رابطه بین ریسک با بازده


چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟

بررسی رابطه رشد فروش و شاخص مالی با بازده سهام در بورس

در ادبیات مالی به معیار ریسک سیستماتیک، بتا ( b ) می گویند. به عبارت دیگر بتا معیاری است که حساسیت بازده یک سهم را نسبت به بازده بازار نشان می دهد. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدلهای پیش بینی بازده سهام است که برای سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مدل فرض می شود که سرمایه گذاران فقط می توانند بازده اضافی را با تحمل ریسک اضافی کسب کنند. در این مدل اگر هدف سرمایه گذار کسب بازده بیشتر از بازده بازار باشد ریسک بالاتری از ریسک بازار را تحمل می کند. ضریب بتا در این مدل توانایی لازم را پیش بینی بازده سهام دارد و یکی از عوامل مهم برای تصمیم گیری درباره خرید و فروش سهام یک شرکت، پیش بینی بازده سهام آن شرکت است .

بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل درستی است و در دنیای واقعی نیز با بازده رابطه دارد و تا حدودی نیز شواهد تجربی اولیه این نظریه را تا حدودی تأیید کرده است. از سوی دیگر شواهد تجربی سالهای اخیر و مطالعات انجام شده در بسیاری از کشورها این نظریه را با چالشهای مهمی مواجه ساخته است به طوری که ادعا می شود بتا به عنوان شاخص ریسک سیتستماتیک توان تشریح رابطه بین ریسک و بازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است. این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی نیز بر بازده سهام تاثیر گذار هستند و ممکن است جایگزینهای بهتری نسبت به بتا به شمار آیند. از این رو این متغیرهایی که توسط این مدل توضیح داده نمی شوند اغلب تحت عنوان استثنائات بازده سهام مطرح می شوند.

رشد فروش یکی از شاخص های ارزیابی فعالیت شرکت می باشد رشد مستمر درآمد فروش و سود شرکت منجر به آن می شود که بازار ریسک کمتری برای شرکت در نظر بگیرد. از طرفی شاخص بحران مالی یکی از شاخص های مطلوب جهت ارزیابی قدرت پرداخت بدهی ها و قابلیت نقدینگی شرکت ها می باشد که با استفاده از اطلاعات حسابداری می توان بحران مالی شرکتها را پیش بینی نمود و سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و کارکنان شرکت را در خصوص از بین رفتن کنترل در شرکت آگاه نمود. در این تحقیق موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد.

مفاهیم ریسک و بازده

رشته سرمایه گذاری معمولاً به دو قسمت « تجزیه و تحلیل اوراق بهادار » و « مدیریت مجموعه سرمایه گذاری » ( پر تفلیو ) تقسیم می شود. عمده کار تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، ارزشیابی دارایی های مالی است و ارزش تابعی است از ریسک و بازده. بنابراین، در مطالعه سرمایه گذاری این دو مفهوم از اهمیت خاصی برخوردار هستند. برای تجزیه و تحلیل نهایی و تصمیم گیری در انتخاب اوراق بهادار از رابطه ریسک و بازده مورد انتظار استفاده می شود. چرا که این رابطه معنای تأمین مالی در کل و سرمایه گذاری به طور اخص می باشد.

هدف سرمایه گذاران حداکثرکردن بازده مورد انتظار است، اگر چه در راستای حداکثر کردن بازده آنها همواره قصد دارند ریسک را نیز کاهش دهند. بازده در فرآیند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند وپاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. بازده ناشی از سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران از اهمیت خاصی برخوردار است، برای اینکه تمامی فعالیتهای سرمایه گذاری در راستای کسب بازده صورت می گیرد. ارزیابی بازده، تنها راه منطقی ( قبل از ارزیابی ریسک ) است که سرمایه گذاران می توانند برای مقایسه سرمایه گذاری های جایگزین ومتفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه گذاری، اندازه گیری بازده واقعی (مربوط به گذشته ) لازم است. مخصوصاً اینکه برای بازدهی مربوط به گذشته در تخمین پیش بینی بازده های آتی اهمیت به سزایی دارد

با توجه به مشکلات مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، در سالهای اخیر تحقیقات متعددی در مورد وجود استثنائات بازده سهام در بازار سرمایه صورت گرفته است. به عبارت دیگر، متغیرهای دیگری وجود دارند که احتمال دارد بهتر از بتا (شاخص ریسک سیستماتیک ) نوسانات بازده سهام را توضیح دهند.

