انواع تحلیل بورس کدامند ؟


تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل تکنیکال جزء تحلیل هایی ست که باید هر معامله گر بداند و بر آنها مسلط باشد. استراتژی هر معامله گربراساس دیدگاهش کمک میکند که میزان تاثیر گذاری هر تحلیل در پیش بینی و تصمیم گیری هایش مشخص شود.

تایم فریم چیست؟ + انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال

انتخاب تایم فریم مناسب اولین قدم در تحلیل تکنیکال است. تمامی نمودارها در تحلیل تکنیکال از دو جزء اصلی تشکیل شده‌اند: قیمت (Price) و زمان (Time). محور افقی بیانگر زمان و محور عمودی بیانگر قیمت است. هر کندل در نمودارهای شمعی 4 جزء دارد: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. حال سوال اینجاست این قیمت‌ها بر چه مبنایی سنجیده می‌شوند؟! پاسخ در Timeframe نهفته است. اینکه بتوانید تایم فریم مناسب برای تحلیل خودتان را انتخاب کنید نیازمند آموزش عمیق این مفهوم ساده است. در این مقاله از سری آموزش‌های تحلیل تکنیکال مفاهیمی فراتر از یک تعریف ساده را خدمت شما بیان میکنیم. با حوصله و دقت ادامه این مقاله آموزشی را مطالعه بفرمایید.

آموزش کامل تایم فریم در تحلیل تکنیکال

تایم فریم چیست؟

تایم فریم تلفظ عبارت انگلیسی Time Frame و به معنی “دوره زمانی” است. مفهومی ساده اما اهمیت زیادی در نتایج تحلیل تکنیکال و بازدهی معاملاتی شما دارد. فرقی نمی‌کند از چه نموداری (خطی، میله‌ای یا کندل استیک و…) در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنید تمامی اطلاعات قیمت‌ها بر اساس تایم‌فریم انتخابی شما پردازش شده و بر روی نمودار ظاهر می‌شود. بعد از دیدن هر چارت قیمتی باید اولین سوال شما این باشد که “تایم‌فریم نمودار چیست؟”

در شکل زیر نمودار “اونس طلا – دلار” در تایم فریم 1 دقیقه‌ای را مشاهده می‌کنید. هر کندل در این نمودار معرف اطلاعات قیمتی در 1 دقیقه است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر، مربوط به اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 25 مارس 2022 و ساعت 19:32 است. یعنی تغییرات قیمت از ساعت 19:32 تا 19:33 بصورت یک کندل در نمودار درج می‌شود. همچنین کندل قبلی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:31 و کندل بعدی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:33 است.

چارت دقیقه ای

چارت زیر مربوط به همان نمودار “اونس طلا – دلار” ولی بر اساس تایم فریم روزانه (Daily) است. در این نمودار هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در یک روز معاملاتی است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر بیانگر اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 09 مارس 2022 است. هر کندل شامل 4 جزء است: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. بنابراین این چهار دیتا در روز 9 مارس 2022 استخراج شده و به عنوان یک کندل در چارت قیمتی ظاهر می‌شود.

تایم فریم دیلی

به همین ترتیب در نمودار هفتگی (تایم فریم Weekly)؛ هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در 1 هفته معاملاتی است. دقت بفرمایید در بازارهای جهانی شروع هفته معاملاتی از دوشنبه و پایان آن جمعه است. (شنبه و یکشنبه هم جزء تعطیلی‌های رسمی است)

انواع تایم فریم ها

در حالت کلی 5 نوع Timeframe داریم: دقیقه ای، ساعتی، روزانه (دیلی – Daily)، هفتگی (ویکلی – Weekly) و ماهانه. در حالت کلی انواع Timeframeهای معروف همراه علامت اختصاری آنها بشرح زیر است:

M1یک دقیقه — هر 1 دقیقه اطلاعات قیمتی آپدیت می‌شود.
M55 دقیقه
M1515 دقیقه
M3030 دقیقه
H11 ساعت — در تایم فریم یک ساعته، هر کندل مربوط به اطلاعات قیمتی 1 ساعت است.
H44 ساعت
D1روزانه — تایم فریم دیلی، تغییرات قیمت در هر روز معاملاتی را نشان می‌دهد.
W1هفتگی — مربوط به تغییرات قیمت‌ها در هر هفته معاملاتی است.
MNماهانه

در پلتفرم‌های معاملاتی مختلف، دوره‌های زمانی دقیقه‌ای و ساعتی متفاوت است. برای مثال در اکانت رایگان سایت تریدینگ ویو، تایم فریم دقیقه‌ای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 3، 5، 15، 30 و 45 دقیقه و 1، 2، 3 و 4 ساعت ارائه می‌شود. البته اگر اکانت پولی را خریداری کنید می‌توانید هر Timeframe دلخواهی را تعریف کنید. همچنین تایم‌فریم ثانیه‌ای در این پلتفرم وجود دارد اما به علت عدم کاربرد، از توضیح آن صرف نظر کردیم.

نحوه انتخاب تایم فریم در تریدینگ ویو

در پلتفرم معروف متاتریدر، دوره زمانی دقیقه‌ای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 2، 3، 4، 5، 6، 10، 12، 15، 20، 30 دقیقه و 1، 2، 3، 4، 6، 8 و 12 ساعت ارائه می‌شود. با کلیک راست روی نمودار و انتخاب گزینه Timeframes براحتی می‌توانید تایم فریم دلخواه خود در مفید تریدر را انتخاب کنید.

مفید تریدر و timeframe

انتخاب بهترین تایم فریم

انتخاب بهترین تایم فریم بستگی به پارامترهای متفاوتی دارد اما مهم‌تر از همه این موارد شخصیت فردی شما است. اگر شما شخصیتی پر جنب و جوش دارید و عاشق شروع فعالیت‌های جدید هستید قطعا معامله بر اساس چارت‌های هفتگی و یا حتی روزانه بدرد شما نمی‌خورد! یا مثلا اگر شما شخصیت استرسی دارید یا زود از کوره در می‌روید و عصبانی می‌شوید، ترید در تایم فریم یک دقیقه یا M5 برای شما سَم کشنده است!

همچنین دیدگاه شما به ترید نیز مهم است. اگر شما ترید را به عنوان شغل اول انتخاب کردید و زمان کافی برای معامله دارید با شخصی که روزانه فقط نیم ساعت به بررسی چارت‌ها می‌پردازد کاملا شرایط متفاوتی دارید. با همه این تفاسیر، در ادامه نکات کلی را خدمت شما بیان می‌کنیم تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید.

  • تایم‌فریم‌های کوتاه‌تر (مثل M1 و M5 و M10) جزئیات بیشتری از رفتار معامله‌گران را منعکس می‌کنند بنابراین نوسانات بیشتری دارد و ریسک معاملات را افزایش می‌دهد.
  • اما در طرف مقابل تایم فریم بزرگتر (مثلH1وD1) بیانگر جزئیات کمتر اما دقیق‌تری از رفتار تریدرها است بنابراین می‌توان اطمینان بیشتری به آن کرد و در نتیجه ریسک معاملات نیز کاهش می‌یابد.

