پول در داخل کشور است. در این صورت بهصورت اتوماتیک از ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی نیز محافظت خواهد شد. اما چنانچه سیاستهای تورمی همچنان در دستور کار باشد، باید سیاست واحدی را برای قدرت خرید ریال در داخل و خارج دنبال کرد تا پول ملی تبدیل به پول دوتابعیتی نشود؛ چراکه در این صورت همانطور که توضیح داده شد منافع عمومی و رونق تولید داخلی قربانی منافع ذینفعانی معدود خواهد شد.
وظیفه حفظ ارزش پول ملی تنها به عهده بانک مرکزی نیست
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی معتقد است در ظاهر، حفظ ارزش پول به عهده بانک مرکزی گذاشته می شود، اما قطعا فقط بانک مرکزی نیست که مسئولیت حفظ ارزش پول را دارد.
محمدرضا یزدی زاده، اقصاددان و عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور در گفتگو با خبرنگار ایبِنا اظهار داشت: مهم ترین متغیر در هر اقتصادی، پول آن کشور است و مهم ترین وظیفه دولت هم حفظ ارزش همین پول می باشد. در ظاهر حفظ ارزش پول در تقسیم بندی وظایفی که صورت می گیرد به عهده بانک مرکزی گذاشته می شود، اما قطعا فقط بانک مرکزی نیست که مسئولیت حفظ ارزش پول را دارد. یکی از عوامل موثر بر ارزش پول، حجم نقدینگی یا عرضه پول هست که این حجم نقدینگی در کشور ما و در بسیاری از کشورها، به شدت متاثر از ساختار بودجه دولت می باشد.
وی افزود: حال اگر دولت سیستم تامین مالی پایدار نداشته باشد، یعنی مالیات ها تکافوی تامین هزینه های دولت را نکنند، خود به ارزش زمانی پول چیست؟ خود دولت با کسری بودجه، استقراض از بانک مرکزی، افزایش نقدینگی و کاهش ارزش پول مواجه می شود. بنابراین سیستم مالیاتی یکی از دستگاه هایی است که در حفظ ارزش پول نقش بسیار موثری دارد.
به بیان دیگر، بانک مرکزی و سیستم مالیاتی دو بالی هستند که باید ارزش پول را حفظ بکنند و این دو بال با همدیگر روابط علت و معلولی دارند و عملکرد یکی بر دیگری تاثیرگذار است.
یزدی زاده در ادامه اظهار داشت: در اقتصاد ما حجم اقتصاد زیرزمینی بسیار بالاست؛ علت این حجم اقتصادی بالا بحث وجود شبه پول هایی است که تسهیل مبادلات در اقتصاد زیر زمینی را ایجاد می کند.
این کارشناس اقتصادی خاطر نشان کرد: عدم مدیریت این شبه پول ها که در حقیقت وظیفه بانک مرکزی است، باعث می شود که اقتصاد زیرزمینی بزرگ شود، در نتیجه وقتی اقتصاد زیرزمینی بزرگ شد، باعث می شود که سیستم مالیاتی کارآیی خودش را از دست دهد و در نتیجه فرار مالیاتی گسترش پیدا می کند و بنابراین توان تامین بودجه دولت را ندارد. در نهایت این مساله زمینه ساز گسترش نقدینگی و استقراض از بانک مرکزی می شود. از طرفی اگر این ایرادات نباشد و سیستم مالیاتی کارا عمل نکند، بازهم اگر نتواند سیستم تامین مالی پایدار را برای دولت ایجاد بکند، منجر به افزایش نقدینگی و استقراض و تورم می شود.در مبانی تئوریک این گونه عنوان می کنند که افزایش عرضه پول یا نقدینگی باعث کاهش ارزش پول و تورم می شود.
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی اظهار داشت: در بحث تورم اولیه، شاید آن را متاثر از حجم نقدینگی بدانیم ولی این چاشنی اولی است که در اقتصاد به صورت دمینو ایجاد می کند و این در حالی است که بحث تورم و ارزش پول همیشه یک رابطه یک طرفه نیست و گاهی اوقات دو طرفه است یعنی اقتصاد در یک سیکل باطلی قرار می گیرد که این سیکل باطل باعث می شود که کاهش ارزش پول از عوامل دیگری اتفاق بیفتد و بعدا منجر به تورم شود. این نیست که تورم همیشه منجر به کاهش ارزش پول شود.
یزدی زاده در ادامه گفت: در اقتصاد کشورمان وجود شبه پول هایی که جانشین پول ملی شدند، باعث کاهش ارزش پول هستند. این ها ربطی به نقدینگی ندارند هرچند عامل تحریک اولیه آن ها می تواند نقدینگی باشد، ولی وقتی در اقتصاد به سمتی می رویم که به عنوان مثال چک حامل داریم که بارها و بارها در اقتصاد گردش می کند بدون اینکه در نقدینگی ثبت شود، این تاثیر در افزایش نقدینگی دارد ولی در حجم نقدینگی لحاظ نمی شود و ربطی هم به خلق پول توسط بانک ها ندارد؛ در حقیقت یک سیستم اضافی است که به عنوان یک شبه ایجاد کردیم و مبادلات اقتصاد زیرزمینی را تسهیل می کند، یا در کشور ما طلا و ارز جایگزین پولی ملی شده اند که الان دقیقا کار شبه پول ارزش زمانی پول چیست؟ را انجام می دهند که این موضوع باعث کاهش ارزش پول ملی می شود و این ربطی به نقدینگی ندارد. یعنی اگر بانک مرکزی بخواهد به سمت کنترل نقدینگی و حفظ ارزش پول ملی برود، باید به این نکته مهم توجه داشت که این استراتژی تا زمانی که جایگزین هایی را برای پول ملی داریم، صد درصد موفق نخواهد بود.