از نخستین بررسی ها می توان به تحقیقات بانز در سال 1981 اشاره کرد. نتایج بررسی های وی منجر به معرفی اثر اندازه شرکت گردید. در سالهای اخیر دو متغیر اندازه شرکت ونسبت سهام با هم به کار گرفته شده اند. فاما و فرنچ در سال 1992نشان دادن که این دو متغیر به همراه عامل بازار، متوسط بازدهی را توضیح می دهند. همچنین فاما و فرنچ در سال1993 اثر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام را به عنوان دو فاکتور ریسک ارائه کردند که در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای نادیده گرفته شده بودند.تحقیقات فاما و فرنچ در سال 1996 نیز نشان داد که کسب بازده غیر عادی تحت تأثیر متغیرهایی از قبیل نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، نسبت جریان نقدی به قیمت سهام و نرخ رشد فروش گذشته، می باشد. ونگ ،2001، نیز در تحقیق خود به برسی رشد فروش و شاخص بحران مالی با استفاده از داده های S & P 500 طی دوره زمانی 1998-1988 و با استفاده از رگرسیون های سری زمانی پرداخت. نتایج تحقیق وی حاکی از آن بود.

که این دو عامل در بازار ایالات متحده وجود دارد. هر چند قدرت توضیحی این دو متغیر در تشریح بازده سهام در مقایسه با اثر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام فاما وفرنچ ناچیز بود.

در مورد تحقیقات داخلی نیز می توان به تحقیقات انجام شده توسط حمید حقیقت ،1385، رابطه بین ریسک با بازده که تأثیر دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی را در پیش بینی بازده سهام با استفاده از روش شناسایی فاما و فرنچ ،1995، همراه با بکارگیری رگرسیون خطی ساده و چند متغیره مورد بررسی قرار داد اشاره کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که ترکیب عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی فاقد قدرت توضیحی لازم در تشریح میانگین بازدهی سهام شرکتهای مورد مطالعه است. همچنین می توان به تحقیق نمازی ،1383، درباره سودمندی متغیرهای حسابداری در پیش بینی ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اشاره کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که در سطح رگرسیون ساده بین دوازه رابطه بین ریسک با بازده متغیر تحقیق (از هفده متغیر تحقیق)، با ریسک سیستماتیک رابطه معنا دار وجود دارد.

بازده سهام

هدف این تحقیق بررسی وجود دو استثناء رشد فروش و شاخص بحران مالی در بورس اوراق بهادار تهران و رابطه بین این دو عامل با بازده سهام بوده است. با توجه به هدف یاد شده در این تحقیق سه فرضیه بیان شد . در فرضیه اول رابطه بین رشد فروش با بازده سهام مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از آن بود که رشد فروش به عنوان یک استثناء در بازار اوراق بهادار مطرح نمی باشد . در فرضیه دوم رابطه بین شاخص بحران مالی با بازده سهام مورد برسی قرار گرفت که نتایج حاکی از آن بود که رابطه معنی داری بین شاخص بحران مالی و میانگین بازدهی سهام وجود ندارد .

در فرضیه سوم رابطه بین دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی با بازده سهام مورد بررسی قرار گرفت با توجه به نوع بیان فرضیه مدلهای رگرسیونی در دو گام ارایه گردید. در گام اول رابطه بین شاخص بحران مالی و رشد فروش با بازده سهام مورد برسی قرار گرفت که نتیجه حاکی از آن است زمانی که شاخص بحران مالی و رشد فروش با همدیگردر مدل قرار می گیرند مقدارضریب تعیین بیشتر می شود.در گام دوم نیز اثر ترکیب دو متغیر مستقل شاخص بحران مالی و رشد فروش بر بازده سهام مورد توجه قرا ر گرفت نتایج بدست آمده حاکی ازآن بود که ترکیب دو عامل فوق قدرت توضیحی کافی در تشریح بازدهی سهام ندارد . اما ضریب تعیین بدست آمده بیشتر از زمانی است که فقط از یکی از عوامل فوق استفاده می شود.

