معامله معکوس چیست


سر و شانه در کف (معکوس)

بررسی رابطۀ بین حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در زمان مقیاس‏های مختلف در بورس اوراق بهادار تهران

2 گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.

چکیده

با وجود انجام مطالعات گسترده در مورد چگونگی ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، هنوز در مورد ساختار نظری یا تجربی این ارتباط اجماع حاصل نشده ‏است. این پژوهش با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری زمانی متغیرهای حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در دورۀ زمانی 96 ماهه (ابتدای فروردین 1386 تا اسفند 1393) صورت گرفته است. بدین‌منظور سری‏های زمانی این متغیرها با استفاده از تبدیل موجک گسسته با حداکثر هم‌پوشانی، تجزیه و ضرایب موجک آن‏ها محاسبه شده است؛ سپس رابطۀ میان سری‏ها با استفاده از آزمون علّیت گرنجری بررسی شده است. نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش در دورۀ زمانی مورد بررسی، نشان‌دهندۀ تفاوت روابط بین متغیرها در مقیاس‏های زمانی متفاوت است، چنانکه در برخی از مقیاس‏ها، آزمون علّیت گرنجر، وجود رابطۀ علّی میان سری‏های زمانی را تأیید می‌کند و در برخی از مقیاس‏های زمانی این رابطه وجود ندارد.

کلیدواژه‌ها

20.1001.1.23831170.1395.4.4.8.1

موضوعات

  • 1مدیریت دارایی
  • مدیریت ریسک دارایی های مالی

عنوان مقاله [English]

Surveying the Relation among Volume, Stock Return and Return Volatility in the Tehran Stock Exchange: A Wavelet Analysis

نویسندگان [English]

  • Ebrahim Abbasi 1
  • Leyla Dehghan nayeri 2
  • Nazila Poordadash Mehrabani 1

1 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.

2 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.

چکیده [English]

Although many studies have tried to construct a theoretical or empirical structure of relation among trading volume, stock return and return volatility in financial markets, there still is not a general consensus about it. This study discovers latent information in variables time series for 96 months (April 2007- March 2015). To do so, related time series decomposed by using the maximum overlap discrete wavelet transform and wavelet coefficients has calculated. Then the relation between the series is examined by Granger causality test. The main feature of this research is to investigate the relation between variables at different time intervals. The results show that during the 2007 to 2015, the relation between variables in different time intervals varies. As in some periods, the Granger causality test confirms the causal relation between time series, while in some other time periods it does not support the existence of such relation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Trading volume
  • Stock return
  • Return volatility
  • Wavelet
  • Granger causality
اصل مقاله

مقدمه

ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، طی دو دهۀ اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اگرچه برخی از مطالعات تلاش کرده‏اند ساختاری نظری یا تجربی از این ارتباط ارائه دهند، هنوز اجماع کلی در این مورد حاصل نشده‏ است. مطالعۀ رابطۀ حجم معاملات با بازده سهام و نوسان بازده در بازارهای مالی در درجۀ اول، سبب بهبود درک افراد از رابطۀ حجم و بازده و در درجۀ دوم، باعث شناخت بهتر عملکرد بازار می‏شود. سنجش دقیق‏ این روابط به سرمایه‏گذاران کمک می‏کند حرکات بازار سهام را در آینده پیش‏بینی کنند و میزان ریسک و نقدینگی را در رابطه با توسعه و اتّخاذ استراتژی‏های معاملاتی‏شان مشخص کنند. نوسان‌های قیمت سهام و یا نوسان‌های بازده، ریسک سهام را نشان می‌دهد؛ زیرا میزان تغییرات بازده‏، معرّف میزان عدم اطمینان از کسب بازده است. شرکت‏ها با استفاده از این روابط در راستای تحقق استراتژی‏ها و اهداف شرکت‏شان می‌توانند تصمیماتی مناسب بگیرند.

اغلب پژوهش‏های صورت‌گرفته در این مورد، رابطۀ حجم و بازده سهام و نوسان آن را در بلندمدت بررسی کرده‌اند و عواملی از قبیل درجۀ ریسک‌گریزی، ریسک‌پذیری و فواصل زمانی متفاوت (کوتاه‏مدت، میان‌مدت و بلندمدت) را در نظر نگرفته‌اند (ممکن است افراد در دوره‌های زمانی مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهند)؛ به عبارت دیگر، نقطۀ تمایز این پژوهش با سایر پژوهش‌ها، توجه به موضوع عملکرد متفاوت سرمایه‏گذاران در دوره‏های زمانی متفاوت (زمان مقیاس‏های مختلف) است. گفتنی است هدف از این مقاله بررسی ارتباط حجم و بازده سهام و نوسان آن در بورس اوراق بهادار است. در همین راستا درادامه ابعاد نظری آن را بررسی خواهیم کرد.

مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش

در رابطۀ بین حجم معاملات در بازار سرمایه و بازده سهام و نوسان‌های بازده، برخی نظریه‏ها اطلاعات را نیروی محرکی می‌دانند که سبب تغییرات بازده و حجم معاملات می‏شوند. در مقابل، دستۀ دیگری از نظریه‏ها ارتباط حجم و بازده را به اختلافات در باورها و عقاید سرمایه‏گذاران بازار مرتبط می‏دانند. این نظریه‏ها عبارتند از:

فرضیۀ ورود متوالی معامله معکوس چیست اطلاعات [1] : این فرضیه را کوپلند [2] (1976) ارائه کرد و جنینگ، استارکس و فلینگهام [3] (1981) آن را توسعه دادند. در این فرضیه مبادله‏گران به دو دستۀ خوش‏بین و بدبین تقسیم و مبادلات کوتاه‏مدت، پرهزینه‏تر از مبادلات بلندمدت فرض شده‏اند؛ بنابراین، سرمایه‏گذارانی که خرید و فروش کوتاه‏مدت می‏کنند، نسبت به تغییر قیمت کمتر حساس هستند. آن‏ها نشان دادند به‌طورکلی زمانی‌ که معامله‌گران بدبین هستند، حجم معاملات کمتر از زمانی است که مبادله‏گران خوش‏بین معامله معکوس چیست هستند.

در این فرضیه، اطلاعات با سرعت‏های متفاوت، به انواع متفاوتی از معامله‏گران می‌رسد؛ اما عامل دیگری که در این فرضیه نقش دارد، عدم تقارن اطلاعاتی است. دسترسی عده‏ای از معامله‏گران به اطلاعات محرمانه (خصوصی) و عملکرد آن‏ها براساس این اطلاعات، درحالی‌که سایر معامله‏گران به چنین اطلاعات مهمی دسترسی ندارند، موجب بروز عدم تعادل در بازار می‏شود. این موضوع با عنوان عدم تقارن اطلاعاتی مطرح می‏شود [8].

فرضیۀ ترکیب توزیع‏ها [4] : این فرضیه در ارتباط بین حجم معاملات و بازده سهام، نرخ جریان ورود اطلاعات را به بازار مطرح می‏کند. در این فرضیه، قیمت‏ها و حجم معاملات به جریان ورود اطلاعات در طول زمان معاملات، واکنش نشان می‏دهد [6]. فرضیۀ ترکیب توزیع‏ها به‌طور کلی به دو دلیل از فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات متداول‏تر هستند:

1- این فرضیه با انتشار اطلاعات، به‌صورت هم‌زمان و تدریجی سازگار است؛ درحالی‌که فرضیۀ کوپلند بر ارتباط منفی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت، زمانی که در آن اطلاعات به‌صورت هم‌زمان منتشر شود، دلالت دارد.

2- فرضیۀ ترکیب توزیع‏ها با توزیع تجربی تغییرات قیمت و تفاوت در همبستگی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت در فراوانی‏های متفاوت سازگار است.

فرضیۀ اختلاف عقاید [5] : در فرضیۀ اختلاف عقاید، فرض می‏شود معامله‏گران مختلف (مطّلع و نامطّلع) عقاید متفاوتی در مورد اهمیت اطلاعات دارند. درواقع، پراکندگی بیشتر در عقاید، تغییرپذیری بیشتری را در قیمت و حجم معامله نسبت به مقدار تعادلی آن‏ها ایجاد می‏کند [12]. فرضیۀ اختلاف عقاید برای مقایسۀ چگونگی واکنش معامله‏گران مطّلع و نامطّلع به اطلاعات مناسب است. معامله‏گران مطّلع نسبتاً عقاید همگن و هماهنگی دارند که بر درک و شناخت آن‏ها از بازار مبتنی است. ازاین‌رو، معامله‏گران مطّلع، خرید و فروش خود را در چارچوب قیمتی نسبتاً کوچک در حدود ارزش منصفانۀ دارایی انجام می‏دهند. همچنین معامله‏گران نامطّلع نمی‌توانند تشخیص دهند معاملۀ سایرین برای تقاضای نقدینگی (عملیات پوششی) کوتاه‏مدت یا به‌دلیل مبانی اساسی عرضه و تقاضا است. ازاین‌رو، آنان تمایل دارند به همۀ تغییرات در حجم و قیمت واکنش نشان دهند؛ چراکه به نظر آن‏ها این تغییرات منعکس‌کنندۀ اطلاعات جدید است؛ درنتیجه تمایل دارند تغییرات قیمت‏ را اغراق‌آمیز فرض کنند که خود به نوسان‌های بیشتر در قیمت منجر می‏شود.