دوره زمانی مناسب بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال

اگر صرفا در بورس تهران فعالیت می‌کنید تایم فریم روزانه برای تحلیل کافی است. چرا که عمق بازار و ارزش معاملات روزانه بورس تهران بسیار کم است به طوری که رسما نمی‌توانید تحلیل دقیقی در دوره‌های زمانی دقیقه‌ای و یا حتی ساعتی داشته باشید. قطعا اگر سرمایه‌گذاری بلندمدت مدنظر شماست بایستی نمودار هفتگی و ماهانه را نیز مورد بررسی قرار دهید.

اگر در بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کنید و صرفا قصد نوسانگیری روزانه دارید استفاده از تایم فریم M15، M30 یا H1 توصیه می‌شود. به شما توصیه می‌کنم اگر تجربه کمتر از 5 سال در بازارهای مالی دارید، هرگز از Timeframe کوچکتر از 15 دقیقه استفاده نکنید. میتوانید با معامله در تایم فریم 15 دقیقه بصورت دمو شروع کنید.

دقت بفرمایید هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد سیگنال‌های معاملاتی کمتری را دریافت خواهید کرد و قطعا صبر بیشتری هم نیاز دارد. برای مثال مطابق شکل زیر، در نمودار روزانه یک سقف و کف قیمتی مشاهده می‌کنیم. اما در چارت ساعتی چندین سقف و کف قیمتی وجود دارد که هر کدام می‌تواند یک سیگنال معاملاتی باشد. در واقع هر چه تایم فریم کوتاه‌تر باشد نوسانات قیمتی بیشتر است بنابراین پوزیشن‌های خرید و فروش نیز افزایش می‌یابد. البته دقت بفرمایید اعتبار این سیگنال‌ها نیز کمتر بوده و ریسک معاملات نیز بالاتر است.

نحوه خرید و فروش با Timeframe مناسب

  1. با استفاده از تایم فریم بزرگتر می‌توانید خط روند اصلی نمودار را شناسایی کنید.
  2. سپس به بررسی سطوح حمایت و مقاومت توسط تایم‌فریم اصلی بپردازید. در این مرحله، الگوهای کلاسیک و کندلی را نیز واکاوی کنید. دریافت سیگنال‌های معاملاتی مطلوب در این مرحله است.
  3. بعد از دریافت سیگنال خرید یا فروش، سراغ تایم فریم پایین‌تر بروید تا نقاط مناسب برای پوزیشن Sell یا Buy را شناسایی کنید. همچنین توجه به الگوهای کندل استیک هنگام خرید و فروش فراموش نشود.

دقت بفرمایید در هر مرحله بایستی از یک دوره زمانی مشخص استفاده کنید (روش مولتی تایم فریم) که در ادامه توضیح خواهیم داد.

تفاوت نمودار ساعتی و روزانه

مطابق شکل بالا، در چارت روزانه صرفا یک روند صعودی را مشاهده میکنید اما در نمودار ساعتی، انواع پولبک به خط روند قابل شناسایی است.

تایم فریم مناسب برای نوسان گیری

ممکن است با بررسی نمودار در تایم فریم 1 دقیقه‌ای، یک کف قیمتی و بالطبع موقعیت مناسب خرید شناسایی کنید. اما وقتی به سراغ چارت 30 دقیقه‌ای می‌روید یک سطح مقاومت مشاهده کنید. به نظر شما قیمت افزایش می‌یابد یا کاهش؟! شاید پاسخ دهید که در 1 دقیقه آینده قیمت افزایش می‌یابد اما در 30 دقیقه آینده احتمالا با کاهش قیمت روبه‌رو هستیم.

  • نکته اول اینکه همه تریدرها اینگونه نیستند که فقط 1 دقیقه آینده چارت را ببینند. در واقع پیش‌بینی حرکت قیمت در دوره‌های زمانی بالاتر، کاملا انواع تحلیل بورس کدامند ؟ روی رفتار لحظه‌ای معامله‌گران موثر است. حتی نوسانگیرها نیز تایم‌فریم‌های مختلف را بصورت همزمان آنالیز می‌کنند. همچنین از آنجایی که چارت‌های M1 و M5 با نوسان زیادتری همراه است واکنش شما در چند دقیقه، نیازمند روانشناسی فردی قوی و دانش تحلیلی بالایی است. بنابراین ریسک معاملات و احتمال خطا در معاملات افزایش می‌یابد.
  • همچنین بخاطر اسپرد در بروکرهای فارکس و احتمال وقوع اسپیلیج، ترید بر اساس نمودارهای دقیقه‌ای (M1 و M5) و بصورت لحظه‌ای ممکن است ضررهای بیشتری به شما تحمیل کند.

مدنظر داشته باشید نکات بالا در رد این مفهوم نیست که برای مثال اگر در چارت M15، روند حرکتی ساید (خنثی) و در نمودار H1، روند صعودی پیش‌بینی کردید تحلیل شما در M15 غلط است. در واقع ممکن است هر دو تحلیل درست باشد. نکته مهم اینجاست که در حالت کلی هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد می‌توانید اطمینان بیشتری به تحلیل خود داشته باشید انواع تحلیل بورس کدامند ؟ چرا که رفتارهای هیجانی کمتری را منعکس می‌کند. بنابراین ریسک معاملات کاهش می‌یابد. در نتیجه حتی اگر قصد نوسانگیری دارید 2 نکته زیر را حتما مدنظر قرار بدهید:

  1. هرگز از دوره‌های زمانی کمتر از 15 دقیقه مثل M1 و M5 استفاده نکنید!
  2. از مولتی تایم فریم استفاده کنید. برای مثال اگر قصد تحلیل و ترید بر اساس چارت M30 را دارید به بررسی نمودار در تایم‌فریم‌های H1 و M15 نیز بپردازید. در ادامه این روش را بیشتر توضیح خواهیم داد.

مولتی تایم فریم چیست؟

بررسی نمودار در تایم فریم بالاتر و پایین‌تر از دوره زمانی اصلی را استراتژی Multi Time frame گویند. در واقع تریدر با توجه به تیپ شخصیتی و استراتژی معاملاتی خویش و نگاهی به بازار مالی هدف، ابتدا یک تایم فریم مناسب را به عنوان Timeframe اصلی تحلیل انتخاب می‌کند. سپس به تحلیل همزمان در دوره‌های زمانی بالاتر و پایین‌تر نیز می‌پردازد. برای انتخاب دوره انواع تحلیل بورس کدامند ؟ زمانی بزرگتر و کوچکتر از Timeframe اصلی می‌توانید از جدول زیر استفاده کنید. مدنظر داشته باشید این 3 دوره زمانی نباید فاصله زیادی از یکدیگر داشته باشند.

