آموزش واگرایی
یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.
واگرایی و همگرایی چیست؟
همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.
وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.
سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟
چرا این بحث اهمیت دارد؟
ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.
بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.
که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.
واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.
به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.
افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.
درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.مزایای استفاده از RSI
واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟
بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.
اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.
تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.
اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.
این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.
در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.
واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:
- سقف بالاتر داشته باشیم
- کف پایینتر داشته باشیم
- سقف دوقلو داشته باشیم
- کف دوقلو داشته باشیم
اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.
اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.
به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.
یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.
واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.
معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ مزایای استفاده از RSI میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.
یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.
عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.
این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.
واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:
- وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
- وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
- وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.
واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.
به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.
سایر روش ها برای تایید واگرایی:
یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.
و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.
همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه مزایای استفاده از RSI بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).
خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.
یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.
یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.
اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.
همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.
در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.
همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.
هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.
چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟
هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.
واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.
تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.
در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.
پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.
مقایسه و بررسی کارایی استراتژی های معاملاتی راهبرد معکوس و مومنتوم با استفاده از ابزار RSI
اولین کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری با رویکرد ارزش آفرینی
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 10 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله مقایسه و بررسی کارایی استراتژی های معاملاتی راهبرد معکوس و مومنتوم با استفاده از ابزار RSI
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش مقایسه کارایی استراتژی های معاملاتی راهبرد معکوس و مومنتوم با یکدیگر است.در این پژوهش جهت تشخیص زمان معاملات بر مبنای راهبردهای مذکور از اندیکاتور موسوم به RSI استفاده گردید که این اندیکاتور یکی از ابزارهای محبوب و پراستفاده میان سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار می باشد. تست فرضیات این پژوهش نشان داد که میانگین بازدهی راهبردهای معاملاتی مذکور بطور معنا داری با یکدیگر اختلاف دارد
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا MAVC01_245 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
عباسی، ابراهیم و مشاری، محمد،1394،مقایسه و بررسی کارایی استراتژی های معاملاتی راهبرد معکوس و مومنتوم با استفاده از ابزار RSI،اولین کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری با رویکرد ارزش آفرینی،تهران،https://civilica.com/doc/374270
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، عباسی، ابراهیم؛ محمد مشاری )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، عباسی؛ مشاری )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- کریم عزتی فر(1392)، تحلیل تکنیکال کاربردی، نشرچالش، چاپ اول .
- آسوات اوداران (1388)، ارزش گذاری سهام، ترجمه تامین سرمایه امین .
- ماری بافت و دیوید کلارک (1390)، وارن بافت و تفسیرصورتهای .
- جنانی، محمد حسن (1381)، معمای قیمت سهام، ماهنامه بورس، شماره .
- بودی کین درکوس(1391)، مدیریت سرمایه گذاری، مترجمان سید مجید شریعت .
- -فریدون رهنمای رود پشتی، وحیدزندیه(1391)، مالی رفتاری و مالی عصبی، .
- علی سعیدی و سید محمد جواد فرهانیان (1390)، مبانی اقتصاد .
- ساسان مهرانی، علی اکبر نونهال(1390)، فصلنامه بررسی های حسابداری و .
- اسکینی سبحان، تاجمیر ریاحی (1389)آزمون فراواکنشی و راهبرد سرمایه گذاری .
- دکتر حسین سجادی(1389)، کاربرد تحلیل تکنیکی در بازار سرمایه ایران، .
- ستایش حمدرض(1387)، امکان سنجی بکارگیری شاخص های تحلیل کنیکی در .
- Hirschey mark&John Nofsinger Investments Anaiysis and Behavior first Edition McG-Hi/irwin .
- Griffin et a tversky (1992) the weighing of evidence _ .
- -debondtw .f.m.andthaler r .h.1985.does the stock market overreact.the journal of .
- 1 -B arberis.n. shleifer. a.ansvishnyr. _ "Model of investor sentiment" .
- Deebondt f.m.&thaler r (1985)"does the stock market overact?:the journal of .
- Seyhun h n 1990 overreaction or fundume :some lessons from .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ | آموزش نحوه استفاده از مکدی در معاملات
اگر شما نیز از فعالان حوزههای مالی و طرفداران تحلیل تکنیکال باشید، بدون شک نام اندیکاتور مکدی به گوشتان خورده است. این اندیکاتور را میتوان یکی از برجستهترین و پرکاربردترینهای این حوزه به حساب آورد که طرفداران زیادی نیز دارد. مکدی در دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم قرار دارد که اندازه و قدرت یک روند را به ما نشان میدهد. اگر شما نیز میخواهید از جزئیات این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن در معاملات آشنا شوید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
اندیکاتور MACD چیست؟
اندیکاتور مکدی، مخفف عبارت "Moving Average Convergence Divergence"، به معنای "میانگین متحرک همگرایی-واگرایی" است که به اختصار MACD گفته میشود. این اندیکاتور در سال 1970 توسط یک فیزیکدان و محقق آمریکایی با نام «جرالد اپل» طراحی شد. MACD در خانواده اسیلاتورها قرار داشته و از محبوبترین اندیکاتورها در بین معاملهگران تکنیکال کار به شمار میرود.
همانطور که از اسم آن نیز پیداست، در محاسبات این اندیکاتور از میانگینهای متحرک استفاده شده و فرمول محاسباتی پیچیدهای ندارد. MACD شامل 3 میانگین متحرک بوده که به سرمایهگذاران کمک میکند تا جهت، قدرت و شدت روند را شناسایی کنند. میانگینهای متحرک استفاده شده در این اندیکاتور، شامل میانگینهای 9، 12 و 26 روزه میباشند که پر کاربردترین زمانها در MACD هستند.