الگوی قیمت‏گذاری دارایی‏ها براساس انتظارات عقلایی [6] : این الگو نشان می‌دهد اختلاف نظرها از اطلاعات محرمانه نشأت‌گرفته است. وانگ [7] (1994) الگوی تعادلی معاملات سهام را توسعه داد که براساس آن سرمایه‏گذاران در زمان تقارن اطلاعات، مبادلات عاقلانه‏ای انجام می‏دهند. در الگوی او چون سرمایه‏گذاران ریسک‌گریزند، معامله همیشه با تغییرات قیمت توأم است؛ برای مثال، وقتی گروهی از سرمایه‏گذاران برای ایجاد تعادل در سبد سهام خود به فروش سهام اقدام می‏کنند، باید برای وادارکردن سایرین به خرید، قیمت سهام را پایین بیاورند؛ به عبارت دیگر، در صورت افزایش عدم تقارن اطلاعات، معامله‏گران نامطّلع که به خرید سهام از افراد مطّلع اقدام می‏کنند، خواستار تخفیف بیشتری در قیمت سهام می‏شوند؛ بنابراین، این‌گونه نتیجه گرفته می‏شود که سرمایه‏گذاران نامطّلع برای حفظ خود از اطلاعات نهانی، بدین‌صورت ریسک خود را پوشش می‏دهند و درنتیجه، حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت، رابطۀ مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش می‏یابد [18].

برخی از پژوهش‌های مشابه در این رابطه را که در داخل و خارج از کشور انجام شده است، در جدول (1) می‌توان مشاهده کرد.

آموزش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال و نحوه‌ی معامله

الگوهای قیمتی (Price Pattern) یا الگوهای کلاسیک، شکل‌های تکرارشونده در نمودارهای قیمت هستند. این الگوها در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی هستند و معامله‌گران زیادی در بازارهای مختلف از این الگوها استفاده می‌کنند. در این مطلب از چشم بورس یکی از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی با نام الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) را بررسی خواهیم کرد. فرقی ‌نمی‌کند معامله‌گر بازار بورس، فارکس یا ارز دیجیتال باشید، با یادگیری الگوی سر و شانه می‌توانید سینگال خرید، فروش و یا ادامه‎‌ی روند را شناسایی کنید.

الگوی سر و شانه چیست؟

الگوهای سر و شانه چیست؟

الگوهای سر و شانه چیست؟

تحلیلگران تکنیکال معتقدند الگوی سر و شانه یکی از معتبرترین الگوها برای شناسایی سطوح تغییر روند است (سطوح ورود و خروج). مانند همه‌ی الگوهای نموداری، در پشت پرده‌ی این الگو نیز داستان همیشگی نبرد خریداران و فروشندگان نهفته است. این الگو در سه مرحله تشکیل می‌شود:

  • سقف اول: پس از یک روند صعودی و ثبت یک سقف جدید، با افزایش قدرت فروشندگان سهم وارد یک روند نزولی کوتاه‌مدت می‌شود.
  • سقف دوم: در مرحله‌ی دوم شاهد صعود دوباره‌ی قیمت به سطحی بالاتر از سقف اول هستیم. خریداران می‌خواهند قیمت سهم‌ را بالاتر ببرند اما دوباره فروشندگان قیمت را کاهش می‌دهند.
  • سقف سوم: برای سومین بار خریداران تلاش می کنند تا قیمت را به سمت بالا بکشند، اما حتی در رسیدن به سقف دوم ناکام هستند. این ناکامی در عبور از بالاترین سطح، نشان‌دهنده شکست خریدارن و پیروزی فروشندگان است. در نهایت سهم وارد روند نزولی می‌شود.

اجزای الگوی سر و شانه

این الگو از یک خط پایه (Baseline) و سه قله (یا دره) تشکیل می‌شود.

قله‌ی میانی از دو قله‌ی دیگر بزرگتر است و سر (Head) نام دارد. دو قله‌ی کوچکتر نیز شانه‌ی چپ (Left Shoulder) و شانه‌ی راست (Right Shoulder) را تشکیل می‌دهند. خطی که این سه قله را به هم وصل می‌کند خط گردن یا بیس‌لاین است. به تصویر زیر نگاه کنید:

اجزای الگوی سر و شانه

اجزای الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه در سقف

الگوی سر و شانه‌ی سقف تغییر روند از صعودی به نزولی را پیش‌بینی می‌کند. این الگو در انتهای یک روند صعودی ظاهر می‌شود و به معنای سیگنالی برای فروش است. در این الگو شانه‌ی راست در رسیدن به سقف قبلی (سر) ناکام است. این به معنای عدم تمایل سهم برای صعود بیشتر خواهد بود.