چطور پروژههای راگ پول (RugPull) را شناسایی کنیم؟
راگ پول (RugPull) یکی از شیوههای جدید کلاهبرداری در فضای ارزهای دیجیتال است. در این روش، تیم توسعه پروژهای با وعدههای فریبنده و دستکاری بازار، باعث افزایش ناگهانی قیمت توکن این پروژه میشود؛ اما پس از آنکه خریداران سرمایهشان را وارد بازار کردند، دارایی آنان را بهسرقت میبرند و سرمایهگذاران را با داراییهای بیارزش و بدون پشتوانه تنها میگذارند!
این کلاهبرداری معمولاً سرمایهگذارانی را هدف قرار میدهد که با امید یکشبه پولدارشدن، تمایل دارند سرمایهشان را زودتر از دیگران به پروژههای داغ و پرسروصدای جدید برسانند. دلیل عجله این افراد در سرمایهگذاری احتمال کسب سود چندبرابری بعد از رشد پروژه است. سروصدای پروژههای دیفای یا امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)ارزش زمانی پول چیست؟ ، توکنهای غیرمثلی (NFT)، متاورس و وب ۳.۰ باعث شده است کلاهبرداران بتوانند از اشتیاق فراوان کاربران در این فضا سوءاستفاده کنند.
دراینمیان، نبود قوانین و دانش کافی کاربران ارزهای دیجیتال نیز کار را برای مجرمان راحتتر کرده است. براساس گزارش پایان سال چینالیسیس (Chainalysis)، حدود ۳۷درصد از کلاهبرداریها در سال ۲۰۲۱ با شیوه راگ پول انجام شده است. جالب است بدانید این میزان در سال ۲۰۲۰، تنها ۱درصد بود.
ارزش کل داراییهای دیجیتال سرقتشده بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ به دلار
درحالحاضر، اغلب پروژههای دیفای بیمه و تضمین مشخصی برای کاربرانشان ارائه نمیکنند؛ بههمیندلیل، سرمایهگذارانی که با این نوع کلاهبرداری پولشان از دست میرود، بعید است بتوانند آن را دوباره بهدست بیاورند. بنابراین، اگر قصد دارید روی پروژههای دیفای سرمایهگذاری کنید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مطلب با ما همراه باشید تا آگاهی بیشتری در این زمینه پیدا کنید.
راگ پول چیست و چگونه کار میکند؟
راگ پول نوعی کلاهبرداری ارزهای دیجیتال در فضای دیفای است که در آن، بنیانگذاران پروژهای جعلی با سوءاستفاده از اعتماد سرمایهگذاران اولیه، پول زیادی جمعآوری و سپس، بدون ارائه محصول صحنه را ترک میکنند.
راگ پول در لغت بهمعنای «کشیدن فرش از زیر پای کسی» یا بهاصطلاح «پشت کسی را خالی کردن» است. در دنیای ارز دیجیتال هم، کلاهبرداران با انجام راگ پول درحقیقت پشت سرمایهگذاران پروژه را خالی میکنند و آنان را با توکنهای بیارزش و جعلی تنها میگذارند.
بد نیست به این مطلب اشاره کنیم که راگ پول را میتوان نوعی کلاهبرداریهای خروج یا اگزیت اسکم (Exit Scam) بهحساب آورد. در اگزیت اسکم نیز، بنیانگذاران پروژه پول کاربران را به جیب میزنند و ناپدید میشوند؛ اما موضوع مشترک در تمامی این کلاهبرداریها جلب اعتماد کاربران ناآگاه و سوءاستفاده از آنان است.
اغلب راگ پولها به این شکل شروع میشوند که تیم پشتیبان پروژه با روشهای مختلف بازاریابی ازطریق شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسرها، نام پروژه خود را بر سر زبانها میاندازند. سپس، توکن خود را در یکی از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) یا پنکیک سواپ (Pancake Swap) فهرست و آن را با توکن ارزشمند دیگری همچون اتر یا بایننس کوین جفت میکنند.
گام بعدی برای این افراد ایجاد نقدینگی در بازار است. نقدینگی تضمین میکند که بهاندازه کافی توکن برای خریدوفروش در بازار وجود دارد. تزریق نقدینگی میتواند قیمت توکن پروژه را پامپ و توجه افراد بیشتری را جلب کنند.
وسوسه «یکشبه ره صدساله را طیکردن» باعث میشود برخی با امید کسب سودهای نجومی این توکنها را بخرند و درنتیجه، باعث افزایش حباب قیمت این داراییها شوند. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران دربرابر خود سودهای چندهزاردرصدی را میبینند و همین وسوسه میتواند افراد بیشتری را به پروژه جذب کند.
پس از اینکه قیمت توکن بهاندازه کافی افزایش یافت، بنیانگذاران نقدینگی استخر توکن را خارج میکنند و کوینهای ارزشمندی همچون اتر را به جیب میزنند و همراه با سرمایه جمعآوریشده ناپدید میشوند. درپایان، تنها سرمایهگذارانی باقی میمانند که حجم زیادی توکن بیارزش و بدون پشتوانه را خریدهاند.