- اسیلاتورها که با نام نوسانگر نماها نیز شناخته میشوند، دستهای از اندیکاتورها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک میکنند.
آشنایی با اجزای اندیکاتور مکدی (MACD)
پیش از شروع آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است تا با اجزای آن نیز آشنا شویم. به طور کلی، این اندیکاتور در نمایش نموداری از سه جز اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:
- خط MACD: خط مکدی از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره ای و 12 دورهای بدست آمده که به طور پیش فرض با رنگ آبی نمایش داده میشود. نوسانات این خط بسیار بالا و تند میباشد.
- خط سیگنال: این خط در اصل همان میانگین متحرک نمایی (EMA) 9 دورهای میباشد که تحت عنوان «خط سیگنال» شناخته میشود. به طور پیش فرض، خط سیگنال با رنگ قرمز نمایش داده شده و نوسانات آن نیز در مقایسه با خط مکدی، بسیار کند میباشد. دلیل این امر، تفاوت میانگینگیری خط سیگنال با خط مکدی است. خط سیگنال بر روی خط MACD ترسیم شده و در نتیجه آن، سیگنالهای خرید و فروش صادر میگردد.
- میلههای هیستوگرام: هیستوگرام را میتوان نشاندهنده اختلاف بین دو خط مکدی و خط سیگنال دانست که در قالب خطوطی عمودی ترسیم میگردد. به این صورت که، زمانی که خط مکدی و سیگنال، اختلاف زیادی داشته باشند، هیستوگرام بزرگتر و چنانچه اختلاف آنها کم باشد، هیستوگرام کوچکتر خواهد شد. باید اشاره کرد که هیستوگرام، خط صفر مخصوص به خودش را دارد.
تنظیمات اندیکاتور مکدی
همانطور که گفته شده، اندیکاتور مکدی به طور پیش فرض با سه عدد 12، 9 و 26 مورد استفاده قرار می گیرد. این اعداد با توجه به روش معاملاتی معاملهگر قابلیت تغییر نیز دارند. برای این کار کافیست از منوی تنطیمات، اعداد مورد نظر خود را در قسمتهای مربوط به هر یک وارد نمایید.
توجه داشته باشید که چنانچه معاملهگر به دنبال کاهش حساسیت در این اندیکاتور باشد، میبایست اعداد بزرگتری را برای EMA ها در نظر بگیرد. به عنوان نمونه، اعداد (5،35،5) برای شما مناسب خواهد بود که در تایم فریمهای طولانیتر، مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار میگیرد. در این حالت، مکدی همچنان نوسانات خود را داشته، اما دره ها و قله های کمتری شکل می گیرد. از طرف دیگر، چنانچه معامله گر به دنبال افزایش حساسیت باشد، می بایست از اعداد کوچکتری استفاده نماید.
اندیکاتور مکدی کلاسیک و تفاوت آن با مکدی جدید
اندیکاتور MACD به طور پیش فرض، در دو حالت مکدی و مکدی کلاسیک مورد استفاده قرار میگیرد. باید بدانید عملکرد این دو اندیکاتور چندان متفاوت نبوده و تنها مربوط به شکل ظاهری آنهاست. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی کلاسیک دارای دو خط (MACD و سیگنال) و هیستوگرام میباشد. در حالیکه اندیکاتور مکدی تنها یک خط (خط MACD) و هیستوگرام را دارا میباشد.
در واقع، خط سیگنال در اندیکاتور مکدی حذف شده و به نوعی هیستوگرام، نشان دهنده این خط نیز میباشد. همین امر سبب شده است تا برخی صاحب نظران، اندیکاتور مکدی جدید را در مقایسه با مکدی کلاسیک ناقص بدانند. البته باید اشاره کرد که به جز این یک مورد، بین این دو اندیکاتور هیچ تفاوت دیگری وجود ندارد.
مکدی و شناسایی روندهای آن
در اندیکاتور مکدی، دو فاز مثبت و منفی را میتوانیم در نظر داشته باشیم. این فازها در نتیجه حرکت خطوط مکدی در بازه زمانی چند روزه و یا چند ماهه شکل خواهند گرفت. چنانچه حرکت بازار در یک جهت قدرت بیشتری داشته باشد، مدت زمان باقی ماندن روند نیز بیشتر خواهد بود. به طور کلی فاز مثبت و منفی به روشهای زیر شناسایی میشود:
- فاز منفی مکدی، حالتی است که خط EMA سریع (شامل دوره های کمتر)، از خط EMA کند، پایینتر قرار گرفته باشد. علاوه بر این، در روند نزولی، میله های هیستوگرام نیز در زیر خط صفر قرار خواهند گرفت.
- فاز مثبت مکدی، حالتی است که خط EMA کند در زیر خط EMA سریع قرار گرفته است. به علاوه، میلههای هیستوگرام نیز در بالای خط صفر قرار خوهند داشت.
نکته: توجه داشته باشید که هر چه روند قدرتمندتر باشد، خطوط مکدی نیز ارتفاع بیشتری خواهند داشت.
تغییر روند در اندیکاتور مکدی
در قسمت قبل، با روندهای اندیکاتور مکدی آشنا شدیم. حال باید بدانید که تغییر در این روندها، با چه نشانههایی قابل شناسایی است. چنانچه یک روند صعودی یا نزولی در این اندیکاتور قصد تغییر داشته باشد، نشانههای زیر ظاهر خواهد شد:
- کاهش یافتن ارتفاع میلههای هیستوگرام
- خارج شدن خط سیگنال از هیستوگرام مکدی
توجه داشته باشید که برای درک بهتر از روندهای این اندیکاتور، لازم است تا تایم فریم آن را کاهش دهید. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که با شروع روند جدید، EMA سریع زودتر از EMA کند واکنش نشان داده و به نوعی آن را قطع خواهد کرد.