نقطه‌ی ورود

باید صبر کنید تا خط گردن شکسته شود. شکسته شدن خط گردن به معنای تایید الگو است. در بازارهای دوطرفه اینجا نقطه‌ی ورود است. در بازار یک طرفه نیز در این نقطه روند نزولی تایید می‌شود و از معامله خودداری کنید.

حد زیان و سود

در بازارهای دوطرفه حد زیان را در سقف شانه‌ی راست قرار دهید. سقف سر نیز می‌تواند به عنوان حد زیان مطمئن‌تر انتخاب شود البته ریسک به ریوارد کاهش می‌یابد.

میزان ریزش سهم به اندازه فاصله‌ی خط گردن تا بلندترین قله (سر) است و برای بازارهای دو طرفه می‌توانید نقطه‌ی خروج خود را اینجا تعیین کنید.

الگوی سر و شانه در سقف

سر و شانه در سقف

الگوی سر و شانه در کف (معکوس)

سر و شانه‌ی معکوس بسیار شبیه به الگوی سر و شانه‌ی سقف است. این الگو نیز نشانه‌ی برگشت روند است با این تفاوت که برای تایید شروع یک روند صعودی از آن استفاده می‌کنیم. در این الگو، شانه‌ی معکوس راست به اندازه پایین‌تر کف (سر) ریزش نمی‌کند. این به معنای عدم تمایل سهم به ریزش بیشتر است.

نقطه‌ی ورود

برای تایید سر و شانه‌ی معکوس نیز باید تا شکست خط گردن صبر کنید. با شکست الگو تایید و سیگنال خرید صادر می‌شود.

حد زیان و سود

حد زیان را در نقطه کف شانه‌ی راست قرار دهید. البته می‌توانید راس سر را هم به عنوان حد زیان تعیین کنید هر چند ریسک به ریوارد مناسبی ندارد. میزان رشد سهم نیز به اندازه فاصله خط گردن تا دره‌ی بزرگتر (سر) است؛ نقطه‌ی خروج و سیو سود را در این نقطه قرار دهید.

الگوی سر و شانه در کف (معکوس)

سر و شانه در کف (معکوس)

الگوی سر و شانه‌ی در میانه‌ی روند

الگوهای سر و شانه از معروف‌ترین الگوهای برگشتی هستند، اما مهم است که بدانید در میانه‌ی یک روند و به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده نیز ظاهر شود. پس باید منتظر بمانید تا خط گردن شکسته شود. خط گردن در اصل نقش یک سطح حمایت و یا مقاومت معتبر را ایفا می‌کند.

زاویه‌ی خط گردن

مدرسان تحلیل تکنیال معمولا از مثال‌های ایده‌آل استفاده می‌کنند که به کامل‌ترین شکل الگوها را نشان می‌دهند. در این مطلب ما در مورد یک الگوی ایده‌آل صحبت کردیم، اما ممکن است ارتفاع دو شانه راست و چپ دقیقا به یک اندازه نباشد. نکته‌ی مهم دیگر زاویه‌دار بودن خط گردن است. لزومی ندارد خط گردن کاملا افقی باشد. البته این نکته را به یاد داشته باشید هر چقدر زاویه‌ی خط گردن کمتر باشد، الگو معتبرتر است.

نکات مهم در مورد الگوی سر و شانه

  • در حین تشکیل الگو شاهد کاهش حجم هستیم. حجم در شانه‌ی راست کمتر از سر و شانه‌ی چپ است. پس از شکسته شدن خط گردن حجم به طور محسوسی افزایش می‌یابد.
  • معمولا پس از شکست خط گردن در روند نزولی پولبک (Pullback) و در روند صعودی تروبک (Throwback) اتفاق می‌افتد. پولبک و تروبک به خط گردن یک نقطه‌ی خرید و یا فروش بسیار امن است.
  • الگوهای سر و شانه یک الگوی برگشتی است، پس آن را در سطوح حمایت و مقاومت جستجو کنید. می‌توانید با استفاده از گذشته‌ی نمودار، سطوح احتمالی برگشت بازار را مشخص کنید.

سوالات متداول الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (Head & Shoulder) یک الگوی قیمتیِ برگشتی است و در انتهای روندها ظاهر می‌شود. الگوهای قیمتی شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند.

این الگوها به دو دسته‌ی الگوی سر و شانه‌ی سقف و الگوی سر و شانه‌ی کف (معکوس) تقسیم می‌شود.

این الگوها از چهار بخش تشکیل شده‌اند: شانه‌ی چپ، سر، شانه‌ی راست و خط گردن.

شکست روند و سطح (Break Out) چیست و چگونه می توانم از آن استفاده کنم؟

Break-Out

در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی شکست روند و سطوح که به اصلاح بریک اوت هم گفته می‌شود می‌پردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.