البته نباید فراموش کرد که این مراحل ممکن است سادهتر یا حتی پیچیدهتر از آنچه گفتیم، انجام شود. برای مثال، ممکن است قراردادهای هوشمند پروژه با هدف بهدامانداختن قربانیان، فرایند برداشت یا فروش دارایی را محدود کنند. یکی از نمونههای مشهور، کلاهبرداری توکن اسکوئید (Squid) بود که با سوءاستفاده از شهرت سریال پربیننده بازی مرکب (Squid Game) توانست در مدت کوتاهی به رشد ۴۵,۰۰۰درصدی برسد. بااینحال پس از چند روز، بنیانگذاران حجم زیادی از توکنها را به یکباره فروختند؛ درحالیکه سایر سرمایهگذاران نمیتوانستند توکنهای خود را بفروشند. درنهایت، بازار به وضعیتی رسید که در نمودار زیر مشاهده میکنید.
نمودار عملکرد توکن جعلی اسکوئید
چگونه راگ پول را تشخیص دهیم؟
یکی از موضوعات مهم تشخیص پروژههای راگ پول است. در این بخش، قصد داریم به چند نکته اشاره کنیم که میتواند در زمان سرمایهگذاری به کمک شما بیایند.
نقدینگی محدودیت زمانی ندارد
پروژههای راگ پول معمولاً قفل زمانی برای نقدینگی توکن ندارند. در حالت عادی، توسعهدهندگان پروژه باید با استفاده از قراردادهای هوشمند قفل زمانی بلندمدتی (اغلب بین ۳ تا ۵ سال) روی بخش زیادی از نقدینگی پروژه ایجاد کنند تا نشان دهند هیچ امکانی برای خروج نقدینگی و بیارزشکردن دارایی سرمایهگذاران وجود ندارد.
نبودِ قفل زمانی برای نقدینگی یکی از شیوههای اصلی بهمنظور سرقت سرمایه کاربران است. علاوهبراین، درصد و میزان نقدینگی قفلشده هم اهمیت دارد. در حالت ایدئال، ارزش قفلشده در پروژه (TVL) باید حدود ۹۰ تا ۱۰۰درصد از مجموع کل توکنها باشد. معمولاً هرچه میزان ارزش قفلشده در پروژه بیشتر باشد، با پروژه مطمئنتری روبهرو هستیم.
بررسی قفلبودن نقدینگی پروژه به دانش فنی زیادی احتیاج دارد و ممکن است بهراحتی نتوانید قفل زمانی و مدتزمان و درصد دارایی قفلشده را تشخیص دهید. در این شرایط، بهترین گزینه این است که از توسعهدهندگان اصلی پروژه در گروههای دیسکورد یا تلگرام بخواهید مدرکی برای اثبات قفلبودن نقدینگی به شما نشان دهند. این درخواست میتواند آزمون دیگری برای سنجش پروژه باشد؛ زیرا پروژههای کلاهبردار اصولاً گروههای مشخص و پرجمعیتی در شبکههای اجتماعی ندارند یا اجازه مطرحشدن پرسشهای اساسی را به افراد نمیدهند.
روش دیگر برای بررسی قفلبودن نقدینگی، مراجعه به تیمهای حرفهای ارزیابی است که در بخشهای بعدی، درباره آن بیشتر توضیح میدهیم.
هویت توسعهدهندگان پروژه ناشناس یا جعلی است
میزان اعتبار توسعهدهندگان و فعالیت آنان در فضای ارزهای دیجیتال را بررسی کنید. ببینید تیم توسعه این پروژه توانایی و تخصص ویژهای برای تحقق وعدههای خود دارند یا خیر. اگر با توسعهدهندگان ناشناسی روبهرو هستید که از شما میخواهند بدون هیچگونه پرسشوپاسخی روی پروژهشان سرمایهگذاری کنید، بهاحتمال فراوان با پروژه کلاهبرداری مواجه هستید.
همچنین در بیشتر اوقات، کلاهبرداران امکان ثبت نظر در حساب شبکههای اجتماعی خود را میبندند و اجازه نمیدهند نظر غیرمرتبط با تبلیغ پروژه مطرح شود.
سعی کنید سابقه و میزان فعالیت و دنبالکنندگان این افراد در شبکههای اجتماعی را بررسی کنید. توجه کنید که ممکن است تیم پروژه پروفایلهایی جعلی در شبکههایی همچون لینکدین ساخته باشند. در این صورت، جدیدبودن حساب اجتماعی و تعداد اندک دنبالکنندگان و تعاملنداشتن با آنان میتواند زنگ خطر را برایتان بهصدا درآورد.
نکته دیگری که میتواند به شما کمک کند، نحوه تبلیغ پروژه است. اگر سروصدای پروژه بیشازحد زیاد بهنظر میرسد یا اینفلوئنسرهای ناآشنا با حوزه ارزهای دیجیتال پروژه را تبلیغ میکنند، احتمالاً با پروژه سالمی سروکار ندارید. پروژههایی که ایده نوینی ارائه میکنند، بهاندازه کافی جذاب هستند و به تبلیغ اینفلوئنسرها برای بیشتر دیدهشدن نیازی ندارند.
توجه کنید که ناشناسبودن بنیانگذاران در صنعت توکنهای غیرمثلی با زمینههایی مانند دیفای متفاوت است؛ زیرا در این حوزه، ممکن است سازندگان ناشناسی حضور داشته باشند که بتوانند پروژههای معتبر و موفقی راهاندازی و مدیریت کنند. برای مثال، مجموعه توکنهای غیرمثلی بورد ایپ یات کلاب (Bored Ape Yacht Club) بنیانگذارانی با اسامی مستعار و پروفایلهای کارتونی داشت؛ اما این افراد توانستند عملکرد بسیار موفقی از خود نشان دهند.