نتایج حاصله از این تحقییق با نتایج تحقیقات انجام شده مشابه توسط ونگ ،2001، مطابقت دارد با این تفاوت که در تحقیق ونگ دوره های سه ماهه برای محاسبه بازده و متغیرهای تحقیق مورد استفاده قرار گرفته بود.
همچنین نتیجه این تحقیق با تحقیق انجام شده توسط حمید حقیقت ،1385، نیز مطابقت دارد با این تفاوت که در آن تحقیق برای شناسایی متغیرهای مستقل از روش شناسایی فاما و فرنچ ،1995، همراه با بکارگیری رگرسیون خطی ساده و چند متغیره استفاده شده است و نیز تأثیر عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در تشریح میانگین بازدهی سهام شرکتها مورد برسی قرار گرفته بود

رابطه بازدهی سهام با اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نسبت سود به قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) رابطه تعادلی بین ریسک و نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار را بیان میکند. این مدل ادعا میکند که سرمایه گذاران تنها در قبال پذیرش ریسک سیستماتیک، انتظار دریافت پاداش (صرف) را دارند، به عبارت دیگر بازار به ریسک غیرسیستماتیک صرف (پاداش) پرداخت نمیکند. علی رغم اینکه این مدل (CAPM) پرکاربردترین مدل در محافل مالی و سرمایه گذاری بوده و هست، اما در عین حال تحقیقات تجربی اخیر انجام شده، این مدل را با چالش های شدیدی مواجه ساخته است. به نظر میرسد (β) به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک، توان تشخیص رابطه ریسک و بازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است. این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام، و نسبت سود به قیمت هر سهام، جایگزینهای بهتری برای شاخص ریسک به شمار میروند. این مقاله کوشیده است به بررسی رابطه بین اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام و نسبت سود به قیمت هر سهم با بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قلمرو زمانی 1379 لغایت 1383 پرداخته و عوامل موثر بر بازده مورد انتظار سهام این شرکتها را مورد شناسایی قرار دهد. بدین منظور، تاثیر متغیرهای اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام و نسبت سود به قیمت هر سهم بر بازده ماهانه سهام در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق اگرچه پیش بینی محوری مدل (CAPM) را تایید میکند، لیکن با نتایج مطالعات مشابهی که در سالهای اخیر در کشورهای برخوردار از بازار سرمایه تکامل یافته انجام پذیرفته اند، مطابقت نمیکند.

کلیدواژه‌ها

  • قیمت گذاری دارایی
  • عوامل موثر بر بازده سهام
  • بتا (β)
  • اندازه شرکت
  • نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام
  • نسبت سود به قیمت هر سهم

20.1001.1.28210166.1386.5.20.3.5

عنوان مقاله [English]

Relationship of Stock Returns with Firm Size, Book-to -Market Equity Ratio and Earning-to-Price Ratio in Tehran Stock Exchange

نویسندگان [English]

  • Majid Shariat Panahi 1
  • Farman Khosravi 2

چکیده [English]

The capital asset pricing model (CAPM) states the equilibrium relationships between risk and expected return. This model argues that only systematic risk should be priced in the market; specific or idiosyncratic risk does not get a risk premium. Despite the CAPM being a more useful model in the financial and investment profession. However, recent empirical studies have raised serious challenges to this belief. It appears that "B" as a measure of systematic risk, has little power in explaining cross-sectional risk and return relationship over - term periods, but it has been observed that other variables such as "firm size" and "book - to - market ratio" and "earning - to - price ratio", (Fama & French three factors) appear to be more useful risk proxies. This study seeks to explore the cross-sectional determinants of common stock returns (except investment Company) in Iranian emerging stock market, namely Tehran stock Exchange for رابطه بین ریسک با بازده the period 2000 through 2004. The joint roles of stock returns measured by firm size (ME), book-to-market equity ratio (BE/ME) and earning-to-price ratio (PIE) on monthly returns are examined. The study findings although consistent with central theme of the CAPM, but are inconsistent with the results of similar studies carried out in major developed stock markets recently.

نحوه محاسبه ریسک و بازده

سرمایه‌گذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکت‌های بورسی در هنگام تصمیم‌گیری درباره معاملات سنجیده می‌شود و به‌طور هم زمان ریسک و بازده آن‌ها محاسبه می‌گردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معامله‌گری است.

yTyywmzz7swUWcNgK2ir8eycZRacoOqyHvdJlwmY.jpg

ریسک چیست؟

ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایه‌گذاری گفته می‌شود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازه‌گیری یک سرمایه‌گذاری را ریسک می‌نامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی می‌نویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیش‌بینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.