شکست زمانی رخ می دهد که قیمت از سطح خاصی از محدوده معاملاتی خارج شود.

شکست همچنین می تواند زمانی رخ دهد که به سطح قیمت خاصی برسد مانند سطوح حمایت و مقاومت، نقاط محوری، سطوح فیبوناچی، و غيره.

یکی از استراتژی هایی که اکثر معامله گران از آن بهره میبرند، استراتژی شکست یا بریک اوت است. در این استراتژی زمانی که سطح خاص یا خط روندی شکسته می‌شود معامله گران وارد می‌شوند و در روند پیش رو با قیمت همراه می‌شوند. اما برای شناسایی شکست معتبر چه راه‌هایی وجود دارد؟ از کجا بفهمیم شکست واقعی بوده یا نه؟

راه‌های تشخیص شکست معتبر

نوسان قیمت ابزاری است که می‌توانیم برای زمانی که به دنبال فرصتهای معاملاتی بر اساس استراتژی شکست هستیم استفاده کنیم. نوسان به اندازه گیری حرکات کلی قیمت در دوره زمانی خاص می‌پردازد و این اطلاعات می‌تواند برای تشخیص شکست معتبر استفاده شود. چند اندیکاتور وجود دارد که می‌تواند برای سنجش نوسانات فعلی جفت ارز به شما کمک کند. در زمانی که به دنبال فرصت شکست هستید، استفاده از این اندیکاتور می‌تواند به شما کمک کند.

1. میانگین متحرک

میانگین متحرک احتمالاً شایع‌ترین اندیکاتور مورد استفاده توسط معامله گران است و اگرچه ابزار ساده‌ای است، داده‌های ارزشمندی فراهم می‌کند.

به عبارت ساده، میانگین متحرک به اندازه گیری میانگین حرکت بازار برای مقدار زمانی X می‌پردازد که در آن X عدد دلخواه است. به عنوان مثال اگر دوره ۲۰ را به نمودار روزانه اعمال کنید، میانگین متحرک در ۲۰ روز گذشته را به شما نشان می‌دهد. انواع دیگری از میانگین متحرک وجود دارد مانند نمایی و وزنی، اما برای هدف این درس، زیاد وارد جزئیات نمی‌شویم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک و یا مرور بر آنها، درس میانگین متحرک را بررسی کنید.

69 1

۲. باندهای بولینگر

باندهای بولینگر ابزار بسیار عالی برای اندازه گیری نوسانات هستند چرا که دقیقاً برای انجام همین کار طراحی شده‌اند. باندهای بولینگر در واقع ۲ خط هستند که به اندازه ۲ انحراف معیار در بالا و پایین میانگین متحرک برای مقدار زمانی X رسم می‌شوند که X مقدار دلخواه است.

زمانی که باندها جمع می‌شوند، یعنی نوسانات کم است. هنگامی که باندها باز می‌شوند، یعنی نوسانات زیاد است. برای توضیح کامل‌تر، درس باندهای بولینگر را بررسی کنید.

69 2

۳. میانگین محدوده واقعی (ATR)

ATR ابزار عالی برای اندازه گیری نوسانات است چرا که میانگین محدوده نوسان بازار برای یک دوره خاص از زمان را به ما می‌گوید. بنابراین اگر ATR را به 20 در نمودار روزانه تنظیم کنید، محدوده معاملات میانگین برای ۲۰ روز گذشته را نشان می‌دهد.

69 3

هنگامی که ATR در حال سقوط است، نشان می‌دهد که نوسانات در حال کاهش است.

هنگامی که ATR در حال افزایش است، نشان می‌دهد که نوسانات رو به افزایش است.

انواع شکست

هنگام معامله با استراتژی شکست، مهم است بدانید که دو نوع اصلی وجود دارد:

  1. شکست ادامه دار
  2. شکست بازگشتی

دانستن اینکه چه نوع شکستی را می‌بینید به درک وقایع در تصویر بزرگ از بازار کمک خواهد کرد. شکست‌ها مهم هستند چرا که تغییر در عرضه و تقاضای جفت ارزی را که معامله می‌کنید نشان می‌دهند. این تغییر در تمایلات می‌تواند موجب حرکت‌های گسترده‌ای شود که فرصت بسیار عالی برای به دست آوردن چند پیپ فراهم می‌کند.

شکست ادامه دار

گاهی اوقات که حرکت گسترده در یک جهت بازار وجود دارد، قیمت اغلب مکث خواهد کرد. این امر هنگامی رخ می‌دهد که خریداران و فروشندگان مکث می‌کنند تا برای اقدام بعدی فکر کنند. در نتیجه، شاهد دوره‌ی حرکت محدود موسوم به تثبیت خواهید بود(بازار رنج یا خنثی).