بیشتر بخوانید: بورد ایپ یات کلاب چیست؟
بااینحال، ناشناسبودن در عرصه دیفای میتواند بهانه مناسبی بهدست کلاهبرداران بدهد تا با ایجاد حسابهای کاربری جعلی، میلیونها دلار بهجیب بزنند. در این مواقع، بهتر است از معیارهای دیگری برای شناسایی پروژههای احتمالی راگ پول استفاده کنید.
پروژه وعده سودهای نجومی میدهد
پروژههای کلاهبرداری دیفای اغلب با وعده پاداشهای چندهزاردرصدی وارد میدان میشوند تا در مدتزمانی نسبتاً کوتاهی پول زیادی جمعآوری کنند. باوجوداین، در اکثر پروژهها سودهای کلان اغلب غیرمنطقی و ناپایدار هستند. بنابراین، پیشنهاد میکنیم به وعده سودهای نجومی مشکوک باشید. بهطورکلی، حتی اگر با کلاهبرداری هم روبهرو نباشید، سود بیشازحد همواره با ریسک بسیاری همراه است.
هرگاه با وعدهای مواجه شدید که بیشازحد عالی بهنظر میرسید، بهتر است به آن شک کنید!
پروژه را تیمی حرفهای ارزیابی نکرده است
پروژههای ارز دیجیتال و قراردادهای هوشمند آنها را اغلب پیش از عرضه یکی از شرکتهای امنیتی مستقل بررسی میکند. کدها و قراردادهای هوشمند بررسینشده ممکن است با باگها و مشکلاتی متعددی همراه باشند. این موضوع به کلاهبرداران اجازه میدهد بهراحتی سرمایه افراد را بهسرقت ببرند. مسئله قفلبودن نقدینگی که پیشتر به آن اشاره کردیم، یکی از نکاتی است که در این ارزیابیها بررسی میشود.
نکته مهمی که حتماً باید مدنظر قرار دهید، این است که خودتان هم گزارشهای مرتبط با بررسیها را بهدقت بخوانید و به این موضوع اکتفا نکنید که پروژه ادعا میکند قبلاً ارزیابی شده است. اگر گزارشهای منتشرشده را بهدقت مطالعه کنید، این احتمال وجود دارد که میتوانید نشانههایی از جعلیبودن پروژه را بیابید.
باید اشاره کنیم که ارزیابیها اغلب هزینه زیادی دارند؛ بههمیندلیل، میتوان از پلتفرمهای ممیزی مستقلی مانند توکن اسنیفر (Token Sniffer) یا راگ داک (RugDoc) یا بیاسچک (bscheck.eu) استفاده کرد. این مجموعهها اغلب گزارشهایشان را بهرایگان منتشر میکنند.
پروژه نوآوری خاصی ارائه نمیدهد
ازآنجاکه هدف پروژههای کلاهبرداری ماندگاری و توسعه و پیشرفت نیست، سازندگان آنها نیز برای ایجاد تغییر و ارائه راهحل برای مشکلات موجود تلاشی نمیکنند. بیشتر اوقات، مجرمان حتی وبسایت باکیفیتی راهاندازی نمیکنند و نمای وبسایت پروژه اغلب تکراری و با تقلید از وبسایتهای دیگر طراحی میشود.
علاوهبراین، وایتپیپرهای این پروژههای جعلی مبهم نوشته میشوند و ایده تازهای مطرح نمیکنند. اغلب این وایتپیپرها کوتاه (احتمالاً کمتر از ۲۰ صفحه) و کپیبرداریشده از وایتپیپرهای دیگر هستند و راهکار نوآورانهای ندارند.
دقت کنید که در پروژههای غیرمجرمانه، وایتپیپرها معمولاً با آمارها و نمودارها و تصاویری همراه با جزئیات عرضه میشوند و با مطرحکردن مشکلی خاص، راهحلهای جدیدی ارائه میدهند.
بخش عمده توکنها در دست عدهای محدود قرار دارد
اگر قیمت توکنهای پروژه در حال جهش هستند؛ اما حجم عظیمی از این توکنها فقط در دست افراد معدودی قرار دارد، احتمالاً با پروژهای کلاهبردار مواجه هستیم.
تمرکز توکنها دراختیار افراد محدود میتواند به بنیانگذاران اجازه دهد قیمت توکن را دستکاری کنند و سرمایهگذاران ناآگاه را فریب دهند. حتی اگر ۲۰درصد توکن بهصورت متمرکز در دست یک یا چند فرد خاص باشد، فروش یکباره این توکنها میتواند قیمت را دچار افت شدید کند.
بهطورکلی، میتوانید این نکته را مدنظر قرار دهید که هیچ کیف پولی نباید بیش از ۵درصد از عرضه توکن را دراختیار داشته باشد؛ مگر اینکه مطمئن شوید قفل زمانی دارد. مرورگرهای بلاک چین همچون اتراسکن (Etherscan) یا بیاسسی اسکن (BSCscan) میتوانند به شما کمک کنند تا اطلاعات بیشتری درباره تعداد دارندگان و نحوه توزیع توکن بهدست آورید.
رونمایی پروژه از قرارداد هوشمند NFT اندکی پیش از عرضه عمومی
آخرین هشدار مختص پروژههای توکنهای غیرمثلی است. برخی از پروژههای NFT برای جذب کاربر بیشتر، خبر عرضه پروژه خود را اعلام میکنند؛ اما حرفی از تاریخ ایجاد توکنهای غیرمثلی نمیزنند. این مسئله میتواند در مدت کوتاهی فومو (FOMO) ایجاد و افراد بسیاری را به پروژه علاقهمند کند!
اگرچه این روش در برخی پروژهها با مزایایی برای کاربران اولیه همراه بوده است، متأسفانه برخی توسعهدهندگان از آن سوءاستفاده کردهاند. بنابراین، اعلامنکردن تاریخ عرضه توکنهای غیرمثلی میتواند نشانهای از پروژهای ناایمن باشد.