آموزش تصویری اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
مکدی شاخصی بسیار مهم جهت شناسایی فاز منفی یا مثبت سهم، شاخص کل و. میباشد. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی، از دو خط سیگنال و MACD استفاده کرده که هر دو میانگینهای متحرک نمایی هستند. تحلیل این دو خط به صورت زیر انجام میگیرد:
دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD
هرگاه خط MACD در بالای صفر قرار گرفته باشد و از سمت بالا به پایین خط مزایای استفاده از RSI سیگنال را قطع نماید، دو حالت زیر متصور خواهد بود. حالت اول آن است که یک حرکت اصلاحی برای سهم در پیش خواهد بود و حالت دوم آنکه، ممکن است یک روند منفی در حال شکلگیری باشد که منجر به شکسته شدن روند مثبت خواهد گردید. این مورد را میتوان به عنوان سیگنالی برای فروش سهم در نظر گرفت.
علاوه بر این، چنانچه میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود، سیگنالی مزایای استفاده از RSI برای فروش خواهد بود. البته در صورتی که میلههای هیستوگرام در پایین خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میلههای هیستوگرام شود، نیز سیگنال فروش صادر میگردد.
دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD
چنانچه، خط مکدی در ناحیه زیر صفر قرار داشته و از خط سیگنال به سمت بالا عبور نماید، نشانه شروع روندی مثبت و یا افزایشی موقت برای موج کاهشی است. این وضعیت را میتوان سیگنالی برای ورود به سهم دانست.
به علاوه، اگر میلههای هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته و خط سیگنال از آنها خارج شود، سیگنالی برای خرید صادر شده است. البته چنانچه میلههای هیستوگرام بالای خط صفر بوده و خط سیگنال داخل میلههای هیستوگرام شود نیز سیگنال خرید صادر خواهد شد.
در تصویر زیر، سیگنال خرید در سهم وسپه را مشاهده مینمایید:
واگرایی چیست؟
واگرایی را میتوان وضعیتی تعریف کرد که بین قیمت و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، اختلاف و تضاد وجود داشته باشد. به عبارتی، حرکت اندیکاتور و قیمت در خلاف مزایای استفاده از RSI جهت یکدیگر بوده و میتوان آن را نشانه و هشداری دانست که روند فعلی قیمت ضعیف بوده و در آینده، تغییر جهت خواهد داد. واگرایی را میتوان به عنوان سیگنالی بسیار پرکاربرد و قدرتمند در بین طرفداران تحلیل تکنیکال به شمار آورد.
واگرایی در مکدی (MACD)
همانطور که گفته شد، واگرایی را میتوان سیگنالی قوی در تحلیل یک سهم به حساب آورد. این سیگنال به کمک اندیکاتور مکدی نیز قابل تشخیص میباشد. در واقع یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور مکدی، استفاده از آن در شناسایی واگراییها بوده که ارائه سیگنالهای آن با بالاترین کیفیت ممکن صورت میگیرد. به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مکدی یک از بهترینها جهت بررسی قدرت روند میباشد. معاملهگران نیز باید در زمان وقوع سیگنالهای واگرایی، انتظار تغییر روند را داشته و هوشیار باشند. در ادامه با انواع واگراییهای این اندیکاتور به همراه تصاویر هر یک آشنا خواهیم شد.
گریزی بر انواع واگرایی با اندیکاتور مکدی
به طور کلی، واگراییها را میتوان در دو دسته معمولی و مخفی دستهبندی مزایای استفاده از RSI کرد که هر کدام انواع خود را خواهند داشت:
1. واگرایی معمولی (Regular Divergence)
واگرایی معمولی به دوسته واگرایی مثبت و منفی قابل تقسیم بوده که به اختصار با عبارت RD نیز از آنها یاد میشود:
- واگرایی معمولی منفی: در صورتی که قیمت سقف جدیدی تشکیل دهد اما اندیکاتور موفق به تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی خود نشود، واگرایی معمولی منفی رخ خواهد داد. این وضعیت را میتوان به عنوان هشداری برای نزول قیمت، قلمداد نمود. از این رو، لازم است تا معاملهگران توجه و دقت کافی به خرج دهند.
- واگرایی معمولی مثبت: چنانچه قیمت کفی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل دهد اما کف جدید اندیکاتور بالاتر از کف پیشین آن باشد، واگرایی معمولی مثبت رخ داده است. در این حالت، میتوانیم انتظار افزایش و رشد قیمت سهم را داشته باشیم
2. واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
به طور کلی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمت در حال اصلاح باشد و به اختصار به آن HD نیز گفته میشود. این واگرایی نیز به دو دسته مثبت و منفی قابل تقسیم میباشد:
- واگرایی مخفی منفی: در HD منفی، قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود زده، در حالیکه اندیکاتور موفق به ثبت سقفی بالاتر از سقف پیشین خود شده است. پس از وقوع این حالت، میتوان انتظار داشت که قیمت افت و ریزش خواهد داشت.
- واگرایی مخفی مثبت: در حالتی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد، اما اندیکاتور کفی پایینتر کف قبلی خود داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. در این حالت، میتوان انتظار داشت که سهم با افزایش تقاضا و قیمت رو به رو خواهد شد.
4 مزیت اساسی اندیکاتور MACD
مکدی از اندیکاتورهای بسیار محبوب در میان تحلیلگران تکنیکال میباشد. از مهمترین مزایای استفاده از این اندیکاتور، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مکدی علاوه بر تحلیل روند بازار، قدرت روند را نیز به ما نشان خواهد داد. این امر، به معاملهگران کمک میکند تا روندها و سیگنالهای قوی را شناسایی کرده و معاملات سودآورتری داشته باشند. قدرت روند در MACD، با استفاده از میلههای هیستوگرام مشخص میشود.