مولتی تایم فریم

تذکر: فرض کنید تایم فریم اصلی شما 15 دقیقه است. اگر بر اساس چارت M15 یک پوزیشن معاملاتی باز کنید آیا انتظار دارید در 15 دقیقه آینده این معاملات به سرانجام برسد و آن‌را ببندید؟ پاسخ قطعا خیر است! این تفکر را نداشته باشید که اگر بر اساس تایم فریم 5 دقیقه معامله می‌کنید هر پوزیشن معاملاتی شما نهایتا 5 دقیقه به طول بینجامد. برای مثال ترید بر اساس چارت H4 عموما چندین روز معاملاتی طول می‌کشد.

پُر واضح است اگر در هر سه دوره زمانی، یک روند حرکتی مشابه مشاهده کنید سیگنال‌های معتبرتری دریافت خواهید کرد. فرض کنید در چارت‌های M15 و M30 و H1 قیمت در یک روند صعودی در حال پیشروی است! بنابراین تفکر اکثر معامله‌گران این 3 دروه زمانی، یکسان است و در یک جهت ترید می‌کنند که نهایتا منجر به افزایش تقاضا و بالطبع رشد قیمت می‌شود.

تعیین استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود باید بر اساس دوره زمانی اصلی انجام شود.

فرض کنید یک تغییر روند قیمتی در یک دوره زمانی مشخص اتفاق افتاد. اگر آغاز این تغییر روند را در تایم فریم بالاتر مشاهده کردید تحلیل شما از اعتبار و دقت بالاتری برخوردار خواهد بود. برای مثال مطابق شکل زیر، در تایم فریم 15 دقیقه‌ای، شکست خط روند و برگشت آن را مشاهده می‌کنید حال آنکه کندل دوجی در دوره زمانی 30 دقیقه‌ای نویدبخش این تغییر بوده است. چرا که ترکیب دو کندل 15 دقیقه‌ای، یک کندل 30 دقیقه‌ای می‌شود و شاید تغییرات این دو کندل همراه با یکدیگر، یک الگوی بازگشتی تشکیل دهد.

استراتژی معاملاتی Multi Time frame

تریدر یا قمار؟

قمارباز دیوانه‌ای را درنظر بگیرید که از لفظ قمارباز خسته شده است. اگر بخواهد اعتبار علمی به کار خود بدهد، راهکار چیست؟ پاسخ: ثبت‌نام در یک بروکر فارکس یا ارزهای دیجیتال و استفاده از لوریج‌های بالا مثل 1000 و معامله در تایم‌فریم 1 دقیقه‌ای و بدون دانش تحلیل تکنیکال است. عاقبت این دوست عزیز هم چیزی نخواهد شد جز این بیت مولانا “بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر!”

اگر برای یک دوره پرایس اکشن، مبلغ هنگفتی را پرداخت کرده‌اید لزومی ندارد در انتهای آن دوره، شما یک تریدر حرفه‌ای شوید. در بحث آموزش بازارهای مالی این ضرب المثل کارایی چندانی ندارد که “هر چی پول بدی آش میخوری!” قرار نیست یک دوره چند ساعته معجزه کند. همیشه به یاد داشته باشید که “در تحلیل تکنیکال، هیچ عصای موسی‌ای وجود ندارد!” چرا که اگر وجود داشت خود دوستان مدرس از آن بهره می‌بردند بنابراین فریب تبلیغات هیجان‌انگیز را نخورید.

چیزی که در بازارهای مالی از شما یک تریدر موفق و حرفه‌ای می‌سازد “آموزش مستمر، صبر، داشتن استراتژی مناسب و شناخت کامل خویشتن!” است. اصرار نداشته باشید که در بازارهای مالی (بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و…) ره صد ساله را یک شبه بروید. سعی کنید تحلیلگر باشید نه قمارباز.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر انواع تحلیل بورس کدامند ؟ پارس‌سهام باشید.

تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟

تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟

آن دسته از سرمایه گذارانی که قصد دارند خودشان مستقیما وارد بازار بورس شده و اقدام به معامله کنند؛ ضرروی است که پیش از هر حرکت و انتخابی، وضعیت شرکت صاحب سهام را به دقت بررسی کرده و مورد تحلیل قرار دهند. از همین جهت، هر سرمایه گذاری جهت آغاز داد و ستد سهام و همچنین پایین آوردن سطح ریسک و اشتباه، نیازمند آموختن علم تحلیل در حوزه آموزش بورس خواهد بود.

تحلیل انواع و اقسام مختلفی دارد که هدف ما از نوشتن این مقاله، تشریح و توضیح کامل تحلیل بنیادی و دیدگاه بنیادگراست. در ادامه همراه ما باشید تا از چگونگی تحلیل بنیادی برایتان بگوییم و اطلاعت مفیدی را در این باره در اختیارتان قرار بدهیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از بهترین روش‌ها برای آنالیز سهام و اوراق بهادار به حساب می‌آید که مبنای آن ارزش ذاتی دارایی‌هاست. منظور از ارزش ذاتی دارایی‌ها، فاکتورهای هستند که بر ارزش دارایی‌ها تاثیر می‌گذارند. فاکتورهایی مثل ارزش اقتصادی و کلان، وضعیت مالی و مدیریت شرکت. تحلیلگران بنیادی با بهره گرفتن از داده‌های واقعی، دارایی‌های مورد نظر را تحلیل و بررسی می‌کنند.

روش ارزیابی تحلیل بنیادی برای تمام دارایی‌ها از جمله سهام قابل استفاده است. یک سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از اطلاعاتی چون نرخ بهره و وضعیت اقتصادی، اوراق قرضه را ارزیابی کند.

تحلیل بنیادی را با عناوین دیگری همچون تحلیل ریشه‌ای، پایه‌ای یا اساسی هم می‌شناسند. در این روش، سرمایه‌گذار مهم‌ترین عوامل موثر بر قیمت سهام را آنالیز می‌کند.

پس از اتمام آنالیز، سرمایه گذار با توجه به نتایج حاصل آمده تصمیم‌ می‌گیرد که آیا شرکت مورد نظر، برای دارایی‌های او مناسب سرمایه گذاری هست یا نه. نکته قابل تامل این است که تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران تکنیکال در تقابل با یکدیگر قرار دارند.

مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام

به ‌طورکلی عوامل اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت به سه کلی و اصلی دسته تقسیم می‌شوند:

  1. عوامل محیطی
  2. عوامل مرتبط با صنعت
  3. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی

هدف از تحلیل بنیادی چیست؟

هدف از تحلیل بنیادی، ارزیابی و کشف ارزش خاصی است که بتوان به کمک آن، قیمت‌های مشخص شده فعلی را مورد مقایسه قرار داد. سرمایه‌گذار با مقایسه ارزش ذاتی یک سهم شرکت با قیمت فعلی آن در بازار بورس، تصمیم می‌گیرد که سهام یا اوراق بهادار خود را نگه داشته یا بفروشد. در حالت دیگر، اگر سرمایه گذار در جایگاه خریدار قرار دارد، زمان حال وقت خوبی برای خرید سهام آن شرکت هست یا نه.