جمعبندی
در این مطلب، با راگ پول، یکی از شیوههای نوین کلاهبرداری در فضای دیفای، آشنا شدیم و راهکارهایی را مرور کردیم که میتوانند به ما در تشخیص این کلاهبرداریها کمک کنند. بااینحال، باید توجه کنید که رعایت تمامی این نکات نیز نمیتواند بهتنهایی ضامن امنیت تماموکمال داراییهایتان باشد؛ زیرا با هر گامی که این صنعت در مسیر پیشرفت فناوریهای مختلف برمیدارد، راههای جدیدی پیش پای مجرمان قرار میدهد.
فراموش نکنید احتیاط بهترین راهنمای شما در زمان سرمایهگذاری در پروژههای ناآشنا خواهد بود. هرگز مبالغ کلان را بهیکباره وارد هیچ پروژه جدیدی نکنید. پیش از ورود سرمایه کلان به هر پروژه، مبالغی بسیار اندک از توکن را بخرید و سپس، بلافاصله بفروشید. فقط درصورتیکه پس از چند بار خریدوفروش از نبودِ محدودیت فروش اطمینان یافتید، طبق استراتژی خود سرمایهگذاری کنید. درنهایت، توصیه همیشگی ما برای هر نوع سرمایهگذاری این است که حتماً خودتان تحقیق کنید. تصمیمگیری عاقلانه و آگاهانه میتواند بزرگترین سلاح شما علیه هرگونه کلاهبرداری ازجمله راگ پول باشد.
مدل DDM یا ارزشگذاری تنزیل سود سهام چیست؟ آموزش کامل
بسیاری به دنبال پیداکردن ارزش واقعی سهام شرکتها هستند تا بتوانند با مقایسهی ارزش واقعی و قیمت سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیم بگیرند. در واقع ارزشگذاری کاربردهای متفاوتی دارد که یکی از این کاربردها، تشخیص تفاوت قیمت سهام و ارزش واقعی آن است. درصورتیکه قیمت یک سهام بالاتر از ارزش واقعیاش قرار داشته باشد، فرصت فروش و درصورتیکه قیمت کمتر از ارزش واقعی تعیین شده باشد، فرصت خرید ایجاد میشود. روشهای متفاوتی برای ارزشگذاری وجود دارد که یکی از آنها ارزشگذاری مطلق است. این روش نیز خود شامل چند مدل است که یکی از آنها مدل تنزیل سود سهام (Dividend Discount Model (DDM)) است. در این مقاله به بررسی مدل ارزشگذاری یا ارزشیابی تنزیل سود سهام خواهیم پرداخت.
مقدمهای بر مدل DDM
این روش یکی از زیرمجموعههای مدل ارزشگذاری ارزش فعلی جریان نقدی (Discounted Cash Flow (DCF)) است. در این حالت ارزش فعلی برابر با جریانهای نقدی آتی خواهد بود؛ برای اینکه بتوانیم به محاسبهی این روش بپردازیم، لازم است جریان نقدی موردنظر خود را انتخاب کنیم. در حقیقت سه نوع جریان نقدی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانیم ارزش فعلی را محاسبه کنیم. ما در این مقاله سعی داریم جریان نقدی حاصل از سودهای پرداختی در آینده را مورد بررسی قرار دهیم که به آن مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام یا DDM گفته میشود.
تعریف مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام مدل DDM
مدل تنزیل سود سهام یکی از روشهای ارزشگذاری مطلق است؛ مدلهای ارزشگذاری مطلق که از آنها بهعنوان ارزش فعلی نیز یاد میشود بر اساس جریانهای نقدی که در آینده ایجاد خواهد شد، ارزش فعلی یک سهم یا شرکت را تخمین میزنند. در واقع این مدلها از یک اصل اساسی علم اقتصاد پیروی میکنند که بیان میکند افراد مصرف را به تعویق میاندازند (سرمایهگذاری میکنند) تا بتوانند در آینده از منافع این سرمایهگذاری بهرهمند شوند.
شرکتها برای کسب سود، به تولید کالا و ارائهی خدمات میپردازند. طی این فعالیتها، جریان نقدی ایجاد میشود که سود واحد تجاری را مشخص میکند و در نهایت سود حاصل در قیمت سهام منعکس میشود. همچنین شرکتها این سودی را که از کسبوکارشان ایجاد شده است، بر اساس تعداد سهام، بین سهامداران خود تقسیم میکنند. یکی از سادهترین ارزش زمانی پول چیست؟ مدلهای ارزشگذاری مطلق، مدل تنزیل سود سهام تقسیمی است که یک روش کمی برای محاسبهی ارزش منصفانهی یک سهام، بدون توجه به شرایط حاکم بر بازار است.
در مدل تنزیل سود سهام، ارزش فعلی مجموع سود پرداختی شرکت در آینده را محاسبه میکنیم. بر مبنای این مدل بهمنظور محاسبهی ارزش سهام، سودهای نقدی آتی تنزیل و به زمان حال آورده میشوند. در واقع ارزش سهام برابر با جمع سودهای نقدی تنزیل شده آتی در نظر گرفته میشود. اگر ارزش بهدستآمده از این روش بالاتر از قیمت معاملات فعلی سهام باشد، به این معنی است که سهام کمتر از ارزش واقعیاش قیمتگذاری شده است و واجد شرایط خرید است و درصورتیکه مقدار بهدستآمده از قیمت سهام کمتر باشد، به این معنی است که سهام بیشتر از ارزش واقعیاش قیمتگذاری شده است و موقعیت فروش ایجاد گردیده است.