- مکدی تا حد زیادی اشتباهات تحلیلی ما را کاهش خواهد داد. در واقع این اندیکاتور، سیگنالهای خود را در مقایسه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون moving average بسیار زودتر ارائه میدهد. از این رو، میتوان ورود به موقعی به بازار داشت.
- اندیکاتور مکدی قابلیت اجرا بر روی هر تایم فریمی، از یک دقیقه تا یک ماه را دارد.
- سیگنالهایی که این اندیکاتور ارائه میدهد به راحتی قابل تفسیر بوده و میتوان بهترین زمان ورود و خروج را بر اساس آنها شناسایی کرد.
ترکیب مکدی و RSI برای دست یابی به بازدهی بیشتر
بسیاری از معاملهگران به دنبال این هستند که با ترکیب تعداد زیادی از اندیکاتورها به بازدهی بیشتری در تحلیلهای خود دست یابند. اما باید توجه داشته باشید که نباید خود را درگیر اندیکاتورهای فراوان سازید. چرا که این کار، تمرکز شما را سلب کرده و از چهارچوب اصلی معاملات خود خارج خواهید شد. البته استفاده از چندین ابزار تحلیل تکنیکال در کنار هم به شرط رعایت اعتدال، برای شما کمک کننده خواهد بود.
با این حال، چنانچه به دنبال تقویت اعتبار سیگنالهای دریافتی خود از اندیکاتور مکدی هستید، ترکیب آن با RSI، به شما کمک شایانی خواهد کرد. بر اساس تستهایی که صورت گرفته است، استفاده همزمان از این دو اندیکاتور مومنتوم، سیگنالهای قویتری داده و میتوانید با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهید.
دانلود اندیکاتور مکدی
باید توجه داشته باشید که بر خلاف باور بسیاری از تازهواردان، اندیکاتور مکدی نیاز به دانلود نداشته و در تمامی سامانههای معاملاتی قابل دسترس میباشد. جهت اجرای اندیکاتور مکدی در سامانههای معاملاتی (برای نمونه متاتریدر)، کافی است پس از ورود، بر روی گزینه اندیکاتور (indicator) کلیک نمایید. در صفحه باز شده، عبارت "MACD" را وارد و انتخاب نمایید. جهت ایجاد تغییراتی در تنظیمات این اندیکاتور نیز تنها کافی است بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه فرمت را برگزینید.
سیگنال های اشتباه و نقاط ضعف اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی علیرغم اینکه بسیار پر کاربرد می باشد اما محدودیتهایی را نیز می توان برای آن در نظر گرفت. یکی از اساسیترین مواردی که میتوان به آن اشاره کرد، مشکلات مربوط به واگرایی این اندیکاتور است. به این صورت که مکدی، سیگنال بازگشتی صادر کرده اما در واقعیت بازگشتی اتفاق نمیافتد. به عبارتی، سبب ایجاد یک واگرایی مثبت کاذب میشود. علاوه بر این، واگرایی قادر نیست تمامی بازگشتها را پیشبینی کند. به عبارتی، مکدی، برای بازگشتهای واقعی سیگنالی به ما نداده و در عین حال، بازگشت های زیادی را پیشبینی کرده که در عمل اتفاق نمیافتند. این امر در جریان تحلیلها مشکل ساز خواهد بود.
برای غلبه نمودن بر بروز چنین اشتباهاتی در معاملات، لازم است تا فیلترهای بیشتری را جهت ورود برای خود تعریف نماییم. به عنوان مثال در زمان خرید، چنانچه سیگنال خرید را از واگرایی دریافت نمودیم، تقاطع خط سیگنال و مکدی را نیز بررسی نماییم. در صورتی که هر دو، مورد تایید بودند، اقدام به معامله نماییم. با این کار اگرچه احتمال کاهش معاملات و کاهش سود متصور خواهد بود، اما در مقابل، سیگنالهای اشتباه و گمراه کننده نیز به حداقل خواهند رسید.
- واگرایی مثبت خطا، زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک طرفه حرکت کند، مانند زمانی که سهم یک الگوی مثلثی روی نمودار ایجاد کرده یا در حال رنج زدن باشد. این حرکت یک طرفه یا آهسته قیمت، سبب میشود که MACD از کف و سقفهای قیمتی خود فاصله گرفته و به سمت صفر برود.
اندیکاتور مکدی در یک پاراگراف
اندیکاتور مکدی را میتوان یکی از پرکاربردترین و محبوبترین اندیکاتورها در بین طرفداران تحلیل تکنیکال معرفی نمود. همانطور که گفته شد مکدی از دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم بوده که پس از شروع یک روند، سیگنالهایی در خصوص اندازه آن میدهد. این اندیکاتور علیرغم محدودیتهای اندکی که برای آن اعلام شد، در تشخیص روندها و قدرت آنها بسیار کمک کننده خواهد بود. اگر شما نیز از تازهواردان بازار هستید، توصیه میکنیم استفاده از این اندیکاتور را در روند تحلیلهای خود، از یاد نبرید.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
اگر از جمله معامله گران و افراد فعال در بورس باشید حتما می دانید که تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با استفاده از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات است. این نوع تحلیل سعی دارد از نمودارها و سایر ابزارها برای تشخیص الگوها استفاده کند و پیشنهادهایی برای آینده ارائه دهد. در این مطلب به بررسی انواع اندیکاتور و کاربردشان میپردازیم.
اندیکاتور چیست ؟
اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد آن سهم، ازجمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم ارائه میدهند. معمولاً از اندیکاتورها برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده میشود که در نهایت و با بهکارگیری اندیکاتورهای دیگر، منجر به سیگنال خرید و فروش میگردد. اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند.
اندیکاتورهای پیشرو بهطور معمول همراه با نوسانات قیمت و اندیکاتورهای دنبالهرو معمولاً با تأخیر، پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیشبینی لازم را اعلام میکنند.