69 4

زمانی که در همان جهت روند قبلی شکست اتفاق بیوفتد، در نتیجه شکست ادامه دار است. فقط آن را به صورت ادامه روند اولیه در نظر بگیرید.

شکست‌های بازگشتی

شکست بازگشتی به همان شیوه قبلی شروع می‌شود تنها تفاوت این است که پس از این تثبیت، معامله گران تصمیم می‌گیرند که روند به پایان رسیده است و قیمت را در خلاف جهت یا جهت «معکوس» فشار می‌دهند. در نتیجه، «شکست بازگشتی یا معکوس» رخ می‌دهد.

69 5

شکست کاذب

شکست کاذب زمانی رخ می‌دهد که قیمت پس از سطح معینی (حمایت، مقاومت، مثلث، خط روند، و غیره) می‌شکند اما به حرکت سریع در آن جهت ادامه نمی‌دهد و پس از آن قیمت به محدوده نوسان خود برگردد.

69 6

یک راه خوب برای ورود به شکست این است که صبر کنید تا زمانی که قیمت به سطح شکست اصلی پولبک بزند و سپس صبر کنید و ببینید که بر می‌گردد تا سقف یا کف جدیدی ایجاد کند یا خیر.

69 8

راه دیگر برای مقابله با شکست‌های کاذب این است که اولین شکستی را که می‌بینید در نظر نگیرید. صبر کنید تا ببینید قیمت به حرکت در جهت مورد نظر ادامه خواهد داد یا خیر، و اینگونه شانس بهتری برای گرفتن معامله سود آور به دست می‌آورید. نقطه ضعف آن در این است که ممکن است برخی معاملات را که در آن قیمت به سرعت حرکت می‌کند را از دست بدهید.

تشخیص شکست

نکته خوب در مورد معاملات بر روی شکست روند این است که تشخیص فرصت معامله با چشم غیر مسلح خیلی آسان است! هنگامی که شروع به استفاده از نشانه‌های شکست می‌کنید، قادر خواهید بود معاملات خوب را نسبتاً سریع تشخیص دهید. الگوهای نمودار

در حال حاضر باید به نمودارها و شناخت الگوها که نشان دهنده شکست معکوس هستند عادت کرده باشید. برخی از آنها عبارتند از:

  • الگوی Double Top/ Double Bottom
  • الگوی Head and Shoulders
  • الگوی Triple Top/ Triple Bottom

برای اطلاعات بیشتر، درس الگوهای نمودار را بررسی کنید.

علاوه بر الگوهای نمودار، چند ابزار و اندیکاتور وجود دارد که می‌توانید برای تشخیص بهتر از آنها استفاده کنید. خطوط روند اولین راه برای تشخیص شکست احتمالی بر روی نمودار است. برای رسم خط روند، به نمودار نگاه کنید و خطی رسم کنید که با روند فعلی حرکت کند.

69 8 1

هنگام رسم خطوط روند، بهتر است حداقل دو سقف و کف را متصل کنید. هر چه سقف و کف بیشتری را متصل کنید، خط روند قوی‌تر خواهد بود. زمانی که قیمت به خط روند نزدیک می‌شود، فقط دو چیز می‌تواند رخ دهد. قیمت می‌تواند به به روند ادامه دهد یا می‌تواند خط روند را بشکند و باعث باز گشت شود.

به هر حال نگاه کردن به قیمت کافی نیست. استفاده از یک یا چند اندیکاتور ذکر شده در این درس می‌تواند فوق العاده به شما کمک کند.

69 9

توجه داشته باشید که وقتی EUR / USD خط روند را شکست، MACD حرکت نزولی را نشان می‌داد. با استفاده از این اطلاعات، می‌توانیم با خیال راحت بگوییم که شکست، یورو را پایین می‌کشد و ما به عنوان معامله گر، باید این جفت ارز را به فروش برسانیم.

کانال‌ها

راه دیگر برای تشخیص فرصتهای شکست، رسم کانال‌های روند است. رسم کانال‌های روند تقریباً مثل رسم خطوط است با این تفاوت که بعد از رسم خط روند، باید طرف دیگر را اضافه کنید.

69 10

کانال‌ها مفید هستند زیرا می‌توانید شکست‌ها را در هر دو جهت روند تشخیص دهید. این رویکرد شبیه به رویکرد خطوط روند است، از این لحاظ که منتظر می‌مانیم تا قیمت به یکی از خطوط کانال برسد و سپس تصمیم گیری می‌کنیم.