کل ریسک را می‌توان به دو نوع تقسیم نمود:

ریسک سیستماتیک: ریسکی را می‌نامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز می‌نامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر می‌گذارد.

ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسک‌های سرمایه‌گذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار می‌دهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز می‌نامند. این گونه ریسک‌ها اغلب ریسک‌های درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.

طبق نظریه‌های ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین می‌رود اما ریسک سیستماتیک رابطه بین ریسک با بازده همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاست‌های پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک می‌باشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک می‌باشد که می‌توان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.

رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل

از ضریب بتا، برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک استفاده می‌شود.

بازده

به منفعتی که از یک سرمایه‌گذاری به دست می‌آید، بازده می‌گویند. سرمایه‌گذاری عبارتست از تخصیص منابع به دارایی‌های واقعی نظیر زمین و خانه و دارایی‌های مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایه‌گذار از سرمایه‌گذاری خود به دست می‌آورد. بازده نرخ به تدریج پایین می‌آید و ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی با آن محاسبه می‌گردد.

بازده سهام از دو قسمت تشکیل می‌شود:

1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام

رابطه بین ریسک و بازده

ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا می‌کند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا می‌کند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمی‌کند.

محاسبه ریسک

E9mXwkALNnTVXHPfqwbyyWlBavrggEVLtsSaDKxY.jpg

با توجه به تعریف ریسک می‌توان آن را با انحراف معیار محاسبه کرد:

O65Mx7ci6G6SFaBSA3LjZM2GZ1yDI3PamQgGthX1.jpg

که در آن با توجه به مفاهیم مالی:

σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازده‌های واقعی
r: میانگین بازده‌ها
n: تعداد دوره‌ها

هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را می‌توان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:

ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سال‌هاي گذشته تاکنون محاسبه می‌گردد.

ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیش‌بینی‌هاي آتی محاسبه می‌شود. چون اساس محاسبات، ارقام پیش‌بینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.

آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس

سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه معمولاً با هدف دستیابی به سود و بازدهی بسیار خوب در آینده می‌باشد. بنابراین هر فردی پیش از سرمایه‌گذاری در این بازار باید با یک سری مفاهیم و اصطلاحات مهم در آن آشنایی داشته باشد. آگاهی از این مفاهیم به افراد کمک می‌کند تا سرمایه‌گذاری آن‌ها با ریسک کمتری همراه باشد و احتمال موفقیت آن‌ها افزایش یابد. «ریسک» و «بازده» از ارکان اصلی و عضو جدایی ناپذیر بازار سرمایه‌گذاری به حساب می‌آیند که هر سرمایه‌گذاری باید با آن‌ها آشنایی کامل داشته باشد. در دنیای مالی و سرمایه‌گذاری، این دو مفهوم مخالف یکدیگر هستند. اما یک رابطه بین ریسک با بازده سرمایه‌گذاری مطمئن و پرسود، همواره بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می‌شود و نمی‌توان آن‌ها را جدا از هم در نظر گرفت. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایه‌گذاری می‌پردازیم.

ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک

ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک

تعریف ریسک و بازده آن در بازار بورس چیست

در رابطه با مبحث ریسک و بازده در بورس در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیش‌بینی و واقعیت است. همه‌ی افراد هنگام سرمایه‌گذاری، از بازدهی سرمایه‌ی خود پیش‌بینی و انتظاری دارند؛ در واقع آن‌ها وقتی سهمی را می‌خرند، انتظار دارند که به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این انتظار محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایه‌گذاری به حداقل می‌رسد و حتی گاهی اوقات می‌توان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیش‌بینی درست از آب در نیاید، ریسکی برای سرمایه‌گذاری وجود خواهد داشت که باید به آن توجه نمود. البته در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذارن و سهام‌داران هم در تحقق ریسک، اهمیت بسیاری دارد. باید دید که فرد تا چه حدی آماده است که ریسک را بپذیرد. بنابراین می‌توان گفت که بین ریسک‌پذیری و روحیه‌ی افراد رابطه‌ی مستقیم وجود دارد.