موارد استفاده از اندیکاتورها
بهطورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده میشود:
۱- هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا همزمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش میدهند. پس یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.
۲- پیشبینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیشبینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.
۳- تایید: مهمترین استفادهای که از اندیکاتورها میشود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیلگر بر اساس دادههای تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیشبینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده میکند.
معرفی چند اندیکاتور پرکاربرد
اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر که توسط جان بولینگر توسعه داده شده، شامل دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت میکند. زمانی که میزان نوسانات افزایش یابد، باندهای این اندیکاتور پهنتر میشوند و زمانی که نوسانات کاهش مییابد، فاصله باندها از هم کمتر میشود. در برخی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها بهعنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار میآید. ذات پویای باندهای بولینگر باعث شده تا از آن همراه با تنظیمات استاندارد، برای تحلیل انواع اوراق بهادار استفاده شود.
ساختار باندهای بولینگر:
۱ – میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم میشود.
۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر:
- باندهای بولینگر پایین را میتوان بهعنوان محدوده حمایت در نظر داشت. برخورد قیمت به باندهای پایین، حاصل افزایش فشار فروش بوده و در این محدوده معمولاً تمایل به خرید سهم در بازار افزایش پیدا میکند.
سطح مقاومت احتمالی را نیز میتوان از باندهای بولینگر تشخیص داد. - از طرفی برخورد قیمت به باندهای بالایی نشاندهنده افزایش تقاضاست و معمولاً پس از برخورد قیمت به باند بالایی، تمایل به فروش در بازار افزایش مییابد.
- ترکیب این اندیکاتور با اسیلاتورهایی مانند RSI باعث کارایی بیشتر تحلیل میشود.
اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو که با نام «ایچیموکو کینکو هیو» نیز شناخته میشود یک اندیکاتور همهکاره است که برای تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و در نهایت یافتن سیگنالهای معاملاتی به کار میرود. این اندیکاتور توسط یک روزنامهنگار ژاپنی به نام «گیوچی هوسودا» توسعه داده شده و در کتاب هوسودا در سال ۱۹۶۹ انتشار یافته است. ایچیموکو کینکو هیو (Ichimoku Kinko Hyo) به معنی “نمودار تعادلی در یک نگاه” است، چون در یک نگاه، تحلیلگر تکنیکال میتواند روند را تشخیص دهد و سیگنالهای احتمالی را در آن روند بیابد.
شاید اندیکاتور ابر ایچیموکو روی نمودار به نظر کمی پیچیده باشد، اما در واقع یک اندیکاتور ساده و بسیار کاربردی است، در مجموع این اندیکاتور دارای مفاهیم ساده و قابل درک بوده و سیگنالها نیز کاملاً تعریف شده هستند.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو:
- شناسایی روند سهم
- شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
- شناسایی جهت و قدرت روند
- کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
- سیگنالهای ورود و خروج از سهم
- تعیین حد ضرر
- شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
اندیکاتور میانگین متحرک، از اندیکاتورهای روندی است که از دادههای قیمت بهره میبرد. در نظر داشته باشید که اندیکاتور میانگین متحرک قیمت آینده را پیشبینی نمیکند، بلکه مسیر فعلی را مشخص مینماید. تحرک و نوسان میانگینهای متحرک نسبت به قیمت کمتر است؛ زیرا بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میگردند. پس میانگینهای متحرک کمک میکنند تا حرکات قیمت بهصورت نرم و هموارتر مشاهده شوند و نویزهای قیمت نیز گرفته شود.
این اندیکاتور پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر نظیر باندهای بولینگر، مکدی و … هستند. اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی، دو نوع میانگین متحرک پرطرفدار به شمار میآیند. این میانگینهای متحرک معمولاً برای تشخیص مسیر قیمت، روند و یافتن مناطق احتمالی مقاومت و حمایت به کار برده میشوند.
بهطور خلاصه میانگین متحرک، یک اندیکاتور پیرو روندی است و به همین خاطر در سیگنال دهی با تأخیر عمل میکند. شاید در نگاه اول برای بسیاری از معاملهگرانی که به دنبال سیگنالیابی هستند، چنین ویژگی خیلی خوشایند نباشد؛ اما اگر شما هم جزو افرادی هستید که با روند معامله میکنند، میانگین متحرک میتواند اطلاعات مفیدی در اختیار شما قرار دهد. میانگینهای متحرک شما را مجاب خواهد کرد که همراه با روند معامله کنید. همانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال نباید از اندیکاتور MA بهتنهایی استفاده کنید، شاید ترکیب میانگین متحرک با اندیکاتور RSI بتواند سیگنالهای بهتری صادر کند. سعی کنید در کنار اندیکاتور یا سبکی که برای تحلیل و معامله استفاده میکنید، میانگین متحرک را هم اضافه کنید. بهمرور زمان به مزایای استفاده از میانگین متحرک پی خواهید برد.
برخی از اندیکاتورهای دیگر
اندیکاتور MACD
این اندیکاتور (از نوع اسیلاتورها) مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است و بین دو بازه نوسان میکند. به عبارتی بالای خط بودن آن، نشانگر روندی صعودی و قوی است و معمولاً پایین بودنش بیانگر روندی نزولی و فروش است. نقطه چرخش از فاز مثبت به منفی و بالعکس، نشانه تغییر روند در سهم است.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI (از نوع اسیلاتورها) نشانگر قدرت روند بوده و بین صفر تا صد نوسان میکند. معمولاً اگر این اندیکاتور زیر عدد ۳۰ باشد، نشانه اشباع در فروش و اگر بالای ۷۰ باشد، نشانه اشباع در خرید است.
اندیکاتور COT
این اندیکاتور مورد استفاده در بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری بوده و بازده سالیانه سرمایه را نشان میدهد. این اندیکاتور موقعیت پیشین و فعلی بازار را ترسیم میکند.