نتیجه تحلیل بنیادی

حالت اول:

اگر سرمایه گذار در تحلیل بنیادی خود به این نتیجه برسد که ارزش ذاتی سهم مورد نظر، از قیمت فعلی آن در بازار بورس پایین‌تر است؛ یعنی قیمت سهام بالا رفته. زمانی هم که سهمی از ارزش ذاتی خود گران‌تر شده باشد، زمان خوبی برای خرید و فروش سهام آن شرکت خواهد بود.

اگر در جایگاه خریدار قرار دارید بهتر است از خرید یک چنین سهمی صرف نظر کنید؛ چرا که ممکن است این سهم به زودی به سمت قیمت واقعی و ذاتی خود نزول پیدا کرده و شما را متضرر کند. به چنین سهامی اصطلاحا overvalue می‌گویند.

آموزش تحلیل بنیادی

حالت دوم:

اگر پس از تحلیل بنیادی به این نتیجه رسیدید که ارزش ذاتی یک سهم خیلی بیشتر از قیمت فعلی آن است؛ آن سهام سودآور هستند و می‌توانید برای خرید آن تصمیم‌گیری کنید. طبق تحلیل بنیادی به چنین سهم‌هایی که امکان رشد قیمتی در آن‌ها زیاد است، سهام undervalue می‌گویند.

زمانی که بازار شکاف قیمتی بین ارزش ذاتی و ارزش فعلی را پیدا کند، قیمت سهم را افزایش داده و سرمایه گذار به سودی که انتظارش را می‌کشیده دست خواهد یافت. اصلی‌ترین هدف تحلیل بنیادی در بازارهای مالی، قرار دادن سرمایه گذار در چنین وضعیت مطلوبی است.

حالت سوم:

زمانی را در نظر بگیرید که نتایج تحلیل بنیادی به برابر بودن ارزش ذاتی و ارزش فعلی سهام ختم شده باشد. در این وضعیت سهم در حالت قیمت منصفانه خود قرار دارد. در حالت منصفانه خرید یا فروش چنین سهمی هیچ گونه سودی را عاید سرمایه گذار نخواهد کرد.

مثال برای درک بهتر تحلیل بنیادی:

فرض کنید سهام یک شرکت در بازار بورس با قیمت 100 تومان، در حال داد و ستد شدن است. سرمایه گذاری که قصد خرید یا فروش این سهام را دارد؛ با استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه می‌رسد که ارزش ذاتی این سهم خیلی بیشتر از این حرفاست.

در واقع این سهمی که با قیمت 100 تومان در حال خرید و فروش است؛ حداقل 200 تومان ارزش دارد. در چنین موقعیتی اگر سرمایه گذار قصد خرید داشته باشد؛ بهترین زمان برای انواع تحلیل بورس کدامند ؟ اقدام به خرید است. اما اگر سرمایه گذاری قصد فروش سهام خود را دارد، بهتر است دست نگه داشته و تا بالا آمدن قیمت سهام، مدت بیشتری صبر کند. حالا خلاف چنین شرایطی را در نظر بگیرید.

فرض کنید طبق تحلیل بنیادی انجام شده، ارزش یک سهم یا اوراق بهاداری در بازار بورس، به عدد 200 تومان رسیده است. این در حالی است که آن سهم ارزش کمتری دارد و ذاتا بیشتر از 100 تومان ارزش ندارد. اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید و در جایگاه فروشنده بودید، فورا سهام خود را بفروشید؛ اما اگر خریدار بودید، دور خرید سهمی با این شرایط را خط قرمز بکشید.

عوامل دخیل در تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی عوامل زیادی اثرگذار هستند. عواملی مثل درآمد شرکت، عواید کوتاه مدت، حواشی سود و همچنین رشد سهام در آینده. اگر شخصی قصد سرمایه گذاری بر اوراق مشارکت یا همان اوراق قرضه را داشته باشد، تحلیل بنیادی انواع تحلیل بورس کدامند ؟ به کمک این عوامل صورت می‌پذیرد:

  1. مطالعه نرخ سود
  2. دانش مربوط به اوراق مشارکت
  3. تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق
  4. شرایط کلان اقتصادی

تحلیل بنیادی

با معروف ترین تحلیلگر بنیادی آشنا شوید

در دنیای بورس، وارن بافت به عنوان سرشناس‌‌ترین و موفق‌ترین تحلیلگر بنیادی شناخته می‌شود. وارن بافت به دلیل داشتن استراتژی‌های درست و دقیق سرمایه گذاری، در اوراکل اوماها، به یک میلیاردر تبدیل شد.

نقاط ضعف تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی همان‌طور که از خصوصیات مثبت بسیاری برخوردار است، در برخی موارد هم ضعف داشته و اندکی لنگ می‌زند. به همین علت خوب است که پیش از مشخص کردن نوع استراتژی و تحلیلی که برای کار در بازار بورس به آن نیاز دارید؛ علاوه بر نکات مثبت، از نقاط ضعف آن هم خبر داشته باشید.

  1. تحلیل بنیادی باید مدام به روز شود و نمی‌شود از آن برای طولانی مدت استفاده کرد.
  2. تحلیل بنیادی، تحلیلی وقت گیر و زمان بر است.
  3. این تحلیل بازدهی فوری سهام را تضمین نمی‌کند. در واقع معلوم نیست که سهام شما همین فردا وارد روند رشد و سوددهی شوند یا هشت ماه دیگر.
  4. تحلیل بنیادی هیچ نقطه ورود و خروجی را برای شما مشخص نمی‌کند. این یعنی، تحلیل بنیادی تارگت و هدف مشخصی را برای سرمایه گذاران تعیین نخواهد کرد.

چگونگی تجزیه و تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی در ظاهر فقط صرف زمان بر مطالعه دقیق اعداد ترازنامه‌های یک شرکت، وضعیت جریان نقدینگی و میزان درآمد آن شرکت است. اما یک تحلیلگر بنیادی باید بر جنبه‌های پنهان یک تحلیل هم وقت بگذارد؛ مواردی مثل کیفیت مدیریت. علاوه بر این داشتن بینشی کامل و عمیق در مورد جهتگیری بازار و روند رشد صنایع، به سرمایه گذاران کمک شایانی خواهد کرد.

به طور کلی می‌توان اصول یک شرکت را به دو دسته کمی و کیفی تقسیم کرد. البته تحلیلگرانی هم هستند که در زمان آنالیز، هر دو جنبه کیفی و کمی را همراه با هم مد نظر قرار می‌دهند.

اصول کمی در تحلیل بنیادی

اصول کمی در یک عملیات تجاری شامل ویژگی‌های عددی شده و قابل‌اندازه‌گیری هستند. اصول کمی را می‌توان از طریق صورت حساب‌های مالی شرکت محاسبه کرد. این صورت حساب‌ها سود، درآمدهای کوتاه مدت و همچنین نقدینگی و سایر دارایی‌ها را نمایش می‌دهند.