69 11

توجه کنید که وقتی EUR / USD زیر خط پایینی کانال روند قرار داشت، MACD حرکت نزولی قوی را نشان داد. این نشانه خوبی برای

مثلث‌ها

راه سوم برای تشخیص فرصتهای شکست جستجوی مثلثها است. مثلث زمانی شکل می‌گیرد که قیمت بازار شروع به نوسان می‌کند و شروع به تثبیت در محدوده باریکی می‌کند. هدف ما وارد شدن به موقعیت در زمانی است که بازار تثبیت می‌شود تا وقتی شکست رخ می‌دهد بتوانیم یک حرکت را بگیریم.

سه نوع مثلث وجود دارد:

مثلث صعودی مثلث صعودی زمانی به وجود می‌آید که سطح مقاومت وجود دارد و قیمت بازار همچنان کف‌های بالاتر ایجاد می‌کند. این نشانه آن است که خریداران به آرامی شروع به غلبه بر فروشندگان می‌کنند.

69 12

ماجرای مثلث صعودی این است که هر دفعه قیمت به سقف خاصی می‌رسد، چند معامله گر هستند که در مورد فروش در این سطح متقاعد شده‌اند، در نتیجه قیمت سقوط می‌کند.

از طرف دیگر، چند معامله گر هستند که بر این باورند که قیمت باید بالاتر باشد، و وقتی قیمت شروع به افت می‌کند، بالاتر از کف قبلی خرید می‌کنند. نتیجه مبارزه بین خریداران و فروشندگان است که در نهایت در مرحله فینال به نقطه واحدی می‌رسند.

69 13

ما به دنبال شکست برای حرکت صعودی هستیم زیرا مثلث‌های صعودی معمولاً بیانگر حرکت رو به بالاست. وقتی که شاهد نقض مقاومت هستیم، تصمیم مناسب، خرید است.

69 14

مثلث نزولی

مثلث نزولی، نقطه مقابل مثلث صعودی است. فروشندگان همچنان به اعمال فشار بر خریداران ادامه می‌دهند، و در نتیجه، می‌بینیم که سقف‌های پایین‌تر با سطح حمایت قوی برخورد می‌کنند.

69 15

مثلث نزولی

مثلث‌های نزولی به طور کلی بیانگر حالت نزولی‌اند. برای استفاده از آن، هدف ما این است که اگر قیمت در سطح حمایت شکسته شد، اقدام به فروش نمایید.

69 16

مثلث متقارن

نوع سوم، مثلث متقارن است. به جای داشتن سطح حمایت یا مقاومت افقی، هر دوی خریداران و فروشندگان به ایجاد کف‌های بالاتر و سقف‌های پایین‌تر می‌پردازند و جایی در وسط، یک رأس تشکیل می‌دهند.

69 17

بر خلاف مثلث‌های صعودی و نزولی که معمولاً سیگنالهای صعودی و نزولی‌اند، مثلث متقارن تمایل به جهت خاصی ندارد. باید آماده معاملهی شکست در هر دو طرف شوید!

الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه می‌توان با آن وارد معامله شد؟

الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدان‌ها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمت‌ها و محدودیت‌های بالاتر و پایین‌تر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصت‌های معاملاتی مناسبی را ارائه می‌دهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.

الگوی اسپایک چیست؟

همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل می‌دهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظه‌ای احساسات بازار، توصیف می‌شود.

یک الگوی جهش می‌تواند در هر دو روند صعودی و نزولی معامله معکوس چیست ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل می‌گیرد و پس از اینکه جهش آن کامل می‌شود، قیمت به ارزش اولیه‌ خود باز می‌گردد.

یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.

درک الگوی اسپایک

نمونه‌های شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان می‌دهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگه‌های کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط می‌شود.

مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده می‌شود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان می‌دهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه می‌کنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیش‌بینی کنند.

از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی می‌کند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیم‌گیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب می‌کنند.

یک نمونه معامله با الگوی v

یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی می‌کند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.

در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایین‌تر از قیمت معامله رسیده است.

اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمت‌ها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایه‌گذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.

الگوی v چگونه شکل می‌گیرد؟

یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نقل قول‌ها را شکل می‌دهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک می‌شود.

پس از یک جهش تند، نقل قول‌ها در بالاترین نقطه متوقف می‌شود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدان‌های بعدی، از همانجایی که نقل قول‌ها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز می‌گردند. پس از آن، روند فعلی معکوس می‌شود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت می‌کند.

الگوی اسپایک

همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل می‌گیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قول‌ها به شدت کاهش می‌یابد. سپس در شمعدان‌های بعدی‌، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز می‌گردد. سپس روند واقعی معکوس می‌شود و نقل قول‌ها شروع به رشد می‌کنند.