تفاوت اندیکاتورها با اسیلاتورها در چیست؟
۱. اسیلاتورها در اکثر مواقع در پنجرهای جدید زیر چارت نمایان میشوند نظیر مکدی، آر اس آی، استوکاستیک، cci و….
۲. اسیلاتورها دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش میباشند که معمولاً عددی بین ۰ تا ۱۰۰ را شامل میشود، بهعنوان مثال اسیلاتور RSI که اگر زیر خط ۳۰ قرار گرفته باشد، به معنی اشباع فروش است. همین مورد یک سیگنال بسیار عالی برای وارد شدن به یک پوزیشن خرید است، جالب این است که تنها در اسیلاتورها این قابلیت وجود دارد.
۳. یکی دیگر از تفاوتهای میان اندیکاتورها و اسیلاتورها در تشخیص دادن واگرایی است. توجه داشته باشید که فقط در Oscillator ها میتوان واگرایی را تشخیص داد. از کاربردیترین اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی میتوان به RSI و MACD اشاره کرد.
نکته: در نظر داشته باشید که حتماً باید از این دو ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنید. تشخیص اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر بازدهی بالایی دارد را باید با تجربه چندین ماهه و گاهی چندساله به دست آورد. در مجموع میتوان اندیکاتور و اسیلاتور را در کنار هم به کار برد و تائید ورود و خروج از سهم را بسیار قویتر کرد.
نتیجه گیری
در این مطلب به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها پرداختیم. همینطور در انتهای مطلب، به تفاوتهای میان اندیکاتورها و اسیلاتورها اشاره شد. این ابزارها در بیشتر نرمافزارهای تحلیل تکنیکال موجود هستند (ازجمله نرمافزار تحلیل تکنیکال تحت وب آسا) و میبایست در زمان و موقعیت مناسب به کار گرفته شوند.
تریگر چیست و چه کاربردی در پرایس اکشن دارد؟
در این مقاله می خواهیم به مفهوم تریگر که می تواند یک شمای کلی از نحوه معامله کردن و تغییرات قیمتی سهم را در اختیار تریدر بگذارد و نقاط مورد نظر برای ورود و یا خروج از آن سهم را برای ترید مشخص کند، اشاره کنیم. شما با شرکت در دورهی آموزش آنلاین ارز دیجیتال یا آموزش پرایس اکشن حامی سرمایه تمامی مباحث حوزه تریدینگ، اما اگر فقط میخواهید بدانید که تریگر چیست، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
مفهوم تریگر در معاملهگری چیست؟
تریگر در لغت به معنای” ماشه” میباشد و در اصطلاح به معنای نقاطی از اندیکاتورهای خاص یا تحلیلهای تریدرها میباشد که در آن نقاط تریدر اقدام به ورود و خروج از یک سهم، جفت ارز و یا یک رمز ارز دیجیتال مینماید.
یک نکته مهم و قابل توجه این است که بعضی از تریدرها تریگر را فقط مختص به یک یا چند اندیکاتور خاص میدانند، اما باید بدانیم که تریگر وابسته به اندیکاتور خاصی نمیباشد و تمام اندیکاتورها بر اساس نحوه کارکرد خود میتوانند برای ما نقاط ورود و یا خروج به سهم را مشخص کنند که این همان تریگر می باشد.
برای مثال می توانیم به اندیکاتور آر اس آی اشاره کنیم که، دارای خطوط مهمی در مقدار ۳۰، ۵۰ و ۷۰ میباشد؛ برای مثال عبور خط روند آر اس آی از خط ۵۰ میتواند نشانه این باشد که میزان و قدرت خریدارها از فروشندهها پیشی گرفته و میتواند بهعنوان تریگر و یا ماشهای برای ورود به آن سهم عمل کند و یا شکستن خط حمایت ار ای سی به سمت پایین در این اندیکاتور میتواند به عنوان یک تریگر برای خروج از آن سهم و یا ارز دیجیتال باشد.
پس به طور خلاصه می توانیم بگوییم که، تریگر به عنوان نشانه و یا مجموعهای از نشانهها برای تریدر میباشد که در محدودههای مشخصی از نمودار به آن وارد و یا از آن خارج میشود.
معرفی انواع تریگرهای ورود
همانطور که در موضوع قبلی در تعریف تریگر گفتیم، مختص به یک اندیکاتور خاص نیست و هر اندیکاتور با توجه به نحوه عملکرد آن میتواند در محدودههای مشخصی برای ما سیگنال خرید و فروش صادر کند که این سیگنالها همان تریگر میباشد. برای مثال شکست خط 30 آر اس آی به سمت پایین می تواند یک تریگر برای فروش و یا شکست خط ۷۰ آر اس آی به سمت بالا می تواند یک تریگر برای خرید باشد.
در اندیکاتور مکدی هنگامی که خط سیگنال خط مکدی را به سمت بالا قطع کرد، میتواند نشانه خوبی برای ورود به سهم و برعکس زمانی که خط سیگنال خط مکدی را به سمت پایین قطع کرد، میتواند نشانهای برای خروج از آن سهم باشد. البته ما نباید تریگرهای ورود و یا خروج از یک سهم را مختص به اندیکاتورها بدانیم. ورود خریدار های قوی به سهم، خرید حجم های بالا از یک سهم مزایای استفاده از RSI یا ارز در مدت زمان کوتاه، حرکات حقوقیها و یا نهنگها در بازار ارزهای دیجیتال هر یک میتواند به عنوان یک تریگر برای معاملهگر عمل کنند.