صورت حساب‌های مالی در سه نوع زیر دسته بندی می‌شوند:

با انجام تحلیل بنیادی، تا حدودی مشخص خواهد انواع تحلیل بورس کدامند ؟ شد که آیا شرکت در حد انتظار پولسازی دارد؟ آیا این شرکت سوددهی داشته و درآمد کوتاه مدتش برای سرمایه گذاری منطقی است؟

صورت حساب درآمد، نمایش دهنده میزان درآمد و مخارج یک شرکت در یک بازه زمانی مشخص است. با توجه به این صورت حساب می‌توان متوجه شد که آیا شرکت مورد نظر در یک محدود زمانی مشخص، درآمدی کسب کرده یا نه تنها هیچ گونه درآمدی نداشته که ضرر هم داده است. علاوه بر این با انجام تحلیل بنیاد بر روی صورت حساب درآمد، می‌توان میزان نقدینگی یک شرکت را برآورد کرد.

ترازنامه‌ها میزان توانایی یک شرکت را برای به تعادل رساندن دارایی‌ها و میزان بدهی‌شان به سایر نهادها نشان می‌دهند.

اصول کیفی در تحلیل بنیادی

یک سرمایه گذار باید علاوه بر اعداد و ارقامِ موجود در ترازنامه‌ها و صورت حساب‌ها، بر جنبه‌های پنهان یک کسب و کار هم دقت کافی را به کار گرفته و مورد آنالیز قرار انواع تحلیل بورس کدامند ؟ بدهد. صاحب سرمایه باید از مدل کسب و کار شرکت سر در آورده باشد و با فعالیت‌های اصلی مجموعه آشنا باشد. شما باید نسبت به صنعتی که قرار است روی آن سرمایه گذاری کنید، علم و اطلاعات کافی داشته باشید.

مورد دیگری که حتما باید به آن توجه داشته باشید، مزایای رقابتی یک سرمایه گذاری است؛ چرا که کاتالیزورها در دراز مدت، می‌توانند موفقیت یک کسب و کار را هدایت می‌کنند.

کیفیت مدیریت هم از دیگر جنبه‌های کیفی یک تحلیل بنیادی است که نباید نادیده گرفته شود. مراقب باشید که حتما عملکردهای کلیدی، تصمیمات بزرگ و همچنین نحوه اثر گذاری آن‌ها بر کسب و کارها را در نظر داشته باشید.

نکته دیگری که باید در نظر بگیرید، به دست آوردن اطلاعاتی در باب رشد کلی صنعت و سهام بازار در میان دیگر کمپانی‌ها و مشتریان است. طبیعتا شرکت‌هایی که سهم بیشتری از بازار را در اختیار دارند، گذینه‌های بهتری برای سرمایه گذاری خواهند بود.

تحلیل بنیادی پایه و اساس یک سرمایه گذاری موفق محسوب می‌شود؛ اما اصول و قواعد از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. به همین دلیل است که تحلیلگران بنیادی، برای انجام یک آنالیز دقیق و کارآمد، از استراتژی‌های مختلفی مدد می‌جویند.

انواع شاخص های بورس کدامند؟ شاخص قیمت و بازده نقدی

انواع شاخص های بورس چیست؟ شاخص قیمت و بازده نقدی

انواع شاخص های بورس معیارهای مهمی هستند که بررسی آن‌ها از جنبه‌های مختلف می‌تواند اطلاعات مفیدی را در مورد وضعیت گذشته و حال بورس به اطلاع دنبال‌کنندگان بازار بورس برساند. تحلیل شاخص‌های بورس باعث اطلاع از نوسانات بازار می‌شود به همین دلیل نقش مهمی در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران ایفا می‌کند. دانستن اطلاعات و اصطلاحات بازار بورس برای افراد تازه‌کار این بازار امری لازم و ضروری است.

شاخص اولین المانی است که سهام‌دار با ورود به بازار سرمایه با آن مواجه می‌شود. در حقیقت اولین چیزی که افراد مختلف در زمان ورود به بورس با آن آشنا می‌شوند و معاملات خود را شروع می‌کنند بررسی شاخص است. شاخص مثبت و منفی به ترتیب با رنگ‌های سبز و قرمز مشخص می‌شود. چارت بورس که بر روی صفحه نقش می‌بندد با اعداد و ارقام به رنگ‌های سبز به عنوان افزایش ارزش سهام و قرمز به معنی سقوط بهای سهام نمایش داده می‌شود.

بازار بورس نیز مانند هر بازار دیگری تحت تاثیر مستقیم میزان عرضه و تقاضا قرار دارد. این موضوع باعث شده است تا افراد فعال در این حوزه اقدام به طراحی روش‌هایی کنند تا اطلاع دقیقی از تغییرات عرضه و تقاضا داشته باشند. طراحی شاخص‌های مختلف این امکان را به فعالان در این عرصه اقتصادی می‌دهد تا ارزیابی مناسبی از اتفاقات در بازه‌های زمانی کوتاه یا بلند داشته باشند. ‌

بورس اوراق بهادار

بورس اوراق بهادار

قدیمی‌ترین بازار بورس متعلق به شهر فرانکفورت در آلمان است اما امروزه شناخت بازار بورس اوراق بهادار با ساختاری است که آمریکا در اوایل قرن بیستم میلادی بنا کرد. بازار بورس متشکل از تعداد زیادی خریدار و فروشنده اوراق بهادار است. هر ورق یک سهم از یک شرکت را نشان می‌دهد که از طرف شرکت منتشر شده است و خریداران به ازای تملک آن به فروشندگان پول پرداخت می‌کنند. در ابتدا سهام‌های موجود به صورت ورقه‌ای بودند و سهام‌داران برگه‌ای مبنی بر مالکیت سهم مشخص شده را در اختیار خود داشتند. امرزوه اما با پیشرفت دنیای دیجیتال و تکامل فناوری‌های موجود دیگر سهامی به صورت کاغذی معامله نمی‌شود و میزان دارایی‌های شما در بورس به صورت اینترنتی قابل مشاهده و معامله است. ‌

بازار بورس محلی برای معامله اوراق بهادار است و در همه جای جهان رواج دارد. به همین دلیل در زبان انگلیسی از آن به عنوان Stock Exchange به معنای تعویض یا جابجایی سهام نام برده می‌شود. در زبان فارسی به این دلیل به بورس مشهور است که در زبان فرانسوی به این بازارها Boursiers گفته می‌شود. اکثر مفاهیم مالی و حسابداری در کشور ما از زبان فرانسوی به زبان فارسی راه پیدا کرده‌اند بنابراین تعجبی ندارد که واژه بورس نیز از این قاعده پیروی کند. ‌