الگوی اسپایک

چرا یک اسپایک ظاهر می‌شود؟

به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک می‌شود. حرص باعث می‌شود تا معامله‌گران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار می‌گیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه می‌آید. معامله‌گران شروع به بسته شدن سفارشات‌شان به صورت گسترده می‌کنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه می‌یابد.

وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معامله‌گر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر می‌شود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمت‌های موجود خریداری می‌شود، سپس عمق بازار با برنامه‌های سفارشی پر می‌شود و نقل قول‌ها به سطوح اولیه خود باز می‌گردند.

آیا دلایل دیگری می‌تواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟

  • یک حرکت جهت‌دار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
  • قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمی‌یابد (سطحی وجود ندارد).
  • شکاف‌های زیادی در روند وجود دارد.
  • یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت می‌کند.
  • قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز می‌گردد و روند معکوس می‌شود).
  • جهش ناگهانی می‌تواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال می‌کند.

نمونه‌ای از معامله فروش با الگوی اسپایک

در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق می‌افتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز می‌شود (هرچه خبر غیرمنتظره‌تر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا می‌رود و روی شمعدان بعدی متوقف می‌شود، سپس نقل قول‌ها کاهش می‌یابند. در حالت ایده‌آل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز می‌شود.

توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه می‌شود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز می‌شود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.

الگوی اسپایک

نمونه‌ای از معامله خرید با الگوی اسپایک

پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان می‌دهد و سپس متوقف می‌شود (در نمودار، به نظر می‌رسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز می‌گردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.

SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه می‌شود. برخی منابع توصیه می‌کنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز می‌شود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب می‌شود.

چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟

شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار می‌شود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل می‌گیرد و به دنبال آن شمع‌های بیشتری در خط قیمت اولیه شکل می‌گیرند.

اخبار عمده بازار می‌تواند دید معامله‌گران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج می‌رساند، پیش از آنکه معامله‌گران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.

چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟

اسپایک‌ها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر می‌شود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت می‌شود. معامله‌گران باید قبل از تصمیم‌گیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.

خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معامله‌گران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، می‌توان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازه‌گیری SL در فاصله مساوی قرار می‌گیرد.

برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر می‌شود، معامله‌گران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز می‌کنند.

دیدگاه سرمایه‌گذاران فارکس نسبت به اسپایک

گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین می‌رود و سپس بازگشت می‌کند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد می‌شود. این پدیده را می‌توان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بی‌ثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت می‌کند و سپس جهت آن تغییر می‌کند.

این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل می‌گیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهش‌هایی می‌تواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) می‌گویند.

شما نمی‌توانید چنین تحرکات و جهش‌هایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمی‌تواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر می‌کنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد می‌کند.

اما معامله‌گران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:

  • معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
  • تضمین قوی‌تری برای سودآوری آنها وجود دارد

نتیجه‌گیری

اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معامله‌گران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر می‌شود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی می‌تواند معامله‌گران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنال‌های کاذب، جلوگیری کنید.

الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند

الگوهای نمودار برتر در تحلیل تکنیکال

هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.

به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.

یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.

انواع الگوهای نمودار

سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:

  • یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
  • الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
  • الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
  • در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.

سر و شانه

همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.

سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.

به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.

برنامه های همتا به همتا چیست؟

ارز دیجیتال tezos

اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.

راهنمای الگوی سر و شانه

دو بالا و دو پایین

معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.

Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.

در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….

برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.

در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.

راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین

سه گانه بالا و پایین سه گانه

الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.

بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.

راهنمای الگوی سه گانه

گرد کردن

این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.

همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه معامله معکوس چیست برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.

شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.

پایین گرد کردن

Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.

در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.

الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.

مستطیل

نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.

بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.

وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.

از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.

پرچم ها

پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.

میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.

راهنمای الگوی پرچم

فنچان و دسته در الگوهای نمودار

این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.

قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.

راهنمای الگوی فنجان و دسته

شکاف های قیمتی

شکاف‌های قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ می‌دهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکاف‌هایی که از طریق افزایش یا کاهش چشم‌گیر در قیمت ایجاد شده‌اند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکاف‌های قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکل‌گیری یک روند تشکیل می‌شود، شکاف‌های فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل می‌شوند.

وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.

هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.

الگوی مثلث

مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.

  • مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
  • مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
  • مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.

الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.

انواع الگوی مثلث

جمع بندی

الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل می‌گیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشان‌دهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آن‌ها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچم‌ها، پرچم سه‌گوش‌ها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشند.

حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار می‌باشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکل‌گیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش می‌یابد. تحلیل‌گران تکنیکال به‌دنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آن‌ها به پیش‌بینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.