آیا تریگر صرفا مختص ورود به معامله است؟
یکی دیگر از برداشتهای اشتباهی که بعضی از تریدرها از مفهوم تریگر دارند این است که فکر میکنند که تریگر فقط سیگنالهای خرید و ورود به سهم را برای ما بیان میکند اما همانطور که در دو مبحث قبل به آن اشاره کردیم علاوه بر زمان ورود به سهم می تواند زمان خروج از آن سهم را نیز برای ما مشخص کند.
به صورت خلاصه میتوانیم بگوییم شما به عنوان یک تریدر با داشتن استراتژیهای خاص خود باید نقاط مشخصی را به عنوان نقاط حمایتی برای خرید و نقاط مشخصی را به عنوان نقاط مقاومتی برای فروش یا به بیان دیگر نقاطی را برای ترگیرهای خرید و نقاطی را به عنوان تریگرهای فروش در استراتژی معاملاتی خود داشته باشیم.
در واقع در انتهای این مبحث ما به این نتیجه میرسیم که تریدرها برای ورود و خروج از سهم باید تریگرهای مشخصی برای خود داشته باشند. اگر بخواهیم چند تا از کارهایی را که به ما سیگنال خروج از یک سهم یا ارز دیجیتال را معرفی میکند، نام ببریم، میتوانیم به شکسته شدن مکدی توسط خط سیگنال به سمت پایین، شکسته شدن خط سی آر اس آی و یا الگوهای کندلی که میتواند نشان دهنده شروع ریزش قیمت یک سهم باشد اشاره کنیم.
تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم
امروزه بازار های مالی و ترید کردن در آنها با ابزارها و نمودارهای مختلف گره خورده است و معامله گران و تریدرها میتوانند با استفاده از این نمودارها و اندیکاتورها زمان ورود و خروج سهم مورد نظر خود را پیدا کنند.
تریگرها و نقاط ورود و خروج بسته به تحلیل و استراتژی هر شخص برای معاملات خود متفاوت میباشد؛ به این معنا که ممکن است تریگری که شما برای ورود برای سهم خود در نظر گرفتهاید ممکن است توسط تریدر دیگر به عنوان نقطه خروج در نظر گرفته شده باشد.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که اگر تریدر از چند تایم فریم زمانی برای معامله کردن و تحلیل کردن خود استفاده میکند باید تریگر خود را بر اساس تایم فریم کوچکتر انتخاب کند.
حال میخواهیم مثالهایی را برای تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزارهای مورد استفاده در بازار مالی بورس تهران بررسی کنیم.
اندیکاتورها
یکی از مهمترین و پرکاربردترین ابزارهای موجود در بازارهای مالی اندیکاتورها می باشند که تریدرها می توانند به عنوان قسمتی از تحلیلهای استراتژیک معاملات خود از آنها استفاده کنند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید نقطه مشخص شده با ثبت چند کندل نزولی و خروج پول شدید در سقف قیمتی میتواند به عنوان یک تریگر خروج برای ما باشد.
برای مثال در تصویر زیر اندیکاتور rsi یک سهم را مشاهده میکنید؛ میبینیم که این اندیکاتور پس از رسیدن به سطح مقاومتی ۷۰ دچار ریزش شده، به همین دلیل است که بسیاری از آنها میتوانند از این سطح مقاومتی به عنوان یک تریگر برای خروج از سهم استفاده کنند.
پس از یک ریزش در سطح ۵۰ اندیکاتور rsi دوباره سهم با اقبال سهامداران روبرو شده و دچار یک افزایش قیمت شده است که این نیز به عنوان یک تریگر برای خریدن سهم برای معامله گران عمل میکند و پس از رشد سهم هنگامی که نمودار rsi به مقاومت ۷۰ رسیده است، دوباره سهم دچار ریزش قیمتی شده که این نیز می تواند دوباره به عنوان یک تریگر برای معامله گران عمل کند. این مثال نمونهای را از کاربرد اندیکاتورها به عنوان تریگرهای خرید و فروش به ما نشان میدهد. البته باید توجه داشته باشیم که بسنده کردن به یک اندیکاتور و فقط استفاده کردن از آن نیز میتواند به ما ضرر بسیار زیادی وارد کند و مجموعهای از ابزارها و اندیکاتورها نیاز است تا ما بتوانیم در تحلیل هایمان تحلیلی درست و بدون خطا را داشته باشیم.
پولبک
یکی از مهمترین و در عین حال سادهترین ابزارهایی که میتوانیم برای خرید و فروش سهام به آن توجه کنیم، مسئله پولبک می باشد. در واقع در اصطلاح ساده پولبک به این معنی است که، یک سهم پس از شکستن مقاومت پیش روی خود به سطوح حمایتی قبل ریزش میکند و سپس در سطوح حمایتی که سهم با ورود حجم بالای پول و تعداد بسیار زیادی از معاملهگران به خود روبرو می شود، دوباره روند صعودی خود را ادامه داده و این بار پس از رد کردن سطوح مقاومتی قبلی، که از آن به سطح حمایتی برگشته است می تواند روند صعودی خود را تا مقاومت بعدی به راحتی ادامه دهد و شما می توانید با استفاده از این مطلب به راحتی برای خود تریگر های ورود و خروج به سهم را مشخص کنید.
برای مثال در نمودار سهم زیر میتوانیم مشاهده کنیم که سهم یکبار تا قیمت ۲۲ هزار ریال رشد داشت سپس دچار یک ریزش شده و بار بعدی که به حوالی همین قیمت رسیده، پس از رسیدن به سقف قیمتی دچار ریزش به حمایت قبلی خود شده است و در حمایت قبلی با ورود مقدار بالایی از پول و خریدارهای جدید دوباره روند صعودی خود را پی گرفته و پس از شکستن سقف قبلی روند صعودی خود را تا سقف بعدی ادامه داده است.