بازارهای بزرگ و مهمی در دنیا وجود دارد که روزانه به انجام فعالیت‌های بورسی متعدد می‌پردازند. این بازارها با تاثیرگذاری بر اقتصاد کلان سرمایه‌گذاران و واحد‌های تجاری بسیاری را به یکدیگر متصل می‌کنند. از بازارهای پویا در عرصه بازار بورس اوراق بهادار می‌توان از بازار بورس نیویورک، بازار بورس لندن، بازار بورس توکیو، بازار بورس هنگ کنگ و البته بازار بورس تهران نام برد. ‌

انواع شاخص های بورس

انواع شاخص های بورس

روش‌های مختلفی برای اطلاع از انواع شاخص های بورس وجود دارد. شاید بهترین روش تفکیک شاخص بورس، دسته‌بندی بر اساس محل یا ناحیه‌ای باشد که شاخص بورس در آن محاسبه شده است. با استفاده از شاخص‌های جهانی و ملی می‌توان مقایسه‌ای جامع از تفاوت رویکردهای بازار در اقلیم‌های مختلف انجام داد. این کار می‌تواند اعمال سیاست‌های درست و منطبق با همان منطقه را در بر داشته باشد.‌ ‌

به عنوان مثال شاخص‌هایی نظیر MSCI-World یا S&P 100 بر اساس چند کشور و ناحیه می‌توانند یک شاخص جهانی باشند و در مقابل شاخص‌های مربوط به بازارهای مشخص مانند شاخص آمریکایی S&P 500 یا شاخص ژاپنی Nikkei 225 در دسته شاخص‌های ملی قرار می‌گیرند چرا که شاخص‌های چند ملیتی نقش کم‌رنگ‌تری در میان انواع شاخص های بورس دارا هستند. ‌

شاخص جهانی MSCI

محاسبه این شاخص بر اساس سهام 1655 شرکت در بین 23 کشور جهان است که البته به صورت وزنی ارزیابی خواهند شد. این شاخص اولین بار در سال 1970 توسط موسسه سرمایه‌گذاری جهانی مورگان استنلی (Morgan Stanley Capital International) ابداع شد و نام این شاخص نیز از مخفف اسم همین شرکت برداشته شده است. در این شاخص نرخ خالص بازده سالیانه (Gross Annul Return) یا GAR به صورت وزنی بر اساس ارزش سهام شرکت‌ها تعریف شده است. از این شاخص به عنوان ملاک ارزیابی بازار جهانی استفاده می‌شود. ‌

شاخص‌های بورس تهران

شاخص جهانی MSCI

امروزه یکی از بازارهای بزرگ برای جذب سرمایه بازار بور و اوراق بهادار (Stock Exchange) است. به دلیل رشد بازده بورس در سازمان بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های اخیر میزان نقدینگی زیادی وارد این بازار شده که باعث افزایش نرخ بازگشت سرمایه نیز شده است. ‌

بورس اوراق بهادار تهران دارای نماد TSE است که مخفف Tehran Stock Exchange می‌باشد. شاخص‌های مختلفی در بازار مالی تهران که تنها بازار بورسی کشور است طراحی شده است. ارزیابی اطلاعات بازار بورس از طریق تحلیل شاخص‌های موجود مانند شاخص کل، شاخص قیمت، شاخص بازده نقدی و شاخص قیمت صنعت صورت می‌پذیرد. در ادامه این مطلب به بیان و معرفی انواع شاخص های بورس تهران می‌پردازیم. ‌

شاخص کل (TEDPIX)

در تهران شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده بورس با نام TEDPIX شناخته می‌شود. این همان شاخصی است که در رسانه‌ها به شاخص بورس تهران شهرت دارد. یکی از پرکاربردترین شاخص‌ها میان فعالان بازار بورس، شاخص کل است. این شاخص نشان‌دهنده سطح عمومی قیمت و سود سهام‌ شرکت‌های پذیرفته شده در ساختمان شیشه‌ای تهران است. تغییرات این شاخص بازدهی سرمایه‌گذراران در بورس را نشان می‌دهد. ‌

در حقیقت شاخص کل تغییرات قیمت سهام و سودهای سالیانه پرداختی شرکت‌ها را به سهام‌داران محاسبه می‌کند. طبق فرمول محاسبه شاخص کل هر چه شرکت‌ها بزرگ‌تر باشند تاثیر بیشتری بر روی شاخص خواهند گذاشت. یعنی شرکت‌های بزرگ با میزان سرمایه بالا نقش پررنگ‌تری را در روند محاسبه شاخص کل دارند. ‌

شاخص کل هم‌وزن

برخی از تفسیر کنندگان سازمان بورس بر این عقیده هستند که شاخص کل معیار دقیقی برای ارزیابی شرکت‌های بورسی نیست و برآیند عمومی تغییرات بازار سهام را نشان نمی‌دهد چرا که تاثیر شرکت‌هایی با سرمایه بزرگ‌تر بر این شاخص بیشتر است. به طوری که گاهی شاهد افت همگانی در ارزش سهام‌ها هستیم اما به دلیل افزایش قیمت سهام در چند شرکت بزرگ شاخص کل مثبت می‌شود. در شاخص کل هم‌وزن ارزش شرکت‌ها در محاسبه شاخص کل یکسان است و با وزنی برابر سنجیده می‌شوند. میزان تاثیر نوسانات مثبت و منفی شرکت‌ها جدای از بزرگی یا کوجکی آن‌ها بر روی شاخص کل با هم برابر است. ‌

شاخص قیمت (TEPIX)

شاخص قیمت (TEPIX)

شاخص قیمت TEPIX نیز به عنوان یکی از اصلی‌ترین انواع شاخص های بورس شناخته می‌شود. این شاخص روند عمومی تغییر قیمت سهام همه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان میدهد. شاخص TEPIX بر خلاف شاخص کل، سود تقسیمی شرکت‌ها را در محاسبات خود لحاظ نمی‌کند. تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل در این است که محاسبه قیمت سهام شرکت‌های بورسی در فرمول شاخص مورد توجه قرار می‌گیرد در حالی که شاخص کل علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکت‌ها را نیز در فرمول محاسباتی خود جای می‌دهد. در این شاخص هم مانند شاخص کل وزن واحدهای تجاری از اهمیت برخوردار است و شرکت‌های با سرمایه بیشتر تاثیری بیشتری بر شاخص قیمت خواهند داشت. ‌

شاخص قیمت هم‌وزن

در شاخص قیمت هم‌وزن شرکت‌های حاضر در بورس ارزش یکسانی دارند و شرکت‌های بزرگتر تاثیر بیشتری بر این شاخص نسبت به شرکت‌های کوچک نخواهند داشت. در نتیجه نوسانات مثبت و منفی شرکت‌های مختلف به صورت هم‌وزن بر این شاخص اثر خواهند گذاشت. استفاده از این شاخص شما را به روند کلی بازار بورس آشنا می‌کند و نرخ مثبت و منفی دقیقتری را از بازار ارائه خواهد کرد. ‌

شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)

شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)