مروری بر ارزش زمانی پول و ارتباط آن با ارزشگذاری
همانطور که میدانید ارزش پول بهمرورزمان کاهش پیدا میکند. بهعنوانمثال اگر شما در یک بانک برندهی یک جایزهی صد میلیونتومانی شوید، ترجیح میدهید همینالان این جایزه را دریافت کنید یا یک سال دیگر؟ پاسخ مشخص است؛ اغلب افراد ترجیح میدهند همینالان جایزه را دریافت کنند تا بتوانند با سرمایهگذاری این پول در محلی دیگر، مقدار آن را افزایش دهند. بهعنوانمثال اگر نرخ بهره سالیانه بانکی ۵ درصد باشد، با قراردادن این مقدار پول در بانک میتوان بعد از یک سال ۱۰۵ میلیون تومان دریافت کرد. در نتیجه دریافت آنی پول تصمیم عاقلانهتری خواهد بود. برای اینکه بتوانیم باتوجهبه نرخ بهره، ارزش فعلی یا ارزش آیندهی یک مقدار پول را تخمین بزنیم از فرمولهای زیر استفاده میکنیم:
ارزش آینده = ارزش فعلی (۱+ نرخ بهره)
به همین ترتیب ارزش فعلی برابر خواهد بود با:
ارزش فعلی = ارزش آینده / (۱+ نرخ بهره)
بهاینترتیب درصورتیکه دو پارامتر از ۳ پارامتر بالا را بدانیم میتوانیم پارامتر سوم را محاسبه کنیم. مدل تنزیل سود سهام، از این اصل استفاده میکند تا ارزش فعلی مجموع تمام سودهایی که در آینده پرداخت خواهد شد را محاسبه کند.
همچنین اگر علاقهمند هستید تا با مفهوم ارزش زمانی پول بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم تا این ویدیو را مشاهده کنید.
نرخ تنزیل یا نرخ بهره (discount rate)
سهامداران با سرمایهگذاری در سهام متحمل ریسکی میشوند که در ازای آن خواستار بازدهی هستند تا ترغیب شوند این مقدار ریسک را بپذیرند. هرچه ریسک بالاتر باشد، انتظار ما از بازدهی نیز بالاتر خواهد بود و بالعکس. همچنین باتوجهبه اینکه هزینهها و درآمدهای مربوط به یک طرح در زمانهای متفاوتی محقق میشوند، خواهناخواه نوعی اختلاف زمانی بین هزینهها و درآمدها به وجود میآید که باعث میشود ارزش واقعی هر واحد پول در سالهای متفاوت با هم اختلاف داشته باشد.
برای حل این مسائل نرخی تعیین میشود تحت عنوان نرخ تنزیل که کمک میکند هزینهها و درآمدها بر مبنای یک سال مشخص محاسبه شوند تا قابل قیاس با یکدیگر باشند. همچنین این نرخ، میزان ریسکپذیری سرمایهگذار را نیز مشخص میکند. نرخ تنزیل با نامهای دیگری چون نرخ بازده یا نرخ تخفیف نیز شناخته میشود و در زبان انگلیسی نیز تحت عنوان discount rate نامگذاری شده است. این نرخ با استفاده از مدل CAPM یا مدل رشد سود تقسیمی قابل محاسبه است.
معرفی انواع مدلهای DDM
مدل تنزیل سود سهام خود شامل ۳ مدل متفاوت است که تفاوت آنها در نرخ رشد سود است. درصورتیکه سود پرداختی یک شرکت همیشه ثابت باشد، نرخ رشد برابر با صفر خواهد بود. اگر سود پرداختی همواره به مقدار ثابتی افزایش پیدا کند، نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر خواهد داشت و درصورتیکه افزایش سود پرداختی با نرخ ثابتی صورت نگیرد، نرخ رشد فوقالعاده خواهیم داشت. در مدل ارزشیابی سهام با فرض رشد در سالهای آتی، فرض بر این است که کمتر شرکتی وجود دارد که سود هر سهم آن برای همیشه ثابت باشد زیرا اکثر شرکتها به دلیل توسعهی امکانات تولیدی و یا افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت هستند.
به طور خلاصه ۳ مدل تنزیل سود سهام عبارتاند از:
- بدون رشد
- سهام با رشد ثابت
- با رشد فوقالعاده
فرمول محاسبهی مدل DDM
محاسبهی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد صفر
برای محاسبهی ارزش واقعی یک سهم با استفاده از مدل تنزیل سود سهام (DDM)، میتوانیم از فرمول محاسبهی ارزش فعلی استفاده کنیم. بهاینترتیب که مجموع ارزش فعلی همهی سودهایی که در آینده تقسیم خواهند شد را با استفاده از این مدل محاسبه میکنیم و برابر با ارزش واقعی در نظر میگیریم.
D : سود مورد انتظار برای هر سهم
به همین ترتیب فرمول دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از:
EDPS : سود مورد انتظار برای هر سهم
CCE : هزینه حقوق صاحبان سهام
DGR : نرخ رشد سود سهام
محاسبهی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد
متغیرهایی که در این فرمول محاسبه میشوند طبق مفروضات خاصی در نظر گرفته میشوند. به همین دلیل باتوجهبه مفروضات و پیشبینیهایی مورد انتظار هر سرمایهگذار، ممکن است نتایج متفاوتی داشته باشیم. علاوه بر این ازآنجاییکه سود سهام و نرخ رشد آن، ورودیهای کلیدی این فرمول هستند، اعتقاد بر این است که مدل تنزیل سود سهام فقط برای شرکتهایی که سود سهام عادی پرداخت میکنند قابلاجرا است. اگرچه برای شرکتهایی که سود سهام پرداخت نمیکنند نیز میتوان با درنظرگرفتن پیشفرضهایی درباره اینکه اگر سود پرداخت میکردند، مقدار آن چقدر بود، از این مدل استفاده کرد.