برخی افراد ریسک‌پذیر هستند و بعد از آن‌که سرمایه‌ی خود را در بازار فعال می‌کنند و سهم می‌خرند، به ریسک تن می‌دهند و ترسی از این موضوع ندارند. اما افرادی هم هستند که ریسک‌گریز می‌باشند و ترجیح می‌دهند که به روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم وارد بازار بورس شوند. چرا که در این روش، مدیریت دارایی توسط کارشناسان مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی انجام می‌شود. بنابراین ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای بررسی ریسک و بازده در بورس می‌توانید ریسک سرمایه‌گذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید:

بازده واقعی – بازده پیش‌بینی شده = ریسک

انواع ریسک در سرمایه‌گذاری

برای آشنایی با مفهوم ریسک و بازده باید انواع ریسک را بشناسید. از یک منظر می‌توان ریسک را به دو بخش تقسیم کرد.

۱. ریسک سیستماتیک (قابل اجتناب): ریسک سیستماتیک یا همان ریسک قابل اجتناب به عوامل درونی شرکت بستگی دارد. این ریسک، تغییرپذیری در بازده‌ی کل اوراق بهادار را مستقیماً ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد می‌داند. از آنجایی‌ که ریسک‌های سیستماتیک، غیر قابل کنترل هستند، کاهش‌پذیر هم نخواهند بود. ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاهی هم ریسک سیاسی، از جمله منابعی هستند که این ریسک را شارژ می‌کنند.

۲. ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب): در مقابل ریسک‌های غیرسیستماتیک قرار دارند که به عوامل بیرونی شرکت بستگی دارند و قابل کنترل و کاهش‌پذیر هستند. هنگام بررسی ریسک و بازده در بورس باید بدانید که ریسک‌های غیرسیستماتیک، قیمتی از تغییرپذیری را در برمی‌گیرند که در بازده‌ی اوراق بهادار باشد و به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصاد بستگی ندارد. بنابراین از طریق استراتژی‌هایی مثل تنوع‌سازی می‌توان این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. ریسک مالی،ریسک تجاری و ریسک نقدینگی، از مهم‌ترین منابعی هستند که این ریسک را شارژ می‌کنند.

برای محاسبه‌ی ریسک کل، از فرمول زیر می‌توان استفاده کرد:

ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل

ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایه‌گذاری

ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایه‌گذاری

منابع ریسک در سرمایه‌گذاری بورس به چه معناست

در بحث ریسک و بازده عوامل متعددی موجب به وجود آمدن ریسک در بورس می‌شوند که انواع مختلف از ریسک را به وجود آورده‌اند. در واقع اگر از این منظر به ریسک‌ها نگاه کنیم، انواع دیگری از ریسک را به قرار زیر خواهیم داشت:

۱. ریسک نرخ تورم: در اثر افزایش نرخ تورم یعنی کاهش قدرت خرید مردم به وجود می‌آید.

۲. ریسک تجاری: ناشی از انجام تجارت‌های مختلف در یک صنعت خاص است که تغییر در قیمت را موجب خواهد شد.

۳. ریسک نرخ ارز: ناشی از تغییرات در بازده‌ی اوراق بهادار است که در نتیجه‌ی نوسانات ارزهای خارجی می‌تواند ایجاد شود.

۴. ریسک مالی: ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هرچقدر بدهی در شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی آن بیش‌تر است.

۵. ریسک نقدشوندگی: در بحث ریسک و بازده در بورس این ریسک در نتیجه‌ی عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی به وجود می‌آید.

۶. ریسک سیاسی: ریسک سیاسی یا ریسک کشور به ثبات یک کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی مربوط می‌باشد. این ریسک در کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی دارای ثبات بالاتری هستند، کمتر می‌باشد.

۷. ریسک نرخ سود: در اثر تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش می‌آید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می‌شود، به وجود می‌آید. (ریسکی است که سرمایه‌گذاران هنگام خرید اوراق قرضه، آن را می‌پذیرند).

در زمان بررسی ریسک و بازده در بورس لازم است تا به این نکته‌ توجه داشته باشید که تمام ریسک‌های نام برده شده در این بخش را از طریق اطلاعاتی که در بورس به صورت شفاف ارائه می‌شود و در اختیار همگان قرار می‌گیرد، شناسایی نمایید. یعنی باید با تحقیق راجع به یک سری اطلاعات خاص، این ریسک‌ها را در سهم موردنظر شناسایی کرد.