سهام شناور آزاد (Free Float) به بخشی از سهام یک واحد تجاری فعال در بورس گفته می‌شود که سهام‌داران آن آماده عرضه و فروش سهم خود هستند. دارندگان سهام شناور آزاد قصد ندارند تا با حفظ سهام خود در مدیریت شرکت دخیل باشند و در آینده‌ای نزدیک سهام خود را معامله خواهند کرد. ‌

شاخص سهام شناور آزاد مشابه با شاخص کل محاسبه می‌شود. تفاوت نحوه محاسبه این شاخص با شاخص کل در این است که برای وزن‌دهی به شرکت‌های موجود در سبد شاخص به جای کل سهام منتشر شده تنها سهام شناور آزاد شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. هدف اصلی از محاسبه شاخص سهام شناور آزاد تمرکز کردن بر روی قسمتی از بازار با قدرت نقد شوندنگی بالا است. این انواع تحلیل بورس کدامند ؟ شاخص غالبا مورد استفاده افرادی است که قصد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت و انجام معاملات با فاصله زمانی کم را دارند. ‌

شاخص بازده نقدی

شاخص بازده نقدی تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع که به سود نقدی معروف است را محاسبه می‌کند. به این صورت بازدهی ناشی از کلیه سودهای پرداختی توسط شرکت‌های بورسی ذکر می‌شود. هنگامی که این شاخص با افت مواجه شود در مجامع سود کمتری پرداخت می‌شود و نباید انتظار کسب سود نقدی بزرگی را داشت و باید انتظارات معامله‌گری خود را با این اصل سازگار کرد. ‌

شاخص صنعت و شاخص مالی

شرکت‌ها بر اساس ماهیت فعالیت تقسیم می‌شوند. شرکت‌های تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی واحدهای تجاری بورسی را تشکیل می‌دهند. شرکت‌های تولیدی بیش از 60 درصد از شرکت‌های فعال در بورس را تشکیل می‌دهند. سهام شرکت‌های تولیدی در شاخص صنعت و سهام شرکت‌های خدماتی را در شاخص مالی محاسبه می‌کنند. شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین شرکت‌های فعال در آن شاخص است و در واقع مشابه با شاخص کل محاسبه می‌شوند با این تفاوت که تعداد شرکت‌های حاضر در شاخص متفاوت است و هر کدام به فیلد کاری مشابه در یک شاخص مشغول به فعالیت هستند. ‌

شاخص بازار اول و دوم

شاخص بازار اول و دوم

شرکت‌های عضو در بازار بورس اوراق بهادار تهران به دو گروه اصلی تقسیم می‌شوند. هر یک از این گروه‌ها بازار سهام خاصی را تشکیل می‌دهند. شرکت‌های بورسی معمولا توسط معیارهایی مانند میزان سرمایه، تعداد سهام‌داران، وضعیت سودآوری، میزان معاملات و غیره از یکدیگر تفکیک می‌شوند. این تفکیک در بازار نشان‌دهنده بازار شرکت‌های بزرگ و بازار شرکت‌های کوچک است. واحدهای تجاری که در بازار بورس طبق معیارهای مختلف در شرایط بهتری نسبت به بقیه قرار داشته باشند در بازار اول و بقیه شرکت‌های فعال در بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازار دوم قرار می‌گیرند. ‌

شاخص 50 شرکت برتر

سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یک بار به معرفی 50 شرکت برتر بورس که بالاترین میزان نقد شوندگی را دارند اقدام می‌کند. شاخص 50 شرکت برتر میانگین وزنی از این 50 شرکت منتخب را به سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهد. شیوه محاسبه این شاخص نیز به مانند محاسبه شاخص کل قیمت است و تفاوت آن در تعداد شرکت‌ها است و فقط اطلاعات این 50 شرکت را در بر می‌گیرد. این در حالی است که صدها شرکت در شاخص کل قیمت مورد انواع تحلیل بورس کدامند ؟ ارزیابی قرار خواهند گرفت. ‌

شاخص 30 شرکت بزرگ‌تر

شاخص 30 شرکت بزرگ‌تر

سازمان بورس بزرگی شرکت‌ها را بر اساس ارزش روز شرکت محاسبه می‌کند. 30 شرکت بزرگ‌تر در واقع 30 شرکت برتر در لیست شرکت‌های بزرگ بورس هستند و میانگی وزنی این شرکت‌ها شاخص 30 شرکت بزرگ‌تر را مشخص می‌کند. اغلب در زمان رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهام این 30 شرکت بزرگ‌تر اقدام به تغییر رقم شاخص می‌کنند. ‌

جمع بندی

در این مطلب به معرفی انواع شاخص های بورس در ساختمان شیشه‌ای تهران پرداختیم. لازم به ذکر است که بررسی شاخص‌ها در یک روز کار درستی نیست و با توجه به نوسانات بازار بورس برای ایجاد یک دید کلی قوی و کارآمد باید تغییرات بازار را طی باز‌ه‌های چند روزه و یا حتی چند ماهه بسته به نوع سرمایه‌گذاری خود بررسی کرد.

ما در سایت ثروت آفرین به ارائه آموزش‌های کاربردی در خصوص شاخص های بورس پرداختیم تا بتوانید با کمک آن‌ها به اهداف خود در بازار بورس ایران بیش از پیش نزدیک شوید. ‌

تحلیل تکنیکال در بورس چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست

سرمایه گذاری در بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود است. ورود به بورس از دو روش (سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم) امکان پذیر است. در روش اول یا سرمایه گذاری مستقیم، شخص سرمایه گذار باید اقدام به خرید و فروش سهام کند. روش دوم یا سرمایه گذاری غیرمستقیم به دو شکل صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی انجام می شود و برای افرادی مناسب است که وقت و دانش کافی برای انجام معاملات مستقیم در بازار بورس ندارند.

همان طور که گفته شد ورود به بازار بورس مستلزم داشتن اطلاعات کافی در حوزه‌های مرتبط با بورس و سرمایه‌گذاری است. این اطلاعات در کنار دانش بورسی می تواند موفقیت در بورس را ممکن کند. اطلاعات کافی باید به همراه استفاده از تحلیل‌های مورد نیاز برای بررسی وضعیت بازار سهام و همچنین پیگیری اخبار مرتبط باشد تا سرمایه‌گذاری به صورت هوشمندانه انجام شود و ریسک‌های موجود را کاهش دهد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال مهم‌ترین روش‌های مورد استفاده فعالان بازار بورس برای شناخت و انتخاب بهتر گزینه‌های سرمایه‌گذاری در بورس هستند. در این مطلب قصد داریم به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم.

برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بتوان به دو سؤال مهم پاسخ داد!

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال

به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیک‌ها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می‌پردازد. در ادامه به تعریف کاملی از تحلیل تکنیکال در بورس می‌پردازیم.

تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و تعیین فرصت‌های معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیت‌های معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده می‌کند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال می‌تواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد می‌توانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما ابزار تحلیل تکنیکال بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده می‌شود.

  • تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاری‌ها را ارزیابی و فرصت‌های معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص می‌کند.
  • تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان می‌کند که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم می‌تواند نشانه‌های ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.

طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیک‌ها را باهم ترکیب می‌کنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.

فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟

همان طور که چارلز داو هم عنوان کرده است، اولین و مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان می‌دهد. در حقیقت تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه می‌کند و تلاش می‌کند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیش‌بینی کند. داو همچنین معتقد است که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام تاثیرگذارند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معامله‌گران را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. با این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما امکان نوسان قیمت سهم در کوتاه‌مدت یا بلندمدت توسط اخبار یا اطلاعیه‌ها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد تحلیل تکنیکال به خوبی قابل استفاده است.

یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار می‌شوند. این فرضیه نشان می‌دهد که روندها در کوتاه‌مدت و بلندمدت به وجود می‌آیند و معامله‌گران را قادر می‌سازند تا با استفاده از تحلیل این روندها کسب سود کنند.

امروزه تحلیل تکنیکال در بورس بر ۳ اصل استوار است:

۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:

بسیاری از منتقدان تحلیل تکنیکال این موضوع را که تنها در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیش‌بینی رفتار سهم کافی است و عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمی‌گیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم مشخص است و توجه به آن سبب حذف سایر عوامل قبل از تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری است. تنها چیزی که مهم است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان می‌دهد.

۲.قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند:

تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمت‌ها در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار می‌کنند.

۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:

طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می‌شود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می‌پردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفته‌اند؛ زیرا تحلیلگران بر این باورند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار می‌کنند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار می‌گیرد؟

تحلیلگر تکنیکال تلاش می‌کند تا برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را پیش‌بینی کند. او می‌تواند در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز برای تحلیل خود به کار برد. در هر صنعتی از بازار، هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که در تحلیل تکنیکال به کار می‌رود. برخی از ابزارها و اندیکاتورها بر تعیین وضعیت فعلی بازار تمرکز می‌کنند و برخی دیگر بر وضعیت آینده بازار. برای مثال حدود حمایت و مقاومت بر تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن استفاده می‌شود.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال در بورس است، یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد. طبق این فرضیه قیمت‌های بازار، همه اطلاعات گذشته و حال را منعکس می‌کند و بنابراین هیچ راهی برای کسب منفعت از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار می‌تواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت‌ها تصادفی حرکت می‌کنند.

دومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که این روش در برخی از اوقات کاربرد دارد. برای مثال اگر معامله‌گران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهامداران شروع به فروش می‌کنند و این موضوع سبب می‌شود که قیمت سهم پایین بیاید و پیش‌بینی‌ها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیش‌بینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.

مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی پرکاربردترین روش‌های انواع تحلیل بورس کدامند ؟ معاملاتی هستند. هر دوی این روش‌ها برای جستجو، تحلیل، پیش‌بینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام هستند و مانند هر روش سرمایه‌گذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی می‌کند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکت‌ها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.

تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودی‌های این روش می‌توان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمی‌شود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده می‌شود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.

سخن آخر:

با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب می‌توان نتیجه‌گیری کرد تحلیل تکنیکال می‌تواند یکی از کاربردی‌ترین روش‌های مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیک‌های مختلف موجود در این روش همه افراد می‌توانند برای انتخاب گزینه‌های سرمایه‌گذاری خود از آن استفاده کنند و به پیش‌بینی روند قیمت‌ها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود. همچنین با توجه به اینکه برای یادگیری تحلیل تکنیکال، می بایست از مطالب آموزشی و کلاس های آموزشی استفاده کرد؛ به منظور دستیابی به مطالب و کلاس های آموزشی برای افزایش دانش بورسی خود، می توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.

انواع روشهای تحلیل سهام در بورس

یکی از اصول اولیه سرمایه گذاری در بازار بورس و سایر بازار های موازی، تحلیل و افزایش آگاهی ست. در این بخش از آموزش بورس به انواع روش های تحلیلی بازار بورس خواهیم پرداخت.یکی از عناوین مهم، روان شناسی بازار است که به ما کمک میکند درک بهتر و دقیق تری از رفتار و اتفاقات بازار داشته باشیم.

انواع تحلیل

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل تکنیکال جزء تحلیل هایی ست که باید هر معامله گر بداند و بر آنها مسلط باشد. استراتژی هر معامله گربراساس دیدگاهش کمک میکند که میزان تاثیر گذاری هر تحلیل در پیش بینی و تصمیم گیری هایش مشخص شود.

روانشناسی بازار

در ابتدا هر شخص که وارد بازار سرمایه میشود باید به روانشناسی انواع تحلیل بورس کدامند ؟ بازار برسد و یک سری از معیار ها و اتفاقاتی که انتخاب سهام خوب یا بد تاثیر گذار هستند را شناسایی کند. مثلا حجم نقدینگی که وارد سهم شده و یا از آن سهم خارج شده، یا تشخص سهام برتر و یا شناخت مزایای شرکت از لیست سهام داران اصلی و…

تحلیل تکنیکال

بعد از روانشناسی بازار تحلیل تکنیکال پیرامون تغییرات قیمتی سهم در بازه زمان انجام می شود. با بررسی تغییرات قیمت در گذشته می توان آینده رو پیش بینی کرد. دقت داشته باشید که تنها میتوان آینده را پیش بیش بینی کرد و عدم قطعیت در پیش بینی همچنان وجود دارد.

تحلیل بنیادی

روش سومی که در تحلیل ها میتونیم استفاده کنیم تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی به وضعیت و صورت های مالی، عملکرد و میزان تولید و فروش، نسبت های مالی و اطلاعاتی که با استفاده از آن می توانیم آینده شرکت را پیش بینی و بررسی کرد، می پردازد.
استراتژی معاملاتی همچون ترازویی عمل میکند که میزان تاثیر تحلیل های انجام شده را در تصمیم گیری برای خرید و یا فروش یک سهم را نشان میدهد.در استراتژی معاملاتی ما تاثیر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را با توجه به دید سرمایه گذاری مشخص میکنیم.

سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت

برای مثال معامله گرانی که هدف سرمایه گذاری بلند مدت دارند ابتدا می بایست تحلیل بنیادی و بعد روانشناسی بازار و در صورت مورد تایید بودن این دو مورد بوسیله تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج را سهام مورد نظر را مشخص می کنند. اما معامله گرانی که با هدف کوتاه مدت قصد سرمایه گذاری دارند ابتدا توسط تحلیل تکنیکال سهام خوب را شناسایی و بعد با روانشناسی بازار موارد مهم و تاثیر گذار را بررسی و در صورت مورد تایید بودن این دو مورد تحلیل بنیادی را بررسی میکنند و از وضعیت شرکت مطلع می شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.