سادهترین مدل تنزیل سود سهام، مدلی است که نرخ رشد را صفر در نظر میگیرد. در این صورت ارزش سهام از همان روش گفته شده یعنی مجموع ارزش فعلی سودهای پرداختی در آینده، به دست میآید. اما درصورتیکه نرخ رشد مقداری غیر صفر داشته باشد، از مدل گوردون استفاده میکنیم. این مدل که در واقعیت نیز بیشتر رخ میدهد بر این اصل استوار است که سود تقسیمی با یک نرخ رشد ثابت هرسال رشد خواهد کرد که به آن مدل رشد پایدار گفته میشود. فرمولی که برای محاسبه در این مدل مورداستفاده قرار میگیرد عبارت است از:
D : سود مورد انتظار
محاسبهی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد غیر ثابت
نوع سوم مدل DDM نیز ارتقا یافتهی مدل دوم آن است. به این صورت که نرخ رشد آن ثابت در نظر گرفته نمیشود. نرخ رشد این مدل تحت عنوان نرخ رشد فوقالعاده نیز شناخته میشود. این مدل ممکن است رشد را به دو یا سهفاز تقسیم کند. مرحله اول یک فاز اولیه سریع خواهد بود، سپس یک فاز انتقالی کندتر و در نهایت با نرخ پایینتری برای دوره بینهایت به پایان میرسد.
مزایای مدل DDM یا ارزشگذاری تنزیل سود سهام
در همهی مدلها و رویکردهای ارزشگذاری محدودیتهایی وجود دارد، مدل تنزیل سود سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی از مزایای این مدل میتوان درنظرگرفتن نرخ رشدهای متفاوت را عنوان کرد. همچنین نتایج حاصل از یک پژوهش نشان میدهد که اختلاف بین قیمت برآوردی سهام با استفاده از مدل سود تقسیمشدهی تنزیلی و قیمت واقعی سهام، کمتر از سایر مدلهاست و قیمتهای برآوردی با استفاده از این مدل، تقریب نزدیکتری به قیمتهای واقعی سهام ارائه میکند.
محدودیتهای روش ارزشیابی تنزیل سود سهام DDM
مدل DDM یک روش کمی برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم است اما به دلیلی مفروضات و پیشبینیهای زیادی که دارد ممکن است بهترین راه برای پایهگذاری تصمیمات سرمایهگذاری نباشد.
برای اینکه بتوانیم از مدل تنزیل سود سهام استفاده کنیم معمولاً لازم است که شرکت موردنظر سودده باشد و سود نقدی پرداخت کند. همچنین تقسیم سود متناسب با سودآوری شرکت باشد و سرمایهگذاران یا سهامداران عمده نتوانند سیاست تقسیم سود شرکت را تغییر دهند.
علاوه بر این، مدل گوردون که در آن نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر را در نظر میگیریم دارای محدودیتهایی است که در ادامه به بیان آنها میپردازیم. در حقیقت فرض اول این مدل مبنی بر ثابت بودن نرخ رشد، صرفاً میتواند برای شرکتهای بالغی که سابقهی پرداخت سود منظم دارند صادق باشد. به همین دلیل این مدل تنها برای این شرکتها کاربرد دارد و برای شرکتهایی که نرخ رشدشان ثابت نیست تنها در صورتی قابلاستفاده است که فرضیات دیگری نیز به آن اضافه کنیم.
علاوه بر این درصورتیکه نرخ تنزیل از نرخ رشد کمتر باشد، استفاده از این ارزش زمانی پول چیست؟ مدل امکانپذیر نخواهد بود. این حالت زمانی رخ میدهد که یک شرکت متحمل زیان شده باشد اما به پرداخت سود خود مبادرت ورزد.
کاربرد مدل DDM یا ارزشگذاری تنزیل سود سهام در سرمایهگذاری
همهی مدلهای ارزشگذاری DDM به ما این امکان را میدهند که بدون توجه به شرایط حال حاضر بازار، ارزشگذاری را انجام دهیم. همچنین با استفاده از این مدلها میتوانیم به مقایسهی بین شرکتها بپردازیم. علاوه بر این، همانطور که قبلاً نیز گفتیم، با استفاده از این روش میتوانیم فرصت فروش یا خرید یک سهم را تشخیص دهیم. درصورتیکه سهم با قیمتی کمتر از ارزش واقعیاش معامله شود، فرصت خرید ایجاد میشود و درصورتیکه با قیمتی بالاتر از ارزش واقعیاش معامله شود، موقعیت فروش به وجود میآید. بهطورکلی در موارد زیر میتوان از مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام DDM استفاده کرد:
- برای شرکتهایی که مدت قابلتوجهی سود تقسیم کردهاند و در حال حاضر نیز سود تقسیم میکنند. (اما برای شرکتهایی که سود تقسیم نمیکنند، بهتر است از مدلهای جریان نقدی آزاد و یا درآمد باقیمانده استفاده شود)
- برای ارزشگذاری داراییها در بلندمدت از این مدل استفاده میشود.
- برای ارزشگذاری شرکتهایی که سهامداران آنها نمیتوانند بر سیاست تقسیم سود اثر بگذارند.