ریسک و بازده در بورس : تعریف بازده

موضوع مهم دیگری که در بحث ریسک و بازده وجود دارد، بازده می‌باشد. هرچقدر که میزان ریسک بالاتر باشد و حتی محقق شود، طبیعتاً بازدهی یا سود بیش‌تری نصیب سهام‌دار خواهد شد. این افزایش بازدهی در نتیجه‌ی بالا رفتن ریسک، پاداش ریسک تعریف می‌شود. به همین جهت افرادی که ریسک‌پذیری خوبی دارند، پاداش خوبی را در قالب سود بیش‌تر برای ریسک‌ خود دریافت خواهند کرد. بازدهی ممکن است «بازده مورد انتظار» یا «بازده واقعی» باشد. بازده‌ مورد انتظار (Expected Return)، بازدهی است که سرمایه‌گذار انتظار دارد و پیش بینی می‌کند که آن را در سرمایه‌گذاری به دست آورد. اما بازده واقعی (Realized Return)، مقدار حقیقی و عملی بازده‌ای است که سرمایه‌گذار از سرمایه‌گذاری خود در پایان زمان سرمایه‌گذاری کسب خواهد کرد.

رابطه بین ریسک و بازده در بورس

رابطه بین ریسک و بازده در بورس

چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟

با توجه به موارد گفته شده، حتما به رابطه‌ی مستقیم ریسک و بازده در بورس پی برده‌اید. با این حساب سرمایه‌گذارانی که به دنبال بازدهی بالا هستند، باید ریسک بیش‌تری را بپذیرند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی سرمایه‌گذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین می‌توان گفت که تمام تصمیمات سرمایه‌گذاران بر مبنای رابطه‌ی بین این دو مفهوم شکل می‌گیرد. به بیان دیگر، افراد پیش از سرمایه‌گذاری باید میزان ریسک‌پذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن اقدام به سرمایه‌گذاری نمایند. سرمایه‌گذارانی که ریسک‌پذیری بالایی دارند، می‌توانند وارد بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در آن‌ها پایین است، توصیه نمی‌شود. در عوض این افراد می‌توانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آن‌ها تضمینی است، شوند.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایه‌گذاری پرداختیم. ریسک و بازده از جمله موارد بسیار مهمی هستند که پیش از خرید سهام باید به آن‌ها توجه داشته باشید. به خاطر داشته باشید که در صورت افزودن نمادهای با ریسک بالا به پرتفوی خود، امکان بازدهی سبد شما افزایش می‌یابد. البته از طرفی امکان زیان‌ده بودن هم بالا خواهد رفت. پس باید سبدی را تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد. یک روش دیگر برای سرمایه‌گذاری کم‌ریسک استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و یا افزودن سبدی متنوع از سهام مختلف با ریسک کم است. برای آشنایی بیش‌تر با خرید سهام خوب می‌توانید از دوره های آموزش بورس استفاده نمایید. چراغ ، به‌عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائه‌ی مهم‌ترین نکات بورسی به شما برای سرمایه‌گذاری در این بازار کمک نماید.

ریسک و بازده

ریسک و بازده

ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.

افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.

ریسک در سرمایه گذاری چیست؟

ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.

مثالی برای ریسک:

ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.

باید در نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.

در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صد‌در‌صد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)

بازده سرمایه گذاری چیست؟

برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.

به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر رابطه بین ریسک با بازده در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده اید.

نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.

ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟

رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.

ریسک

آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟

مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.

نسبت بازده به ریسک:

یکی از مهم ترین فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.

مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.

رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده

بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.

که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.

ریسک و بازده در مدیریت مالی

مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.

البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.

از مهم ترین کاربرد های ریسک:

از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.

نسبت بازده به ریسک بهینه

به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.

چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلند‌مدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.

معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک

معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.

سطح ریسک

یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:

  • سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
  • سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
  • سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
  • صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
  • اوراق مشارکت شرکت ها
  • اوراق مشارکت دولتی
  • سپرده گذاری در بانک ها

دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛

  • افراد ریسک پذیر
  • افراد ریسک‌ گریز
  • افراد بی‌تفاوت به ریسک

شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.

ریسک و پذیرش عواقب آن:

باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.

پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:

رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.

به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.

در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.

نگارش: ساناز یوسفی

به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.