به این روند بازگشت از یک سطح مقاومت به سطح حمایت قبلی و سپس ادامه دادن روند صعودی پولبک گفته میشود. که یکی از مهمترین استراتژیهای معاملاتی در بازارهای ارز دیجیتال و مزایای استفاده از RSI بازار بورس می باشد و بسیاری از تریدرها پس از رسیدن به سطح حمایتی قبل از مقاومت شکسته نشده وارد سهم میشوند و از روند صعودی پولبک استفاده میکنند.
البته باید توجه داشته باشیم که پولبک را نمیشود به عنوان یک روند ثابت و قطعی در نظر گرفت؛ بلکه زمانهای زیادی بوده است که این اتفاق رخ داده که یک سهم پس از رسیدن سطح حمایتی قبلی به دلیل عدم ورود پول و اقبال سهام داران نسبت به آن سطح حمایتی خود را از دست داده است و تا حمایتهای پایینتر نیز نزول کرده پس همواره در این استراتژی معاملاتی باید از اندیکاتورها و ابزارهای دیگر نیز استفاده کنیم تا بتوانید تصمیم قاطع و درست را بگیریم.
حال در این قسمت میخواهیم به یک روش اشاره کنیم که کاملاً روش پولبک را نقض میکند. باید بدانیم که پولبک بعد از هر مقاومت امری قطعی و دائمی نمیباشد. در واقع راحت تر می توانیم بگوییم که ممکن است یک ساعت پس از شکست مقاومت پیشروی خود با قدرت به روند صعودی خود ادامه دهد و پولبک نکند.
روش شکست یکی از متدهای مورد استفاده بسیاری از تریدرها می باشد. این افراد پس از شکستن مقاومتها وارد سهم شده و با روند صعودی که از آن به وجود می آید همراه می شوند و منتظر بازگشت و پولبک قیمتی نمیمانند.
کندل استیک
کندل استیک میتواند به عنوان یکی دیگر از قلههای مهم برای ورود یا خروج از سهم برای ما عمل کند. به بیان سادهتر الگوی قیمت همان الگوی موجود در داخل کندلهای یک سهم می باشد و شما باید بتوانید با کندل شناسی مناسب روند بعدی سهم را تشخیص دهید.
برای مثال الگوی سقف دوقلو در بسیاری از سهمها می تواند برای ما به عنوان یک تریگر خروج مطرح شود. در این الگو پس از رسیدن به یک سقف قیمتی دچار یک ریزش و برای بار بعدی یک روند صعودی در سهم رخ میدهد و در قیمت مشابه سقف قیمتی قبلی، که از آن برداشت صورت گرفته، سهم دوباره از خریداران و پول خالی میشود و دچار یک ریزش شدید میشوند و شما اگر کندل شناسی و الگوی سقف دوقلو را بلد باشید، میتوانید سهم خود را در سقف فروخته و دچار ضرر نشوید.
مزایای استفاده از تریگر
با توجه به مطالبی که تاکنون گفته شد به راحتی میتوانیم مزایای استفاده از تریگر را نام ببرید. هر تریدر باید در استراتژی معاملاتی خود نقاطی را به عنوان نقاط ورود و خروج خود مشخص کند. که مشخص کردن این تریگرها باعث کم کردن ریسک انجام معاملات، افزایش میزان سوددهی و معین کردن خط روند یک سهم برای ترید میشود.
در واقع استفاده از تریگرها یک راه کلی را برای روند معاملاتی فرد در اختیار او قرار میدهد و باعث میشود که فرد روند معاملاتی و استراتژی مشخص خود را به آسانی طراحی کند. در آخر به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهایی که استفاده از تریگر در اختیار تریدر قرار می دهد، می توانیم به ایجاد قدرت تصمیم گیری در مدت زمان کوتاه برای فرد اشاره کنیم.
معایب استفاده از تریگر
اما در کنار تمام مزایای ذکر شده برای استفاده از تریگر ها ما از متن مقاله متوجه می شویم که تریگر ها همیشه صادق نیستند و ممکن است همواره اشتباهاتی در تحلیل های ما بر اساس تریگر ها اتفاق بیفتد و در واقع همین اشتباهات احتمالی و نبود اطمینان صددرصد در استفاده از سیگنال ها باعث شده است که این روش، روشی کاملاً بی نقص و بی عیب نباشد.
تریگر پرایس اکشن
پرایس اکشن در واقع روشی از تحلیل میباشد که تریدر بدون استفاده از اندیکاتور و فقط بر اساس شاخص های قیمتی و تغییرات قیمت یک سهم اقدام به معامله کردن در آن می نماید با استفاده از این استراتژی برای پیش بینی کردن روند بازار و سهم استفاده میکند در واقع به زبان ساده تر می توانیم بگوییم که پرایس اکشن تجزیه و تحلیل حرکت قیمت یک سهم را در طول مدت زمان مشخص برای ما نشان میدهد که، برای انواع تحلیل و تجزیه های خرد و کلان می توانیم از آن استفاده کنیم.
برای اینکه پرایس اکشن را یاد بگیرید، پیشنهاد ما شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن است که این سبک را بهطور عملی به شما آموزش خواهد داد.
نتیجه گیری
در انتها به صورت خلاصه می توانیم بگوییم که تریگرها در واقع نقاطی می باشد که کاربران برای تشخیص نقاط ورود و خروج از آن استفاده میکنند که میتواند یک دید کلی نسبت به سهم و کاری که تریدر می خواهد انجام دهد به او بدهد استفاده از این روش میتواند به تریدر در تصمیمگیریهای خود کمک کند همچنین میتواند روند سهم را برای ما مشخص کند و پتانسیل سود دهی بالایی را برای فرد ایجاد کند اما باید بدانیم که استفاده از تریگر همانند تمام روش های مورد استفاده در بازارهای معاملاتی یک روش کاملا مطمئن و بدون خطا نمیباشد و همواره باید مراقب و مواظب خطاهای احتمالی در استفاده از این روش باشیم.
دیدگاه شما