جمعبندی مدل DDM
روشهای متفاوتی برای ارزشگذاری سهام شرکتها وجود دارد که یکی از آنها روش ارزشگذاری تنزیل سود سهام است. در این روش سودهای نقدی آتی تنزیل و به زمان حال میآید. در واقع ارزش سهام برابر با جمع سودهای نقدی تنزیل شده آتی را در نظر میگیریم. درصورتیکه نرخ رشد صفر باشد، فرض بر این است که شرکت فاقد رشد است و در شرکتهایی که نرخ رشد عددی مخالف صفر قرار دارد، فرض بر این است که شرکت به دلیل توسعهی امکانات تولیدی و افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت در سودهای آتی هستند. در آکادمی دانایان و این مقاله به بررسی کاربرد و محدودیتهای این مدل پرداختیم و مدلهای مختلف آن را به طور خلاصه توضیح دادیم.
سقوط ارزش ریال: هزار تومان شاهنشاهی امروز چقدر میارزد؟
در هفتههای اخیر، صحبت از حذف چهار صفر از پول ملی ایران بالا گرفته است. اگر این تصمیم نهایی شود، هزار تومان (۱۰ هزار ریال) به یک تومان تبدیل میشود .
رئیس کل بانک مرکزی ایران در توجیه این تصمیم گفت که پول ایران «در ۵۰ سال اخیر ۳۵۰۰ برابر افت کرده است» و حذف چهار صفر از پول ملی که هزار تومان را به یک تومان تبدیل میکند «پاسخ به عرف» است، یه این معنی که با افت ارزش پول، دیگر ریال در معاملات روزمره کاربردی ندارد.
ارزش یک اسکناس هزار تومانی
روند کاهش ارزش پول ایران، به دلیل بالا بودن تورم، از اواخر دهه ۱۳۷۰ شدت گرفت. تا سال ۱۳۸۲ درشتترین اسکناس ایران، بدون در نظر گرفتن چک پولها، هزار تومانی بود. اما این اسکناس در مرداد ۱۳۸۹ با معرفی سکههای ۵۰۰ تومانی، عملاً به کمارزشترین اسکناس اقتصاد ایران تبدیل شد.
نگاهی به روند قدرت خرید یک اسکناس هزار تومانی در چهار دهه اخیر، افت ارزش پول ملی ایران را در این مدت به روشنی نشان میدهد.
برای محاسبه، از روش تعدیل کردن ارزش پول با «شاخص قیمت مصرفکننده» استفاده شده است. این شاخص درصد تغییر قیمت مجموعهای از کالاها و خدمات مصرفی معمول در جامعه است که هر ماه در بانک مرکزی (و مرکز آمار ایران) محاسبه میشود.
این محاسبه نشان میدهد که یک اسکناس هزار تومانی در سال ۱۳۵۶، به اندازه یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان، قدرت خرید داشته است. یعنی در ۱۳۵۷ با یک اسکناس هزار تومانی میشد به اندازه یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان امروز در بازار خرید کرد.
البته این رقم براساس برآوردهای رسمی و متوسط قیمتها است و امکان دارد که با تجربه شما متفاوت باشد.
ارزش یک دلار آمریکا
تورم به عنوان یک واقعیت در اقتصاد وجود دارد و حتی نبود آن باعث معضل میشود. تورم در طول زمان ارزش همه ارزهای جهان را کم میکند. اما آنچه باعث افت قابل توجه ارزش پول میشود، ادامه تورم بالا و ناتوانی حکومتها در کنترل آن طی دهههای متوالی است.
محاسبه افت ارزش دلار آمریکا، به روش مشابه اسکناس هزار تومانی نشان میدهد که طی زمان مشابه (۱۹۷۷ تا امروز) قدرت خرید یک دلار آمریکا در سال ۱۳۵۶ برابر با قدرت خرید حدود ۴ دلار امروز بوده است.
آیا حذف صفر چاره کار است؟
حذف چهار صفر از پول ملی ایران، محاسبات را سادهتر میکند. و آن طور که رئیس کل بانک مرکزی ایران گفته، پاسخی به «عرف» است که حتی در اوایل دهه ۱۳۸۰، در محاوره، به یک هزار تومان «یک تومان» گفته میشد. از طرفی آن طور که بانک مرکزی میگوید، تعویض اسکناسها و سکهها هزینه سنگینی هم برای دولت ندارد.
اما تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که حذف صفر از پول، اگر در شرایط بحران اقتصادی و تورم بالا انجام شود، دوباره صفرها به پول جدید هم اضافه میشوند و باید دولت دوباره صفرها را حذف کند. برای مثلاً در مورد ایران و طبق محاسبات بالا، ارزش یک هزار تومان در سال ۱۳۸۰، معادل ۱۹ هزار تومان امروز است. یعنی در دو دهه از نظر ارزشی یک صفر به پول ملی اضافه شده است.
حالا در شرایطی که تورم ایران در حال ثبت رکوردهای تاریخی است، حذف صفر از پول، اگرچه در کوتاهمدت میتواند محاسبات را ساده کند، اما تضمینی برای ظاهر نشد دوباره صفرها نیست.
ترکیه به عنوان یک نمونه موفق، در سال ۲۰۰۵ شش صفر از پول ملی خود حذف کرد و در سالهای بعد موفق شد تورم را زیر ۱۰ درصد نگه دارد. اگرچه این کشورها هم سه سال اخیر شاهد بالا رفتن تورم بوده است.
رادیو فردا
رادیو فردا یکی از بخشهای رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی است که در تلاش است اخبار و گزارشهای دقيق و عينی و بیطرفانه را با هدف گردش آزاد اطلاعات در چارچوب اصول روزنامهنگاری حرفهای به مخاطبان فارسیزبان ارائه کند.
دیدگاه شما